مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۷.
۸.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شاخص سازی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در زمینه شناسایی اقشار آسیب پذیر روستایی در دشت گرمسار صورت گرفته است. هدف از اجرای این پژوهش در درجه اوّل طراحی دستگاه روش شناسی خاص مرتبط با اقشار اجتماعی در جامعه روستایی است. مدل به کار گرفته در این تحقیق با استفاده از چارچوب نظری جامعه شناختی پیرامون قشر بندی اجتماعی از طریق کمی سازی مفاهیم نظری با کمک روش های تحلیل آماری نظیر تحلیل عاملی و رگرسیون چند متغیره صورت پذیرفته است. به علاوه سعی شده است که برخی از ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی اقشار آسیب پذیر روستایی بررسی شود. مطالعه نشان می دهد که سیاست های توسعه دهه های اخیر که با تکیه بر راهکارهای تعدیل ساختاری، آزاد سازی و خصوصی سازی مورد کاربست مسوولان اجرایی به ویژه در بخش کشاورزی قرار گرفته است، در ایجاد و گسترش اقشار آسیب پذیر در جامعه روستایی بی تأثیر نبوده است. لذا حمایت از این گونه اقشار در درجه اوّل به شناسایی آنان از طریق روش های علمی ارتباط دارد
تاکسونومی عددی و کاربرد آن در تحقیقات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دغدغه همه دولتها در کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه رهایی از مسائل و مشکلات اجتماعی ناشی از فقر، بیسوادی، بیکاری، تأمین نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم و برقراری امنیت و عدالت اجتماعی بهمنظور پایداری جامعه و توسعهیافتگی است. بنابراین، ناگزیر از اتخاذ سیاستهای مناسبی برای تخصیص منابع و امکانات موجود جامعه به بخش های مختلف اقتصادی، آموزشی، درمانی، تفریحی و... هستند. بدیهی است برای تحقق این امر، تعیین درجة اولویت و مزیت هریک از بخشهای مختلف، گام نخست و لازم بهمنظور تخصیص بهینة منابع و امکانات است. چنانچه در حوزة مطالعات اجتماعی ردهبندی صورت نگیرد، امکان مقایسه و برنامهریزی برای توسعهیافتگی امکانپذیر نخواهد بود. یکی از شیوه های علمی رده بندی برای تحقق توسعهیافتگیِ مناطق، تاکسونومی است. ازاین رو، این مقاله بر این موضوع متمرکز شده است تا نحوة اجرای روش تاکسونومی و بهرهگیری سودمند از این روش را در ردهبندی مناطق و چگونگی تعیین اولویتهای هر منطقه توصیف کند. این مطالعه توصیفی است و روش آن، اسنادی با استفاده از منابع ثانویه است.
شناسایی شاخص های قدرت در خانواده به روش تحقیق کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله حاصل تحقیقی میدانی است که به روش کیفی و به منظور شناسایی شاخص های مناسب برای مطالعه قدرت در خانواده در شهر تهران انجام گرفته است. در این مقاله، ضمن بحث درباره لزوم شناسایی شاخص ها، تبدیل آن ها به مفاهیم، و تبدیل مفاهیم به مقوله ها بر اهمیت استفاده از مشاهدات و مصاحبه های میدانی وسیع و نظام مند نیز تأکید شده است. همچنین عوامل مرتبط با شاخص های قدرت در خانواده، که از تنوع و فراوانی بسیاری برخوردارند، ازجمله رفتارهای کلامی یا غیر کلامی همسران گردآوری و طبقه بندی شده است. با طبقه بندی شاخص ها مقولات اصلی به دست آمده و هر مقوله با مفاهیم زیرمجموعة خود به قرار زیر مشخص شده است:
1. ارزش ها و نگرش ها (مفاهیم استقلال و آزادی)؛
2. پذیرش (مفاهیم اعتماد، احترام، و قدرشناسی)؛
3. رضایت مندی (مفاهیم راضی بودن و تحمل کردن)؛
4. نیازمندی (مفاهیم نیاز در حال حاضر و نیاز در آینده)؛
5. مالکیت و اختیارات (مفاهیم امکانات مالی و تصمیم گیری)؛
6. ارتباطات (مفاهیم مذاکره و مشاوره جویی)؛
7. همکاری (مفاهیم اشتراک مساعی و رابطه با بچه ها).
ارائه یک شاخص ترکیبی نوین به منظور رتبه بندی کشورهای در حال توسعه براساس رضایتمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایتمندی به عنوان مفهومی چندبعدی، از جمله موضوعاتی بوده است که در سالیان اخیر مورد توجه بسیاری از اقتصاددانان و دولتمردان قرار گرفته است. در اکثر مطالعات صورت گرفته، تنها از ترکیبی از شاخص های غیراقتصادی به منظور اندازه گیری رضایتمندی استفاده گردیده است در حالی که ساختن شاخصی که همه ابعاد جغرافیایی، اقتصادی و انسانی را در برگیرد می تواند به بررسی روند توسعه کشورها کمک نماید. هدف این مطالعه ارائه شاخص رضایتمندی برای کشورهای در حال توسعه با درنظر گرفتن تمامی جنبه های بیان شده است.
در این مطالعه سعی شده که براساس هشت زیرشاخص یک شاخص ترکیبی رضایتمندی براساس روش تحلیل عاملی و عینی ساخته شود. این شاخص برای 89 کشور در حال توسعه و به صورت سالیانه برای دوره 2000 تا 2008 میلادی محاسبه شده است.
براساس یافته های تحقیق کشورهای آفریقایی بدترین وضعیت را از نظر میزان رضایتمندی در بین کشورهای در حال توسعه در نظر گرفته شده، داشته اند. همچنینبا توجه به شاخص محاسبه شده کشورهای ترکیه، چین و برزیل از نظر میزان رضایتمندی از رشد قابل توجهی در سالیان اخیر برخوردار بوده اند. همچنین براساس نتایج بدست آمده شاخص رضایتمندی برای ایران همواره صعودی بوده است اما از روند رشد رضایتمندی در بین سال های 2005 تا 2008 میلادی کاسته شده است.
اختلال در انسجام کارکردی میان نهادهای جامعه؛ از نظریه تا شاخص سازی بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال در انسجام نهادهای جامعه موضوعی است که در مکاتب تکامل گرایی، کارکرد گرایی و نوسازی به ویژه در مباحث دوران گذار در جامعه شناسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هدف این مقاله ارائه شاخص مناسب برای انجام مطالعات تجربی کلان جامعه شناختی، به منظور اندازه گیری اختلال در انسجام میان نهادهای جامعه در شرایط معاصر جامعه ایران و ارزیابی اعتبار و روایی آن است. از آنجا که انسجام و تعادل سیستمی در نظریه کارکردگرایان دارای ابهامات مفهومی است، شاخص سازی و اندازه گیری بر مبنای آن دچار مشکلاتی خواهد شد. از این رو در ابتدای مقاله بر پایه نظریه آنتروپی اجتماعی مفهوم انسجام در جامعه شناسی پارسونز مورد نقد قرار گرفته و در نهایت مفهوم اختلال انسجامی به جای انسجام انتخاب شده و شاخص سازی مناسب برای آن انجام شده است.
درآمدی انتقادی بر مفهوم و شاخص های بی ثباتی سیاسی: به سوی مدلی جامع و روزآمد برای سنجش بی ثباتی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر بی ثباتی های سیاسی به دلیل فراوانی ، آثار و پیامدهایشان به کانون توجه دولت ها و پژوهشگران تبدیل شده اند. در ایران نیز طی سال های اخیر مطالعات و پژوهش های قابل ملاحظه ای در این باره آغاز شده است. با این وجود، مطالعات ایرانی هنوز چندان از حد کلیات و یا اقتباس مفهوم سازی ها و مدل های قدیمی فراتر نرفته است. این مقاله بر این مفروض استوار است که هرگونه مطالعه و پژوهش روشمند، دقیق و راهگشا در مورد این موضوع، نیازمند مواجهه ی انتقادی با ادبیات موجود و بازاندیشی در مفاهیم، شاخص ها و ابزارهای سنجش و تحلیل بی ثباتی سیاسی است. این مقاله همین هدف را در مورد ابعادِ توصیفیِ بی ثباتی سیاسی دنبال کرده است؛ در این مقاله مفهوم سازی ها، شاخص ها و مدل های موجود، مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته و سعی گردیده بر اساسِ تحولات اخیر جهانی و هم چنین تجربیات بومی، مفهوم سازی و شاخص سازی روشن تر و کارآمدتری برای سنجش بی ثباتی سیاسی ارائه شود. در انتها نیز بیان می گردد که در سنجش بی ثباتی سیاسی لازم است متغیرهای ذهنی (نظام ادراکات سیاسی و فرهنگ سیاسی جوامع موردِ مطالعه) و ابعاد تاریخی (پیشینه ها و تجربیات سیاسی مردم و دولت ها) هم چنین گونه های جدید رویدادهای بی ثبات کننده (که به ویژه نتیجه فرآیندهایی چون جهانی شدن، رسانه ای شدن و مجازی شدن سیاست هستند) مورد توجه قرار گیرند. مدل پیشنهادی این مقاله برای سنجش بی ثباتی با توجه به چنین یافته ها و ملاحظاتی تنظیم شده است.
سنجش کیفیت محیط زیست شهری با به کارگیری مدل شاخص ترکیبی (مورد مطالعه: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرانی هایی از مناسب نبودن کیفیت محیط زیست اغلب شهرهای ایران وجود دارد. در این پژوهش شاخص های بهینة محیط زیست شهری در کلان شهر تهران شناسایی، و ضریب اهمیت هر یک از عوامل کمّی سازی شده و تأثیر مهم ترین معیارهای منتخب در ارزشیابی کیفیت محیط زیست شهری مطالعه شده است. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات میدانی و مدل سازی است. شاخص ها و پارامترهای مهم با به کارگیری روش AHP گروهی و نرم افزار EC شناسایی و اولویت بندی شد. سپس، با توجه به معیارهای بومی شده و شرایط کلان شهر تهران، مدلی ترسیم شد که بر اساس آن، ارزیابی کمی و کیفی محیط زیست شهری کلان شهر تهران با فن تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد مناطق شهری 2، 1 و 3 با امتیازهای 86/3، 80/3 و 65/3، بالاترین رتبه ها و مناطق 10، 17 و 9 با امتیاز های 09/0، 04/0 و 01/0 کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. با توجه به نتایج، مناطق تهران از نظر شرایط زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شرایط ناهمگون و ناموزونی قرار دارند.
نقادی و بازسازی نظریه سارا لانگه درباره شاخص های توانمندسازی زنانِ سرپرستِ خانوار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، مسئله «توانمندسازی زنانِ سرپرستِ خانوار» از زاویه ترمیم و اصلاحِ شاخص های معطوف به ارزیابی عملکرد نهادهایی که موظف به توانمندسازی هستند، مطالعه شده است. در همین راستا «نظریه سارا لانگه» به سبب اینکه «غنی تر» و «شناخته شده تر» از سایر نظریه هاست، انتخاب گردیده و پس از «توصیف» شاخص هایی که در آن مطرح شده، مورد «نقادی» قرار گرفته است؛ به گونه ای که نگارندگان کوشیده اند تا براساس تجربه ها و مشاهدات شغلی خویش از خلأ و نیازهای زنانِ سرپرستِ خانوار در جامعه کنونیِ ایران، «نقص ها» و «کژی ها»ی شاخص های مندرج در این نظریه را بیابند. در مرحله بعدی، از نظریه لانگه عبور شده تا از متن این مباحث سلبی و ایجابی، شاخص هایی «کارآمد» و «بومی» برای سنجش عملکرد نهادهای حامی، طراحی و تعریف شوند. این مرحله را، هم می توان «بازسازی نظریه لانگه» قلمداد کرد، و هم می توان آن را «شاخص سازی مستقل و متفاوت» شمرد که البته تا حدّی در امتداد نظریه لانگه است. این شاخص ها در مقایسه با شاخص های لانگه، از لحاظ ضریب جامعیت، «چندبُعدی نگر» هستند، و از لحاظ انطباق با شرایط خاصِ فرهنگیِ ما، «بومی» و «محلّی» به شمار می آیند. داده های این مقاله با تکیه بر روش های «تحلیل اسنادی» و «مشاهده مستقیم» گردآوری شده اند، و آنگاه شاخص های موجود مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در نهایت شاخص های مطلوب ارائه شده است. بدین ترتیب، مفهوم توانمندسازی زنان سرپرست خانوار به پنج بُعد تقسیم و سپس برای هر بُعد، تعدای شاخصِ عینی و عملیاتی تعیین شده است.
مبانی نظری و محاسبه شاخص آسیب پذیری نفت برای کشورهای صادرکننده نفت (مطالعه موردی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به معرفی مبانی نظری و محاسبه شاخص آسیب پذیری نفت برای اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت می پردازد. برای محاسبه این شاخص نماگرهای مختلفی در دو بعد ریسک اقتصادی و ریسک تقاضا معرفی شده و برای اقتصاد ایران طی سال های 1393-1368 محاسبه شده است. در بعد ریسک اقتصادی، 7 کانال مختلف اثرگذاری درآمدهای نفتی بر اقتصاد، مبتنی بر توسعه ادبیات نظری بیماری هلندی شامل کانال های درآمد، عایدی دولت، مخارج، حساب جاری، نرخ ارز، تکنولوژی و نوسانات مخارج دولت تعریف شده است. بعد ریسک تقاضا نیز به دو جزء اصلی ریسک تمرکز تقاضای نفت و ریسک سیاسی تقسیم شده و برای محاسبه آن، ابتدا با توجه به سهم کشورهای واردکننده نفت از ایران، شاخص تمرکز تقاضای نفت محاسبه می شود. پس از آن بر اساس پایداری روابط سیاسی دو جانبه، وابستگی آن کشورها به واردات نفت از ایران و توانمندی آنها در تأمین نیازشان از سایر کشورها، شاخص ریسک سیاسی محاسبه شده و با تعدیل شاخص تمرکز تقاضای نفت، شاخص ریسک تمرکز ژئوپلتیک بازار نفت محاسبه می شود. بعد از نرمال نمودن هر یک از نماگرها، از متوسط وزنی نماگرها، شاخص نهایی محاسبه می شود. نتایج نشان می دهد طی سال های 1380 تا 1382 با متنوع سازی مسیرهای صادراتی نفت ایران، تاسیس حساب ذخیره ارزی، تنوع منابع ارزی و ... شاخص آسیب پذیری نفت کاهش قابل ملاحظه ای پیدا کرده و پس از سال 1390 با کاهش تنوع در مقاصد صادرات نفت، اعمال تحریم ها و متمرکز شدن فروش نفت به کشورهای خاص، وضعیت شاخص به بدترین وضع ممکن میرسد.
بررسی برخی از ریشه های دین گریزی و ارائه راهکارهای جلوگیری از آنها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی آن است تا نگاهی ویژه به برخی ریشه های دین گریزی داشته باشد و آنگاه، پس از بیان هر عامل، راهکاری مناسب برای مقابله را تبیین یا بدان اشاره نماید. نگارنده، نخست، به مفهوم شناسی دین می پردازد و، سپس، نفوذ روشنفکری، نفوذ اندیشه خردورزی و علم گرایی صرف، القای معنویت های دروغین، و ضعف نظام آموزشی را مهم ترین عامل دین گریزی می شمارد و راهکار مقابله را، به ترتیب، تبیین دین واقعی و واقعیت دین و پاسخگویی به شبهات روشنفکری، تبیین درست رابطه عقل و وحی و نیز بیان صحیح نقش علم در پیام وحی، تبیین مبانی معنویت اصیل، و ارتقای شایستگی های آموزشی در سه سطح فردی، سازمانی و راهبردی می داند.
مهم ترین کارکردهای اجتماعی دین و شاخص سازی آن ها(در بین دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم مطرح در جامعه شناسی دین،کارکردهای اجتماعی دین، است. هدف این پژوهش حاضر ، شاخص سازی و سنجش برخی از مهم ترین این کارکردهاست(انسجام اجتماعی، کنترل اجتماعی، مشارکت اجتماعی و هویت ناشی از دین). در این تحقیق سعی شده است با توجه به نظریه های مطرح در مورد این چهار کارکرد، ابعاد، مؤلفه ها و گویه های هر یک استخراج شوند و در نهایت در میان جامعه آماری تحقیق، یعنی دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد، مورد سنجش قرار گیرند. جمعیت نمونه 382 نفر است و روش نمونه گیری به صورت طبقه ای می باشد. برای سنجش اعتبار از اعتبار صوری و اعتبار معیار و برای سنجش پایایی سؤالات از آلفای کرونباخ استفاده شده که میزان آن ./86 است. همچنین برای بررسی صحت و درستی سؤالات تحقیق از آزمون های پارامتریک مانند تحلیل عامل، استفاده شده است. نتایج سنجش این 4 کارکرد نشان می دهد که 72.8% پاسخگویان معتقدند که دین عامل انسجام آنها با سایر افراد است. 56.2% دین را عامل نگهدارنده خود از انجام اعمال نادرست می دانند. 79.4% دین را عامل مشارکت خود در جامعه می دانند و 68% افراد دارای هویت دینی اند.
روند گفتمان سازی سبک زندگی رهبر الهی در جامعه (با تأکید بر دیدگاه رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی رهبران الهی در ابعاد مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی بر پایه آموزه های قرآن و سنت است و الگویی مناسب برای تمامی افراد جامعه اسلامی است. در مدل گفتمان سازی سبک زندگی رهبر الهی تا گفتمان غالب جامعه گردد، نخست، ارزشمندی موضوع گفتمان شناسانده می شود، سپس تلاش می شود آن ارزش با استفاده از سه راه حکمت، موعظه و مجادله که همگی در راستای تبیین عالمانه منطقیِ سخن است به معرفت عمومی تبدیل گردد، آنگاه، با ایجاد دغدغه و به فکر واداشتن افراد، آن معرفت به فکر رایج و باور عمومی بدل شود، در گام بعدی، با استفاده از مسیریابی چشمه ای و ایجاد یک جریان فکری در جامعه به دست نخبگان و خواص و اندیشمندان جامعه، تغییر در رفتار آحاد جامعه زمینه سازی شود و از دل آن باور، رفتاری ویژه بجوشد و درنهایت، این رفتارهای ویژه، با تأکید و تکرار، بدل به فرهنگ اجتماعی گردد. راهکارهایی که برای فراگیر شدن یک گفتمان در سطح جامعه پیشنهاد می شود عبارت است از: ارائه تعریف واضح، بهره گیری از معانی هم تراز، واژه سازی، نهادسازی، شاخص سازی کیفی، معرفی افراد شاخص، پاسخگویی به گفتمان های معارض، استمرار در انتقال پیام، ارائه منطق مستحکم انقلاب، استفاده از مشارکت عمومی در خلق پیام و اقدام نامتقارن. روش تحقیق در این پژوهش توسعه ای است و روش گردآوری، طبقه بندی و تحلیل اطلاعات در آن توصیفی تحلیلی است.
بازشناسی عوامل مؤثر بر ارتقا کیفیت شادمانی در فضای شهری با بهره گیری از اصول رویکرد شهر شاد نمونه موردی: خیابان چهارباغ عباسیِ اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بازشناسی معیارهای رویکرد شهر شاد از خلال تطبیق آن با ابعاد فضای شهری و دستیابی به مدلی برای سنجش میزان شادی در فضاست. روش تحقیق، کیفی-کمی و در بررسی مبانی تحلیل شده که ماحصل آن دستیابی به شاخص های تحقق کیفیت شادی در فضای شهری است. خیابان چهارباغ عباسی، به دلیل زمینه تاریخی آن، به عنوان بستری برای بروز رویدادهای مرتبط با شادی، انتخاب شده است. حجم جامعه آماری برای انجام پرسشگری (مبتنی بر پرسشنامه)، 200 نفر بوده است. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان می دهد که به منظور ایجاد فضای شهری شاد از دید کاربران، توأمان باید ابعاد عینی و ذهنی را مدنظر قرار داد تا سطوح متعالی شادی محقق شود. شاخص های عینی مؤثر برافزایش شادی، مواردی چون: محدودیت دسترسی وسایل نقلیه، زیبایی، سرزندگی، مطلوبیت فضای سبز و سیما و پاکیزگی و در ابعاد ذهنی شاخص هایی چون: احساس غرور، امنیت روزانه و شبانه، خاطره انگیزی و احساس صمیمیت را شامل می شود.
رویکرد ساختاری در تحلیل شاخص های بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد میانی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
111 - 127
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بافت های ناکارآمد میانی شهرها که به عنوان بافت های فرسوده هم شناخته می شوند، یکی از معضلات و موانع اصلی توسعه پایدار بزرگ شهرها و کلان شهرهای کشورمان به حساب می آیند. شهر رشت نیز از این قاعده مستثنا نیست و با وجود به کارگیری رویکرد بازآفرینی شهری در چند سال اخیر که هنوز فرایندی ناقص و در نطفه است، نیازمند تکامل آن با نگاه علمی تر و کاراتر و در نظر داشتن چارچوب های شناختی و کاربردی است. هدف: پژوهش حاضر اهداف تبیین شاخص های بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد میانی شهری، و رتبه بندی و تحلیل ساختاری شاخص های مربوط به شهر رشت را دنبال می نماید. روش:بدین منظور ابتدا پرسشنامه دلفی برآمده از مطالعات اسنادی و نظری، با شاخص های پیشنهادی بازآفرینی پایدار بافت های ناکارامد میانی جهت طوفان ذهنی، به 8 تن از کارشناسان و نخبگان حوزه شهرسازی و برنامه ریزی شهری برای شناسایی اولیه شاخص ها ارائه گردید و در فاز دوم دلفی، اجماع نظر توسط کارشناسان صورت گرفت. سپس بر اساس روش تحلیل ساختاری و با معیار قرار دادن شهر رشت به عنوان بستر شکل گیری این شاخص ها، تحلیل ها بر اساس موقعیت شاخص ها در نمودار تأثیرپذیری- تأثیرگذاری از طریق نرم افزار توصیفی – تحلیلی میک مک، انجام گرفت. یافته ها: 68 شاخص برگزیده در 6 زمینه: 1.کالبدی – فضایی؛ 2.خدماتی – کارکردی؛ 3.توسعه اقتصادی؛ 4.توسعه اجتماعی؛ 5.توسعه فرهنگی؛ 6.حفاظت از محیط زیست؛ می باشند. پس از آن 63 شاخص از طریق تجزیه و تحلیل نرم افزار میک مک مورد رتبه بندی و تحلیل قرار گرفتند. نتیجه گیری: بر اساس ماتریس تأثیرگذاری- تأثیرپذیری، برترین شاخص های زمینه های شش گانه از متغیرهای تأثیرگذار شامل دو شاخص، «میزان اختلاط کاربری» در زمینه کارکردی–خدماتی و «میزان رشد تولید انرژی های تجدیدپذیر» در زمینه زیست محیطی بوده و از متغیرهای ریسک، شاخص های «میزان رشد کیفی خدمات ایمنی» در زمینه کالبدی – فضایی، «وضعیت بازآفرینی مراکز محله» در زمینه اقتصادی، «میزان توسعه فعالیت مراکز فرهنگی» در زمینه فرهنگی، و «میزان مشارکت های مردمی در فرایند بازآفرینی» در زمینه اجتماعی، رتبه نخست را به دست آورده اند.
ارزیابی شاخص های برند پایدار در مقاصد گردشگری ساحلی (مطالعه موردی: منطقه ساحلی چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
19 - 47
حوزههای تخصصی:
برندسازی پایدار؛ مفهومی با توجه به اصول چهارگانه پایداری است که هم زمان تصویر ذهنی مخاطب و منافع ذینفعان را درنظر داشته و ارائه تصویر مطلوب مقصد گردشگری در ذهن مخاطب را در گرو رعایت اصول اساسی پایداری می داند که نیازمند برنامه ریزی و مدیریت همپیوند مقصد گردشگری با رویکرد مشارکتی و مبتنی بر منابع مقصد و تشریک مساعی جامعه محلی است. این پژوهش درصدد شناسایی شاخص های برند پایدار به منظور بهره مندی از آن ها در فرآیند برندسازی پایدار گردشگری مقاصد ساحلی است. از نظر روش شناسی توصیفی بوده و بر شیوه اسنادی و نظر خبرگان استوار است. در این پژوهش، متغیرها و شاخص های برند ساز در مقاصد گردشگری ساحلی با رویکرد عوامل چهارگانه پایداری شناسایی شده و نحوه عملیاتی کردن آن ها از طریق استخراج معیارهای سنجش در مقصد ساحلی «چابهار» ارائه گردیده و با تهیه پرسشنامه و جمع آوری دیدگاه های خبرگان مورد تایید قرار گرفته است. به عبارتی به منظور برندسازی مقصد گردشگری ساحلی با توجه به ابعاد چهارگانه توسعه پایدار گردشگری (اکولوژی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و نهادی)، هشت شاخص اصلی(مطلوبیت، منظر ساحلی، امنیت، مشارکت، سرمایه گذاری، اشتغال، قوانین و مقررات، تمرکز قدرت) و بیست شاخص فرعی استخراج، تدوین، طراحی، عملیاتی و تایید شده است.
شاخص سازی و به کارگیری آن در تبیین مفاهیم معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۱
۷۳-۵۹
حوزههای تخصصی:
بنابر عقیده برخی صاحب نظران، معماری اسلامی تحت تأثیر ارزش های اسلامی شکل می گیرد، محتوای دینی دارد و باورها و ارزش های دینی را متجلی می سازد. اما باتوجه به اینکه اغلب ارزش های اسلامی در قالب مفاهیم انتزاعی قرار می گیرند برای افراد مختلف دارای معانی گوناگون بوده و هرکس به دلخواه خود، آنها را تعریف کرده و در بنا متجلی می سازد. نبود اتفاق نظر در برداشت از مفاهیم اسلامی، مبین ضرورت تدوین شاخص هایی است که بتوان بر مبنای آن چهارچوب معماری اسلامی را مشخص کرد. اما منظور از شاخص و شاخص سازی چیست؟ چگونه می توان به آن دست یافت و فرایند دستیابی به شاخص چگونه است؟ در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی و بررسی اسناد موجود، به شناسایی روش شاخص سازی که عمدتاً در تحقیقات پیمایشی کاربرد دارد، پرداخته شده است تا با شناخت این روش بتوان به امکان به کارگیری آن در مطالعه معماری اسلامی پی برد. شاخص ها، نشانگرهایی هستند که فرایند جمع آوری، طبقه بندی، تجزیه و تحلیل اطلاعات و نتیجه گیری منطقی و به طورکلی جهت فعالیت را مشخص می کنند و چهارچوب مناسبی را برای هدف گذاری، تدوین، برنامه ریزی و ارزیابی فعالیت ها به دست می دهند. البته شاخص سازی، به منظور ساده سازی موقت پیچیدگی ها و کمی کردن نسبی کیفیت ها و جزئی کردن کلیات است و هدف آن پرداختن صرف به کمیات و یا جایگزین نمودن متغیرهای کیفی به اعداد و ارقام کمّی نیست؛ بلکه به دنبال روش هایی است تا بتوان یک مفهوم را با واسطه هایی و طی مراحل چندگانه ای به سنجش کمّی درآورد. نتایج این تحقیق معرفی فرایند شاخص سازی و تکنیک های آماری مناسب برای اولویت دهی به معرف های شاخص (روش دلفی و تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)) است.
ارزیابی اثر ریسک کشوری بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد اقتصادی دولت ها در جهت کاهش ریسک کشوری، که طی آن شرایط اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی موجود بر ظرفیت بازپرداخت بدهی های خارجی و جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی اثر منفی می گذارند، از موضوعات مهم در حوزه رشد اقتصادی است. بر اساس این، هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی اثر ریسک کشوری بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری اسلامی طی دوره زمانی 2019-2006 میلادی است. به این منظور، یک شاخص ترکیبی با در نظرگرفتن مهم ترین نماگرهای عملکرد اقتصادی موثر بر ریسک کشوری شامل عوامل اقتصادی در مقیاس کلان، شرایط اجتماعی، سیاسی و حقوقی، و مشخصه های نظام بانکی تدوین گردید. سپس با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)، تاثیر این شاخص بر رشد اقتصادی منتخبی از کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از برآورد الگو نشان می دهد که بین عملکرد اقتصادی دولت در جهت کاهش ریسک کشوری و رشد اقتصادی ارتباط مستقیم و معنادار برقرار است. اثر مستقیم و معنادار درجه باز بودن تجاری، نیروی کار، و سرمایه فیزیکی بر رشد اقتصادی نیز از دیگر نتایج این پژوهش است، در حالی که تورم بر رشد اقتصادی اثر منفی و معنادار دارد.
ارزیابی مخاطرات دمایی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
229 - 245
حوزههای تخصصی:
استان خوزستان با داشتن پتانسیل های بالای طبیعی و انسانی، چالش های محیطی بسیاری پیش روی دارد که مخاطرات اقلیمی و پیامدهای آن چون امواج گرمایی، خشکسالی، سیل و ... از مهم ترین مظاهر آن است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از داده های دمای سالانه 11 ایستگاه استان طی دوره زمانی 25 ساله (2017-1993) مخاطرات دمایی خوزستان مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. دمای حداکثر روزانه دوره گرم ایستگاه های استان از 15 اردیبهشت ماه (5 می) تا 15 مهرماه (5 اکتبر) طی یک دوره 156 روزه برای هرسال و مجموعاً برای 24 سال معادل روز 3744=(24*156) برای هر ایستگاه استخراج شد و ماتریس داده های خام دمای حداکثر روزانه آماده سازی شد. در ادامه جهت تشخیص روزهای گرم، خیلی گرم و ابر گرم، میانگین و انحراف معیار بلندمدت داده های کل ایستگاه ها طی دوره 3744 روزه محاسبه و شاخص استاندارد شده دمای حداکثر روزانه برای همه ایستگاه ها محاسبه گردید. روزهای با ناهنجاری مثبت شاخص بیش از 5/1 تحت عنوان روزهای ابر گرم (بیش از 3/48 درجه)، روزهای با ناهنجاری شاخص بین 1 تا 5/1 تحت عنوان روزهای خیلی گرم (6/46 تا 3/48 درجه) و روزهای با ناهنجاری شاخص کمتر از 1 تحت عنوان روزهای گرم (28/43 تا 6/46) تعیین شد. در ادامه اعمال تحلیل خوشه ای به روش پایگانی انباشتی بر روی ماتریس داده های دمایی 11* 3744 و ترسیم نقشه پهنه بندی با استفاده از (GIS)، چهار پهنه مخاطره آمیز دمایی (کم مخاطره، مخاطره متوسط، ُپرمخاطره و بسیار ُپرمخاطره) را در استان آشکار نمود. الف) ناحیه کم مخاطره: با روند شمالغربی- جنوبشرقی استان شامل سرزمین های کوهستانی و نسبتاٌ مرتفع که بر روی ارتفاعات زاگرس در منتهی الیه شرق و شمالشرقی؛ ب) ناحیه متوسط مخاطره: شامل کمربند کم ارتفاع مجاور رشته کوه زاگرس در جنوبشرق؛ شرق و شمالی؛ ج) ناحیه زیاد مخاطره: در برگیرنده سرزمین های کم ارتفاع مرکزی، شرقی و غربی استان؛ د) ناحیه پرمخاطره: که بیشتر مناطق مرکزی و غربی خوزستان را در بر می گیرد.