مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
فیلم
حوزه های تخصصی:
بی وفایی و خیانت زناشویی، ازجمله مسائلی است که در دهه های اخیر در سینما به آن توجه و روایت های گوناگونی از آن بازنمایی شده است. در سینمای پس از انقلاب ایران، به طور مشهود از دهه 80، خیانت زناشویی به عنوان آسیبی اجتماعی، جای خود را در سینمای ایران باز کرد. هدف این پژوهش، کشف چگونگی بازنمایی خیانت در فیلم های دهه 80 و 90 سینمای ایران است. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد؛ به گونه ای که 14 فیلم از میان فیلم های این دو دهه با محور اصلی خیانت برگزیده شد. برای تحلیل داده ها، تکنیک تحلیل تماتیک به کار رفت. حاصل تحلیل داده ها، شکل گیری هشت تم اصلی بود که عبارت است از: برجسته سازی خیانت جنسی/ عاطفی، نارضایتی زناشویی، بستر اجتماعی آسیب زا، بی هنجاری شخصی، خیانت به مثابه انتقام، پذیرش ناگزیر، آشفتگی ناشی از خیانت و فرسایش ارتباطی خانواده. براساس تم نهایی پژوهش، خیانت زناشویی در سینمای ایران به صورت یک تعلیق در زندگی بازنمایی شده است؛ یعنی خیانت هم به عنوان نتیجه و هم علت یک زندگی معلق، آشفته و بی هنجار آمده است.
فیلم به عنوان یک ابزار برای آموزش طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرسازی و به ویژه گرایش طراحی شهری برای فهم، تجزیه و تحلیل، ادراک و ارائه راه حل ، باید با سایر رشته ها، به ویژه برنامه ریزی، طراحی محیط، جامعه شناسی، روانشناسی و همچنین متخصصان اقتصاد و معماران رابطه و تعامل مناسبی داشته باشد و از قالب های مختلفی برای ارائه راه حل استفاده نماید. یکی از این قالب ها ، ارئه و بیان تصویری از ویژگی های بصری محیط است. سینما به عنوان یک رسانه جمعی تاثیرگذار، دائما در حال بازنمایی فضاها، رویدادها، نمادها و نشانه هاست که به صورت مستمر و پیوسته در حال آموزش، یادآوری و یا تجسم های واقعی برای مخاطبان خود است. این مقاله قصد دارد با انتخاب ده فیلم در دهه اخیر سینمای ایران(۱۳۷۵-۸۵) ، ارتباط میان زندگی اجتماعی و شکل شهر را مورد بررسی قرار دهد . هدف از این مقاله شناخت جایگاه فیلم برای استفاده از آن در آموزش طراحی شهری است. در ابتدا کاربرد سینما به عنوان ابزاری آموزشی در طراحی شهری روشن شده و سپس معیارهای انتخاب این فیلم ها و آموزه های آنها بیان خواهد شد. در نهایت نتیجه گیری میشود که به دلیل اهمیت و نقش شهرها در فیلم و رسانه ، به خصوص نمایش تحرک و سرزندگی و بازنمایی تصویر روشنی از شهر ، فیلم ها میتوانند به عنوان یک منبع واجد اهمیت برای آموزش طراحی شهری مورد استفاده قرار گیرند.
بدنمندی و تجربه خود در سینمای ایران: مطالعه پدیدارشناختیِ شش فیلم از دهه 60 تا 90(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه زیسته در زیست جهان، مفهومی است که براساس آن، درکِ جامعه شناختیِ فیلم با رهیافت پدیدارشناسی امکان پذیر می شود. این پژوهش با هدف فهمِ بدنمندی و تجربه خود در زیست جهان نمادینِ فیلم با روش پدیدارشناسی توصیفی و تحلیل مضمون انجام شده است. شش فیلم سینمایی ایرانی از دهه 60 تا 90 ازطریق نمونه گیری موارد حاد انتخاب شدند که در آنها بدنمندی و تجربه خودِ سوژه ها به منزله ایده فلسفی و مسئله مند به تصویر درآمده است که عبارت اند از: شاید وقتی دیگر ، هامون ، مسافران ، کاغذ بی خط ، شب های روشن و رگ خواب . طبق نتایج پژوهش، سوژه خودش را در دوگانه خود/دیگری تجربه می کند و بدنمندی واسطه ای برای بازیابی خود یا استحاله در دیگری است. در دهه 60 این دوگانه شکل فردی دارد، بدن زن ساحتِ مستقلی ندارد و در چارچوب ذهنی دیگریِ ابزورد (مرد) قوام می یابد. بدن زن ابژه ای است که زیر نگاه دیگری خاموش و خود به واسطه دیگری بازیابی می شود. در دهه 70 دوگانه خود/دیگری به ساحتِ جمعی کشیده شده است و سوژه ها در دوگانه تکنیک/بین الاذهانِ جمعی قوام می یابند. بدن و خود در قاب بین الاذهان جمعی بازیابی می شوند و ماهیتِ تکنیک در جعلِ سوژه ها برملا می شود. در دهه 80 بدنمندیِ سوژ ها به ساحت تقابل/گذار برکشیده می شود، کنشِ بدنمندِ زن، از بدنِ ابزورد مرد عبور و او را در جهان متروکش رها می کند. در دهه 90 تقابل رنگ می بازد و سوژه ها در شکلی از هم تنانگی قوام می یابند. پیوند جمعی با جسمانیت فست فودی و حس پذیریِ بدنِ زن در هم می آمیزد و سوژه خودش را در شکلِ دگردیسی شده خانه تجربه می کند.
تیغ و ابریشم:* تحلیل مبانی نظری ممیزی آثار سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
173 - 200
حوزه های تخصصی:
در سپهر حقوق بشر، حق بر آزادی بیان، مهم ترین حق آزادی ها و بیان هنری از اقسام آن و بیان سینمایی، محور اصلی آن به شمار می رود. آثار سینمایی، سوای فرمی حاوی ذوق و دارای کارکرد ارتقاء و ارضای نیازهای معنوی انسان، رسانه ای متفاوت و حاوی ایده، پیام و فرم اندیشه خالق آن هستند و در این میان، سانسور یا ممیزی، فرایندی برای اختلال در ارسال تفکر فیلم ساز است. ممیزی مفهومی لغزنده و دارای تاب تفسیر بالاست که مبانی نظری آن در مقاله حاضر، با نگاهی به نوع ایرانی اش، طی پنج محور جایگاه، دلایل، کارآمدی، اقسام و آثار تحلیل شده و نتیجه، حکایت از این دارد که: 1- حق بر آزادی بیان سینمایی، اصل و ممیزی استثناست و تعدّد مصادیق یا تفسیر موسّع آن، ممنوع؛ 2- حکومت صلاحیتی درخصوص ممیزی ندارد، این مهم برعهده جامعه مدنی است و اتفاقاً حکومت باید از سینماگران و فیلم ها درمقابل ممیزی جامعه حفاظت کند؛ 3- با عنایت به ظهور فناوری های نوین و ابزارهای ارتباطی آن، ممیزی حتی اگر مطلوب هم باشد، ممکن نیست؛ 4- ممیزی حکومتی اعم از قانونی و غیرقانونی آن نهایتاً تحدید حق های هنری، تضعیف صراحت و افزایش تمثیل و استعاره زبانِ فیلم ها و خودسانسوری سینماگران را در پی دارد.
تحلیل گفتمان انتقادی فیلم پرواز بر فراز آشیانه فاخته(مقاله علمی وزارت علوم)
این پژوهش به بررسی گفتمان انتقادی فیلم پرواز بر فراز آشیانه فاخته پرداخته است. پژوهش حاضر مطالعه توصیفی و تحلیلی بوده و از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف برای تجزیه و تحلیل استفاده شده؛ همچنین در این پژوهش از نظریه های فرکلاف، فوکو، گافمن استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند؛ چهار گفتمان در فیلم پرواز بر فراز آشیانه فاخته وجود دارد؛ اولین گفتمان انضباط است؛ انضباط از طریق اعضای بیمارستان روانی بر بیماران روانی اعمال می شود؛ گفتمان دوم، گفتمان ساختارشکنی است که بیماران روانی در درون بیمارستان با ساختارهایی که در بیمارستان روانی وجود دارد، مخالفت می کنند. گفتمان سوم، گفتمان انگ زنی است. همچنین در فیلم نشان داده شده است که بیماران روانی توسط بیمارستان روانی، خانواده و در نهایت افراد جامعه انگ خورده اند و در نهایت گفتمان قدرت نیز در فیلم به چشم می خورد، قدرت از سوی اعضای بیمارستان بر بیماران روانی تحمیل می شود. از برجسته ترین شخصیت های این فیلم پرستار راچد و مک مورفی است که پرستار راچد نماد قدرت است و مورفی نماد آزادی و رهایی و در واقع قهرمان اصلی فیلم است که قصد دارد، بیماران روانی و به قول فوکو دیوانگان را از زیر سلطه نهادهای انضباطی برهاند.
تأثیر مخاطب گرایی و ویژگی های فیلم بر رضایت مخاطبان سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
323-359
حوزه های تخصصی:
سینما هم هنر است و هم صنعت و هر صنعتی برای بقاء نیاز به کسب سود دارد. تحقیقاتی که در زمینه سینما انجام می شود یا به فیلم (به عنوان محصول) می پردازد و یا به مخاطبان آن. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است که بصورت توصیفی (پیمایشی) انجام شده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از شهروندان زنجان و ساری است که در زمان انجام این پژوهش به سینماهای شهر زنجان و ساری مراجعه و فیلم های سینمایی را به تماشا می نشستند. حجم نمونه مورد نظر، با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. سپس پاسخ دهندگان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های حاصل با استفاده از نرم افزارهای AMOSو SPSS و با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج پژوهش حاکی از آن است که تأثیر ویژگی های فیلم و مخاطب گرایی بر رضایت مخاطبان سینما معنی دار می باشد. از بین مؤلفه های فیلم فقط تأثیر ستاره فیلم، فیلم نامه و موفقیت فیلم بر رضایت مخاطبان سینما معنی دار است. از بین دو مؤلفه مخاطب شناسی نیز تأثیر سبک زندگی بر رضایت مخاطبان سینما معنی دار است ولی تأثیر مسائل اجتماعی معنی دار نمی باشد.
اولویت بندی فعالیت های بازاریابی گردشگری فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال چهارم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
189 - 208
حوزه های تخصصی:
گردشگری فیلم از دهه 1990 مورد توجه قرار گرفته است و برخی کشورها فعالانه در ترویج آن تلاش کرده اند. هدف این مقاله اولویت بندی فعالیت های بازاریابی گردشگری فیلم است. بدین منظور از مدل فرصت های بازاریابی گردشگری فیلم هادسون و ریچی استفاده شده است. در این پژوهش که از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی است جامعه آماری تهیه کنندگان فیلم و سریال شهر تهران و ابزار سنجش، پرسشنامه است که به روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی توزیع شده است. از ۸۰ پرسشنامه توزیع شده، ۴۷ عدد مؤثر بوده است؛ داده ها با نرم افزار SPSS تحلیل شده است. طبق نتایج آزمون تی تک گروهی، همه مولفه ها از سطح اهمیت بسیار زیادی برخوردارند و نتیجه اولویت بندی مولفه ها با استفاده از آزمون فریدمن حاکی از آن است که استفاده کردن از تأثیر فیلم اولویت نخست را داراست. اطلاع رسانی به عموم با استفاده از رسانه، تشویق استودیوها/شرکت های فیلمسازی برای ساختن فیلم در لوکیشن، و ترویج لوکیشن فیلم به ترتیب در اولویت های بعدی هستند. شاخص های هر یک از این مولفه ها نیز اولویت بندی شده است.
بررسی ذائقه سینمایی شهروندان (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین ابعاد مختلف مصرف فرهنگی، مصرف سینما جزو بکرترین زمینه های پژوهشی در عرصه جامعه شناسی هنر است. مطالعه حاضر در پی بررسی وضعیت ذائقه سینمایی شهروندان است. این پژوهش با روش پیمایشی، با استفاده از ابزار پرسش نامه، و به شیوه نمونه گیریِ خوشه ایِ چندمرحله ای در بین 410 نفر از شهروندان شهر مشهد انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد میانگین تماشای فیلم سینمایی در بین شهروندان پنج ساعت و نُه دقیقه در هفته است. میانگین ارزش هنری ذائقه سینمایی 5 / 69 درصد افراد در حد متوسط و پایین تر از متوسط است. نتایج پژوهش نشان می دهد اولاً، استقبال زیاد تماشاگران از یک فیلم یا کارگردان حتماً نشان دهنده ارزش هنری بالای آن فیلم یا کارگردان نیست؛ ثانیاً، اعمال ممیّزی برای بعضی از فیلم ها و توقیف برخی از آن ها حتماً موجب استقبال کم تماشاگران نمی شود؛ ثالثاً، در استقبال تماشاگران از یک فیلم یا فروش آن در گیشه عوامل دیگری نیز، غیر از ارزش هنری آن ها، مؤثر است.
نشانه شناسی تصویر زن در سینمای اصغر فرهادی (تحلیل نشانه شناسانه فیلم های سینمایی رقص در غبار، درباره الی و گذشته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه های نمایش تصویر زنان در آثار یک کارگردان از نسل جدید کارگردان های ایرانی و چگونگی بازنمایی شخصیت های زنانه و مردانه در این فیلم ها، موضوع این پژوهش است. سوال اصلی این تحقیق آن است که آیا تغییر ملموسی در شیوه های قدیمی بازنمایی زنان در مقایسه با مردان در سینما و استفاده از اسطوره های پیشین طبیعی جلوه دهنده نقش های اجتماعی آن ها رخ داده است یا نه؟ فرضیه ابتدایی تحقیق این بود که احتمالا در آثار سینمایی اصغر فرهادی به عنوان یک کارگردان نسبتا مدرن-که موفقیت های بین المللی به دست آورده و آثارش بعضا توسط منتقدان صاحب نام جهانی تمجید شده است- در مقایسه با دیگر کارگردان های ایرانی از بازنمایی نقش های اجتماعی زنان و مردان به شیوه های قدیمی خبری نباشد، اما نتایج تحقیق نشان دهنده ردشدن این فرضیه است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در پس زمینه آثاری که از فرهادی در این پژوهش مطالعه شده است نیز، علی رغم نشان دادن تغییرات ایجاد شده در نقش های اجتماعی زنان و مردان و سپردن نقش های کلیدی به زنان، همچنان باورهای قدیمی درباره خصوصیات ذاتی جنسیت ها وجود دارد و مورد تاکید قرار می گیرد.
برساخت سینمایی زیبایی شناسی پوشاک زنان در گفتمان های ارزش گرایی، سازندگی و اصلاح طلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع و زیبایی شناسی پوشاک هر جامعه، ذیل فرهنگ آن قابل بازشناسی است زیرا فرهنگ، بخشی از ساختار هر جامعه است که در پیوستگی با سایر ارکان اجتماعی قرار دارد. زیبایی شناسی لباس به معنی شناخت ویژگی ها و دلالت های زیباشناسانه پوشاک در یک جامعه، تحت تأثیر عوامل فرهنگی اجتماعی است که در برخی آثار هنری از جمله فیلم های سینمایی انعکاس یافته و قابل مطالعه است. سینما یکی از هنر-رسانههایی است که توانمندی بسیاری در بازنمایی تحولات مختلف جامعه دارد. یکی از پدیده های فرهنگی- اجتماعی هر جامعه، تغییرات در پوشش و پوشاک آن است که به انحاء گوناگون در فیلم های سینمایی هر دوره، برساخته و بازنمایی می شود. این مقاله ضمن تحلیل گفتمانی سه دوره ارزش گرایی، سازندگی و اصلاح طلبی و تحلیل 30 فیلم سینمایی، به این سوال پاسخ می دهد که تاثیرگفتمان های گوناگون بر زیبایی شناسی پوشاک زنان چگونه در آثار سینمایی، بازتاب یافته است.
خصوصیات روایی رمان های پسامدرن در فیلم های سینمایی (مطالعه موردی: فیلم سینمایی تلقین، کریستوفر نولان، 2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان و هنرهای نمایشی را می توان دو نظام قیاس پذیر در نظر گرفت که غالباً در ویژگی های روایت شناسانه دارای وجوه مشترکی هستند. هدف از این مطالعه بازشناسی چگونگی بهره گیری فیلم های سینمایی از شیوه ها و تکنیک های روایی در انتقال معنا به مخاطب، با استناد به مفاهیم و نظریه های ادبی پست مدرن است؛ و در پی پاسخ به این سؤال است که فیلم های سینمایی از چه تکنیک های بیانی ادبی پست مدرنیستی در انتقال معنا استفاده می کنند؟ این پژوهش از نوع توسعه ای است و به شیوه توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی به مقایسه دو نظام متفاوت ادبیات و سینما انجام شده است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مشاهده فیلم سینمایی مورد مطالعه (فیلم تلقین، کریستوفر نولان، 2010) است. داده های مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل به طور هدفمند از بین کردار و گفتار شخصیت های فیلم انتخاب شده است و این اطلاعات با تکنیک های مورد استفاده در رمان های پسامدرن مطابقت داده و به شیوه کیفی تجزیه و تحلیل و تفسیر شده است. این مطالعه نشان می دهد که فیلم تلقین حداقل دارای یازده تکنیک یا ویژگی روایی از رمان های پسامدرن است که در انتقال معنا به مخاطب از آن ها بهره گرفته است: بینامتنیت، بی نظمی زمانی در روایت ها، جهان وانموده، دور باطل، تناقض، بریکولاژ، خرده فرهنگ ها و التقاط فرهنگی، اختلال زبانی، فروپاشی فرا روایت ها، آشکارسازی تصنّع و فروپاشی ارزش ها.
رمان پسامدرن و فیلم: نگاهی به ساختار و صناعات فیلم ستاره است فریدون جیرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این مقاله شناخت صناعات به کار رفته در فیلم ستاره است به عنوان یک اثر پسامدرن است. این فیلم به نویسندگی و کارگردانی فریدون جیرانی دارای ویژگی هایی است که آن را از فیلم هایی که به سبک و سیاق فیلم های مدرن ساخته شده اند متمایز می سازد. این ویژگی ها قالبی به این فیلم بخشیده اند که نگارندگان را بر آن داشته تا آن را از نمایی نزدیک تر مورد کاوش و ارزیابی قرار دهند تا بدینوسیله اثبات کنند که این فیلم نمونه ای قابل قبول از ساختار و صناعت یک اثر پسامدرنیستی است. فیلم ستاره است نمونه ای قابل قبول و نه تمام عیار از این ژانر خاص می باشد که با برجسته ساختن جنبه های خاصی از این قالب همچون ویژگی های فرا داستانی، دور باطل، نوسان بین استعاره و مجاز، آشکارسازی تمهید، حضور نویسنده در داستان، پارانویا، درآمیختن ژانرها و مرگ اقتدار مؤلف به برخی جنبه های دیگر کمتر می پردازد. اما، در هر حال، این نقصان از ماهیت پسامدرنیستی این فیلم نمی کاهد چرا که هر بیننده ای به راحتی متوجه تفاوت ویژه ی این اثر با آثار ساخته شده در شکل و قالب مدرن می گردد. این تفاوت حاصل همان صناعاتی است که نویسنده و یا کارگردان در این فیلم برجسته ساخته و در واقع عناصر غالب این اثر را تشکیل می دهند. علاوه بر این، خوانش پسامدرنیستی این اثر با ارائه ی نمونه ای از یک اثر پسامدرنیستی در صنعت سینما، جهت خوانش های نقادانه ی آثار دیگری از این قبیل راه گشا خواهد بود.
تحلیل روایی و نشانه شناختی تصویر زن مطلقه در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
421 - 436
حوزه های تخصصی:
این مطالعه تلاشی است برای واکاوی سوژه زن مطلقه در محتوای روایی و تصویری سینمای ایران. بدین منظور، با به کارگیری رویکرد برساخت گرا در نظریه بازنمایی استوارت هال، به منزله چارچوب نظری، و با استفاده از روش تحلیل ساختار روایت بارت و تحلیل نشانه شناختی فیسک در سه سطح رمزگان واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی، فیلم های استراحت مطلق و ناهید تحلیل و ارزیابی شده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: 1. ساختار روایی فیلم ها سه بخشی است، 2. روایت ها در فضای شهری اتفاق می افتد، 3. بحران هایی که زن مطلقه با آن ها مواجه می شود، مهم ترین مضامین را تشکیل می دهند، 4. زنِ با درایت مهم ترین تیپ مطرح است، 5. نشان دادن مردسالاری، تدبیر زنانه در برابر بی درایتی مردانه و تفوق شر بر خیر، مهم ترین دغدغه های ایدئولوژیک مطرح شده در فیلم ها هستند.
تصویر زن در آثار سینمایی اصغر فرهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
541 - 559
حوزه های تخصصی:
سینمای اصغر فرهادی، برنده جایزه اسکار، با تمرکز بر حضور بیشتر زنان و ارائه نقش های کلیدی بدان ها، به مقوله «زن» توجه ویژه نشان داده است، اما باید دریافت بازنمایی زن در این آثار تا چه حد توانسته از تصورات قالبی و کلیشه های مردانه رها شود؟ فیلم های «رقص در غبار»، «شهر زیبا»، «چهارشنبه سوری»، «درباره الی»، «جدایی نادر از سیمین»، «گذشته»، «فروشنده» و «همه می دانند» آثاری هستند که در آن ها زن نقطه کانونی فیلم به شمار می آید. در این پژوهش کوشیده ایم با روش تحلیل محتوای کیفی، و این رویکرد که فرهادی با بازنمایی زندگی زنان به اهمیت بخشی او توجه کرده، به بررسی این فیلم ها بپردازیم. بررسی کدها، مقولات و مفاهیم نشان می دهد که اگرچه تعداد و اهمیت کاراکترهای زن و نیز سپردن نقش های کلیدی بدان ها با گذشت زمان روبه فزونی بوده، در عین حال زنان با کنش های منفعلانه، نقش های شغلی جنسیت زده و عدم حضور در عرصه عمومی، به شکلی وابسته به همسر از نظر مالی، بحران زا، مستأصل، ناتوان و بی کفایت نمایش داده می شوند. به نظر می رسد جهت اهمیت بخشی به زن، تمرکز بر موضوع زن کافی نیست و باید به لایه های پنهان روایت ها که حاکی از ذهنیت و تصورات قالبی مردانه است، نیز توجه کرد.
مطالعه ی جامعه شناختی تأثیر ساختار سیاسی و اجتماعی دهه اول انقلاب اسلامی بر تولیدات هنری (سینمایی) (مطالعه ی موردی تحلیل فیلم دیده بان ساخته ابراهیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز تأثیرگذاری گرایشات طبقه حاکم بر آثار و دست آوردهای مختلف افراد در جوامع وجود داشته است، سینما به عنوان یکی از دست آورد های فردی و جمعی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. در کشور ایران که با رخ دادن یکی از بزرگترین انقلاب های قرن، تغییرات گفتمانی شگرفی را تجربه کرد، بررسی جامعه شناختی این تغییر گفتمان و تأثیر آن بر آثار و تولیدات هنری شایان توجه و مطالعه بوده است، لذا مطالعه رویکردهای حاکم در عرصه برنامه ریزی و تعیین خط مشی های هنری فرهنگی در سال های اول انقلاب اسلامی از عناصر تشکیل دهنده این مقاله است. سئوال این است که دست اندرکاران ساخت و تهیه یک فیلم در کشور تا چه اندازه به این سیاست گذاری ها توجه داشته اند؟ به عبارت دیگر روابط گفتمانی نظام سیاسی حاکم بر جامعه تا چه میزان در آثار سینمایی کشور رخنه کرده و میزان موفقیت و یا عدم موفقیت این گفتمان تا چه اندازه ای بوده است؟بنابراین با تحلیل و تفسیر سیاست گذاری های فرهنگی و نقش آن ها در شکل گیری آثار هنری با روش تحلیل گفتمان انتقادی مورد مطالعه قرار گرفته است.
جایگاه قوه واهمه در ادراک فیلم با نگاهی به ژانر وحشت و مکتب هنری اکسپرسیونیسم براساس آرای ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی (مشکوه النور) سال ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
173 - 201
حوزه های تخصصی:
ماهیت اصلی فیلم، تصویر متحرک است و وجه بصری آن اهمیت فراوان دارد؛ اما ذهن انسان نیز دارای نقشی مهم در خلق و ادراک فیلم است و از این جهت، برخی نظریه پردازان، سینما را هنر ذهن نامیده اند. فیلم با برانگیختن احساسات و عواطف مخاطب، او را جذب و با ذهنش ارتباط برقرار می کند. درپی بررسی سِیر تحول آرای ابن سینا درمی یابیم برانگیختگی عواطف مخاطب که از انفعالات نفس نشئت می گیرد، با ادراک معانی جزئی که از کارکردهای قوه واهمه در نفس انسانی است، ارتباط دارد. در فلسفه بوعلی، نفس دارای قوای متعددی است که هریک از آن ها با توجه به کارکرد خود در ادراک فیلم یا خلق صحنه های آن نقش دارند. یکی از قوای مؤثر در خلق و ادراک فیلم، قوه خیال است؛ اما به دنبال بررسی آرای شیخ الرئیس درحوزه نفس شناسی به نقش مهم قوه واهمه در ادراک فیلم پی می بریم. قوه واهمه به عنوان یکی از مهم ترین قوای نفس با کارکردهای خود همچون ادراک معنای جزئی و خطای شناختی در درک فیلم نقش آفرینی می کند؛ به گونه ای که در ادراک فیلم ازسوی تماشاگر بر دیگر قوا چیرگی دارد. در این مقاله، نقش قوه واهمه در ادرک معنای جزئی، خطای شناختی، محاکات حالات درونی و صدور حکم جزئی در نسبت با فیلم را بررسی کرده و به عنوان نمونه ای عینی، کیفیت تأثیر و نقش این قوه در ژانر وحشت و مکتب اکسپرسیونیسم را که در این ژانر به کار گرفته می شود، تبیین کرده ایم.
بررسی پوشاک زنان در فیلم های قبل وبعد از انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
این مطالعه وبررسی در فیلمها بیانگرشکل ومدل پوشش زنان در سرزمین های مختلف جهان با آب وهوا، فرهنگ ورسوم ومتغیر های متعدد،دیگر متفاوت است از این رو درطول دوره های مختلف شاهد یک مدل خاص حتی در یک سرزمین نبودایم بلکه تنوع ومتفاوت بودن و به قول امروزیها در هردوره یک مدل لباس مد میشد که تعیین کننده ترین و مهمترین عناصردر پوشش زنان آن جامعه میباشدکه باتاثیرات زمینه ی مانند انقلاب سفید وکشف حجاب درایران که اوضاع سیاسی واجتماعی اقتصادی،دردوران قبل وبعداز انقلاب اسلامی ایران است رانشانگرتاثیرات آن برمد وپوشاک میداند. انجام مطالعات کتابخانه ای این پژوهش ومطالعه نشان می دهد،که سینمای ایران یکی از مهم ترین ابزار فرهنگی وهنری قدرتمند در جهان چند فرهنگی،امروز به شمارمی رودبا مرورعوامل زمینه ای تاثیرگذاردرجریان مد وغرب زدگی این چنین توانسته همه جانبه وگسترده بر مد ایران سایه افکند. از این روپژوهش لباس زنان در فیلم های قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران را مورد مقایسه قرار دهد.
کارکرد پدیدارشناسانه عناصر فرمی سینما (با تأکید بر پدیدارشناسی هوسرل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آذر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
49 - 60
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در میان مؤلفه های رویکرد پدیدارشناسی، اپوخه عنصری است که وجه روشی این رویکرد را بیش از سایر مؤلفه ها بر دوش می کشد. از طرف دیگر سینما مملو از عناصری فرمی است که می تواند استفاده یا عدم استفاده و یا نحوه استفاده از هر کدام از این عناصر بر نحوه ادراک مخاطب تأثیر بگذارد. پژوهش پیش رو تلاش می کند تا به مواجهه پدیدارشناسانه با ابژه به واسطه سینما و فیلم بپردازد.هدف پژوهش: بررسی امکان تحویل پدیدارشاسانه ابژه خارجی و ابژه زیبایی شناسانه به واسطه سینما و فیلم است.روش پژوهش: پژوهش با روشی تحلیلی در میان مؤلفه های پدیدارشناسی، تنها عنصر روشی آن یعنی اپوخه را برجسته کرده و با روشی توصیفی-تحلیلی، نسبت تمامی عناصر فرمی موجود در یک فیلم را با اپوخه می سنجد.نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که امکان تحویل پدیدارشناسانه ابژه خارجی به واسطه فیلم وجود دارد و به طریق اولی در ابژه های زیباشناختی این امکان محقق است.
تلفیق فناوری در روش آموزش ایفای نقش و تأثیر آن بر درگیرسازی شناختی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
351 - 368
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تلفیق فناوری در روش ایفای نقش و تأثیر آن بر درگیرسازی شناختی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در درس علوم تجربی انجام شد. روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان دیواندره به تعداد 895 نفر بود که از این تعداد، 60 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به شکل انتساب تصادفی در سه گروه ایفای نقش، تلفیق فناوری در ایفای نقش و سخنرانی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه درگیرسازی Tinio (2009) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی Jinks and Morgan (1999) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها نشان داد که تلفیق فناوری در روش ایفای نقش بر درگیرسازی شناختی دانش آموزان بیشتر از روش ایفای نقش و روش سخنرانی است و تفاوت معنی داری بین روش سخنرانی و ایفای نقش بر درگیرسازی شناختی وجود ندارد. همچنین، تأثیر تلفیق فناوری در روش ایفای نقش در مقایسه با روش سخنرانی و تأثیر روش ایفای نقش در مقایسه با سخنرانی بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان بیشتر است. در نتیجه معلمان با تلفیق فناوری (فیلم) در روش ایفای نقش می توانند فرصت های یادگیری برای دانش آموزان در درس علوم تجربی را ایجاد کنند که علاوه بر درگیرسازی شناختی با محتوای درس، حس کفایت، صلاحیت و اعتقاد به توانایی یا به عبارتی خودکارآمدی تحصیلی را در آنها افزایش دهد.
بررسی تطبیقی زیست جهان کودکی در فیلم «نان و کوچه» و داستان «ببری که آمد عصرانه بخورد» از منظر بازنمایی «دیگری»
در مقاله پیش رو، داستان «ببری که آمد عصرانه بخورد» (1968/1347 ش)، به قلم "جودیت کر" و فیلم «نان و کوچه» ساخته عباس کیارستمی (1349) از منظر مطالعات «دیگری» با هم مقایسه شده اند. علاوه بر نزدیک بودن زمان، مضمون هردو اثر نیز با هم شباهت دارد. این شباهت، امکان مقایسه و بررسی تطبیقی را برای محقق فراهم می کند. موضوع هردو اثر نحوه مواجهه کودک با امر غیرمنتظره است. در داستان "جودیت کر"، امر غیرمنتظره، یک ببر است که سوفی در را برایش بازمی کند. موضوع فیلم کیارستمی نیز مواجهه پسر داستان با امر غیرمنتظره است. در فیلم کوتاهِ بدون دیالوگ او، امر غیرمنتظره یک سگ است که کودک ناگهان با او رویارو می شود. موضوع مقاله حاضر بررسی چگونگی بیان پیام فیلم و داستان و نیز تصور پدیدآوران داستان و فیلم از چگونگی رویارویی با امر غیرمنتظره است. در این مقاله از منظر رابطه تقابلی ِ«خود» و «دیگری»، به امر غریبِ بازنمایی شده در فیلم و داستان پرداخته شده است. نتایج نشان می دهند که موضع داستان دربرابر امر غریب؛ آرمانی، اخلاقی، همدلانه و خوشایند بوده است، اما موضع فیلم؛ تقابلی، توصیفی، تاریک و دور بوده است.