مطالب مرتبط با کلیدواژه

بی رمقی


۱.

پیش بینی بی رمقی زناشویی زوجین خواهان جدایی با آگاهی از شناسه های جمعیت شناختی، ذهن تمام عیار و تاب آوری هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری جمعیت شناختی جدایی بی رمقی ذهن تمام عیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۷ تعداد دانلود : ۱۲۶۷
بی رمقی پیامد درگیری طولانی مدت در موقعیت هایی است که مستلزم نیروی بدنی، روانی و اجتماعی بیش ازاندازه است. پژوهش با هدف بررسی نقش پیش بین شناسه های جمعیت شناختی، ذهن تمام عیار و تاب آوری هیجانی در بی رمقی زناشویی زوجین خواهان جدایی انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی است. تعداد 140 نفر (70 نفر زن و 70 نفر مرد) از زوجین خواهان جدایی مراجعه کننده به دادگستری شهرستان خوی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سنجه تاب آوری هیجانی کانر و دیویدسون (2003) پرسشنامه پنج وجهی ذهن تمام عیار بائر، اسمیت و آلن (2006) و سیاهه بی رمقی زناشویی پاینز (1996) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی انجام شد. یافته ها نشان داد با مهار اثرات متغیرهای جمعیت شناختی، متغیرهای ذهن تمام عیار (01/0 p=و 10/0-=β) و تاب آوری هیجانی (04/0 p= و 14/0-=β) قادر به پیش بینی بی رمقی زناشویی زوجین خواهان جدایی بود. بر پایه این یافته ها می توان نتیجه گرفت که گریز پیاپی از تجربه رخدادهای تنش زای رابطه و توان اندک این زوجین در بازسازی رابطه، زمینه بی رمقی آن ها را فراهم می آورد.
۲.

هم سنجی تأثیر شرکت زوجین در نشست های روان- آموزشی طرح واره درمانی با درمانگری پذیرش و تعهد در بی رمقی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعهد پذیرش خستگی زوج طرح واره بی رمقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۳ تعداد دانلود : ۸۴۵
افزایش تراز بی رمقی زناشویی به تدریج مایه درگیر شدن زوج ها در رابطه پرتنش و ناکام کننده و سرانجام سستی پیوند زناشویی می گردد. این پژوهش با هدف هم سنجی تأثیر شرکت زوج ها در نشست های روان- آموزشگری طرح واره درمانی با درمانگری پذیرش و تعهد بر بی رمقی زناشویی زوج ها انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون سه گروهی بود. جامعه آماری، شامل همه زوج ها درگیر در تعارض زناشویی بود که در سال 1395 به مناطق )5-1 شهر تهران مراجعه کرده بودند. از میان آن ها 120 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس 48 فرد (24 زوج و زوجه) دارای تراز نسبتاً بالاتر در سنجه بی رمقی زناشویی پاینز (1996) به تصادف در سه گروه، 16 نفری (هشت زوجی) گمارده شدند. دو گروه آزمایش و یک گروه گواه. دو گروه آزمایش جداگانه در 12 نشست هفتگی 90 دقیقه ای مداخله های پژوهش شرکت کردند و گروه گواه در این مدت در لیست انتظار ماندند. سنجه بی رمقی زناشویی پاینز  در همه مراحل ابزار گردآوری داده ها بود. برآیند تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت میان گروه ها معنی دار است (0/05P<، F=200/77=  ). افزون بر آن، برآیند آزمون توکی نشان داد طرح واره درمانی در هم سنجی با درمانگری پذیرش و تعهد در کاهش بی رمقی زناشویی و دو مؤلفه خستگی هیجانی و خستگی ذهنی کارسازتر بود (0/01≥P). برآیندهای این پژوهش نشان داد مداخله روان- آموزشگری طرح واره درمانی با ایجاد بینش زوج ها درباره علل پدیدایی شناخت، هیجان و رفتار میان فردی ناسازگار و چگونگی زدودن آن ها در کاهش بی رمقی زناشویی کارسازتر بود.
۳.

تأثیر شرکت در نشست های گروهی مشاوره تحلیل رفتار متقابل در بی رمقی، سازش یافتگی و بی آلایشی همسران

کلیدواژه‌ها: ارتباط متقابل بی آلایشی سازش یافتگی بی رمقی زوجین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۳۵۵
بی رمقی و نارضایتی از زندگی زناشویی و کاهش بی آلایشی به منزله تهدیدی جدی برای پایداری رابطه زوجین به شمار آورده می شود. هدف پژوهش بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط متقابل بر بی رمقی زناشویی و بی آلایشی زوجین است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری مورد نظر دربرگیرنده همه زوجین منطقه دو شهر تهران در سال 1395 بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. آزمودنی ها به ابزارهای بی رمقی زناشویی پاینز، 1996 سازش یافتگی زناشویی اسپانیر، 1976 و بی آلایشی زناشویی تامپسون و واکر، 1983 پاسخ دادند. مشاوره گروهی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل استیوارت و جونز (2011) طی 10 نشست 60 دقیقه ای و به صورت هفتگی در یکی از مراکز مشاوره شهر تهران اجرا شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس 22 انجام شد. بر اساس نتایج می توان گفت که میان گروه آزمایش و گواه در نمرات حاصل از بی آلایشی زناشویی (0001/0  P،35/34 F=)، بی رمقی زناشویی (0001/0  P،05/37 F=) و سازش یافتگی زناشویی (0001/0  P،55/121 F=) تفاوت وجود دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که رویکرد تحلیل ارتباط متقابل توانسته بی آلایشی و سازش یافتگی زناشویی زوج ها را افزایش و بی رمقی شان را کاهش دهد. آموزش تحلیل رفتار متقابل و تعمیم آن به دیگر سطوح زندگی زناشویی و اجتماعی موجب می شود زوج ها، در برابر دیگر مسائل زندگی و تعارضات دید بازتری پیدا کنند.
۴.

هم سنجی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری با معنا درمانی بر بی رمقی زناشویی، رضایت زناشویی و بی آلایشی زوجین

کلیدواژه‌ها: بی رمقی زناشویی بی آلایشی معنا شناختی رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۴ تعداد دانلود : ۴۰۳
پایداری و سلامت رابطه میان زن و شوهر بر سلامت خانواده مؤثر است و رابطه زناشویی بنیاد محوری نظام خانواده است. هدف پژوهش، هم سنجی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و معنا درمانی بر بی رمقی زناشویی، رضایت زناشویی و بی آلایشی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس-آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره «سنجش و دانش» و «روزنه امید رشت»، سال 1395 بودند. 48 نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 16 نفر) و یک گروه گواه (16 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش، هشت نشست درمانی را به صورت هفتگی برای زمانی برابر 70 دقیقه (معنا درمانی) و 90 دقیقه (شناختی-رفتاری) دریافت کردند. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه رضایت زناشویی کانزاس (1986)، پرسشنامه بی رمقی زناشویی پاینز (1996) و سنجه بی آلایشی زناشویی واکر و تامسون (1983) بود. یافته های برآمده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد رویکردهای درمانی روی بی رمقی زناشویی و مؤلفه های آن (01/0  P،55/18 F=)، رضایت زناشویی (01/0  P،28/7 F=) و بی آلایشی زناشویی (01/0  P،17/14 F=) تأثیر دارد. برآیندهای تحلیل آزمون تعقیبی نشانگر این است که تفاوت معنی داری میان دو گروه معنا درمانی و شناختی رفتاری در خرده مؤلفه های خستگی هیجانی و روانی (1/1d=-،57/2-d=، 05/0P>) وجود ندارد. میانگین بی رمقی زناشویی و خستگی جسمی (05/0  P، 98/5-d=،96/8-d=)، در میان دو گروه معنا درمانی و شناختی-رفتاری تفاوت معنی داری مشاهده شد. فراخور برآیندها، دو رویکرد از راه به کارگیری فن های بازسازی شناختی و معنا بخشی، تغییراتی در بی رمقی و رضایت و بی آلایشی زناشویی ایجاد کردند میان اثربخشی این دو روش درمانی تفاوت معنیداری وجود نداشت. ازاین رو برآیند این پژوهش، حمایتی تجربی برای هر دو درمان در راستای بهبود رابطه زناشویی فراهم می کند.