مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
فیلم
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۳ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷
81 - 101
حوزه های تخصصی:
از بخش های مهم مطالعات تطبیقی، مطالعه اقتباس مضامین دینی است. اقتباس، بالاترین میزان وفاداری به اصل داستان است و بسیاری از هنرمندان، اقتباس را بهترین شیوه برای انتخاب سوژه می دانند. هدف نوشتار حاضر، بررسی چگونگی اقتباس از یک مضمون مشترک در دو رسانه متفاوت و در دو دوره مختلف می باشد. آثار هنری بسیاری بر اساس یک مضمون واحد خلق شده اند، اما به دلیل تفاوت رسانه های هنری، در روند اقتباس از آن موضوع، تغییرات زیادی در آنها صورت می پذیرد. این پژوهش با روش توصیفی تطبیقی و بر مبنای اسناد و مدارک کتابخانه ای به تطبیق عناصر بصری «مفهوم توسل» در دو رسانه مدرن و سنتی نگاره های مربوط به دوره صفویه و مجموعه تلویزیونی متعلق به دوره معاصر می پردازد. بطور کلی دیدگاه خاص هنرمندان در روند اقتباس تأثیرگذار است و هر هنرمند از ویژگی های دراماتیک این مضمون برای شرح ذهنیت های خویش به مخاطب، براساس سبک شخصی خود و نوع نگاهش به رسانه هنری دوران خویش بهره می جوید؛ چنانکه می توان گفت هر یک از هنرمندان در به نمایش درآوردن این باور مذهبی تمامی تلاش خود را بکار بسته اند.
تحلیل جامعه شناختی سیاست گذاری های فرهنگی و هنری گفتمان اصلاحات با تأکید بر تولیدات سینمایی (با مطالعه موردی فیلم متولد ماه مهر ساخته احمدرضا درویش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی بر این بوده با مطالعه جامعه شناختی سیاست گذاری های فرهنگی هنری گفتمان اصلاحات و تأثیر آن در تولیدات سینمایی و با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی،آثار تولید شده سینمایی مورد بررسی قرار گیرد. در نظام فکری مقاله از سه جز تحلیل گفتمان"لاکله و موفه"،تحلیل گفتمان انتقادی"فرکلاف"و نظریه گفتمان"میشل فوکو" استفاده و در روش تحقیق از تحلیل گفتمان بر اساس تلفیق دو رویکرد"لاکله و موفه"،"فرکلاف و وان دایک"و با مطالعه تولیدات سینمایی گفتمان اصلاحات بهره گرفته شده است. در همین راستا فیلم"متولد ماه مهر"با توجه به ارایه دو قاب متفاوت از دوره گفتمان قبل و بعد به عنوان نمونه تحلیل انتخاب شد.در ادامه با جمع بندی سیاستگذاری های فرهنگی هنری گفتمان مسلط می توان به این نتیجه رسید که با تغییر تدریجی و نه بنیادی در دلالت دال مرکزی،تأثیر قابل توجه ای در حوزه فرهنگ و هنر ایجاد شد،این روند به قدری از سوی مخاطبان هنر مثبت ارزیابی شدکه تولیدات سینمایی در گفتمان های بعدی نیز تا حد زیادی تحت تأثیر آن قرار گرفتند.
کاربردی سازی روش تحلیل محتوای کیفی در فیلم های شخصیت محور (با تمرکز بر آرای فروید و گزیده آثار هیچکاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل کیفی محتوای تعدادی از فیلم های سینمایی ساخته آلفرد هیچکاک بر اساس نظریات زیگموند فروید است. روش تحقیق، تحلیل محتوا با رویکرد کیفی بوده که با تمرکز بر نظریه شخصیت فروید، سه فیلم- طناب، روانی و سرگیجه- از مجموعه آثار هیچکاک را به عنوان جامعه آماری مورد تحلیل قرار می دهد. شیوه گزینش آثار(نمونه گیری)، بر پایه گزینش و نزدیکی موضوعی-روایی و همچنین، دارابودن بیشترین شاخص های تحلیلی(واحدهای تحلیلی و معنایی-مقوله های اکتشافی بر پایه آرای فروید) بر اساس پرسش های اصلی پژوهش و به شیوه هدفمند و غیرتصادفی به انجام رسیده است. ابزار تحقیق دربرگیرنده واحدهای تحلیل، واحدهای معنا، مناطق محتوایی و مقوله تحلیل بوده که بر اساس آرای فروید به صورت اکتشافی (از منابع کتابخانه ای، دیداری و شنیداری) ارائه شده و مورد سنجش قرار گرفته اند. نتایج و یافته های پژوهش، مؤید ضرورت کاربردی سازی روش تحلیل محتوای کیفی در مطالعات سینمایی بوده و همچنین، بیانگر تحقق هدف اصلی و اهداف فرعی پژوهش با محوریت تحلیل محتوای پنهان فیلم ها، تعیین شخصیت های اصلی در هر فیلم به مثابه واحد تحلیل، تعیین سکانس های حضور شخصیت های اصلی به مثابه واحد معنا و نهایتا، تعیین دو مقوله غرایز و اضطراب به مثابه مقوله های اصلی و نیز، استخراج دو منطقه محتوایی محوری با عنوان ساختار شخصیت و سطوح شخصیت با اتکا به نظریه فروید است.
پدرسالاری روبه زوال و برخاستن زنانگی؛ تحلیل گفتمان فیلم برادران لیلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
357 - 375
حوزه های تخصصی:
گفتمان های قدرت و نقش آن ها در مسائل اجتماعی موضوعی است که اخیراً در رسانه ها مورد توجه قرار گرفته و به اشکال مختلف بازنمایی می شود. این پژوهش نیز به بررسی گفتمان پدرسالاری و نحوه بازنمایی آن در فیلم برادران لیلا می پردازد. فیلم برادران لیلا تازه ترین فیلم سعید روستایی است که در آن گفتمان پدرسالاری و نقش زنان در ایستادگی مقابل آن بازنمایی شده است. این مطالعه با روش کیفی و تحلیل انتقادی گفتمان در پنج سطح «سطح سطح»، «عمق سطح»، «سطح عمق»، «عمق عمق» و «عمیق تر» صورت گرفته است. در سطح سطح، دیالوگ ها، صحنه ها و تمامی عناصر زبانی مرتبط با موضوع انتخاب می شود و در سطوح بعدی، غنی تر و انتزاعی تر می شود. در بخش عمق عمق، این عناصر زبانی در ارتباط با پرکتیس های گفتمانی قرار گرفته و گفتمان پنهان فیلم، مورد واکاوی قرار گرفته است. و درنهایت در سطح عمیق تر، گفتمان پژوهش با عناصر بین گفتمانی مفصل بندی می شود. یافته های پژوهش حاکی از این است که فیلم برآیند دو گفتمان عمده است که عبارت اند از: پدرسالاری روبه زوال (آرزومندی کم ارزش پدری، اصلاح گری محافظه کارانه، ته نشست های پدرسالاری) و برخاستن زنانگی (آگاهی زنانه، قدرت محتضر). فیلم برادران لیلا نشان می دهد که در جامعه امروزی آنچه شاهد آن هستیم یک پدرسالاری رو به اتمام و شروع یک گفتمان زنانه است. پدرسالاری بازنمایی شده در این فیلم یک پدرسالاری روبه زوال، همزمان با ورود زنان به عرصه های مختلف است.
بازنمایی در فیلم برمبنای نظر مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
27 - 42
حوزه های تخصصی:
نسبت میان واقعیت و سینما در نظریه پردازی درباره سینما، جایگاه ویژه ای را ازآنِ خود کرده است. براساس تبیین برخی از نظریه پردازان، واقعیت سینمایی اعتبار خود را از سازوکار ذهن دریافت می کند. در نظر برخی دیگر، این واقعیت بیرون است که بدیلِ سازوکار ذهن می شود. می توان گفت رابطه میان سینما و واقعیت به عنوان رابطه ای در نظر گرفته می شود که در آن، سینما وظیفه ای مهم بر عهده دارد: مشخص کردن جایگاه دلالت های سینمایی، به عنوان سازوکارهای سینمایی که ازسویی می توانند جایگاه مدلول خود را در عالم بیرون کسب کنند و یا می توانند مدلولی داشته باشند که جایگاه خود را این بار، در ذهن، تثبیت می کنند. در این پژوهش تلاش شد با تبیین رابطه میان فیلم و واقعیت در نظریات سینمایی و رابطه آن با بازنمایی، تمایز آثار سینمایی به بحث گذاشته شود و دسته بندی خاصی براساس بازنمایی برمبنای اندیشه هایدگر ارائه شود (هایدگر خود از تمایزی یاد می کند که هنر بزرگ را می سازد)؛ اینکه اثر سینمایی را چگونه می توان براساس بازنمایی و آشکارگی حضور زمین در کار هنری مورد توجه قرار داد. به این منظور و در ادامه پژوهش، برخی آثار سینمایی، متناسب با جایگاه بازنمایی در دیدگاه هایدگر در سه گروه متمایز بازنماگرا ، فرابازنماگرا و نابازنماگرا واکاوی شد. در میان این آثار، فیلم درباره بی کرانگی اثر روی اندرسون، به عنوان اثر نابازنماگرا، حضور زمین در کار هنری را آشکار می کند.
بحران نوسلفی ها؛ تحلیل تکنیک های رسانه ای داعش در جذب نیرو و ایجاد ترس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲
94 - 116
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل بحران در خاورمیانه که همزمان بستر و حاصل سوزاننده آن به کشورهای اسلامی این منطقه می رسد، نوسلفی گرایی است. نوسلفی ها و افراطیون جهادی در این منطقه با تمسک به تفاسیر سست بنیان اما خشن از دین، همواره به شکل های مختلف موجب آسیب به کشورهای اسلامی و دین شده اند. اگرچه بسترها و پشتیبانان آن ها مورد بررسی و تا حدی شناخته شده است اما در سال های اخیر در سایه برخی شرایط به وجود آمده، با استفاده از روش ها و تکنیک های تبلیغاتی توانسته اند به جذب نیرو و گاه ایجاد رعب و ترس بپردازند. اقدامات و نقش های تروریستی آن ها در کشورهای منطقه در حالی همچنان در جریان است که با استفاده از این روش های تبلیغاتی نیرو می گیرند و اثرگذارند. از این رو می توان گفت یکی از راه های تضعیف و از میان بردن این کانون بحران ساز در منطقه، شناخت راه ها، ابزارها و تکنیک های تبلیغاتی این گروه ها و مقابله با آن است. در این مسیر اگرچه در مورد فعالیت این گروه ها در شبکه های مجازی بررسی هایی شده است، در مورد مضمون تبلیغات و به طور خاص تکنیک های پیچیده، فکرشده و مدرن این گروه ها در ساخت فیلم های تبلیغاتی کمتر تأمل و تحقیق شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که این گروه ها از چه تکنیک هایی برای جذب مخاطبان خود استفاده می کنند و اثر فیلم ها بر مخاطبان چگونه است؟ یافته های ما با تمرکز بر گروه داعش نشان می دهد این گروه در ساخت و تولید فیلم های تبلیغاتی خود از ابزارها، روش ها و تکنیک های مدرن فیلم سازی جهان و نیز عناصر و تکنیک های رویکرد پست مدرن در سینما و ارتباطات به ویژه خلاقیت های آن در ساخت صحنه های اکشن، تصاویر خارق العاده از کشتار و سازوکارهای روانشناسانه پیوسته با آن ها در سمت و سوی اهداف خود استفاده کرده است.