فرایند بکارگیری معیارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در فضاهای شهری (مورد مطالعاتی: پیاده راه اِرم همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
109-120
امروزه رش د سریع شهرنشینی و وسایل نقلیه شخصی به نفع سواره ها، باعث افت جدی کیفیت محیط شهری و فضاهای پیاده شده است. پهنه های پیاده شهری نقش حیاتی در سلامت عمومی شهروندان دارند، لذا راهبردهای مختلفی برای توسعه آنها استفاده شده است. مشاهده مشکلات بغرنج ترافیکی، زیست محیطی و کارکردی پیاده راه نوساز اِرم همدان، بیانگر مساله عدم کفایت راهکارهای سنتی کالبدی برای توسعه پایدار آن است. اخیرا تجربیات موفق بسیاری، گویای کارایی فناوری اطلاعات و ارتباطات در حل معضلات پیچیده ناپایداری شهرهای مختلف عصر اطلاعات، بشکلی نوآورانه و فارغ از موانع فراوان راهبردهای توسعه کالبدی می باشد. با وجود آمادگی نسبی زیرساخت های فاوا در شهر همدان، فرایند بکارگیری معیارهای آن در مقیاس پیاده راه ارم مبهم است. لذا ضرورت پژوهشی نو با هدف تکمیل هوشمند شکاف ناپایدار کالبدی موجود با حداقل محدودیت ها، منابع و تغییرات محسوس می باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و نوع آن کاربردی– توسعه ای است. جمع آوری اطلاعات به دو روش میدانی (پرسشنامه) و اسنادی انجام گرفت. متناسب با تخصصی بودن موضوع، جامعه آماری شامل 20 نفر از کارشناسان بومی عرصه شهرسازی و فاوا، معیارهای هوشمند کالبدی– فضایی مرتبط را به روش دلفی تا رسیدن به اجماع، غربالگری کرده و فرایند بکارگیری معیارهای آنها را در پیاده راه ارم مشخص کردند. برای تحلیل داده ها و تعیین اولویت معیارها از فرایند تحلیل شبکه (ANP) و نرم افزار Super Decision استفاده شد. یافته های کلی بیانگر اولویت بکارگیری فاوا بترتیب در معیارهای کاربری، ترافیک، منابع و محیط زیست و فرم و فضاهای شهری با امتیازهای 574/0، 262/0، 121/0، 041/0 است. به علاوه، رتبه و اهمیت زیرشاخص های هر یک از معیارهای فوق مشخص و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد: مسایل اصلی کالبدی- فضایی و زیرساخت های موجود پیاده راه ارم، سطح شکاف دیجیتال مخاطبان آن و ظرفیت ها و تجربیات موفق قبلی بکارگیری فاوا درفضاهای شهری مرتبط با این معیارهای چهارگانه، نقش بسزایی در اولویت معیارهای این فرایند داشته اند. در پایان متناسب با نتایج تحقیق پیشنهادات کاربردی ارائه شد که مهمترین آنها را می توان احداث کاربری های پیوند دهنده فضای مجازی و واقعی، بکارگیری انواع سیاست های محرک، تامین حمل و نقل عمومی هوشمند و نسب انواع تجهیزات هوشمند و نیمه هوشمند کنترل دوطرفه فضای شهری دانست.