مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
سازمان فرهنگی
حوزههای تخصصی:
موضوع فرهنگ با توجه به ماهیت انقلاب اسلامی، سخنان امام عزیز (ره)، تأکید مقام معظم رهبری و همچنین ابعاد و مؤلفه های آن در آینده کشور، از حساسیت و جایگاه بالایی برخوردار است. به همین دلیل در مطالعات و تحقیقات گوناگون به فرهنگ، سازمان فرهنگی و اخیراً مهندسی فرهنگی پرداخته شده است. شاید بتوان ادعا کرد که سازمان و نهادهای فرهنگی بیشترین تأثیر را در رشد و شکوفایی و یا رکود و سستی فرهنگ یک جامعه دارند، هرچند که نباید از نقش نیروها و محتوای فرهنگی نیز غافل بود.
مقاله حاضر خلاصه ای از گزارش طرح تحقیقاتی مؤلف در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی جهت بررسی وضعیت موجود سازمان های فرهنگی کشور است که سعی دارد با نگاهی آینده نگرانه به آسیب شناسی نحوة ساماندهی آنها فارغ از عملکردشان بپردازد. در حقیقت وضعیت موجود با نگاه به کارکردها بازبینی و تحلیل شده است
طراحی مدل شایستگی مدیران در سازمان های فرهنگی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت شایستگی ها، نقطه شروع پیاده سازی سیستم های متعدد منابع انسانی مانند مدیریت استعداد و جانشین پروری در سازمان است. پژوهش حاضر به منظور شناسایی شایستگی های مدیریت اثربخش سازمان فرهنگی در دو فاز طراحی و اعتباریابی مدل انجام شد. با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق با نمونه ای 15 نفره از خبرگان فرهنگی و تحلیل تم مصاحبه ها انجام شده، مدل به شیوه ای کیفی طراحی شد. اعتباریابی مدل از طریق سه مرحله دلفی خبرگان و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های ساختاریافته و پرسشنامه انجام گرفت. در نهایت مدل شایستگی مدیران سازمان های فرهنگی در بر دارنده سه شایستگی محوری (منش فرهنگی، انگیزه فرهنگی و هوش نرم)، هشت شایستگی اصلی و 23 شایستگی فرعی طراحی و پیشنهاد شد.
تحلیل اثربخشی فعالیت های فرهنگی (مطالعه موردی: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید هر سازمان یا نهاد فرهنگی با اجرای مجموعه ای از برنامه ها به دنبال دستیابی به مجموعه ای از اهداف مشخص است که یا از وظایف ذاتی آن نهاد سرچشمه گرفته یا در راستای اهداف کلان و چشم اندازهای آن سازمان است. اما نکته مهم آن است که اصل وجودی هر نهاد فرهنگی، صرفاً اجرای مجموعه ای از فعالیت های فرهنگی نیست، بلکه مقصود اصلی، دست یابی به مجموعه ای از اهداف فرهنگی است که یا خود آن مورد نظر بوده یا زمینه ای برای دست یابی به مجموعه ای از اهداف کلان دیگر است. از این رو، بررسی میزان دست یابی به اهداف مورد نظر از اهمیت به سزایی برخوردار است و سنجش میزان اثربخشی فعالیت های فرهنگی این سازمان ها می تواند در ارزیابی عملکرد و نحوه ایفای نقش آنها در جامعه مؤثر باشد. در این پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل بر روی پژوهش هایی که هر یک بخشی از فعالیت ها و اهداف سازمان را مورد مطالعه قرار داده است، تلاش می شود نتیجه اثربخشی فعالیت های دوره زمانی مورد مطالعه در این سازمان به طور کلان و جامع سنجش و اندازه گیری شود. همچنین به طور ضمنی استفاده از روش فراتحلیل در این نوع از پژوهش ها مورد آزمون قرار گرفته و نتیجه نشان داده است که از مجموع کل اهداف اساسنامه ای سازمان مورد بررسی تنها 71 درصد در 12 پژوهشی که فراتحلیل بر روی آنها انجام شد، مورد سنجش قرار گرفته و فعالیت های این سازمان در بازه زمانی مورد نظر تنها به 53 درصد از اهداف سنجش شده دست یافته است. همچنین کارامدی روش فراتحلیل در سنجش اثربخشی فعالیت های متنوع یک سازمان دارای اهداف متعدد به شرط وجود پژوهش های کافی و دقیق برای سنجش هریک از اهداف و اثربخشی فعالیت های همسان مورد تأیید قرار گرفت.
نوع شناسی سازمان های فرهنگی مبتنی بر رویکرد بوم شناسی جمعیت سازمانی: رویکرد تحلیل شبکه خزانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی و دسته بندی سازمان های فرهنگی با توجه به دیدگاه بوم شناسی جمعیت سازمانی بوده است. در این پژوهش راهبرد آمیخته اکتشافی مبتنی بر روش شبکه خزانه مورداستفاده قرارگرفته است. جامعه آماری کلیه خبرگان حوزه فرهنگ شهر اصفهان بوده که از آن ها طی دو مرحله در فازهای کیفی و کمی نمونه گیری صورت گرفته است. داده ها در فاز کیفی به روش مصاحبه و در فاز کمی با تدوین پرسشنامه ای که در آن عناصر (سازمان ها) براساس طیف لیکرت و سازه های شناسایی شده فاز کیفی امتیاز دهی شد، جمع آوری و جهت تحلیل نرم افزار آیدیوگرید مورد استفاده قرار گرفت. شاخص های محاسبه شده از طریق نرم افزار آیدیو گرید ازجمله شاخص بیری (36/0)، شاخص فرانسلا (38/0) و آلفای کرونباخ سازه و عنصر (73/0برای سازه ها و78/0برای عناصر) نمایانگر قابلیت اعتماد و اعتبار بالای فرایند شبکه خزانه مطابق روش بوده است. حاصل فاز کیفی شبکه خزانه 19 سازه استخراجی بوده که پس از تحلیل در بخش کمی تعداد 11 سازه در سه بعد (با نام های بقا و ارتباط، هم شکلی و اصالت فرهنگی) که87/76 درصد واریانس کل را تبیین می کردند دسته بندی و مبنای نوع شناسی قرار گرفت. پس از طی مراحل یاد شده و با توجه به خروجی نرم افزار در محوری دوبعدی براساس سازه های نهایی چهار نوع سازمان فرهنگی با ویژگی های خاص خود شناسایی و پیشنهاد هایی ارائه شد. قابل ذکر است کاربرد روش نوین شبکه خزانه، استفاده از رویکرد بوم شناسی جمعیت سازمانی جهت نوع شناسی و کمی کردن نقشه ذهنی خبرگان برمبنای رویکردهای دقیق آماری، سه جنبه کلی اصالت و نوآوری تحقیق حاضر است.
شناسایی الگوی سیستمی شاخص های استعداد؛ مطالعه ای اقدام پژوهانه در یک سازمان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۴)
611 - 638
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی و تلاطم محیط فرهنگی جامعه چرخش رویکرد سازمان های فرهنگی را از سیستم های کارکردگرا به نظام های فرهنگی «مسئله محور» به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل کرده است. این مهم نیازمند تغییر رویکرد از طرح ریزی به یادگیری است. از آنجا که اساسی ترین پایه یادگیری سازمانی توجه به سرمایه انسانی است، نیاز به استعدادها کاملاً احساس می شود. مدیریت استعداد در این پژوهش نوعی مدیریت منابع انسانی یکپارچه با رویکردی متمرکز بر استعدادهاست؛ افراد با عملکرد بالا، که ارزش خاصی برای سازمان دارند و استعداد یا همان برترین ها تعریف می شوند. اما موضوع اصلی نحوه شناسایی این افراد است؛ که هدف این تحقیق شناسایی آن ها در یک سازمان فرهنگی بود. تحقیق حاضر با روش کیفی اقدام پژوهی طی بازه زمانی دو سال در یک سازمان فرهنگی صورت گرفت و شاخص ها و ابعاد مربوطه استخراج و در قالب اجزای سیستم دسته بندی شد. سپس با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) اولویت بندی و وزن دهی انجام شد. بر این اساس برای شناسایی استعدادها در سازمان فرهنگی 17 شاخص در 3 محور ورودی و فرایند و خروجی در ابعاد شخصیتی، نگرشی، قابلیت های فردی، قابلیت های میان فردی، و عملکردی تعیین و در 4 طبقه شغلی کارشناس، مدیر عملیاتی، مدیر میانی، و مدیر عالی وزن دهی و رتبه بندی شد.
اولویت بندی شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران عالی سازمان های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از وجوه ارزیابی سازمان های فرهنگی، به عنوان متولیان اصلاح و رشد فرهنگ جامعه، ارزیابی مدیران عالی این سازمان ها می باشد. هر سیستم ارزیابی نیازمند معیارهایی برای ارزیابی می باشد که تحقیقات زیادی به این موضوع پرداخته اند. تعدد این معیارها، ضرورت اولویت بندی آن ها را دوچندان می نماید، چه اینکه فرایند ارزیابی همواره زمان بر و پرهزینه است؛ از این رو هدف از تحقیق حاضر اولویت بندی معیارهای ارزیابی مدیران عالی سازمان های فرهنگی می باشد. بر این مبنا، ابتدا معیارهای ارزیابی عملکرد مدیران از دیدگاه حضرت امیرA بر اساس مطالعات و تحقیقات پیشین استخراج شده و در مرحله بعد از طریق پرسش نامه نظرخواهی از خبرگان، این معیارها با استفاده از دو روش TOPSIS و SAW و بر اساس ۳ ملاک: ۱. تأثیرگذاری در افزایش بهره وری سازمانی؛ ۲. تناسب با جایگاه مدیران عالی سازمان؛ ۳. قابلیت سنجش، اولویت بندی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد معیارهایی که مبین ویژگی های عملکردی و تخصصی افراد هستند، مانند علم، توانمندی، مشورت پذیری و...، در ارزیابی مدیران عالی سازمان های فرهنگی اولویت بالاتری دارند تا معیارهایی که نشان دهنده ویژگی شخصی افراد مانند تقوا، سلامت نفس و... می باشند و عمده ترین دلیل این امر نیز این است که از نظر خبرگان، معیارهای ناظر به تخصص محوری، داری قابلیت سنجش بالاتری از معیارهای ارزشی می باشند؛ از این رو پیشنهاد تحقیق حاضر این است که معیارهای مهمی چون تقوا، تعهد و... ابتدا باید به معیارهای قابل سنجش تری تبدیل شده و سپس در فرایند ارزیابی به کار روند.
شناسایی و اولویت بندی مولفه های موثر بر جایگاه یابی استعدادها؛ مطالعه ای اقدام پژوهانه در یک سازمان فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۱
81 - 108
محیط پرتلاطم فرهنگی، سازمان های وظیفه محور این عرصه را به تغییر آهنگ به سمت رویکرد "مساله محوری" واداشته است. بررسی اینکه در جامعه امروز چه فهرستی از مسائل اساسی فرهنگی وجود دارد و تشخیص اینکه مزیت نسبی هر سازمان فرهنگی در کجاست و چه بخشی از این مسائل را باید عهده دار شود، مساله محوری نامیده می شود. آنچه که در این رویکرد اهمیت ویژه ای مییابد شناسایی و بکارگیری استعدادها بعنوان سرمایه های انسانی ویژه در ﻣﺸﺎﻏﻞ ﮐﻠﯿﺪی سازمان است که دقیقا محل تمرکز مدیریت استعداد است. براین اساس باید مشاغل کلیدی سازمان شناسایی شده و تحت پوشش برنامه های مدیریت استعداد قرار گیرند. در این تحقیق، راهبرد مدیریت استعداد، به منزله اقدامها و فرایندهایی است که دربرگیرنده تعریف متناوب مشاغل کلیدی و راهبردی، تدوین نوعی مخزن استعداد جامع از شاغلان با قابلیت ها، توانمندی ها و عملکرد بالا برای پرکردن مشاغل مذکور و تدوین نوعی «معماری متمایز منابع انسانی» برای تسهیل روند پرکردن پستها و مشاغل کلیدی با شاغلان کلیدی است. هدف این پژوهش، تعیین و رتبه بندی مولفه های موثر بر جایگاه یابی استعدادها در ساختار یک سازمان فرهنگی می باشد. تحقیق حاضر به روش کیفی اقدام پژوهی، طی بازه دو سال صورت گرفته است. رتبه بندی و وزن دهی مولفه ها با تکنیک تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. براین اساس ده مولفه (ارشدیت، نقش آفرینی موثر در تحقق اهداف، توان راهبری، توان اخلال گری، صلاحیت تخصصی منحصربفرد، افق گشایی، ارزش آفرینی علمی، برنامه ای بودن، مجاورت با مرکز قدرت، تعامل محوری) به ترتیب اولویت، موثر بر جایگاهیابی استعدادها در سازمان فرهنگی مورد مطالعه شناخته شدهاند.
استخراج الگوی موفقیت سازمان فرهنگی داوطلبانه (مورد مطالعه: موسسه فرهنگی انوار الزهرا سلام الله علیها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۱
115 - 138
حوزههای تخصصی:
سازمان های داوطلبانه فرهنگی، نقش مهمی در مدیریت فرهنگی اجتماع دارند و به علت ماهیت منحصر به فرد خود، در برخی امور که بخش دولتی و بخش خصوصی امکان توفیق چندانی ندارند، با ورودی تاثیرگذار، نقش خاص خود را ایفا می کنند؛ از سوی دیگر اداره اینگونه سازمان ها، تفاوت های چشم گیری با مدیریت سازمان های انتفاعی دارد و نمی توان برای موفقیت آنها، الگوهای بخش انتفاعی را تجویز کرد. یکی از بهترین راه های فهم شاخص ها در خط مشی گذاری فرهنگی، مطالعه سازمان های موفق و مطلوب در زمینه فرهنگی است تا خط مشی گذاران بتوانند با استفاده از مدل سازی صورت گرفته از سازمان های مطلوب فرهنگی، به گستره جدیدتر و دقیق تر از شاخص های بهبودیافته فرهنگی دست یابند. پژوهش حاضر در تکمیل حلقه شناسایی الگوهای موفق سازمان های فرهنگی در ایران و با استفاده از استراتژی تئوری پردازی داده بنیاد، با مصاحبه با 8 نفر از اعضای «موسسه فرهنگی انوارالزهراسلام الله علیها همدان» که سابقه حضور مستمر در این موسسه داشته اند، انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که «جهان بینی حرکت آفرین» به عنوان مقوله علی؛ در کنار «جدیت انگیزه بالا و تعهدکاری» به عنوان مقوله محوری؛ در کنار «صمیمیت، همدلی و فرهنگ مولد سازمانی» به عنوان بستر حاکم؛ در کنار «ظرفیت های بالقوه مادی و معنوی کم هزینه» به عنوان شرایط مداخله گر؛ در کنار «اهتمام به برنامه ریزی و کیفیت محوری» به عنوان کنش ها و تعاملات؛ منتج به «موفقیت سازمان داوطلبانه فرهنگی» به عنوان پیامد شد.
شناسایی ابعاد و مولفه های مدیریت جانشین پروری در سازمان های فرهنگی (مطالعه موردی: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های مدیریت جانشین پروری درسازمان های فرهنگی بوده است که مطالعه موردی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انجام گرفت. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش کیفی و مشارکت کنندگان در این بخش شامل خبرگان و متخصصان دانشگاهی حوزه مدیریت، مدیران ستادی و اجرایی این سازمان بوده است. روش نمونه گیری به صورت هدف مند و براساس اشباع نظری انجام شد؛ بر همین اساس با افراد مطلع مصاحبه انجام گرفت و تا زمان اشباع داده ها و عدم دستیابی به داده های جدید ادامه یافت. بعد از مصاحبه با 11 نفر حجم نمونه، اطلاعات حالت اشباع به خود گرفت؛ اما برای اطمینان بیشتر مصاحبه تا 16نفر ادامه یافت. روش تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون(مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر) بر مبنای روش براون و کلارک انجام و تمامی مولفه های کلیدی بیرون کشیده و با به کارگیری نرم افزار maxqda ، در شبکه مضامین طبقه بندی شده اند. روایی و اعتبار مولفه های بدست آمده با مشارکت10 نفر از صاحبن ظران و مدیران مجموعه مورد مطالعه و بر اساس مقادیر به دست آمده CVR برای هر یک از شاخص ها، روایی آن ها مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها : طبق نتایج به دست آمده، مضامین مربوط به مدیریت جانشین پروری شامل تحلیل نیازها و فرصت ها (آینده پژوهی، هم سوسازی استراتژیک، الزامات مدیریتی و سبک رهبری)، بسترسازی ارزشی (فرهنگ سازمانی، سلامت سازمانی، فضیلت اخلاقی مدیر)، پیاده سازی راهبردها (شناسایی استعدادها، توسعه و آموزش، پایش و ارزیابی) شناسایی شدند. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد جهت اجرای جانشین پروری در یک سازمان فرهنگی؛ نیاز به بستر سازی همه جانبه در سطح کلان است تا بتوان به طور کامل شاهد آماده بودن سازمان در برابر تغییراتی شد که اگر بدان توجه نشود؛ سازمان را از مسیر رسیدن به هدف منحرف می کند. بر همین اساس ضمن تحلیل نیازها و فرصت های پیش روی سازمان؛ می بایست بسترسازی ارزشی انجام شود تا با پیاده سازی راهبردها بتوان به مدییتی جانشین پرور در سطوح مختلف سازمان دست یافت.
طراحی مدل فرایندی سیاستگذاری فرهنگی در سازمان های فرهنگی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
117 - 144
مقدمه و هدف پژوهش: ارتقای سطح تصمیم گیری و ایجاد انسجام درفرایند سیاستگذاری با تعیین مناسب مراحل و گام های این فرایند، چارچوب اساسی در مهندسی فرهنگی کشور است که پویایی فرهنگی برای تحقق سیاست های فرهنگی را فراهم می کند. هدف پژوهش، تدوین مدل فرایندی سیاستگذاری فرهنگی برای سازمان های فرهنگی ایران است.
روش پژوهش: از دیدگاه ساختاری، یک پژوهش بنیادی و کاربردی و از دیدگاه روش شناسی یک تحقیق توصیفی و تحلیلی است. دراین تحقیق از دو روش کتابخانه ای و کیفی استفاده شده، در روش اول مراحل و گام های فرایند سیاستگذاری از ادبیات تحقیق استخراج و در روش دوم از طریق پرسشنامه و مصاحبه با 15 نفراز خبرگان فرهنگی وتحلیل محتوای مصاحبه ها با بکارگیری سیستم استنباط فازی مدل فرایندی پیشنهادی سیاستگذاری فرهنگی طراحی و روایی پژوهش از طریق اخذ نظرات وپایایی نیز از طریق راهبرد بازخورد نظرمشارکت کنندگان تایید شد.
یافته های پژوهش: شناسایی و تایید مراحل و گام های سیاستگذاری و تعامل وارتباط مناسب بین مراحل دستورگذاری، تنظیم، تصویب، اجرا، ارزیابی و بازخورد و گام های هر مرحله درمدل طراحی شده از یافته های تحقیق است.
نتیجه گیری: دستاورد این پژوهش، مدلی براساس الگوی فرایندی و سیستمی برای سازمان های فرهنگی است که نه فقط کمبودهای مشخص شده در مدل های موجود بلکه مکانیسمی را برای بهبود فرایند سیاستگذاری فرهنگی درسازمان های فرهنگی ارائه می کند تا آنها بتوانند با بکارگیری تیم های تحلیل گر و تشکیل کمیته های خبرگی، مراحل و گام های فرایند سیاستگذاری فرهنگی در مدل پیشنهادی را سرلوحه کار خود قرار دهند.
ارائه مدلی کیفی جهت توسعه جانشین پروری در سازمان های فرهنگی کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
61 - 74
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی مدل کیفی توسعه جانشین پروری در سازمان های فرهنگی کشور انجام شد. نمونه آماری در بخش کیفی شامل تمام صاحب نظران دانشگاهی و خبرگان حوزه هویت فرهنگی که برابر 18 نفر بود. ابزار تحقیق شامل برگه های کدگذاری محقق ساخته بود که روایی آن توسط اعضای گروه دلفی تأیید و پایایی آن با معیار پی اسکات 95/0 محاسبه شد. یافته های تحقیق نشان داد که عوامل مرتبط با مدل تحول توسعه جانشین پروری در سازمان های فرهنگی کشور در قالب 621 کد مفهوم و 41 مولفه و در ابعاد 6 گانه به صورت جانشین پروری (5 مقوله)، تقویت فرهنگ سازمانی (8 مقوله)، سازمان فرهنگی (6 مقوله)، ارتقای شایستگی های مدیران (4 مقوله) ، توانمندسازی کارکنان (6مقوله) و تحول مدیریت فرهنگی (12 مقوله) جای گرفتند جای گرفتند. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که با بهره گیری از یافته های مطالعه می توان به تدوین برنامه های جامع و متنوع توسعه جانشین پروری در سازمان های فرهنگی کشور در راهبردهای «کلان»، «میانی» و «عملیاتی» دست یافت تا توسعه جانشین پروری در سازمان های فرهنگی کشور حاصل گردد.
فراترکیب مطالعات کارآمدی سازمان های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه نظام مند پژوهش های متعدد موجود که جنبه های مختلف کارآمدی سازمان های فرهنگی را به صورت پراکنده بررسی نموده اند، می تواند نقشه دانشی کارآمدی سازمانی در داخل کشور را ترسیم نماید. هدف این مقاله ترسیم دانش موضوعی کارآمدی سازمانی از طریق بررسی ویژگی های دانش انباشته آن از نظر شکلی، روشی و محتوایی در مطالعات می باشد تا مؤلفه های کارآمدی سازمان های فرهنگی را شناسایی نماید. برای دستیابی به این هدف، با روش فراترکیب، مقالات داخلی و خارجی بررسی شد و بعد از شناسایی مقولات، مفاهیم و شاخص های مؤلفه های کارآمدی سازمانی در سازمان های فرهنگی و ارزیابی روایی و پایایی آن نتایج نشان داد، سازه ساختاری با مقوله اصلی تراز ساختار/ استراتژی و مقولات فرعی همسویی مأموریتی، هم سویی ساختاری برای تبیین کارآمدی دارای اولویت و اهمیت است. در سازه رهبری، سبک رهبری استراتژیک در قالب توان تفسیر، توان پیش بینی و توان تصمیم گیری، در سازه ارتباطات، الگوی ارتباطی چندوجهی و در سازه محتوایی، هم سویی منافع ذینفعان و در قالب هم سویی منافع فردی و سازمانی و کارآیی فرایندی شناسایی گردید.