مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
۴۹۷.
۴۹۸.
۴۹۹.
۵۰۰.
سیاست خارجی
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هفتم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
117 - 151
حوزههای تخصصی:
جهت گیری سیاسی کشورها در قبال یک دیگر، کیفیت روابط آن ها را مشخص می کند. سیاست خارجی اصولاً پدیده ای برآمده از درون نظریه های هویتی است که بازی گران در مقام عمل نمی توانند به همکاری کارآمد و پایدار در آن نایل آیند مگر آن که به نظریه و ایدئولوژی واحد دست یافته باشند. امام خمینی(ره) «اسلام» را موجودیتی متفاوت فرض می کند تا بتواند «دیگری» را در هویت سیاسی خود قوام بخشد. زبان و ایدئولوژی بر توجیه، تولید و بازتولید هژمونی و روابط نابرابر قدرت تأکید می کند و هدف انتقاد را توجه به عمیق ترین وجه اعمال قدرت در اجتماع از رهگذر افشای تزویر زبان می داند. تحلیل گفتمان انتقادی، به لحاظ فلسفی مبتنی بر ساخت گرایی اجتماعی است که با تأکید بر عامل انسانی، واقعیت را به سازه های انسانی تقلیل می دهد. هدف از تحلیل انتقادی، کشف این ارتباط و نشان دادن باورها و ارزش های ایدئولوژیکی است که به صورت عقل سلیم جلوه یافته اند. بر هیچ کس پوشیده نیست که آمریکا در گفتمان امام(ره) نقش «خصم» و «غیر» را بازی می کند و این نقش تا زمان تغییر الگوی رفتاری آمریکا پابرجاست. در پاسخ به پرسش «شرایط عادی شدن روابط دو کشور در گفتمان امام (ره) کدامند»، مؤلفه هایی هم چون «احترام متقابل» و «تغییر سیاست های تقابلی خصمانه» احصا می شود. بنابراین تلاش خواهد شد با روش توصیفی مبتنی بر ابزار کتابخانه ای ضمن مرور اندیشه اسلامی امام(ره) گفتمان انتقادی وی در سیاست خارجی تحلیل و با آزمون فرضیه ی پیشین، اصول کلی موردنظر اثبات شود.
تغییر و تداوم در سیاست خارجی برزیل در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هفتم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
209 - 234
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر درصدد بررسی تغییر و تداوم در سیاست خارجی برزیل در رابطه با جمهوری اسلامی ایران است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی نقش برزیل درصحنه ی سیاسی بین المللی و تأثیر آن بر پرونده ی هسته ای ایران پرداخته است. پرونده هسته ای ایران نه تنها برای قدرت های بزرگ جهانی از جهات مختلف، موضوعی قابل توجه بوده است بلکه تعدادی از قدرت های متوسط نظام بین الملل نیز کوشیده اند با وارد شدن به آن و تلاش برای باز کردن گره هایش، میزان اثرگذاری خود را در عرصه ی جهانی افزایش دهند. یکی از این کشورها برزیل است که در بازه ی زمانی کوتاهی وارد موضوع هسته ای ایران شد و اقداماتی را در این زمینه انجام داد. این نوشتار تلاش می کند تا علل وارد شدن کشوری باقدرت متوسط و از یک حوزه ی جغرافیایی متفاوت به پرونده هسته ای ایران را شناسایی کند. برزیل با ارائه راهکارهای جدید در نزدیک کردن دیدگاه های طرفین کوشش کرد اما در شکستن اجماع کشورهای غربی و متحدان آن ها علیه ایران ناتوان ماند و درنهایت دنباله رو مسیری شد که قدرت های بزرگ آن را تعیین کرده بودند.
جنگ رسانه ها: چالش الگوی اسلام سیاسی مبتنی بر تشیع ایران و الگوی مبتنی بر وهّابیت عربستان در بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هفتم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۴
213 - 238
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از بحث های مهم بین المللی، تحولاتی است که در منطقه خاورمیانه رخ داده است. تحرکاتی موسوم به بهار عربی که از بیداری ملت ها برای دستیابی به حق و حقوق خود و انجام اصلاحات در برابر حکومت های بعضاً دیکتاتور مآب نشأت گرفته است. یکی از این تحولات، بحرانی است که کشور بحرین را درگیر خود کرده است. موج بیداری اسلامی و کشیده شدن دامنه آن به کشور بحرین، اوج رقابت دو الگوی شیعی(ایران) و وهابی(عربستان) را موجب شده است. نرسیدن این دو کشور در بحران بحرین به دیدگاهی مشترک، آنها را تا لبه جنگی نیابتی در قالب رسانه کشانده است. مقاله حاضر با به کارگیری رهیافت عرصه سیاست بازنمایی، به بررسی دیپلماسی رسانه ای دو کشور در قبال بحران بحرین می پردازد و به دنبال پاسخگویی به این سؤال هاست که: بحران بحرین در سیاست خارجی دو کشور چه نقشی دارد؟ و بر این اساس، چه سیاست رسانه ای را در قبال این بحران دنبال می کنند؟ در همین راستا، این فرضیه را مطرح می کند که: تلقی و بازنمایی جمهوری اسلامی ایران از تحولات بحرین به عنوان بیداری اسلامی و تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی و تلقی و بازنمایی عربستان از تحولات بحرین در قالب یک مسأله کاملاً عربی، تقابل دیدگاه این دو کشور در بحران بحرین را نشان می دهد.
نقش کنگره ایالات متحده در وضع تحریم ها علیه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۳
76 - 100
حوزههای تخصصی:
سیستم سیاسی حکومتی امریکا مبتنی بر سیستم تفکیک قواست که با تقسیم قدرت در میان قوا و ایجاد سیستم توازن و بررسی، هر قوه بر عملکرد دیگری نظارت می کند. لذا به خاطر همین سیستم توازن و بررسی، دوباره در عرصه تصمیم گیری؛ به خصوص تصمیم گیری های سیاست خارجی، تداخل نقشی میان رئیس جمهور و کنگره وجود دارد. این تداخل نقشی در عرصه سیاست خارجی امریکا در قبال ایران نمود داشته، هر یک سعی می کنند تا سیاست های خود را در قبال ایران تحقق بخشند. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی و با مراجعه به متن قوانین تصویب شده در کنگره علیه ایران و همچنین، جلسات استماع برگزار شده در ارتباط با ایران، در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که کنگره چه نقشی در پیشبرد سیاست های امریکا در مقابل ایران داشته و چگونه به دنبال ایفای این نقش است؟ فرضیه این پژوهش، آن است که هر زمان که کنگره وارد تصمیم گیری های سیاست خارجی امریکا علیه ایران شده، با تصویب قوانین باعث شده رفتار امریکا نسبت به ایران تهاجمی تر و با اعمال سیاست های سرسختانه تری همراه گردد. درواقع، کنگره در ارتباط با موضوع ایران کوشش کرده تا دست برتر را در تعیین سیاست خارجی امریکا نسبت به رئیس جمهور داشته باشد.
منطق و جهان نگرش سیاست خارجی دولت روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۴
126 - 150
حوزههای تخصصی:
با پیروزی حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران و ظهور جریان موسوم به اعتدال گرایی، شاهد بروز گونه متفاوتی از کنش در عرصه سیاست داخلی و سیاست خارجی کشور هستیم. در همین راستا، تعامل گرایی، چندجانبه گرایی، خروج از انزوا و شکست حصر بین المللی ناشی از تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد؛ از جمله مهم ترین جهت گیری ها و اولویت های سیاست خارجی دولت یازدهم عنوان شد. این رویکرد، در ماه های نخست روی کار آمدن دولت یازدهم، به دستیابی به توافق موسوم به برجام منجر شد که به نظر می رسد این سند و توافق بین المللی موجب گشایش در روابط خارجی کشور و نیز دستیابی به الگوی موفقی از همکاری جمعی برای حل مسائل حاد سیاست بین المللی شده است.
ازاین رو، این پژوهش چنین استدلال می کند که منطق اقدام در عرصه سیاست خارجی دولت یازدهم تا حد بسیاری متأثر از راهبرد چندجانبه گرایی است و این که منطق یادشده در چارچوب یک جهان نگرش خاص و ملهم از بن نگرش های دینی و ارزشی محیط سیاسی داخلی، بر اساس ویژگی ضد هژمونیک گرایی انتظام یافته است. لذا، بر اساس این تحقیق، سیاست خارجی دولت یازدهم را می توان در چارچوب نوعی سیاست خارجی «چندجانبه گرای ضد هژمونیک» تحلیل و بررسی کرد.
بررسی نقش دیپلماسی نظامی در سیاست خارجی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از آنکه اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 م. فروپاشید، به دلیل تنزل شدید از جایگاه ابرقدرت جهانی به یک قدرت متوسط منطقه ای، دولتمردان روسی دست کم برای یک دهه تا به قدرت رسیدن پوتین، سیاست های منفعلانه ای را در عرصه خارجی درپیش گرفتند. روی کار آمدن دولت پوتین، با تغییرات عمده ای در سیاست های داخلی و خارجی این کشور همراه شد که از آن جمله، معطوف شدن نگاه ها به سمت توسعه زیرساخت های اقتصادی در کنار تحولات اساسی در ساختار نظامی این کشور بود. این تحولات عمدتاً در چارچوب یکی از مهم ترین اهداف سیاستمداران کرملین؛ یعنی ارتقای جایگاه و افزایش سهم این کشور در معادلات جهانی صورت پذیرفته است. در همین راستا، نوسازی ارتش، تسلیحات و تجهیزات نظامی متناسب با دانش و فناوری روز دنیا در دستورکار قرار گرفت. پژوهش حاضر می کوشد با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، به بررسی سیاست های نظامی اتخاذشده از سوی روسیه در قالب شکل نوینی از دیپلماسی به نام «دیپلماسی نظامی» و تأثیر آن بر سیاست خارجی این کشور بپردازد. بنابراین، پرسش اصلی آن است که «دیپلماسی نظامی چه تأثیری بر سیاست خارجی این کشور داشته است؟» با توجه به اینکه دیپلماسی نظامی، شیوه نوین ارائه توان نظامی برای پرهیز از درگیری، افزایش بازدارندگی و ابزاری در دست کارگزاران سیاست خارجی دولت ها به منظور افزایش قدرت چانه زنی و توانمندسازی آن است، بررسی های انجام شده نشان می دهد که اتخاذ چنین رویکردی از سوی روسیه، سبب افزایش توانمندی این کشور در پیگیری اهداف سیاست خارجی و پیرو آن، افزایش قدرت و نقش آن در عرصه تحولات بین المللی بوده است.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات خاورمیانه (بیداری اسلامی) با تأکید بر بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
26 - 50
حوزههای تخصصی:
تحولات خاورمیانه عربی که از سال 2011 آغاز شد،نقطه عطفی در تاریخ سیاسی این منطقه راهبردی از جهان به شمار می آید.اگرچه جمهوری اسلامی ایران همواره برای نفوذ در خاورمیانه تلاش کرده و سیاست صدور انقلاب را برای برپایی سازه های هویتی خویش در این منطقه در پیش گرفته است،اما تحولات انقلابی خاورمیانه پس از 2011، زمینه های نفوذ بیشتری برای ایران در بحرین،یمن،عراق و نیز سوریه فراهم آورده که از آن با عنوان سیاست منطقه ای«هلال خصیب»یاد می شود.براین اساس،پرسش اصلی مقاله آن است که «سیاست خارجی جمهوری اسلامی در قبال تحولات بیداری اسلامی به ویژه در مورد بحران سوریه چه بوده است که زمینه ساز افزایش نفوذ ایران در منطقه شده است؟»هدف اصلی مقاله نیز،که با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه نظریه سازه انگاری انجام شده،آن است که نفوذ جمهوری اسلامی ایران را در منطقه بر اساس مؤلفه های سیاست خارجی آن بررسی نماید تا چگونگی وفاداری آن به اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی و آرمان های ارزش مدارانه اسلامی آن،که هویت این سیاست خارجی را می سازد،روشن گردد.نتیجه نشان می دهد که ایران خواهان گسترش ارزش های هویتی خود در منطقه است،اما سعی دارد تا با نفوذ بیشتر در منطقه با بهره گیری از سیاست اتحاد با روسیه،نخست امنیت ملی خویش و پس از آن،منافع ملی خود را تأمین نماید.
بررسی سیاست خارجی دونالد ترامپ در خاور میانه (اهداف و منافع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی سیاست خارجی ایالات متحده با محوریت دولت تازه کار دونالد ترامپ است و سعی در بازخوانی حضور ایالات متحده و منافع این کشور در منطقه پر اهمیت خاورمیانه دارد. همچنین در این نوشتار سیاست های اعلامی و اعمالی ترامپ در قبال خاورمیانه و چالش های پیش روی آن بررسی خواهد شد. سوال اصلی مقاله این است که سیاست خارجی ترامپ در قبال خاورمیانه بر اساس چه مولفه هایی است؟ در پاسخ فرضیه مقاله این گونه مطرح می شود: عوامل گوناگونی در تصمیم گیری ها و سیاست خارجی ایالات متحده دخیل است ، و دولت دونالد ترامپ به منظور پیشبرد اهداف ایالات متحده و دولت خود و بر خلاف شعار های تبلیغاتی اش و مخالفت وی با سیاست های رئیس جمهور پیشین و همچنین بر اثر عوامل تعیین کننده ای چون ؛ فشار لابی های صهیونیستی ، دلارهای عربستان سعودی و عوامل دیگر ، از مواضع اعلامی خود عقب نشینی نموده و لاجرم خود را مجبور به دنباله روی از سیاست های اعصار گذشته (در مورد خاورمیانه) و حتی تلاش جهت افزایش تنش ها در این منطقه می بیند.
همسویی ایدئولوژی و منافع ملی و روند قدرت یابی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران (1396-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از پایان جنگ تحمیلی جمهوری اسلامی علاوه بر پیگیری ایدئولوژی انقلاب اسلامی، الزامات و منافع ژئواستراتژیک ایران را نیز ملحوظ نظر قرار داده است. مقاله حاضر بر آن است تا با تحقیق درباره نحوه عملکرد جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته، تاثیرات همسویی میان ایدئولوژی و منافع ملی را در قدرت یابی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران بررسی کند. بر این اساس سوال اصلی مقاله این است که چگونه همسویی ایدئولوژی و منافع ملی در روند قدرت یابی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران موثر واقع شده است؟ فرضیه مقاله قائل بر این است که تغییر رویکرد نظام و اقدامات آن در انطباق میان ایدئولوژی و منافع ملی کشور موجب افزایش قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه شده است. یافته های این پژوهش که به روش تبیینی– تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است نشان می دهند که پس از پایان جنگ تحمیلی و آغاز سیاستهای عمل گرایانه در کشور، همسویی ایدئولوژی و منافع ملی بر اساس برجسته شدن قدرت ملی و موقعیت ژئوپلتیک و باز تعریف شدن مفاهیم ایدئولوژیک در تصمیم گیری کلان نظام، موجب افزایش قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران شده است.
سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 ، یک رویداد غیرمنتظره بود . هدف اصلی این مقاله بررسی سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه می باشد..پرسش اصلی این مقاله عبارتست از : عوامل تعیین کننده و مولفه های سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه چه می باشد ؟ در پاسخ به این سوال ، به بررسی عوامل گوناگون سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نظریه رئالیسم تهاجمی ضمن ماهیت بنیادی – نظری ،از ماهیت کاربردی برخوردار است. این نظریه پاسخ مناسبی به رفتار بازیگران نظام بین الملل داده است. .طبق یافته ها ونتایج این پژوهش سیاست خارجی ترامپ بدنبال حفظ موقعیت موجود خود در منطقه و پیشگیری از ظهور هژمون منطقه ای است که می تواند ثبات موازنه قدرت را بر هم بزند و هژمونی آمریکا در دنیا را به چالش بکشد ، می باشد. این مطالعه از نوع نظری – بنیادی بوده و به روش توصیفی – تحلیلی و منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته است .
بررسی سیاست خارجی دولت دونالدترامپ بر اساس مدل بازیگر عقلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۴
131 - 152
حوزههای تخصصی:
درمیان مدل های مختلف تصمیم گیری، مدل بازیگر عقلایی که مبتنی بر منطق هزینه-فایده است، چارچوب مناسبی را برای درک بهتر رفتار های سیاست خارجی ترامپ فراهم می کند که می تواند مورد توجه تصمیم گیرندگان کشور قرر گیرد. پیش فرض اصلی مدل بازیگر عقلایی، انسان اقتصادی با مشخصه بنیادین عقلانیت است که تلاش می کند با تبعیت از منطق هزینه – فایده، مطلوب ترین راه را در رسیدن به هدف بر گزیند. سوال اصلی پژوهش این است که «چگونه می-توان سیاست خارجی دونالد ترامپ در خروج از موافقت نامه های بین المللی و نوع رویکرد وی نسبت به مسأله امنیت بین الملل را در یک چارچوب تئوریک تحلیل نمود ؟» در پاسخ به سؤال مذکور، این فرضیه ارائه شده است: «رفتار های سیاست خارجی ترامپ در خروج از موافقت نامه های بین المللی و نوع رویکرد اقتصاد محور وی نسبت به مسأله امنیت بین الملل ، بر اساس مدل عقلایی تصمیم گیری و بیشینه سازی سود قابل توضیح است.» در این راستا، طرح شعار «نخست آمریکا» از سوی ترامپ، به خوبی بیانگر فایده گرایی و ناسیونالیسم اقتصادی در سیاست خارجی آمریکا است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد بازیگر عقلایی به مطالعه سیاست خارجی آمریکا پرداخته است. جمع وری داده ها به صورت کتابخانه ای، مجلات علمی و استفاده از سایت های معتبر اینترنتی بوده است.
انگاره های مؤثر در شکل گیری رفتار سیاست خارجی ایران نسبت به حکومت منطقه اقلیم کردستان عراق (0099-0033)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۶
119 - 134
حوزههای تخصصی:
سوال اصلی این پژوهش بررسی مهم ترین انگاره های هویتی موثر بر شکل گیری رفتار سیاست خارجی ایران در قبال حکومت منطقه ای کردستان عراق می باشد که در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی با رویکرد توصیفی و تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در بعد داخلی، تاثیر کردهای ایرانی ( به ویژه اهل سنت) در سه زمینه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تبیین شده است. انگاره های سیاسی بویژه تلقی متفاوت نظام جمهوری اسلامی با تلقی برخی گروههای کرد ایرانی اپوزیسیون مورد حمایت حکومت اقلیم کردستان عراق "، به حاکم شدن فضای امنیتی بر سیاست خارجی ایران نسبت به حکومت اقلیم کردستان عراق منجرگردیده است. در زمینه اقتصادی، روابط طرفین با افزایش رشد مبادلات مواجه بوده که سهم مناطق کردنشین داخلی ایران اندک قلمداد می شود. گسترش همکاریهای فرهنگی دو جانبه نیز به جهت تمایزات هویتی محقق نشده است. در بعد هنجا رهای منطقه ای، اولویت نخست سیاست خارجی ایران بعد از 2003 تشکیل دولت مرکزی شیعی عراق تعریف گردید که بر روابط جمهوری اسلامی با حکومت اقلیم کردستان عراق تاثیر گذار بوده است. در بعد بین المللی نیز جمهوری اسلامی با شناسایی امریکا و اسرائیل به عنوان " دگرهای هویتی" درصدد کاهش نفوذ و استقرار آنان در خاک اقلیم کردستان عراق تمرکز داشته است.
سیاست خارجی جدید آمریکا؛ افول از جایگاه ابرقدرت به جایگاه قدرت بزرگ جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
93 - 109
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی به خصوص در حوزه اعمالی یکی از نشانه ها و نمودهای میزان قدرت و جایگاه هر بازیگری در ساختار نظام بین الملل است، زیرا عموماً بر اساس مقدورات، ظرفیت ها، محذورات و محدودیت های داخلی، منطقه ای و بین المللی اتخاذ می شود. این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که سیاست خارجی جدید ایالات متحده آمریکا با توجه الزامات و مؤلفه های سیاست خارجی یک ابرقدرت در ساختار نظام بین الملل، چه جایگاهی را برای این کشور در ساختار نظام بین الملل تعریف می کند. در این نوشتار تلاش شده تا به بررسی جایگاه ایالات متحده آمریکا به عنوان یک ابرقدرت در ساختار نظام بین الملل از طریق تحلیل کنش ها و واکنش ها، جهت گیری ها، سوگیری های سیاست خارجی جدید این کشور پرداخته شده و همچنین با استفاده از گزاره ها و مفاهیم برگرفته از نظریات موجود روابط بین الملل و سیاست خارجی که به تبیین جایگاه بازیگران در سلسله مراتب قدرت در ساختار نظام بین الملل می پردازند، الزامات و مؤلفه های یک ابرقدرت را استحصال و با مقایسه سیاست خارجی جدید ایالات متحده آمریکا به بررسی جایگاه جدید این کشور در ساختار نظام بین الملل پرداخته گردد. با نگاهی به سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا چه در حوزه اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت و چه در حوزه اعمال و اقدام همچون اقدامات ضدنهادی، کاهش توان اجماع سازی بین المللی از طریق اقناع سازی، کاهش گزینه های پیش رو، افزایش انفعال در پرونده های مهم منطقه ای و بین المللی تأثیرگذار بر موازنه قوا شاهد تحولاتی هستیم که نشان از افول جایگاه این کشور در ساختار نظام بین الملل از یک ابرقدرت نظام ساز و هژمون به جایگاه یک قدرت بزرگ جهانی است.
سیاست عربستان سعودی در مقابله با نفوذ انقلاب اسلامی ایران (مطالعه موردی: سوریه و بحرین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی مهم ترین تحول منطقه خاورمیانه است؛ چراکه با جایگزینی نظام جمهوری اسلامی به جای نظامی سلطنتی، احیا و گسترش ارزش های اسلامی درکشورهایی چون بحرین و سوریه را فزونی بخشید. انقلاب اسلامی به عنوان کانون پخش ارزش های دینی و وقوع خیزش های مردمی بعد از سال 2011 رقبای منطقه ای چون عربستان سعودی را به سبب نگرانی از نفوذ گفتمان انقلاب اسلامی به مقابله با ایران برانگیخت. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، درصدد پاسخ به این پرسش است که سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال کشورهای بحرین و سوریه با هدف مقابله با نفوذ انقلاب اسلامی ایران چیست؟ در چارچوب نظریه پخش، انقلاب اسلامی ایران به عنوان کانون پخش ارزش های اسلامی و مردم سالاری دینی به شمار می رود که وجود اشتراکات مذهبی و تاریخی با بحرین و نفوذ ایدئولوژیکی در نظام سوریه به عنوان مقاصد پخش آن در نظر گرفته می شود. در این راستا، عربستان سعودی با ادعای رهبری جهان اسلام تلاش دارد با استفاده از ابزارها و روش هایی ازجمله ترویج ایران هراسی، سرکوب معترضان بحرینی و تلاش برای ساقط کردن بشار اسد به مقابله با نفوذ انقلاب اسلامی مبادرت ورزد.
بسط الگوی منطقه گرایی دانش بنیان در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ ساختار هنجاری و الزامات نهادی و اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی منطقه گرایی دانش بنیان جمهوری اسلامی ایران، ساختار و ملزومات آن در میدان عمل است. این الگو و کاربست آن در عرصه روابط خارجی همواره مسئله ای مهم در محیط همسایگی و حوزه تمدنی جهان اسلام بوده است. برخی با توجه به تمایزات هویتی موجود، بر انزواگرایی تأکید دارند و برخی تفاسیر آرمان گرایانه، ایدئولوژیک و به دور از واقعیات صحنه کنش، ایران را با پیامدهایی چون ایران هراسی و تنش های هویتی با محیط پیرامونی مواجه می نمایند. به نظر می رسد، مسیر ترسیمی در بیانیه گام دوم انقلاب با تقویت الزامات، حفظ ارزش ها و اصول بنیادین آن، بیش ترین تعامل سازنده با محیط پیرامونی را فراهم نماید تا در یک بازی برد برد منافع ملی کشور در حد بهینه تأمین گردد. سؤال اصلی نوشتار این است که بیانیه گام دوم انقلاب در تبیین وضعیت آینده کنش گری جمهوری اسلامی ایران در صحنه نظام منطقه ای و همسایگی چه الگویی را ارائه می نماید و ساختار هنجاری و الزامات نهادی و اجتماعی تحقق آن چیست؟ با ابتنا بر گزاره های بیانیه و بهره گیری از نظریات و تجارب موجود، می توان به چارچوب عمل گرایانه ای رسید که در آن علم و فناوری، محور روابط جمهوری اسلامی ایران در منطقه پیرامونی قرار گیرد تا ضمن تنش زدایی به توسعه و پیشرفت درون تمدنی دست یافت. نتایج مطالعه نشان داد، مناسب ترین زمینه منطقه گرایی تکیه بر ظرفیت های علم و فناوری و اقتصاد مبتنی بر آن است. همچنین اصول و قواعد رفتاری باید به سوی ساخت تصویری مصمم، پیش رو، قابل اعتماد و منعطف از ایران برساخته شود تا در کنار تقویت دیپلماسی علم و فناوری، اصلاحات مناسب در ساختار نهادی به ویژه در وزارت امور خارجه انجام پذیرد. توجه به واسطه های قدرتمند یعنی نیروهای اجتماعی منطقه گزاره دیگری است که این الگو را به موفقیت و تأمین منافع ایران نزدیک می سازد.
راهبرد سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه پساداعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات رخ داده در خاورمیانه پساداعش و نمایان شدن تهدیدهای امنیتی جدید، سبب شده است که ترکیه به درک جدیدی از نقش خود در محیط منطقه ای و بین المللی دست پیدا کند که نقطه کانونی آن، قدرتمند شدن از طریق فعال شدن در منطقه و پویش های جدید بین المللی است. برپایه این راهبرد جدید، ترکیه در پی برقراری توازن و متعادل سازی سیاست خارجی خود در خاورمیانه و محیط بین المللی است. به همین دلیل، راهبرد «هم غرب، هم شرق» را در کوتاه مدت و میان مدت در سیاست خارجی خود دنبال می کند تا در بلندمدت به هدف اصلی اش، یعنی تبدیل شدن به یک قدرت مستقل جهانی با ارزش های ترکی اسلامی برسد. این پژوهش با کاربست نظریه نوواقع گرایی و روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ گویی به این پرسش است که «راهبرد سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه پساداعش چیست؟» یافته های پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های راهبرد سیاست خارجی ترکیه در حوزه سیاسی، بازنگری در ارتباط با داعش، منطقه گرایی با چاشنی بین الملل گرایی، برقراری دوباره روابط با سوریه، حفظ موازنه قدرت با ایران، و نگاه به روسیه برای بازیابی نقش منطقه ای خود در خاورمیانه است. این کشور در حوزه اقتصادی، سیاست ثبات منابع انرژی و توسعه همکاری های اقتصادی منطقه ای و بین المللی را دنبال می کند و در حوزه فرهنگی نیز در پی تقویت قدرت نرم و توسعه نفوذ در کشورهای خاورمیانه است.
راهبرد دفاع آفندی در حضور برون مرزی ایران در عمان و سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور ایران در عمان و سوریه طی نیم قرن گذشته از نشانگان افزایش قدرت و نفوذ منطقه ای سیاست خارجی ایران تلقی شده است. این مقاله با بهره گیری از داده های مستند، منابع دست اول و روش اسنادی و تحلیل پسارویدادی مبتنی بر روش مقایسه ای در پی پاسخ به این پرسش است که چرا ایران طی نیم قرن اخیر در بحران های دو کشور عربی عمان و سوریه حضور یافت و این حضور نظامی چه دستاوردی برای منافع ملی ایران داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد با وجود تفاوت های ماهوی نظام بین الملل و رژیم سیاسی حاکم بر کشور طی نیم قرن گذشته، حضور نظامی ایران در قلمرو پادشاهی عمان و جمهوری عربی سوریه در پرتو استلزامات حاصل از محاصره ژئوپولیتکی و لزوم خنثی سازی تهدیدات محیط پیرامونی در مرزهای خارج از کشور بوده است. این مقاله همچنین با استفاده از آموزه های نظریه رئالیسم و بهره گیری از مفهوم دفاع آفندی نشان می دهد دستاورد این حضور برون مرزی ایران در مورد بحران عمان جلوگیری از به خطر افتادن امنیت انرژی کشور و ممانعت از تهدید گسترش خطر کمونیسم در منطقه خلیج فارس و در مورد بحران سوریه پاسداری از تمامیت ارضی و خنثی سازی قابل توجه تهدید ژئوپولیتیکی رادیکالیسم سلفی در منطقه غرب آسیا بوده است.
جایگاه اقتصادی ایران در خاورمیانه از منظر آینده سیاست خارجی جمهوری اسلامی با تأکید بر افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
141 - 121
حوزههای تخصصی:
یکی از ملزومات توسعه، اقتصاد است. شاخص های توسعه اقتصادی مشخص می کنند که کشورها در چه جایگاهی قرار دارند. اما آنچه که نقش تأثیرگذاری در توسعه اقتصادی کشورها دارد جهت گیری های سیاست خارجی دولت ها و اهدافی است که دولت ها در سیاست خارجی دنبال می کنند. مقاله حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که آینده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چه تأثیری بر وضعیت اقتصادی کشور در ناحیه خاورمیانه با توجه به سند چشم انداز دارد؟ در پاسخ می توان فرض کرد آینده سیاست خارجی ج.ا.ا. تأثیر مستقیمی بر جایگاه اقتصادی کشور در ناحیه دارد. به همین منظور سه شاخص کلان اقتصادی مانند رُشد اقتصادی، نرخ تورم و میزان جذب سرمایه گذاری خارجی مورد بررسی قرار گرفت؛ یافته های پژوهش نشان می دهد وضعیت اقتصادی ایران با توجه به سه شاخص مهم ذکرشده در مقایسه با سایر کشورهای خاورمیانه در طی سال های گذشته بهبودی نداشته و در چهار سال باقی مانده تا اجرای کامل این سند فاصله زیادی با اهداف پیش بینی شده در ناحیه دارد. این پژوهش باهدف شناسایی جایگاه اقتصادی ایران در خاورمیانه بر آن است تا با بهره گیری از روش مقایسه ای – تحلیلی و از رهگذر مقایسه تطبیقی به برنامه های توسعه اقتصادی ایران با توجه به سند چشم انداز 1404 نسبت به دیگر کشورهای خاورمیانه در سه شاخص ذکرشده بپردازد.
بازخوانی جایگاه سیاست خارجی توسعه گرا در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال نهم ۱۴۰۰ شماره ویژه
82 - 105
حوزههای تخصصی:
حرکت در مسیر توسعه نیازمند تدوین برنامه ای داخلی در قالب اسناد بالادستی است. اما در جهان وابستگی های متقابل توسعه درونی کشورها با محیط خارجی پیوندی ناگسستنی یافته است. به طوری که برنامه توسعه بدون توجه به محیط بین المللی و روابط خارجی نمی تواند سودمند واقع شود. از این رو اکثر کشورهایی که بر مدار توسعه قرار گرفته اند دارای سند بالادستی در حوزه سیاست خارجی هستند. اگرچه فقدان چنین سندی در جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نقطه ضعف محسوب می شود؛ با این وجود سایر اسناد بالادستی به شکلی کلی و غیرمستقیم اهداف توسعه ای را در حوزه سیاست خارجی مطرح کرده اند. پژوهش حاضر با بازخوانی این اسناد در پی پاسخ به این پرسش ها است که راهبرد توسعه در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی چه الگویی دارد؟ و رابطه میان این الگو با سیاست خارجی توسعه گرا چگونه است؟ در پاسخ استدلال می شود که «مدل توسعه در اسناد بالا دستی ج.ا.ایران برون گرای درون محور است. این مدل توسعه بدون سیاست خارجی توسعه گرا امکان عملیاتی شدن ندارد.» پژوهش حاضر از نوع مطالعات توسعه ای- کاربردی است که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با روش سند پژوهی در چارچوب نظریه دولت توسعه گرا تدوین شده است.
سیاست خارجی در الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت با رویکرد مصون سازی راهبردی در منظومه پدافند غیر عامل
منبع:
مطالعات امنیت اقتصادی سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
99 - 120
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران پایه گذار تحولی بنیادین در زندگی مادی و معنوی انسان ها در عصر مدرن بود. انقلاب مردمی سال 1357 افزون بر دگرگونی نظام سیاسی در ایران، مبانی، اصول و آرمان های رایج در جهان را به چالش کشید و مدعی الگویی متمایز از حکومت داری و زیست اجتماعی بود. تا چند سال گذشته، الگوی مدون و منسجمی برای تبیین و ارائه ایده ها و افق های جدید انقلاب اسلامی وجود نداشت. تدوین سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت حرکتی در جهت جبران این خلاء بود. با این حال، این سند فاصله معناداری با یک طرح جامع، کارآمد، تحقق پذیر و برخاسته از علوم انسانی اسلامی دارد. مسئله اصلی این پژوهش، بررسی، نقد و ارائه پیشنهادهایی برای رفع کاستی ها و کمبودهای سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت در محور سیاست خارجی و نهایتاً بازبینی و پیشنهادات جایگزین با رویکرد مصون سازی راهبردی است. اهمیت این موضوع از آنجایی است که تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و دستیابی به تدابیر آن در افق 50 ساله در گرو حفظ موجودیت و بقای جمهوری اسلامی و تاب آوری آن در برابر تهدیدها و اقدامات دشمنان خارجی است. پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از این که کاستی های سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت در حوزه سیاست با رویکرد مصون سازی راهبردی چیست؟ روش گردآوری و تحلیل داده ها در این پژوهش به ترتیب کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی است. نتیجه گیری نهایی این پژوهش آن است که جامعیت و کارآمدی سند الگوی پایه پیشرفت در محور سیاست خارجی نیازمند توجه ویژه به سه مقوله «پایش و ارزیابی پیوسته انگیزه ها، توانمندی ها و تهدید ناشی از فعالیت ها و اقدامات دشمن»، «آمادگی در برابر دشمن از طریق ایجاد بازدارندگی در برابر اقدامات احتمالی دشمن» و «طرح ریزی برای نقش آفرینی مؤثر در نظام بین الملل و تغییر نظم جهانی» است.