مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
تحمل پریشانی
حوزه های تخصصی:
هدف: در این تحقیق به مقایسه اثربخشی آموزش شناختی رفتاری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی در دانش آموزان خود آسیب رسان دوره دوم متوسطه پرداخته شد. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش نوجوانان پسر خود آسیب رسان (دانش آموزان مقطع متوسطه دوم مدارس ناحیه یک) شهر ساری بودند که در سال تحصیلی 01-1400 مشغول به تحصیل بودند که از بین آن ها، تعداد ۴۵ نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه ازمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش اول، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی و براساس بسته آموزش شناختی رفتاری (بک، 1976) و گروه آزمایش دوم، نیز طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی و براساس بسته آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و همکاران، 2013) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و پرسشنامه خود آسیب رسانی کلونسکی و گلن (2011) بود. داده ها، با استفاده از نرم افزار SPSS-21 و آزمون های آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تحلیل واریانس دو عاملی تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش شناختی رفتاری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی (57/6=F، 002/0=P) دانش آموزان خود آسیب رسان تاثیر داشت و میزان اثربخشی آموزش شناختی رفتاری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر متغیرهای مورد مطالعه یکسان بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش شناختی رفتاری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی دانش آموزان خود آسیب رسان تاثیر داشت و می توان از هر دو آموزش در جهت بهبود مشکلات نوجوانان دارای مشکل خودآسیب رسانی بهره برد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر هوش اخلاقی، کمال گرایی و تحمل پریشانی دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر هوش اخلاقی، کمال گرایی و تحمل پریشانی دانشجویان پسر کارشناسی رشته تربیت بدنی انجام شد. پژوهش حاضر جزو تحقیقات کاربردی به شمار می رود و ازنظر روش تحقیق یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان پسر کارشناسی رشته تربیت بدنی دانشگاه علمی کاربردی شهر بوکان در سال تحصیلی1400-1399 بود که از بین داوطلبان واجد شرایط و بر اساس نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه هوش اخلاقی لینک و کیل (2008)، کمال گرایی هویت و فلت (1991) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر شفقت قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته های توصیفی نشان داد که میانگین و انحراف معیار سن برای دانشجویان گروه آزمایش به ترتیب 20/31 و 5/80 و برای دانشجویان گروه گواه به ترتیب 20/49 و 5/63 بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر درمان مبتنی بر شفقت بر هوش اخلاقی، کمال گرایی و تحمل پریشانی معنادار بود. بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان مبتنی بر شفقت روش مداخله ای مناسبی برای افزایش هوش اخلاقی و تحمل پریشانی و کاهش کمال گرایی دانشجویان است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و کیفیت زندگی زنان دارای همسر جانباز (با تاکید برفرهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
79 - 94
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و کیفیت زندگی زنان دارای همسر جانباز با تاکید بر فرهنگ بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان دارای همسر جانباز شهر قم در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 32 زن دارای همسر جانباز بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دوگروه آزمایش(16نفر) و کنترل (16نفر)جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جهت گردآوری داده ها از ابزار اندازه گیری مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر(2005) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت- فرم کوتاه (2002) استفاده شد. گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. پس از خاتمه روش مداخله ای پس آزمون انجام شد. مرحله پیگیری بعد از یک ماه صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره و یک متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و کیفیت زندگی زندگی زنان دارای همسر جانباز اثربخش است. این نتیجه در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت. هم چنین تأثیرات فرهنگی می توانند در چگونگی تفسیر و معنا دادن به تجربیات، حل مسائل و تصمیم گیری ها، و در واکنش های هیجانی و تنظیم آن ها در شرایط خاص مانند زمان جنگ و پس از آن برای سربازان و خانواده های آن ها نمایان شوند.فرهنگ یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده رفتارها به لحاظ فردی و خانوادگی است.
اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۲۲-۱۱۳
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل که از نیمه اول خرداد تا پایان مرداد ماه سال 1401 به مراکز سلامت و بهداشت شهر کرج مراجعه کرده بودند؛ که 35 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10جلسه (60-70دقیقه ای) تحت آموزش رویکرد هیجان مدار قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه آموزش و مداخله ای دریافت نکردند. از مقیاس تحمل پریشانی (DTS، سیمونز و گاهر، 2005) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و همکاران، 2006) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد رویکرد هیجان مدار در افزایش تحمل پریشانی در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بود (001/0p<). همچنین رویکرد هیجان مدار در افزایش و بهبود تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بود (001/0p<). با توجه به یافته ها می توان بیان کرد که اثربخشی رویکرد هیجان مدار در افزایش تحمل پریشانی و بهبود تنظیم شناختی هیجان (افزایش تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته) مؤثر بوده است.
مقایسه دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در دانشجویان با علائم افسردگی و غیر افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در دانشجویان با علائم افسرده و غیرافسرده انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) بک و همکاران (1996)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (DERS) گرتز و رومر (2004) و پرسشنامه تحمل پریشانی (DTS) سیمونز و گاهر (2008) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین دو گروه دانشجویان با علائم افسرده و غیرافسرده در تمام مولفه های دشواری تنظیم هیجان (عدم پذیرش هیجان های منفی، دشواری در انجام رفتارهای هدفمند، دشواری در مهار رفتارهای تکانشی، دستیابی محدود به راهبردهای اثربخش تنظیم هیجان، فقدان آگاهی هیجانی و فقدان شفافیت هیجانی) و تحمل پریشانی (تحمل، ارزیابی، جذب و تنظیم) تفاوت معنادار وجود دارد (01/0>P). بر اساس یافته های این پژوهش، توانمندی دانشجویان در تحمل پریشانی و راهبردهای تنظیم هیجان می تواند با کاهش افسردگی در آنها همراه باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار بر خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۱۲۸-۱۱۷
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار بر خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی بود. پژوهش حاضر نبمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری تمامی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی مراجعه کننده به مرکز تخصصی بیمارستان شهید لواسانی تهران در تابستان سال ۱۴۰۰ بودند که به روش داوطلبانه 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی دردو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. از پرسشنامه های خودپنداره بدنی مارش و همکاران (1994،PSDQ) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (DTS، ۲۰۰۵) استفاده شد. گروه آزمایش اول در ده جلسه ۹۰ دقیقه ای و گروه آزمایش دوم در 9 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p>). نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری بر تحمل پریشانی اثربخش تر بود و بین دو درمان در خودپنداره بدنی تفاوت معنادار مشاهده نشد (05/0p>). در نتیجه به دلیل تأثیر بیشتری که درمان شناختی رفتاری برتحمل پریشانی دارد می تواند به تنهایی و یا با درمان مکمل در تحمل پریشانی در زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر مؤثر باشد.
پیش بینی اضطراب سلامت در پرستاران بر اساس سبک های دلبستگی، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۱۴۸-۱۳۹
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی اضطراب سلامت بر اساس سبک های دلبستگی، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان در پرستاران انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه پرستاران بیمارستان میلاد شهر تهران در سال 1401 بودند که از بین آن ها به صورت در دسترس 131 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل سیاهه اضطراب سلامت (HAI، سالکوسکیس و وارویک، 2002)، سیاهه سبک های دلبستگی (AAI، سیمپسون، 1990)، مقیاس تحمل پریشانی (DTS، سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS، گرتز و روئمر، 2004) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد بین اضطراب سلامت با سبک دلبستگی ناایمن (42/0=r)، تحمل پریشانی (41/0=r) و دشواری در تنظیم هیجان (42/0=r) همبستگی معنادار وجود دارد (۰1/۰p‹). همچنین سبک دلبستگی ناایمن (257/0=B و 003/0=P)، تحمل پریشانی (232/0=B و 008/0=P) و دشواری در تنظیم هیجان (263/0=B و 002/0=P) توان پیش بینی 30 درصد از تغییرات اضطراب سلامت را داشتند. از یافته ها می توان نتیجه گرفت که سبک های دلبستگی، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان نقش کلیدی در اضطراب سلامت پرستاران دارند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های کاهش اضطراب سلامت پرستاران ضروری است.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانگری و تلفیق آن با فن مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر تحمل پریشانی در زنان مبتلا به اختلال وسواس شستشو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۷۸۲-۱۷۶۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: وسواس، از اختلالات روانی مزمن است که به دلیل ماهیت پیچیده آن، موجب شده درمان های متفاوتی برای آن استفاده شود. طرحواره درمانگری و فن مواجه و جلوگیری از پاسخ از شیوه های درمانی است که روی افراد مبتلا به وسواس مورد بررسی قرار گرفته است. براساس تحقیقات پیشین هر دو به تنهایی روش های درمانی مؤثری به شمار می روند، اما پژوهش های اندکی تلفیق این دو روش و مقایسه آن با روش دیگر را مورد بررسی قرار داده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانگری و تلفیق آن با فن مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر تحمل پریشانی زنان مبتلا به اختلال وسواس شستشو انجام شد. روش: روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون، و پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به وسواس شستشو مراجعه کننده به مراکز مشاوره شمال و مرکز شهر تهران از ابتدای آبان تا پایان بهمن 99 بود، که 45 نفر به صورت در دسترس براساس ملاک های ورود انتخاب شدند. گروه مداخله اول (طرحواره درمانگری) 12 جلسه و گروه مداخله دوم (تلفیق طرحواره درمانگری با فن مواجهه و جلوگیری از پاسخ) 14 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط و آزمون بونفرونی در نرم افزار 23-SPSS انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد هر دو روش مداخله طرحواره درمانگری و تلفیق طرحواره درمانگری با فن مواجهه و جلوگیری از پاسخ در پایان مداخلات و دوره پیگیری موجب افزایش تحمل پریشانی در زنان مبتلا به اختلال وسواس شستشو شدند (0001/0 P<)، اما روش تلفیق طرحواره درمانگری با فن مواجهه و جلوگیری از پاسخ در مقایسه با طرحواره درمانگری دارای اثربخشی بیشتری بر تحمل پریشانی بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد استفاده از فن مواجهه و جلوگیری از پاسخ در کنار فنون شناختی، تجربی و رفتاری طرحواره درمانگری به افراد مبتلا به اختلال وسواسی کمک می کند تا بتوانند ابعاد مختلف محرک اضطراب زا را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و در نتیجه پاسخ مناسب تری به آن ارائه دهند.
الگوی ساختاری ترومای دوران کودکی با رفتار خودجرحی غیرخودکشی نوجوانان با ویژگی های شخصیت مرزی بر اساس نقش میانجی گر تحمل پریشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۱۹۷۰-۱۹۴۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: عوامل مرتبط با خودجرحی غیرخودکشی نوجوانان به طور گسترده مورد تحقیق قرار گرفته است. با این حال، مکانیسم اساسی رابطه بین ترومای دوران کودکی و خودجرحی غیر خودکشی محدود است. هدف: این پژوهش با هدف روابط ساختاری الگوی ساختاری ترومای دوران کودکی با رفتار خودجرحی غیرخودکشی نوجوانان با ویژگی های شخصیت مرزی بر اساس نقش میانجی گر تحمل پریشانی انجام شد. روش:. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل دادند. در این مطالعه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 316 دانش آموز از بین 1325 دانش آموز با ویژگی های شخصیت مرزی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رفتار خودجرحی غیرخودکشی (کلونسکی و گلن، 2009)، ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003) و تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) گردآوری شد. داده ها با روش های آماری همبستگی پیرسون، مدل یابی ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که 10 درصد از تغییرات مربوط به تحمل پریشانی توسط ترومای دوران کودکی تببین می شود. همچنین 60 درصد از واریانس مربوط به خودجرحی غیرخودکشی گرا نوجوانان توسط ترومای دوران کودکی و تحمل پریشانی تببین می شود. نتیجه گیری: در همین حال، مداخله در ترومای دوران کودکی و افزایش مهارت های تحمل پریشانی ممکن است به طور مؤثری از بروز خودجرحی غیرخودکشی گرا در نوجوانان پیشگیری کند.
بررسی اثربخشی فراشناخت درمانی بر کاهش علائم افسردگی و تحمل سطح پریشانی در بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۳۲۰-۲۳۰۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از اثربخشی مداخله ی درمانی نوین، فراشناخت درمانی و ماندگاری پایدار اثربخشی آن در درمان اختلالات خلقی است. از طرفی مطالعات نوین، نقش میانی سطح تحمل پریشانی را در ابتلاء به انواع اختلالات روانی شایع تأیید می کنند. ازاین رو نیاز به انجام پژوهش های بیشتر و متنوع تری جهت بررسی اثربخشی فراشناخت درمانی در اختلال شایع افسردگی و بررسی سازه ی تحمل پریشانی دیده می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی فراشناخت درمانی برکاهش علائم افسردگی و تحمل سطح پریشانی در بیماران افسرده انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه با پیگیری دو ماهه است. جامعه آماری پژوهش را زنان مراجعه کننده به کلینیک مشاوره پیشگامان امید در شهر ارومیه در تابستان و پاییز 1400 را شامل می شود که با مصاحبه و ارزیابی بالینی مبتلا به افسردگی تشخیص داده شدند. تعداد 30 نفر از زنان مبتلا به افسردگی در مرحله اول براساس روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند و در مرحله بعد از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده در 2 گروه فراشناخت درمانی (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) گنجانده شدند. پرسشنامه ی بازنگری شده افسردگی بک (1961) و تحمل پریشانی سیموئز و همکاران (2005) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شد. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین گروه فراشناخت درمانی با گروه گواه در نمره های افسردگی (01/0 >P) و تحمل پریشانی(01/0 >P) تفاوت معنی دار وجود داشت که این تفاوت به نفع گروه فراشناخت درمانی بوده است. نتیجه گیری: این پژوهش با ارائه نتایج مثبت از اثربخشی فراشناخت درمانی در کاهش علائم افسردگی و افزایش تحمل پریشانی، به پزشکان و متخصصان بهداشت روان مبنی بر چگونگی استفاده از این روش درمانی نوین در برنامه های درمانی کاربرد دارد. این یافته ها می توانند به تصمیم گیری های کلان در حوزه سیاست گذاری بهداشتی و ارتقاء سلامت روانی جامعه کمک کنند. این پژوهش نقطه عطفی مهم در توسعه راهکارهای مؤثر برای مداخله در افسردگی و افزایش تحمل پریشانی داراست که می تواند به بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا و جامعه به طور کلان کمک نماید.
اثربخشی آموزش خودشفابخشی گروهی بر تحمل پریشانی، واکنش پذیری هیجانی و اضطراب در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
19 - 32
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی گروهی بر تحمل پریشانی، واکنش پذیری هیجانی و اضطراب در زنان مبتلا به سرطان سینه در شهر اصفهان بود.
روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان سینه در شهر اصفهان بودند که در سه ماهه ی نخست سال 1401 جهت دریافت درمان به مرکز حمایت از بیماران سرطانی مراجعه نموده بودند و تعداد آن ها در این بازه زمانی براساس آمار دریافت شده از مرکز مشاوره 93 نفر بود.30 نفر بعنوان نمونه ی پژوهش به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه های تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، واکنش پذیری هیجانی متیو و ناک (2008) و اضطراب زانک ریس و پترسون (1985) بود. جلسات آموزش گروهی خودشفابخشی بر اساس پروتکل لطیفی و مروی (1397) با اقتباس از لوید و جانسون (2010) در طی 14جلسه 2 ساعته بر گروه آزمایش انجام شد. داده های حاصل از این پژوهش با توجه به فرضیه های مورد بررسی و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون های نرمال سازی و کوواریانس چندمتغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد آموزش خودشفابخشی گروهی بر تحمل پریشانی و ابعاد آن (تحمل، ارزیابی و تنظیم)، واکنش پذیری هیجانی (حساسیت، شدت و پایداری) و اضطراب (ترس از علائم جسمانی، ترس از کژکاری کنترل شناختی و ترس از مشاهده ی واکنش های اضطرابی) در زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر است (۰۰۵/۰>p).
نتیجه گیری: بنابراین به نظر می رسد که از این روش می توان برای بیماران مبتلا به سرطان سینه استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری بر تحمل پریشانی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
11 - 19
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری بر تحمل پریشانی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری را کلیه زنان 25 تا 40 ساله شهر ساری دارای اختلال ملال پیش از قاعدگی در سال 1399 تشکیل می دادند که توسط متخصص زنان به مراکز مشاوره روانشناختی ارجاع داده شده بودند. 45 نفر از این جامعه به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری گمارده شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: مقیاس تحمل پریشانی (DTS) و پرسشنامه غربالگری علایم قبل از قاعدگی (PSST). درمان مبتنی بر شفقت در 8 جلسه 90 دقیقه ای و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری نیز در 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا گردید. در ضمن گروه کنترل در حین اجرای پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو گروه درمان متمرکز بر شفقت و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی معنادار و پایداری داشته است (001/0=P). همچنین نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). نتایج بیانگر این بود که روان شناسان و متخصصان می تواند از درمان متمرکز بر شفقت و هیپنوتراپی شناختی-رفتاری برای بهبود تحمل پریشانی در زنان دچار اختلال ملال پیش از قاعدگی استفاده نمایند.
پیش بینی تحمل پریشانی در سالمندان بر اساس حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با نقش میانجی ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
283 - 310
حوزه های تخصصی:
سالمندان به دلیل پریشانی های روانشناختی و احساسات منفی در این دوره از قبیل احساس شکست در تلاطم ها، استرس ها و فشارهای زندگی، دچار چالش های بیشتری م ی شوند در نتیج ه این ادراک بالاتر اس ترس، موجب پایین آمدن کیفیت و روابط زندگی آن ها خواهد شد. از این رو پژوهش حاضر باهدف تدوین الگوی تحمل پریشانی در سالمندان بر اساس حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با نقش میانجی ذهن آگاهی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود که در قالب تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر سالمندان شهر تهران در بازه سنی ۶۵ تا ۸۰ سال بودند که 3۰0 نفر از آنان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مقیاس مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (198۸)، پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، مقیاس ذهن آگاهی براون و ریان(2003) و پرسشنامه اجتناب تجربی چندبعدی گامز و همکاران (2011) بود. داده های حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر برای بررسی نقش میانجی، با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج حاکی از این بود که مدل تدوین تحمل پریشانی در سالمندان درمجموع از برازش قابل قبولی برخوردار است. این موضوع نشان می دهد که متغیرهای حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با تحمل پریشانی به صورت مستقیم ارتباط دارند. رابطه ذهن آگاهی با تحمل پریشانی به طور مستقیم معنادار بوده و همچنین اثر غیرمستقیم حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با تحمل پریشانی با میانجی گری ذهن آگاهی معنادار است (05/0>P). نتایج حاکی از آن است که حمایت ادراک شده، اجتناب تجربی و هوش معنوی با نقش میانجی ذهن آگاهی در تحمل پریشانی سالمندان بسیار مهم و تأثیرگذار است.
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
550 - 562
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین بدخیمی در زنان می باشد و علیرغم پیشرفت های پزشکی و توسعه درمان ها، این بیماری همچنان تأثیرات روانشناختی و جسمانی بر ابعاد زندگی بسیاری از افراد مبتلا همچون نگرش به مرگ و تحمل پریشانی ایجاد کند که باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین در این پژوهش هدف اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به سرطان پستان بود.
مواد و روش ها: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه می باشد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران دارای تشخیص سرطان پستان، در مراکز درمانی سرطان دولتی واقع در اصفهان بود. نمونه شامل 36 نفر از بیماران با سرطان پستان بیمارستان سیدالشهداء (ع) اصفهان و مرکز پیشگیری و کنترل سرطان آلاء که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (18 نفر)و گواه (18 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت درمان طرحواره هیجانی قرار گرفت. داده ها در این پژوهش، توسط پرسشنامه نیمرخ نگرش به مرگ نسخه تجدید نظر شده (وونگ، رکر و گسر، 1994) و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر،2005)، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری شد و با استفاده از آزمون های متناسب آماری و نرم افزار SPSS-26 انجام شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی، نگرش به مرگ و تحمل پریشانی گروه آزمایش را در سطح معناداری بهبود بخشید (05/0>P).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی می تواند تاثیر بسزایی بر ویژگی های روانشناختی بیماران با سرطان پستان از جمله نگرش به مرگ و تحمل پریشانی می گذارد که پیشنهاد می شود از این نوع درمان برای یاری به بیماران با سرطان پستان استفاده شود.
مدل ساختاری عملکرد جنسی بر اساس کیفیت خواب با نقش میانجی تحمل پریشانی در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
122 - 131
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل یابی معادلات ساختاری عملکرد جنسی بر اساس کیفیت خواب با نقش میانجی تحمل پریشانی در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو بود. مطالعه حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان یائسه مبتلا به دبابت نوع 2 ساکن شهر تهران در سال 1402 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل Kline (2023) و با روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه عملکرد جنسی زنان (FSFI-6) Isidoriو همکاران (2010)، پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) بویس و همکاران (1989) و مقیاس تحمل پریشانی (DTS) سیمونز و گاهر (2005) بود. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم اضطراب، افسردگی و تحمل پریشانی بر عملکرد جنسی معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که تحمل پریشانی در رابطه بین کیفیت خواب با عملکرد جنسی نقش میانجی و معنادار دارد. همچنین مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/056=RMSEA و 0/05>P-value) و 90 درصد عملکرد جنسی به وسیله کیفیت خواب با نقش میانجی تحمل پریشانی تبیین می شود. بنابراین عملکرد جنسی زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو می تواند متاثر از کیفیت خواب و تحمل پریشانی آنان باشد. لذا نتیجه گیری می شود که کیفیت خواب نامطلوب با تاثیرگذاری بر تحمل پریشانی موجب نقص در عملکرد جنسی زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو می شود که بر این اساس پیشنهاد می شود در مداخلات روانشناختی برای این زنان اقدام به بهبود عملکرد جنسی آنان کرد.
ارائه مدل پیش بینی اضطراب مدرسه براساس ذهنیت های طرح واره ای و دشواری در تنظیم هیجان با میانجی گری تحمل پریشانی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
186 - 197
حوزه های تخصصی:
به دلیل اهمیت تحصیل در جوامع امروزی، اضطراب مدرسه به عنوان یک مسئله در حیطه سلامت روان دانش آموزان مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش ارائه مدل پیش بینی اضطراب مدرسه بر اساس ذهنیت های طرح واره ای و دشواری در تنظیم هیجان با نقش میانجی تحمل پریشانی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر ایلام بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر ایلام در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که بر اساس آمار آموزش وپرورش تعداد آن ها 3521 نفر در قالب 16 مدرسه بود. حجم نمونه با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 361 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر (۲۰۰۴)، پرسشنامه ذهنیت طرح واره ای لوبستال و همکاران (2010) و پرسشنامه اضطراب مدرسه فیلیپس (1987) استفاده شد. داده ها با مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین ذهنیت های طرحواره ای و دشواری در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی با اضطراب مدرسه رابطه معناداری وجود دارد (0/01>P). همچنین مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و ذهنیت های طرحواره ای و دشواری در تنظیم هیجان به طور مستقیم و با میانجی گری تحمل پریشانی بر اضطراب مدرسه در دانش آموزان تاثیر گذار و قابل پیش بینی می باشد (0/073=RMSEA و 0/906=GFI و 0/921=CFI و 0/913=NFI). نتیجه گرفته می شود دانش آموزانی که ذهنیت های طرحواره ای ناسازگار دارند و در تنظیم هیجان های خود مشکل دارند، قادر به تحمل پریشانی در موقعیت های پرچالش مدرسه نیستند و در نتیجه دچار اضطراب می شوند.
نقش میانجی پذیرش خود در رابطه بین خودشکوفایی، تعالی خود و تحمل پریشانی در بیماران دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
317 - 340
حوزه های تخصصی:
تحمل پریشانی از عوامل تأثیرگذار بر خودمدیریتی بیماران دیابتی است. این پژوهش به منظور تعیین نقش میانجی پذیرش خود در ارتباط بین خودشکوفایی، تعالی خود و تحمل پریشانی در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و با روش تحلیل مسیر انجام گرفت. به این منظور 207 پرسشنامه به روش در دسترس در بیماران دیابتی نوع دو ساکن استان یزد اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تحمل پریشانی Simons & Gaher و مقیاس تکامل وجودی Loonstra بود. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر در نرم افزار AMOS 24 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که پذیرش خود با تحمل پریشانی (001/0 > P و 24/0 r =)، خودشکوفایی با تحمل پریشانی (01/0 > P و 22/0 r =) و تعالی خود با تحمل پریشانی (05/0 > P و 23/0 r =) ارتباط معنی دار مثبتی دارند. همچنین پذیرش خود نقش میانجی معنی داری در رابطه بین خودشکوفایی و تحمل پریشانی (01/0>p) و نیز تعالی خود و تحمل پریشانی (05/0>p) بازی می کند. میزان تحمل پریشانی فرد دیابتی تا 22 درصد توسط عوامل خودشکوفایی، تعالی خود و پذیرش خود قابل پیش بینی بود (01/0>p). نتایج نشان داد افراد مبتلا به دیابت نوع دو که پذیرش خود، تعالی خود و خودشکوفایی بالاتری دارند، تحمل پریشانی بالاتری داشته اند. بنابراین پیشنهاد می شود که مراکز بهداشتی-درمانی به آموزش های روان شناختی جهت ارتقاء خودشکوفایی، تعالی خود و بطور خاص پذیرش خود در بیماران دیابتی توجه ویژه ای داشته باشند.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
175 - 194
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در زنان دارای همسر وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اهواز در سال 1402 بود. از این بین، 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان شناختی-رفتاری در 8 جلسه 45 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و درمان شناختی-رفتاری باعث افزایش تحمل پریشانی و بهبود مهارت های تنظیم شناختی هیجان در زنان دارای همسر وابسته به مواد شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با استفاده از روش درمان شناختی-رفتاری بر افزایش توانمندی هایمرتبط با تحمل پریشانی و مهارت های تنظیم شناختی هیجان تأکید کنند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سبک های مقابله ای، تحمل پریشانی و باورهای فراشناختی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
195 - 220
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر سبک های مقابله ای، تحمل پریشانی و باورهای فراشناختی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1402 بود. از این بین، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه مقابله چندبعدی، مقیاس تحمل پریشانی و پرسشنامه باورهای فراشناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و درمان پذیرش و تعهد باعث کاهش سبک های مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی و باورهای فراشناختی ناکارآمد و باعث افزایش سبک های مقابله ای مسئله مدار و تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر بهبود سلامت روانی افراد وابسته به مواد مخدر بود. از آنجایی که این افراد از نظر روانی آسیب پذیر هستند، لازم است تدابیری در جهت ارتقای سلامت روان شناختی آنها اتخاذ شود.
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر خودانتقادی و تحمل پریشانی در زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
221 - 244
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر خودانتقادی و تحمل پریشانی در زنان دارای همسر وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه زنان دارای همسر وابسته به مواد تحت آموزش گام های دوازده گانه در انجمن نارانان اصفهان بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های خودانتقادی و تحمل پریشانی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. طرحواره درمانی در 12 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و طرحواره درمانی باعث کاهش خودانتقادی و بهبود تحمل پریشانی در زنان دارای همسر وابسته به مواد شد. نتیجه گیری: با توجه بهنتایج به دست آمده، طرحواره درمانی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر جهت کاهش خودانتقادی و بهبود تحمل پریشانی زنان دارای همسر وابسته به مواد به کار رود و در مراکز آموزشی و درمانی مربوطه مورد استفاده قرار گیرد.