مطالب مرتبط با کلیدواژه

اختلال ملال پیش از قاعدگی


۲.

اثر بخشی روش خود آموزی کلامی بر کاهش شدت علایم ناپایداری عاطفی، زودرنجی، افسرده خلقی و اضطراب در مبتلایان به اختلال پیش از قاعدگی.(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سندرم پیش از قاعدگی اختلال ملال پیش از قاعدگی روش خود آموزی کلامی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
تعداد بازدید : ۷۰۴ تعداد دانلود : ۸۳۶
هدف ازاین پژوهش، اثربخشی روان درمانی شناختی- رفتاری با تاکید بر اثر روش خودآموزی کلامی در کاهش شدت علایم ناپایداری عاطفی، زودرنجی، افسرده خلقی و اضطراب مبتلایان به اختلال ملال پیش از قاعدگی بود. از جامعه 345 نفری زنان دانشجوی دانشکده روانشناسی واحد تهران جنوب 322 دانشجوی مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی مشخص گردیدند و از بین آنها 32 نفربا اختلال ملال پیش از قاعدگی شناسایی شدند و به گونه ای تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.برای این پژوهش نیمه آزمایشی، پرسشنامه ای بر طبق ملاک های انجمن روانشناسان آمریکا با اعتبار و روایی بالا تهیه شد و بین افراد توزیع گردید. بعد از آموزش روش خودآموزی کلامی در 12 جلسه هفتگی و هر جلسه حداقل یک ساعت ، پرسشنامه به گروه آزمایش وگواه داده شد. تحلیل داده ها از طریق آزمون های تی و کوواریانس ، انجام گرفت. یافته ها با کنترل پیش آزمون نشان داد که روش خود آموزی کلامی، شدت نشانه های اختلال را در افراد گروه آزمایش به طور معنی داری کم کرد. چهار فرضیه پژوهش تایید گردید. بنابراین روش خودآموزی کلامی، یک روش موثر در کاهش شدت نشانه های بیماری در دانشجویان دارای اختلال ملال پیش از قاعدگی می باشد.
۳.

اثربخشی آموزش فنون طرح واره درمانی بر سلامت روان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی:پی گیری یک ماهه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال ملال پیش از قاعدگی طرحواره درمانی سلامت روان کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۶ تعداد دانلود : ۷۰۵
اهداف این پژوهش بررسی تأثیرآموزش فنون طرح واره درمانی بر سلامت روان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی است. مواد و روش ها این مطالعه با توجه به شرایط پژوهش از طرح نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون، با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به فرهنگ سراها و سراهای محله منطقه ۱۰ شهرداری تهران، در سه ماه اول سال ۱۳۹۷ بودند و نمونه آماری ۳۶ زن به طور تصادفی در دو گروه (۱۶ نفری) آزمایش و کنترل جایگزین شده و ۱۰ جلسه آموزشی درباره فنون طرح واره درمانی برایشان برگزار شد. ابزار پژوهش پرسش نامه های سلامت روان و کیفیت زندگی (برای سنجش میزان اثربخشی آموزش) در سه نوبت پیش آزمون و پس آزمون و پس از یک ماه دوره پی گیری بود. یافته ها نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر سلامت روان، در افسردگی (P<۰/۰۵، ۶/۰۹۸=F) و سطح معناداری ۰/۰۲، اضطراب (P<۰/۰۵، ۰/۰۰۳=F) و سطح معناداری ۰/۰۰۳ و اختلال کارکرد اجتماعی (۰/۰۵<، ۰/۰۰۸=F) و سطح معناداری ۰/۰۰۸ و در متغیر کیفیت زندگی در خرده مقیاس سلامت جسمانی (P<۰/۰۱، ۱۰/۶۱=F) و سطح معناداری ۰/۰۰۳ و سلامت روان (P<۰/۰۱، ۱۱/۳۳۷=F) و سطح معناداری ۰/۰۰۲ در مرحله پس آزمون و در مرحله پی گیری در متغیر سلامت روان، در افسردگی با سطح معناداری ۰/۸۷۳، اضطراب با سطح معناداری ۰/۰۲۷ اختلال در کارکرد اجتماعی با سطح معناداری ۰/۰۰۰۲ و در متغیر کیفیت زندگی سلامت روان با سطح معناداری ۰/۰۲۰ و سلامت روان با سطح معناداری ۰/۰۰۱ تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری به طور کلی نتایج، گویای این است که آموزش فنون طرح واره درمانی می تواند بر افسردگی، اضطراب و کارکرد اجتماعی در مقیاس سلامت روان و بر سلامت روان و سلامت جسمانی و سلامت محیط در مقیاس کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی تأثیر داشته باشد.
۴.

اثر بخشی هیپنوتراپی شناختی-رفتاری بر تحمل پریشانی و پرخاشگری در زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیپنوتراپی شناختی-رفتاری تحمل پریشانی پرخاشگری اختلال ملال پیش از قاعدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۲۹
هدف: پژوهش حاضر، با هدف اثر بخشی هیپنوتراپی شناختی-رفتاری بر تحمل پریشانی و پرخاشگری در زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی انجام شده است. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پیگیری 3 ماهه با گروه کنترل انجام گرفت. تعداد 30نفر از زنان 25 تا 40 ساله دارای تشخیص اختلال ملال پیش از قاعدگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره روانشناختی شهر ساری در سال 1399 بودند انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش (هیپنوتراپی شناختی-رفتاری n=15 ) و (کنترلn=15) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه های دموگرافیک، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و پرخاشگری باس و پری (1992)، را در سه مرحله تکمیل کردند. جلسات مداخلات با رعایت پروتکل های بهداشتی به صورت حضوری انجام شد. فرضیه های مربوط به اثربخشی مداخله پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی لامتریکس و با استفاده از نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد میانگین متغیر تحمل پریشانی و پرخاشگری در مرحله پیش آزمون بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد که نشانگر همگن بودن دو گروه پژوهش در مرحله پیش آزمون است، اما تفاوت بین دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری بود که می تواند حاکی از اثربخشی مداخله بر متغیرهای ذکر شده و نیز پایداری اثربخشی در مرحله پیگیری بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی هیپنوتراپی شناختی-رفتاری این درمان در اولویت درمانی قرار داده شود.
۵.

تاثیر رفتاردرمانی شناختی بر علایم سندرم پیش از قاعدگی و اختلال ملال پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتاردرمانی شناختی سندرم پیش از قاعدگی اختلال ملال پیش از قاعدگی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۲
مقدمه: قاعدگی رخدادی حائز اهمیت و آغازگر تولید مثل در زندگی زنان می باشد، اما برخی زنان از اختلال سیکل قاعدگی در رنج هستند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر رفتاردرمانی شناختی بر علایم سندرم پیش از قاعدگی و اختلال ملال پیش از قاعدگی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های زنان و زایمان شهر همدان در سال 1401 بودند، که از میان آنان 40 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه 10 نفره (دو گروه آزمایش و دو گروه گواه) جایگزین شدند. آزمودنی ها با پرسشنامه غربال گری علایم قبل از قاعدگی (PSST) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه های آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفتگی در مداخلات رفتاردرمانی شناختی شرکت کردند اما گرو ه های گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. یک ماه و نیم بعد مرحله پیگیری انجام گرفت. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل کوواریانس تک متغییری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رفتاردرمانی شناختی در کاهش علایم سندرم پیش از قاعدگی در مرحله پس آزمون (33/8=F ،01/0P<) و در مرحله پیگیری (05/28=F ،000/0P<) موثر بود. همچنین این درمان در کاهش علایم اختلال ملال پیش از قاعدگی در مرحله پس آزمون (36/9= F،007/0P<) و در مرحله پیگیری (97/21=F ،000/0P<) موثر واقع شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، رفتاردرمانی شناختی در کاهش علایم اختلالات قاعدگی موثر بود و تاثیرات آن به مدت یک ماه و نیم پس از مداخله ماندگار بود. لذا پیشنهاد می شود که از رفتاردرمانی شناختی به عنوان یک ابزار مؤثر در راستای ارتقا سلامت جامعه، در تدوین برنامه های درمانی، ارائه برنامه های آموزشی بهداشت زنان، و بهبود سلامت روان زنان با اختلالات قاعدگی استفاده گردد.
۶.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری بر تحمل پریشانی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر شفقت هیپنوتراپی شناختی - رفتاری تحمل پریشانی اختلال ملال پیش از قاعدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۷۲
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری بر تحمل پریشانی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری را کلیه زنان 25 تا 40 ساله شهر ساری دارای اختلال ملال پیش از قاعدگی در سال 1399 تشکیل می دادند که توسط متخصص زنان به مراکز مشاوره روانشناختی ارجاع داده شده بودند. 45 نفر از این جامعه به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری گمارده شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: مقیاس تحمل پریشانی (DTS) و پرسشنامه غربالگری علایم قبل از قاعدگی (PSST). درمان مبتنی بر شفقت در 8 جلسه 90 دقیقه ای و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری نیز در 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا گردید. در ضمن گروه کنترل در حین اجرای پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو گروه درمان متمرکز بر شفقت و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی معنادار و پایداری داشته است (001/0=P). همچنین نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). نتایج بیانگر این بود که روان شناسان و متخصصان می تواند از درمان متمرکز بر شفقت و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری برای بهبود تحمل پریشانی در زنان دچار اختلال ملال پیش از قاعدگی استفاده نمایند.
۷.

مقایسه تأثیر درمان های شناختی-رفتاری و فراتشخیصیِ یکپارچه بر خودپنداره جنسی، صمیمیت جنسی و عملکرد جنسی در زنان با اختلال ملال پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان اثربخشی شناختی رفتاری درمان فراتشخیصی یکپارچه خودپنداره جنسی صمیمیت جنسی عملکرد جنسی اختلال ملال پیش از قاعدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۵
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با فراتشخیصی یکپارچه بر سه متغیر خودپنداره جنسی، صمیمیت جنسی و عملکرد جنسی در زنان با اختلال ملال پیش از قاعدگی است.روش: روش پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و از نظر روش، کمی و از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان متأهل با دامنه سنی 25 تا 45 سال مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی مراجعه کننده به مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و بهزیستی شهرستان لار در سال 401-1400 بود که حداقل شش ماه الی یک سال از زمان مشکلات قاعدگی آن ها میگذشت و بیماری جسمی خاصی نداشتند که با روش نمونه گیری هدفمند از بین آن ها تعداد 60 نفر انتخاب و به شیوه انتصاب تصادفی در سه گروه مساوی 20 نفری جایگزین شدندیافته ها: گروه های آزمایش و کنترل پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی (MSSCQ)، پرسشنامه عملکرد جنسی زنان (FSFI) و پرسشنامه صمیمیت جنسی (SIQ) را در مراحل مختلف سنجش تکمیل کردند. هر دو درمان فراتشخیصی و شناختی-رفتاری طی 9 جلسه برای آزمودنی های گروه های آزمایش ( نه افراد گروه کنترل) اجرا شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون پیش فرض های آماری، آنالیز واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو درمان بر بهبود میانگین نمره خودپنداره جنسی، صمیمیت جنسی و عملکرد جنسی تأثیر معناداری داشته اند. اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر خودپنداره جنسی و عملکرد جنسی نسبت به درمان فراتشخیصی یکپارچه بیشتر بوده است اما تأثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه بر صمیمیت جنسی بالاتر بوده است. یافته های پژوهش حاضر حمایتی تجربی برای دو روش درمانی در جهت بهبود شاخص های جنسی در زنان متأهل بود. آگاهی روان درمانگران حوزه سلامت و بهداشت خانواده از این رویکردها می تواند کمک کننده باشد.