مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
آسیای مرکزی
حوزه های تخصصی:
امروزه با پیچیده تر شدن تهدیدات جهانی امنیتی، سازمان های جهانی را در حل مسائل و بحران های بین المللی با مشکل مواجه نموده است، لذا کشورها را متوجه تشکیل سازمان های منطقه ای نموده تا بتوانند در چارچوب محدودتری منافع ملی و همکاری های سیاسی و اقتصادی را دنبال کنند. از این رو پژوهش حاضر درصدد بررسی پیامدهای عضویت ایران در سیستم امنیت منطقه ای در آسیای مرکزی با تأکید بر سازمان همکاری شانگهای است. پس از بسط فضای مفهومی موضوع تحقیق، به بررسی موضوع امنیت و سیستم امنیت منطقه ای می پردازد. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، سایت های اینترنتی به مسئله تحقیق پرداخته شده است. پرسش اصلی مقاله آن است که: عضویت ایران در سیستم امنیت منطقه ای در قالب سازمان همکاری شانگهای چه پیامدهایی برای ایران در پی خواهد داشت؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که عضویت جمهوری اسلامی ایران در ساختار امنیت منطقه ای در آسیای مرکزی باعث کاهش حجم تهدیدات، ارتقای سطح مشارکت و همکاری ها در زمینه های امنیتی، سیاسی و اقتصادی شده و افزایش قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران را در پی خواهد داشت. بنابراین موضوع حاضر، در چارچوب نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای باری بوزان مورد تبیین و تحلیل قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت روزافزون فرهنگ در روابط بین الملل و تأثیر گذاری این مؤلفه در کشورهای مختلف و بویژه اثربخشی فرهنگی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی از جمله زبان،تاریخ،دین و اشتراکات فرهنگی دیگر، نگارنده با چارچوب نظری قدرت نرم و دیپلماسی فرهنگی و روش پژوهشی توصیفی-تحلیلی با رویکرد مقایسه ای به این پرسش اساسی پرداخته است که عملکرد دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در منطقه آسیای مرکزی طی سالهای 1991-2014 از چه وجوه همسان/ ناهمسانی در الگوی ساختاری و الگوی اجرایی برخوردار بوده است؟ فرضیه آن که به نظر میرسد با توجه به همسانی/ناهمسانی الگوی ساختاری و الگوی اجرایی دیپلماسی فرهنگی دو کشور ایران و ترکیه،شباهت/تفاوت هایی در کاربرد ابزارهای دیپلماسی فرهنگی دو کشورهمچون ابزارهای رسانه ای ، آموزش زبان ملی، نمایشگاه های فرهنگی و تصویرسازی مثبت وجهه ملی در آسیای مرکزی وجود دارد.یافته های پژوهش علیرغم همانندیها و ناهمانندیهای دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در کشورهای آسیای مرکزی، به عملکرد اثربخش دیپلماسی فرهنگی ایران در تاجیکستان و همچنین موفقیت نسبی ترکیه در قزاقستان اشاره دارد. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریه قدرت نرم و دیپلماسی فرهنگی می باشد.
رویکرد امنیت انرژی اتحادیه اروپایی نسبت به مسئله نارکوتروریسم در آسیای مرکزی
حوزه های تخصصی:
ذخایر انرژی آسیای مرکزی توجه بازیگران مهم بین المللی را به سمت خود جلب کرده است. با این حال، ایجاد امنیت مسیرهای انتقال انرژی و تامین آن به منظور بهبود کارایی شریان صنعت و اقتصاد نیز از جمله مهم ترین دغدغه های این بازیگران محسوب می شود. نارکوتروریسم یا به عبارت دیگر تهدیدهای ناشی از فعالیت قاچاقچیان موادمخدر در آسیای مرکزی موجب شده تا امنیت این منطقه با مشکلات جدی مواجه شود. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی با هدف بررسی تأثیرات نارکوتروریسم بر امنیت انرژی اتحادیه اروپایی انجام شده و اطلاعات لازم را از منابع کتابخانه ای جمع آوری کرده است. سوال اصلی مقاله آن است که، نارکوتروریسم چگونه امنیت انرژی اتحادیه اروپایی را با مشکل جدی روبرو می کند؟ و مهم ترین راهبرد اتحادیه اروپایی در قالب تأمین امنیت انرژی در آسیای مرکزی چیست؟ فرضیه مقاله آن است که گروه های افراطی در آسیای مرکزی به منظور تقویت نیروها و خرید تسلیحات، از قاچاق موادمخدر به عنوان یک منبع درآمد مستمر استفاده کرده و امنیت این منطقه را با مشکلات جدی مواجه کرده اند. در سوی مقابل واکنش اتحادیه اروپایی در مقابل این تهدیدها به منظور تأمین امنیت مسیر انتقال انرژی آسیای مرکزی به اروپا از طریق طرح هایی همچون همکاری با شورای اروپایی، ناتو، سازمان همکاری های اروپا از کارایی لازم برخوردار نبوده است.
بررسی و تبیین تعاملات ایران با ترکمنستان و کشورهای آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات سال 1991 میلادی در اتحاد جماهیر شوروی سابق که به جدا شدن کشورهای مشترک المنافع انجامید، جمهوری اسلامی ایران را در یک وضعیت استراتژیک جدید قرار داد و بسترهای جدید و مناسبی را در جهت برقراری تعامل و آینده نگری پیش روی جمهوری اسلامی ایران قرار داد که از جمله مهم ترین مؤلفه های آن عبارت اند از بحث رژیم حقوقی دریای خزر و تأثیر این دریا بر کشورهای ساحلی و نیز برنامه های راهبردی جمهوری اسلامی ایران و برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت در راستای منافع ملی و اتخاذ روشی منطقی و معقول با دیپلماسی فعال و خنثی نمودن نفوذ کشورهای فرامنطقه ای. لذا با توجه به مطالب یاد شده، بسیاری از صاحب نظران علوم راهبردی معتقدند، توسعه همکاری منطقه ای و بین المللی ایران و کشورهای آسیای مرکزی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این مقاله بررسی و تبیین تعاملات ایران با ترکمنستان و کشورهای آسیای مرکزی است. سوال اصلی مقاله این است که مهم ترین فرصت ها و تهدیدات تعاملات ایران با ترکمنستان و کشورهای آسیای مرکزی کدام اند؟ در این پژوهش از روش سوات برای تحلیل موضوع پژوهش استفاده می شود در این راستا اهداف جمهوری اسلامی ایران در راستای توسعه همکاری با کشورهای آسیای مرکزی که دسترسی آن ها به جهان آزاد و به ویژه آب های گرم که تنها از طریق ایران میسر است و خاک کشورمان به عنوان دروازه ی ورود این کشور به موارد پیش گفته محسوب می شود مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد؛ که این بررسی عبارت اند از: شناخت کشورهای آسیای مرکزی در ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی نظامی بررسی منافع کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در توسعه همکاری با آسیای مرکزی، تبیین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در عرصه های گوناگون در روابط با آسیای مرکزی و برعکس و شناخت فرصت ها و چالش ها، تحولات آتی مؤثر بر امنیت ملی و نتیجه گیری و تبیین اهداف در جهت توسعه همکاری ایران و کشورهای آسیای مرکزی به ویژه ترکمنستان که دارای مرزهای طولانی خاکی و آبی با ایران است و با توجه به فرصت ها، تهدیدات و موانع، نتایج تحقیق نشان دهنده ی آن است که می توان با تبیین اهداف مناسب و برنامه های صلح و منطقی از قبیل: حسن هم جواری، توسعه تعاملات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و تقویت انگیزه های ملی بر مبنای هویت اسلامی، همکاری ایران در زمینه های مختلف و ایجاد بسترهای لازم با کشورهای آسیای مرکزی بخصوص کشور همسایه ی شمالی ایران یعنی ترکمنستان را توسعه داده و در راستای تأمین امنیت و منافع ملی به نحو شایسته و منطقی اقدام کرد.
امنیت منطقه ای در قلمرو اوراسیا و جایگاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۸۲
77 - 116
پس از فروپاشی شوروی، اوراسیای جدید، از منطقه ای خفته و دور از مرکز سیاست جهانی به منطقه ای مورد توجه قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شده است. ایران نیز به جهت موقعیت ژئواستراتژیکِ بی همتا، در جغرافیایی قرار گرفته که پس از روسیه نقشِ بازیگری محوری و مهم در این منطقه را دارد. در این خصوص، تکوین همکاری و نگرانی های امنیتی منطقه ای، کانون تمرکز و اولویت نخست برای تهران است. اینکه جمهوری اسلامی ایران چه جایگاهی در این منطقه دارد؟ معضلات پیشِ روی ایران به لحاظ امنیتی در چه ابعادی گسترده است؟ مهم ترین عوامل استراتژیک مناسبات امنیتی آینده ایران با کشورهای واقع در این منطقه چگونه قابل تحلیل است و کشور در چه سطحی می تواند درون آن نقش شایسته خود را بازی کند؟ پرسش هایی هستند که در این مقاله به آنها پرداخته می شود. از این رو مقاله حاضر با توجه به متغیرهای فراوان با اثرگذاری های متفاوت، واقعیات و پیچیدگی های حاکم بر این منطقه و با در نظر گرفتن احتمال افزایش نقش آفرینی ایران در قلمرو اوراسیا، تلاش می کند تا در حوزه امنیت منطقه ای، رفتار و رهیافت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران را براساس عقلانیت و در پرتو مطلوبیت نسبی ارائه کند. در این چارچوب، ابتدا ضمن بررسی نظری مفهوم امنیت و رویکردهای منطقه ای آن، به گونه ای توصیفی تحلیلی، از یک سو مجموعه تحولاتی را که به بی ثباتی و ناامنی در منطقه اوراسیا دامن می زند، و از سوی دیگر موضوعاتی که به طور مشخص در زیرسیستم های آسیای مرکزی، منطقه خزر و منطقه قفقاز جنوبی به عنوان محیط فوری امنیتی ایران در چارچوب اوراسیا محسوب می شوند، مورد واکاوی و تجزیه تحلیل قرار می دهد.
واکاوی سیاست های ژئو پولیتیکی روسیه در قبال آسیای مرکزی با تاکید برعامل چین
حوزه های تخصصی:
آسیای مرکزی که بخش جنوبی قلمرو هارتلند را در نظریه مکیندر تشکیل می داد در دوره جنگ سرد جزو قلمرو سیاسی- ژئوپلیتیک شوروی بود. با فروپاشی شوروری، این منطقه هویت جغرافیایی- سیاسی مستقل پیدا کرده و به عنوان فضای فاقد قدرت تاثیرگذار، به عرصه رقابت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شد. بعد از استقلال این کشورها، روسیه نسبت به سرنوشت آن ها توجه زیادی نداشت و این مسئله سبب شد تا سایر قدرت ها در پی گسترش نفوذ خود در کشورهای آسیای مرکزی برآیند؛ اما چندی نگذشت که روسیه توجه خود را به این منطقه معطوف و تلاش کرد تا با ایجاد همگرایی گسترده امنیتی، مانع حضور سایر قدرت ها در آسیای مرکزی بشود. روند پیچیده منطقه گرایی این پرسش را مطرح می کند که «سیاست های روسیه درچه زمینه هایی باعث همکاری و در چه مواردی اختلاف و رقابت با کشورهای آسیای مرکزی را رقم زده است؟» ادعای این مقاله این است که، فضای حاکم بر منطقه در چارچوب ژئوپلیتیک زمینه ساز همکاری روسیه با کشورهای آسیای مرکزی در حوزه امنیتی شده است ولی در حوزه اقتصادی و انرژی با دیپلماسی اقتصادی چین زمینه ساز رقابت سازنده، همکاری محدود و گاهی اختلاف بین روسیه و کشورهای این منطقه شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است که در جمع آوری اطلاعات از منابع اسنادی – کتابخانه ای و تارنماهای معتبر فضای مجازی استفاده شده است.
نقش قدرت نمادین در روابط خارجی ترکیه و آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیای مرکزی از مناطقی است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی محل رقابت و نفوذ قدرت های منطقه ای به خصوص ترکیه قرار گرفت. طی دو دهه اخیر، ترکیه با استفاده از روابط فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی تلاش گسترده ای را برای نهادینه کردن قدرت خود در این منطقه آغاز کرده است. پرسش نویسندگان مقاله این است که نخبگان سیاسی ترکیه چگونه به تحکیم قدرت نمادین در آسیای مرکزی موفق شده اند؟ به منظور پاسخ به این پرسش از نظریه پیر بوردیو، جامعه شناس فرانسوی، درباره زبان و قدرت نمادین بهره می گیریم و چهارچوب نظری مقاله را بر این اساس استوار می کنیم. فرضیه مقاله این است که نخبگان سیاسی ترکیه با بهره گیری از سرمایه های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، و نمادین با ارائه چهره ای نمادین از قدرت به افزایش حوزه نفوذ خود در میدان سیاسی آسیای مرکزی مبادرت کردند. از این رو، شناخت ماهیت قدرت نمادین و به کارگیری آن در سیاست خارجی ترکیه از سال 2002 میلادی در آسیای مرکزی هدف اصلی مقاله حاضر است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ترکیه با اتکا بر سرمایه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و نمادین در صدد گسترش حوزه نفوذ خود در منطقه است. در این مقاله از روش تحقیق کیفی استفاده شده و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی (کتاب خانه ای) است.
نقش فرهنگ و زَربَفت ایرانی در نام گذاری جاده ابریشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «جاده ابریشم» را برای نخستین بار در سال 1876م (1292ق/1254ش)، جغرافی دان و سیاحی آلمانی و در طی سفری به چین به کار برد. ریشتهوفن شبکه ی گسترده ای از جاده های پیونددهنده ی آسیا و اروپا، از دریای چین تا آسیای مرکزی و غربی و به ویژه فلات ایران، و آناتولی تا سواحل مدیترانه را به این نام نامید. این نام گذاری از شرایط و عواملی چند در آن زمان متأثر بود و این مقاله ضمن بررسی پیشینه ی این نام گذاری، این پرسش را براساس تبیین داده های تاریخی و ادبی، مورد کاوش قرار داده است: فرهنگ و هنر ایرانی، از جمله زَربَفت تولیدشده در آسیای مرکزی و ایران، در نهادنِ نام «جاده ابریشم» بر شبکه ی جاده های کهن تجاری و فرهنگی، چه نقشی داشته است؟ درباره ی نقش ایران و فرهنگ و تمدن آن در جاده ها، تعاملات فرهنگی، میراث مشترک جوامع کناره ی جاده ها پژوهش های بسیاری انجام شده است، اما نقش فرهنگ، تاریخ، هنر و میراث ایرانی در نام گذاری «جاده ابریشم» تاکنون مورد توجه و پژوهش قرار نگرفته است. پژوهشگران بدون توجه به زمانه ی این نام گذاری و علل مؤثر در به کاربردن نام جاده ابریشم در سده ی 19 میلادی، آن را به فرهنگ و تاریخ و نقش ابریشم چینی، و تجارت ابریشم چین منتسب می کنند؛ اما در مقاله ی حاضر نقش ایران و فرهنگ ایرانی در این نام گذاری بررسی شده است.
مؤلفه ها و موانع رویکرد ژئوکالچر ایران در قبال ابتکار کمربند و راه چین در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابتکار کمربند و راه چین به عنوان بزرگ ترین و جسورانه ترین طرح در سیاست خارجی این کشور همچون گامی بلند به سوی ابراز وجود و کنارگذاشتن سیاست خارجی محتاطانه برجای مانده از دوران دنگ شیائوپینگ تلقی می شود که پیامدهای آن می تواند در گستره جهانی احساس شود. با این حال، در بعد منطقه ای به نظر می رسد که آسیای مرکزی از مناطقی است که به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و همسایگی با مناطق غربی چین که مورد توجه و سرمایه گذاری فزاینده دولت چین قرار گرفته اند از این سیاست بیشترین اثر را می پذیرد. با توجه به اینکه ماهیت اصلی راهبرد چین، توسعه راه های ارتباطی و انتقالی است که فرصتی تاریخی برای مشارکت فعال در آن با هدف گسترش تبادل اندیشه و فرهنگ در کنار انتقال کالا فراهم می شود، این پرسش مطرح می شود که بهترین و کارآمدترین رویکرد سیاست منطقه ای ایران در آسیای مرکزی با توجه به ابتکار کمربند و راه و پیامدهای منطقه ای آن چه خواهد بود؟ در پاسخ به این پرسش با اتکا بر نظریه سازه انگاری و به ویژه تأثیر این نظریه در حوزه منطقه گرایی نوین، رویکرد مبتنی بر ایران فرهنگی به عنوان بهترین سیاست معرفی می شود که در مقایسه با رویکردهای رقیب از مزیت نسبی مناسبی برای کشور برخوردار است. در این نوشتار، میان سه رویکرد ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر در سیاست منطقه ای ایران در آسیای مرکزی بررسی مقایسه ای کوتاهی انجام می دهیم. همچنین موانع رویکرد ژئوکالچر ایران را بررسی می کنیم.
مؤلفه های تأثیرگذار بر همکاری امنیتی ایران و روسیه در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش روابط امنیتی ایران و روسیه در سال های اخیر و به ویژه پس از تجربه همکاری موفق در بحران سوریه، مورد توجه صاحب نظران سیاسی است. با توجه به این مسئله و اهمیتی که وضعیت امنیتی آسیای مرکزی برای روسیه و ایران دارد، این پرسش مطرح می شود که همکاری امنیتی ایران و روسیه در این منطقه ادامه روند گذشته خواهد بود، یا اینکه می توانیم پیش بینی کنیم، شاهد دوره نوینی از این نوع همکاری باشیم؟ به علاوه، آیا می توان از تحول در الگوی روابط امنیتی ایران و روسیه در آسیای مرکزی سخن گفت؛ تحولی که وزنه همکاری و همگرایی را بر وزنه واگرایی سنگین تر کرده است؟ فرضیه نوشتار این است که الگوی روابط دو کشور از الگوی رقابت و همکاری به سوی الگوی همکاری در حال تغییر است. در واقع، منافع ایران و روسیه در حوزه امنیتی آسیای مرکزی، وجوه جدایی و پیوند دارد. با این وجود، تهدیدهای مشترک در این منطقه برای هر دو کشور، می تواند بر جنبه های متعارض و رقابتی منافع سایه بیندازد و افزایش همکاری امنیتی میان دو طرف را منجر شود. با هدف تبیین فرضیه این نوشتار، ابتدا ساختار نظام منطقه ای در آسیای مرکزی از دیدگاه نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای را بیان می کنیم؛ سپس به تغییر در نگرش سیاست خارجی روسیه از اروآتلانتیک گرایی به اوراسیاگرایی اشاره می کنیم. سرانجام، بحث روابط و همکاری امنیتی ایران و روسیه در قالب منافع متقابل دو کشور در آسیای مرکزی را بررسی می کنیم.
نارکو تروریسم و تهدیدهای پیش روی راهبرد سیاست خارجی چین در آسیای میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
161 - 190
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر با توجه به شکل گیری گروه های تروریستی از اتباع کشورهای مختلف و باتوجه به اینکه این گروه ها دیگر در سطح داخل به این فعالیت نمی پردازند و این امر به یک فعالیت بین المللی تبدیل شده است نگرانی بیشتر کشورهای بزرگ را به دنبال داشته است؛چراکه این نیروهای تروریستی به داخل ژئوپلتیک مناطق مهمی از جمله آسیای میانه رسوخ پیدا کرده و این مسئله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای وابسته به آسیای مرکزی را به دلیل تهدیدات نیروهای مذکور برای منافع این کشورها نگران کرده است. چین از جمله کشورهایی است که در این منطقه دارای منافع زیادی در حوزه انرژی و سایر ابعاد می باشد. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی انجام و اطلاعات لازم را از کتب و مقالات کسب کرده است. و به دنبال پاسخ به این سؤال می باشد که «پکن برای کنترل و مدیریت نارکو تروریست برای دستگاه دیپلماسی خود چه راهبردی اتخاذ کرده است ؟» دراین راستا با استفاده از نظریه «موازنه تهدید» این فرضیه مطرح است که، پکن تلاش می کند با ایجاد ائتلاف و همکاری با کشورهای مهم این منطقه از جمله روسیه و ایران در قالب سازمان همکاری منطقه ای نظیر شانگهای و اکو، توسعه سرمایه گذاری های اقتصادی در این منطقه به منظور توسعه اقتصادی جمهوری های آسیای میانه، در جهت مدیریت و کنترل تهدیدهای ناشی از فعالیت این گروه ها اقدامات لازم را انجام دهد.
پیوندهای قومی در شهرهای مرزی با محوریت شهرمرزی چابهار
چابهار نه تنها درجغرافیای سیاسی کشور؛ بلکه در جهان دارای نقشی ارزشمند و استراتژیک است؛ زیرا کیلومترها مرز آبی در دریای مکران دارد و خلیج چابهار از یک جایگاه برتر در بیرون تنگه هرمز برخوردار است. چابهار تنها بندر و شهر مرزی ایران است که در کنار آبهای اقیانوسی قرار گرفته و از دیدگاه اقتصادی، بویژه ترانزیت کالا و انرژی، در یک گذرگاه استراتژیک قرار داشته و یک «مگاپورت» ( بندر مادر) نیز بشمار میرود. قوم بلوچ و طایفه های ناحیه و شهر مرزی چابهار با یکپارچگی و همدلی همواره در کنار یکدیگر بوده و هستند تا به رشد و شکوفایی فرهنگ و ادبیات همسان و همبازشان دست یابند. منطقه آزاد چابهار به انگیزه قرارگرفتن در یکی از کریدورهای مطرح، میتواند بهترین گذرگاه برای ترانزیت (گذرکالا) به کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان باشد. ناحیه چابهار پیوند دهند ه پس کرانه های آسیای مرکزی و فلات درونی ایران به آبهای آزاد است. دارا بودن چنین جایگاه پیوندی که پیوند دهنده شمال به جنوب و خاور به باختر است، میتواند بعنوان محور گسترش اقتصادی منطقه مورد نگرش قرار گیرد و از این رهگذر میتوان به توسعه امنیت در جنوب خاور ایران امیدوار شد. پیوندهای اجتماعی و فرهنگی و هم بستگی های دو سوی مرز، نه تنها انگیزه کمک به ایجاد امنیت و توسعه پایدار در شهرهای مرزی میشود؛ بلکه به جلوگیری از قاچاق و گروگانگیری و تقویت امنیت در شهرها و منطقه و فرامنطقه نیز کمک میشود.
مقایسه دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال پنج جمهوری آسیای مرکزی، دو کشور ایران و ترکیه به جهت اشتراکات فرهنگی، تاریخی، زبانی، مذهبی و قومی با این جمهوری ها، سعی کرده اند تا با استفاده از این ظرفیت ها و ابزارهای دیپلماسی فرهنگی، در جهت اقناع این جمهوری ها و کسب اهداف خود با کمترین هزینه گام بردارند. بر همین اساس، هدف اصلی این مقاله، بر مبنای چارچوب نظری سازه انگاری، پاسخگویی به این سؤالات است که اولاً علل همگرایی و افزایش روابط ایران و ترکیه با جمهوری های آسیای مرکزی چیست و ثانیاً تا چه میزان دیپلماسی فرهنگی دو کشور در این منطقه موفق و به افزایش روابط و کسب اهداف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دو کشور کمک نموده است؟ نتایج حاصل از این مقاله، حاکی از آن است که اولاً پیوندها و اشتراکات تاریخی، فرهنگی، مذهبی، زبانی و قومی میان جمهوری های آسیای مرکزی و دو کشور ایران و ترکیه علل همگرایی و افزایش روابط بوده است و ثانیاً ترکیه نسبت به ایران در امر دیپلماسی فرهنگی و کسب اهداف موفق تر عمل کرده است.
عامل های تعیین کننده روابط ایران با منطقه آسیای مرکزی از دیدگاه اقتصاد سیاسی (مطالعه موردی: ترکمنستان و تاجیکستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدایی یکباره دولت های مستقل آسیای مرکزی در منطقه شمال شرق ایران، عرصه ای آمیخته از فرصت ها و چالش ها را بر روی جمهوری اسلامی ایران گشوده است. عرصه ای که نه تنها در ابعاد سخت مکانی، بلکه در ابعاد پویای زمانی و متأثر از سیر طبیعی و غیرطبیعی تحول ها در این منطقه، به مثابه سنگ محکی برای تشخیص و ارزیابی توانایی ها و آسیب پذیری سیاست خارجی ایران و در نتیجه چشم انداز رسیدن به هدف ها و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران درآمده است. روابط اقتصادی ایران در دهه های گذشته با کشورهای این منطقه متأثر از عامل های گوناگون، نوسان زیادی داشته است و پیامدهای متعدد اقتصادی، سیاسی و امنیتی را برای ایران رقم زده است. بنابراین پرسش این نوشتار این است که از منظر اقتصادی و سیاسی، کدام یک از متغیرهای دوجانبه، منطقه ای و بین المللی، تعیین کننده روابط ایران با کشورهای آسیای مرکزی است. در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که به نظر می رسد، متغیرهای دوجانبه، در مقایسه با متغیرهای منطقه ای و بین المللی (مانند تحریم های آمریکا) اثرگذاری بیشتری بر روابط ایران با کشورهای منطقه داشته است. نوسانات همکاری های اقتصادی ایران با این کشورها در دوره قبل و بعد از تحریم و افزایش حجم همکاری ها در دوره تحریم و کاهش آن در دوره بعد از پذیرش برجام و قبل از خروج ایالات متحد آمریکا از این موافقتنامه نشان دهنده این واقعیت است. در این نوشتار از منظر اقتصاد سیاسی و با استفاده از روش اثبات گرایی این موضوع را تحلیل و بررسی می کنیم.
بررسی مقایسه ای دیپلماسی فرهنگی ایران و عربستان سعودی در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر به مقایسه قدرت نرم و حضور فرهنگی ایران و عربستان سعودی در آسیای مرکزی می پردازیم و فعالیت های فرهنگی هر دو کشور در این منطقه را پس از فروپاشی اتحاد شوروی مقایسه می کنیم. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که «دیپلماسی فرهنگی ایران در آسیای مرکزی در مقایسه با دیپلماسی فرهنگی عربستان سعودی در این منطقه تا چه اندازه موفق بوده است؟» و می کوشیم دیپلماسی و اقدام های فرهنگی این دو کشور در آسیای مرکزی و تضادهای احتمالی این اقدام های فرهنگی را بررسی کنیم. ضمن واکاوی مبانی و هدف های اصلی دیپلماسی فرهنگی ایران و عربستان سعودی، قوت ها و ضعف های حضور فرهنگی این دو کشور در منطقه آسیای مرکزی و خسارت های حضور فرهنگی هر یک بر منافع دیگری را در عرصه این بازی بزرگ و راهکارهای بهبود کیفیت فعالیت های فرهنگی ایران در این منطقه را بررسی می کنیم. در این نوشتار از روش توصیفی-تحلیلی بهره می گیریم و به این پاسخ می رسیم که هر دو کشور ایران و عربستان سعودی در عرصه اقدام های فرهنگی در آسیای مرکزی به موفقیت هایی رسیده اند، اما با توجه به اینکه میزان سرمایه گذاری سعودی ها در این منطقه در زمینه های مختلف و از جمله در بخش فرهنگی در سال های اخیر به طور چشم گیری افزایش یافته است این موضوع موجب رشد اندیشه های وهابی و سلفی شده است؛ لازم است ایران هم میزان توجه خود به منطقه آسیای مرکزی که با آن اشتراک های بیشتری در مقایسه با عربستان سعودی دارد، افزایش دهد تا در این رقابت مهم منطقه ای عقب نماند.
نارکوتروریسم در آسیای مرکزی، تهدیدهای پیش رو و اقدام های جمهوری اسلامی ایران و روسیه برای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاچاقچیان مواد مخدر برای رسیدن به منافع ناشی از حمل ونقل این کالا در آسیای مرکزی سبب ایجاد مشکلات متعددی برای جمهوری های نواستقلال آسیای مرکزی، جمهوری اسلامی ایران و روسیه شده اند. بیشتر نیروهای تروریستی در آسیای مرکزی از جمله طالبان و برخی گروه های افراط گرای محلی، با ایجاد شبکه انتقال مواد مخدر جایگاه و موقعیت خود را تقویت کرده اند و از این راه ضمن جذب نیروهای مورد نظر، به منابع مالی چشمگیری دسترسی پیدا کرده اند و سبب ایجاد مشکلات زیادی برای کشورهای این منطقه می شوند. در این نوشتار، ضمن بررسی مشکلاتی که قاچاقچیان مواد مخدر برای کشورهای آسیای مرکزی، ایران و روسیه ایجاد کرده اند به روش توصیفی-تحلیلی، اطلاعات لازم به وسیله کتاب، مقاله و منابع اینترنتی جمع آوری شده است. پرسش اصلی را این گونه مطرح کرده ایم که قاچاقچیان مواد مخدر چگونه امنیت کشورهای آسیای مرکزی و به تبع آن ایران و روسیه را با خطر جدی روبه رو کرده اند و ایران و روسیه برای مدیریت این بحران چه راهبردهایی را در پیش گرفته اند؟ در پاسخ، این فرضیه را مطرح کردیم که قاچاقچیان مواد مخدر مشکلات اقتصادی، سیاسی و امنیتی را با انجام عملیات های تروریستی (نارکوتروریسم) در این منطقه ایجاد کرده اند، بنابراین ایران و روسیه برای کنترل این مشکل از راه تقویت مرزهای مشترک با کشورهای آسیای مرکزی و همکاری در ابعاد دوجانبه و چندجانبه و نیز همکاری های منطقه ای با نهادها و سازمان ها و ایجاد قوانین سخت گیرانه داخلی در پی کاهش مشکلات ایجادشده از راه نارکوتروریسم در آسیای مرکزی هستند.
نقش آلمان در مدیریت بحران آب آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیای مرکزی پس از حدود یک قرن انزوا دوباره نه تنها به دلیل وجود منابع انرژی، بلکه به دلیل اهمیت نبود مدیریت منابع آب در حوزه منازعات بین المللی قرار گرفته است. بحران کمبود آب که ناشی از سیاست های غلط دوران استعمار تزاریسم و سپس دوران شوروی است از بحران های شناخته شده در منطقه آسیای مرکزی است که این منطقه را در درازمدت و حتی میان مدت می تواند با خطر درگیری های خونین روبه رو سازد. در این میان بر اهمیت مدیریت منابع آب همواره از سوی آلمان از بدو استقلال کشورهای این منطقه تأکید شده است؛ به طوری که مدیریت پایدار منطقه ای منابع آب و قراردادن آن در هسته مرکزی همکاری های آلمان با کشورهای آسیای مرکزی، نشان از اهمیت این موضوع در سیاست خارجی آلمان در این منطقه دارد. از این رو، در این نوشتار با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از چارچوب نظری نهادگرایی نولیبرال، به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که آلمان چه اقدام هایی برای مدیریت پایدار منابع آب در منطقه آسیای مرکزی انجام داده است؟ نتایج این نوشتار نشان می دهد که آلمان با وجود موانعی همچون نبود اطمینان متقابل میان دولت های حاکم، برتری طلبی برخی از کشورهای آسیای مرکزی، پایین بودن سطح همکاری میان پنج کشور منطقه در حوزه مدیریت منابع آب و همچنین مجموعه ای از مشکلات ساختاری، توانسته است به و سیله همکاری های چندجانبه میان نهادها و مراکز علمی، فنی و دانشگاهی و همچنین کمک به کشورهای آسیای مرکزی در حوزه های پیشگیری و کنترل بحران های آبی، اقدام های مهم و درخور توجهی انجام دهد.
تبیین رهیافت های منطقه گرایی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر قفقاز و آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1511 - 1528
حوزه های تخصصی:
یکی از ضروریات دست یابی به سیاست خارجی کارآمد و مبتنی بر منافع ملی، منطقه گرایی است. در کدهای ژئوپلیتیکی قدرت های طراز اول منطقه گرایی یک استراتژی فعال و بستری برای تعامل فزاینده با نظام جهانی تعریف شده است. تاریخ سیاست خارجی ایران نشان می دهد منطقه گرایی و الگوهای آن در دستور کار طراحان و تصمیم سازان دستگاه های سیاسی ایران از پیش تا پس از اسلام قرار نگرفته است؛ به طوری که از نظر تاریخی منطقه گرایی به عنوان یک رهیافت و خط مشی در دولت های مختلف حاکم بر ایران نادیده انگاشته شده است. غفلت از به کارگیری رویکردها و خط مشی های جغرافیایی تا حدی است که حتی دولت های هخامنشی و ساسانی نیز نیازی به تعامل و منطقه گرایی با کشورهای تابعه خود احساس نمی کردند. با وجود این، جمهوری اسلامی ایران برای نیل به اهداف و منافع ژئوپلیتیکی خود ناچار از تدوین و به کارگیری اصول و رهیافت های منطقه گرایی است. در وضعیت فعلی، اصرار و پایبندی جمهوری اسلامی ایران به رویکرد صرف ایدئولوژیک در روابط خارجی خود تا حدی موجب غفلت از واقعیت های پیرامونی و از دست رفتن ظرفیت های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی خود شده است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با مبنا قراردادن رهیافت هم تکمیلی به تبیین اصول و رهیافت هایی به منظور فعال کردن رویکرد منطقه گرایی در ساختار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قفقاز و آسیای مرکزی پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد از میان رهیافت های منطقه گرایی سه رهیافت هم تکمیلی فرهنگی، هم تکمیلی تمدنی و هم تکمیلی ژئواکونومیک از جمله مهم ترین رهیافت های منطقه گرایی جمهوری اسلامی ایران در قفقاز و آسیای مرکزی محسوب می شوند.
تحلیل تنگناهای هیدروپلیتیک ترکمنستان در رابطه با همسایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشورهایی که از حیث منابع تأمین آب در رابطه با همسایگان (بالا دست ) خود از موقعیت فرودستی برخوردارند، اغلب منفعلانه عمل می کنند؛ به ویژه چنانچه نتوانند نظر مساعد همسایگان (در حوضه آبریز مشترک) را با خواست خود جلب و همراه سازند، با این همسایه ها دچار چالش و نزاع خواهند شد. عکس این موضوع هم صادق است؛ آنجایی که گاها،ً کشورهای بالادست از این موقعیت به عنوان ابزاری سیاسی جهت فشار بر رقیب و امتیازگیری بیشتر بهره برداری می نمایند. این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر، به دنبال بررسی و تحلیل تنگناهای هیدروپلیتیک ترکمنستان در رابطه با همسایگان است. مفروض مقاله این است که موقعیت جغرافیایی و وضعیت هیدروپلیتیک ترکمنستان از حیث تامین منابع آب به گونه ای است که این کشور با همسایگان خود در این زمینه، چالش های اساسی خواهد داشت. یافته های پژوهش نشان می دهد ترکمنستان نسبت به اغلب همسایگان در موقعیت فرودستی قرار دارد. این مسئله به صورت بالقوه(از ناحیه ایران) و بالفعل(از ناحیه افغانستان و چهار جمهوری آسیای مرکزی) برای ترکمنستان ایجادکننده زمینه های بروز چالش هیدروپلیتیک برای این کشور در رابطه با همسایگان خواهد بود. ضمن اینکه تاثیرگذاری برخی متغیرها همچون تغییر اقلیم و تداوم خشکسالی ها، افزایش نسبت شهرنشینی و تغییر سبک زندگی و به تبع آن افزایش شدید مصرف آب و ضرورت تولید برخی محصولات کشاورزی استراتژیک، به طورقطع در آینده ای نزدیک، موجب تشدید بحران هیدروپلیتیک بین ترکمنستان و همسایگان خواهد بود.
تاثیر سین کیانگ از تحولات افراط گرایی منطقه فرغانه آسیای مرکزی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
262 - 282
حوزه های تخصصی:
منطقه(درّه) فرغانه که از یک سو بین سه کشور تاجیکستان، ازبکستان و قرقیزستان واقع است و از سوی دیگر منتهی به سین کیانگ چین است، در چند سال اخیر به عنوان قلب افراط گرایی اسلامی در آسیای مرکزی شاهد بی ثباتی و ناامنی بود که در قالب تنش های مرزی و درگیری های قومی-قبیله ای تصویری مبهم از صلح در منطقه را ترسیم می کند. این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی به این پرسش که آیا انباشت و سرریز شدن تهدیدات از جانب گروههای افراط گرای اسلامی منطقه فرغانه در آسیای مرکزی می تواند در رشد و گسترش تفکرات ایدئولوژیک گروههای تجزیه طلب استان سین کیانگ موثر باشد، با بررسی کشورهای حوزه فرغانه و منطقه سین کیانگ به این نتیجه می رسد که تقویت نیروهای گریز از مرکز در سین کیانگ تحت تاثیر ساختار و فضای کارکردی گروههای افراط گرای مستقر در منطقه فرغانه آسیای مرکزی قرار دارد و هدف کلی ایجاد ناامنی و تنش از سوی افراط گرایان در این منطقه و فضای پیرامونی آن در جهت مهار استراتژی های اقتصادی-تجاری چین خلاصه می شود.