آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸

چکیده

فیزیک کوانتومی صرفاً یک نظریه نیست؛ بلکه شیوه ای از تفکر است که می تواند در سایر رشته های علمی به کار رود و از اصول و مفاهیم آن به صورت رویکردی علمی در رشته هایی از قبیل کامپیوتر، اطلاعات، زیست شناسی، ارتباطات، روان شناسی و علوم تربیتی استفاده شود. بر خلاف پارادایم نیوتونی که به جزءگرایی و تمرکز بر اجزای کارکردی توجه دارد، پ ارادایم کوانتومی، کل گراست و بر روابط، متمرک ز اس ت. ب ر مبن ای پ ارادایم کوانت ومی، ک ل جه ان متشکل از انرژی است که حالت پای ه ای ای ن ان رژی (حال ت س اکن و غی ر برانگیخت ه ان رژی منبع) خلأ کوانتومی نامیده می شود. به عبارت دیگر جهان، میدان بیک ران ان رژی اس ت ک ه در آن هیچ جای خالی وجود ندارد.ای ن می دان را «خ لأ کوانت ومی» ن ام نه اده ان د؛ ول ی خ لأ مذکور، تهی نیست و همه اشیا و پدیده ها را در بر می گیرد. اندازه گیری که قلب نظریه کوانتوم است، یکی از وجوه افتراق اساسی مکانیک کوانتوم با مکانیک کلاسیک به شمار می آید. در مکانیک کوانتومی به تعریف دقیقی از اندازه گیری نیاز است. در کوانتوم مکانیک، مشاهده شیء میکروسکوپی به تغییر عمده در حالت آن ذره منجر می شود. بنابراین اندازه گیری در مکانیک کوانتومی با اندازه گیری در مکانیک کلاسیک که در آن مشاهده و اندازه گیری تأثیر چندانی بر جسم ندارد، متفاوت است. پیش فرض معمول درباره اندازه گیری این است که سیس تم م ورد ان دازه گی ری واجد کمیتی است و آن کمیت دارای مقداری اس ت ک ه ان دازه گی ری م ی شود. بن ابراین اندازه گیری خاصیتی را آشکار می کند که سیستم قبلاً واجد آن بوده است؛ به طوری که حتی اگر اندازه گیری روی سیستم صورت نگرفته بود نی ز سیس تم ای ن خاصیت را م ی داشت. به نظر می رسد قلب نظریه کوانتوم همان علم قَدَر (در مبحث قضا و قدر) خداوند متعال است. قدر یعنی اندازه، اندازه گیری و تعیین حدّ و حدود چیزی و در اصطلاح به این معناست که خداوند برای هر چیزی اندازه ای قرار داده و آن را بر اساس محاسبه و سنجش آفریده است. قدر نیز به اعتبار مرتبه بر دو قسم است: ۱. قدر علمی: علمی که منشأ حدود و اندازه اشیاست؛ ۲. قدر عینی: نفس تعین وجود و اندازه وجود اشیا از آن جهت که به واجب الوجود منتسب است. منظور از قدر در این تحقیق، قدر علمی است. در نتیجه به نظر می رسد پارادیم کوانتوم قادر است معضلات علوم مختلف را حل کند؛ زیرا بر یک حقیقت محض (علم قدر خداوتد تبارک و تعالی) مبتنی است.

The Fundamental Structure of Scientific Revolutions: Quantum Paradigm, the Paradigm of God’s Knowledge of Predestination

Cohen offered the discussion on ‘paradigm’ for the first time, and defined this term about the history of science in physics as follows: “Paradigm is a beam and layer of truth that opens a scope of the universe and its rules for us and determines our presuppositions, beliefs and perceptions about it.” Compiling a paradigm in any science or regarding any subject aims at offering a framework for resolving scientific issues within a certain limit. Indeed, paradigm is responsible for all general orientations of all theories originated from it. The quantum theory emerged in twentieth century, and quantum physics now enjoys a certain importance in philosophy of science. Many scientists such as Heisenberg, Plank and Schrodinger contributed to the development and evolutions in the theory of quantum physics. The theory of quantum physics was the onset of a new season in physics issues. The theory of quantum physics is not merely a theory. Rather, it is a method of thinking that can be used in other scientific disciplines, and its principles and concepts can be used as a scientific approach in disciplines such as computer, information, biology, communications, psychology, and educational sciences. Unlike Newton’s paradigm that pays attention to particularism and focus on functional particles, quantum paradigm is holistic and focuses on relationships. Based on the quantum paradigm, the whole universe is composed of energy whose basic state (the static and non-aroused state of the source energy) is called quantum vacuum. In other words, the universe is the infinite field of energy wherein there is no empty room. This field is called “quantum vacuum”. This vacuum, however, is not empty and includes all things and phenomena. Measuring, which is the heart of the quantum theory, is considered as one of the aspects of basic difference between the quantum mechanics and classic mechanics. In the quantum mechanics, a precise definition of measurement is required. In the quantum mechanics, observing the microscopic thing leads to a major alteration in the state of that particle. Thus, measuring in quantum mechanics is different from measuring in the classic mechanics wherein observation and measurement has little effect on the thing. The common presupposition about measurement is that the system to be measured has a quantity, and that quantity has an amount that is measured. Thus, measurement reveals a feature that the system has already had. Accordingly, even if no measurement has been done on the system, the system would have had that feature. It seems that the heart of the quantum theory is God’s knowledge of predestination ( ilm qadar ). Qadar means size, measurement and specifying the limits of something, and terminologically, it means that God has specified a size and amount for anything, creating it on the basis of calculation and assessment. Qadr is also divided into two types as far as order is concerned: (1) scientific measure, which is the origin for the limits and sizes of the things; and (2) objective measure, which is the determination of existence and the size of the existence of things as they are attributed to the Necessary Being. In this study, qadr means the first one, i.e. the scientific measure. Consequently, it seems that quantum paradigm is able to resolve the issues of various sciences, because it is based on one pure truth (Exalted God’s knowledge).

تبلیغات