مطالب مرتبط با کلیدواژه

تحمل پریشانی


۱۰۱.

ویژگی های روانسنجی مقیاس تحمل پریشانی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۱
تغییراتی که در زندگی سالمندان به وجود می آید، می تواند تأثیرات عمیقی بر زندگی سالمند و بهداشت روانی او ایجاد کند. اگر شخص انعطاف پذیر و سازگار باشد بیشتر می تواند با این تغییرات کنار بیاید. پژوهش حاضر به منظور بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس تحمل پریشانی در سالمندان انجام گرفت. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظرروش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل تمامی سالمندان آشیانه خالی شهر تهران در سال 1399 بودندکه از بین آن ها به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 278 نفر از بین افراد واجد شرایط که داوطلب همکاری در پژوهش بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با روش مؤلفه های اصلی، علاوه بر عامل کلی تحمل پریشانی، چهار عامل (تحمل، جذب، ارزیابی و تنظیم) را برای پرسشنامه تحمل پریشانی تأیید کرد. برای بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و برای تعیین روایی عاملی آن از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته ها نشان داد که پرسشنامه از همسانی درونی قابل قبولی برخوردار است و ضرایب پایایی عامل های پرسشنامه تحمل پریشانی بین 64/0 تا 82/0 است. همچنین ضریب کل پایایی پرسشنامه برابر با 89/0 است. همچنین برای تعیین روایی عاملی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد که نتایج تحلیل عاملی تأییدی مؤید این است که ساختار پرسشنامه برازش قابل قبولی با داده ها دارد و کلیه شاخص های نیکویی برازش، مدل را تأیید می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که با توجه به خصوصیات روان سنجی مطلوب، این پرسشنامه ابزار مناسبی برای تعیین تحمل پریشانی در سالمندان آشیانه خالی است.
۱۰۲.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر تحمل پریشانی در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۲۱
سوءمصرف مواد یکی از بحران های چهارگانه قرن بیست و یکم و مهم ترین عامل ایجادکننده رفتارهای پرخطر است. این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر تحمل پریشانی در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تمام مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد افیونی رباط کریم در سال 1399 بود که در مراکز درمان سوء مصرف مواد این شهر تحت درمان بودند. از بین آن ها نمونه ای به حجم 72 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. گروه های آزمایشی به مدت ده جلسه 50 دقیقه ای تحت گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، مصاحبه انگیزشی و ذهن آگاهی قرارگرفتند. نتایج تحلیل آزمونِ تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد بین هر سه رویکرد مداخله ای و گروه گواه در میزان تحمل پریشانی مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده تفاوت معنادار وجود دارد. بین گروه پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی تفاوت معناداری وجود ندارد اما میانگین گروه پذیرش و تعهد بیشتر از میانگین گروه مصاحبه انگیزشی (p<0/001) و میانگین گروه ذهن آگاهی بیشتر از میانگین گروه مصاحبه انگیزشی است (p<0/001). براساس یافته های حاصل می توان گفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی با کمک به افراد در برقراری ارتباط با تجارب دردناک و مواجهه با هیجان منفی بر تحمل پریشانی مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد مؤثر است.
۱۰۳.

ارائه الگوی ساختاری پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس صفات تاریک شخصیت و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجی گری سبک های دفاعی در مراجعین خواستار طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۵۶
هدف: هدف از این پژوهش بررسی ارائه الگوی ساختاری پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس صفات تاریک شخصیت و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجی گری سبک های دفاعی در مراجعین خواستار طلاق بود. روش پژوهش: روش این مطالعه تحلیلی -همبستگی به روش مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مراجعین خواستار طلاق در کلینیک های مشاوره خانواده شهر تهران در سال 1400 بودند. حجم نمونه 260 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، مثلث تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) و پرسشنامه مکانیزم دفاعی اندروز و همکاران (1993) پاسخ دادند. سپس الگوی پیشنهادی از طریق مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم صفات شخصیت و سبک های دفاعی بر روی تحمل پریشانی معنادار بود (01/0>P). مسیرهای مستقیم صفات شخصیت بر روی حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های دفاعی(رشد یافته و رشد نایافته) بر روی تحمل پریشانی معنادار بود (01/0>P). همچنین مسیرهای مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده بر روی سبک های دفاعی(روان آزرده و رشد نایافته) معنادار بود (01/0>P). مسیر مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده بر روی تحمل پریشانی و ضریب صفات شخصیت بر روی سبک دفاعی روان آزرده و ضریب مسیر مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده بر روی سبک دفاعی رشد یافته معنادار نبود (05/0<P). همچنین نتایج بیانگر آن بود که اثرات غیرمستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده از طریق نقش میانجی سبک های دفاعی بر تحمل پریشانی معنادار بود (077/0=RMSEA، 912/0=GFI، 959/0=IFI و 957/0=CFI)، اما مسیر غیرمستقیم صفات شخصیت بر روی تحمل پریشانی با نقش میانجی سبک های دفاعی معنادار نبود. نتیجه گیری: این پژوهش، مدل ساختاری پژوهش اصلاح شده پژوهش برازش مطلوب و قابل قبول با داده های پژوهشی داشتو این گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر تحمل پریشانی در مراجعینی که خواستار طلاق هستند
۱۰۴.

اثربخشی درمان فراشناختی بر سرسختی روان شناختی و تحمل پریشانی در بیماران زن مبتلا به پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر سرسختی روان شناختی و تحمل پریشانی در بیماران مبتلا به پسوریازیس انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه است. جامعه آماری متشکل از کلیه بیماران زن مراجعه کننده به کلینیک های پوست و موی شهرستان بروجرد در سال 1400 که تشخیص قطعی بیماری پسوریازیس دریافت کرده اند. از این بین تعداد 30 نفر بیمار مبتلا به پسوریازیس که میزان افسردگی آنها بالاتر از نقطه برش بود به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی (درمان فراشناختی) و گروه گواه به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). سپس درمان فراشناختی براساس پروتکل ولز (1962) در 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه سرسختی روان شناختی لانگ و گولت (2003)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و افسردگی بک (1996) جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان فراشناختی بر سرسختی روان شناختی (08/54=F، 001/0>p) و تحمل پریشانی (53/31=F، 001/0>p) بیماران مبتلا به پسوریازیس اثربخش است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان فراشناختی بر سرسختی روان شناختی، تحمل پریشانی در بیماران مبتلا به پسوریازیس موثر بود و می توان از این درمان در جهت کاهش اثرات سوء بیماری بر زندگی بیماران و انجام اقدامات حمایتی بهره برد.
۱۰۵.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا (RACT) بر تحمل پریشانی و تاب آوری زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۹۳
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا (RACT) بر تحمل پریشانی و تاب آوری زوجین بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره خصوصی منطقه 9 تهران بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) گمارده شدند. سپس روی گروه آزمایش مداخله گروهی مبتنی بر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا (RACT) بر مبنای بسته تدوین شده افشاری و همکاران (2022) صورت گرفت. ابزار پژوهش شامل تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS-26 و روش تحلیل واریانس مختلط با اندازه های مکرر سه مرحله ای استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته ها بین نمرات تحمل پریشانی و تاب آوری گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار وجود داشت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته ها حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا (RACT) بر تحمل پریشانی و تاب آوری گروه آزمایش تأثیر معنادار داشت. اثربخشی این مداخله در مرحله پیگیری نیز طبق آزمون تعقیبی بنفرونی پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری کرد که برای افزایش تحمل پریشانی و تاب آوری زنان مطلقه می توان از شیوه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا (RACT) در مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی استفاده کرد.
۱۰۶.

اثربخشی واقعیت درمانگری بر تمایزیافتگی و تحمل پریشانی در مادران کودکان با ناتوانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۴۲
زمینه: تحقیقات به اثرات مثبت واقعیت درمانگری بر اختلالات خلقی و عاطفی اشاره دارد که به افراد آموزش می دهد تا از نیازهای اساسی خودآگاهی یافته و بر مواجهه با واقعیت، مسئولیت پذیری و ارزشیابی رفتارهای درست و نادرست تأکید کرده اند. اما در زمینه کاربرد این روی آورد بر تمرکز و کنترل روابط خود و شناسایی و تغییر تحریف های شناختی و استرس در جامعه تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی واقعیت درمانگری بر تمایزیافتگی و تحمل پریشانی مادران کودکان ناتوانی هوشی انجام شد. روش: بر اساس طرح شبه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه، 30 نفر از تمامی مادران کودکان ناتوانی هوشی (آموزش پذیر) در مدارس استثنایی دوره ابتدایی منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 99-98، با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی به صورت در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج، به عنوان نمونه انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش در جلسات مداخله واقعیت درمانگری شرکت داده شدند، در مقابل گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های تمایزیافتگی خود اسکورن و اسمیت (2003) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: بین دو گروه در تمایزیافتگی و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود داشت (0/0001 P<). مقایسه میانگین ها در دو گروه مداخله و گواه نشان داد که واقعیت درمانگری موجب افزایش تمایزیافتگی و کاهش تحمل پریشانی شده است. نتیجه گیری: از یافته های فوق می توان دریافت که واقعیت درمانگری با بهره گیری از فنونی چون آشنایی با مسئولیت های خویش، کمک به پذیرش و افزایش مسئولیت پذیری، همچنین کم اهمیت جلوه دادن گذشته در رفتار کنونی و تأکید بر کنترل درونی موجب می شود به واسطه مسئولیت شخصی هویت موفقی کسب کنند، و درنتیجه تمایزیافتگی و تحمل پریشانی مادران دارای کودک ناتوان افزایش یابد.
۱۰۷.

نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین فراشناخت با اضطراب کرونا در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۲۳
زمینه: مطالعات متعدد نشان داده است که رابطه ی پایداری بین فراشناخت و تاب آوری با اضطراب سلامتی رابطه دارند؛ از سویی زنان به عنوان بیشترین قشر آسیب پذیر در طول حوادث و بلایا هستند و شیوع اضطراب در آن ها بیش از مردان است. بااین وجود پژوهش راجع به نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین فراشناخت با اضطراب کرونا در زنان مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین فراشناخت با اضطراب کرونا انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شبکه بهداشت شهرستان شمیرانات در بازه زمانی 15 فروردین تا 15 خرداد سال 1400 بود. 250 نفر از زنان واجد شرایط به صورت در دسترس از طریق فراخوان اینترنتی انتخاب و به صورت آنلاین به پرسشنامه های فراشناخت و فراشناخت مثبت (بئر، 2011) اضطراب کرونا ویروس (علی پور و همکاران، 1399) و مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای 25-SPSS و 3Smart PLS- استفاده شد. یافته ها: بین تاب آوری با اضطراب کرونا رابطه منفی معناداری (0/01 P<) و بین فراشناخت با تاب آوری رابطه مثبت معنی داری (0/01 P<) وجود دارد. تاب آوری در رابطه ی بین فراشناخت با اضطراب کرونا نقش میانجی گری دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت تغییر فراشناخت و آموزش کارآمد تاب آوری می تواند در پیشگیری از ایجاد و تداوم و تشدید اضطراب به ویژه اضطراب ناشی از کرونا در زنان مفید باشد. شماره ی مقاله: ۶
۱۰۸.

پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر براساس درماندگی روانشناختی و تحمل پریشانی در نوجوانان بزهکار

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۶
زمینه و هدف: شیوع کووید-19 آثار روان شناختی گوناگونی بر روی مردم جهان داشته است. با وجود رونق فضای مجازی در این دوره، بررسی پست های روان شناختی مردم در این فضا اهمیت خاصی دارد. این تحقیق با هدف تبیین و طبقه بندی پست های روان شناختی در دوران شیوع کووید-19 انجام شد. روش پژوهش: روش این مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوای متن قراردادی و جهت دار بود که به روش آنتروپی شانون در بازه زمانی خرداد 1399 تا اسفند 1399 انجام شد. جامعه این مطالعه شامل کلیه پست های روان شناختی در شبکه های اجتماعی درباره کووید-19 در دوران شیوع این ویروس بود. به دلیل ماهیت کیفی این مطالعه بر اساس قاعده اشباع نظری و با توجه به نظر متخصصان این حوزه، 223 پست با مضمون روان شناختی به صورت هدفمند انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. سپس به صورت دستی طبقات و زیرطبقات تحلیل شدند. یافته ها: پست های روان شناختی در دوران شیوع کووید-19، در دو طبقه اصلی بهزیستی روان شناختی و آسیب شناسی روانی قابل تقسیم هستند. بهزیستی روان شناختی دارای زیرطبقه های مهارت های زندگی، مثبت نگری، معنا و هدف مندی، حمایت اجتماعی و شکرگزاری و قدردانی است. آسیب شناسی روانی نیز دارای سه زیرطبقه برون سازی و درون سازی مشکلات روانی- رفتاری و مکانیسم های دفاعی است. همچنین هرکدام از زیرطبقه ها دارای زیرطبقه های ردیف دوم می باشند که زیرطبقه ها به واسطه آنها مشخص و متمایز می شوند. نتیجه گیری: پست های گوناگون روان شناختی و غیر روان شناختی ارائه شده در دوران شیوع کووید-19 نیاز به مطالعه بیشتری دارند. بر این اساس پیشنهاد می شود در مطالعات آتی پست های روان شناختی با توجه به بیماری های روانی بررسی شوند.
۱۰۹.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرسختی روان شناختی و تحمل پریشانی در بیماران زن مبتلا به پسوریازیس

تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۹۶
زمینه و هدف: پسوریازیس از بیماری های مزمن و شایع پوستی است که تقریباً 2 درصد افراد جامعه را درگیر می کند. تأثیر این بیماری روی کیفیت زندگی بیماران حتی در حالاتی که سطح بسیار اندکی از بدن درگیر می باشد، بسیار زیاد است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرسختی روان شناختی و تحمل پریشانی در بیماران مبتلا به پسوریازیس انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه است. جامعه آماری متشکل از کلیه بیماران زن مراجعه کننده به کلینیک های پوست و موی شهرستان بروجرد در سال 1400 که تشخیص قطعی بیماری پسوریازیس دریافت کرده اند. از این بین تعداد 30 نفر بیمار مبتلا به پسوریازیس که میزان افسردگی آنها بالاتر از نقطه برش بود به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ) و گروه گواه به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). سپس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد براساس پروتکل حسن زاده (1399) در 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه سرسختی روان شناختی لانگ و گولت (2003)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و افسردگی بک (1996) جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرسختی روان شناختی (001/0> p ) و تحمل پریشانی (001/0> p ) بیماران مبتلا به پسوریازیس اثربخش است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرسختی روان شناختی وتحمل پریشانی در بیماران مبتلا به پسوریازیس موثر بود و می توان از این درمان در جهت کاهش اثرات سوء بیماری بر زندگی بیماران و انجام اقدامات حمایتی بهره برد.
۱۱۰.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کووید-19 و تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اضطراب کووید-19 تحمل پریشانی کرونا ویروس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کووید-19 و تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس اجرا شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران بهبود یافته کووید-19 شهر شیراز در شش ماهه پاییز و زمستان سال 1399 بود. در این پژوهش تعداد 31 بیمار بهبود یافته کووید-19 با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات- زین، 2003) را طی یک ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای به صورت آنلاین دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس (علیپور و همکاران، 1398) (CDAS) و پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) (DTQ) (سیمونز و گاهر، 2005) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه به شیوه تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کووید-19 و تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس تأثیر معنادار داشته (0001>P) و توانسته منجر به کاهش اضطراب کووید-19 و بهبود تحمل پریشانی این افراد شود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از نگرش ذهن آگاهانه، فعالیت های ذهنآگاهانه، پرداختن به احساسات و هیجانات مشکل ساز و تمرینات تنفس می تواند به عنوان یک مداخله موثر جهت کاهش اضطراب کووید-19 و بهبود تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس مورد استفاده گیرد.
۱۱۱.

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر ضرب و جرح خویشتن و تحمل پریشانی در نوجوانان با سابقه رفتارهای خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحمل پریشانی خودآسیب رسانی رفتاردرمانی دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۲۱۴
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان و تحمل پریشانی در نوجوانان پسر دامنه سنی 12 تا 18 سال شهر بندرعباس در سال 1400 بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر بندرعباس با سابقه رفتارهای خودآسیب رسان بود. در این پژوهش تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند (15 نفردر گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه گواه). گروه آزمایشی آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی را در 12 جلسه 2 ساعته دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان Klonsky و پرسشنامه تحمل پریشانی Simons and Gahr بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان و تحمل پریشانی مؤثر بوده است. چنانکه این مداخله توانسته منجر به بهبود رفتارهای خودآسیب رسان و تحمل پریشانی در نوجوانان شود. از این رو، بکارگیری آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی به عنوان یک مداخله مؤثر می تواند در کاهش رفتارهای ضرب و جرح خویشتن و کاهش پریشانی در نوجوانان پسر مورد استفاده قرار گیرد.  
۱۱۲.

نقش واسطه ای خودکارآمدی عمومی و تحمل پریشانی در رابطه بین امید به زندگی و اضطراب کرونا در بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب کرونا امید به زندگی تحمل پریشانی خودکارآمدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۲۹۰
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی و تحمل پریشانی در رابطه بین امید به زندگی و اضطراب کرونا در بزرگسالان بود. این مطالعه توصیفی-مقطعی، از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری را بزرگسالان 20 تا 45 سال تشکیل می دادند که پرسشنامه ها را به صورت الکترونیکی در فضای مجازی پاسخ دادند. از بین این افراد، 291 نفر به روش در دسترس جهت تدوین الگوی ساختاری انتخاب شدند. زمان اجرای این پژوهش شهریور تا مهر 1400 بود. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991)، مقیاس اضطراب کرونا علی پور و همکاران، مقیاس تحمل پریشانی سیمون و گاهر و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران  بودند. در تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری، با نسخه 24 نرم افزار SPSS  و AMOS و جهت آزمون معنی داری مسیرهای غیرمستقیم از تحلیل بوت استرپ استفاده شد. تحلیل های میانجی نشان داد که در رابطه بین امید به زندگی و اضطراب کرونا، خودکارآمدی نقش واسطه ای را ایفا می کند؛ درحالی که تحمل پریشانی در رابطه بین این دو متغیر نقش واسطه ای ندارد. اضطراب کرونا به طور مستقیم بر امید به زندگی رابطه نشان داد. همچنین متغیر امید به زندگی به اندازه 75/0 = تبیین گشت. با توجه به نتایج این پژوهش اگر ارتقاء خودکارآمدی به عنوان متغیر تأثیرگذار بر امید به زندگی در اولویت های کادر آموزش و درمان قرار گیرد، بر این اساس خودکارآمدی از طریق تأثیر بر کاهش اضطراب کرونا می تواند بر امید به زندگی تأثیر بگذارد.
۱۱۳.

اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر حساسیت اضطرابی، تحمل پریشانی و علائم وسواسی-اجباری در افراد دچار اختلال وسواسی اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی - اجباری تحمل پریشانی درمان فراتشخیصی یکپارچه حساسیت اضطرابی علائم وسواسی - اجباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۹۴
درمان فراتشخیصی یکپارچه از جمله درمانهای جدید روان شناسی است که اثر آن بر بسیاری از متغیرهای روان شناسی تایید شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر حساسیت اضطرابی، تحمل پریشانی و علائم وسواسی-اجباری در افراد دچار اختلال وسواسی-اجباری بود. روش تحقیق این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش،30 نفر از بیماران دارای اختلال وسواسی-اجباری شهر سنندج به صورت تصادفی در گروه آزمایشی (9 زن و 6 مرد) و کنترل (9 زن و 6 مرد) جایگزین شدند. جلسات درمان هفته ای یک جلسه به مدت 60 دقیقه طی 12 هفته متوالی برگزار شد. برای جمع آوری داده ها در پیش آزمون پس آزمون از پرسشنامه های مقیاس حساسیت اضطرابی (Reiss,1986)، پرسشنامه تحمل پریشانی (Simons & Gaher, 2005) و پرسشنامه وسواس ییل براون (Goodman, 1986) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری (MANOVA) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج MANOVA نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0 p<و 634/4F =). یافته ها نشان داد که درمان فراتشخیص بر کاهش حساسیت اضطرابی و علائم وسواسی اجباری و افزایش تحمل پریشانی در افراد دارای اختلال وسواسی-اجباری موثر است (). بر اساس یافته ها درمان فراتشخیصی یکپارچه باعث کاهش حساسیت اضطرابی و علائم وسواسی-اجباری و افزایش تحمل پریشانی در افراد دارای اختلال وسواسی-اجباری استفاده شد.
۱۱۴.

مقایسه اثربخشی آموزش فنون درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی دانشجویان دختر دارای اعتیاد به گوشی های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر کیفیت زندگی رفتار درمانی دیالکتیکی تحمل پریشانی گوشی های هوشمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش فنون درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی دانشجویان دختر رشته روان شناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز که دارای اعتیاد به گوشی های هوشمند بودند، انجام شد. در این مطالعه نیمه آزمایشی، از بین دانشجویانی که نمره آنان در مقیاس اعتیاد به گوشی های هوشمند (SAS)، دو انحراف معیار بالاتر از میانگین و در مقیاس تحمل پریشانی (DTS)، یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بود، 45 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. تعداد افراد هر سه گروه 15 نفر بود. آزمودنی های گروه اول و دوم به مدت 8 جلسه دو ساعتی تحت آموزش فنون درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند اما گروه کنترل، هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. در آخرین جلسه، مجدداً پرسشنامه ها در مورد هر سه گروه اجرا شد. پس از سه ماه از اجرای پس آزمون، مجدداً پرسشنامه تحمل پریشانی در مورد تمام آزمودنی ها اجرا شد تا اثرات آموزش فنون، در طول زمان مشخص شود. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی در مقایسه با درمان مبتنی بر کیفیت زندگی، بر افزایش تحمل پریشانی موثر بوده است (05/0< P). همچنین نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که اثربخشی آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی در پیگیری سه ماهه نیز حفظ شده است (01/0< P). پس با آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی می توان تحمل پریشانی را که احتمالاً یکی از دلایل اعتیاد
۱۱۵.

مقایسه تأثیر رفتار درمانی دیالکتیکی و تنظیم هیجانی بر تحمل پریشانی و اندیشه پردازی خودکشی در نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی تحمل پریشانی اندیشه پردازی خودکشی رفتار درمانی دیالکتیکی آموزش تنظیم هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۶
اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی شایع ترین اختلال های رفتاری در دوران کودکی و نوجوانی است. کاستی های توجه نداشتن، بیش فعالی و تکانشگری می توانند به تحصیل و روابط اجتماعی اخلال ایجاد کنند. هدف این پژوهش، مقایسه تأثیر رفتار درمانی دیالکتیکی و تنظیم هیجانی بر تحمل پریشانی و اندیشه پردازی خودکشی در نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند.به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس های علائم کمبود توجه/ بیش فعالی کانرز، ارهاد و اسپارو (1999)؛ تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و اندیشه پردازی خودکشی بک و استیر (1987) استفاده شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. گروه های آزمایش تحت رفتار درمانی دیالکتیکی (12جلسه 60 دقیقه ای) و تنظیم هیجانی (8جلسه 45 دقیقه ای) قرار گرفتند.داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد هر دو درمان رفتار درمانی دیالکتیکی و تنظیم هیجانی بر افزایش تحمل پریشانی و کاهش اندیشه پردازی خودکشی نوجوانان اثربخش بودند (0.01p)؛ بین دو درمان در افزایش تحمل پریشانی تفاوتی وجود نداشت اما رفتار درمانی دیالکتیکی نسبت به تنظیم هیجانی، تأثیر بیشتری در بهبود اندیشه پردازی خودکشی در نوجوانان بود. بنا بر این استفاده از رفتار درمانی دیالکتیکی و آموزش تنظیم هیجانی موجب کاهش رفتارهای پرخطر در افراد مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی می شود.
۱۱۶.

نقش اجتناب تجربی با میانجی گری تحمل پریشانی در پیش بینی اضطراب کرونا در دوره شیوع کووید-19: مدل معادلات ساختاری

کلیدواژه‌ها: اجتناب تجربی تحمل پریشانی اضطراب کرونا شیوع کووید - 19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۹
مقدمه: در طول شیوع کرونا، اضطراب ناشی از آن منجر به پریشانی های روانشناختی شد و تحمل پریشانی را به چالش کشید. هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی روابط ساختاری بین اضطراب کرونا با اجتناب تجربی با نقش میانجی تحمل پریشانی در دوره شیوع کووید-۱۹ بود. روش: روش این مطالعه از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی با تکیه بر روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود که در دوران شیوع کرونا و آموزش مجازی دانشجو بودند. بر این اساس، ۳۵۰ دانشجو به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. شرکت کنندگان به مقیاس های اضطراب کرونا علی پور و همکاران (۱۳۹۸)، تحمل پریشانی سیونز و گاهر (۲۰۰۵) و پرسشنامه اجتناب تجربی باند و همکاران (۲۰۱۱) به صورت گوگل فرم پاسخ دادند. در انتها داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ و AMOS نسخه ۱۴ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد؛ مدل ساختاری بین اضطراب کرونا با اجتناب تجربی با نقش میانجی تحمل پریشانی از برازش خوبی برخوردار بود. اثر مستقیم اجتناب تجربی بر روی اضطراب بیماری کرونا به طور مثبت معنادار، همچنین اثر مستقیم اجتناب تجربی بر روی تحمل پریشانی و تحمل پریشانی بر روی اضطراب کرونا به طور منفی معنادار بود (۰/۰۱>P). نتیجه گیری: اجتناب تجربی می تواند با نقش میانجی تحمل پریشانی میزان اضطراب کرونا را پیش بینی کند. براساس یافته ها پیشنهاد می شود؛ پژوهشگران در مطالعات آینده در حوزه اضطراب بیماری خصوصاً بیماری هایی که سرایت بالایی مانند کووید-۱۹ در بین انسان ها دارند، به یافته های روانشناختی بدست آمده از این مطالعه توجه کنند.
۱۱۷.

اثر بخشی هیپنوتراپی شناختی-رفتاری بر تحمل پریشانی و پرخاشگری در زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیپنوتراپی شناختی-رفتاری تحمل پریشانی پرخاشگری اختلال ملال پیش از قاعدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۳
هدف: پژوهش حاضر، با هدف اثر بخشی هیپنوتراپی شناختی-رفتاری بر تحمل پریشانی و پرخاشگری در زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی انجام شده است. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پیگیری 3 ماهه با گروه کنترل انجام گرفت. تعداد 30نفر از زنان 25 تا 40 ساله دارای تشخیص اختلال ملال پیش از قاعدگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره روانشناختی شهر ساری در سال 1399 بودند انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش (هیپنوتراپی شناختی-رفتاری n=15 ) و (کنترلn=15) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه های دموگرافیک، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و پرخاشگری باس و پری (1992)، را در سه مرحله تکمیل کردند. جلسات مداخلات با رعایت پروتکل های بهداشتی به صورت حضوری انجام شد. فرضیه های مربوط به اثربخشی مداخله پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی لامتریکس و با استفاده از نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد میانگین متغیر تحمل پریشانی و پرخاشگری در مرحله پیش آزمون بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد که نشانگر همگن بودن دو گروه پژوهش در مرحله پیش آزمون است، اما تفاوت بین دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری بود که می تواند حاکی از اثربخشی مداخله بر متغیرهای ذکر شده و نیز پایداری اثربخشی در مرحله پیگیری بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی هیپنوتراپی شناختی-رفتاری این درمان در اولویت درمانی قرار داده شود.
۱۱۸.

اثربخشی آموزش خود شفابخشی بر بهزیستی، رضایت، تصویر بدن و تحمل پریشانی زنان مبتلا به اختلال پرخوری عصبی

کلیدواژه‌ها: خودشفابخشی کیفیت زندگی تصویر بدن پرخوری عصبی تحمل پریشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۲۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش خود شفابخشی  برکیفیت زندگی (بهزیستی- رضایت)، تصویر بدن و تحمل پریشانی افراد مبتلا  به اختلال پرخوری عصبی انجام گرفت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با گروه های آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به پرخوری عصبی مراجعه کننده به متخصصان و مراکز درمانی شهر اصفهان در سال 1398 بودند که 30 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابزار گردآوری دادها پرسش نامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، کیفیت زندگی- فرم کوتاه ( WHOQOL-BREF ) و پرسش نامه ترس از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005)  بود. گروه آزمایش 12 جلسه تحت آموزش خودشفابخشی قرار گرفتند ولی گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودشفابخشی بر افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال پرخوری تاثیر معنی داری دارد (05/0= P ). بعلاوه، آموزش خودشفابخشی بر افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال پرخوری تاثیر معنی داری دارد (05/0= P ). همچنین آموزش خودشفابخشی بر افزایش تحمل پریشانی افراد مبتلا به اختلال پرخوری تاثیر معنی داری دارد(05/0= P ). نتیجه گیری: با توجه به این پژوهش می توان از آموزش خودشفابخشی برای افزایش تحمل پریشانی، افزایش کیفیت زندگی (بهزیستی- رضایت) و کاهش ترس از تصویر بدنی زنان مبتلا اختلال پرخوری عصبی استفاده کرد.
۱۱۹.

پیش بینی گرایش به خودکشی بر اساس تحمل پریشانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان دانشگاه های شهر همدان

کلیدواژه‌ها: گرایش به خودکشی تحمل پریشانی حمایت اجتماعی ادراک شده دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۲۰
هدف: : پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به خودکشی بر اساس تحمل پریشانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان دانشگاه های شهر همدان طی دوران کرونا انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان یک پژوهش مقطعی، از لحاظ نوع داده ها کمی و از نظر روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان دانشگاه های شهر همدان تشکیل دادند.  نمونه ها تصادفی از نوع تصادفی طبقه ای نسبی بود. از جامعه آماری مذکور بر اساس فرمول فیدل و تاباچنیک (2007) 106 نفر انتخاب که به لحاظ احتیاط این تعداد به 120 نفر افزایش یافت. ابزار پژوهش سه مقیاس گرایش به خودکشی یک (2006)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت، داهلم، زمیت و فارلی (1988) بود. برای آزمون فرضیه پژوهش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل پژوهش از نرم افزار SPSS 25   استفاده شد. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده پیش بینی کننده معنادار گرایش به خودکشی است. تحمل پریشانی نتوانست پیش بینی کننده معنادار گرایش به خودکشی باشد نتیجه گیری: با تأمین حمایت اجتماعی و افزایش توان تحمل پریشانی، گرایش به خودکشی را می توان به میزان چشمگیری کاهش داد.
۱۲۰.

مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر انعطاف پذیری شناختی، تحمل پریشانی و توانمندی های منش زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان درمانی مثبت نگر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد انعطاف پذیری شناختی تحمل پریشانی توانمندی های منش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۱
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر انعطاف پذیری شناختی، تحمل پریشانی و توانمندی های منش زنان مطلقه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه زنان مطلقه شهر دامغان در سال 1399 بودند که از میان آنان 45 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش (تعداد هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس تحمل پریشانی، پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی، توانمندی های منش، پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و پروتکل روان درمانی مثبت نگر استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد گروه روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به گروه روان درمانی مثبت نگر در تمام مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی، به طور معنی داری نمرات بالاتری کسب کردند (01/0>P). همچنین نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد گروه روان درمانی مثبت نگر نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در متغیرهای تحمل پریشانی و توانمندی های منش به طور معنی داری نمرات بالاتری کسب کردند (01/0 >P). با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت روش های روان درمانی مثبت گرا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، نقش مهمی در ارتقای سلامت روان زنان مطلقه دارند.