مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
رفتاری
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه تعیین رابطه نظام های مغزی-رفتاری و برخی عوامل جمعیت شناختی با ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی بود.
روش: روش پژوهش از نوع پس رویدادی و جامعه آماری حدود 360 نفر از بیماران قلبی- عروقی 20 تا 40 ساله بیمارستان شهید مدنی شهر تبریز بود. نمونه آماری پژوهش شامل 122 نفر که 62 نفر از آن ها سالم و 60 نفر بیمار قلبی بودند، که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش مقیاس بازداری/ فعال سازی رفتاری کارور و وایت (1994) و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته بود.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده عدم تفاوت بین افراد سالم و بیمار در نظام فعال سازی رفتاری، و تفاوت آن ها در نظام بازداری رفتاری بود. به علاوه نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که جنس اثر معناداری در هیچ یک از نظام های مغزی- رفتاری ندارد. نتایج رگرسیون لوجستیک نشان داد که وزن و سن می توانند پیش بینی کننده بیماری قلبی باشند و همچنین احتمال ابتلا به بیماری قلبی در مردان بیشتر از زنان است.
نتیجه گیری: با توجه به این که ممکن است افراد سالم و بیمار در نظام بازداری رفتاری تفاوت داشته باشند، از فعالیت سیستم بازداری رفتاری می توان به عنوان مولفه مناسبی در تحلیل روان شناختی بروز بیماری های قلبی- عروقی سود جست. پیشنهاد می شود با شناسایی نوع نظام های مغزی-رفتاری به ویژه نظام بازداری رفتاری افراد و آگاهی آن ها نسبت به این نوع ویژگی، آن ها را در جهت بهبود سبک زندگیشان سوق داد و بدین وسیله بروز بیماری های قلبی- عروقی را در آن ها کاهش داد.
مقایسه ی فعالیت سیستم های مغزی رفتاری وابستگان به مت آمفتامین با افراد بهنجار؛ بر اساس نظریه ی تجدیدنظر شده ی حساسیت به تقویت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعهی حاضر، مقایسهی سه سیستم تجدیدنظرشده (فعالساز رفتاری، بازداری رفتاری و جنگ/گریز/انجماد) نظریهی حساسیت به تقویت در بیماران وابسته به متآمفتامین با افراد بهنجار بود.
روشکار: این پژوهش علیمقایسهای در شش ماه اول سال 1390 انجام شد. جامعهی مورد مطالعه، مردان وابسته به متآمفتامین فاقد اختلال سایکوتیک همراه و یا اختلالات بارز محور دو شهر مشهد بودند. از این بین، تعداد 25 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند.
همچنین 25 نفر از بستگان نزدیک گروه وابسته به متآمفتامین که به لحاظ متغیرهای سن، جنسیت و تحصیلات با آنها همتا شده بودند به عنوان گروه بهنجار شرکت کردند. نمونهها با استفاده از مصاحبهی بالینی ساختاریافتهی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی،پرسشنامهی اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامهی 5 عاملی جکسون ارزیابی گردیدند. دادهها با آزمونهای کولموگروف-اسمیرنوف، مجذور خی و تی مستقل تحلیل شدند.
یافتهها:گروه وابسته به متآمفتامین نسبت به گروه بهنجار از حساسیت بیشتری در سیستمهای تجدیدنظرشدهی فعالسازی رفتار، بازداری رفتار، جنگ و انجماد برخوردار بودند (05/0>P) اما در سیستم تجدیدنظرشدهی گریز، تفاوت معناداری بین دو گروه دیده نشد (05/0<P).
نتیجهگیری: الگوی شخصیتی بیماران وابسته به متآمفتامین با افراد بهنجار متفاوت میباشد. این افراد از یک سو به دلیل حساسیت بالای سیستم بازداری رفتار و از سوی دیگر به دلیل حساسیت بالای سیستم فعالساز رفتاری، در شرایطی با احتمال تنبیه از قبیل مقایسه شدن در موقعیتهای اجتماعی و همچنین گرایش به تقویت و پاداش از حساسیت بالایی برخوردارند.
اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری تنظیم هیجان بر بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان مبتلا به صرع(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی مداخله شناختی رفتاری تنظیم هیجان بر بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان مبتلا به صرع انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دختران نوجوان مبتلا به صرع 14 تا 20 ساله شهر اصفهان در سال 1390 بود.
مواد و روش ها: به منظور انجام این پژوهش30 نفر دختر 14 تا 20 ساله از میان جامعه مصروعین به شیوه در دسترس، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. روش پژوهش نیمه تجربی بود. مداخله شناختی رفتاری تنظیم هیجان بر اساس دستورالعملی از دانشگاه بوستون ومتناسب سازی با شرایط فرهنگی، به مدت 12 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارایه نشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه بهزیستی روان شناختیpsychological Well-Being (Ryff) questionnaire) و پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی محقق(researcher-made questionnaire.) ساخته بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:نتایج این پژوهش نشان داد که مداخله روش تنظیم هیجان در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پیش آزمون- پس آزمون (048/0>p) و پیش آزمون- پی گیری (019/0>p) بر افزایش بهزیستی روان شناختی دختران مصروع مؤثربود هم چنین، میانگین نمره پذیرش خود (049/0>p)، در مرحله پس آزمون وخرده مقیاس های روابط مثبت (045/0>p)، پذیرش خود (049/0>p)، زندگی هدفمند (046/0p<)، در مرحله پی گیری افزایش معنی داری پیدا کرده است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دادکه مداخله شناختی رفتاری تنظیم هیجان بر افزایش بهزیستی روان شناختی دختران مصروع مؤثر است. هم چنین اثر درمان در زمان پی گیری ماندگار بود.
اثربخشی مددکاری گروهی در توسعه مهارت های مقابله ای و پیشگیری از عود در افراد معتاد
حوزه های تخصصی:
مددکاری گروهی از جمله روش های مؤثر و کارآمد برای درمان اختلالات و بیماری هایی نظیر اعتیاد به شمار می رود.
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مددکاری گروهی به شیوه شناختی رفتاری بر توسعه مهارت های مقابله ای و پیشگیری از عود در افراد معتاد می باشد.
تحقیق حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی است و در جمله تحقیقات تجربی قرار می گیرد. تعداد 30 نفر از معتادانی که در مرکز خود معرفِ بهزیستی شهر تهران دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان مددکاری گروهی به شیوه شناختی رفتاری قرار گرفتند و گروه گواه درمان خاصی دریافت نکردند. همه شرکت کنندگان در پژوهش، در آغاز پژوهش و دو ماه پس از پایان درمان، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای کارور را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها روش های آمار توصیفی، آزمون خی دو و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر به کار برده شدند.
نتایج آزمون خی دو گویای معنادار بودن تفاوت دو گروه از لحاظ میزان عود بود (01/0 P<). آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر بین دو گروه از نظر میزان بهره گیری از راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و اثر تعاملی سبک مقابله ای مسئله مدار در مرحله پس از آزمون تفاوت معنادار نشان داد (001/0 P<).
درمان مددکاری گروهی به شیوه شناختی رفتاری در توسعه سبک های مقابله ای و پیشگیری از عود افراد معتاد مؤثر است.
ماکیان داری و ارتباط آن با نهادهای اجتماعی در جامعه روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر گزارشی از پژوهشی میدانی در جامعه روستایی گیلان است که به توصیف فرهنگ ماکیان داری می پردازد و نشان می دهد که ماکیان داری با نهادهای اجتماعی (خانواده و ازدواج، مذهب، حقوق و اقتصاد) ارتباط دارد و در آیینه فولکلور و سنت های شفاهی بازتاب وسیعی داشته است. حجم وسیع اطلاعات بازیافته از سنت های شفاهی روستاییان گیلانی، که شامل سنت های گفتاری، سنت های مادی و سنت های رفتاری است، اهمیت این سنت ها را در اندیشه و پیشه و فرهنگ مردم این منطقه نماین می کند؛ تاآنجاکه می توانیم حوزه فرهنگی گیلان زمین را ""حوزه تمدن مرغ و تخم مرغ"" بنامیم. این پژوهش از روش های انسان شناختی (مشاهده همراه با مشارکت، مصاحبه، مطالعه اسنادی و...) سود جسته است.
تأثیر شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در سازش یافتگی زوجی و احساس های مثبت زوجین
حوزه های تخصصی:
سال های اخیر به دلیل نرخ بالای طلاق در کشور رسیدگی به بهبود رابطه زوجین برجسته شده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در سازش یافتگی زوجی و احساس های مثبت زوجین انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش همه زوجین شهر شیراز سال 95-1394 بود. شمار 28 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شده و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (28 نفر در دو گروه هفت زوجی). اعضای گروه های آزمایش در هفت نشست هفتگی 120دقیقه ای در سالن هتل ستارگان شیراز شرکت کردند. برای گردآوری داده ها سنجه سازش یافتگی زناشویی۱۹۷۶ و پرسشنامه احساس های مثبت درباره به همسر الری، فینچام و ترکویتز (1983) به کاربرده شد. برآیندهای تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در افزایش سازش یافتگی زناشویی (P<0/008 ,F=7/564) و بر افزایش نگرش مثبت به همسر(P<0/001 ,F=20/242) کارآمد بوده است. ازاین رو آموزش های مبتنی بر دیدگاه گاتمن می تواند برای افزایش سازش یافتگی زناشویی و ایجاد احساس مثبت آن ها به یکدیگر و کاهش بی ثباتی پیوند زناشویی و جلوگیری از رخداد طلاق کارساز تلقی گردد.
اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد شناختی-رفتاری و طرحواره درمانی بر سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر مشاوره گروهی شناختی -رفتاری و مشاوره گروهی مبتنی بر طرحواره بر سبک های دلبستگی دانشجویان بود. پژوهش حاضر یک پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشگاه تهران در سال 92-93 بود. 27 نفر از آنان به صورت نمونه-گیری هدفمند انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی در گروه های مشاوره ی شناختی- رفتاری، طرحواره درمانی و گروه کنترل قرار گرفتند. افراد نمونه به مقیاس دلبستگی بزرگسال پاسخ دادند. داده ها با کمک تحلیل کواریانس (مانکوا) چند متغیری تحلیل شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معناداری در دو گروه شناختی-رفتاری و مشاوره گروهی مبتنی بر طرحواره در مقایسه با گروه کنترل به لحاظ سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی وجود داشت. امّا مقایسه سبک دلبستگی دوسوگرا در بین سه گروه نشان داد که تنها بین دو گروه طرحواره درمانی و گروه کنترل از نظر آماری معنادار بود. مشاوره گروهی شناختی-رفتاری بر کاهش دلبستگی اجتنابی و افزایش دلبستگی ایمن و مشاوره گروهی مبتنی بر طرحواره گروهی بر کاهش دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا و دلبستگی اجتنابی و افزایش دلبستگی ایمن، به طور معناداری اثر داشتند. این یافته دال بر امکان تغییرپذیری سبک دلبستگی ناایمن بوده و متخصصان می توانند از این دو نوع مداخله جهت اصلاح سبک دلبستگی دانشجویان دختر استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی – رفتاری و فراشناختی بر وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و فراشناختی بر وسواس فکری-عملی انجام شد. مطالعه حاضر از طرح های نیمه آزمایشی با مدل پیش آزمون-پس آزمون و دارای دو گروه آزمایشی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد (20-30 سال) دانشگاه علم و صنعت ایران در سال تحصیلی 94-93 بود. نمونه گیری اولیه به صورت داوطلبانه توسط فراخوان اجرای پژوهش انجام شد و افراد پرسشنامه پادوا (Padua) ساناویو را تکمیل نمودند؛ سپس از میان آن ها 12 نفر مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی که به تأیید روانشناس بالینی (براساس ملاک های تشخیصی DSM5) نیز رسیده بودند به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی شناختی رفتاری (6=n) و فراشناختی (6=n) به طور تصادفی قرار گرفتند. سپس مداخلات شناختی-رفتاری و فراشناختی هر یک به مدت ده جلسه دو ساعته اجرا شدند. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (ANOVA) و آزمون تحلیل واریانس آمیخته (Mixed-ANOVA) استفاده شد. هر دو روش درمانی فراشناختی و شناختی-رفتاری در کاهش نشانه های وسواس فکری-عملی در پایان درمان و بعد از پیگیری یک ماهه مؤثر واقع شدند. همچنین اثربخشی هر دو گروه شناختی-رفتاری و فراشناختی در وسواس فکری-عملی در پایان درمان و بعد از پیگیری یک ماهه تفاوت معنی داری ندارند. بنابراین درمان فراشناختی به عنوان درمان جدیدتر در حوزه روانشناختی به اندازه درمان شناختی-رفتاری در کاهش نشانه های وسواس فکری-عملی و زیرشاخه های آن مؤثر است و می توان به عنوان درمان جایگزین از آن استفاده کرد.
هم سنجی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری با معنا درمانی بر بی رمقی زناشویی، رضایت زناشویی و بی آلایشی زوجین
حوزه های تخصصی:
پایداری و سلامت رابطه میان زن و شوهر بر سلامت خانواده مؤثر است و رابطه زناشویی بنیاد محوری نظام خانواده است. هدف پژوهش، هم سنجی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و معنا درمانی بر بی رمقی زناشویی، رضایت زناشویی و بی آلایشی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس-آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره «سنجش و دانش» و «روزنه امید رشت»، سال 1395 بودند. 48 نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 16 نفر) و یک گروه گواه (16 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش، هشت نشست درمانی را به صورت هفتگی برای زمانی برابر 70 دقیقه (معنا درمانی) و 90 دقیقه (شناختی-رفتاری) دریافت کردند. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه رضایت زناشویی کانزاس (1986)، پرسشنامه بی رمقی زناشویی پاینز (1996) و سنجه بی آلایشی زناشویی واکر و تامسون (1983) بود. یافته های برآمده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد رویکردهای درمانی روی بی رمقی زناشویی و مؤلفه های آن (01/0 P،55/18 F=)، رضایت زناشویی (01/0 P،28/7 F=) و بی آلایشی زناشویی (01/0 P،17/14 F=) تأثیر دارد. برآیندهای تحلیل آزمون تعقیبی نشانگر این است که تفاوت معنی داری میان دو گروه معنا درمانی و شناختی رفتاری در خرده مؤلفه های خستگی هیجانی و روانی (1/1d=-،57/2-d=، 05/0P>) وجود ندارد. میانگین بی رمقی زناشویی و خستگی جسمی (05/0 P، 98/5-d=،96/8-d=)، در میان دو گروه معنا درمانی و شناختی-رفتاری تفاوت معنی داری مشاهده شد. فراخور برآیندها، دو رویکرد از راه به کارگیری فن های بازسازی شناختی و معنا بخشی، تغییراتی در بی رمقی و رضایت و بی آلایشی زناشویی ایجاد کردند میان اثربخشی این دو روش درمانی تفاوت معنیداری وجود نداشت. ازاین رو برآیند این پژوهش، حمایتی تجربی برای هر دو درمان در راستای بهبود رابطه زناشویی فراهم می کند.
فراهم سازی ارزیابی تراز خودتنظیمی زناشویی در جامعه ایرانی: آزمون پایایی، روایی و ساختار عاملی نسخه ایرانی سنجه خودتنظیمی رفتاری برای روابط کارآمد در زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زوجینی که از خودتنظیمی ارتباطی استفاده می نمایند، در سنجش با دیگران روابط شاد و باثبات تری دارند، چه نقش این مؤلفه بسیار برجسته تر از مهارت های ارتباطی دیگر است. هدف پژوهش آزمودن روایی، پایایی و ساختار عاملی سنجه «خودتنظیمی رفتاری برای روابط کارآمد» و بررسی همبستگی آن با کیفیت روابط زوجین در نمونه ایرانی بود.جامعه آماری پژوهش همه زوجین ساکن شهر سنندج است که فرزند آن ها در سال تحصیلی 94 -95 در مدارس مقطع دبستان مشغول به تحصیل بودند. با به کار بردن روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 832 نفر (416 زوج) از میان والدینی که حاضر به همکاری شدند انتخاب شد. نخست سنجه به زبان فارسی برگردانده شد، برای به دست آوردن تصویر دقیق یک بررسی راهنما روی 40 زوج از جامعه پژوهش اجرا شد. در این بررسی تراز آلفای کرونباخ دو عامل سنجه (خود نظم بخشی ارتباطی و تکاپوی ارتباطی) به ترتیب 70/0 و 71/0 به دست آمد. در گام های گردآوری داده ها ابزارهای سنجه خودتنظیمی رفتاری برای روابط کارآمد، سنجه سازش یافتگی زوجی لاک والاس، آزمون اصلاح شده سازش یافتگی زناشویی و پرسشنامه سبک های عاطفی هافمن به کار گرفته شد. با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مدل دوعاملی (خودتنظیمی ارتباطی و تکاپوی ارتباطی) سنجه همانند با ساختار عاملی پیشنهادشده از سوی سازندگان آزمون، تأیید شد. تراز همسانی درونی به دست آمده از عامل خودتنظیمی ارتباطی و عامل تکاپوی ارتباطی با روش آلفای کرونباخ، گاتمن و دونیمه سازی اسپیرمن-براون نشانگر بسندگی آن برای سطوح عامل های یک سنجه بود. برای بررسی بارهای عاملی به تفکیک دو جنس و بررسی ارتباط ابعاد خودتنظیمی ارتباطی میان زوجین مدل ساختاری به کار گرفته شد. برآیندها نشان داد که همبستگی مثبت و معنی دار میان ابعاد خودتنظیمی رفتاری با ابعاد کیفیت ارتباط و سازش یافتگی زوجی وجود دارد (p<0/01). برآیندهای پژوهش پایستگی ساختار عاملی و روایی و پایایی سنجه را برای ارزیابی خودتنظیمی زناشویی در زوجین ایرانی نشان می دهد.
فراتحلیل مقایسه اثربخشی درمان مواجهه و پیشگیری از پاسخ، درمان شناختی-رفتاری و درمان های موج سوم رفتاری در اختلال وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مواجهه و پیشگیری از پاسخ، درمان شناختی-رفتاری و درمان های موج سوم رفتاری بر اختلال وسواسی-اجباری در جامعه ایرانی بود. روش: روش پژوهش فراتحلیل و جامعه آماری شامل پژوهش های انجام شده در ایران بین سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۶ به تعداد ۵۸ پژوهش بود که از میان آن ها ۳۴ پژوهش با توجه به ملاک های ورود و خروج به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در نهایت ۱۳ اندازه اثر برای درمان مواجهه و پیشگیری از پاسخ، ۱۹ اندازه اثر برای درمان شناختی-رفتاری و ۱۲ اندازه اثر برای درمان های موج سوم رفتاری گزارش شد. مقیاس اندازه اثر تفاوت میانگین معیار بود و تحلیل آماری با نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شیوه های مداخله ای مواجهه و پیشگیری از پاسخ (۸۱۵/۱ =d، ۰۵/۰ =P)، شناختی-رفتاری (۵۴۲/۱ =d، ۰۵/۰ =P) و موج سوم رفتاری (۶۸۸/۱ =d، ۰۵/۰ =P) در درمان اختلال وسواسی-اجباری مؤثر بوده اند. بررسی متغیر نوع درمان، به عنوان متغیر تعدیل کننده نشان داد که تفاوت بین درمان های مورد استفاده در پژوهش معنا دار نیست. نتیجه گیری: بر اساس یافته های فراتحلیل حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که مهم ترین فرایند درمانی در درمان اختلال وسواسی-اجباری، مواجهه است که جزء مؤلفه اساسی هر سه رویکرد درمانی محسوب می شود و احتمالاً اضافه کردن مؤلفه های شناختی، ذهن آگاهی و پذیرش خیلی به تقویت اثربخشی درمان رفتاری مبتنی بر مواجهه و پیشگیری از پاسخ در درمان بیماران ایرانی دچار اختلال وسواسی-اجباری منجر نمی شود.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ساختار انگیزشی در نوجوانان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ساختار انگیزشی در نوجوانان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری تمام نوجوانان دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه دوم مناطق 22 گانه تهران به تعداد 177000 نفر در سال تحصیلی 96-1395 بود که از میان آن ها بنا بر پیشنهاد کورمی و لی (2016)، 426 نفر به روش نمونه برداری چند مرحله ای انتخاب شد. در مرحله اول سه جهت شمال، مرکز و جنوب نقشه تهران، در مرحله دوم سه منطقه 1، 5 و 18 و در مرحله آخر از هر منطقه به طور تصادفی دبیرستان های شهید مطهری و سمیه از منطقه 1، شهید عموییان و آیین تربیت از منطقه 5 و شهید موفقیان و فرزانگان از منطقه 18 انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه اهداف فردی کاکس و کلینگر (2004) بود. پس از حذف 6 پرسشنامه مخدوش و 2 داده پرت، داده های 418 دانش آموز با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های برازش تحلیل عاملی تأییدی به استثنای شاخص χ 2 که برابر با58/357 و در سطح 001/0 معنادار بود؛ از الگوی دو مؤلفه ای ساختار انگیزشی انطباقی و غیرانطباقی حمایت می کنند و ضریب آلفای کرونباخ برای ساختار انگیزشی انطباقی و غیرانطباقی به ترتیب برابر 73/0 و 77/0 بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش مقیاس ساختار انگیزشی دارای روایی و اعتبار مناسب است و می توان از آن برای سنجش ساختار انگیزشی نوجوانان دختر و پسر و نیز پیشگیری و تشخیص آسیب های شناختی، هیجانی و رفتاری آن ها در مدارس استفاده کرد.
اثربخشی مقابله درمانگری مادران بر مشکلات عاطفی–رفتاری و رفتار جامعه پسند کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی برنامه مقابله درمانگری مادران بر مشکلات عاطفی-رفتاری و رفتار جامعه پسند کودکان 3 تا 6 ساله شان بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شش ماهه و جامعه آماری 769 کودک در مهدکودک های خصوصی بهاران، شایستگان، گل های امید، مادر و فرشته زیر نظر سازمان بهزیستی شهر شاهین دژ در پاییز 1393-1392 بود. از میان آن ها 60 کودک که دارای ملاک های مشکلات عاطفی-رفتاری بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان گودمن (2001) و 12 جلسه مداخله مبتنی بر مقابله درمانگری آقایوسفی (1380) بود که هفته ای سه بار، هرجلسه 90 دقیقه در مورد مادران اجرا شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مقابله درمانگری میانگین نمره های مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان گروه آزمایش را کاهش (91/495 = F، 001/ 0 P < ) و میانگین نمره های رفتار جامعه پسند آن ها را افزایش (44/131 = F ، 0001/0P < ) و نتیجه درمان در مرحله پیگیری پایدار مانده است (945/0 = F ، 0001/0P < ). نتیجه گیری: می توان برنامه مقابله درمانگری را روش موثری دانست که با بهبود مهارت های مقابله ای و کاهش تنیدگی والدین و مربیان، منجر به کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری و نیز بهبود رفتار جامعه پسندکودکان شود.
عارضه یابی و طراحی مدل بهینه مدیریت استعداد در میان مدرسین دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش عارضه یابی و شناخت فاصله وضع موجود ومطلوب و طراحی مدل مدیریت استعداد در میان مدرسین دانشگاه آزاد اسلامی می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مدرسان دانشگاه آزاد واحد های تهران هستند. ابزارگردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بوده است، که پس از تایید روایی محتوایی آن، پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ ۹۲ ٪ محاسبه شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تحلیل عاملی تاییدی و تکنیک مدل یابی معادله ساختاری [1] با نرم افزار آماری لیزرل انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد براساس سنجش شاخص ها و مولفه های مدیریت استعداد که براساس مدل عارضه یابی سه شاخگی در ابعاد ساختاری، زمینه ای و محتوایی، بین وضع مطلوب و وضع موجود مدیریت استعداد فاصله وجوددارد، که در پایان پژوهش براساس نتایج به دست آمده راهکارها و مدل بهینه عارضه یابی آن جهت بهبود مدیریت استعداد در مولفه های شرایط استخدامی، جایگاه سرمایه انسانی متخصص، زیرساخت های علمی، زیرساخت های الکترونیک و فناوری، بسترهای قانونی وحقوقی، شرایط فرهنگی، پذیرش و حمایت مدیران، پذیرش و حمایت مدرسین توسط مدل نهایی حاصل از نتایج حاصل گردید. مدل تحقیق حاضر و نتایج آن که نشان دهنده مولفه های عارضه یابی مدیریت استعداد است، می تواند در راستای سیاست گذاری ها وتصمیمات مدیران در راستای ضرورت توجه بیشتر به مدیریت استعدادها، تدوین برنامه های راهبردی و آموزشی سازمان ها و توسعه منابع انسانی کاربردی باشد. همچنین، در شبکه روابط قرادادی نیز مرکزیت درجه رابطه مستقیم و مرکزیت بردارویژه رابطه معکوس با کارایی دارد.
ارائه الگوی ارتقای بهره وری آموزش منابع انسانی در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش ارائه الگوی ارتقاء آموزش بهره وری منابع انسانی در دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. روش پژوهش آمیخته ( کیفی و کمی) از نوع اکتشافی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران (6585 نفر ) تشکیل دادند. برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایی و با استفاده از فرمول تخمین نمونه کوکران 373 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه در سه بعد آموزشی، سیاستگذاری و رفتاری صورت گرفته بود که به ترتیب با ضریب آلفای کرونباخ 85 %، 87 % و 83 % به دست آمده و روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان تایید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی استفاده از روش کدگذاری نظری صورت گرفته بود. برای تحلیل داده های کمی از نرم افزار آماری SPSS و نرم افزار مدل سازی LISREL در قالب توصیف و تحلیل صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که یافته های بدست آمده در بعد آموزشی، سیاست گذاری و رفتاری در بهره وری فرآیند آموزش در دانشگاه آزاد اثرگذار هستند. لذا با توجه به اثرگذاری ابعاد فوق الگویی جدیدی در بهره وری آموزش منابع انسانی در دانشگاه آزاد اسلامی پیشنهاد شده است.
مقایسه اثربخشی حساسیت زدایی حرکت چشم و بازپردازش، درمان شناختی- رفتاری و فن رهاسازی هیجانی در کاهش اضطراب بیماران دچار اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین و مقایسه اثربخشی سه روش حساسیت زدایی حرکت چشم و بازپردازش، شناختی-رفتاری و رهاسازی هیجانی در کاهش اضطراب بیماران دچار اختلال استرس پس از سانحه بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با سه گروه آزمایش، یک گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 486 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان اعصاب و روان نوریه کرمان در سال 1397 بود. با روش نمونه گیری هدفمند 60 مرد انتخاب و در چهار گروه 15 نفری گمارش تصادفی شد. گروه 1 در 6 جلسه 45 دقیقه ای انفرادی حساسیت زدایی با حرکت چشم و بازپردازش شاپیرو (2014) را، گروه 2 در 6 جلسه 1 ساعته گروهی درمان شناختی-رفتاری داگاس و رابیچوود (2007) را و گروه 3 در 6 جلسه 1 ساعته انفرادی فن رهاسازی هیجانی چورچ (2014) را دریافت و هر چهار در سه مرحله سیاهه اضطراب اشپیلبرگر، کروسوچ، لاشن، وَگ و جاکوبز (1983) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در سطح 99 درصد اطمینان در گروه 1 اضطراب حالت (36/42 =F،) و صفت (66/12 =F)، در گروه 2 اضطراب حالت (38/5 =F،) و صفت (30/11 =F) و در گروه 3 اضطراب حالت (23/15 =F) و صفت (50/18 =F) کاهش یافته و این تأثیر در پیگیری پایدار مانده و از بین سه روش فقط درمان حساسیت زدایی منظم حرکت های چشم و بازپردازش در اضطراب حالت مؤثرتر از دو مداخله دیگر است (015/0=P). نتیجه گیری: از آنجا که هر سه روش با تأتیر بر افکار غیرمنطقی و رهاسازی هیجان ها منجر به بهبود راهبردهای رفتاری شدند؛ بنابراین روش هایی موثری برای کاهش اضطراب افراد دچار استرس پس از سانحه محسوب می شوند.
بررسی رابطه بین احساس حق به شهر و قانون گرایی (مورد مطالعه: شهروندان 18 سال به بالای شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
33 - 56
حوزه های تخصصی:
حق به شهر علاوه بر اینکه عضویت فعال شهری همراه با حقوق و تعهدات همگانی است شهر را مهم ترین لایه تصمیم سازی و سیاست گذاری معرفی می کند که با به رسمیت شناختن شهر به مثابه مکانی برای باز تولید روابط اجتماعی وقدرت ، حق تملک فضا وحق مشارکت شهروندان را در شکل دهی به زندگی روزمره شهری مورد تاکید قرار می دهد و از این رو حق به شهر از بحث بر انگیزترین مباحث شهری و یکی از ملزومات زندگی شهری به حساب می آید. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین احساس حق به شهر و قانون گرایی می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ روش اجرا، پیمایشی و از نظر زمان پژوهش، مقطعی، به لحاظ ماهیت، کاربردی و به لحاظ وسعت پهنانگر است. جامعه آماری پژوهش حاضر 411051 نفر از شهروندان 18 سال به بالای شهر یزد در سال1397 بوده اند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 365 نفر از آنان با روش نمونه گیری سه مرحله ای مورد بررسی قرار گرفت. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق، صوری و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از این است که احساس حق به شهر و قانون گرایی در بین شهروندان یزدی از حد متوسط پایین تر بوده و بین احساس حق به شهر و قانون گرایی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین با توجه به مدل رگرسیون، متغیر های مستقل 20 درصد از واریانس قانون گرایی را تبیین می کنند.
مروری بر مدل های سبب شناسی بی خوابی از دیدگاه شناختی- رفتاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بی خوابی یک مشکل بهداشتی رایج است که با دشواری در شروع خواب، تداوم خواب یا بیداری زودهنگام از خواب مشخص می شود. در مقایسه با سایر اختلالات خواب، پژوهش در زمینه سبب شناسی بی خوابی در مراحل اولیه آن است. هدف پژوهش حاضر، مرور اجمالی بر مهم ترین مدل های شناختی و رفتاری بی خوابی و تلویحات درمانی آن ها است. یافته ها: مدل های شناختی و رفتاری متعدد بی خوابی، گرایش به تمرکز بر جنبه های متفاوتی به عنوان نقطه شروع این فرآیند دارند. هرچند که هر مدل، جنبه منحصربه فردی از بی خوابی را فراهم می سازد ، این مدل ها بهتر است به عنوان مدل های مکمل تا مدل هایی که متقابلاً مجزا هستند، در نظر گرفته شوند. این مدل ها می توانند به عنوان راهنمایی جهت طرح ریزی درمان های مؤثر بی خوابی مزمن استفاده شود. نتیجه گیری: هرچند مدل های متفاوت بی خوابی، درک بهتری از ماهیت پیچیده و چندبعدی این اختلال ارائه می کنند، هر یک از آن ها نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند. یک مدل جامع، جهت یکپارچه سازی مؤلفه های اساسی مدل های موجود موردنیاز می باشد.
تاثیر درمان شناختی - رفتاری به واسطه اینترنت بر کاهش اضطراب کرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر درمان شناختی- رفتاری به واسطه اینترنت بر کاهش اضطراب کرونا در کارکنان مراقبت های بهداشتی و درمانی می باشد. طرح پژوهش، طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل: تمامی کارکنان مراکز بهداشتی و درمانی شهری و روستایی و هم چنین کارکنان بیمارستان های شهرستان پارس آباد در فروردین ماه 1399 بود (851N=). 20 نفر با نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش، درمان شناختی - رفتاری را در 6 جلسه به مدت 90 دقیقه و به واسطه اینترنت دریافت کردند ولی گروه کنترل هیچ مداخل های را دریافت نکرد. قبل و بعد از درمان، پرسش نامه اضطراب کرونا از طریق ایمیل برای اعضای دو گروه اجرا شد. برای تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه، آزمون تحلیل کواریانس و نرم افزار 20-SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون، تفاوت معناداری وجود دارد و درمان شناختی - رفتاری به واسطه اینترنت ، موجب کاهش اضطراب کرونا در کارکنان مراقبت های بهداشتی و درمانی شده است (05/0>P) بنابراین پژوهش حاضر نشان می دهد که درمان شناختی -رفتاری به واسطه اینترنت، در بهبود علائم اضطراب کرونا مؤثر می باشد.