مقالات
حوزه های تخصصی:
مفهوم کیفیت زندگی شهری، از مهم ترین جریان های فکری اخیر است که برنامه ریزی را تحت تاثیر خود قرار داده است. از دهه ی 1970، مطالعه ی شاخص های اجتماعی به عنوان حوزه ای از علوم اجتماعی دانشگاهی مقبولیت به دست آورد و موجب تلاش هایی برای گزارش های اجتماعی منظم و تولید داده های ویژه، برای پایش اجتماعی شد. هدف این مقاله تبیین سطوح کیفیت زندگی در دو بافت قدیم و جدید شهر مراغه بر مبنای عوامل اقتصادی، اجتماعی، مسکونی، بهداشت محیطی، دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری و کیفیت حمل نقل عمومی می باشد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی می باشد. ابتدا مطالعات اکتشافی به صورت کتابخانه ای و بازدید مقدماتی صورت گرفته و سپس مطالعه میدانی با استفاده از روش پرسشنامه ای انجام شده است. در نهایت برای تحلیل و رتبه بندی محلات، روش آنتروپی و ELECTRE به کار گرفته شده است. بر مبنای بررسی های صورت گرفته، با استفاده از آنتروپی شاخص دسترسی به فضای سبز با امتیاز بالا و اختلاف چشمگیری به ویژه در بافت قدیم نسبت به بقیه ی شاخص ها در رتبه ی اول قرار دارد. شاخص های کیفیت حمل و نقل عمومی، کیفیت دسترسی سواره به واحد مسکونی، کیفیت خیابان ها و معابر در بافت قدیم حائز اهمیت بودند، شاخص های دسترسی به تسهیلات و خدمات عمومی، متوسط قیمت زمین در سطح محلات بیش ترین اهمیت را داشتند. براساس نتایج به دست آمده از تکنیک ELECTRE محلات 3-6، 2-6 و 1-6 از نظر شاخص های مورد مطالعه در بهترین شرایط و محلات 2-2، 1-3و 4-4 در بدترین شرایط و پایین ترین رتبه قرار دارند.
بررسی محدودیت های ژئومورفولوژیک برای توسعه ی فیزیکی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوارض و پدیده های طبیعی در مکان گزینی، پراکندگی، حوزه ی نفوذ، توسعه ی فیزیکی، و مورفولوژی شهری تاثیر بسزایی دارند. روند رشد شهر نشینی در ایران در پی تحولات اجتماعی و اقتصادی دهه های قبل، بدون تناسب با ظرفیت ها و امکانات طبیعی، پیامد های ناخوشایندی را در فضای کالبدی- زیستی درون شهری به وجود آورده است. با توجه به این موارد، هدف از پژوهش حاضر بررسی محدودیت های ژئومورفولوژیک توسعه ی فیزیکی شهر کرمانشاه و مکان یابی مناسب آن در توسعه ی آینده می باشد. برای رسیدن به این هدف از نقشه ی توپوگرافی، زمین شناسی، زمین لغزش، کاربری اراضی، داده های سازمان هواشناسی، منابع کتابخانه ای و تحقیقات میدانی بهره گرفته شده است. با استفاده از مدل رقوم ارتفاع(DEM)1:25000 سازمان نقشه برداری کشور اطلاعات مربوط به شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی منطقه مورد مطالعه به دست آمده است، سپس بر اساس مدل فازی در نرم افزار ARC GIS اقدام به پهنه بندی زمین برای توسعه ی فیزیکی شهر کرمانشاه بر پایه عوامل طبیعی و انسانی (طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، گسل، سیل، زمین لغزش، شدت فرسایش، کاربری اراضی و مناطق حفاظتی چهارگانه، خطوط انتقال نیرو، مناطق نظامی) شده است. در نقشه نهایی حاصل از ضرب فازی، سه محدوده به دست آمده است. محدوده ی نامناسب با مساحتی 51617 هکتار، منطقه ی متوسط با مساحت 1372 هکتار و منطقه ی مناسب با مساحت 1126 هکتار می باشد. عمده مناطق مناسب منطقه در قسمت های بالاتر از رودخانه ی قره سو در قسمت غرب محدوده در مسیر جاده کرمانشاه به سنندج شروع و تا شرق محدوده به صورت خطی ادامه پیدا کرده است. محدوده ی دیگر در قسمت جنوب غرب در مسیر جاده جوانرود- کرمانشاه قراردارد.
برنامه ریزی راهبردی توسعه ی یکپارچه و پایدار منطقه قزوین مبتنی بر تحلیل عرصه های مرتبط تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ناکارآمدی رهیافت های سنتی برنامه ریزی در حل معضلات منطقه ای که به طور عمده دچار جبریت کالبدی بودند و با توجه پیچیدگی روزافزون روابط بین عرصه های فعالیتی، بهره گیری از رهیافت های کارآمد تر همچون برنامه ریزی فضایی راهبردی، در حل مشکلات منطقه ای و بازتنظیم روابط درون آن برای اهداف و مقاصد مختلف برنامه ریزی در دستور کار قرار گرفت. برنامه ریزی فضایی راهبردی را می توان شیوه برنامه ریزی بلند مدتی دانست که بخش عمومی آن را هدایت می نماید و با تاکید بر ابعاد فضایی در سطوح منطقه ای، مورد استفاده قرار می گیرد. از سوی دیگر توجه به اصول پایداری و یکپارچه نگری در توسعه منطقه ای در قالب رهیافت برنامه ریزی فضایی راهبردی، متضمن توسعه ی هماهنگ در ابعاد مختلف می باشد که امکان یکپارچه سازی فعالیت های بخشی در راستای دستیابی به اهداف توسعه پایدار را فراهم می آورد. این پژوهش با به کارگیری روش تحلیل عرصه های مرتبط تصمیم گیری در قالب رهیافت برنامه ریزی فضایی راهبردی در جهت ارائه راهبرد توسعه یکپارچه و پایدار منطقه قزوین قرار دارد. در این راستا پس از تعیین عرصه های تصمیم گیری به تولید سناریو پرداخته شده و سناریوهای تولید شده با رویکردهای توسعه ی یکپارچه و پایدار اولویت بندی خواهد شد و پس از انتخاب سناریوی برتر، راهبردها، سیاست ها و برنامه های اجرایی تدوین می گردند. این پژوهش در پی تنظیم فعالیت ها و توزیع امکانات و خدمات مطابق با استعدادها و قابلیت های کانون های زیستی منطقه قزوین و ارائه راهبردها، سیاست ها و برنامه های اجرایی مناسب در جهت رسیدن به توسعه یکپارچه و پایدار منطقه قزوین می باشد.
تحلیل و اولویت بندی فضای سبز شهری با بهره گیری از تکنیک های TOPSIS و GIS (مطالعه موردی : شهر دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی مشکل اساسی شهرها کمبود فضای سبز شهری است. فضای سبز شهری از جمله کاربری هایی است که توزیع و پراکنش آن در سطح شهر اهمیت زیادی دارد و یکی از معیارهای سنجش و تعیین شهرهای پایدار، برخورداری از حداقل سرانه فضای سبز است. شهر دهگلان از جمله شهرهایی است که از توزیع مناسب فضای سبز برخوردار نیست، به طوری که سرانه آن 57/2 مترمربع برای هر نفر است. در این شهر برخی از محلات هیچ گونه فضای سبزی ندارند و برخی محلات از فضای سبز بیش تری برخوردارند. این مقاله با هدف ارائه الگوی مناسب، به دنبال توزیع بهینه ی فضای سبز در هر یک از محلات شهر، با توجه به مولفه هایی چون جمعیت، شبکه ارتباطی، امکانات، فضاهای بایر در سطح محلات و امنیت در سطح محلات است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و جمع آوری اطلاعات بر اساس پیمایش میدانی بوده است. در این پژوهش از تکنیک TOPSIS و GIS استفاده شده است. بر این اساس، هر کدام از محلات شهر بر اساس مولفه های ذکر شده مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. اولویت بندی فضای سبز در مرحله اول با TOPSIS در شش مرحله انجام گرفت. نتایج نشان داد که محله ی کله مله در اولویت نخست برای ایجاد فضای سبز قرار دارد. در مرحله ی دوم ابتدا داده های مکانی گردآوری شده و سپس پایگاه اطلاعاتی در GIS تشکیل شده و نقشه های تهیه شده برای هر یک از شاخص ها به یک لایه اطلاعاتی در محیط GIS تبدیل شد و به هر یک از لایه ها بر اساس میزان اهمیت آن ها در اولویت بندی فضای سبز، وزن مناسب اختصاص داده شد. در مرحله ی بعد نتایج حاصل از GIS و TOPSIS با هم ترکیب شد و در نتیجه محله کله مله با رتبه (CL) 537/0 در رتبه نخست قرار دارد. نتایج نهایی از تحقیق بیانگر کاربرد و اهمیت TOPSIS و GIS در اولویت بندی فضای سبز شهری و ارائه الگوی بهینه پراکندگی بر اساس ضوابط و نیازهای جمعیت شهری است.
ارزیابی عوامل موثر بر افزایش کیفیت فضاهای عمومی در شهرهای جدید، نمونه موردی: شهر جدید پرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن اخیر برای نخستین بار در تاریخ بشر، تعداد شهرنشینان از تعداد روستانشینان فراتر رفته است. افزایش جمعیت شهری، برنامه ریزان را ناگزیر به توسعه ی شهرها و احداث شهرهای جدید جهت اسکان سرریز جمعیت کلان شهرها نموده است. پیامدهای حاصل از این رشد شتابان از یک سو و تحقیقات صورت گرفته که نشان از عدم رضایتمندی شهروندان از عوارض و سیاست های توسعه ی شهری دارند از سوی دیگر، چاره جویی برای رفع مشکلات ناشی از توسعه ی شهرها و احداث شهرهای جدید را به یکی از دغدغه های برنامه ریزان و مدیران شهری در سطح جهان تبدیل نموده است. در این میان فضاهای عمومی شهری به عنوان فضاهایی قابل دسترس برای همه و بستری برای کنش های اجتماعی، از اهمیت زیادی برخوردارند. بررسی شهرهای جدید در ایران حاکی از عدم موفقیت در ایجاد فضاهایی با کیفیت مطلوب است. این گونه شهرها که تنها در پی پاسخ به نیاز سکونت سرریز جمعیت کلان شهرها شکل گرفته اند، از فضاهای عمومی با کیفیت شهری که تاثیرات قابل توجهی در سلامت روحی و جسمی شهروندان دارند، بی بهره اند. مقاله حاضر با مروری بر مفهوم کیفیت محیط و مولفه های موثر بر آن، تلاشی است برای پاسخگویی به این سوال که چه عواملی بر افزایش کیفیت فضاهای عمومی در شهرهای جدید موثرند؟ با توجه به ماهیت داده ها، از روش تحقیق توصیفی و همبستگی استفاده شده است. نتایج حاصل از مطالعه شهر جدید پرند در ایران، حاکی از آن است که میان برقراری تعاملات اجتماعی، میزان دسترسی پذیری به فضا و خصوصیات شخصی شهروندان و افزایش کیفیت فضاهای عمومی شهری در شهرهای جدید رابطه معناداری وجود دارد.
نقش مدیریت شهری در تعدیل نوسانات آسایش بیوکلیماتیک شهر خرم آباد در شرایط تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت شهری تحول یافته است. شهرها برای رفاه و آسایش بیش تر شهروندان مدیریت می شوند و مدیریت شهری، نقش مهمی در موفقیت برنامه ها و طرح های توسعه شهری به عهده دارد. با توجه به آنکه در فرآیند تغییر اقلیم، عناصر اقلیمی زیادی دخیل است انتظار می رود که به دنبال هرگونه تغییرات کمی و کیفی این عناصر، آسایش بیوکلیماتیک انسان نیز به ویژه در شهرها تحت تأثیر قرار گیرد. لذا در این تحقیق با استفاده از متغیّرهای اقلیمی بارش، دما و رطوبت نسبی ایستگاه سینوپتیک شهر خرم آباد طی یک دوره آماری50 ساله (1389-1340) احتمال وقوع تغییر اقلیم در این شهر مورد بررسی قرارگرفت. در ادامه جهت ارزیابی اثرات آن بر اقلیم آسایش منطقه با استفاده از مدل زیست اقلیمی ترجونگ، ماه های مطلوب برای آسایش فیزیولوژی انسان در 5 دوره ی ده ساله تعیین و روند خطی این تغییرات برای ده سال بعد که مقارن با دهه ی ششم می باشد در محیط نرم افزار مینی تب، پیش بینی شد. در انتها نیز نقش مدیریت هماهنگ شهری در راستای تعدیل نوسانات منطقه ی آسایش شهر خرم آباد در شرایط تغییر اقلیم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد طی دهه های اخیر در منطقه ی مورد مطالعه عناصر اقلیمی دما و بارش سیر نزولی داشته اند اما متغیّر رطوبت نسبی روند صعودی داشته است. همچنین بیوکلیماتیک شهر خرم آباد در دهه های اخیر دستخوش تغییرات شده است به طوری که در طول سال از شرایط آب و هوایی فوق العاده داغ تا سرد برخوردار است. در دهه های اول تا چهارم دوره ی مورد بررسی، شش ماه از سال در شرایط فیزیولوژیکی بسیار خنک بوده است و این در حالی است که در دهه ی پنجم به هفت ماه از سال تغییر یافته است. مطابق پیش بینی صورت گرفته در شهر خرم آباد نیز دو نتیجه حاصل شد یکی اینکه طی دهه ی آینده ماه های گرم جهت آسایش و راحتی فیزیولوژی انسان شرایط مساعدتری دارند و دیگر اینکه در دهه ی آینده تعداد ماه های مطبوع از سه ماه به دو ماه تنزل خواهد یافت. در نتیجه نقش مدیریت شهری در تعدیل نوسانات محدوده ی آسایش شهر خرم آباد در دهه آینده، خصوصآ در مدیریت فضای سبز شهری جایگاه ویژه ای پیدا می کند.
بررسی نقش حمل و نقل کابلی به عنوان وسیله حمل و نقل عمومی شهری در کاهش ترافیک شهرهای بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی به حمل و نقل ایمن، راحت و کم هزینه حق طبیعی هر شهروند محسوب می شود و همین مساله کیفیت زندگی در مناطق شهری را مشخص می کند. برای بخش صنایع و خدمات نیز حمل و نقل پشتوانه مهمی است. سیستم حمل و نقل در دنیای امروز، روز به روز بیش تر رشد می کند. گوندولاها یا سیستم های حمل و نقل کابلی سیستم های حمل و نقل جدیدی هستند که یک کابین بدون موتور توسط یک کابل فولادی کالاها و مسافرین را جابجا می کند. مقاله حاضر سعی دارد برای کنترل بخشی از ترافیک شهری، سیستم حمل و نقل کابلی را به عنوان مکمل و در کنار سایر سیستم های حمل و نقل شهری به عنوان تسهیل کننده رفت و آمد پیشنهاد کند. بدین منظور و چون در کشور ایران نمونه موردی حمل ونقل کابلی به عنوان سیستم حمل و نقل عمومی در شهر وجود ندارد و فقط از سیستم های کابلی به عنوان یک وسیله تفریحی عموماً در مناطق گردشگری استفاده شده است در این مقاله به دو تجربه موفق پیاده شده در دو کشور کلمبیا و ونزوئلا پرداخته شده و مزایای استفاده از این سیستم مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته تا در صورت پایین بودن هزینه های اجرایی این طرح و سنجش میزان عملی بودن آن درکلان شهرها از جمله شهر تبریز، شهر اولین ها، در قسمتی از مناطق شلوغ و پرتردد شهر به عنوان گره گشا در ترافیک پیچیده شهر استفاده گردد.
مکان یابی کتابخانه های عمومی شهر سقز با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (ساج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی آسان به کتابخانه های عمومی یکی از کلیدهای اصلی در ارائه موفقیت آمیز خدمات کتابخانه ی عمومی است. خدمات با کیفیت عالی برای کسانی که دسترسی به آن خدمات را ندارند بی ارزش خواهد بود. دسترسی به خدمات باید به گونه ای سازمان دهی شود که راحتی و سهولت برای استفاده کنندگان بالفعل و بالقوه را به حداکثر برساند بنابراین مکان یابی صحیح عناصر و خدمات شهری در شهرها با استفاده از فناوری سیستم اطلاعات جغرافیای بدون شک حرکتی در جهت تحقق اهداف برنامه ریزی شهری است. در پژوهش حاضر پس از جمع آوری داده های پایه از تعداد کتابخانه های عمومی مورد نیاز و وضعیت استقرار کتابخانه های عمومی شهر سقز و تشکیل پایگاه اطلاعاتی در قالب دو معیار سازگاری و مرکزیت، در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (ساج) بر اساس معیارهای تعیین شده، نقشه جداگانه تهیه و مورد ارزیابی قرارگرفته است در ادامه با ترکیب لایه های تهیه شده وضعیت کتابخانه های موجود مورد بررسی و نقشه نهایی موقعیت های مناسب برای احداث کتابخانه های جدید پیشنهاد گردید یافته های تحقیق نیز نشان داد که محدودیت عوامل طبیعی ( موقعیت کوهستانی و وجود رودخانه در مرکز شهر) از یک سو و عدم توجه به محل کاربری های سازگار و ناسازگار از سوی دیگر باعث شده است که کتابخانه های موجود از موقعیت مناسبی برخوردار نباشند. بنابراین با توجه به نقشه نهایی مناطق بهینه شهر سقز تاسیس کتابخانه های عمومی جدید به صورت اقماری پیشنهاد می شود.