مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
آموزش الکترونیکی
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی چالش های آموزش در سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی دانشگاه تبریز از دیدگاه دانشجویان در شرایط کرونایی می باشد. روش ها: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش کلیه ی دانشجویان دانشگاه تبریز در نیمسال دوم سال تحصیلی ۱۳۹۹- ۱۴۰۰ بودند که 388 دانشجو با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه مورد تائید اساتید و متخصصان حوزه ی علوم تربیتی قرار گرفت. روایی سازه ی آن نیز از طریق تحلیل عاملی تاییدی تعیین شد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از آلفای کرونباخ (928/0) بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها: از دیدگاه دانشجویان، ابعاد پشتیبانی، نگرش و دسترسی به عنوان چالش های آموزش در سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی دانشگاه تبریز شناسایی شده اند. به لحاظ رتبه بندی، به ترتیب ابعاد؛ پشتیبانی، دسترسی، نگرش، تعامل، ارزشیابی و بازخورد، زیرساخت، شیوه ی ارائه ی محتوا، برنامه ریزی و مدیریت کلاس، محتوا و ویژگی های فردی مهم ترین چالش های آموزش در سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی از دیدگاه دانشجویان در شرایط کرونایی می باشند. نتیجه گیری: یافته ها بیانگر وجود چالش های آموزش در سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی دانشگاه تبریز می باشد که ضرورت دارد دانشگاه تبریز با تدابیری مانند تشکیل گروه های پشتیبان فنی، آموزشی و انسانی جهت ارائه ی کمک های لازم به دانشجویان در مواقع ضروری، تدارک برنامه هایی برای تغییر نگرش دانشجویان نسبت به آموزش الکترونیکی و تسهیل امکانات دسترسی دانشجویان به سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی در صدد اصلاح این موانع و چالش ها برآید.
بازنمایی آموزش الکترونیکی در استعاره های دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه استعاره های مفهومی شکل گرفته نزد دانشجویان درباره آموزش الکترونیکی است تا شناختی عمیق و چندجانبه درباره احساس دانشجویان در موقعیت ایجاد شده نسبت به آموزش الکترونیکی فراهم کند. به این منظور در این پژوهش کیفی، با 51 نفر از دانشجویان (42 نفر زن و 9 نفر مرد) رشته علوم تربیتی که در طول ترم تحصیلی 99-1398 به شیوه آموزش الکترونیکی در پردیس دانشگاه امام صادق (ع) و دانشگاه مازندران در حال تحصیل بودند، مصاحبه شد. سؤالات تنظیم شده از طریق پیام رسان ها در اختیار مشارکت کنندگان قرار می گرفت تا ایشان ادراک خود را نسبت به آموزش الکترونیکی قبل از این دوره و پس از ورود به این دوران بیان کنند و تجارب مثبت و منفی و استعاره های احتمالی شکل گرفته را بازگو نمایند. در نهایت از تحلیل و معنادهی به مفاهیم که گاه آشکار و گاه پنهان به استعاره ها اشاره کرده بودند، یافته ها استخراج شدند. یافته ها ده استعاره را نشان می دادند که در سه رویکرد مثبت، منفی و خنثی به آموزش الکترونیکی دسته بندی شدند.
شناسایی مؤلفه های اخلاق حرفه ای به منظور طراحی الگوی اخلاق حرفه ای در بستر یادگیری الکترونیکی و آموزش از راه دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های اخلاق حرفه ای در بستر یادگیری الکترونیکی و آموزش از راه دور و طراحی الگوی اخلاق حرفه ای انجام پذیرفته است. برای دست یابی به این هدف از روش آمیخته اکتشافی با تمرکز بر روش کیفی- کمی بهره گرفته شد. در بخش کیفی به منظور گردآوری داده از روش مصاحبه اکتشافی نیمه ساختاریافته و گروه کانونی استفاده شد و سپس در مرحله دوم از روش کمی به شیوه توصیفی _ تحلیلی و برای گردآوری داده های کمی، پرسش نامه محقق ساخته بهره گرفته شد. به منظور بررسی وضعیت موجود اخلاق حرفه ای در موسسه آموزش عالی البرز مؤلفه های شناسایی شده به صورت یک پرسش نامه محقق ساخته مورد نظر سنجی دانشجویان قرار گرفت . برای تحلیل پرسش نامه از آزمون تی تک نمونه ای با ارزش آزمون 5/3 استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل و مولفه های اخلاق حرفه ای با تی قابل مشاهده در جدول به طور معناداری بالاتر از میانگین مورد انتظار بوده است. از نظر سطح مطلوبیت ، مؤلفه های رفتاری و فرآیندی در سطح مطلوب و صرفاً مؤلفه تعامل اخلاق مدار در محیط یادگیری الکترونیکی مربوط به دستیاران آموزشی در سطح نسبتاً مطلوب از نظر دانشجویان ارزیابی شده است. با توجه به ارائه الگوی اولیه اخلاق حرفه ای مبتنی بر پیشینه تحقیق و مصاحبه با متخصصین آموزش الکترونیکی ، نتایج کیفی و کمی، الگوی مفهومی اخلاق حرفه ای به دست آمد.
ارزیابی ابعاد، عوامل و راهبردهای انگیزش دانشجویان در برنامه های تربیتی-آموزشی یک مرکز آموزش عالی نظامی (به تفکیک برنامه های حضوری، الکترونیکی و تلفیقی)
منبع:
دانشنامه تحول دیجیتال دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
32 - 54
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ابعاد، عوامل و راهبردهای انگیزشی متخذه برای پیشبرد بهینه برنامه های تربیتی-آموزشی دانشجویان یک مرکز آموزش عالی نظامی (به تفکیک برنامه های حضوری، الکترونیکی و تلفیقی) صورت گرفت. این پژوهش، از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی-پیمایشی انجام شد. حجم نمونه، شامل 226 دانشجوی مرکز آموزش عالی نظامی موردمطالعه است که به روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته در هفت عامل، دو بُعد و 52 راهبرد (با 17 راهبرد الکترونیکی) است؛ که روایی آن، به روش روایی محتوا و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، مطلوب ارزیابی شد. نحوه تحلیل داده ها، بهره مندی از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های t استودنت تک گروهی و فریدمن) است. نتایج نشان داد راهبردهای انگیزش برنامه های تربیتی-آموزشی مرکز آموزش عالی نظامی موردمطالعه بر اساس جدول استاندارد مطلوبیت، دارای وضعیت «نسبتاً مطلوب» ولیکن پایین تر از میانگین فرضی است. از اینرو برای به حداکثر رساندن پیشرفت تحصیلی در برنامه های تربیتی-آموزشی دانشجویان، باید به کیفیت برنامه های حضوری، الکترونیکی و تلفیقی آنها توجه نمود و در این راستا انگیزش به عنوان یک شاهراه کلیدی که می تواند دانشجویان را یاری نماید، مطرح می-شود. این در حالی است که با وجود اینکه در بین عوامل هفت گانه، عامل نگرش با میانگین و انحراف معیار: 0.85±3.22، دارای بالاترین مطلوبیت است ولیکن عامل فرماندهان و کادر دانشجویی (به ویژه در حوزه آموزش های برنامه های تربیتی-آموزشی الکترونیکی) با میانگین و انحراف معیار: 0.63±2.33، دارای کمترین مطلوبیت است.
شیوه های ارزشیابی یادگیرندگان در آموزش الکترونیکی و پیامد آن بر اهمال کاری تحصیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه های ارزشیابی یادگیرندگان در آموزش الکترونیکی و پیامد آن بر اهمال کاری تحصیلی انجام شده است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر رویکردی کمی بود. جامعه آماری مشتمل بر کلیه 463 دانش آموز دوره دوم ابتدایی شهرستان سورشجان در سال تحصیلی 1400-1399 بوده که از بین آنها 210 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه سولومون و راثبلوم (1984) بود که آلفای کرونباخ آن 73/0 بدست آمد. شیوه های اجراشده ارزشیابی یادگیرندگان منطبق با دیدگاه کولار و فیچر Kollar&Fischer, 2020) ) شامل شش روش بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس و آزمون بونفرونی در نرم افزار Spss23 در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بین نمرات اهمالکاری در همه شیوه های ارزشیابی الکترونیکی تفاوت وجود دارد و این تفاوت باتوجه به سطح معناداری 05/0< p، در مورد همه شیوه های ارزشیابی الکترونیکی معنادار است. همچنین بالاترین تفاوت میانگین ها بین ارزشیابی های فرایند مدار با ارزشیابی های نتیجه مدار بود. بالاترین میانگین اهمالکاری(03/74 ) در رابطه با روش آزمون های عینی و پایین ترین میانگین در رابطه با شیوه کارپوشه الکترونیکی بدست آمد.
ارائه مدل آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، به لحاظ ماهیت تحلیلی و به شیوه اسنادی انجام شد. نخست با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به مرور نظام مند و تحلیل دقیق مدل های موجود آموزش ترکیبی درخصوص فعالیت های یاددهی-یادگیری، ویژگی های زبان آموزان، مدرسان، محتوا، رسانه های آموزشی و ارزشیابی پرداخته شد. در این مرحله جامعه آماری شامل کلیه مدل های مختلف آموزش ترکیبی در پایگاه های اطلاعات علمی ساینس دایرکت، اسکوپوس، اسپرینگر، پایگاه امرالد وگوگل اسکالر، بستر اینترنتی شبکه پنج فرانسه موسوم به (TV5)، محتوای آموزش زبان سایت BBC بود و ابزار گردآوری داده ها نیز شامل فیش برداری، جدول و کارت بود. سپس مدل پیشنهادی آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان تدوین شد و با استفاده از نظر متخصصان دو حوزه زبان شناسی و آموزش از دور، اعتبار مدل مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری در مرحله دوم شامل کلیه خبرگان دو حوزه زبان شناسی و آموزش از دور بود که 15 نفر از متخصصان آموزش از دور و 15 نفر از متخصصان حوزه زبان شناسی به صورت هدفمند انتخاب شدند و درخصوص اعتبار مدل ارائه شده، اظهارنظر کردند. ابزار پژوهش نیز شامل پرسش نامه محقق ساخته بود با ده گویه و طیف چهاردرجه ای لیکرت (خیلی زیاد، زیاد، کم، خیلی کم) که روایی آن توسط متخصصان تعلیم و تربیت و زبان شناسی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسش نامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تی تک نمونه ای) جهت اعتباریابی مدل استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون تی تک نمونه ای که جهت بررسی اعتبار درونی مدل آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان به کار گرفته شد، حاکی از آن است که مدل ارائه شده بر اساس آموزش ترکیبی از نظر متخصصان هر دو گروه آموزش از دور و زبان شناسان، مبتنی بر رویکردهای جدید زبان آموزی بوده، به انگیزه یادگیری در زبان آموزان توجه دارد، همچنین به تعاملات مدرس، زبان آموز و محتوا تاکید داشته و متناسب با اصول روان شناختی زبان آموزی است. علاوه بر آن به میزان کافی به ترکیب انواع فعالیت های یاددهی-یادگیری (حضوری و الکترونیکی) پرداخته است، همچنین به ویژگی های مدرس، محتوا، رسانه و ارزشیابی نیز توجه کافی دارد؛ لذا مدل ارائه شده درخصوص آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان دارای اعتبار مناسب است.
شناسایی و رتبه بندی موانع بازدارنده ارائه آموزش های های فنی و حرفه ای به شیوه الکترونیکی با استفاده از روش AHP (مطالعه کاربردی: اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
۸۴-۶۳
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی موانع بازدارنده ارائه آموزش های های فنی و حرفه ای به کارآموزان به شیوه الکترونیکی در بین آموزشگاه های فنی و حرفه ای استان گلستان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی است و از نظر چگونگی دستیابی به داده ها از نوع تحقیقات توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل مدیران، کارشناسان (اداره کل و مراکز)، موسسین و مربیان آموزشگاه های فنی و حرفه ای آزاد استان گلستان می باشند. نمونه آماری این پژوهش، تعداد 29 نفر از مدیران، کارشناسان(اداره کل و مراکز)، موسسین و مربیان آموزشگاه های فنی و حرفه ای آزاد استان گلستان می باشند. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای Expert Choice Teamو قابل انجام می باشد. نتایج پژوهش نشان داده است که عامل موانع مدیریتی با وزن نسبی 453/0 در رتبه اول و عامل موانع آموزشی با وزن نسبی 267/0 در رتبه دوم و عامل موانع فنی با وزن نسبی 184/0 در رتبه سوم و عامل موانع فردی با وزن نسبی 097/0 در رتبه چهارم اهمیت قرار دارد.
بررسی کیفی تجربه زیسته والدین با آموزش الکترونیکی فرزندان در طول دوره پاندمی Covid-19
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی در این تحقیق، بررسی کیفی تجربه والدین با آموزش الکترونیکی فرزندان در طول دوره پاندمی Covid-19 بود که با استفاده از روش پدیدارشناسی صورت گرفت. جامعه آماری شامل کلیه والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه (7) شهر تهران است که در پایه اول تا پنجم که در نیم سال دوم سال 1400 مشغول به تحصیل بودند، می شود که به منظور نمونه گیری بر پایه اصل اشباع در پژوهش های کیفی و با تکراری شدن پاسخ ها و با روش هدفمند، تعداد 25 نفر از والدین دانش آموزان به عنوان نمونه آماری موردبررسی و مصاحبه به عنوان نمونه آماری قرار گرفتند. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون انجام شد. بعد از کدگذاری و طبقه بندی براین اساس به تعداد 21 مورد، مضامین اصلی استخراج شدند که در قالب (آموزشی، فرهنگی، اجتماعی، فنی، روان شناختی و اقتصادی) تقسیم بندی شدند و سپس بر اساس مضامین به دست آمده از جنبه معایب و مزایا مورد شناسایی قرار گرفتند. نهایتاً با توجه به نتیجه به دست آمده پیشنهادهایی مبنی بر کاهش معایب آموزش از طریق فضای الکترونیکی و افزایش مزایای آن که از تجربه زیسته والدین به دست آمده بود، ارائه گردید.
ارزیابی کیفیت آموزش مجازی درس تربیت بدنی در دوران شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۷۰
260 - 301
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی کیفیت آموزش مجازی درس تربیت بدنی در دوران شیوع ویروس کرونا انجام شد. پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی با هدف کاربردی بود. جامعه آماری همه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر رشت با حجم نمونه آماری 534 دانش آموزان بودند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته از نوع مقیاس پنج ارزشی لیکرت بود. برای تعیین پایایی، ضریب همبستگی آلفای کرونباخ 96/0 محاسبه شد و برای تأیید روایی صوری و محتوایی، پرسشنامه در اختیار جمعی از صاحب نظران قرارگرفت. با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، 10 بعد بازخورد، محتوای آموزشی، تعامل، زیرساخت و فناوری، پشتیانی، سنجش و ارزشیابی، ویژگی های فردی یادگیرنده، مدیریت، خدمات آموزشی و رضایتمندی شناسایی شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، دو جمله ای، یومن ویتنی و فریدمن انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مجازی درس تربیت بدنی از کیفیتی بالاتر از سطح معیار برخوردار بوده است و در اولویت ابعاد کیفیت آموزش الکترونیکی این درس تفاوتی معنا دار مشاهده شد؛ به طوری که بعد سنجش و ارزشیابی بالاترین رتبه و تعامل از کمترین رتبه برخوردار بودند. همچنین در دیدگاه دانش آموزان دختر و پسر در ابعاد سنجش و ارزشیابی، بازخورد، مدیریت و تعامل تفاوت معنا داری وجود داشت. با توجه به یافته های پژوهش و ادامه همه گیری کرونا پیشنهاد می شود، شرایط و امکانات لازم برای بهره مندی بیشتر دانش آموزان از این شیوه آموزش فراهم شود؛ بنابراین باید با طراحی برنامه درسی هماهنگ با ویژگی ها، نیازها و متناسب با سرعت یادگیری دانش آموزان و نیز طراحی آزمون ها متناسب با شرایط و امکانات آن ها، از یادگیری مطلوب درس تربیت بدنی اطمینان یافت.
رابطه درک حکمت آموزش الکترونیکی با درگیری ، محتوا و ارزش گذاری محتوای درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین رابطه درک حکمت آموزش الکترونیکی با درگیری محتوا، فهم محتوا و ارزش گذاری محتوای درسی بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه اساتید رشته های علوم تربیتی در استانهای مرکزی و اصفهان(73 نفر) در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. از روش نمونه گیری سرشماری بدلیل محدودیت جامعه آماری استفاده شد که نهایتاً 66 نفر پاسخگو بودند. ابزار تحقیق شامل 4 دسته پرسشنامه محقق ساخته بوده که عبارتنداز:1.پرسشنامه درک حکمت آموزش الکترونیکی2.پرسشنامه درگیری محتوای درسی(Shafipour Motlagh,2019) 3.پرسشنامه فهم محتوای درسی و 4.پرسشنامه ارزش گذاری محتوای درسی. روایی محتوایی پرسشنامه بر حسب نظرات خبرگان تأمین شد و ضریب اعتبار پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ بترتیب برابر 93/0، 95/0، 92/0 و 94/0 بدست داده شد.از دو بخش آمار توصیفی(فراوانی، درصد) و آمار استنباطی(آزمونهای همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام و مدل یابی معادلات ساختاری) استفاده بعمل آمد.بطور کلی نتایج تحقیق نشان داد، رابطه درک حکمت آموزش الکترونیکی با درگیری محتوا، فهم محتوا و ارزرش گذاری محتوای درسی در سطح 05/0< P معنادار بوده است. مدل مورد مطالعه از برازش نکویی نسبتاً مطلوبی برخوردار بوده است.
عوامل مؤثر بر حواس پرتی دیجیتال دانشجویان در یادگیری الکترونیکی ایام کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
24 - 1
حوزه های تخصصی:
با فراگیر شدن پاندمی کووید 19، یادگیری الکترونیکی به یکی از مهم ترین روش های آموزش تبدیل شد. یکی از چالش های تدریس برخط، دیده نشدن دانشجو و حواس پرتی آنان است، که از آن تحت عنوان حواس پرتی دیجیتال یاد می شود، لذا شناسایی حواس پرتی دیجیتال دانشجویان و عوامل مؤثر بر آن حائز اهمیت است. پژوهش حاضر باهدف طراحی و اعتبار یابی ابزار سنجش عوامل مؤثر بر حواس پرتی دیجیتال دانشجویان در یادگیری الکترونیکی انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی و از نوع کاربردی بود. 160 نفر از دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه بیرجند به شیوه در دسترس انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه حواس پرتی دیجیتال محقق ساخته با 46 گویه بود. برای سنجش روایی سازه، از تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش واریماکس استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی هفت مؤلفه برای حواس پرتی دیجیتال شناسایی کرد که 62 درصد از واریانس سازه "حواس پرتی دیجیتال" را تبیین می کرد. 1) حواس پرتی دیجیتال؛ 2) درس و استاد؛ 3) نگرش به آموزش الکترونیکی در ایام کووید؛ 4) روش تدریس؛ 5) حواس پرتی متداول؛ 6) فنون مدیریت حواس پرتی؛ 7) تدریس تعاملی؛ عوامل شناسایی شده بودند. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل ابزار 88% و برای خرده مقیاس های آن بین 69/0 تا 81/0 به دست آمد. نتایج محاسبه ضرایب همبستگی بین خرده مقیاس های پرسشنامه و نمره کل، ضریب بین 27/0 تا 73/0 را نشان داد. تمامی خرده مقیاس ها به جز «نگرش به آموزش الکترونیکی» با نمره کل مقیاس همبستگی مثبت و بالایی دارند.
بررسی نظرات مدرسان آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان درمورد به کارگیری فناوری های اینترنت محور در آموزش الکترونیکی
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
193 - 224
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، به دلیل شیوع ویروس کووید ۱۹ جهان بویژه کشور ایران با شرایط تازه ای مواجه شده است. در چنین شرایطی استفاده از فناوری های اینترنت محور درآموزش زبان فارسی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی کاربرد فناوری های مختلف در فراگیری مهارت های چهارگانه زبان فارسی و نیز آشنایی با دیدگاه معلمان در خصوص مزایا و معایب فناوری، چالش و محدودیت ها و به طور کلی نقاط ضعف و قوت آموزش الکترونیکی نسبت به آموزش سنتی می باشد. بدین منظور، پرسش نامه ای به صورت پاسخ باز طراحی شد و بین ۶۳ نفر از مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان در مراکز مختلف آموزش زبان فارسی توزیع گردید. یافته های پژوهش حاضر، حاکی از آن است که اکثر مدرسان به کارگیری فناوری در آموزش زبان فارسی را موثر دانسته و تنها عده معدودی آن را بی اثر می دانند. در مورد مزیت های آموزش الکترونیکی زبان و استفاده از فناوری در آموزش و یادگیری، عمدتا مدرسان به انعطاف پذیری از لحاظ مکانی و زمانی، صرفه جویی در وقت و هزینه، عدم استرس و اضطراب زبان آموزان منزوی، دسترسی آسان به منابع نامحدود، خلافیت در یاددهی و یادگیری، دستیابی مجدد فراگیران به فایل های آموزشی و امکان مرور درس ها اشاره کرده اند. در مورد معایب و چالش های این نوع آموزش نیز اکثر مدرسان به عدم تعامل چهره به چهره، عدم همکاری زبان آموز با معلم، عدم تمرکز دانش آموز حین تدریس، عدم بازخورد سریع، قطعی اینترنت و سرعت پایین آن و احتمال بیشتر تقلب در امتحانات اشاره کرده اند.
بررسی وضع کیفیت آموزش الکترونیکی در سطح آموزش عالی کشور (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: به منظور ارزشیابی کیفیت آموزش الکترونیکی در سطح آموزش عالی کشور، با بهره گیری از یازده الگو و مدل ارزشیابی آموزش الکترونیکی که در طی سال های 2009-2001 مطرح شده اند،8 عامل با 85 نشانگر شناسایی شد. عوامل در این الگو با استفاده از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار، با کمک آمار توصیفی، رتبه بندی شده و سهم و تأثیر هر عامل بر کیفیت آموزش الکترونیکی مشخص گردید. عامل زیر ساخت با 28 درصد، عامل انسانی با 21 درصد، عامل حمایت و پشتیبانی با 15 درصد، عامل مدیریت و رهبری با 14 درصد، عامل فرهنگی با 7 درصد، عامل قانونی با 5/5 درصد، عامل اقتصادی و سیاسی با 5 درصد و عامل همکاری های بین المللی با 5/4 درصد، به ترتیب میزان اهمیت و تأثیر هر عامل را برارزشیابی کیفیت آموزش الکترونیکی دانشگاهی مشخص کرده است. الگوی پیشنهادی پس از اعتبار یابی به روش دلفی، با استفاده از 85 نشانگر، کیفیت آموزش الکترونیکی را مورد ارزشیابی قرار می دهد. این الگو در نمونه آماری با 194 دانشجو از جامعه آماری دانشجویان دوره های تحصیلی کارشناسی ارشد رشته های فنی دانشگاههای الکترونیکی واقع در شهر تهران، که حداقل یک گروه فارغ التحصیل داشته اند، اجرا شده وکیفیت آموزش الکترونیکی دانشگاهی کشور، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. داده های به دست آمده از اجرای الگوی پبشنهادی پس از تحلیل عاملی اکتشافی، منجر به حذف دو عامل موثر بر کیفیت آموزش الکترونیکی و کاهش تعداد نشانگرها به 49 مورد شده است. پایایی نشانگرها در این الگو، بر مبنای آلفای کرونباخ، 84 درصد محاسبه شده است.
تأملی بر اخلاق در آموزش مجازی و یادگیری الکترونیکی
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال دوم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴
93 - 112
حوزه های تخصصی:
زمینه: آموزش مجازی برای تسهیل در امر آموزش و حذف محدودیت های جغرافیایی شکل گرفت. این سیستم آموزشی فارغ از زمان و مکان، امکان ادامه تحصیل را برای تمام افراد جامعه به گونه ا یکسان فراهم می آورد. همانند توسعه دنیای سایبر، این نوع آموزش با رویکردهای اخلاقی و آموزشی همراه بوده که در این مقاله به مشکلات اخلاقی موجود اشاره و به واکاوی هنجارهای اخلاقی در آموزش مجازی پرداخته می شود. روش کار: این پژوهش با روش ترکیبی توصیفی - مقایسه ای و کتابخانه ای با هدف دستیابی به الگوی اخلاقی در آموزش مجازی و با نگرش به امکانات و ابزارهای موجود در سیستم آموزش مجازی انجام شده است. یافته ها: نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد به دلیل آزادی موجود در فضای مجازی در مقایسه با دنیای واقعی، نشر مطالب آموزشی نادرست و یا استفاده از منابع آموزشی بدون رعایت حق مولف و منابع آن بیشتر از آموزش سنتی است. همچنین در آموزش مجازی هنوز تعریف درست و جامعی از اخلاق مجازی ارائه نشده و کاربران، فراگیران و مدرسان همانند دنیای واقعی خود را ملزم به رعایت چارچوب اخلاقی نمی دانند. نتیجه گیری: آموزش مجازی یکی از روش های آموزشی است که در سطح جامعه از آن استقبال بسیاری شده، اما هنوز تولید کنندگان محتوای آموزشی در فضای مجازی دارای اخلاق حرفه ای نیستند و کامل ترین مدل اخلاقی در آن توسط کاربران و متخصصین سایبری ارائه خواهد شد.
ارزیابی دوره های آموزش الکترونیکی بر اساس اصول مبنایی و طراحی انگیزه ای آموزش و همبستگی آن با پیشرفت یادگیری و رضایت از دوره در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی دوره های آموزش الکترونیکی بر اساس اصول مبنایی آموزش مریل و طراحی انگیزه ای کلر و همبستگی آن با پیشرفت یادگیری و رضایت از دوره در آموزش عالی انجام شد. در این پژوهشِ از نوع همبستگی، تعداد 546 نفر از دانشجویان حاضر در دوره های آموزشی الکترونیکی مقطع کارشناسی دانشگاهها، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ارزیابی کیفیت دوره ها با استفاده از ابزار ارزشیابی کیفیت آموزش اثربخش بر اساس اصول مبنایی و طراحی انگیزه ای - کنترل ارادی با ضریب پایایی آلفای کرانباخ 79/0 انجام شد. پیشرفت یادگیری و رضایت از دوره به ترتیب با استفاده از مقیاس سنجش پیشرفت یادگیری با ضریب پایایی75/0، و رضایت از دوره با ضریب پایایی 83/0 مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون های همبستگی، تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیری نشان دهنده همبستگی مثبت و معنادار میان تلفیق اصول مبنایی آموزش و عناصر انگیزه ای – کنترل ارادی با پیشرفت یادگیری و رضایت دانشجویان از دوره بود. در این میان عناصر فعال سازی، نمایش، یکپارچگی، حل مسئله، توجه، ارتباط، خودتنظیمی و کنترل محیط بیشترین همبستگی را با این متغیرها نشان دادند. در مجموع، نتایج حاکی از ارتباط معنادار اصول مبنایی و انگیزه ای با کیفیت دوره های آموزش الکترونیکی بود.
آموزش ترکیبی: مروری بر ابعاد و مدل ها
منبع:
سواد تربیتی معلم دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
120 - 140
در جهان پرشتاب امروز فناوری اطلاعات و ارتباطات، زمینه ساز تحولی عظیم در زمینه آموزش و یادگیری است، به طوری که آموزش های الکترونیکی با شیوه های آموزش سنتی ترکیب شده و شیوه نوینی از آموزش تحت عنوان « آموزش ترکیبی » را ایجاد نموده است. آموزش ترکیبی رویکردی اثربخش در برنامه ریزی آموزشی است، که از مزایای هر دو شیوه آموزش سنتی و الکترونیک بهرمند بوده و ضرورتی اجتناب ناپذیر در سیستم آموزشی است. در این مقاله تلاش شده با بکارگیری روش پژوهش مروری مفهوم، ابعاد، و مدل های آموزش ترکیبی مورد بحث قرار گیرد. بدین منظور مطالعات انجام شده در این حوزه در بازه زمانی2000 تا2020بررسی شد. براساس یافته ها، یادگیری ترکیبی با داشتن مزیت های هر دو رویکرد آموزش سنتی و الکترونیکی، رویکردی موثر برای افزایش اثربخشی یادگیری، سهولت دسترسی به مواد آموزشی و افزایش اثربخشی هزینه ها می باشد. همچنین، مدل آموزش ترکیبی کان بدرال به دلیل پرداختن به اخلاق نسبت به سایر مدل ها دارای ارجحیت است.
مطالعه رابطه باورهای معرفت شناختی و سبک های یادگیری با نگرش دانشجویان نسبت به آموزش الکترونیکی
هدف پژوهش حاضر، مطالعه رابطه باورهای معرفت شناختی و سبک های یادگیری با نگرش دانشجویان نسبت به آموزش الکترونیکی است. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده که در نیمه دوم سال تحصیلی 96- 1395 انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه همه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه پیام نور واحد اسلام آباد غرب به تعداد ۱۸۳۴ نفر بود که ۳۴۰ از دانشجویان به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، اما در مجموع، ۳۲۸ نفر از شرکت کنندگان پرسشنامه را پاسخ دادند. علاوه بر پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، برای سنجش نگرش دانشجویان نسبت به آموزش الکترونیکی از پرسشنامه میشرا با 22 گویه با ضریب پایایی 81 / 0، به منظور شناسایی سبک های یادگیری از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب با روایی 85 / 0، و به منظور سنجش ابعاد باورهای معرفت شناختی دانشجویان از پرسشنامه باورهای معرفت شناسی شومر با ضریب پایایی 74 / 0استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی نظیر میانگین، میانه، فراوانی، درصد و انحراف استاندارد و تحلیل های استنباطی مانند آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون و مجذور کای استفاده شد. نتایج نشان داد بین سبک های یادگیری و نگرش نسبت به آموزش الکترونیکی رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین، بین باورهای معرفت شناختی و نگرش نسبت به آموزش الکترونیکی رابطه معنادار وجود ندارد. به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که نگرش دانشجویان نسبت به آموزش الکترونیکی بدون درنظرگرفتن باورهای معرفت شناختی و سبک های یادگیری آنان مثبت بوده که این نشان از انعطاف پذیری بالای این نوع آموزش است .
واکاوی پیامدهای آموزش مبتنی بر فضای مجازی در تربیت دانش آموزان با رویکرد آموزه های دینی - اسلامی
پژوهش حاضر، با هدف واکاوی فرصت ها، تهدیدها و پیامدهای آموزش مبتنی بر فضای مجازی در تربیت دانش آموزان با رویکرد آموزه های دینی - اسلامی به صورت مطالعه کیفی انجام و جمع آوری اطّلاعات به روش پدیدارشناسی و از طریق مصاحبه بوده است. در این روش، تجزیه و تحلیل اطّلاعات هم با روش هفت مرحله ای کلایزری صورت پذیرفته است. جامعه مورد مطالعه، معلّمان مدارس متوسطه اوّل و کتب، مقالات، مجلات و منابع مرتبط با موضوع پژوهش است. حجم نمونه گیری، بدین صورت بود که مصاحبه ها تا زمان اشباع داده ها و به صورت هدفمند ادامه یافت.
گفتنی است که مقاله حاضر، توسط هیئت تحریریه فصلنامه انتخاب گردیده و به دلیل حجم زیاد مطالب آن، به میزان لازم خلاصه سازی شده است.
بررسی وضعیت مهارت های شبکه ای در بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور دزفول، بعنوان یک عامل موثر آموزش الکترونیکی در آموزش های نیمه حضوری و از راه دور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۳ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۰
41 - 58
هدف:سنجش و ارزیابی میزان آشنایی دانشجویان با مهارت های شبکه ای و جنبه های وابسته به آن، از عوامل موثر و تعیین کننده در اجرا و پیاده سازی آموزش الکترونیکی در دانشگاه پیام نور به عنوان جزیی از نظام آموزش از راه دور خواهد بود که، هدف مقاله حاضر است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی انجام پذیرفت. از ابزار پرسشنامه به منظور گردآوری داده های پژوهش استفاده گردید. آلفای کرونباخ پرسشنامه برابر 881/0 به دست آمد. روایی پرسشنامه مذکور با استفاده از نظرات متخصصان علوم کامپیوتر و فناوری اطلاعات و متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی، پس از چند مرحله اصلاح و بازنگری، به دست آمد. برای حجم نمونه در پژوهش حاضر، نمونه گیری تصادفی بر اساس فرمول کوکران، 356 نفر از میان 5000 دانشجوی کارشناسی دانشگاه پیام نور دزفول، تعیین گردید. پرسشنامه مذکور بین 356 دانشجویی که به عنوان نمونه جامعه آماری در پژوهش حاضر تعیین گردیده بودند، توزیع گردید و 306 پرسشنامه به پژوهشگران عودت داده شد. بنابراین، حجم نمونه در پژوهش مذکور 306 دانشجو در مقطع کارشناسی در دانشگاه پیام نور دزفول در نظر گرفته شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 14 انجام پذیرفت. با استفاده از جداول توصیفی و نیز جدول طیف ( 5 ارزشی ) لیکرت، میانگین متغیرهای مستقل مهارت های شبکه ای و جنبه های وابسته به آن مورد آزمون قرار گرفت. فرضیه ها و سؤالات اساسی پژوهش بر اساس فرمول های آمار استنباطی شامل؛ آزمون T تک متغیره، آزمون T همبسته و آزمون اسپیرمن مورد آزمون قرار گرفت و فرضیه های پژوهش به تایید رسیده اند. بر اساس داده های به دست آمده، میانگین مهارت های شبکه ای دانشجویان (96/1) و بر اساس t محاسبه شده (239/33) حاصل از آزمون T تک متغیره، مهارت های شبکه ای دانشجویان دانشگاه پیام نور دزفول در سطح کمتر از حد متوسط برآورد گردید.
یافته ها: یافته های پژوهش، رابطه معناداری را میان مهارت های اینترنت و استفاده از مجلات الکترونیکی از طریق آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد. همچنین؛ یافته های پژوهش، نشان داد، به دلیل وجود همبستگی بالا بین مهارت استفاده از مجلات الکترونیکی و مهارت های اینترنتی، ارتقاء یکی از این دو عامل، باعث ارتقاء دیگری شده و در نهایت، ارتقاء یکی از این دو عامل، تاثیر بسزایی در ارتقاء کل مهارت های شبکه ای دانشجویان پیام نور دزفول، خواهد داشت.
نتایج پژوهش : نتایج پژوهش حاضر در زمینه مهارت های شبکه ای و جنبه های وابسته به آن، در میان دانشجویان دانشگاه پیام نور دزفول، وضعیت مطلوبی را نشان نمی دهد. میانگین تعلق گرفته به این مهارت اساسی که زیر بنای آموزش الکترونیکی، محسوب می گردد در پژوهش حاضر از حد متوسط نیز پایین تر برآورد گردیده است. نویسندگان با بررسی وضعیت مهارت های شبکه ای دانشجویان دانشگاه پیام نور دزفول به عنوان یک نمونه موردی از نظام آموزش نیمه حضوری و از راه دور، ضرورت برپایی دوره های آموزشی هدفمند و منظم مهارت های ICDL و آموزش مهارت های شبکه ای و اینترنتی را قبل از ثبت نام دانشجویان، پیشنهاد می نمایند. این امر می تواند به بستر سازی مناسب به منظور اجرا و پیاده سازی آموزش الکترونیکی در دانشگاه پیام نور به عنوان یک رهیافت مناسب آموزشی و پژوهشی، انجامد.
واکاوی چالش های نظام آموزش الکترونیکی در آموزش عالی: تجارب دانشجویان و اعضای هیئت علمی در بحران کووید 19
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
26 - 1
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف واکاوی چالش های نظام آموزش الکترونیکی دانشگاه الزهرا (س) در بحران پاندمی کووید 19 انجام شده است. بر این اساس، پژوهشگران از رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی استفاده کردند. جامعه هدف، دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی و در نظر گرفتن اشباع نظری در یافته ها تعداد 20 عضو هیئت علمی و 30 دانشجو به عنوان نمونه مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده ها به روش تحلیل محتوای استقرایی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. برای بررسی اعتبار یافته ها از دو روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان در پژوهش و روش بازبینی توسط همکاران استفاده شد. یافته ها نشان داد، از مجموع 380 کد استخراج شده؛ 210 کد مربوط به چالش های نظام آموزش الکترونیکی از منظر دانشجویان و 170 کد مربوط به چالش ها از منظر اعضای هیئت علمی بود. براین اساس، چالش های نظام آموزش الکترونیکی در دانشگاه الزهرا از منظر دانشجویان و اعضای هیئت علمی در شش طبقه شامل: چالش زمان، چالش زیرساخت ها و خدمات پشتیبانی، چالش انگیزه، چالش مهارت های پیش نیاز، چالش فنی و چالش اجتماعی طبقه بندی شدند. شایان ذکر است، با شناسایی چالش ها به عنوان رویکردی مهم برای اصلاح و تغییر در کیفیت نظام آموزش الکترونیکی، می توان در مورد میزان موفقیت و عدم موفقیت شیوه آموزش الکترونیکی دانشگاه موردمطالعه اظهارنظر کرد تا در جهت تدوین برنامه های آتی و کاهش و رفع چالش های مذکور، سیاست های لازم اتخاذ شود.