مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
سازمان فضایی
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
45 - 68
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های سکونت گاه های انسانی تطورپذیری و پویایی آن است. این پویایی در فضا، زمینه ایجاد جریان های فضایی بین شهر و روستا را در قالب پیوند های روستایی- شهری میسر می سازد، این پیوندهای روستایی- شهری حاصل تعاملات دو سویه سکونت گاه های روستایی و کانون شهری در عرصه ناحیه ای است که به سبب جریان های جریان افراد،کالا ها و اطلاعات پدید می آید. شکل گیری و گسترش این جریان های فضایی درسطوح مختلف (محلی، ناحیه ای و منطقه ای) به ایجاد سازمان فضایی می انجامد. هدف این تحقیق تحلیلی بر تعاملات فضایی مقصد های گردشگری ناحیه محمدآباد - زرین گل شهرستان علی آباد کتول مبتنی بر الگوی سازمان یابی فضایی شبکه ای است. روش شناسی تحقیق کمی و مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل 20 نقطه سکونت گاهی روستایی که همگی به عنوان مقصد گردشگری روستایی درناحیه محمدآباد- زرین گل واقع در شهرستان علی آبادکتول هستند. برای گردآوریِ اطلاعات به شیوه های اسنادی و میدانی عمل شده است. در روش میدانی، از فن پرسش گری و ابزار پرسش نامه استفاده شد. البته، برای برخی از داده های ثانویه به مراکز اطلاع رسانی مانند مرکز آمار ایران و سازمان هایی مانند فرمانداری، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان علی آباد مراجعه شد. با توجه به ماهیت مساله از تحلیل شبکه اجتماعی (SNA) استفاده شده است. در این روش سه دسته شاخص وجود دارند که در این پژوهش از شاخص های کلان (اندازه شبکه، تراکم شبکه و مرکزیت شبکه) استفاده شده است. همچنین، در این روش داده های جریانی به وسیله نرم افزار Nodexl مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به یافته های تحقیق، نتایج زیر به دست آمد: - تعاملات فضایی در سطح ناحیه اگرچه مبتنی بر ساختارهای محیطی مبتنی بر فعالیت های بخش کشاورزی شکل گرفته است ولی در دهه اخیر به علت تحول در بسترهای اجتماعی- اقتصادی و امکان محیطی ، چشم انداز طبیعی) مبتنی بر فعالیت گردشگری و سرمایه گذاری های بومی مرتبط (با فعالیت گردشگری) از تعدد و تنوع بیشتری برخوردار شده است. - تعاملات فضایی نوین نه تنها زمینه افزایش تعاملات درون قلمروی را فراهم نموده است. بلکه زمینه افزایش تعاملات برون قلمرویی نیز افزایش یافته است. مبتنی بر بنیان نظری تحلیل شبکه، این نوع از تعاملات بسترساز پایداری شبکه (یا نظام سکونتگاهی) خواهد شد. - اگرچه، جریان ها از تعدد و تنوع برخوردار شده و سطح تعاملات هم ارتقا یافته است. ولی ساختار جریان ها با نقش پذیری شهرها و روستا های بزرگ به جای ماهیت دو سویه و مکمل، از ماهیتی یک سویه برخوردار است. این ویژگی سبب شده استتا پیوند بین سکونت گاهی شکل نگیرید.
شناسایی و تعیین الگوی سازمان فضایی مراکز کار و فعالیت کلان شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی وجود کلانشهرها با مراکز متعدد کار و فعالیت باعث شده است که حجم بالایی از سفرها به طرف این مراکز گسیل شود. تجمع و پراکندگی این مراکز موجب افزایش و کاهش سفر وسایل نقلیه می شود. اتخاذ سیاست های مکان یابی و ارتباطی مراکز کار و فعالیت شهری باعث می شود که شهرها بتوانند روند توسعه را با لحاظ نمودن توزیع عادلانه خدمات و برابری های فضایی طی نمایند. هدف این پژوهش شناسایی و تعیین الگوی سازمان فضایی مراکز کار و فعالیت و نحوه ارتباط عملکردهای خدماتی آن با یکدیگر می باشد، به نحوی که تک مرکزیتی و چند مرکزیتی بودن شهرها می تواند تاثیر شگرف بر نظام توزیع مراکز خدماتی ایفا نماید و موجب تغییرات گسترده در رفتار سفر شهروندان گردد. روش تجزیه و تحلیل داده ها ترکیبی از دو روش کمی و کیفی می باشد و در بخش کمی آن تجزیه و تحلیل با استفاده از آمار توصیفی(نمایش هندسی و تصویری پراکندگی، اندازه های گرایش به مرکز) و مدل دسترسی هنسن صورت می گیرد. در حوزه های مورد مطالعه شاهد اختلاف زیاد در سطوح کاربری ها می باشیم، به طوری که کاربری آموزش عالی در حوزه غربی کلانشهر مشهد، 84 درصد از سطح کاربری آموزش عالی را در خود گنجانده است و سهم حوزه شرقی تنها 3 درصد می باشد. در مورد کاربری های درمانی، تجاری و فضای سبز تجهیز شده نیز مسئله به همین شکل می باشد. تنها در مورد سطوح اداری تعادلی نسبی مشاهده می شود.در نهایت شهر به سه حوزه متعادل برنامه ریزی تقسیم گردید و با لحاظ نمودن اشتغال، پتانسیل توسعه و مسافت، میزان سطوح کاربری های تعیین کننده در سازمان فضایی مراکز کار و فعالیت بدست آمد.
ارزیابی و تحلیل فضایی نقش نواحی تجاری مرکزی بلندمرتبه بر تحولات سازمان فضایی -عملکردی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
161 - 191
حوزه های تخصصی:
سازمان فضایی شهر مفهومی بسیار جامع تر و گسترده تر نسبت به ساختار فضایی شهر به عنوان استخوان بندی شهر دارد. در واقع، ساختار فضایی فقط به جنبه کالبدی ساختار شهر می پردازد. اما سازمان فضایی، علاوه بر جنبه کالبدی، بررسی و شناخت عملکرد های مختلف، مانند عملکردهای اقتصادی و اجتماعی و شبکه حمل ونقل و ...، را نیز شامل می شود. در کنار این موضوع، بلندمرتبه سازی به منزله پدیده ای که در یک دهه اخیر در شهر همدان رونق یافته و در حال رشد و گسترش است، همواره هم از عوامل مختلف تأثیر گرفته هم بر ابعاد مختلف، از جمله ابعاد کالبدی فضایی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، و ترافیک تأثیر گذارده است. در واقع، علاوه بر تأثیراتی که این مقوله بر ساختار کالبدی شهر داشته سازمان فضایی و عملکردی شهر را نیز دستخوش تغییر و تحولات زیادی کرده است؛ به گونه ای که تغییر در الگوی سفر های روزانه شهروندان به مراکز خرید، اداری، و ... کاملاً مشهود است. از سوی دیگر پژوهش های مختلف کمتر به مقوله اثر بلندمرتبه سازی بر سازمان فضایی و سازمان عملکردی شهر در پهنه های عمده تجارت و فعالیت پرداخته اند. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی اثر پدیده بلندمرتبه سازی در قالب مراکز عمده فعالیتی نوین بر سازمان فضایی عملکردی شهر همدان بود. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نظر شیوه و روش اجرا توصیفی تحلیلی است. همچنین، جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از اسناد طرح های توسعه شهری، مشاهدات میدانی، مصاحبه، و پرسشنامه بهره گرفته شد و برای تحلیل و پردازش اطلاعات از مدل های تحلیل فضایی مکانی در محیط GIS استفاده شد. مدل مفهومی این پژوهش هشت شاخص را برای تحلیل اثر CBDهای نوین بلندمرتبه بر سازمان فضایی عملکردی شهر ارائه کرد که در نهایت هر یک از آن ها به صورت فضایی تحلیل شدند. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که در ساختار تک هسته ای سازمان فضایی شهر همدان تمرکز بالایی بر بخش مرکزی شهر همدان وجود دارد. ولی این تمرکز در حال پیشروی است و هسته های جدید شهری در اثر عوامل مختلف در حال ظهورند، که یکی از عوامل اصلی آن ظهور بلندمرتبه های تجاری اداری است. همچنین از دیگر نتایج باید به این نکته اشاره کرد که هسته های نوظهور شهری در محور ارتباطی بوعلی جهان نما (جهاد) در حال پیشروی است. بنابراین، با توجه به تغییر ساختار فضایی عملکردی شهر توجه بیشتر به زیرساخت ها و برنامه ریزی منعطف شهری باید از اولویت های اصلی مدیریت شهری باشد.
بررسی مؤلفه های پدافند غیرعامل در سازمان فضایی و کالبدی قلعه تاریخی مورچه خورت اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
217 - 241
حوزه های تخصصی:
مفهوم پدافند غیرعامل، دربردارنده اصولی است که ضمن افزایش توان دفاعی، به کاهش آسیب پذیری در برابر بحران ها منجر می شود. اگرچه امروزه با پیشرفت جوامع و تغییر شکل مخاطرات، مؤلفه های پدافند غیرعامل دچار دگرگونی هایی شده، اما برخی تدابیری که در ادوار تاریخی برای طراحی شهرها، روستاها و عناصر معماری اندیشیده می شد، با مؤلفه های امروزیِ پدافند غیرعامل اشتراک هایی دارد. قلعه تاریخی مورچه خورت نیز به عنوان یک بافت تاریخی پابرجا، امکان مطالعه اصول پدافند غیرعامل در ادوار گذشته را فراهم می سازد. پرسش ها اینست که مؤلفه های پدافند غیرعامل در قلعه تاریخی مورچه خورت کدامند؟ این مؤلفه ها چگونه در سازمان فضایی و کالبدی قلعه مورچه خورت نمود یافته اند؟ هدف مقاله، معرفی مؤلفه ها و ویژگی های پدافند غیرعامل در قلعه تاریخی مورچه خورت به عنوان یکی از نمونه های شاخص و پابرجا از مجتمع های زیستی مرکز ایران و بررسی چگونگی کاربرد این مؤلفه ها در طراحی سازمان فضایی و عناصر معماری آن است. داده های مرتبط با مبانی پدافند غیرعامل به شیوه اسنادی گردآوری شده و ویژگی های معماری قلعه مورچه خورت به شیوه میدانی مستندنگاری شده است. این پژوهش به عنوان یک پژوهش کیفی، به شیوه توصیفی تحلیلی به انجام رسیده و تحلیل ها برای دو مقوله سازمان فضایی و عناصر معماری به طور جداگانه صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد سازمان فضایی قلعه تاریخی مورچه خورت از عواملی مانند سهولت تأمین نیازهای حیاتی در هنگام مخاطرات، طراحی غیرمتمرکز بافت مسکونی، بافت محصور و تدافعی و فشرده و ایجاد راه های گریز تأثیر پذیرفته است. همچنین، گذرها و معابر پیچ درپیچ و منتهی به بن بست از جمله مصادیقِ اصل فریب در سازمان فضایی قلعه مورچه خورت است. از نظر ویژگی های عناصر معماری نیز تدابیری مانند دسترسی زاویه دار به درون فضاها، اتاقی در بالای ورودی ها برای کنترل رفت و آمد، کوچ ه ه ای دردار و بن بست، پایین بودن سطح حیاط نسبت به م عابر اطراف، ایج اد بازش و در ارتف اع ب الا و مقاوم سازی بناها از طریق اتصال و همجواری سازه ها به منظور کاهش آسیب پذیری و حفظ ایمنی ساکنان در قلعه مورچه خورت اندیشیده شده است. درون گرایی و نماهای ساده در معماری واحدهای قلعه مورچه خورت در راستای اصل فریب و ویژگی هایی مانند مخفیگاه ها، ورودی های زاویه دار و همرنگ بودن مصالح با محیط در راستای اصل پوشش در عناصر معماری قلعه دیده می شود.
ساختار و کارکرد شهر شنب غازان براساس متون تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۸۸)
27-1
حوزه های تخصصی:
عصر ایلخانی، سرآغازی برای تولد مجموعه های معماری و فضاهای مستقل شهری به نام ابواب البر، با الهام از اماکن مقدس و متبرک و نیز مراکز علمی- آموزشی محسوب می شود که ترکیبی از مجموعه های علمی مذهبی مذکور است. شنب غازان سرآغاز پدیده ابواب البر در شهرسازی دوره ایلخانی است که در حال حاضر از آن چیزی بر جای نمانده است؛ بنابراین مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که سازمان فضایی شهر شنب غازان بر مبنای مستندات تاریخی چگونه بوده و چه ویژگی هایی داشته است؟ مقاله حاضر با استفاده از روش تفسیری-تاریخی و با مراجعه به متون تاریخی و دست اول مورخان و سیاحان، تصویر شنب غازان و ساختار آن را بازخوانی کرده است. در ساختار بازخوانی شده با مجموعه ای منظم و منسجم روربه رو هستیم که همه کاربری های شهری در آن مدنظر قرار گرفته است. با وجود کاربری ها و ساختمان های مختلف، مقبره غازان خان به عنوان هسته اصلی مجموعه، بارز و شاخص است. این شهر با نقشه ای ازپیش تعیین شده و دارای برج و بارو و دروازه و با محوریت مقبره ساخته شده است. مقبره سلطان نیز با گنبد ناری آن در مرکز مجموعه بوده و بناهای ابواب البر در اضلاع اطراف مقبره قرار گرفته است. شنب غازان همچنین به شبکه تجارت جهانی بازار تبریز متصل بود و بازار شامل یک کاروانسرا، یک ردیف سرداب و چندین حیاط و کوشک در میان باغ های زیبا و انواع خدمات عمومی پراکنده خودنمایی می کرد.
مطالعه گونه شناسی و سازمان فضایی قلعه ها و استحکامات دفاعی دامنه های جنوبی البرز مرکزی (محدوده استان تهران) در قرون میانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
423-406
حوزه های تخصصی:
در دامنه جنوبی کوهستان البرز مرکزی در پهنه استان تهران، قلعه ها، دژها و تأسیسات دفاعی زیادی از ادوار مختلف تاریخی پراکنده اند که تا پیش از انجام این پژوهش، چندان مورد مطالعه قرار نگرفته و اطلاعات اندکی از آنها در دست بود. این پژوهش ب ه روش تحلیلی، برای پاسخ به پرسش هایی همچون تعداد و پیشینه ساخت قلعه های تهران چگونه بوده؟ از نظر گونه شناسی به چند دسته تقسیم شده؟ الگوی حاکم بر سازمان فضایی قلعه ها چیست؟ انجام شده است. فرض بر آن بود که در استان تهران به دلیل شرایط اقلیمی، موقعیت جغرافیایی و شرایط سیاسی و اجتماعی، قلعه هایی از دوران پیش از اسلام و اسلامی بر پا شده و به دو گونه اصلی کوهستانی و دشت تقسیم می شوند. قلعه ها متناسب با مکان ساخت، اهداف سازندگان از سازمان فضایی خاصی برخوردار بوده و از نظر فرم شامل دو دسته هندسی منظم و نامنظم و از نظر عملکرد نیز به انواع مسکونی و نظامی تقسیم می شوند. روش انجام این پژوهش بدین ترتیب بود که پس از مطالعات کتابخانه ای، مطالعات میدانی با پیمایش سطحی و سنجش از راه دور به انجام رسید و داده های فرهنگی مورد نیاز مستندسازی، ثبت و ضبط شدند. در پژوهش حاضر، که به شناسایی و مستندسازی ۱۵۹ اثر و بنای دفاعی در استان تهران انجامید، مشخص شد که قلعه سازی در استان تهران از دوران مادها آغاز و در دوران اشکانی و ساسانی توسعه یافته و در دوران اسلامی به ویژه قرون میانی به اوج می رسد .
تحلیلی بر تاثیر فعالیت های اقتصادی معاصر بر سازمان فضایی بازار بزرگ تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
143 - 163
حوزه های تخصصی:
بازارهای سنتی، در پی سرعت تغییر و تحولات فعالیت های اقتصادی معاصر ناشی از مدرنیزاسیون، با دگرگونی های بسیاری همراه بوده اند. این مساله، تغییر سازمان فضایی بازارها را در پی داشته است. بازار سنتی تبریز نمونه ای از این موارد می باشد. فرضیه پژوهش این است که فعالیت های اقتصادی معاصر بر سازمان فضایی بازار سنتی این شهر تاثیر شگرفی داشته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی با راهبرد منطق پس کاوی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و مشاهدات عینی در پی درک این مسله و نحوه ی کنترل برخی از پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و فیزیکی آن است. مطالعات نشان می دهد که بازار تبریز از اواخر قاجار، با تحول در نوع و شیوه ی فعالیت های اقتصادی جدید و رشد فیزیکی به تبع افزایش جمعیت و مهاجرت، شاهد ورود و حضور انبوه کالاهای تولیدی و وارداتی و نیز شهرسازی مدرن بوده به گونه ای که سازمان یابی فضایی بازار، توان پاسخ به این حجم از بازار کالا و خدمات را نداشت. این حجم از تولید و عرضه، تناسب فضاهای بازار را دچار شکاف کرده و موجب تضعیف مبادلات آن در سطح منطقه و شهر شد. ساختار قدیمی بازار نیز با توجه به نیازهای نوین دچار تغییراتی گاه جدی گردید که به متروکه شدن پاره ای از فضاها و عناصر شاخص و اضافه شدن فضاهای ناهمگون انجامید. این مساله در مواردی به از بین رفتن سلسله مراتب و الگوهای فعالیتی و کالبدی در بازار و ایجاد الگویی در پیرامون آن شد که هم پیوندی لازم را برقرار نمی ساخت. ازاین رو، ضمن شناخت بازار و ارتباط فضایی با اطراف، مدیریت تکنولوژی و نوآوری با بهره گیری از روش ها و ابزار کارآمد، مدیریت منابع انسانی و نهایتاً مدیریت پروژه در قالب طرح هایی چون ساماندهی اقتصادی و اجتماعی و کالبدی بازار و یا طرح های متداول شهرسازی چون احیا بافت تاریخی با توجه به واقعیات منطقه ای می توانند راهکارهای مناسبی در حفظ و ارتقای سازمان فضایی بازار باشند.
آمایش سازمان فضایی منطقه با تأکید بر نظام جریان کالای حمل شده در منطقه البرز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریانات غالب منطقه ای مانند کالا، جمعیت، اطلاعات و... به عنوان اهرم های اساسی تغییر در پهنه سرزمین و ساختار فضایی آن هستند. در این مقاله هدف بررسی سیمای سرزمینی در منطقه البرز جنوبی با تأکید بر جریانات کالاهای حمل شده در سه بازه زمانی 1375، 1385 و 1395 است. در راستای دستیابی به هدف مقاله و نیز با توجه به نوع پژوهش که از انواع مطالعات بنیادین و کاربردی است؛ از روش توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شده است. در این پژوهش برای گردآوری داده ها و اطلاعات تحقیق از منابع اسنادی شامل انواع آمارنامه ها (سرشماری عمومی نفوس و مسکن، کارگاه های صنعتی، حمل ونقل و راهداری و ...) و نیز مقالات و کتب موجود بهره گرفته شده است. ابزارهای مورداستفاده جهت تحلیل و بررسی ساختار فضایی فعالیت و نظام سکونتگاهی در این مقاله شامل نرم افزار Arc GIS و نیز آزمون های آماری در نرم افزار UCINET و نرم افزار NET DRAW با هدف بررسی سازمان فضایی است. بر اساس بررسی های صورت گرفته در این مقاله به رغم مرکزیت تهران هم در بُعد ساختار فضایی و هم در بُعد گسیل و جذب جریان ها، شواهدی مبنی بر تغییر مرکزیت مکانی و نیل ظهور قطب های جدید به واسطه سرریزهای تهران مشاهده می شود.
ادارک جامعه محلی از امکانات و موانع شکل پذیری سازمان فضایی شبکه ای در نواحی گردشگری در راستای توسعه کارآفرینی روستایی مورد مطالعه : ناحیه محمد آباد- زرین گل(شهرستان علی ابادکتول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درچارچوب پارادایم برساختی- تفسیری، روش شناسی کیفی و رویکرد نظریه زمینه ای، انجام شده است. مشارکت کنندگان تحقیق، خبرگان ادارات و سازمان های دولتی و همچنین خبرگان روستایی ساکن در ناحیه محمدآباد- زرین گل هستند. از بین آنها، با استفاده از نمونه گیری نظری، 29 نفر درتحقیق مشارکت داشتند. فنون و ابزار گرداوری اطلاعات به ترتیب فن مصاحبه نیمه ساختارمند و چک لیست مصاحبه نیمه ساختارمند بود. برای تجزیه و تحلیل نیز از کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. مبتنی بر یافته ها، این تحقیق به این نتایج رسیدکه سازمان فضایی قطبی ناحیه محمدآباد- زرین گل (شهرستان علی آبادکتول) (با نقش غالب دو نقطه شهری فاضل آباد و علی آباد) متاثر از عواملی همچون، ساختار توپوگرافیکی کوهستانی، مرکزیت شهری، ضعف خدمات و دسترسی به آن، روابط یک سویه درون و برون منطقه ای، ضعف وجود زنجیره تامین و ارزش گردشگری و ضعف بازارکار نتوانسته با تغییر در ساختارها و کارکردها به سمت الگویی شبکه ایی حرکت کند. پژوهش تاکید دارد سازمان یابی فضایی شبکه ای، صرفا متاثر از ساختارهای محیطی و کالبدی -فضایی نیست. بلکه، عوامل اجتماعی – اقتصادی (بویژه اقتصادی) از اهمیت برخوردار است. نگاه به مفهوم فضا بعنوان یک پدیده صرفا مکانی نیازمند تغییر است.
نقش شاخص های سازمان فضایی بر میزان اجتماع پذیری، باتأکید بر عوامل کالبدی- عملکردی در مساجد شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
17 - 32
حوزه های تخصصی:
مساجد به عنوان نوعی قرارگاه های جمعی با پتانسیل اجتماع پذیری بالا در راستای هم ساختی فعالیت های عبادی، آموزشی و فرهنگی؛ سلسله مراتبی از نظام های رفتاری و فعالیتی را به وجود می آورند. امروزه به دلیل تغییر در ساختار شهری، می توان شاهد افزایش شکل گیری مساجدی با ساختاری طبقاتی و یا طرح های با مبانی کمینه گرایی بود که؛ سرزندگی، پویایی و میزان اجتماع پذیری مطلوب و پیوند پایدار مابین فضا و مخاطبان در این مساجد برقرار نگردیده است. هدف پژوهش؛ بررسی سنجش میزان اجتماع پذیری در مساجد و عوامل مؤثر در کیفیت اجتماعی آن با اولویت قرار دادن مؤلفه های کالبدی و عملکردی در مساجد شهر قزوین می باشد. ابتدا مساجد موردنظر با روش توصیفی تحلیلی و میدانی موردسنجش قرارگرفته اند و در ادامه به جهت بررسی پاره ای از پارامترها، پرسشنامه تدوین گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل کالبدی ایستا و پویا نظیر؛ توزیع، پیکره بندی، سلسله مراتب فضایی و آسایش محیطی به همراه عوامل فعالیتی، در اجتماع پذیری محیط مساجد تأثیرگذار می باشند.
تبیین نقش ساحل در دگرگونی سازمان فضایی شهرهای ساحلی در بستر تحولات تاریخی (مطالعه موردی: شهر محمودآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر شهر ساحلی محمودآباد با توجه به رشد کالبدی شتابان و جمعیت پذیری سریع، با چالش ها و مسائل متعددی از جمله تغییر سازمان فضایی شهر در بستر سوءاستفاده های اقتصادی و سازمان یابی فضایی نامتناسب با نیازهای مردمان بومی و کاهش ظرفیت های اکولوژیکی مواجه شده است. برای این منظور در این پژوهش سعی شده است تحولات فضایی این شهر از حیث تحولات شهرنشینی چند دهه اخیر مورد بررسی قرار گیرد؛ بنابراین هدف پژوهش شناخت عناصر سازمان فضایی شهر محمودآباد در مقاطع مختلف تاریخی و تحلیل پویایی فضایی آن است. مقاله پیش رو با هدف فوق، ابتدا با شیوه تحلیلی به مرور ساختارمند انگاره های اندیشمندان و تجربه های پژوهشی مرتبط پرداخته است و در گام بعدی قابلیت کاربست عامل های به دست آمده را به عنوان معیارهایی برای داوری سازمان فضای شهری محمودآباد در دوره های مختلف زمانی، از طریق روش مرور اسنادی و تفسیر عکس های هوایی مدنظر قرار داده است. داده های پژوهش از اسناد موجود شامل سفرنامه ها، کتاب ها، اسناد توسعه شهری، مصاحبه ها و تصاویر هوایی جمع آوری شده است. بازه زمانی پژوهش از دهه 1250 تا 1400 ه.ش بوده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که شهر محمودآباد طی دوره های مختلف، تحت تأثیر نظام های سیاسی حاکم و رشد جمعیت و همچنین روندهای مهاجرت و تقاضای زمین و مسکن قرار گرفته است. مطالعه روند تغییر سازمان فضایی شهر نشان داد که سازمان فضایی شهر محمودآباد از یک سازمان فضایی بسیار ساده و ارگانیک به سازمانی پیچیده با غلبه عناصر مشخص گردشگری، تفریحی و اداری- خدماتی تبدیل شده است؛ بنابراین در سازمان یابی فضایی شهرهای ساحلی از جمله شهر مورد مطالعه، شکل گیری پهنه های گردشگری با غلبه شهرک های ساحلی، پهنه های اقامتی - تفریحی موقتی و پهنه های ارتفاعی با کارکرد تفریحی - فراغتی موقت به عنوان امر مسلط فضایی است.
نقش ضوابط در تحولات مسکن تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیر تاریخی مسکن نشان دهنده تغییرات گستره ای در این حوزه است که این سوال را به ذهن می آورد که چه عواملی مسکن را دگرگون کرده اند. گرچه مطالعات بسیاری برای پاسخ به این پرسش انجام گرفته، اما جای پرداختن به نقش ضوابط در این تحولات خالی است. این پژوهش با هدف ریشه یابی چگونگی تغییر مفاهیم مسکن به بررسی تحوّلات روی داده در سیر تاریخی و عوامل محرک آن پرداخته و بر این است تا علت تغییر سازمان فضایی خانه های سنتی و تبدیل آن به سازمان فضایی مسکن امروز تهران را شناسایی کرده، نقش ضوابط در این تحولات را روشن سازد. بنابراین با بهره گیری از روش تحلیل محتوا به مرور سیر تحوّلات مسکن تهران در دو مقیاس شهری و معماری و حوزه های توده-فضا و همچنین سازمان فضایی پرداخت و با روش استدلال منطقی علل تحول را واکاوی نمود. در یافته های این پژوهش مسکن الگو-محور و ضابطه-محور به عنوان نماینده تفاوت در مواجهه با مسکن معرفی شدند و نشان داده شد که وضع ضوابط نقش کلیدی در تغییرات مسکن داشته است. نتایج نشان می دهد از آنجا که ضوابط مبنای شکل گیری مبتنی بر فرهنگ ندارند، تسلط آنها بر تحول سازمان فضایی، جهت دهنده شیوه زندگی و فعالیت ها است و از طرف دیگر مبانی نظری معماری را تحت تأثیر قرار می دهد.
بررسی و تحلیل سازمان فضایی منطقه کلانشهری تهران با استفاده از جریان فضایی سفرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات نوین برنامه ریزی منطقه ای الگوی سازمان فضایی مناطق هرچه بیشتر تحت تأثیر تعاملات میان سکونت گاه هاست، این امر باعث شکل گیری پیوندهایی میان کانون ها می شود و در صورت هدایت صحیح روند سازمانیابی فضا می تواند به یکپارچگی فضایی-عملکردی منطقه بیانجامد. براساس مستندات طرح های فرادست نیروهای مرکز گرا به سمت کلانشهر تهران، سیل عظیم نیروهای کار و جریان افراد با هدف برخورداری از خدمات و تسهیلات برتر متمرکز شده در تهران، سازمان فضایی نامتعادلی را تداعی می نماید. این پژوهش با بهره گیری از روش بررسی و تحلیل جریان سفرها (تعداد مسافران جابه جاشده بین شهرهای منطقه کلانشهری تهران)، الگوی حاکم بر سازمان فضایی منطقه کلانشهری تهران بازشناسی و روند تحولات آن بررسی شود. نتایج نشان می دهد به موازات کاهش سهم تمرکز جریان سفرها از کلانشهر تهران، نقش شهرهای پیرامونی در نظام اسکان و فعالیت در منطقه افزایش یافته و الگوی سازمان فضایی منطقه کلانشهری تهران در طی دوره مورد بررسی (1375-1390) از یک الگوی متمرکز با تسلط شهر تهران به تدریج به یک حوزه گسترده با مراکز جمعیتی و عملکردی متعدد تکوین یافته است. تحلیل های شبکه جریان سفرها گرایش به سوی الگوی متعادل تر در پراکنش فعالیتها در منطقه و افزایش مراکز سطح دو را بیان می کنند.
تبیین سازمان فضایی نظام سکونتگاهی با تأکید بر نقش صنعت نفت، مطالعه موردی: استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
171 - 191
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تبیین سازمان فضایی نظام سکونتگاهی استان خوزستان با تأکید بر نقش نفت به نگارش در آمده است. نفت مکانیزم اولیه شکل دهی سازمان فضایی خوزستان در یک صد سال گذشته است و مکانیزم های دیگر فضا ساز را تحت تأثیر قرار داده است. و تبلور فضایی آن به صورت نخست شهری و قطبی شدن جمعیت و فعالیت دیده می شود. روش تحقیق به دو صورت توصیفی و تحلیلی است. استفاده از دیدگاه های نظری و مطالعات پیشین در این زمینه و اسناد وزارت نفت در حوزه مطالعات توصیفی است. و درزمینه تحلیلی نیز، ابتدا با استفاده از مدل های تحلیل سازمان فضایی مانند مدل حد اختلاف طبقه ای و مدل نزدیک ترین همسایگی و شاخص های نخست شهری به بررسی سازمان فضایی استان خوزستان پرداخته می شود، و سپس جهت سنجش تأثیر نفت بر سازمان فضایی نظام سکونتگاهی استان خوزستان شاخص هایی در قالب سه متغیر اقتصادی، اجتماعی و کالبدی انتخاب شده، نقشه های توزیع فضایی آن ها تهیه و مورد تحلیل قرار گرفتند. نظامی از جریان اطلاعات و مبادلات و ارتباطات و خدمات و حرکت های جمعیتی تحت تأثیر بوروکراسی دولتی (اقتصاد سیاسی) باعث تقسیم استان به دونیمه شرقی و غربی یا دو بخش نفتی و غیرنفتی شده است.. نمودهای عدم تعادل فضایی در نظام سکونتگاهی استان خوزستان تحت تأثیر نفت در شهرها به صورت نخست شهری شدید، عدم تعادل در سلسله مراتب شهری، نقش ضعیف شهرهای میانی و درنتیجه تمرکز خدمات متناسب با توزیع جمعیت محرومیت مناطق حاشیه ای و مهاجر فرستی شهرهای حاشیه ای و نمود عدم تعادل فضایی در روستاها خالی شدن روستاها در نیمه شرقی استان و تمرکز روستاهای بزرگ در نیمه غربی می باشد.
تحلیل سازمان فضایی فعالیت ها در استان گیلان
سازمان فضایی استان گیلان، ترتیب و توزیع نظام یافته واحدها و فعالیت ها در فضا برای عملکردهای عموم مجموعه است. این مقاله که با هدف تحلیل سازمان فضایی فعالیت ها در استان گیلان تهیه شده، از لحاظ هدف بنیادی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. نتایج این مطالعات نشان می دهد، سازمان فضایی ناحیه جلگه ای گیلان که حول محور فعالیت های نظام یافته در پیکره استان شکل گرفته ، نسبت به نواحی کوهپایه ای و کوهستانی که شامل ناحیه جنگلی و نوار مرتعی می باشد، دارای موقعیت ممتازتری بوده و در زمره فضاهای نسبتاً توسعه یافته در استان محسوب می شود. با توجه به این نوع سازمان فضایی، توزیع امکانات و فعالیت ها و پراکندگی تسهیلات و نحوه میزان دسترسی به خدمات به صورت نسبتاً بهینه در سطح ناحیه جلگه ای استان صورت گرفته است. استفاده از فضا در وضع موجود تا حدی بیانگر قابلیت ها و توان های محیطی آن است. اما گاه عدم شناسایی دقیق پتانسیل های محیطی و گاه اقتضای ضرورت ها موجب می شود که بهره گیری از برخی فضاها متناسب با قابلیت های بالقوه نباشد. از این رو درمطالعات آمایشی تحلیل سازمان فضایی استان، مقوله کاربری و تخصیص فضا از اهمیت خاصی برخوردار است. استقرار صنایع در استان گیلان از توزیع فضایی نامتعادل برخوردار می باشد. با توجه به گرایش های کنونی درایجاد شهرک های صنعتی در نواحی صنعتی روستایی در سطح شهرستان های استان می توان گفت، استقرار صنایع در سطح نواحی استان از توزیع فضایی عادلانه تری نسبت به گذشته برخوردار بوده است. همچنین کانون های فعالیت های خدماتی استان در نقاط شهری آن قرار دارد، بنابراین سطح خدمات، به فراخور سطح شهرها در نظام سلسله مراتب عملکردی آن تفاوت خواهد داشت.
بازشناسی سازمان فضایی و ساختار کالبدی باغ تاریخی چشمه علی دامغان براساس اسناد دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
81 - 110
حوزه های تخصصی:
باغ چشمه علی دامغان از نمونه باغ های آبی باقی مانده در ایران است که در شمال غربی دامغان، در مجاورت چشمه ای دائمی شکل گرفته است. در چند دهه گذشته، با تخریب حصار پیرامونی و حذف ساختارهای معماری و از بین رفتن نظام اکولوژیک گیاهی آن، ساختار تاریخی باغ دچار آسیب شده و علیرغم استقرار عمارت سردر، کوشک اصلی و استخر میانی، فهم شکل اصیل آن با نارسایی هایی همراه شده است. پژوهش حاضر با اذعان به اهمیت ساختار فضایی باغ چشمه علی و جایگاه آن در تاریخ باغ سازی ایرانی و با هدف بازشناسی ساختار باغ در دوره قاجار به شناسایی ابعاد مختلف آن پرداخته است. پژوهش با بهره گیری از مطالعات تاریخی و راهبرد تاریخی- تحلیلی به بررسی مکتوبات و اسناد تصویری دوره قاجار پرداخته و تلاش نموده تا از طریق مستندسازی کلیه شواهد موجود و تحلیل و تطبیق داده های درجه اول با وضعیت موجود، ساختار تاریخی آنرا تشریح کند. براساس یافته های پژوهش، در سال 1197ق، با توجه ویژه آقامحمدخان به محدوده چشمه به عنوان اتراقگاهی امن در نزدیکی استرآباد، نخستین اقدامات جدی برای شکل گیری باغ با ساخت عمارت آقامحمدخانی (ساختمان سردر آتی باغ) در پیرامون چشمه صورت گرفت. در سال 1217ق، بیست سال پس از اتراق لشگر آقامحمدخان در چشمه علی، فتحعلی شاه قاجار که خود زاده مولودخانه ارگ دامغان (1185ق) و صاحب تیول منطقه بود، در جریان لشگرکشی به خراسان، در بنای آقامحمدخانی اقامت کرده و دستوری مبنی بر تعمیر آن، ساماندهی آبگیر و ساخت کوشک اصلی، حمام و مسجد و احداث برج و باروی باغ را صادر و مجموعه را وقف حضرت ولیعصر(ع) نمود. با حضور ناصرالدین شاه در مجموعه در طی دو سفر خراسان (1283 و 1300ق) با دستور شخص او، تعمیراتی در مجموعه صورت گرفت. بر اساس تصاویر عبداله خان قاجار، باغ در این دوره، دارای حصاری خشتی (با ارتفاع 3متر)، و پنج برج مدور (به ارتفاع 5.5متر) بوده و عرصه اندرونی (شمالی) کوشک اصلی با دیواری قاب بندی شده از استخر جنوبی جدا بوده است. با مرگ ناصرالدین شاه در سال 1313ق/ 1275ش، باغ چشمه علی نیز همچون بسیاری از آثار دوره قاجار، از کانون توجه شاهان این سلسله دور شده و با کاسته شدن از اعتبار آن، در معرض تخریب کالبدی قرار گرفت.
بررسی و تحلیل مؤلفه های تأثیر گذار بر سازمان فضایی شهر کارآفرین؛ مطالعۀ موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
207 - 224
حوزه های تخصصی:
سازمان فضایی بیانگر ترتیب و نظم اجزای یک مجموعه مشخص و هدفمند و یا ترتیب و توزیع نظام یافته واحدهای یک مجموعه در فضا در راستای عملکردهای عمومی آن مجموعه است. این پژوهش با هدف ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر سازمان فضایی شهر کارآفرین (شهر ایلام) انجام شده است. روش انجام این تحقیق با توجه به هدف، کاربردی و براساس ماهیّت، تحلیلی– توصیفی است. شیوه تحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری SEM بوده و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و معادلات ساختاری لیزرل انجام شده است. آزمون های به کار رفته در این پژوهش، تحلیل عاملی تأییدی CFA و تحلیل مسیر Path Analysis هستند. روش گردآوری داده ها، میدانی و کتابخانه ای بوده و از ابزار پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 60 گویه 5 گزینه ای در قالب طیف لیکرت برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 20000 نفر از کارآفرینان سطح شهر ایلام بوده که براساس نمونه قاعده سرانگشتی معادلات ساختاری 250 پرسشنامه بین نمونه آماری توزیع شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مؤلفه مستقل و مکنون فناوری اطلاعات و ارتباطات با ضریب مسیر 84/0 و سطح معناداری 91/10 بیشترین تأثیر و عامل محیط زیرساخت شهری با ضریب تأثیر با 63/0 و سطح معناداری 28/9 کمترین تأثیر را در سازمان فضایی کارآفرینی شهری به همراه داشته است. همچنین، مؤلفه های محیط طبیعی شهری با ضریب مسیر 78/0 و سطح معناداری 77/10، سازمان اداری با ضریب مسیر 75/0و سطح معناداری 13/10، محیط اجتماعی- فرهنگی شهر با ضریب تأثیر 71/0 و سطح معناداری 96/9، کیفیت آموزش و مراکز آموزشی با ضریب مسیر 68/0 و سطح معناداری 43/9 بر مؤلفه مکنون وضعیت سازمان فضایی شهر ایلام تأثیر معناداری داشته اند. در این میان مؤلفه های محیط اقتصادی شهر با ضریب تأثیر 02/0 و سطح معناداری 28/0 و قوانین، مقررات و سیاست های کارآفرینی با ضریب تأثیر 08/0 و سطح معناداری 31/0 بر سازمان فضایی شهر ایلام تأثیر معناداری نداشته اند.
بررسی و تحلیل توسعه شهری خام شهرها در سازمان فضایی استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
121 - 142
حوزه های تخصصی:
ارتقاء نقاط روستایی کوچک به شهر با استفاده از تغییرات در قانون تقسیمات کشوری که در سه دهه اخیر بشدت رشد یافته، باعث ایجاد طبقه ای جدید در کف نظام شهری کشور بنام خامشهر شده است. هدف از این پژوهش بررسی میزان توسعه شهری خامشهرها در سطح سازمان فضایی استان سمنان است تا مشخص شود که این طبقه شهری دارای چه وضعیتی از حیث رشد شاخص های شهری در سطح استان سمنان است. روش تحقیق این پژوهش بصورت توصیفی تحلیلی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل هفت نقطه شهری استان سمنان است که علی رغم نرسیدن به حدنصاب جمعیتی به شهر تبدیل شده اند. داده های مورد نیاز پس از جمع آوری از منابع مختلف توسط آزمون های آماری موران، نزدیک ترین همسایگی، مرکز متوسط و بیضی انحراف معیار و در نهایت آزمون IDW در نرم افزار GIS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. براساس یافته های آزمون مرکز متوسط و بیضی انحراف معیار، اکثریت خامشهرهای استان از حیث جایگاه فضایی در قسمت شرقی و در جهت جنوب غربی به شمال شرقی واقع شده اند و با توجه به آزمون نزدیک ترین همسایگی که برابر با 1.34 است، توزیع خامشهرها در سطح استان سمنان از الگوی خاصی در پراکنش فضایی پیروی نمی کنند. از نظر سطح توسعه شهری نیز این شهرها در برخی شاخص ها از قبیل کالبدی چندان رشد نیافته اند ولی در امر مهاجرپذیری و اشتغال نسبتاً موفق عمل نموده اند. بنابراین می-توان اینگونه نتیجه گیری کرد که خامشهرهای استان از نظر سطح توسعه شهری در بین دیگر شهرهای استان در جایگاه متوسط قرار دارند.
بازتاب تغییر ذهنیت عامه نسبت به زن در سازمان فضایی مسکنِ معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
19 - 68
حوزه های تخصصی:
اهمیت خانه نه تنها به عنوان سرپناه بلکه محیطی برای شکل گیری فعالیت های اجتماعی به منظور تأمین نیازهای مادی و غیرمادی بر کسی پوشیده نیست. در این میان زنان به عنوان عضوی از خانواده که در خانه زندگی می کنند باعث پدید آمدن تغییراتی در سازمان فضایی مسکن شده اند. جنس این تغییر به گونه ای است که نمود ظاهری و پنهانی خود را در فضاهای مسکن به همراه دارد. تأثیر تغییر جایگاه زنان در جامعه و نگرش نسبت به آن ها در سازمان فضایی مسکن، مسئله-ای است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. روند این پژوهش به صورت اکتشافی می باشد، که با شناخت و دوره بندی و تحلیل آنها با ماهیتی کیفی به تبیین یافته ها پرداخته است. سنجش مؤلفه های سازمان فضایی مسکن بر روی هر یک از گونه بندی های مسکن، نشان از تغییرات زیاد همسو با نگرش و ذهنیت مردم عامه نسبت به زنان دارد. نتایج نشان می دهند که با حرکت از مسکن تاریخی به سوی مسکن معاصر، شاهد 1- تغییر موقعیت یک فضا در سازماندهی فضایی مسکن، 2- حذف یا اضافه شدن فضاها در سازماندهی فضایی، 3- ترکیب یک فضا با فضاهایی دیگر و 4- تغییر در کالبد فضا و نوع ارتباط با فضاهای پیرامون در بخش های برجسته سازمان فضایی مسکن هستیم.
شناسایی رابطه محرمیت با تغییرات سازمان فضایی خانه های بیرجند در دوره انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که خانواده نظامی است بر پایه روابط درونی و بیرونی، خانه سازمان فضایی ویژه ای را می طلبد که در آن تفکیک فضاهای عمومی و خصوصی و نوع رابطه آنها با یکدیگر اهمیت می یابد. از این رو "اصل محرمیت" به زیبایی در چگونگی سازماندهی فضایی و نحوه قرارگیری عملکردها، نمایان شده است. تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در دوره انتقال سبب تغییرات گسترده در شیوه زندگی و به تبع آن تحول و دگرگونی در سازمان فضایی بناهای مختلف؛ از جمله خانه ها گردید. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناخت تأثیر تغییرات کالبدی سازمان فضایی، در دوره انتقال (اواخر قاجار و دوره پهلوی اول) بر میزان محرمیت خانه ها در شهر بیرجند است. بر این اساس، پژوهشگران در پی پاسخگویی به این پرسش هستند که: تغییرات کالبدی سازمان فضایی خانه ها چه بوده است و این تغییرات، چه اثراتی را بر میزان محرمیت خانه های بیرجند در دوره انتقال داشته است؟ پژوهش حاضر با رویکردی اثبات گرایانه، از روش های تاریخی و توصیفی تحلیلی در جهت رسیدن به هدف، بهره گرفته است. جمع آوری داده ها مطابق با دو شیوه اسنادی و میدانی است. جامعه آماری مشتمل بر خانه هایی است که متعلق به دوره مورد نظر هستند و ثبت ملی شده باشند؛ نه باب از این خانه ها متعلق به دوره قاجار؛ هشت باب قاجار- پهلوی و هشت باب خانه دیگر متعلق به دوره پهلوی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در طی دوران انتقال، میانگین مساحت توده هر خانه از 360 مترمربع به 223 مترمربع کاهش یافته است و تمایل به قرارگیری توده در سه و یا دو طرف فضا نمود بیشتری یافته است. سلسله مراتب حرکتی نیز حذف فیلترها و واسطه هایی همانند هشتی و دالان و ایوان را نشان می دهد. نتایج مؤید آن است که تغییرات در مؤلفه ها و عناصری همانند: نسبت توده و فضا، نظم توده و فضا، سلسله مراتب حرکتی، ورودی، هشتی، حیاط و فیلترها، طی بازه زمانی دوره انتقال، در کالبد معماری خانه های بیرجند، سبب شده است محرمیت که سابقه ای چندهزار ساله در معماری ایران داشته است؛ کمرنگ شود. همچنین مقایسه نتایج پژوهش حاضر با دیگر پژوهش ها، نشان می دهد که تغییرات در شهر بیرجند نسبت به شهرهایی مانند مشهد، تهران و اصفهان کمتر و آرام تر بوده است؛ این امر می تواند ناشی از تأثیرات مذهبی و دور بودن بیرجند از تحولات فرهنگی و سبک زندگی در دیگر شهرهای بزرگ آن دوره، ازجمله مرکز استان باشد.