چکیده

با توجه به اهمیت روزافزون فرهنگ در روابط بین الملل و تأثیر گذاری این مؤلفه در کشورهای مختلف و بویژه اثربخشی فرهنگی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی از جمله زبان،تاریخ،دین و اشتراکات فرهنگی دیگر، نگارنده با چارچوب نظری قدرت نرم و دیپلماسی فرهنگی و روش پژوهشی توصیفی-تحلیلی با رویکرد مقایسه ای به این پرسش اساسی پرداخته است که عملکرد دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در منطقه آسیای مرکزی طی سالهای 1991-2014 از چه وجوه همسان/ ناهمسانی در الگوی ساختاری و الگوی اجرایی برخوردار بوده است؟ فرضیه آن که به نظر میرسد با توجه به همسانی/ناهمسانی الگوی ساختاری و الگوی اجرایی دیپلماسی فرهنگی دو کشور ایران و ترکیه،شباهت/تفاوت هایی در کاربرد ابزارهای دیپلماسی فرهنگی دو کشورهمچون ابزارهای رسانه ای ، آموزش زبان ملی، نمایشگاه های فرهنگی و تصویرسازی مثبت وجهه ملی در آسیای مرکزی وجود دارد.یافته های پژوهش علیرغم همانندیها و ناهمانندیهای دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در کشورهای آسیای مرکزی، به عملکرد اثربخش دیپلماسی فرهنگی ایران در تاجیکستان و همچنین موفقیت نسبی ترکیه در قزاقستان اشاره دارد. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریه قدرت نرم و دیپلماسی فرهنگی می باشد.

تبلیغات