مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
قطب رشد
حوزه های تخصصی:
پیامدهای فضایی شهر صنعتی کاوه بر شهر ساوه
حوزه های تخصصی:
به دنبال اجرای سیاستهای عدم تمرکز فعالیتهای صنعتی در کلان شهر تهران و استقرار صنایع در شعاع 120 کیلومتری تهران، شهر صنعتی کاوه با هدف استفاده از اراضی غیرکشاورزی و تامین تاسیسات زیربنایی و خدمات رفاهی برای واحدهای صنعتی در سال 1352 ساخته شد.
ایجاد شهر صنعتی مزبور، اثرات فضایی گسترده ای را برای شهر ساوه که در فاصله ده کیلومتری آن قرار دارد، بر جای گذاشت. پیامدهای اثرات یاد شده از دو زاویه قابل ملاحظه است،پیامدهای مثبت و پیامدهای منفی.توسعه صنعتی، ایجاد اشتغال ، افزایش سطح درآمد های عمومی و … از جنبه های مثبت این پیامدها قلمداد میگردد و رشد شتابان بیرویه شهر و سیل گسترده مهاجرتها، که عمدتاً از روستاها صورت میگیرد، و نبود امکانات و گرانی بخش زمین و افزایش بیرویه بهای مسکن و اجاره بها، جدایی گزینی قومی، حاشیه نشینی وخلق مشکلات زیست محیطی و … از پیامدهای منفی این توسعه محسوب میشود. نگارندگان در این پژوهش تلاش مینمایند ضمن بررسی موضوع به تجزیه وتحلیل پیامدهای یاد شده و ارائه رهنمود بپردازند.
اهمیت راهبردی تحلیل پیامدهای اجتماعی دیدگاه های نظری حاکم بر توسعه صنعت نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت نفت و گاز برای ایران اهمیتی راهبردی دارد و از همین رو بسیار مهم است که توسعه این صنعت در کدام بستر اجتماعی صورت می گیرد و کیفیت تعامل میان صنعت نفت و اجتماعاتی که در مناطق نفت خیز و عملیاتی قرار دارند، چگونه است. مقاله حاضر ضمن بررسی شواهدی از نارضایتی اجتماعات محلی از شیوه توسعه صنعت نفت در این مناطق، علل بروز این نارضایتی را بررسی و سپس با تحلیل رویکردهای نظری حاکم بر این شیوه از توسعه، علل بروز مشکلات را تبیین می کند. استدلال اساسی مقاله این است که برنامه ریزی توسعه بر مبنای الگوی قطب رشد و با جهت گیری نیازمبنا سبب شده است ظرفیت های اجتماعات بومی برای مشارکت در جریان توسعه نادیده گرفته شود. همچنین این مقاله برخی فرایندهای نهادی منجر به بروز مشکلات ایجادشده در مناطق نفت خیز و عملیاتی صنعت نفت را نیز بررسی کرده و تأثیر آن بر بروز مشکلات را نشان می دهد. مقاله برخی رویکردهای جدید در برنامه ریزی توسعه برای ایجاد تعامل مثبت با اجتماعات محلی و تولید ظرفیت امنیت اجتماعی راهبردی برای توسعه صنعت نفت در مناطق نفت خیز را نیز بررسی می کند.
نقش صنایع کوچک و متوسط در توسعه صنعتی بر پایه الگو سازی فرایند انتشار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
63 - 74
حوزه های تخصصی:
صنایع کوچک و متوسط (SME) از مهم ترین بخش های اقتصادی در هر کشور هستند. این صنایع، با ایجاد صرفه های تجمع در مراکز صنعتی، معمولاً تبدیل به مراکز رشد می شوند؛ در حالی که صنایع بزرگ بر پایه صرفه های مقیاس، تبدیل به قطب های رشد می شوند. در چارچوب اقتصاد منطقه ای، صنایع کوچک و متوسط در فضای جغرافیایی و صنایع بزرگ در فضای اقتصادی اثرگذارند. حال آن که صنایع کوچک با تکیه بر آثار انتشار، نقش خود را در توسعه صنعتی و رشد اقتصادی به عنوان یک مرکز رشد ایفا می کنند. با پذیرش این امر، مقاله حاضر به بررسی و الگوسازی دو موضوع در زمینه آثار فعالیت صنایع کوچک و متوسط پرداخته است: الگو سازی فرایند انتشار و الگوسازی نحوه انتقال اطلاعات (یا به طور مشابه ابداعات و فناوری). هر دو موضوع، در زمینه نظریه های امواج قابل طرح هستند . میان دو منطقه ی فرضی ، معمولاً اختلاف میان نوع و کارکرد صنایع می تواند تفاوت میان امواج فیمابین را ایجاد کند. با توجه به این که هر صنعت به خودی خود دارای آثار پیشین و آثار پسین است ، هر منطقه نیز متناسب با نوع صنایع استقرار یافته در آن ، می تواند دارای آثار پیشین و آثار پسین بر سایر مناطق در فضای جغرافیایی یا فضای اقتصادی باشد . برای الگوی فرآیند انتشار، از رهیافت الگوهای جاذبه و برای الگوی فرآیند و نحوه انتقال اطلاعات، از نظام انتقال سلسله مراتبی استفاده شده است. در هر دو روش، نتیجه امر به صورت الگوهای انتشار در حالت عام و در شرایط خاص بیان شده است. توابع نظری استخراج شده، بیانگر نحوه تعامل مناطق بر اساس انواع صنایع مستقر در آنها هستند . آثار بیان شده در الگوهای مورد نظر نشان می دهد که صنایع کوچک و متوسط می توانند با ارسال امواج مستمر ابداعاتی ، اطلاعات و سایر امواج توسعه ، تأثیرات مهمی بر مناطق پیرامون داشته باشند.
بررسی و تحلیل سازمان فضایی شبکه شهری استان قزوین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال سوم تابستان ۱۳۸۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
40 - 62
حوزه های تخصصی:
ایجاد شهر صنعتی البرز به عنوان راهبرد قطب رشد باعث شد که در جنبه های ساختاری و کالبدی شهر قزوین و مناطق پیرامون و بالاخره استان قزوین عدم تعادل به وجود آید . همچنین موجب ایجاد عدم تعادل در سازمان فضایی شبکه شهری استان در زمان گردید . بدین ترتیب سازمان فضایی استان قزوین سه دوره حاکمیت نظام اقتصاد سنتی، مرحله گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد مدرن و دوره تثبیت را پشت سر گذاشته است. در این پژوهش با استفاده از مد ل های فریدمن، آنتروپی، شاخص مرکزیت، سلسله مراتب و حوزه نفوذ، ضریب ویژگی و مکانی و ... به تحلیل سازمان فضایی در سطح منطقه پرداخته شده است . در این پژوهش، پولاریزه بودن شهر قزوین در نظام سلسله مراتب شهری منطقه و عدم تعادل در هرم شهری استان و کمبود شهرهای متوسط و کوچک در نظام شهری منطقه و سازما ن فضایی دوگانه مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین احداث قطب رشد البرز به عنوان علت تامه تغییرات در سازمان فضایی منطقه در دوره تثبیت به اثبات رسیده است.
راهبرد قطب رشد در گردشگری سلامت (نمونه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری سلامت می تواند به عنوان صنعت پیشران عمل کرده و صنایع جانبی را نیز توسعه دهد. غالباً توسعه گردشگری سلامت بدون برنامه ریزی صورت می گیرد هر چند مواردی وجود دارد که گردشگری به صورت سنجیده با استفاده از استراتژی قطب رشد برنامه ریزی می شود این استراتژی شامل ایجاد امکانات گردشگری سلامت در مکان هایی است که از نظر استراتژیکی به عنوان مراکز ترویج توسعه گردشگری وتوسعه سلامت مناسب هستند. پژوهش حاضر تلاش می کند تا الگو و مدل قطب رشد را در گردشگری سلامت مورد ارزیابی قرار دهد. در این پژوهش از روش دلفی و طیف لیکرت (5-1) و با استفاده از اجماع و موافقت خبرگان و کارشناسان متخصص و از طریق پرسشنامه و در محیط اکسل استفاده شده است. روش دلفی روشی است، جهت رسیدن به اتفاق نظر کارشناسان خبره در موضوعات مختلف و پس از تائید، به عنوان نظریه شناخته می شود. این موافقت به صورت درصد و میانگین پاسخگویی خبرگان بیان می شود. درصد بالای 51 درصد بیانگر اجماع نظر نخبگان و کمتر از 51 درصد نشانگر رد نظریه است. یافته های پژوهش نشان می-دهد که شهر تبریز توانمندی های لازم را با لحاظ کردن استراتژی قطب رشد، جهت تبدیل شدن به یک قطب گردشگری سلامت را داراست.
تأثیر عامل فاصله از مرکز بر میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال نهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۲
1 - 22
حوزه های تخصصی:
از فردای جنگ جهانی دوم تا کنون در زمینه توسعه منطقه ای نظریه های مختلفی طرح و اجرا شده اند، اما هیچ نظریه ای تأثیرگذارتر از نظریه قطب رشد به خصوص در کشورهای در حال توسعه نبوده است. نظریه قطب رشد از دهه 1960 به بعد در بیش تر کشورهای در حال توسعه از جمله ایران به عنوان استراتژی اصلی در راه رسیدن به توسعه انتخاب شد. از جمله مناطقی که در آن سیاست قطب رشد به کار گرفته شد، استان خوزستان به مرکزیت اهواز بود. در دوره های قبل و بعد از انقلاب به اشکال گوناگون اهواز به عنوان قطب رشد و توسعه در استان به کار گرفته شد. با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله به بررسی تأثیر عامل فاصله از مرکز بر سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان پرداخته می شود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش بررسی توصیفی- تحلیلی می باشد. شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخآن های می باشد؛ و در آن از آثار کتابخآن های، سالنامه های آماری و بانک های اطلاعاتی، مختلف استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد شهرستان اهواز به عنوان مرکز استان خوزستان با تمرکز امکانات و خدمات مختلف در خود، در سطح اول توسعه یافتگی استان قرار دارد. توزیع فضایی توسعه در شهرستآن های استان خوزستان نیز با عامل فاصله از مرکز در ارتباط می باشد و شهرستآن هایی توسعه بیش تری یافته اند که فاصله بیش تری از مرکز استان یعنی اهواز دارند.