مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
بی آلایشی
حوزه های تخصصی:
دیده ناباروری همچون یک چالش و رویدادی تنش زا، زندگی زوجین را به گونه گسترده دستخوش آشفتگی ساخته و مشکلات و آسیب های بسیاری را برای آن ها به دنبال دارد؛ بر این اساس پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر زوج درمانی متمرکز بر هیجان در کیفیت رابطه، تعارض زناشویی و بی آلایشی زوجین نابارور انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری زوجین نابارور مراجعه کننده به درمانگاه های ویژه ناباروری «رویان» و «قفقاز» شهر اردبیل 1395 بود. آزمودنی ها 18 نفر از آن ها بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و هر یک همراه شوهر به صورت تصادفی در دو گروه 18 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند (دو گروه نه زوجی). گروه آزمایش در 10 نشست هفتگی 90 دقیقه ای زوج درمانی متمرکز بر هیجان شرکت کردند شرکت کردند و برای گروه گواه در آن هنگام مداخله ای صورت نگرفت. داده ها با استفاده از ابزارهای روان سنجی بی آلایشی واکر و تامپسون 1983، تعارض زناشویی جان بزرگی و اگاه هریس 2011 و کیفیت رابطه پیرس، ساراسون و ساراسون (1991) گردآوری شد. برآیندهای آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد زوج درمانی متمرکز بر هیجان در افزایش بی آلایشی ( P˂0/001 ,F= 45/01)، کاهش تعارض زناشویی(P˂0/001, F=7/24) و بهبود کیفیت رابطه زوجین ( F=0/8668,P˂0/001) موثر بود. ازاین رو می توان بیان کرد که به کار بستن این مداخله همچون راهکاری مؤثر برای کاهش آشفتگی ارتباط زوجین و بهبود رابطه زناشویی همسران نابارور در سایر شهرهای ایران قابل آزمودن است.
تأثیر شرکت در نشست های گروهی مشاوره تحلیل رفتار متقابل در بی رمقی، سازش یافتگی و بی آلایشی همسران
حوزه های تخصصی:
بی رمقی و نارضایتی از زندگی زناشویی و کاهش بی آلایشی به منزله تهدیدی جدی برای پایداری رابطه زوجین به شمار آورده می شود. هدف پژوهش بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط متقابل بر بی رمقی زناشویی و بی آلایشی زوجین است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری مورد نظر دربرگیرنده همه زوجین منطقه دو شهر تهران در سال 1395 بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. آزمودنی ها به ابزارهای بی رمقی زناشویی پاینز، 1996 سازش یافتگی زناشویی اسپانیر، 1976 و بی آلایشی زناشویی تامپسون و واکر، 1983 پاسخ دادند. مشاوره گروهی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل استیوارت و جونز (2011) طی 10 نشست 60 دقیقه ای و به صورت هفتگی در یکی از مراکز مشاوره شهر تهران اجرا شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس 22 انجام شد. بر اساس نتایج می توان گفت که میان گروه آزمایش و گواه در نمرات حاصل از بی آلایشی زناشویی (0001/0 P،35/34 F=)، بی رمقی زناشویی (0001/0 P،05/37 F=) و سازش یافتگی زناشویی (0001/0 P،55/121 F=) تفاوت وجود دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که رویکرد تحلیل ارتباط متقابل توانسته بی آلایشی و سازش یافتگی زناشویی زوج ها را افزایش و بی رمقی شان را کاهش دهد. آموزش تحلیل رفتار متقابل و تعمیم آن به دیگر سطوح زندگی زناشویی و اجتماعی موجب می شود زوج ها، در برابر دیگر مسائل زندگی و تعارضات دید بازتری پیدا کنند.
همبستگی بی آلایشی و خشنودی زناشویی با مؤلفه های خودآگاهی جنسی زوجین
حوزه های تخصصی:
به راستی یکی از ستون های پابرجای زندگی زناشویی ، داشتن یک ارتباط جنسی سالم است که کوچک ترین خللی دراین ارتباط پایه های زندگی مشترک را ویران می کند. پژوهش حاضر، بررسی پیش بینی خشنودی زناشویی و بی آلایشی بر پایه ابعاد خودآگاهی جنسی همسران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را همه مراجعین کلینیک پویش شیراز در زمستان 1395 تشکیل می دادند که از این میان تعداد (50 مرد و 50 زن) با به کارگیری روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، برای گردآوری داده ها، پرسشنامه خشنودی زناشویی ناتان و ایچ و همچنین پرسشنامه بی آلایشی واکر و تامپسون، ( 1983) و ابعاد خودآگاهی جنسی اسنل، فیشر و میلر (1991 ) اجرا شد. یافته ها نشان داد ابعاد خودآگاهی جنسی ( 58/ 12 F=)، ( 5/60 R=) با بی آلایشی رابطه معنی دار دارد و رویهمرفته 36 درصد از واریانس نمرات بی آلایشی زناشویی را تبیین می کند. همچنین، ابعد خودآگاهی جنسی ( 57/6 F=)، ( 048/0 R=)، با خرسندی زناشویی رابطه معنی دار دارد و 23 درصد از واریانس نمرات خرسندی زناشویی را تبیین می کند. از برآیندهای یافته های این پژوهش می توان در پیشگیری از تعارضات زناشویی استفاده کرد. چراکه برخورداری از آگاهی جنسی، روابط زوجین را صمیمانه تر می کند که برآمد آن کاهش مشکلات زناشویی و خرسندی زناشویی است.
هم سنجی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری با معنا درمانی بر بی رمقی زناشویی، رضایت زناشویی و بی آلایشی زوجین
حوزه های تخصصی:
پایداری و سلامت رابطه میان زن و شوهر بر سلامت خانواده مؤثر است و رابطه زناشویی بنیاد محوری نظام خانواده است. هدف پژوهش، هم سنجی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و معنا درمانی بر بی رمقی زناشویی، رضایت زناشویی و بی آلایشی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس-آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره «سنجش و دانش» و «روزنه امید رشت»، سال 1395 بودند. 48 نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 16 نفر) و یک گروه گواه (16 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش، هشت نشست درمانی را به صورت هفتگی برای زمانی برابر 70 دقیقه (معنا درمانی) و 90 دقیقه (شناختی-رفتاری) دریافت کردند. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه رضایت زناشویی کانزاس (1986)، پرسشنامه بی رمقی زناشویی پاینز (1996) و سنجه بی آلایشی زناشویی واکر و تامسون (1983) بود. یافته های برآمده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد رویکردهای درمانی روی بی رمقی زناشویی و مؤلفه های آن (01/0 P،55/18 F=)، رضایت زناشویی (01/0 P،28/7 F=) و بی آلایشی زناشویی (01/0 P،17/14 F=) تأثیر دارد. برآیندهای تحلیل آزمون تعقیبی نشانگر این است که تفاوت معنی داری میان دو گروه معنا درمانی و شناختی رفتاری در خرده مؤلفه های خستگی هیجانی و روانی (1/1d=-،57/2-d=، 05/0P>) وجود ندارد. میانگین بی رمقی زناشویی و خستگی جسمی (05/0 P، 98/5-d=،96/8-d=)، در میان دو گروه معنا درمانی و شناختی-رفتاری تفاوت معنی داری مشاهده شد. فراخور برآیندها، دو رویکرد از راه به کارگیری فن های بازسازی شناختی و معنا بخشی، تغییراتی در بی رمقی و رضایت و بی آلایشی زناشویی ایجاد کردند میان اثربخشی این دو روش درمانی تفاوت معنیداری وجود نداشت. ازاین رو برآیند این پژوهش، حمایتی تجربی برای هر دو درمان در راستای بهبود رابطه زناشویی فراهم می کند.
هم سنجی اثربخشی رویکرد خانواده درمانی بوئن و مدل مک مستر بر بی آلایشی، تنظیم شناختی هیجان و کارکرد خانواده در زوجین درخواست کننده طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف هم سنجی اثربخشی خانواده درمانی بوئن و مک مستر بر بی آلایشی، تنظیم شناختی هیجان و کارکرد خانواده در زوجین درخواست کننده طلاق صورت گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری دربرگیرنده همه زوجین درخواست کننده طلاق ارجاع داده شده از سوی دادگاه خانواده به مراکز مشاوره شهر رشت در سال 1396 بودند. از این جامعه 48 نفر از زوجین با داشتن ملاک های ورود به پژوهش، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در سه گروه 16 نفره قرار گرفتند؛ ولی به دلیل افت آزمودنی ها، تعداد نفرات هر گروه به 10 نفر رسید. دو رویکرد خانواده درمانی بوئن و مک مستر در گروه های آزمایش به مدت 8 نشست 2 ساعته اجرا شد و گروه گواه، درمانی دریافت نکرد. پس از پایان نشست ها، از هر سه گروه پس آزمون و پیگیری سه ماهه گرفته شد. ابزارهای مورداستفاده مقیاس بی آلایشی واکر و تامپسون، تنظیم هیجان شناختی گارنفسکی و سنجش کارکرد خانواده اپشتاین بودند. برآیندهای تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد خانواده درمانی بوئن و مک مستر بر بی آلایشی، تنظیم شناختی هیجان و کارکرد خانواده تأثیر معنی داری داشته است (001/0>P). همچنین، برآیندهای آزمون تعقیبی نشان داد میان اثربخشی رویکرد بوئن و مک مستر، بر بی آلایشی، تنظیم شناختی هیجان و کارکرد خانواده تفاوت معنی داری وجود ندارد. با توجه به یافته های پژوهش به مشاوران و روانشناسان پیشنهاد می شود متغیرهای بی آلایشی، تنظیم شناختی هیجان و کارکرد خانواده را در کار با زوجین درخواست کننده طلاق موردتوجه قرار دهند.
هم سنجی اثربخشی برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان بر تاب آوری، بی آلایشی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری مداخلات فراخور برای کاهش تعارضات زوجین اهمیت بسزایی دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر باهدف هم سنجی اثربخشی برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان بر تاب آوری، بی آلایشی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متأهل و متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان رشت صورت گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دربرگیرنده همه زوجین متأهل و متعارض ارجاع داده شده از سوی اداره بهزیستی به مراکز مشاوره شهرستان رشت در سال 1398 بودند. از این جامعه 36 نفر از زوجین با داشتن ملاک های ورود به پژوهش، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در سه گروه 12نفری قرار گرفتند؛ ولی به دلیل افت آزمودنی ها تعداد نفرات هر گروه به 10 نفر رسید. برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان در گروه های آموزش به مدت 8 جلسه 1 ساعته اجرا شد و گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. پس از پایان جلسات از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار های مورداستفاده مقیاس تاب آوری (Connor & Davidson, 2003)، مقیاس بی آلایشی زناشویی (Walker & Thompson, 1983) و پرسشنامه تنظیم شناختی (Garnefski, 2001) بودند. برای تجزیه تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان بر تاب آوری، بی آلایشی و تنظیم شناختی هیجان تأثیر معنی داری داشته است (P<0/05). همچنین نتایج نشان داد از میان دو مداخله برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان، برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار بر تاب آوری و بی آلایشی زوجین مؤثرتر از درمان متمرکز بر هیجان است. با توجه به یافته های پژوهش، به مشاوران و روان شناسان پیشنهاد می شود متغیر های تاب آوری، بی آلایشی و تنظیم شناختی هیجان را در کار با زوجین متعارض موردتوجه قرار دهند.