مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
استعداد
حوزه های تخصصی:
التزام به قاعدة فلسفی «کل حادث تسبقه قوة الوجود و مادة تحملها» که مستلزم استحالة خلق موجود حادث از عدم است، از سویی با ظاهر متون دینی ناسازگار می نماید و از سوی دیگر موجب ارائة تفسیر بسیار غریبی از برخی معجزات منقول در قرآن کریم شده است. ازآنجاکه حمل متون دینی برخلاف ظاهر بدون دلیل قطعی، در شرع مقدس اسلام جایز نیست، این احتمال در ذهن شکل می گیرد که شاید قاعدة مذکور مبتنی بر عقل صریح و نتیجة برهان عقلی تام نباشد. اهتمام به این مطلب مهم، نویسنده را به این نتیجه رهنمون ساخته که نه تنها ادلة این قاعده تام نیستند، بلکه بر فرض تمامیت، بر نظریة کون و فساد مبتنی اند؛ ولی نظریة حرکت جوهری که نزد محققان مقبول و مشهور است، نه تنها مصداقی برای موضوع این قاعده باقی نمی گذارد، بلکه مستلزم استحالة مسبوقیت حادث زمانی به ماده است! در نتیجه نیازی به حمل ظواهر متون دینی بر خلاف ظاهر و پذیرش تفسیرهای غریب از معجزات نیست.
بررسی توان گردشگری در استان چهارمحال و بختیاری
حوزه های تخصصی:
با توجه به جستجوی مردم برای یک مقصد جدید و بکر برای گذران اوقات فراغت و استراحت، استان چهار محال و بختیاری یکی از بهترین مقاصد توریستی می باشد که ترکیبی از زیبایی های طبیعت و فرهنگ و تمدن غنی را دارا می باشد و این استان را به یک منطقه مستعد برای توسعه گردشگری تبدیل کرده است. تلفیق شایسته جاذبه های طبیعی با دیدنی های فرهنگی این استان به جهت داشتن سبک زندگی عشایری در این منطقه، این امکان را فراهم می آورد تا امر توسعه گردشگری در این منطقه با توجه خاصی به پتانسیل موجود در منطقه صورت گیرد. در این تحقیق، استعدادهای گردشگری این استان با شیوه بررسی SWOT مورد بررسی قرار گرفته است تا از این طریق نقاط عمده قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها در منطقه مشخص گردند بلکه بتوان در آینده سیاستهای توسعه گردشگری را در این استان تدوین و اجرا نمود.
هدایت تحصیلی در نظام آموزش و پرورش ایران: تجارب عملی و چالشهای پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳۳
9-34
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی اجرای آزمایشی طرح شناسایی و هدایت استعدادهای برتر(شهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۳۷
51-72
حوزه های تخصصی:
برای ارزشیابی طرح شهاب، اطلاعات مورد نیاز از منابع متعدد و با به کارگیری ابزارهای گوناگون(مصاحبه، پرسشنامه و مطالعه اسناد) گردآوری شد و با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در قالب جداول توزیع فراونی سازماندهی شد. پاسخهای آموزگاران، مدیران مدارس و کارشناسان به سؤالهای بازپاسخ پرسشنامه ها و نیز پاسخ به سؤالهای مصاحبه که بالغ بر 2200 پاسخ انشایی معطوف به جنبه های گوناگون طرح شهاب بود، با دقت کافی مطالعه و با روشهای ناظر بر مطالعات کیفی استخراج، طبقه بندی و تلخیص شدند. از مجموعه شواهد موجود چنین استنباط می شود که در سال اول شرایط برای اجرای طرح شهاب چندان مساعد نبوده و در زمینه شناسایی و هدایت استعدادهای دانش آموزان، موفقیتی حاصل نشده است. به عبارت دیگر بافت فرهنگی- اقتصادی موجود برای اجرای طرح شهاب مساعد نیست. همچنین رویکرد متمرکز دستگاه متولی آموزش و پرورش رسمی و تأکید بر اجرای برنامه های از پیش تعیین شده، با رویکرد تعلیم و تربیت مبتنی بر استعداد که در چارچوب طرح شهاب ارائه شده است، سازگار نیست. افزون بر این، منابع نرم افزاری و سخت افزاری کافی برای اجرای مطلوب طرح شهاب فراهم نشده است. در ضمن اکثر کارشناسان، مدیران مدارس و آموزگاران به ابهاماتی در هدف کلی طرح و شیوه اجرای آن اشاره کرده اند. تکمیل فرایند شناسایی استعدادهای برتر و تعریف عملیاتی هدایت استعدادهای برتر روشن نیست. مسئولان آموزش و پرورش استان به اندازه کافی توجیه نشده اند و به اهداف طرح شهاب متعهد نیستند. اکثر کارشناسان، مدیران مدارس و آموزگاران مورد مطالعه پیامدهای منفی گریزناپذیر طرح شهاب را خاطرنشان کرده اند.
تعیین اعتبار و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه محیط پرورش استعداد در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
512 - 495
حوزه های تخصصی:
پرورش استعداد در ورزش فرایندی بلندمدت است. یکی از موضوعات مهم در این زمینه، محیط پرورش استعداد است که عوامل گوناگونی بر آن اثر می گذارند. در این خصوص، ابزارهایی برای ارزیابی محیط پرورش استعداد در ورزش مطرح شده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین اعتبار و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه محیط پرورش استعداد در ورزش بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه مارتین دال و همکاران (2010) بود. جامعه آماری پژوهش تمامی ورزشکاران مرد استان مرکزی بودند که به صورت منظم به ورزش می پرداختند. نمونه آماری شامل 384 نفر از این ورزشکاران بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ در نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 22 و لیزرل نسخه 8/8 استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی تأیید روایی سازه پرسشنامه با شش عامل پرورش بلندمدت، آمادگی کیفی، برقراری ارتباط، شبکه های حمایتی، محیط تلاش برانگیز و اصول پرورش بلندمدت بود و مدل حاصله نیز از برازش مطلوب برخوردار بود (RMSEA= 0/037 , CFI= 0/92 , AGFI= 0/92 , x2/df= 1/93 ). پایایی پرسشنامه نیز برابر با 927/0= α به دست آمد که نشان دهنده پایایی مناسب این ابزار بود. در نتیجه، این پرسشنامه می تواند ابزار مناسبی برای بررسی وضعیت محیط پرورش استعداد در ورزش باشد. ازاین رو پیشنهاد می شود از آن در ورزش کشور نیز استفاده شود.
طراحی مدل مدیریت استعدادها در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های موفق دنیا در راستای حفظ سرمایۀ انسانی شایسته بعنوان یک منبع کمیاب و ارزشمند سازمانی و بمنظور تضمین تداوم عملکرد پایدار خود، به موضوع شناسایی و توسعه کارکنان مستعد توجه اساسی دارند. پژوهش حاضر با هدف "طراحی مدل مدیریت استعدادها برای صنعت بانکداری و تعیین ابعاد و مولفه های مربوطه و نیز اولویت بندی آنها" انجام گرفته است. نخست؛ ادبیات و پیشینه موضوع مدیریت استعداد بطور جامع مطالعه و با بهره گیری از نتایج حاصله، الگوی اولیه طراحی گردید. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و روش تحقیق آن ترکیبی اکتشافی می باشد. در ادامه مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق و هدفمند با 15 نفر از مدیران و متخصصین بانکی و نیز خبرگان دانشگاهی انجام و داده های حاصل با روش تحلیل محتوا، مورد تحلیل قرار گرفته و ابعاد و مولفه های موضوع مشخص گردید. سپس از پرسشنامه محقق ساخته به منظور تأیید و اولویت بندی ابعاد و مولفه ها استفاده گردید. روایی ابزار پژوهش از بعد محتوا و پایایی آن به کمک ضریب آلفای کرونباخ سنجش شد. پرسشنامه موردنظر میان 164 نفر از مدیران، روسا و معاونین ادارات ستادی سه بانک رفاه کارگران، ملی و سامان توزیع و بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از شیوه مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS3 استفاده گردید. بر اساس نتایج، 9 بعد و 80 مولفه شناسایی و اولویت بندی شدند. در این خصوص بترتیب عوامل نگهداشت استعداد، نتایج مدیریت استعداد، استراتژی استعداد، روش های توسعه استعداد، ویژگی های استعداد، شیوه های جذب و انتخاب استعداد، ارزیابی استعداد، ویژگی های صنعت بانکداری و فرهنگ سازمانی در تبیین مدل مدیریت استعدادها در صنعت بانکداری نقش معنادار دارند.
تبیین نقش فرهنگ سازمانی در توسعه استعداد کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۱
71 - 102
حوزه های تخصصی:
صاحب نظران اهمیت فرهنگ سازمانی را در ارتباط با توسعه مورد تأکید قرار می دهند و استدلال می کنند که فرهنگ پایه و اساسی است که در بستر آن توسعه استعدادهای انسانی در سازمان اتفاق می افتد. مطالعه حاضر باهدف بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر توسعه استعداد کارکنان انجام شد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و از حیث ارتباط بین متغیرهای تحقیق از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق دانش آموختگان مستعد دانشگاه علوم و فنون هوایی شهید ستاری در رشته مهندسی هوافضا بودند که تعداد200 نفر از آن ها به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق دو پرسش نامه فرهنگ سازمانی و توسعه استعداد بر اساس مقیاس پنج گزینه ای لیکرت انجام گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که فرهنگ سازمانی تأثیر مثبت معنی داری بر توسعه استعداد کارکنان دارد؛ از بین ابعاد فرهنگ سازمانی، مؤلفه های حمایت مدیریت، خلاقیت فردی و سیستم پاداش به ترتیب دارای بیشترین تأثیر بر توسعه استعدادها می باشند. مؤلفه نظارت و کنترل تأثیر منفی معنی داری بر توسعه استعدادها داشته است.
مدل داده بنیاد از فرایند مدیریت استعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم زمان با تغییر رویکرد اقتصاد از سنتی به دانش بنیان شاهد تغییر پارادایم از مدیریت منابع انسانی سنتی به سیستم نوینی از مدیریت منابع انسانی با عنوان مدیریت استعدادها هستیم. هدف از این پژوهش طراحی الگو(مدل) مدیریت استعداد در شرکت های دولتی ایران است که شرکت مادر تخصصی توانیر به عنوان موردمطالعه انتخاب شده است. روش تحقیق کیفی و به صورت مشخص روش نظریه پردازی داده بنیاد(رویکرد ظاهر شونده) می باشد. جامعه آماری پژوهش مدیران، متخصصان مدیریت منابع انسانی و استعدادهای سازمانی شرکت توانیر است که 16 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته و میدان نگاری بوده است که پس از جمع آوری، با استفاده از نرم افزار Maxqda نسخه 10 کدگذاری و تحلیل شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که اجزای اصلی مدل مدیریت استعداد شامل؛ "استعداد خواهی"،" استعدادیابی"، "استعداد گماری"، "استعدادداری" و "استعداد افزایی" است که پیامدهای اجرای آن در سه سطح فردی، سازمانی و فراسازمانی قرار دارد. تئوریزه کردن هم زمان جنبه مثبت و منفی مدیریت استعداد در کنار تحلیل چند سطحی پیامدهای آن در بافت شرکت های دولتی ایران از دیگر یافته های اصلی پژوهش حاضر می باشد.
سازه پردازی استعداد در سازمان های دولتی ایران با استفاده از روش شبکه خزانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اصلی سازمان های دولتی در ایران، فقدان درک روشنی از تعریف استعداد است. تعریف و شناسایی گونه های استعداد ، از نیازمندی های اصلی جهت طراحی سیستم مدیریت استعداد به شمار می رود. هدف اصلی پژوهش حاضر، فهم شناسی مفهوم استعداد از نگاه مدیران و کارشناسان خبره سازمان های دولتی ایران است که بتواند دامنه گسترده مشخصه های استعدادها را در طبقه های مجزا دسته بندی کند. در این پژوهش، با بکارگیری روش پژوهشی شبکه خزانه، از مزیت راهبردهای کیفی و کمّی همزمان استفاده شده و جامعه آماری پژوهش بر اساس 14 مصاحبه با مدیران و کارشناسان خبره دولتی صورت گرفته است. در این پژوهش، با استفاده از مصاحبه ساختاریافته، ادراک های مشارکت کنندگان نسبت به موضوع استعداد استخراج شده است و محتوای هر شبکه خزانه در قالب سازه های شخصی دوقطبی به وجود آمده است. این شبکه ها مبنای تحلیل محتوا قرار گرفته اند. پس از ترسیم شبکه خزانه جمعی و تحلیل های آماری، نتایج نشان می دهد که این مفهوم را در قالب یک منظومه در سه بُعد قابلیت ها، تجربه و قدرت مذاکره، انگیزش و 13 سازۀ هوش منطقی بالا، قدرت حل مسئله، دانش زیاد، یادگیری بالا، قدرت بالای تحلیل گری، مهارت بالا، تخصص قوی، شایستگی حرفه ای، ارتباط قوی، تجربه کاری، اشتیاق، استمرار موفقیت و انگیزه بالا نشان داده است.
سناریوهای توسعه پایدار طبیعت گردی در استان چهارمحال و بختیاری
حوزه های تخصصی:
با توجه به جستجوی مردم برای یک مقصد بکر و جدید به منظور گذران اوقات فراغت خود، استان چهار محال و بختیاری یکی از مناطق گردشگری می باشد که ترکیبی از زیبایی های طبیعت بکر و جاذبه های فرهنگی به جهت سبک زندگی عشایری را دارا می باشد و این استان را به یک منطقه مستعد برای توسعه طبیعت گردی تبدیل کرده است. در این تحقیق، ابتدا استعدادهای اکوتوریستی این منطقه از طریق شیوه بررسی SWOT مورد بررسی قرار گرفتند. سپس بر اساس تکنیک سناریو سازی، چهار سناریو برای توسعه طبیعت گردی در آینده این منطقه ایجاد شده اند که به ترتیب عبارتند از: منطقه بین المللی، منطقه عشایری، منطقه طبیعی- فرهنگی و منطقه انحصاری و هر چهار سناریو به لحاظ SWOT مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نهایتا، به نظر می رسد ترکیبی از هر چهار سناریو و به کارگیری برنامه های عملی منتخب همه سناریوها برنامه مناسبی برای توسعه پایدار طبیعت گردی در آینده این استان خواهد بود.
بازتبیین دیدگاه شفلر در باب استعدادهای آدمی در پرتوی نقدهای صورت گرفته: احتیاط، انعطاف و پویایی در انتساب استعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، تحلیل مفهومی و بازخوانی ماهیت استعدادهای آدمی در پرتوی نقدهای وارد به آن در نظام آموزشی است. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل تطبیقی و مفهومی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد اقتضائات «نوع» انسانی به ویژه اقتضائات محتوایی کمتر موردتوجه شفلر قرارگرفته و افراز استعدادها به استعدادهای محوری و حاشیه ای از سوی شفلر صورت نگرفته است. چنین به نظر می رسد، این دیدگاه در برخورد با استعدادهای متفاوت و گاه متعارض، دچار آَشفتگی خواهد شد. همچنین عدم توجه به روی دیگر سکه استعداد، یعنی ناتوانی، باعث شده تا نگاه شفلری به استعداد، از واقع گرایی دور ماند و اختیار آدمی را نیز به حاشیه راند. بر این اساس، در نظام آموزشی بر احتیاط، انعطاف و پویایی در انتساب استعداد و بر ضرورت وجود موقعیت های تعلیق تأکید می شود
امکان سنجی استفاده از روش های مشاوره ای برای شناسایی استعدادها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به سازه استعداد در انتخاب مسیر زندگی، بویژه در دو حیطه تحصیلی و شغلی، همیشه مد نظر محققین بوده است. در میان رشته های مختلف زیر مجموعه علوم تربیتی و رفتاری، به نظر می رسد رشته مشاوره علیرغم جایگاه مهم و موثری که در حوزه های مختلف، بویژه تحصیلی و شغلی، دارد، و علیرغم غنای علمی و محتوایی که در حوزه نظریه پردازی و تولید علم از آن برخوردار است، در منابع خود چندان به صورت مستقیم به موضوع استعداد نپرداخته است. این پژوهش که یک پژوهش کیفی محسوب می شود کوشیده است تا با استفاده از دو روش کیفی تحلیل مضمون و سنتزپژوهی، موضوع "شناسایی استعداد" را در نظریه های مشاوره و روان درمانی مورد رصد و بررسی قرار دهد. جهت این کار با مراجعه به متون تخصصی رشته مشاوره ، به کشف و ثبت نقطه نظرات آنها درچگونگی شناسایی استعداد پرداخته شد. اطلاعات به دست آمده به روش هفت مرحله ای «کلایزی» تحلیل و عملا امکان ترسیم شبکه مضامین فراهم شد. با ترسیم شبکه مضامین، 29 روش و تکنیک مشاوره ای، که قابلیت استفاده در فرایند شناسایی استعدادها را داشت، مشخص گردید. نتایج این پژوهش، به عنوان یک پژوهش پایه و پیش نیاز می تواند برای برداشتن گام بعدی یعنی طراحی یک الگو و روش بومی جهت شناسایی استعداد در ایران موثر باشد.
تحلیل روانشناختی معیارهای عدالت
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی و تبیین معنا و مفهوم و معیارهای روان شناختی اجرای عدالت در جامعه اسلامی-ایرانی می باشد. روش: در راستای رسیدن به هدف فوق، متون دینی (قرآن و احادیث) و روان شناختی از جمله نظریه های مختلف مورد بررسی قرار گرفتند. پس از بررسی متون روان شناسی، نقد و یکپارچه سازی از نظریه ها به عمل آمد. نتیجه بررسی هرمنوتیکی متون نشان داد که اجرای عدالت را می توان در یک مثلث نشان داد که اضلاع تشکیل دهنده آن مشروط نمودن اختصاص منابع به عمل فرد (تولیدات با ارزش نظری یا محصولی)؛ نیازهای فردی برای شکوفایی و در دسترس قرار گرفتن توانمندی های بالقوه و پرورش استعداد فرد اختصاص داد. منابع باید به نحوی تخصیص یابند که اولا پاسخگوی نیازهای افراد باشند، در ثانی در راستای شکوفایی استعدادهای آنان باشند و در نهایت، به اندازه مشارکت آنها در رشد و پیشرفت جامعه اختصاص داده شود. بحث و نتیجه گیری: نظریه فعلی تلویحاتی برای اجرای عدالت در ارگان ها، مؤسسات و محیط های آموزشی و اجتماع را به طور کلی دارا می باشد. افزون بر این، بر مبنای این پارادایم می توان به ساخت ابزار و شاخص ها برای اندازه گیری میزان عدالت توزیعی و محصولی پرداخت.
بررسی میزان همبستگی نظرات معلمان و والدین در خصوص استعداد دانش آموزان (طرح شهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آذر ۱۳۹۸ شماره ۹ (پیاپی ۴۲)
189-198
حوزه های تخصصی:
در طرح ملی شهاب که به منظور شناسایی استعداد دانش آموزان در مدارس ابتدایی اجرا می شود، تنها نظر معلم به عنوان ملاکی برای استعدادبرتر بودن است، درحالی که تجربیات سایرکشورها نشان می دهد که می بایست از منابع متنوعی همچون نظر والدین استفاده نمود؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی همبستگی نظر معلمان و والدین در خصوص استعداد دانش آموزان است تا اطلاعات لازم برای گسترش منابع اطلاعاتی و استفاده از ابزار طرح شهاب را فراهم آورد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش، کلیه معلمان و والدین دوره دوم ابتدایی شهر بیرجند است که نمونه آماری بر اساس روش خوشه ای-طبقه ای و طبق جدول مورگان تعداد 364 نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش، چک لیست استاندارد طرح شهاب بوده که روایی و پایایی این چک لیست ها در پژوهش آزادگان (1394) تائید شده است. تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل همبستگی پیرسون انجام گردید. یافته های پژوهش نشان داد که در حوزه های استعدادی حرکتی-ورزشی، اجتماعی، فرهنگی-دینی، ریاضی، کلامی و استعدادکلی دانش آموزان، بین نظر معلمان و والدین همبستگی معناداری وجود دارد و در سایر موارد همبستگی وجودندارد. همچنین والدین نسبت به معلمان در تمامی حوزه های استعدادی امتیاز بیشتر به فرزندان خود داده اند. نتیجه پژوهش مبنی بر نبود یا پایین بودن اتفاق نظر در برخی از حوزه های استعدای بین نظر معلم و والدین، نشان دهنده آن است که یا معلمان و والدین برداشت یکسانی از پرسش های چک لیست های استعدادی ندارند و یا مشخصات ابزار به گونه ای است که برای استفاده معلمان و والدین به طور یکسان می بایست مورد تجدید نظر و یا اصلاح قرار گیرد
شناسایی الگوی سیستمی شاخص های استعداد؛ مطالعه ای اقدام پژوهانه در یک سازمان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۴)
611 - 638
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی و تلاطم محیط فرهنگی جامعه چرخش رویکرد سازمان های فرهنگی را از سیستم های کارکردگرا به نظام های فرهنگی «مسئله محور» به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل کرده است. این مهم نیازمند تغییر رویکرد از طرح ریزی به یادگیری است. از آنجا که اساسی ترین پایه یادگیری سازمانی توجه به سرمایه انسانی است، نیاز به استعدادها کاملاً احساس می شود. مدیریت استعداد در این پژوهش نوعی مدیریت منابع انسانی یکپارچه با رویکردی متمرکز بر استعدادهاست؛ افراد با عملکرد بالا، که ارزش خاصی برای سازمان دارند و استعداد یا همان برترین ها تعریف می شوند. اما موضوع اصلی نحوه شناسایی این افراد است؛ که هدف این تحقیق شناسایی آن ها در یک سازمان فرهنگی بود. تحقیق حاضر با روش کیفی اقدام پژوهی طی بازه زمانی دو سال در یک سازمان فرهنگی صورت گرفت و شاخص ها و ابعاد مربوطه استخراج و در قالب اجزای سیستم دسته بندی شد. سپس با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) اولویت بندی و وزن دهی انجام شد. بر این اساس برای شناسایی استعدادها در سازمان فرهنگی 17 شاخص در 3 محور ورودی و فرایند و خروجی در ابعاد شخصیتی، نگرشی، قابلیت های فردی، قابلیت های میان فردی، و عملکردی تعیین و در 4 طبقه شغلی کارشناس، مدیر عملیاتی، مدیر میانی، و مدیر عالی وزن دهی و رتبه بندی شد.
بررسی رابطه شخصیت، هوش هیجانی، استعداد و علایق با عملکرد کارکنان در شرکت نساجی دیباریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (مهر) ۱۳۹۸ شماره ۷۹
859-867
حوزه های تخصصی:
زمینه: امروزه به دلیل وجود رقابت بین سازمان ها برای دستیابی به موفقیت بیشتر، تسلط بر منابع موجود در سازمان اهمیت یافته است. از جمله منابع مهم برای هر سازمانی نیروی انسانی آن سازمان است که توجه به ویژگی های آنها نقش مهمی در موفقیت سازمان دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط میان شخصیت، هوش هیجانی و استعداد و علایق با عملکرد کارکنان شرکت نساجی دیباریس بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه کارکنان شرکت نساجی دیباریس شهر قزوین تشکیل داده بودند که تعداد 100 نفر از کارکنان شرکت دیباریس با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه هوش هیجانی بارآن (2000)، پرسشنامه شخصیتی نئو (1992)، پرسشنامه استعداد اوهلی (2007)، علاقه و رغبت شغلی استرانگ (1960) و پرسشنامه عملکرد کارکنان هرسی و گلداسمیت (1980) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی با عملکرد کارکنان رابطه معنادار وجود دارد (0/05 P< ). بین استعداد با عملکرد کارکنان رابطه معنادار وجود دارد (0/01 P< ). متغیر استعداد بیشتر از سایر متغیرها عملکرد کارکنان را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: برای افزایش بهره وری سازمان ها و عملکرد مطلوب کارکنان به مؤلفه های شخصیتی، هیجانی و استعدادی کارکنان باید توجه داشت.
تبیین شاخص های مدیریت استراتژیک استعداد و رابطه آن با توانمندسازی روان شناختی کارکنان و ارائه یک مدل مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تبیین شاخص های مدیریت راهبردی استعداد و رابطه آن با توانمندسازی روان شناختی کارکنان و ارائه یک مدل مطلوب بود. این پژوهش به لحاظ هدف، توسعه ای کاربردی و ازنظر روش تحقیق، توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی و ازنظر شیوه جمع آوری داده ها میدانی بود. جامعه آماری این تحقیق، خبرگان، مدیران و کارکنان مجموعه شهرداری مشهد بودند. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از روش دلفی تعداد 30 نفر از خبرگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 465 نفر از مدیران و کارکنان مجموعه شهرداری مشهد، با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرارگرفت. براساس آزمون تحلیل عاملی نتایج پژوهش نشان داد، درنهایت 20 مؤلفه و 98 شاخص مرتبط با مدیریت راهبردی استعداد شناسایی شد. همچنین بین تمام ابعاد و مؤلفه های مدیریت راهبردی استعداد و توانمندسازی روان شناختی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری برقرار شد و مدل تبیین شده در این پژوهش از اعتبار مطلوبی برخوردار بود.
واکاوی مقایسه ای حقوق اقتصادی زنان در پرتو قوانین شرع اسلام و جامعه بین الملل
حوزه های تخصصی:
خانواده در ادیان مختلف الهی از جایگاه والایی برخوردار است. در این میان، دین اسلام به عنوان کامل ترین دین، برای خانواده و در راستای تربیت مادی و معنوی انسان، نقش عظیمی قائل شده و به منظور پیشرفت و تکامل این نهاد عظیم، وظایف و حقوقی را منطبق بر استعدادها و توانایی های زن و مرد مقرر داشته است. یکی از حقوق مورد توجه اسلام، حقوق اقتصادی است که بر حسب تمایزات فطری و جسمی زن و مرد شکل گرفته و برخلاف قوانین غربی، مرد به عنوان مسئول تأمین نیازهای مالی زن معرفی شده است. در این مقاله، پژوهشگر درپی پاسخ به این سؤال است که سیستم حقوق اقتصادی زنان در نظریه اسلام و قانون مدنی ایران بر چه اساسی بنیان نهاده شده و و تمایزات آن با کشورهای غربی چیست؟ ضمن این که در مقاله حاضر، به منظور نمایان ساختن تبعیض موجود در حقوق زنان، به مواردی در حقوق غرب نیز اشاره شده است.
طراحی الگوی بنیادی سیستم مدیریت استعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۷
161 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه ی الگوی بنیادی سیستم مدیریت استعداد است. در پژوهش حاضر با انجام یک مرور نظام مند و نقد الگوی های مستخرج مدیریت استعداد، یک الگوی نظری بنیادی برای سازمان ها با هر نوع ساختار سازمانی طراحی و ارائه می شود. بدین منظور، برای شناسایی و استخراج مقالات، جست وجوی نظام مند به دو پایگاه داده ها شامل اسکپوس (الزویر) و مؤسسه ی علوم اطلاعات شبکه ی علمی (تامسون روترز)، محدود بوده است. سپس با انجام یک مرور نظام مند، مطالعاتی که مربوط به طراحی مدل مدیریت استعداد (2018-2006) بودند و ماهیت غیر تجربی یا نیمه تجربی داشتند، استخراج و پالایش شد. در کل، مقالاتی که به مطالعه طراحی الگوی مدیریت استعداد مربوط می شد، شامل 37 مقاله بودند که 31 مقاله بدلیل همپوشانی (تشابه مؤلفه ها) حذف شدند. در نهایت الگوی مدیریت استعداد براساس 6 مقاله که همگی آن ها در معتبرترین مجلات بین المللی منتشر شده بودند، استخراج گردید. یافته های پژوهش نشان داد که سیستم مدیریت استعداد، حداقل باید شامل سه مؤلفه ی کلیدی جذب و انتخاب، آموزش و توسعه، و نگهداشت باشد. بنابراین، لازم به نظر می رسد در طراحی نقشه ی سیستم مدیریت استعداد برای سازمان، هر سه مؤلفه در نظر گرفته شده و در برنامه ریزی منابع انسانی مورد تأکید قرار گیرند.
شناسایی و اولویت بندی مولفه های موثر بر جایگاه یابی استعدادها؛ مطالعه ای اقدام پژوهانه در یک سازمان فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۱
81 - 108
محیط پرتلاطم فرهنگی، سازمان های وظیفه محور این عرصه را به تغییر آهنگ به سمت رویکرد "مساله محوری" واداشته است. بررسی اینکه در جامعه امروز چه فهرستی از مسائل اساسی فرهنگی وجود دارد و تشخیص اینکه مزیت نسبی هر سازمان فرهنگی در کجاست و چه بخشی از این مسائل را باید عهده دار شود، مساله محوری نامیده می شود. آنچه که در این رویکرد اهمیت ویژه ای مییابد شناسایی و بکارگیری استعدادها بعنوان سرمایه های انسانی ویژه در ﻣﺸﺎﻏﻞ ﮐﻠﯿﺪی سازمان است که دقیقا محل تمرکز مدیریت استعداد است. براین اساس باید مشاغل کلیدی سازمان شناسایی شده و تحت پوشش برنامه های مدیریت استعداد قرار گیرند. در این تحقیق، راهبرد مدیریت استعداد، به منزله اقدامها و فرایندهایی است که دربرگیرنده تعریف متناوب مشاغل کلیدی و راهبردی، تدوین نوعی مخزن استعداد جامع از شاغلان با قابلیت ها، توانمندی ها و عملکرد بالا برای پرکردن مشاغل مذکور و تدوین نوعی «معماری متمایز منابع انسانی» برای تسهیل روند پرکردن پستها و مشاغل کلیدی با شاغلان کلیدی است. هدف این پژوهش، تعیین و رتبه بندی مولفه های موثر بر جایگاه یابی استعدادها در ساختار یک سازمان فرهنگی می باشد. تحقیق حاضر به روش کیفی اقدام پژوهی، طی بازه دو سال صورت گرفته است. رتبه بندی و وزن دهی مولفه ها با تکنیک تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. براین اساس ده مولفه (ارشدیت، نقش آفرینی موثر در تحقق اهداف، توان راهبری، توان اخلال گری، صلاحیت تخصصی منحصربفرد، افق گشایی، ارزش آفرینی علمی، برنامه ای بودن، مجاورت با مرکز قدرت، تعامل محوری) به ترتیب اولویت، موثر بر جایگاهیابی استعدادها در سازمان فرهنگی مورد مطالعه شناخته شدهاند.