مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تنگه هرمز
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل موثر در شکل زایی محیط ساحلی، هیدرودینامیک دریا است و در کلیه طرح هایی مرتبط با ساحل این مساله مورد توجه است . در این مقاله، هیدرودینامیک دریا در تنگه هرمز و حرکات آب دریا اعم از جزر و مد، امواج و جریان های دریایی در قاعده دلتاهای منطقه ، بررسی شده است. محدوده مطالعه، سواحل تنگه هرمز، بین مصب رودخانه میناب در شرق و مصب رودخانه شور در غرب بندر عباس است؛ این محدوده، نوار خط ساحلی دریا را شامل میشود . در این تحقیق، ابتدا داده های کتابخانه ای و آماری از منابع موجود جمع آوری شد . در ادامه بعد از تشریح اشکال و فرایندهای ساحلی منطقه به ویژه قاعده دلتاها، وضعیت امواج، جریان های جزر و مدی و جریان های حاصله، بررسی شده و در نهایت، وضعیت فرسایش اعم از تخریب، جابجایی رسوب و رسوبگذاری، در پهنه ساحلی منطقه تجزیه و تحلیل گردید. براساس بررسی های انجام شده حرکات آب شامل: امواج، جزر و مد و جریان های ساحلی و دریایی؛ مهمترین نقش را در تحولات مورفولوژی خط ساحلی در قاعده دلتاها به عهده دارند که در این میان امواج نقش مهمتری را در شکل گیری و توپوگرافی ساحل به عهده دارند و دو عامل دیگر نقش واسطه یا تکمیل کننده را ایفا میکنند. اما در قسمت های قاعده دلتاها به دلیل کاهش میزان شیب به کمتر از 01/0 در صد، پدیده جزر و مد بیشترین تاثیر را بر روی محدوده خط ساحلی، دارد.
پایان اشغال بندرعباس توسط پرتغال و نقش آن در شکوفایی تجارت این بندر در دوره صفوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تنگه ها به عنوان آبراه های دریایی همواره در اقتصاد دولت ها نقش بارزی را ایفا میکنند. ملوک هرموز با انتخاب پایتخت جدید خود، جزیره جرون که به یاد وطن خود آن را هرمز نامیدند، نبض تجارت منطقه را به دست گرفتند. مورخان جملگی از تجارت پررونق جزیره هرمز با هندوستان یاد کرده اند. با تصرف جزیره هرمز توسط آلبوکرک پرتغالی تجارت این منطقه تحت کنترل آنان قرار گرفت، اما شاه عباس کبیر با کمک انگلیسیها پرتغالیها را شکست داده، از جزیره بیرون کرد. بعد از سقوط هرمز، بندر گمبرون نقش فعالی را در مناسبات اقتصادی ایفا کرد. این پژوهش در پی یافته هایی برای این پرسش هاست که اولاً: نقش جزیره و تنگه هرمز در تجارت دریایی منطقه خلیج فارس چگونه بوده است، و ثانیاً: پیآمدهای اقتصادی تصرف هرمز در این منطقه چه بود، ثالثاً: رشد تجاری بندرعباس چگونه شکل گرفت؟
تحولات ژئومورفیک اجزای شبکه رودخانه ای در تشکیل و تحول دلتاها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خطوط ساحلی دنیا، یکی از پویاترین محیط های طبیعی هستند و فرایندهای خارق العاده متنوع و منحصر به فردی در این پهنه فعالند. یکی از نتایج این فرایندها تشکیل و تحول مخروط افکنه و دلتاست. محدوده مورد مطالعه، سواحل تنگه هرمز، دلتای رودخانه های شور، جلابی و حسن لنگی را در بر می گیرد که به صورت نواری با عرض متغیر از محل خط تغییر شیب دامنه های کوهستانی مسلط به جلگه ساحلی تا خط ساحلی دریا را در بر می گیرد. منشأ به وجود آمدن نوار جلگه ساحلی مورد بررسی، رسوباتی است که از حوضه های کوهستانی شمال جلگه و از ارتفاعات زاگرس هرمز گان توسط رود خانه ها حمل شده، در سطح این جلگه رسوب گذاری می کند. براساس بررسی های انجام شده، جلگه ساحلی تنگه هرمز در نتیجه تاثیر ساختمان زمین شناسی و رسوب گذاری دلتایی بنیان نهاده شده است. در این میان، عوارض ساختمانی نقش بارزی در گسترش و توسعه جلگه ساحلی به عهده داشته اند. برای دستیابی به نتایج، با توجه به یافته های تحقیق و از دیدگاه مخاطره شناسی سطوح دلتاهای منطقه از دیدگاه دینامیک رود خانه و حر کات آب دریا پهنه بندی شده است. تجزیه و تحلیل برای دستیابی به نتایج به طور عمده بر پایه مشاهدات غیر مستقیم از طریق تصاویر ماهواره ای و نیز مشاهدات مستقیم از طریق کار های میدانی تفصیلی و نمونه برداری رسوب از مقاطع رود خانه ای در بخش ساحلی و سطوح دلتاهای مورد بررسی و تهیه پروفیل و با کمک روش های آماری و مدل های ژئومورفولوژیک به عنوان ابزار های مفهومی انجام شده است. با توجه به موارد فوق، ابتدا ناپایداری سطوح دلتایی منطقه تحت تاثیر حرکات پیچان رودی و سپس ناپایداری این سطوح در نتیجه تغییر مسیرهای رودخانه ها بررسی و تحلیل و پراکندگی این سطوح در روی تصاویر و نقشه ها نشان داده شده است.
تأثیر ژئومورفولوژی زاگرس جنوبی بر پدافند غیر عامل در منطقه شمال تنگه هرمز ( با تاکید برمکان یابی مراکز ثقل جمعیتی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به موقعیت استراتژیک ایران در منطقة خاورمیانه و حضور مداوم تهدیدات خارجی، اتخاذ تمهیدات مختلف در حفظ و حراست از مراکز ثقل جمعیتی(شهرها) کشور ضروری است. یکی از اقداماتی که می تواند مانع بروز آسیب پذیری های داخلی بشود، اقدامات پدافند غیر عامل است که یکی از اصول مهم آن مکان یابی صحیح است. با انجام مکان یابی صحیح مراکز ثقل جمعیتی (شهرها) که در آنها انبوه زیادی از جمعیت کشور و همچنین مراکز ثقل (مراکز حیاتی، حساس و مهم) را در خود جای داده است، می توان در موقع بروز تهدیدات، به ویژه تهدیدات نظامی، از بروز تلفات انسانی و خسارات مالی فراوان جلوگیری کرد. زاگرس جنوبی و شمال تنگه هرمز از لحاظ ژئومورفولوژی دارای چین ها ی فشرده شده، شکستگی ها و گسل های زیادی است. این ویژگی طبیعی سبب ایجاد مکان های مناسب با رویکرد پدافند غیرعامل برای استقرار مراکز جمعیتی می شود. در این پژوهش سعی می شود مناطق مطلوب برای استقرار مراکز ثقل جمعیتی شناسایی و مکان های شهرهای موجود نیز از نظر انطباق با معیارهای ژئومورفولوژیک در منطقه شمال تنگه هرمز در بخش زاگرس جنوبی بررسی شود. نتایج نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه، قابلیت های ژئومورفولوژیکی مناسبی (شیب، ارتفاع، جهت شیب، لیتولوژی، دلتاها) برای پدافند غیرعامل دارد. با توجه به بررسی و تحلیل داده ها در محیط نرم افزار GIS مشخص شد که منطقة مورد مطالعه: الف) دارای مکان های مساعد برای استقرار مراکز جمعیتی است؛ ب) از خط ساحلی به سمت عمق منطقه (شمال)، شرایط بهتر می شود؛ ج) در حال حاضر مکان گزینی بیشتر شهرها متناسب با اصول پدافند غیرعامل نیست.
الگوی امنیتی بازدارندگی در تنگه هرمز و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاً کشورها به دنبال امنیت در حوزه های استراتژیکی خود هستند و هدف اساسی نیز دستیابی به بالاترین حد از امنیت در این حوزه ها می باشد. هر واحد سیاسی ایجاد امنیت در حوزه های جغرافیایی خود را در راستای امنیت ملی خود ارزیابی می کند و از این طریق در صدد اتخاذ مناسب ترین الگوی امنیتی که متناسب با اهداف و منافع ملی کشور باشد گام بر می دارد، در همین راستا، پرسش اصلی نوشتار این است که با توجه به تغییر در محیط امنیتی بعد از انقلاب اسلامی، یعنی گسترش نقش هژمون منطقه ای به رهبری آمریکا و افزایش قدرت یابی ایران در تنگه هرمز، ایران با به کارگیری چه نوع الگوی امنیتی در جهت تأمین امنیت ملی خود در حوزه استراتژیک تنگه هرمز تلاش می نماید؟ فرضیه نوشتار این است که با تغییر در محیط امنیتی خلیج فارس با ویژگی هایی مانند؛ گسترش هژمون منطقه ای و افزایش قدرت یابی ایران در تنگه هرمز، و همچنین تحولات سیاسی جدید در پیرامون ایران یعنی عراق و عربستان به نظر می رسد این کشور به سمت اتخاذ یک الگوی امنیتی جدید در تنگه حرکت کرده است. نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
تأثیرات بین المللی بر روی فرآیندهای سیاست گذاری داخلی الگوهای امنیتی حاکم بر تنگه هرمز و قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت روزافزون تنگه های بین المللی در افزایش قدرت ملی و ضریب امنیتی کشورها، بررسی نقش تنگه های بین المللی از منظر ژئوپلتیک از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بحث پیرامون نقش و جایگاه تنگه ها بسیار است؛ لیکن نقش و اهمیت تنگه های بین المللی و وجود شاخصه هایی که با امنیت ملی کشور مرتبط می شود، نیازمند بررسی بیشتری است. تنگه های استراتژیک از زمانی که پای قدرت های استعماری به این مکان ها باز شد، نقش عمده-ای را در برقرای امنیت در جهان بازی می نمایند؛ چرا که وجود پتانسیل های اقتصادی، سیاسی و جغرافیایی موجود در آن ها مستقیماً با امنیت ملی این کشورها ارتباط می یابد و از این رو این کشورها همواره سعی در ایجاد امنیت و ترتیبات امنیتی به عنوان عوامل امنیت ساز و بازدارنده در این تنگه ها بوده اند تا امنیت ملی خود را حفظ کرده باشند. لذا هم کشورهای منطقه و هم کشورهای فرامنطقه ای در اتخاذ و به کارگیری الگوهای امنیتی در تنگه هرمز، در طی زمان های مختلف تاریخی نقش داشته اند. بر این اساس سوال اصلی پژوهش بر این مبنا قرار می گیرد که الگوهای امنیتی در تنگه هرمز از سوی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای به چه صورت بوده است؟ فرضیه پژوهش این است که اتخاذ الگوی امنیتی از سوی قدرت های منطقه با توجه به وجود تهدیدات در جهت ایجاد ثبات و امنیت در این حوزه استراتژیک بوده است و اتخاذ الگوی امنیتی از سوی قدرت های فرامنطقه ای برای مداخله در این حوزه استراتژیک صورت گرفته است. هدف مقاله حاضر، بررسی این عوامل امنیت ساز و الگوهای امنیتی اتخاذ شده از گذشته تا زمان معاصر در تنگه هرمز می باشد.
بررسی و تحلیل ساختار امنیتی خلیج فارس و تنگه هرمز در راستای الگوی امنیتی بازدارندگی با تأکید بر نقش راهبردی منطقه ای و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز یکی از مهم ترین متغیرهایی است که راهبردهای منطقه ای و بین المللی مختلفی از سوی ایران و کشورهای عرب منطقه و نیز قدرت های فرامنطقه ای برای آن ارائه گردیده است. راهبرد ایران برای امنیت این دو کانون مشارکت همه کشورهای منطقه برای تأمین امنیت آن ها و بازدارندگی در مقابل تهدیدات قدرت های فرامنطقه ای به سرکردگی امریکا است. هدف اصلی این مقاله بررسی و تحلیل ساختار امنیتی خلیج فارس و تنگه هرمز در راستای الگوی امنیتی بازدارندگی با تأکید بر نقش راهبردی منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ایران است. سؤال اصلی مقاله این است که با توجه به نقش راهبردی منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ایران الگوی امنیتی مطلوب برای تأمین امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز چگونه بایستی باشد که هم امنیت مشارکتی و منطقه ای را به همراه داشته باشد و هم این که بازدارندگی امنیتی ایران و کل منطقه را در برابر تهدیدات قدرت های فرامنطقه ای فراهم کند؟ نتایج این مقاله نشان می دهد که منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز هم اهمیت منطقه ای دارند و هم این که از نظر امنیتی بسیار شکننده هستند. ایران خواهان امنیت مشارکت جویانه منطقه ای و بازدارندگی امنیتی منطقه ای در مقابل تهدیدات امنیتی قدرت های فرامنطه ای است. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات علمی و پژوهشی ساختار امنیتی خلیج فارس و تنگه هرمز در راستای الگوی امنیتی بازدارندگی با تأکید بر نقش راهبردی منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ایران تحلیل و تبیین گردد.
اهمیت استراتژیکی تنگه هرمز در مقایسه با تنگه های بین المللی جهان
منبع:
پژوهش های سیاسی سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۳
8 - 23
حوزه های تخصصی:
به طور معمول در تمام حکومت های موجود در جهان عوامل قدرت یابی کشورها را براساس مؤلفه های ژئوپلیتیکی آن قرار می دهند و در سیاست های منطقه ای و جهانی خود از این مولفه ژئوپلیتیکی به شدت متاثر می باشند. از جمله ی این مولفه های ژئوپلتیکی مسیرهای دریایی می باشند، که در ساختار ژئوپلتیکی کشورها از عوامل قدرت یابی بسیار مهمی محسوب می گردند. امروزه با وقوع تحولات جدید از جمله کشف نفت و به دنبال آن تحولات شگرف درعرصه ی تکنولوژی نقش ژئواکونومیکی تنگه های بین المللی نیز مورد توجه بسیار قرار گرفته است و با ورود قدرت های بزرگ به این مناطق در جهت تامین منافع خود، بعد استراتژیک در کنار بعد ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی آن نیز گسترده گردید. نظر به اهمیت تنگه هرمز در اقتصاد جهانی و نقش جغرافیایی از نظر بعد ارتباطی آن، و همچنین با توجه به وابستگی های مستقیم و غیرمستقیمی که در جهان نسبت به این تنگه وجود دارد، پرسش اصلی این نوشتار در این راستا قرار می گیرد که نقش استراتژیک تنگه هرمز در مقایسه با تنگه های بین المللی جهان دربردارنده ی چه ویژگی هایی است؟ فرضیه پژوهش بر این مبنا قرار می گیرد که تنگه هرمز به لحاظ نقش ارتباطی به عنوان متصل کننده ی خلیج فارس با اقیانوس هند و همچنین نقش تجاری گسترده ای که در ترانزیت انرژی در جهان ایفا می کند،دارای اهمیت استراتژیکی گسترده ای است.
بررسی پیامدهای سیاسی – اقتصادی تنش در تنگه استراتژیک هرمز
حوزه های تخصصی:
تنگه هرمز یکی از تنگه های حساس و راهبردی دنیا است که به دلیل ارزش های ارتباطی، ژئواکونومیکی، ژئواستراتژیکی و ژئوپلیتیکی عامل جغرافیایی مؤثری در موازنه قدرت و تنش های منطقه ای و بین المللی محسوب می گردد. از آنجا که این تنگه دروازه اصلی تجارت بین المللی ایران و همسایگان جنوبی آن به آب های آزاد، صدور انرژی و تمرکز سیاست خارجی منطقه ای و بین المللی است، بروز هرگونه بحران و تنش در آن منجر به تأثیرگذاری در سطح منطقه و جهان می گردد. هدف این پژوهش، تبیین اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی تنگه هرمز و پیامدهای سیاسی – اقتصادی تنش در این تنگه استراتژیک است. داده ها با استفاده از روش کتابخانه ای گردآوری گردیده و با روش استفاده از توصیفی کیفی سعی دارد به ارائه پاسخ یه سؤال این تحقیق که «اهمیت استراتژیکی و ژئوپلیتیکی تنگه هرمز چیست؟ و ایجاد تنش در آن چه پیامدهای سیاسی و اقتصادی در عرصه منطقه ای به دنبال دارد؟» بپردازد. یافته های پژوهش نشان داد تنگه هرمز بدون تردید، یکی از مهم ترین و حساس ترین مناطق جهان در نگرش های ژئوپلیتیک و محاسبات استراتژیک می باشد. تنگه هرمز تا زمانی راهبردی است که جریان انتقال انرژی از آن با امنیت و بدون تنش در بین کشورهای منطقه صورت پذیرد. ایجاد تنش در این تنگه حیاتی و بروز هرگونه ناامنی تردد در آن، آثار زیانباری و جبران ناپذیری از قبیل حضور و مداخله قدرت های جهانی و منطقه ای، ناامنی در تردد کشتی ها، فشار اقتصادی و سیاسی بر کشورهای حوزه خلیج فارس، افزایش قیمت نفت، تزلزل اقتصاد جهان، بحران های سیاسی، اقتصادی و انرژی در سطح جهانی و منطقه ای را در پی خواهد داشت.
Maritime Boundary Delimitations in the Persian Gulf(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
49 - 66
حوزه های تخصصی:
The region of the Persian Gulf can be seen as a geopolitical arena in which the Arab-Iranian relations are shaped. As one of world’s primary and most significant source of fossil-energy exports, the Persian Gulf cobbles together Iran and the seven Arab countries of the region in a geopolitical cradle in which they enjoy similarities in economic and strategic life, as well as security concerns. Accordingly, the challenges of maritime political geography seem to be quite dependent on an established set of standards and agreements in order to remain on solid grounds. Currently, these challenges manifest themselves in four major categories, with substantial geopolitical consequences between the Iranians and the Arabs of the region, and the complexity of their relationships. These include: Religious Controversies, which concern the sectarian geopolitics; propagates under Jordan-Israeli concoction of “Shiite Crescent”;and Territorial Contentions with theirmajor controversy over the naming of the Persian Gulf. This article examines the process of territorial conflicts, proceedings, and eventually the settlements over the maritime areas of the Persian Gulf in the past five decades. The arrangement of the maritime political geography in the Persian Gulf is a fitting example of former disputes over the border and boundaries within the maritime regions of the world.
تنگه هرمز و نقش استراتژیک آن در گذر تاریخ
منبع:
مطالعات خلیج فارس سال اول زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
73-85
تنگه هرمز واقع در جنوب ایران، آبراه متصل کننده خلیج فارس به دریای عمان و آبهای آزاد است. این تنگه، بدلیل وابستگی مستقیم و غیرمستقیم کشورهای حاشیه خلیج فارس و سایر کشورهای جهان (در تجارت و ترانزیت کالا و انرژی) و همچنین اهمیت و نقش ارتباطی، نظامی و سیاسی آن در دوره های تاریخی، دارای اهمیت و نقش ژئوپلیتیکی و استراتژیکی است. با توجه به جایگاه و اهمیت این تنگه بین المللی در روند تحولات جهانی و همچنین نقش و کارکردهای آن در ابعاد اقتصادی؛ سیاسی؛ نظامی و امنیتی و ارتباطی، تاریخچه تحولات تنگه هرمز و موقعیت ژئوپلیتیکی و استراتژیکی آن را میتوان طی دو دوره «باستان» (پیش از اسلام) و «دوره اسلامی» مورد بحث قرار داد. علاوه براین میتوان نقش استراتژیک کنونی این تنگه را در مناسبات جهانی تحلیل و ارزیابی کرد. در هر یک از دوره های تاریخی، روند تحولات در تنگه هرمز از ویژگی های خاصی برخوردار بوده و هر یک از بازیگران منطقه یی و فرامنطقه یی در راستای اهداف و اندیشه های استراتژیک خود، برای تسلط بر آن تلاش کرده اند. در این مقاله نقش ژئوپلیتیکی و استراتژیکی تنگه هرمز در گذر تاریخ بررسی میشود. نتایج پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه یی به انجام رسیده است، نشان میدهد که تنگه هرمز، طی دوره های باستان و دوره اسلامی، همواره کانون رقابت حکومتهای مختلف، برای دستیابی و بهرهگیری از ارزشهای مختلف آن بوده و در عصر حاضر نیز نقش و اهمیت استراتژیک این تنگه، در مناسبات جهانی بیش از پیش نمایان و قابل توجه است.
پیشنهادی برای جایگاه بندر پارتی اُمانا بر اساس بررسیها و کاوشهای انجام گرفته در سواحل شمالی و جنوبی تنگه هرمز
در عصرامپراطوری پارتیان، کرانه های خلیج فارس میان چند ایالت یا استان ایرانی تقسیم بندی شده بود. کرانه های جنوبی آن بخشی از شبه جزیره عربستان را شامل میشد. کرانه های غربی در ایالت یا استان مسن یا میسان قرار گرفته بود. کرانه های شمالی خلیج فارس نیز به سه ایالت یا استان کارمانیا (کرمان)، پارس (فارس) و خوزستان تعلق داشت. در این کرانه ها یا مناطق ساحلی خلیج فارس بنادر در خور توجه و مهمی نیز در این دوره وجود داشت. ازجمله مهمترینشان بنادر پارتی که پلینی و پریپلوس به آن اشاره کرده اند؛ اماناست که به احتمال در کرانه های تنگه هرمز قرار داشته است. در بررسی های انجام شده در کرانه های شمالی و جنوبی تنگه هرمز شماری محوطه باستانی که مرتبط با بنادر تجاری و متعلق به عصر پارتیان نیز شناسایی و ثبت و گزارش شده که بندر باستانی امانا میتواسته ازجمله آنها بوده باشد. نام این محوطه ها چنینند: کهور لنگر چینی (نخل ابراهیمی) در سواحل میناب، اددور در سواحل شارجه امارات و سوهار در سواحل کشور عمان. در نوشتار حاضر با استناد به منابع نوشتاری کلاسیک و شواهد باستان شناختی، جای نام بندر باستانی امانا که در منابع مکتوب و مستندات تاریخی از آن به عنوان یکی از بنادر اصلی و شاخص خلیج فارس در عصر امپراطوری پارتیان یاد شده، مشخص میشود. روش شناسی پژوهش پیش رو هم متکی بر منابع نوشتاری است و هم مبتنی بر پژوهشهای میدانی و یافته های باستان شناختی که باستان شناسان خارجی در مناطق سواحل جنوبی خلیج فارس و باستان شناسان ایرانی در کرانه های شمالی انجام داده اند. شایان ذکراست که در میان سه تن از نگارندگان نوشتارحاضر دو تن (خسروزاده و اسمعیلی جلودار) خود کاوشگران این محوطه ها در سواحل شمالی خلیج فارس در مناطق مشرف به تنگه هرمز بوده اند.
پیوندهای قومی در شهرهای مرزی با محوریت شهرمرزی چابهار
چابهار نه تنها درجغرافیای سیاسی کشور؛ بلکه در جهان دارای نقشی ارزشمند و استراتژیک است؛ زیرا کیلومترها مرز آبی در دریای مکران دارد و خلیج چابهار از یک جایگاه برتر در بیرون تنگه هرمز برخوردار است. چابهار تنها بندر و شهر مرزی ایران است که در کنار آبهای اقیانوسی قرار گرفته و از دیدگاه اقتصادی، بویژه ترانزیت کالا و انرژی، در یک گذرگاه استراتژیک قرار داشته و یک «مگاپورت» ( بندر مادر) نیز بشمار میرود. قوم بلوچ و طایفه های ناحیه و شهر مرزی چابهار با یکپارچگی و همدلی همواره در کنار یکدیگر بوده و هستند تا به رشد و شکوفایی فرهنگ و ادبیات همسان و همبازشان دست یابند. منطقه آزاد چابهار به انگیزه قرارگرفتن در یکی از کریدورهای مطرح، میتواند بهترین گذرگاه برای ترانزیت (گذرکالا) به کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان باشد. ناحیه چابهار پیوند دهند ه پس کرانه های آسیای مرکزی و فلات درونی ایران به آبهای آزاد است. دارا بودن چنین جایگاه پیوندی که پیوند دهنده شمال به جنوب و خاور به باختر است، میتواند بعنوان محور گسترش اقتصادی منطقه مورد نگرش قرار گیرد و از این رهگذر میتوان به توسعه امنیت در جنوب خاور ایران امیدوار شد. پیوندهای اجتماعی و فرهنگی و هم بستگی های دو سوی مرز، نه تنها انگیزه کمک به ایجاد امنیت و توسعه پایدار در شهرهای مرزی میشود؛ بلکه به جلوگیری از قاچاق و گروگانگیری و تقویت امنیت در شهرها و منطقه و فرامنطقه نیز کمک میشود.
نگاهی تاریخی و حقوقی به جزیره های بوموسا، تنب بزرگ و تنب کوچک
جمهوری اسلامی ایران بر بسیاری از جزیره های ارزشمند و استراتژیک، از جمله بوموسا، تنب بزرگ و تنب کوچک در تنگه هرمز و دهانه خلیج فارس حاکمیت و مالکیت دارد. تنگه هرمز آبراهی باریک و خمیده شکل است، که دریای نیم بسته خلیج فارس را از راه دریای مکران به اقیانوس هند و راه های کشتیرانی بین المللی دریای آزاد پیوند میدهد و به انگیزه جایگاه ویژه و استراتژیک خود، شاهرگ زندگی اقتصادی غرب و ژاپن در شرق دور به شمار میرود. این تنگه حدود ۱۰۰ مایل دریایی (۱۸۵ کیلومتر) درازا دارد و ادامه بلندی های جنوب ایران به شبه جزیره مسندم را بریده و یک فرورفتگی زمین شناسی است که از شمال به ایران و از جنوب به شبه جزیره مسندم در کشور عمان محدود میگردد.
نگاهی به تاریخچه پژوهش های باستان شناختی جزایر هرمزگان
نخستین گام ها در باستان شناسی هرمزگان، تقریباً هم زمان با سایر نقاط ایران در یک ونیم قرن پیش برداشته شد و از ابتدای امر، جزایر هرمزگان مرکز توجه این پژوهش ها به شمار می رفت. این فعالیت ها همچون دیگر نقاط کشور، از سوی پژوهشگران غربی آغاز و سه دهه بعد توسط پژوهشگران ایرانی دنبال شد. بااین حال مقطعی بودن این پژوهش ها و نبود کاوش و بررسی گسترده و مداوم سبب شد که این جزایر به رغم غنای تاریخی - فرهنگی، چندان که باید شناخته شده نباشد. در این نوشتار سعی شده است با مرور روند فعالیت های باستان شناختی جزایر هرمزگان، کاستی های این حوزه پژوهشی بررسی شود. نتایج به دست آمده حاکی از اهمیت پژوهش های باستان شناختی در جزایر هرمزگان و لزوم رشد و گسترش آنها است. عدم انسجام و نبود یک برنامه کلی، از جمله مسائل قابل توجه دیگر این پژوهش ها به شمار می روند. متأسفانه، حجم قابل توجهی از اطلاعات جمع آوری شده طی چند دهه اخیر، به صورت گزارش های منتشر نشده در مراکز اسناد نگهداری می شود؛ و در بسیاری از موارد، همین گزارش های اولیه نیز تحویل داده نشده و از این رو، از نتایج برخی از پژوهش ها اطلاعی در دست نیست. با همه این کاستی ها، نتایج حاصل از بررسی ها، کاوش ها و گمانه زنی هایی که در دو دهه اخیر توسط نسل جوان باستان شناسان ایرانی صورت گرفته است، نشان از آغاز مرحله جدیدی از این پژوهش ها در این بخش از سرزمین ایران است. در نوشتار حاضر فراز و نشیب های فعالیت های باستان شناختی در جزایر هرمزگان به ترتیب تاریخ در هر جزیره بررسی و مرور شده است.
جایگاه ژئوپلیتیکی تنگه هرمز در راهبرد دفاع دریای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تشکیل نیروی دریایی در سال 1303 اعمال حاکمیت بر قلمروی دریایی کشور شروع شد. تصویب نخستین قانون مناطق دریایی ایران در سال 313 ، اعمال حاکمیت را قانونمند کرد. در دهههای بعد قانون مناطق دریایی ایران بازنگری شد. در تکمیل آن، حقوق و قوانین بینالملل دریاها مؤثر بود. موضوع قوانین دریایی کشور، همواره خلیج فارس و دریای عمان بوده است و تنگه هرمز بهعنوان آبراه مهم جهانی از نظام حقوقی ویژهای برخوردار نشده است. در نتیجه، عبور از آن دارای نظام حقوقی خاصی نیست و قوانین کنوانسیون 1982 حقوق بینالملل دریاها به تنگه هرمز نیز تعمیم داده میشود. تنشهای سیاسی پیشآمده در دهههای اخیر و اقدامات خصمانه کشورهای متخاصم، سبب شده است بستن تنگه هرمز بهعنوان اهرم بازدارنده تدافعی مورد توجه مسئولان کشور قرار بگیرد. در این مقاله توصیفی و تحلیلی که به شیوه کتابخانهای انجام دادهایم، ضمن بررسی وضعیت و روند اقدامات ایران در عرصه قلمروهای دریایی، به نقش ژئوپلیتیک تنگه هرمز در سیاستهای دفاعی کشور میپردازیم که بهعنوان متغییر مستقل در این پژوهش مطرح است و پیامدهای بستن تنگه هرمز نیز بهعنوان متغییر تابع است. این پرسش مطرح است که تنگه هرمز چه جایگاهی در راهبرد دفاع دریایی ایران داشته است و طرح بستن تنگه از منظر راهبرد دفاعی دریایی چه پیامدهایی دارد؟ براساس یافتههای پژوهش، طرح بستن تنگه هرمز توسط جمهوری اسلامی ایران، همواره واکنشهای زیادی در پی داشته است. ساخت خطوط لوله جایگزین، ابراز مخالفتهای بینالمللی، تهدید بهکارگیری نیروی نظامی با بازنگهداشتن تنگه از جمله آنها بوده است.
رقابت های ژئوپلیتیکی قدرت های منطقه ای و بین المللی در سواحل دریای عمان و اثر آن بر توسعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعریف علمی ژئوپلیتیک در قالب یک مفهوم ترکیبی قابل ت بیین است که در آن سه عنصر اصلی جغرافیا، قدرت و سیاست دارای خصلتی ذاتی هستند. منطقه ی دریای عمان یکی از مناطق صاحب موقعیت ژئوپلیتیک است که نقش بسیار مهمّی در معادلات نظامی و اقتصادی جهان دارد . هدف اصلی این مقاله عبارت است از تحلیل و بررسی رقابت های ژئوپلیتیکی قدرت های منطقه ای و بین المللی در سواحل دریای عمان و اثر آن بر توسعه ایران. سوال اصلی مقاله این است که مهم ترین رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای در سواحل دریای عمان کدام اند و این رقابت های چه تاثیری بر توسعه ایران خواهد گذاشت؟ روش این مقاله کیفی است و داده های مورد نیاز مقاله به شیوه کتابخانه گردآوری شده اند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز توصیفی- تبیینی است. نتایج مقاله نشان می دهد که منطقه دریای عمان به دلیل نزدکی و همجواری با منطقه مکران و خلیج فارس و نیز تنگه هرمز و البته برخورداری از مولفه های ژئوپلتیک فرهنگی عرصه رقابت قدرت های منطقه ای و جهانی بوده است و توسعه کشورهای منطقه را امنیتی نموده است
تحلیل ژئوپلیتیکی حاکمیت دریایی ج.ا.ایران در خلیج فارس و تنگه هرمز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
69 - 80
حوزه های تخصصی:
مرزهای دریایی از مباحث مهم در جغرافیای سیاسی می باشد. هر کشور ساحلی به علت ارتباط مرز دریایی با کشورهای مجاور، جهت اعمال حاکمیت بر قلمرو دریایی و تحدید حدود خود با دیگران تلاش می کند. ایران اولین بار در سال 1313 با تصویب قانون مرزهای دریایی نسبت به اعمال حاکمیت بر قلمروهای دریایی خود در خلیج فارس اقدام کرد. با وجود کرانه ساحلی زیاد ایران در خلیج فارس، ابعاد حاکمیتی مرزهای دریایی ایران با کشورهای عراق، کویت، امارات متحده عربی تحدید حدود نگردیده است که خود موجب چالش های سیاسی فراروی امنیت ملی ایران با همسایه های عربی خود بوده است. این مقاله به دنبال بررسی ابعاد حاکمیتی و تعیین آن در خلیج فارس و تنگه هرمز است. لذا روش این پژوهش کتابخانه ای و نوع پژوهش نیز از نوع کاربردی بوده است. برای بررسی بایستی کنوانسیون های حقوقی بین الملل را مورد تحلیل محتوا قرار داده و سپس به تحلیل محتوای قوانین داخلی در باب حاکمیت ایران در خلیج فارس پرداخت. سپس به تحلیل و شناخت چالش های حاکمیتی فراروی ج.ا. ایران پرداخته می شود. این مقاله مستخرج از طرح پژوهشی « بررسی ابعاد حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس و تنگه هرمز» با حمایت مالی دانشگاه پیام نور می باشد.
پیامدهای سیاسی-اقتصادی مدیریت ژئوپلیتیک تنگه هرمز در سیاست خارجی ج.ا.ایران بر امنیت خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه ارزش های ارتباطی، اقتصادی و ژئواستراتژیک تنگه هرمز به آن موقعیت راه بردی وی ژه ای داده اند که مورد توجه قدرت های جهانی قرار دارد هر یک از آن ها برای گسترش اقتدار و کنترل خود بر تنگه می کوشند. از همین رو، مسئله امنیت و مدیریت ژئوپلیتیک تنگه هرمز توسط ایران بحثی در ساختار امنیتی منطقه است و در ساختار امنیتی منطقه خلیج فارس جمهوری اسلامی ایران رویکرد دفاعی-تهاجمی را با توجه به حضور آمریکا در خلیج فارس به عنوان به عنوان تهدید امنیتی اتخاذ کرده است. به گونه ای که عوامل تنش زا در تنگه هرمز چنانچه تبدیل به تهدیدی جدی شود و امنیت ایران را با خطر مواجه کند بازدارندگی امنیتی در خلیج فارس از نظر ایران با امنیت عبور انرژی از تنگه هرمز ربط می یابد. در همین راستا، پرسش پژوهش حاضر این است که مدیریت ژئوپلیتیک تنگه هرمز در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چه پیامدهای سیاسی اقتصادی بر امنیت خلیج فارس دارد؟ فرضیه این پژوهش بیان می دارد که تنگه هرمز می تواند نقش نظامی و دفاعی برای در امان ماندن از تهاجم نیروهای فرامنطقه ای داشته باشد و برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان نقطه فشار بر اقتصاد جهانی (اگر منافعش دچار بحران شود)، استفاده خواهد کرد. با توجه به وابستگی قدرتهای جهانی به نفت خلیج فارس، قطع نفت از این تنگه به اقتصاد آنان ضربه جبران ناپذیری وارد می کند.
بررسی استقرار دولت بیطرف در ایران باتوجه به وجود حاکمیت اسلامی، قدرت نظامی و جغرافیای استراتژیک جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی امکان پیدایش و شکل گیری دولت بیطرف در جمهوری اسلامی ایران و جهان سوم از موضوعات چالش برانگیز عرصه سیاست خارجه و روابط بین الملل به شمار می رور و همیشه این سوال درباره جمهوری اسلامی ایران مطرح بوده است که به وجود آمدن یک دولت بیطرف در فضای کنونی جامعه جهانی و به ویژه داخلی کشور آن هم با توجه به مولفه های اصلی یک دولت بیطرف در کشور قدرتمندی همچون جمهوری اسلامی ایران چگونه خواهد بود، ارزیابی این مسئله که استقرار این دولت ها چه اهدافی را در دنیا دنبال می کند و همچنین براساس سابقه تاریخی کشورمان در اعلام بیطرفی درمی یابیم که استقرار دولت بیطرف در جمهوری اسلامی ایران با اهداف انقلاب اسلامی در تضاد است زیرا دولت های بیطرف دولت هایی هستند که از موقعیت حساس و استراتژیک برخوردار نیستند و همگی از ضعف هایی عمیق در ابعاد مختلف برخوردارند و از سهم خواهی در مناقشات بین المللی و سیاست خارجه در برابر مصونیت نسبی چشم پوشی می کنند هرچند در جهان سوم اغلب دولت ها ضعیف هستند اما ایران به دلیل خودکفایی در عرصه نظامی، جغرافیایی سیاسی ویژه و رابطه حاکمیت با دولت نمی تواند اعلام بیطرفی کند چرا که اسلام خواهی و اسلام گرایی برخاسته از انقلاب اسلامی در تضاد آشکار با دولت بیطرف است از سویی دیگر جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک ابرقدرت منطقه ای و قدرت اقتصادی و نظامی مطرح است از این رو شکل گیری دولت بیطرف در جمهوری اسلامی ایران غیر ممکن می نماید