مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
سازمان فضایی
منبع:
هنر و تمدن شرق سال اول چهارم ۱۳۹۵ شماره ۱۴
41 - 54
حوزه های تخصصی:
جامعه اولیه شهرهای قرون وسطی، اردوگاه و حومه ای است که ضرورت های محلی، تأمین معاش و دفاع را برآورده می ساخت. با تغییر در ساختار نظام اجتماعی، با اتحاد قلعه و سکونتگاه ها و فعالیت های خدماتی و صنعتی اطراف آن، پیدایش بازار و رونق تجارت، «شهر» ایجاد می شود و حدود آن به عنوان یک نظام اجتماعی مشخص می شود. در آغاز، سازمان فضایی شهرهای قرون وسطی، دارای فرم و کلیت شهری نبود اما در سده های 11و12، برآثار باقیمانده از شهرهای رومی، حیاتی دوباره یافته و یا در قلعه هایی از پایگاه های نظامی به عملکردهای تجاری تبدیل شده اند. اما نظام محله در این شهرها به عنوان جزئی از یک نظام کلی، با توجه به عوامل اشاره شده به شکل معماری برونگرای غربی، منتج به تفاوت هایی در فضای شهری و عمومی شده، به طوری که معنا و مفهوم نظام محله ای و ساختار سکونتی با آنچه که در محله های شهرهای سنتی ایران می شناسیم، تفاوت هایی دیده می شود.از این رو با هدف بررسی ساختار، بافت و چگونگی شکل گیری شهرهای قرون وسطی از یک سو و شناخت ویژگی های فرهنگی، بومی و تاریخی چهار شهر مورد مطالعه از سوی دیگر، به بررسی ساختار فضایی، کالبدی، اجتماعی و تشخیص وجود محلات در نظام شکل گیری آن شهرها پرداخته می شود. این پژوهش توصیفی و تحلیلی مبتنی بر مشاهدات میدانی و بررسی مطالعات موردی و همچنین گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است. ملاک سنجش آن، عناصر شاخص سازمان فضایی شهر که شامل (هسته و مرکزیت)، (ساختار) و محلات (کل های کوچک در سیستم شهری) تعیین شده است.نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که با تعریف یک محله کامل و بررسی عناصر شاخص سازمان فضایی، شهرهای قرون وسطی نمی تواند به عنوان شهرهای نظام یافته با سازمان فضایی کامل و منسجم در نظام محلات و ساختار سکونت باشد، بلکه به شکل تکامل نیافته ای از آن نظام باقی مانده است.
تحولات منظر شهری همدان در دوره پهلوی اول؛ تأثیر خیابان های نفوذی بر مرکز شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۸۱
5 - 14
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: شهر همدان با سابقه تاریخی پیش از اسلام، تا دوره پهلوی اول از منظر سنتی غنی برخوردار بود. «کارل فریش»، مهندس آلمانی، با ایده احداث خیابان های نفوذی تغییری بزرگ در منظر شهری همدان ایجاد کرد. احداث میدانی وسیع در تقاطع شش خیابان نفوذی با فواصل مساوی، پدیدآورنده نقطه عطفی مؤثر در منظر شهری همدان بود. این طرح که به تقلید از جریان معماری و شهرسازی قرن 19 شهرهای اروپایی به عنوان نماد اقتدار و تجدد ساخته شد، شبیه یک چرخ دنده صنعتی بود که از میان بافت تاریخی، مرکز و بازار همدان می گذشت. مداخله کارل فریش به لحاظ شکلی با آنچه از گذشته در منظر شهر همدان تداوم داشت هماهنگ نبود؛ حجم ساخت وساز نیز به اندازه ای بود که در نگاه کلی به نقشه شهر به نظر می رسید سیمای شهری همدان به صورت اساسی دگرگون شده باشد. هدف: این پژوهش با مبنا قراردادن رویکرد سیستمی در تحلیل منظر شهری، تأثیر احداث خیابان های نفوذی، به مثابه یک اقدام اقتداگرایانه از طرف مدیریت شهری بر منظر شهری همدان را در دوره پهلوی اول تحلیل می کند. روش تحقیق: پژوهش حاضر یک مطالعه تاریخی-تحلیلی است که با استنباط از داده های سازمان فضایی، به تفسیر منظر شهری همدان خواهد پرداخت. نتایج پژوهش: تغییرات گسترده سیمای شهر در دوره پهلوی اول از طریق احداث خیابان های نفوذی در شهرهای بزرگ همچون تهران، مشهد و رشت این نظریه را تقویت می کند که تغییر ساختار شهر می تواند به تحول منظر شهری بیانجامد. اما این اقدام در همدان غیر از تغییرات کالبدی در معماری خیابان و ایجاد نظام دسترسی جدید، تغییر جدی در منظر شهر ایجاد نکرده و دلیل اصلی این عدم تغییر، تداوم تشخص مرکز بعد از مداخلات گسترده است.
کاهش اثرات حمل ونقل بر سازمان فضایی شهر با بهره گیری از توسعه مبتنی بر حمل ونقل (TOD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: سازمان فضایی شهر همواره متاثر و تجلی بخش اندیشه و رفتارها و اقدامات بشری بوده است. تولید فضا در گذر زمان و بوسیله عوامل مختلف همراه در مکانهای مختلف و متفاوت بوده است و به قول لوفوور هر جامعه ای با توجه به ویژگی ها و خصوصیات تمایزی و خاص فضای مخصوص به خودش را تولید می کند، بدون تردید همواره حمل و نقل به عنوان یکی از ارکان دگرگونی کالبد، ساختار فضایی و نیز مدیریت کاربری اراضی شهری معرفی می گردد، معابر شهری به عنوان ستون فقرات شهر و انواع حالت های حمل و نقلی کلیه رفتاری های شهری اعم از کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، محیط زیستی و ... را تحت تاثیر قرار داده و به بیان دیگر عامل تغییر و به وجود آمدن سازمان فضایی متفاوتی در شهرها بوده و هستند، از سوی دیگر برنامه ریزان شهری به منظور کاهش اثرات نامطلوب حمل و نقل و نیز مدیریت بهینه کاربری اراضی در شهرها همواره به دنبال ارائه الگوهای نوین توسعه شهری بوده اند، در این میان الگوی توسعه حمل و نقل محور(TOD) به عنوان کامل ترین الگوی نوین توسعه، مورد توافق اکثر نظریه پردازان و برنامه ریزان می باشد. در این تحقیق سعی بر این است که با روش تحلیلی – توصیفی به بیان نقش و سیر تکاملی حمل و نقل بر سازمان فضایی شهر پرداخته و در آخر ضمن بیان پیامد های اثر گذار بر شهر به مزایای توسعه شهرها با توجه به الگویTOD به عنوان الگویی جامع پرداخته می شود.
تحلیلی بر سازمان فضایی سطوح شهری طی سال های 95-1390(مطالعه موردی : استان فارس)
حوزه های تخصصی:
عدم توجه به نظام شهری و نحوه ی پراکنش و الگوی فضایی آن در پهنه سرزمین از یک سو و رشد شتابان شهر نشینی از سوی دیگر به گسیختگی و عدم انسجام در ساختار فضایی منجر خواهد شد. در چنین شرایطی بسیاری از سیاستهای توسعه در سطوح ملی و منطقه ای کارآمدی خود را از دست داده و نتایج مورد انتظار را به همراه نخواهد داشت. هدف این مقاله استفاده از یک مدل ریاضی برای توجیه وضع موجود نحوة استقرار جمعیت کانونهای شهری در محدودة جغرافیایی استان فارس می باشد . در این مقاله ضمن معرفی مدل آنتروپی ، از این مدل در سطح شهرهای استان فارس استفاده شده است . در این راستا از نتایج سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن سالهای 95-1390 استان فارس استفاده شده است تا روند تغییر و تحولات سازمان فضایی استان در سی سال گذشته مشخص شود . روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی بارویکردتوسعه ای- کاربردی می باشد و اطلاعات مورد نیاز از طریق روش کتابخانه ای گردآوری شده است . از مهمترین نتایج این پژوهش این است که ضریب آنتروپی در سطح شهرهای استان فارس در طول سالهای 95-1390 به ترتیب برابر با 63/0، 67/0 و 54/0 محاسبه شده است که نشان دهنده بی نظمی تمرکز جمعیت شهری در طول سه دهه گذشته می باشد.
نقش خوشه صنعتیِ رقابت پذیر بر سازمان دهی فضایی منطقه ای (مورد پژوهی: شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های گذشته، برنامه ریزی در سطوح متفاوت خود، مخصوصاً در سطح منطقه ای، مفهومی متفاوت با سازمان شکل دهنده ی فعالیت های همسو در تولید یک محصول را تجربه کرده است. خوشه ی صنعتی مفهومی برپایه ی همکاری میان بنگاه های تولیدی در هم جواری با یکدیگر است. اگرچه ردپایی از این مفهوم در نظریات برنامه ریزی صنعتی یافت می شود، آنچه امروزه آن را از مفاهیم گذشته متمایز می کند، از یک سو اثرگذاری خوشه ی صنعتی بر بخش های مختلف اقتصادی (برنامه ریزی اقتصادی) و از سوی دیگر اثرگذاری آن بر/ اثرپذیری آن از توسعه ی فضایی منطقه (برنامه ریزی فضایی) است. در این مقاله، تلاش می شود با هدف تعیین نقش خوشه ی صنعتی در توسعه ی فضایی منطقه و نقش توسعه ی فضایی منطقه در بهینه کردن تولید محصول خوشه ی صنعتی، رابطه ی معناداری میان عرصه های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی خوشه ی صنعتی و توسعه ی فضایی منطقه برقرار شود. در این راستا، باتوجه به محتوای مسئله، این پژوهش بر مباحث کیفی ازنوع نظری- کاربردی متمرکز است و بر دو محور اساسی روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای یا اسنادی استوار است. ازاین رو، در چارچوب برنامه ریزی راهبردی، طراحی سازمان فضایی توسعه ی منطقه ای مبتنی بر گسترش فعالیت بنگاه های کوچک و متوسط، با استفاده از نتایج بیانیه ی راهبردی ناشی از ماتریس سوات توسعه ی فضایی خوشه ی صنعتی، طی مراحل سازماندهی کانون ها، محورهای فضایی و پهنه های فضایی صورت می گیرد. درنهایت، از تلفیق نتایج حاصل از مراحل سه گانه ی مذکور، سازمان فضایی پیشنهادی توسعه ی فضایی منطقه ی مبتنی بر توسعه ی خوشه ی صنعتی به عنوان دستاورد مهم این پژوهش شکل می گیرد.
نقش شهرهای کوچک در سازمان فضایی و توسعه منطقه ای (مورد مطالعه: استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه و تأثیر سلسله مراتبی شهرهای کوچک در شبکه شهری منطقه می تواند موجب توزیع متعادل جمعیت و جلوگیری از تمرکز آن گردد. شهرهای کوچک باعث ایجاد زمینه های مختلف اقتصادی و اجتماعی در حوزه محلی شده و به تبع آن کاهش مهاجرت ها و تغییر جهت آنها از نواحی و کانون های شهری بزرگ تر را در پی خواهد داشت. همچنین این شهرها با ایفای نقش بازار مرکزی حوزه نفوذ روستایی، ضمن ارائه خدمات؛ محرک مهمی در تقویت و استحکام اقتصادی نواحی روستایی پیرامون قلمداد می شوند. هدف این مقاله بررسی عملکرد شهرهای کوچک در توسعه فضایی استان آذربایجان شرقی است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و برای بررسی نقش شهرها از مدل های کمی استفاده شده است. مدل های جمعیتی نشان می دهد که شهرهای کوچک استان از توان کشش پذیری جمعیتی برخوردار بوده است. همچنین مدل های اقتصادی حاکی از آن است که در بیشتر این شهرها بخش خدمات بیشترین میزان اشتغال را به خود اختصاص داده است. شهرهای کوچک استان در طی دوره 85 1375 در بخش صنعت رشد نسبتاً بالایی را نشان می دهند. مدل هایی چون ضریب آنتروپی، تغییر سهم حکایت از آن دارد که بدون احتساب شهرهای کوچک روند تعادل افزایش یافته و با احتساب آنها این عدم تعادل به سوی متعادل شدن سوق پیدا می کند.
تحول در نظام فعالیت و دگردیسی سازمان فضایی نواحی روستایی حاشیه زاینده رود (مطالعه موردی: ناحیه بن رود و جلگه (شهرستان اصفهان))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1453 - 1474
حوزه های تخصصی:
سازمان فضایی سکونتگاه ها پیوسته از درون و از بیرون تحت تأثیر نیروهای متعدد (محیطی، اقتصادی-اجتماعی، تاریخی، و سیاسی) در حال دگرگونی و تغییر است. حاصل این تغییرات تحول در ساختارها و کارکردهای ناحیه و به تبع آن سازمان و ساختار نظام سکونتگاهی شهری و روستایی است. یکی از عناصر اصلی سازمان فضایی مناطق، شهرها و روستاها و جریان های فضایی مابین آن هاست؛ چنانچه یکی از عناصر این سیستم دچار تحول شود، سایر عناصر نیز متأثر می شود. در این مقاله دگردیسی سازمان فضایی روستاهای بخش بن رود و جلگه در شهرستان اصفهان در اثر تحولات نظام فعالیت بررسی شده است. پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و توسعه ای است و با روش کیفی و مصاحبه عمیق تحولات شناسایی شده اند. به منظور دست یابی به هدف تحقیق و در راستای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش، با رویکرد فضایی و نگرش سیستمی به تبیین تحولات ساختاری – کارکردی و تغییرات سازمان فضایی سکونتگاه های روستایی واقع در ناحیه مورد مطالعه (بخش بن رود و جلگه شهرستان اصفهان) در اثر تحول نظام فعالیت پرداخته شده است. نتایج بیانگر آن است که در اثر عواملی مانند محدودیت منابع آب و خاک، تضعیف نقش تولید کشاورزی، تضعیف نظام اقتصاد روستایی، کاهش نقش نیروی انسانی فعال در تولید، تضعیف ساختارهای بومی نظام بهره برداری از منابع آب در ساختار اشتغال به نفع بخش خدمات تغییری به وجود آمده که این امر به رشد مهاجرفرستی انجامیده است. در نتیجه ساختار فعالیت تولیدی در منطقه به فروپاشی رسیده است و در اثر این امر سازمان فضایی منطقه از یک سازمان منظم و پایدار به سمت سازمانی قطبی شده با محوریت شهرگرایی به نقاط کانونی سوق داده شده است.
تأثیر اقلیم بر سازمان فضایی مسکن روستایی بر اساس نظریه نحو فضا (مورد مطالعه: روستاهای استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
746 - 765
حوزه های تخصصی:
مساکن روستایی جدید به سرعت درحال تغییر چهره دادن و شبیه شدن به معماری شهری هستند. دراین روند تنوع اقلیمی حاکم بر سطح مناطق مختلف نادیده گرفته شده و عموماً مساکن روستایی با سازمان فضایی یکسان برای مناطق اقلیمی متنوع ساخته می شود. هدف از این پژوهش، شناخت سازمان فضایی مسکن روستایی استان آذربایجان شرقی بر اساس تنوع اقلیمی حاکم بر این استان است. در پژوهش اخیر از روش تحلیلی نحو فضایی (چیدمان فضایی)، به منظور بررسی سازمان فضایی مسکن روستایی استفاده شده است. برای انتخاب نمونه های مورد بررسی، ابتدا روستاهای مورد مطالعه بر مبنای پهنه بندی اقلیمی استان به روش خوشه ای به تعداد 9 مورد گزینش شده و سپس تمام خانه های بومی موجود در روستاهای منتخب مورد برداشت دقیق میدانی قرار گرفته اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات میدانی این خانه ها به وسیله نرم افزار «دپت مپ» و «ای-گراف» بوده است. برخلاف تصور رایج مبنی بر حضور همزمان سه الگوی فضای باز، نیمه باز و پوشیده در مساکن روستایی استان، الگوی حاکم بر ارتباط فضایی خانه های روستایی استان از ترکیب فضاهای باز و پوشیده تشکیل شده است که به ندرت و با معتدل شدن شرایط اقلیمی در برخی از مناطق خاص، الگوی فضای نیمه باز به این سازمان افزوده می شود. شرایط اقلیمی بیشترین تاثیر را بر روی مولفه هم پیوندی و عمق فضایی مساکن روستایی داشته است به طوری که گونه های مساکن روستایی از منظر میزان عمق و اندازه هم پیوندی به شرایط اقلیمی مختلف پاسخ می دهند. همچنین کمترین تأثیر شرایط اقلیمی مربوط به مؤلفه عرصه بندی خانه های روستایی است که سلسله مراتب استقرار فضاهای مختلف در آن ها تقریباً در سراسر استان یکسان است.
بررسی سازمان فضایی و کالبدی محله های تاریخی شهر همدان در دوره قاجار و تأثیر آن ها بر توسعه روابط اجتماعی
حوزه های تخصصی:
محله های شهری را می توان کوچک ترین واحد کالبدی و اجتماعی و حتی قومی در بدنه سنتی شهرهای ایران به شمار آورد؛ با این حال، در طرح توسعه شهرها، محلات تاریخی دچار تغییرات زیادی شدند و ساختار سنتی آن ها به دلیل عدم انطباق با شرایط جدید به مرور فرسوده شده و کارایی خود را از دست داده ا ند، این امر منجر به کاهش سطح ارتباط ساکنان با یکدیگر شده است. شهر همدان از شهرهای مهم غرب ایران در دوران اسلامی ا ست که پیشینه ساختار شهری آن به پیش از اسلام باز می گردد. جدای از هرگونه ضوابط مرزبندی میان محله ها، توجه به اهمیت جدایی گزینی آن ها در بدنه شهرهای ایران، ب ه ویژه در دوره شتابان شهرنشینی و گسستگی نظام تعاملی بین اجزای بدنه شهرها، از دید مدیریت شهری و باززنده سازی قدرت عملکردی محله ها، شایان توجه زیادی است. از آنجایی که فضای محله های شهر همدان در قرون متأخر اسلامی، به صورت منسجم مطالعه نشده، پژوهش حاضر در تلاش است تا با استفاده از شواهد تاریخی و معماری موجود، ساختار کالبدی محله های شهر همدان و عناصر اصلی در شکل گیری محله ها را معرفی کند. برمبنای هدف یاد شده، پرسش اصلی پژوهش عبارت ست از: ساختار کالبدی و الگوی فضایی محله های تاریخی شهر همدان چگونه است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که بسیاری از محلات همدان در دوره قاجار به صورت تدریجی به دو شکل خطی و دایره ای شکل یافته اند. در ساختار کالبدی محله های همدان عناصری شکل گرفته که در برآورد نیازهای اولیه ساکنین محله، تقویت حس مکان و ارتقای همبستگی آن ها نقش مهمی داشته است؛ از آن جمله می توان به: مسجد، حمام، چمن، امامزاده، چشمه، سردابه، کاروانسرا اشاره کرد. در این میان مساجد محله ای، محور اصلی مرکز محله و مهم ترین عنصر ساختاری هر محله را به خود اختصاص می داده است.
مدیریت بحران با تاکید بر مخاطرت طبیعی و پیش بینی احتمال وقوع خشکسالی استان کرمانشاه در محیط GIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۶
80 - 99
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق پیش بینی احتمال وقوع روزهای خشک بر اساس شاخص DDSLR دراستان کرمانشاه می باشد. بدین منظور ابتدا داده های بلند مدت روزانه پنج ایستگاه سینوپتیک استان کرمانشاه ( کرمانشاه، اسلام آباد غرب ، روانسر، کنگاور و سرپل ذهاب) طی 30 سال اخیر انتخاب شد. سپس با استفاده از شاخص DDSLR دوره های خشک منطقه با استفاده از نرم افزارهای آماری Excel و Spss بررسی و ارزیابی شدند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که براساس شاخص مذکور در مقیاس های زمانی وآستانه های بارش تعریف شده (30،20،10،5،1 میلی متری) ، ایستگاه کنگاور و سرپل ذهاب دارای بیشترین روزهای خشک و ایستگاه کرمانشاه ، دارای کمترین روزهای خشک می باشد و نیز با افزایش آستانه ها ، میزان DDSLR نیز افزایش می یابد. سرما معمولا از آذر آغاز و تا اسفند ادامه دارد. فصل زمستان در این مناطق طولانی است و با بهاری کوتاه به تابستان متصل می شود و تابستان به کلی خشک است . بارش از جنوب به طرف شمال افزایش یافته و از مرکز به سمت غرب کاهش می یابد و با پراکندگی های زیادی روبروست. همچنین هر چه به سمت غرب می رویم ، دما افزایش شدیدی می یابد. به سمت شرق نیز بارش ها کاهش می یابد ، ولی بارش در مناطق شرقی استان از یکنواختی بیشتری روبه روست و دما بسیار کمتر است. به عبارتی دیگر تبخیر در این مناطق کمتر و فصل سرما نسبت به قسمت های غربی طولانی تر است .
تحلیل سازمان فضایی و سطح بندی نظام شهری استان کردستان و ارائه الگوی توسعه نظام شهری
حوزه های تخصصی:
نابسامانی در سازمان فضایی کشورهای جهان سوم که در اثر عوامل گوناگون تحت تأثیر مکانیسم های حاکم بر ساختارهای اقتصادی – اجتماعی و سیاسی پدید آمده است، موجب گسستگی روابط بین شهرها شده و عدم تعادل های منطقه ای را به وجود آورده است. یکی از مشکلات اساسی توسعه فضایی و منطقه ای در استان کردستان، گسیختگی سازمان فضایی و عدم سلسله مراتب مبتنی بر رابطه تعاملی میان سکونتگاه ها است. سازمان فضای استان کردستان نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ بر همین اساس پژوهش حاضر به تحلیل و ارزیابی سازمان فضایی استان کردستان و تغییرات صورت گرفته طی 7 دوره سرشماری (1390- 1335) کشور می پردازد. دراین راستا تعیین و تشکیل سلسله مراتبی از سکونتگاه ها که بتواند چارچوب مؤثری برای توزیع جمعیت، فعالیت ها، خدمات و کارکردها در سطوح مختلف باشد ضروری است. هدف از این تحقیق، مطالعه سازمان فضایی، نظام شهری، نحوه توزیع جمعیت در پهنه سرزمین است. روش تحقیق در این پژوهش بنا بر ماهیت موضوع از دو روش توصیفی و تحلیلی به صورت توأمان استفاده شده است. روش تحلیلی که هدف از آن دستیابی به میزان تعادل فضایی هر ناحیه با استفاده از شاخص ها و مدل های موجود (مدل های رشد، اندازه و ساختار فضایی شهر، قانون رتبه- اندازه، شاخص های نخست شهری، ضریب آنتروپی، شاخص عدم تمرکز هندرسون، منحنی لورنز و ضریب جینی، تحلیل SWOT و...) است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نظام شهری و سازمان فضایی استان کردستان فاقد تعادل فضایی است که با ایجاد تعادل در توزیع امکانات و خدمات و فرصت های مناسب برای شهرهای استان در مراتب مختلف می توان به توسعه متعادل و پایدار و سازمان فضایی بهینه دست یافت.
چگونگی شکل گیری الگوهای رفتاری در سازمان فضایی محلات «زرگنده» و «درّوس» با استفاده از نرم افزار «اگراف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
47 - 62
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: شناخت و بررسی رابطه بین فضا، رفتار یا محیط و اجتماع در مطالعات شهری، به سبب درک روابط بین انسان و نیازهای آن و شکل بروز رفتار در محیط، همواره مهم و ارزشمند است. در این پژوهش دو محله که از حیث ساختار مورفولوژیک بافت متفاوتی دارند (محله زرگنده با بافت نامنظم-طبیعی و محله درّوس با بافت منظم-شطرنجی) مورد مطالعه قرار گرفته اند تا تأثیرات ناشی از ساختار متفاوت بافت محله بر روی شکل گیری الگوهای رفتاری بررسی شود، و به این مسئله که برنامه ریزان و طراحان شهری چگونه و با چه ابزار و مبانی ای می توانند بر الگوهای رفتاری در فضاهای شهری تأثیر بگذارد پاسخ دهیم. با درک این تفاوت ها در بافت های شهری، زمینه و امکان تأثیرگذاری بر شکل گیری الگوهای رفتاری مورد نظر فراهم می شود. در پژوهش حاضر سؤال اصلی حول این محور می چرخد که بروز و ظهور الگوهای رفتاری در دو بافت متفاوت نامنظم-طبیعی و منظم-شطرنجی را درک کنیم. این پژوهش فرضیه محور نیست و به دنبال توصیف و تحلیل ارتباط بین الگوهای رفتاری و این دو ساختار متفاوت شهری است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش کشف تغییرات الگوهای رفتاری در بافت های متفاوت شهری است تا از طریق تبیین این تغییرات و تفاوت ها بتوان زمینه برنامه ریزی متناسب با اهداف برنامه ریزان و طراحان شهری را فراهم آورد.روش پژوهش: پژوهش فوق از نوع توصیفی-تحلیلی، و به دلیل تطبیق و قیاس نمونه های موردی و مقایسه خروجی های دو ابزارِ استفاده شده (اگراف و Depth map)، از نوع قیاسی است. همچنین این پژوهش از نوع کمّی و کیفی است. نتیجه گیری: شکل گیری الگوهای رفتاری در فضاهای شهری مختلفِ محلات محصولِ روابط انسانی موجود است. وجود الگوی منظم در معابر سبب می شود که سطح دسترسی و هم پیوندی بالا رود و امکان دسترسی را تسهیل کند تا الگوهای پیاده و حرکتی تقویت شود. فضای دید گسترده شرایط را برای حرکت کردن و افزایش امنیت فراهم می آورد. الگوهای کاربری، به سبب دسترسی مناسب ناشی از نوع بافت محله، نقطه ای و پراکنده شده است. وجود فرم کالبدیِ ارگانیک سبب تقویت پیاده روی و افزایش حس جستجوگری شده است. بخش هایی از محله، به سبب وجود هم پیوندی پایین و وجود بن بست های متعدد و کاهش احساس امنیت به واسطه وجود کنج ها و دنج های متعدد و محدودیت دید، از دیگر بخش ها جدا شده و به فضاهایی بدون مراجعه یا با مراجعه محدود بدل شده اند.
مفاهیم بنیادین در برنامه ریزی کالبدی فضایی (بخش نخست)
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر حجم قابل توجهی از کتاب ها و مقاله های علمی در ایران در شاخه های مختلف دانش جغرافیا انتشار یافته است. اغلب این نوشته ها به مسایل خاصی پرداخته اند، هرچند به ندرت حاوی مطلبی درباره شرح و تبیین انواع مفاهیم و اصطلاحات این رشته بوده اند. افزون بر این، مفاهیمی که به کار رفته اند، کمتر از لحاظ معنایی به درستی در تناسب با مباحث و در مواردی حتی نادرست و گمراه کننده بوده اند؛ این نکته به ویژه در مورد خطاهای وارد شده از راه ترجمه این مفاهیم به فارسی صادق است. علاوه بر این، آنچه در این نوشته ها بیش از هرچیز مورد غفلت واقع شده، گرایش ها و رویکردهای نوین در جغرافیا، بویژه مباحث فضایی و نظریه های برنامه ریزی بوده است. در مقابل، آنچه بیشتر مورد عنایت بوده، مقاله های مبتنی بر مطالعات موردی دانشجویان در قالب پایان نامه های تحصیلی بوده است. در نتیجه، نوعی ابهام در تبیین و کاربرد مفاهیم بنیادین و افزون بر آن، سردرگمی دانشجویان این رشته پدید آمده است. هدف اصلی از این مقاله کوشش در راه شرح و تبیین مفاهیم کلیدیِ مطرح در مباحث مربوط به فضا و برنامه ریزی فضایی در چارچوب جغرافیای کاربردی است.
مفاهیم بنیادین در برنامه ریزی کالبدی- فضایی (بخش دوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر حجم قابل توجهی از کتاب ها و مقاله های علمی در ایران در شاخه های مختلف دانش جغرافیا انتشار یافته است. اغلب این نوشته ها به مسایل خاصی پرداخته اند، هرچند به ندرت حاوی مطلبی در باره شرح و تبیین انواع مفاهیم و اصطلاحات این رشته بوده اند. افزون بر این، مفاهیمی که به کار رفته اند، کمتر از لحاظ معنایی به درستی در تناسب با مباحث و در مواردی حتی نادرست و گمراه کننده بوده اند؛ این نکته به ویژه در مورد خطاهای واردشده از راه ترجمه این مفاهیم به فارسی صادق است. گذشته از این، گرایش ها و رویکردهای نوین در جغرافیا، بویژه مباحث فضایی و نظریه های برنامه ریزی بیش از هرچیز مورد غفلت قرار گرفته است. در مقابل، آنچه بیشتر مورد عنایت بوده، مقاله های مبتنی بر مطالعات موردی دانشجویان در همان قالب پایان نامه های تحصیلی بوده است. نتیجه آنکه نوعی ابهام در تبیین و کاربرد مفاهیم بنیادین و افزون بر آن، زمینه سردرگمی دانشجویان این رشته پدیدار شده است. هدف اصلی از این مقاله کوشش در راه شرح و تبیین بعضی مفاهیم کلیدیِ مطرح در مباحث مربوط به فضا و برنامه ریزی فضایی در چارچوب جغرافیای کاربردی است.
تحلیلی بر دگردیسی سازمان فضایی نظام شهری استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
63 - 80
حوزه های تخصصی:
عدم تعادل و توازان منطقه ای، یکی از مسائل و چالش های بارز توسعه فضایی در ایران می باشد که همراه با گسترش شهرنشینی و افزایش تعداد شهرها به شکل گیری نظام شهری ناکارآمد و ازهم گسیخته ای در سازمان فضایی کشور منجر شده است. شهرهای استان زنجان مانند اغلب استان های کشور دارای عدم تعادل های منطقه ای است که نمونه آن نامتعادل بودن سازمان فضایی استان می باشد. این پژوهش، باهدف دستیابی به شناخت تفاوت ها و دگرگونی نظام شهری، به بررسی دگردیسی سازمان فضایی نظام شهری استان زنجان در طی دوره ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۵ پرداخته است. در انجام این پژوهش، روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها اسنادی- کتابخانه ای استفاده شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص نخست شهری، شاخص دوشهر، شاخص چهار شهر، شاخص چهارشهرمهتا، مدل تودیم، مدل رقومی ارتفاع استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، عدم تعادل فضایی در نظام شهری استان زنجان مشهود است و با وجود ۲۱ نقطه شهری در این استان، رشد و گسترش شهری بیشتر مختص به چهار شهر اصلی زنجان، قیدار، خرمدره و ابهر است. با گذشت زمان برخلاف کاهش نخست شهری در استان زنجان نظام شهری به سمت تعادل گرایش دارد با وجود افزایش تعداد شهرهای کوچک برای کاهش عدم تعادل در نظام شهری استان شاهد فاصله زیاد این شهرها با شهر نخست می باشیم که نظام شهری را به سمت عدم تعادل سوق داده است؛ که از دیگر عوامل موثر در تشدید این نابرابری و عدم تعادل می توان به عامل جغرافیایی، نحوه تخصیص بودجه در شهرهای استان، توزیع نامناسب جمعیت و تمرکز امکانات و زیرساخت ها در شهر زنجان و قدرت و نقش بلامنازع آن در نظام شهری استان و نقش ناچیز شهرها و رابطه تقریباً یک طرفه آن ها با مرکز استان یعنی شهر زنجان اشاره کرد.
تبیین تأثیرات نهاد اجتماعی-اقتصادی وقف بر سازمان فضایی شهر (نمونه موردی: شهر مشهد در عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
83 - 100
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: نهاد وقف تحت تأثیر وجود بارگاه ملکوتی حضرت رضا (ع) نقشی جدی در سازمان فضایی شهر مشهد در ادوار مختلف به خصوص عصر صفوی داشته است لیکن، این موضوع به دلیل دشواری در بازنمایی سازمان فضایی شهری اعصار گذشته کمتر بررسی شده است.اهداف پژوهش: پژوهش حاضر قصد دارد با بازنمایی سازمان فضایی شهری در عصر صفوی و بررسی موقوفات شهر مشهد در این دوره، به تبیین تأثیرات نهاد اجتماعی-اقتصادی وقف بر سازمان فضایی شهر بپردازد.روش پژوهش: ابتدا با استفاده از نقشه ها، اسناد و کتب تاریخی نقشه سازمان فضایی شهری مشهد در عصر صفوی ترسیم شده و در گام بعد با بررسی منابع و وقفنامه های تاریخی، 45 موقوفه قابل شناسایی در نقشه جانمایی و در نهایت موقعیت این موقوفات در نسبت با سازمان فضایی شهری تحلیل شد.نتیجه گیری: نتیجه نشان می دهد مهمترین تغییرات وقف پایه شهر مشهد در عصر صفوی احداث خیابان اصلی به نام «چهارباغ(خیابان)»، «میدان (صحن) عتیق» و دو دروازه بالاخیابان و پایین خیابان است. سازمان شهری شامل فضاهای شهری، شبکه معابر اصلی شهر، کانون های فعالیتی، منظر و نشانه های شهری، اندام های طبیعی، ساخت اجتماعی-فرهنگی و ساخت سیاسی-امنیتی را به طور جدی توسط تغییرات وقف پایه دگرگون شده است. تغییرات وقف پایه ضمن حفظ ارتباط ارگانیک با ساختار کهن، ساختار شمالی-جنوبی شهر را به راستای شرقی-غربی تغییر می دهد و کانون های فعالیتی و عناصر شاخص مقیاس شهری و فراشهری از قبیل کاربری های آموزشی، مذهبی، بهداشتی، اقامتی و تجاری (که عمدتاً وقف بوده اند) را در این محور سامان می دهد. این تغییرات دسترسی حرم مطهر به دو دروازه جدید و ارگ حکومتی را تسهیل کرده و دو کریدور بصری منحصر به فرد با چهار نشانه شاخص ایجاد می کند.
بررسی و تحلیل سازمان فضایی شبکه شهری استان قزوین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال سوم تابستان ۱۳۸۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
40 - 62
حوزه های تخصصی:
ایجاد شهر صنعتی البرز به عنوان راهبرد قطب رشد باعث شد که در جنبه های ساختاری و کالبدی شهر قزوین و مناطق پیرامون و بالاخره استان قزوین عدم تعادل به وجود آید . همچنین موجب ایجاد عدم تعادل در سازمان فضایی شبکه شهری استان در زمان گردید . بدین ترتیب سازمان فضایی استان قزوین سه دوره حاکمیت نظام اقتصاد سنتی، مرحله گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد مدرن و دوره تثبیت را پشت سر گذاشته است. در این پژوهش با استفاده از مد ل های فریدمن، آنتروپی، شاخص مرکزیت، سلسله مراتب و حوزه نفوذ، ضریب ویژگی و مکانی و ... به تحلیل سازمان فضایی در سطح منطقه پرداخته شده است . در این پژوهش، پولاریزه بودن شهر قزوین در نظام سلسله مراتب شهری منطقه و عدم تعادل در هرم شهری استان و کمبود شهرهای متوسط و کوچک در نظام شهری منطقه و سازما ن فضایی دوگانه مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین احداث قطب رشد البرز به عنوان علت تامه تغییرات در سازمان فضایی منطقه در دوره تثبیت به اثبات رسیده است.
" بررسی و تحلیل نقش ادراک محیطی جوامع محلی در بهره برداری از منابع طبیعی حوزه های آبخیز شمال ایران (مطالعه موردی حوزه آبخیز " واز رود " – شهرستان نور)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پنجم بهار ۱۳۸۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
13 - 26
حوزه های تخصصی:
هر فردی از محیط طبیعی خود تصویر ذهنی دارد. برای توصیف چنین تصاویر ذهنی، جغرافیدانان فرهنگی از اصطلاح ادراک محیطی کمک گرفته اند. برای درک چرایی استقرار گروههای انسانی در محیط طبیعی شان، جغرافیدانان نه فقط باید از خصایص محیط مربوطه آگاه باشند، بلکه همچنین بایستی با نحوه نگرش و ادراک واجدین فرهنگ نسبت به محیط طبیعی نیز اطلاع داشته باشند. بطور کلی درک مردم از محیط زیست شان همانند تجربه هایشان نسبت به یکدیگر فرق می کند و همچنین علایق شان هم نسبت به یکدیگر متفاوت میباشد ، بطوری که ارزشها، اعتقادات ریشه دار و یا هر آنچه که برای اشخاص و جامعه ارجحیت دارند بر ادراک و معرفت آنان تأثیر گذارند . سازمان فضایی منابع طبیعی شمال ایران و فرمهای فضایی شکل گرفته در آن تا حدود زیادی به نوع منابع محیطی موجود در آن (جنگل، مرتع، رودخانه های پرآب، چشمه های فراوان و ...)، و همچنین به ادراک محیطی ساکنین آن بر میگردد. بنابراین شناخت میزان ادراک آنان در مورد نقش ، کیفیت و علل تخریب منابع طبیعی بمنظور اصلاح و ترمیم شکافهای ایجاد شده که بواسطه برهم خوردن تعادلهای محیطی در این سازمان فضایی بوجود آمده از ضروریات اساسی میباشد، امری که تا بحال کمتر به آن توجه شده و بیش از دو دهه است که با صرف میلیاردها ریال هزینه های تحقیقاتی و مطالعاتی سعی در القای این دیدگاه میباشد که عامل اصلی این بهم ریختگی جنگل نشینان و معیشت دامداری سنتی مربوط به آنان می باشد، حال آنکه بنظر می رسد نگرش و نحوه بهره برداری از منابع طبیعی حوزه های آبخیز شمال ایران با نوع و میزان ادراک محیطی جوامع محلی ( ساکنین قلمروهای جلگه ایی – میانکوهی و کوهستانی ) ساکن آن ارتباط معنی داری را دارد . ایده ایی که این تحقیق بدنبال بررسی آن میباشد . نتایج آنالیز آماری نشان داده که در قلمرو ادراکی پاسخهای ساکنین دائم و موقت به گزینه های مربوط به نقش، کیفیت و علل تخریب منابع طبیعی حوزه با استفاده از آزمون (X 2 ) بسیار معنی دار بوده، بطوریکه سطح ادراکی ساکنین موقت به نظرات کارشناسی نزدیکتر از ساکنین دائمی نشان داده است
رویکردی ریخت شناسانه در بررسی جایگاه بافت های فرسوده در ساختار فضایی شهر (مطالعه موردی: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
19 - 28
حوزه های تخصصی:
در طرح ویژه نوسازی مصوب 1386، درنظرگرفتن بافت های فرسوده در کل سازمان فضایی شهر و تعیین نقش آنها در نظام شهری، به عنوان راه حلی برای خارج کردن این فضاها از نواحی بسته به عنوان یک راه حل در نظر گرفته شده است. اما در مطالعات انجام شده هیچ روش و راهکار کاربردی برای درک پیچیدگی سازمان فضایی شهر و نقش بافت های فرسوده در آن ارائه نشده است. این مقاله، خصوصیات فضایی بافت های فرسوده را از طریق روش چیدمان فضا و براساس تئوری حرکت طبیعی مورد بررسی قرار داده است. همچنین برخی از خصوصیات فضایی شهر تهران در جهت شناخت پیچیدگی سازمان فضایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق ارائه مدارک مستدل درباره جایگاه بافت های فرسوده در ساختار شهر تهران و رفع نقص روایی بودن مطالعات تاریخی می باشد. همچنین نتایج تحقیق تفاوت بین جدا افتادگی فضایی اجباری و انتخابی را در بافت های مختلف شهری پررنگ کرده است.
سازمان فضایی مقصدهای گردشگری درنواحی روستایی، مورد مطالعه: ناحیه محمد آباد - زرین گل (شهرستان علی آباد کتول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هجدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۴
23 - 35
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی نیز جزئی از گردشگری محسوب می شود که در یک اقتصاد پیرامونی قرار گرفته که نه تنها باعث توسعه مناطق روستایی و محلی نشده، بلکه سبب ایجاد عدم تعادل های محیطی وفضایی نیز در این مناطق گردیده و در نتیجه منافع بسیار اندکی از این فعالیت اقتصادی عاید روستائیان گشته و عمده منافع و هزینه های آن به مادر شهرها و شهرهای بزرگ جهان سوم و در نهایت به شرکت های فراملیتی و بزرگ بر می گردد(Holland at all,.2003).دراین راستاتوجه به امربرنامه ریزی فضایی ضرورت پیدامی کند. این نوع برنامه ریزی به طورخاص به عنوان رویکردی تاثیرگذاردرهدایت سازمان یابی فضایی گردشگری است که باید موردتوجه قرارگیرد. پژوهش حاضربراساس هدف کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است، برای گردآوریِ اطلاعات به شیوه ی اسنادی و میدانی عمل شده است. جامعه آماری موردمطالعه،شامل 20 مقصدگردشگری روستایی درناحیه محمدآباد- زرین گل واقع در شهرستان علی آبادکتول بوده است، برای وزن دهی معیارهاازروش(AHP)، برای امتیاز نهایی و رتبه بندی مقصدها از روش پرومتی و برای سطح بندی مقصدهای گردشگری از روش تحلیل خوشه ای استفاده شده است؛همچنین برای تعیین حوزه عملکردی مقصدهای گردشگری روستایی ازنقطه شکست درمحیط نرم افزار(GIS) استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان دادکه عدم تناسب در توزیع سطوح مقصدهای گردشگری روستایی درمحدودموردمطالعه،یکی از چالش های مهم سازمان فضایی توسعه گردشگری این ناحیه به شمار می آید. نتایج تحقیق بازگو کننده این است که عدم توجه نظام برنامه ریزی نسبت به پراکنش مقصدهای گردشگری درچارچوب سازمان فضایی مناسب،سبب بروزنابرابری ونهایتا تضعیف جایگاه مقصدهای گردشگری ناحیه مورد مطالعه نسبت به سایرمقاصد گردشگری درنواحی دیگرمی شود.