مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سازمان فضایی
حوزه های تخصصی:
سازمان فضایی هر ناحیه، از طریق پویایی شبکه سکونتگاهی آن تکامل می یابد، که البته روند شکل گیری شبکه سکونتگاهی متاثر از محیط طبیعی، ساختار اجتماعی و اقتصادی و رویدادهای سیاسی و تاریخی است. در شهرستان تالش، محیط طبیعی و ساختار اجتماعی و اقتصادی این ناحیه زندگی یکجانشینی به ویژه شهر نشینی را به تاخیر انداخته بود. نبود راههای ارتباطی مناسب بین واحد های انسانی ناحیه، یکی از مهمترین موانع یکپارچگی فضایی ناحیه به شمار می رفت. به همین دلیل، شبکه سکونتگاهی نوپای تالش در پیرامون جاده ای شکل گرفته است که در خلال جنگ جهانی دوم احداث شد و سراسر حوزه های انسانی ناحیه را در امتداد طولی ناحیه به یکدیگر متصل ساخت. بدین ترتیب، نخستین شهر واقعی ناحیه و به دنبال آن بازارهای روستایی در گره گاههای این جاده و حوضه رودها (که هریک واحدی انسانی را در خود جای داده بودند) شکل گرفت. بازارهای روستایی با توجه به جمعیت حوزه نفوذ شان، گسترش یافته و آنهایی که از موقعیت جغرافیایی و کارکرد کارآمدی برخوردار بودند، به شهرهای کوچک تبدیل شدند. در نتیجه نظامی سلسله مراتبی از مکان های مرکزی به وجود آمد که شبکه سکونتگاهی و سازمان فضایی ناحیه را شکل بخشید. اما از سویی تمرکز جمعیت و فعالیت های اقتصادی، به صورت نامتوازنی در حاشیه جاده مزبور متمرکز گردید که عدم تعادل فضایی ناحیه را به دنبال دارد. به همین علت، پیش از تحولات خودجوش آینده، هدایت و برنامه ریزی توسعه در مراکز بازاری و روستا- شهرهای ناحیه، امری ضروری به نظر می رسد. مطالعه روند تحولات شبکه سکونتگاهی تالش با استفاده از منابع تاریخی و بررسی تحولات اخیر، از طریق روش های میدانی و اطلاعات و داده های سازمان های محلی به بهترین شکل گویای این واقعیت مکانی و فضایی است.
روند توسعه تاریخی ، کاربری اراضی و تنگناهای شهرسازی در سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به استناد پژوهش های میدانی و کتابخانه ای و همچنین مطالعات مقدماتی طرح (تجدید نظر طرح جامع سنندج) نوشته شده است که در آن سعی شده تامسائل حاد شهر سنندج بررسی شود. شهر سنندج به تبع شرایط خاص طبیعی ، سیاسی ، اجتماعی و اخیراً برنامه ریزی های شهری از ایبتدا دچار تغییرات فضایی و کالبدی زیادی شده که به ادوار مشخص و متمایز قابل تفکیک می باشند. در این بین الحاق روستاها و زمین های کشاورزی و چشم اندازهای بکرطبیعی در جریان توسعه فیزیکی شهر به عنوان علت اصلی این توسعه نا متناسب بررسی شده و جهت روشن شدن خط مشی برنامه ریزی آتی، برآوردی از جمعیت شهر تا سال 1400 نیز ارائه گردیده است. در سنندج که به عنوان یک قلعه نظامی شکل گرفته و تکوین یافته است، نارسایی ها و عدم تعادل فراوانی در توزیع خدمات، تأسیسات و تجهیزات شهری دیده می شود . در پایان مهم ترین مشکلات شهر سازی سنندج تحت هفت عنوان بررسی شده است. واژگان کلیدی: توسعة تاریخی، سنه دژ، سازمان فضایی، بحران زمین، بهسازی، ایمنی شهری.
بررسی جدا افتادگی فضایی بافت های فرسوده در ساختار شهر تهران به روش چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان نوسازی شهر تهران مطالعات گسترده ای را بر روی خصوصیات مختلف بافت های فرسوده انجام داده است که می توان آنها را به دسته های مختلف مانند مشکلات فضایی، اجتماعی، محیط زیستی، قانونی و مشکلات اقتصادی تقسیم کرد. این مشکلات با اینکه در دسته بندی های مختلف طبقه بندی می شود، اما هریک بر روی دیگری نیز تاثیر می گذارد. از جمله دستاوردهای سازمان نوسازی می توان به تهیه طرح ویژه نوسازی اشاره کرد. درک سازمان فضایی از مباحث مهم طراحی و برنامه ریزی شهری در این طرح است که اهمیت آن در توسعه و بهسازی بافت های فرسوده پررنگ شده است. در طرح ویژه نوسازی، درنظرگرفتن بافت های فرسوده در کل سازمان فضایی شهر و تعیین نقش آنها در نظام شهری، به عنوان راه حلی برای خارج کردن این فضاها از زون های بسته به عنوان یک راه حل در نظر گرفته شده است.نکته مورد سوال این مقاله این است که در مطالعات انجام شده هیچ روش و راهکار کاربردی برای درک پیچیدگی سازمان فضایی شهر و نقش بافت های فرسوده در آن ارایه نشده و نحوه برخورد با جدا افتادگی فضایی بافت های فرسوده، روایی و بدون ارایه مدارک مستدل است. این در حالی است که در شهرسازی امروز، نظریه ها و روش های کاربردی مختلفی برای تحقیق در این باب ارایه شده است. این مقاله در جهت مشارکت در طرح ویژه نوسازی، خصوصیات فضایی بافت های فرسوده را از طریق روش چیدمان فضا (Space Syntax) و بر اساس تئوری حرکت طبیعی (Natural Movement) مورد بررسی قرار داده است. همچنین برخی از خصوصیات فضایی شهر تهران در جهت شناخت پیچیدگی سازمان فضایی و مشارکت در ارتقای امکان پذیری اجرای طرح ویژه نوسازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق ارایه مدارک مستدل درباره چگونگی جدا افتادگی فضایی بافت های فرسوده از ساختار شهر تهران و رفع نقص روایی بودن مطالعات تاریخی می باشد. همچنین نتایج تحقیق تفاوت بین جدا افتادگی فضایی اجباری و انتخابی را در بافت های مختلف شهری پررنگ کرده و روشی کاربردی را در جهت شناخت این پیچیدگی ارایه می دهد.
برنامه ریزی فضایی در توسعه صنعت گردشگری: (مطالعه موردی: استان چهار محال و بختیاری، محور بازفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لایه بندی فضا، تعیین اوزان عملکردی و مکانیابی علمی کانون های گردشگری، برای سرمایه گذاری و اجرای پروژه های عمرانی، از جمله رویکردهای ضروری در فرایند نیل به توسعه پایدار و متوازن است. بر این مبنا، در مقاله پیش رو که بخشی از دست آورد یک طرح مطالعاتی بزرگ در منطقه بازفت، از توابع استان چهار محال وبختیاری است، با استعانت از دیدگاه ساختاری- کارکردی و بهره گیری از روش های اسنادی، پرسشنامه ای و مشاهدات میدانی، در گرد آوری اطلاعات، و نیز به کار گیری مدل استاندارد سازی(Z Score) و نرم افزارهایArc View GIS) و (SPSS/PC در پردازش، تحلیل، طبقه بندی و ترسیم گرافیکی یافته های پژوهش، پس از تعریف و تعیین سطوح یا لایه های فضایی همگن، مبادرت به انتخاب کانون های گردشگری برتر و تنظیم تعاملات کارکردی بین هر یک و سرانجام، ارائه راهبردهایی اجرایی در توسعه و تجهیز ساختار و سازمان فضایی حاکم بر هر کانون و حوزه فرادست آن شده است.
نظم، عنصر اصلی در تحلیل علمی منظر خیابان*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیابان مبحث مورد علاقه اکثر نظریهپردازان در حوزههای مختلف است. تفاوت دیدگاهها در این زمینه باعث شده تعاریف و به دنبال آن روشهای متفاوت برای مداخله در خیابان ارائه شود : کالبدی (لینچ، ۱۹۶۰ و کالن، ۱۹۶1 و بیکن، ۱۹۷۶)، زیباشناسی
(کبلانس، ۱۹۹۸)، اجتماعی (جیکوبز، ۱۹۶۱)، فرهنگی (لمنورل، ۱۹۹۴)، سیاسی (مارکس، ۱۸۷۰) یا تاریخی (نیکولو، ۱۹۹۵)؛ و به موازات آن دیگر محققین به دنبال راهکار جدید برای مداخله در خیابان باشند. از رویکردهای اخیر، کمیکردن کیفیتهای شهر است که دستور کار دانش منظر شهری قرار گرفته و یکی از ابزارهای آن نگرش سیستمی است.
بر این اساس، نظریهپردازان با نگاه سیستمی به شهر سعی در ارائه یک بستر علمی برای تحلیل سازمان فضایی شهر و نقش آن در تولید منظر شهری داشتهاند. از آنجا که خیابان، مهمترین عنصر کیفی و کمی در تشکیل سازمان فضایی شهر محسوب میشود، کمیکردن کیفیتهای آن از طریق برخورد سیستمی، چارچوبی علمی را برای مطالعه و طراحی در اختیار قرار میدهد. این مقاله در صدد است با استعانت از بنیان نظری نگرش سیستمی به بررسی و تبیین جایگاه نظم در تحلیل منظر خیابان پرداخته و تعاریفی مشخص از نظم خیابان و نقش آن در تولید منظر خیابان ارائه دهد.
برخورد روشمند در مدیریت حرکت عابر پیاده؛ تحلیل و مقایسه میزان دسترسی در نمونه موردی محله نظام آباد و یوسف اباد
منبع:
منظر تیر ۱۳۸۹ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
راهبردهای ساماندهی قلمرو ایستگاه های مترو
منبع:
منظر تیر ۱۳۸۹ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
تحلیل ویژگی های پراکنش فضایی در منطقه زاگرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم تعادل و تمرکز شدید از جمله ویژگی کشورهای جهان سوم است که این ویژگی معلول نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید که در نتیجه این سیاست، تمام امکانات در یک یا چند منطقه تمرکز می یابد و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می نمایند. عدم توجه به نظام شهری و نحوه پراکنش مراکز و کانون های شهری در پهنه سرزمین از یک سو و رشد شتابان شهرنشینی از سوی دیگر به گسیختگی و عدم انسجام در ساختار فضایی منجر خواهد شد. هدف از این پژوهش، آشنایی با میزان پراکنش فضایی در نقاط شهری منطقه زاگرس است. روش پژوهش ترکیبی از روشهای توصیفی، تحلیلی و تطبیقی با تاکید بر مدل های بررسی کننده است. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که ضریب تمرکز و نخست شهری در منطقه از سال 1375 تا کنون در حال کاهش بوده است؛ اما از نظر شاخص های ضریب آنتروپی، ضریب جینی و منحنی لورنز توزیع جمعیت در طبقات شهری به سمت عدم تعادل فضایی میل کرده است. همچنین با استفاده از شاخص مرکزیت، میزان تمرکز فضایی خدمات در شهرها در زمینه های مختلف فرهنگی- اجتماعی، آموزشی، بهداشتی- درمانی، زیربنایی و کالبدی مشخص شده که نتایج بیانگر نابرابری شدید فضایی است. بنابراین توجه به جنبه های ساختار فضایی شهرها از نظر شاخص های مختلف خدماتی و نحوه توزیع جمعیت امری ضروری به نظر می رسد.
نقش عوامل محیطی در سازمان فضایی سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: دهستان لواسان کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شکل گیری، استقرار وسازمانیابی سکونتگاه های روستایی عوامل محیط طبیعی - اکولوژیک، اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و سیاسی تأثیرگذار هستند.
مقاله حاضر بر این اساس، بدنبال تبیین اثرگذاری عوامل طبیعی (محیط طبیعی-اکولوژیک) برتحول پذیری سازمان فضایی 11 روستای دهستان لواسان کوچک است. روش تحقیق توصیفی -تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای استفاده گردیده است. همچنین، کاربرد مدل هایی نظیر میزان سنج نهادی گاتمن، ارزش مرکزیت، مجموع حداقل فواصل، تعداد ارتباطات مستقیم، تعداد گره های ارتباطی و توان جمعیتی مورد توجه قرار گرفته است.
نتایج تحقیق نشان می دهد عوامل طبیعی بویژه توپوگرافی، منابع آب و شیب در موقعیت استقرار سکونتگاه های روستایی تأثیر داشته است.این وضعیت سبب گردیده تا سازمان فضایی محدوده مورد مطالعه از ساختارسلسله مراتبی دو سطحی برخوردار گردد. ضمناً مبتنی بر این نتایج پیشنهاد گردید تا سازمان فضایی محدوده از سه حوزه روستایی به مرکزیت روستاهای افجه، کندعلیا و بوجان و یک مجموعه روستایی با مرکزیت شهر لواسان تشکیل گردد.
تحلیل ساختار فضایی جمعیت سکونتگاههای شهری و روستایی (مطالعه موردی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از چشم اندازهای جدید در برنامه ریزی توجه به مسئله فضا و سازمان فضایی است که نیازمندی ها، ویژگی های فضا و اجزای سازمان فضایی را بررسی می کند. یکی از اجزای کلیدی سازمان فضایی، جمعیت است. جمعیت یکی از عناصر بنیادی در برنامه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود، بنابراین شناخت ساختار، ابعاد و گستردگی فضایی آن از ابزارهای مهم تصمیم گیری و برنامه ریزی به شمار می رود. درک توزیع و پویایی جمعیت در فضا، در برنامه ریزی برای منطقه جغرافیایی کاربرد بسیاری می تواند داشته باشد. لذا با توجه به اهمیتی که سازمان فضایی جمعیت در برنامه ریزی ها دارد، این پژوهش به تبیین ساختار فضایی توزیع جمعیت در قالب سکونتگاه های شهری و روستایی در سطح استان زنجان اختصاص دارد. هدف اصلی پی بردن به وضعیت تعادل و توازن در توزیع فضایی جمعیت استان زنجان است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و نحوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای - اسنادی است. مدل های تجزیه و تحلیل سازمان فضایی از جمله مدل رتبه - اندازه، حد اختلاف طبقه ای، طبقه بندی سکونتگاه های شهری بر اساس طبقه بندی طرح پایه آمایش سرزمین کشور، مدل مجاورت نزدیک ترین همسایگی برای بررسی توزیع فضایی جمعیت در سطح استان زنجان استفاده شده است. نتیجه حاصل از تجزیه و تحلیل وضع موجود توزیع فضایی جمعیت در قالب سکونتگاه های شهری و روستایی نشان می دهد که درست اجرا نشدن برنامه های بلندمدت استان اسناد فرادست موجب ایجاد چند قطب رشد و به حاشیه رفتن برخی مناطق گردیده است و موجب به وجود آمدن بی تعادلی هایی با شکاف عمیق در میان سکونتگاه های استان و نیز موجب ایجاد تمرکز جمعیت و فعالیت نامتوازن در سطح استان شده است.
سیر تحول رابطه ساختاری باغ و شهر در سازمان فضایی شیراز از سده چهارم تا دوازدهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ های تاریخی شیراز تا پیش از تغییرات شهری دوران پهلوی و معاصر، از عناصر شاخص شهری به حساب می آمده است. به نظر می رسد شکل گیری هسته تاریخی شهر و توسعه آن در ادوار مختلف، چه از حیث رابطه ساختاری میان باغ و شهر و چه از حیث استفاده از باغ و عناصر آن در پیکره شهر، به پدیده باغ وابسته بوده است. از سوی دیگر، تعریف نظام استقرار باغ در شهر، به عوامل متعددی وابسته است که خود بر چگونگی تعامل ساختاری باغ و شهر تأثیر دارد. ازآنجاکه شیراز تا پایان دوره زندیه شاهد چهار دوره حکومتی مقتدر بوده است، سؤال اصلی این پژوهش چنین مطرح می شود که «رابطه ساختاری میان باغ و شهر از سده چهارم هجری تا پایان دوره زندیه چگونه است؟» برای دریافت چگونگی این رابطه، «جایگاه باغ در هسته مرکزی شهر» و سپس «جایگاه باغ محورها در توسعه فضایی شهر» با استفاده از مطالعات و اسناد تاریخی، توصیفات سفرنامه ها و نقشه های بازسازی شده بررسی شده است؛ سپس چگونگی نظام استقرار باغ در شهر شیراز تا اواخر دوره زندیه تحلیل و در نقشه شهر شیراز مکان یابی شده است. نتایج نشان می دهد که تعامل باغ و شهریک تعامل دوسویه است، بدین صورت که از یک سمت مشخصات طبیعی شهر همچون ارتفاعات، مسیر رودخانه، منابع آب و حتی تصمیمات حکومتی مبنی بر چگونگی ساختار شهر، به گونه ای از پیش تعریف شده، محل قرارگیری باغ را مشخص می کند؛ از سمت دیگر باغ با هویت بخشیدن به محورهای حکومتی و هدایت مسیر های توسعه شهر در دوره های بعد، نقشی کلیدی در سازمان فضایی شهر ایفا می کند.
تحلیل افتراق فضایی در محله های شهر یزد با استفاده از تحلیل شبکه و چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در حیطة تخصصی مسائل شهری، سازمان فضایی شهر و افتراق ها و جدایی گزینی های فضایی در آن است. به طورکلی، ساختار فضایی شهر تا حد زیادی تعیین کنندة عملکرد آن است و تأثیر زیادی بر دسترسی، پایداری زیست محیطی، اقتصاد، رفاه، عدالت اجتماعی، سرمایة اجتماعی و نوآوری فرهنگی دارد.یکی از عوامل تأثیرگذار بر چگونگی شکل گیری این ساختار، نحوة توزیع و سطح سرویس خدمات شهری و رابطة متقابل آن با شبکة راه های شهری است؛ به طوری که توزیع نامتناسب هزینه ها و ایجاد زیرساخت های شهری به ارائة خدمات و تسهیلات شهری، به سطوح افتراق های فضایی به ویژه پراکنده رویی در شهر دامن می زند. در شهر یزد، با گسترش افقی 15 برابری در سال های 1345- 1385 و رشد جمعیت 6/4 برابری در همین دوره، شاهد ازهم گسیختگی زیادی در سازمان فضایی شهری بوده ایم. در این راستا هدف از این پژوهش، تبیین افتراق های فضایی در شهر یزد، مبتنی بر پراکنش خدمات عمومی و ساختار فضایی شبکة راه های شهری با استفاده از تحلیل شبکه و چیدمان فضاست. مقایسه این دو تحلیل، نشانگر ساختار فضایی منسجم در مناطق مرکزی، همراه با سطح خدمات رسانی مناسب شهری است. همچنین تحلیل خوشه بندی امتیازهای فضایی با استفاده از آمارة گتیس- آرد جی، نشان دهندة تمرکز مناطق با امتیاز بالا در فضاهای میانی در امتداد شمال به جنوب شهر است و با فاصله گرفتن از آن ها، تمرکز فضاها با امتیاز پایین شکل می گیرد.
عقلانیت معرفتی و نظری نوین حاکم بر سازمان فضایی سیستمهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
در بررسی دیدگاه های نظری مرتبط با حوزه سازمان فضایی و سیستم های شهری به مثابه موضوعی میان رشته ای، دو پارادایم اندازه مبنا و شبکه مبنا قابل تمایز است. پارادایم نخست بر تعریف سیستم شهری به مثابه مجموعه ای از نقاط شهری که بر اساس ویژگی های درونی خود استوار است و در تفسیر مرکزیت فضایی شهرها به سطح تمرکز جمعیت، فعالیت ها و یا کارکردهای یک مکان معطوف است. در حالی که از چند دهه گذشته، با تعریف مجموعه ای از شهرها به مثابه یک سیستم، برخلاف گذشته، عنصر «رابطه» در تعریف سیستم شهری هر چه بیشتر مهم تلقی شد و جایگاه هر شهر در سیستم شهری در نسبت با موقعیت قرارگیری آن، تابع جریان هایی است که میان شهرها در حال گردش است و در نتیجه از ارتباط با دیگر محل ها به وجود می آید. این پارادایم با تأکید بر داده های رابطه ای، به روابط میان شهرها در قالب روابط افقی و غیرمحلی می نگرد و فرایندهای فضایی را در سازمان فضایی هدف قرار می دهد. از این رو به منظور درک، تبیین و کاربست هر دو پارادایم، به مرور سیر تحول رویکردهای نظری حاکم بر سازمان فضا در سیستم های شهری و تبیین عقلانیت معرفتی و نظری نوین حاکم بر آنها پرداخته شده و ویژگی ها و مؤلفه های دو پارادایم، دسته بندی و مقایسه شده است تا با پر کردن خلاء نظری و معرفتی در این زمینه، راه برای تحقیقات کاربردی و پیمایشی باز شود. بر این اساس، این مقاله از حیث هدف، از نوع بنیادین و برحسب رویکرد توصیفی و مبتنی بر مطالعه داده های متن پایه است تا با بررسی سیر تحول نظریه های موجود، به بررسی تطبیقی محتوای نظری و مبانی هستی شناختی پارادایم های سنتی در برابر پارادایم های نوین بپردازد.
نقش شبکه مادی ها درتحولات سازمان فضایی اصفهان تاریخی، از آغاز تا پایان دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین و ابتدایی ترین عوامل شکل بخشی یک شهر و تحولات آن، عوامل طبیعی است. کوه ها، رودخانه ها، سواحل و دره ها ازجمله مؤلفه های نیروی طبیعی است. از میان این عوامل، نحوه تأمین آب در زیست یک شهر و شکوفایی آن، نقش مهمی دارد. پاسخ هر زیستگاه به نیازِ آب، بخشی از فرهنگ هر شهر است. یکی از عوامل مهم که تحولات شهر اصفهان را در دوره های مختلف هدایت می کرده و به سازمان فضایی این شهر در دوره های مختلف شکل داده، رودخانه زاینده رود بوده است. اما چگونگی تأثیر این رودخانه بر تحولات اصفهان تحقیق زیادی صورت نگرفته است. یکی از مهم ترین مؤلفه های اثر زاینده رود بر تحولات این شهر، شبکه زیرساختی مادی ها بوده است. این شبکه بر مکان یابی شهر اصفهان، برای رشد و توسعه شهر، استخوان بندی اصفهان تاریخی و مسیر بازار، مکان یابی دولتخانه صفوی، ایجاد محلات جدید به خصوص در دوره صفوی، آبیاری باغ های اطراف شهر، سطح آب زیرزمینی شهر که برای مصارف مسکونی استفاده می شد و... تأثیر گذاشته است. مادی ها در ابتدا وظیفه آبیاری زمین های کشاورزی هسته های اولیه شهر را داشتند، اما با به هم پیوستن این هسته ها، برخی از این مادی ها و به طور مشخص مادی فدن، به مثابه یک زیرساخت توسعه عمل کرده و سازمان فضایی شهر را شکل دادند. پژوهش حاضر در تلاش است تا از روش تحلیل محتوا و مطالعه تاریخی تفسیری در انجام تحقیق استفاده کند. تحلیل اطلاعات براساس مطالعه اسنادی و کتابخانه ای صورت پذیرفته است. مطالعات نشان می دهد در دوره صفوی و با افزایش ناگهانی و انفجاری جمعیت، مادی های جدید متأثر از استخوان بندی تازه شهر مکان یابی و ایجاد می شوند. شبکه مادی های اصفهان در طراحی دولتخانه صفوی و محلات تازه و دیگر تأسیسات کلیدی تأثیر گذاشته است. به طور کلی، تحولات شهر اصفهان تا قبل از دوره صفوی، متأثر از نیروی طبیعی و به ویژه زاینده رود و شبکه مادی ها بوده است. اما در دوره صفوی، نیروهایی که در تحولات شهر ایفای نقش کردند، متکثرتر شده و نیروهای اجتماعی سیاسی ایدئولوژیک نیز در کنار نیروی طبیعی اهمیت یافتند. درنهایت نیز با استفاده از مطالعات انجام شده و مقایسه تطبیقی نقشه های تاریخی، نقشه جدیدی از شبکه مادی ها بازترسیم می شود و موقعیت یابی بناهای اصلی و سازمان فضایی اصفهان در دوران پیش از صفوی و پس از آن و رابطه شبکه مادی های اصفهان با آن ها تدقیق خواهد شد.
شناسایی پهنه های آسیب پذیر ناشی از تغییرات اکوسیستمی در سازمان فضایی مورد پژوهی: منطقه کرانه شرقی دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تغییرات زیست محیطی به عنوان تهدیدی جدی از سطح جهانی تا سطوح محلی جوامع انسانی را تحت تأثیر قرار داده است. در این میان، آسیب پذیری جوامع محلی و انعطاف پذیری آن در مقابل بحران به وجود آمده، به اصلی پایدار در میان سیستم های اکولوژیکی و اجتماعی تبدیل شده است. در سال های گذشته، تغییرات ایجادشده در اکوسیستم دریاچه ی ارومیه موجبات مرگ زیستی آن و عدم تعادل اکولوژیک دریاچه را در پی داشته است. هدف این مقاله، شناسایی پهنه های آسیب پذیر (در قالب نظام تقسیمات سیاسی) در سازمان فضایی منطقه ی کرانه ی شرقی دریاچه ی ارومیه ناشی از تغییرات اکوسیستمی ایجادشده در سال های گذشته است. برای شناسایی و ارزیابی میزان آسیب پذیری از شاخص های آسیب پذیری اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی استفاده شده است. برای مشخص کردن پهنه های موجود در نظام سکونت گاهی و فضایی کردن آن از نرم افزار Arc GIS و تلفیق روش های تصمیم گیری چندشاخصه (تاپسیس) استفاده شد. نتایج به دست آمده، نشان داد بیشترین میزان آسیب پذیری در سه شهرستان آذرشهر، عجب شیر و بناب است. همچنین سکونت گاه های روستایی با کمترین فاصله از دریاچه با تهدید جدی ناشی از عواقب خشک شدن دریاچه روبه رو هستند.
تبیین سازمان فضایی شهرستان بابل با استفاده از شاخص های کمی و کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی یک ناحیه نیز همچون یک سیستم، محصول یک فرایند دائمی سازمان یابی فضاست. ساختار فضایی شهرستان بابل نیز همچون یک سیستم، محصول فرایند دائمی سازمان یابی فضاست. در این خصوص برای بررسی علمی سازمان فضایی شهرستان بابل نقش نیروهای درونی ( اقلیم، توپوگرافی، حاصلخیزی زمین و. .. ) و بیرونی (عوامل اداری و سیاسی، دسترسی و .. ) در شکل گیری و تکوین سازمان یابی فضایی شهرستان بابل تحلیل و ارزیابی شد. این تحقیق در دو قالب شکلی و محتوایی صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق سکونتگاه های روستایی و مراکز شهری شهرستان بابل طی دوره 1365 تا 1390 می باشند. شاخص های های تحقیق نخست شهر (تمرکز هرفیندال، دو شهر، چهارشهر، شهر مهتا، مومار و الوصایی و شاخص مرکزیت پرستون می باشد. نتایج نشان می دهند طی چهار دهه گذشته شهرستان بابل از شکل مرکز پیرامون به صورت شبکه شهری منطقه ای (11 شهر ) تغییر ساختار داده است، اما از بعد محتوایی هنوز بخش اعظم فعالیت و خدمات و جمعیت در شهر بابل (بیش از 80 درصد جمعیت شهری) واقع شده اند. همچنین مشخص شد شهرهای نوپا برای توزیع بهتر خدمات و امکانات، کاهش تمرکزگرایی و ایجاد نظام توزیع فضایی جمعیت و خدمات همگن، بنا به صلاحدید نهادهای ذیربط شکل گرفته اند و با توجه به اختلاف زیاد مراکز شهری این ناحیه فاقد نظام سلسله مراتبی است.
تبیین گستره فقر شهری و شناسایی سکونتگاه های غیر رسمی از منظر عدالت فضایی مطالعه موردی: نسیم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر مبحث عدالت فضایی، از منظر تبیین فقر شهری و گستره سکونتگاه های غیر رسمی در میان جغرافیدانان و برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای یافته است. بی عدالتی در نحوه ی توزیع اعتبارات و تسهیلات تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت شهرها می گذارد. این امر بر نابرابری و عدم تعادل فضایی شهرها و گستره فقر شهری و شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی دامن می زند. یکی از دلایل بروز مسائل ناشی از شهرنشینی و شهرگرایی کم توجهی یا بی توجهی به آثار عدالت فضایی در کشورها است. مناطق فقیر شهری در ابعاد اجتماعی – اقتصادی و کالبدی دارای شاخص هایی هستند که این مناطق را نسبت با سایر مناطق شهری دچار رکود و انزوا می سازد و به نوعی به شکل سکونتگاه های غیر رسمی نمود عینی می یابد. این مقاله به تبیین فقر شهری و سکونتگاه های غیر رسمی نسیم شهر از دیدگاه عدالت فضایی پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی، و از نوع تحقیق بنیادی - کاربردی است. برای تبیین فقر شهری از روش AHP و تحلیل اطلاعات جغرافیایی به صورت نرم افزاری بهره گیری شده، که با استفاده از نرم افزار GIS توزیع و پراکندگی فقر از منظر عدالت فضایی در نسیم شهر تحلیل گردید. اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با ابزار پرسشنامه و مصاحبه به دست آمده است. نتایج نشان می دهد محدوده های حصارک پایین، وجه آباد، محدوده جنوبی احمد آباد و کلمه به لحاظ شاخص های مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی از جمله محدوده های آسیب پذیر نسیم شهر هستند. این محله ها دارای بیشتر سکونتگاه غیررسمی و بالاترین میزان فقر شهری است. و محله اسماعیل آباد و هسته مرکزی شهر از نظر شاخص های مورد بررسی در وضعیت مناسب تری قرار دارند.
آینده نگری نظام سکونتگاهی در برنامه ریزی سناریومبنا؛ بهبود برنامه ریزی و آمایش منطقه ای (مورد مطالعه: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آینده نگری منطقه ای، نوعی از آینده نگری است که با تمرکز بر محدودة سرزمینی خاص، در یک قلمرو جغرافیایی زیرملی با هدف اتخاذ تصمیم های معین برای تحقق آیندة مطلوب عملیاتی می شود. هدف مقالة حاضر بررسی سازمان فضایی نظام سکونتگاهی استان اصفهان و ترسیم الگوی مطلوب نظام شهری در افق چشم انداز 1420 است. این مقاله سعی دارد ضمن شناسایی عوامل اصلی مؤثر بر روند توسعه در مقیاس منطقه ای، زمینة تهیة سناریو های ممکن و محتمل در 25 سال آیندة استان اصفهان را فراهم کند. این تحقیق از نظر نوع ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی، و از نظر ماهیت تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. برای تجزیه وتحلیل داده ها روش تحلیل ساختاری و نرم افزار میک مک به کار گرفته شد. نتایج نشان داد متغیرهای اصلی راهبردی توسعة استان اصفهان در افق 1420 شامل «شیوة مدیریت کلان کشور»، «شیوة مدیریت استان»، «منابع آب»، «همکاری های بین نهادی»، «جمعیت و مهاجرت»، «تحقیق و توسعه»، «نقش فراملی استان»، «امنیت سرمایه گذاری»، «تولیدات صنعتی و معدنی»، «سطح فناوری اطلاعات»، «گردشگری»، و «تولید تکنولوژی» می باشند. همچنین، براساس یافته های تحقیق، استان اصفهان از نظر توسعة آرایش نظام های فضایی در 25 سال آینده با پنج سناریوی اصلی روبه رو خواهد شد: «سناریوی شعاعی»، «سناریوی جزایر منفصل»، «سناریوی خوشه ای»، «سناریوی چندمرکزی»، و «سناریو شبکه ای». بین سناریوهای طراحی شده، در سناریوی شبکه ای می توان شاهد انسجام فضایی- عملکردی در سطح منطقه و توسعة یکپارچه و متعادل فضایی بود.
تحلیلی بر عوامل ناهمگونی سازمان فضایی منطقه یک کلانشهر تهران
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۷۴-۹۲
حوزه های تخصصی:
شهر و شهرنشینی طی دهه های اخیر با تحولات کمی و کیفی بسیاری همراه بوده است. این تحولات در مکان های مختلف جغرافیایی و متناسب با شرایط زیستی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هر منطقه متفاوت است. تغییر و تحولات در شهرها، تغییر در سازمان فضایی شهرها را در پی دارد و تحولات سازمان فضایی در اکثر شهرهای در حال توسعه بیشتر در جهت ناهمگونی سازمان فضایی بوده است با این رویکرد پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از نرم افزارهایGIS و Google Earth و با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر ناهمگونی سازمان فضایی منطقه یک کلانشهر تهران تدوین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که سازمان فضایی منطقه یک کلانشهر تهران دچار ناهمگونی در سازمان فضایی است و عواملی از جمله؛ مهاجرپذیری، وجود بافت روستایی، بافت حاشیه ای، ساخت و سازهای لجام گسیخته، سوداگری در خرید و فروش زمین و مسکن، وجود کاربری های غیر شهری، وجود مجتمع های تعاونی انبوه-ساز، کاربری های فرامنطقه ای و فراشهری و ... از جمله عوامل ناهمگونی در سازمان فضایی منطقه هستند.
تحلیلی بر یکپارچگی فضایی نواحی روستایی مبتنی بر تحلیل شبکه ای جریان های فضایی (مورد شناسی: بخش بن رود و جلگه شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان های فضایی بین شهر و روستا به شکل پیوندهای روستایی- شهری، نقش بسیار مهمی در توازن و توسعه یکپارچه ناحیه ای دارند. این جریان ها مابین سکونتگاه ها در اثر حوادث طبیعی، اقتصادی و اجتماعی یا سیاسی دستخوش تحول و دگرگونی می شوند. یکی از قلمروهای جغرافیایی که از جنبه طبیعی تحول یافته است، ناحیه بن رود و جلگه شهرستان اصفهان است. در این ناحیه، تعاملات بین سکونتگاه های شهری و روستایی به وسیله جریان های گوناگون جمعیتی، کالا، خدمات، سرمایه، اطلاعات، ارتباطات و... تحقق یافته و زمینه شکل گیری سازمان فضایی را فراهم کرده است. در این مقاله جریان های فضایی با رویکرد شبکه ای تحلیل شده است. تحقیق حاضر، بر اساس ماهیت، اکتشافی و بر مبنای روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه همه سکونتگاه ها (شهری و روستایی) در سطح ناحیه هستند. داده ها و اطلاعات اولیه موردنیاز با استفاده از روش میدانی، فن پرسشگری و با ابزار پرسشنامه (روستا- شهر) جمع آوری شده است. داده های ثانویه نیز با مراجعه به سازمان ها و نهادهای متولی به دست آمده، سپس داده ها و اطلاعات در چارچوب پارادایم شبکه ای و با فن تحلیل شبکه و از طریق نرم افزار NodeXL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد، عدم تعادل فضایی در توزیع امکانات و خدمات مختلف در سطح ناحیه باعث افزایش جابه جایی ها و شکل گیری پیوندهای گوناگون اجتماعی- فرهنگی شده است؛ از این رو دو شهر هرند و ورزنه رتبه های اول و دوم و روستای امام زاده عبدالعزیز در رتبه سوم، به مکان های اصلی تردد درون ناحیه ای تبدیل شده اند. نتایج نشان می دهد که الگوی جریان ها، الگویی روزانه، منظم و یک سویه است. این الگو در بسیاری از جهات مطابق با مشخصات نظریه قطب رشد است و از الگوهای شبکه ای فاصله زیادی دارد؛ چراکه در بیشتر سکونتگاه ها پیوند های یک سویه برقرار است. همچنین خشکسالی دهه اخیر باعث تقویت قطب های منطقه ای با کارکرد شهری شده و الگوی قطبی را در منطقه تقویت کرده است.