مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
جنبش اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، شناسایی زمینه های شکل گیری، اهداف و فعالیت های اجتماعی خاص در شبکه های اجتماعی مجازی موسوم به «کمپین ها» است. توسعه فضای مجازی فرایند شکل گیری افکار عمومی و جنبش های اجتماعی را متحول ساخت. تحقیق حاضر با هدف نوع شناسی اهداف کمپین های اجتماعی مجازی ایران بین سال های 1390 تا 1395 انجام شده است. به این منظور از نظریه ساختی- هویت محور و به خصوص نظریهٔ جامعهٔ اطلاعاتی کاسلتز بهره گرفته شده است. تحقیق با استفاده از روش قوم نگاری مجازی و انتخاب 25 کمپین فعال در اینستاگرام، تلگرام، توییتر، خبرگزاری ها و سایت ها در خلال سال های مذکور انجام شد. بعد از تحلیل تماتیک داده ها، چهار نوع کمپین شامل کمپین های محیط زیستی، کمپین های اعتراضی، کمپین های اخلاقی (دولتی) و کمپین های فرهنگی بر اساس اهداف شناسایی شد. یافته ها حاکی از آن است که بین کمپین های اجتماعی و جنبش های اجتماعی نمی توان ربط وثیق یا وجه متمایزکننده ای قائل شد. در ایران کمپین های اجتماعی مجازی یک نوع جنبش اجتماعی جدید یا حداقل مقدمه ای بر آن هستند و اغلب آن ها به موضوع ها و مسائل اجتماعی می پردازند.
بررسی جنبش های اجتماعی خاورمیانه از نظرگاه نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله به بررسی جنبش های اجتماعی خاورمیانه در سال 2011 از منظر نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت می پردازد و در پی آن است تا نشان دهد که چگونه نظریه انتقادی متأثر از مکتب فرانکفورت قادر به تحلیل مسائل نظام بین الملل ازجمله جنبش های اجتماعی منطقه ی خاورمیانه می باشد. بنابراین با به کارگیری و کاربست اصول، مفروضه ها و مفاهیم این نظریه تلاش می شود به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت چگونه می تواند جنبش های اجتماعی خاورمیانه را تحلیل کند؟ به سخن دیگر آیا می توان نظریه انتقادی را به عنوان چارچوب مفهومی و نظری برای تحلیل خیزش های مردمی خاورمیانه به کار برد؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می شود عبارت است از اینکه؛ نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت با تأکید بر مفاهیمی همچون تغییرپذیری و دگرگونی از طریق عمل انسانی، آگاهی بشر و نقش سوژه اجتماعی، رهایی، کاهش نابرابری، برقراری عدالت، بهبود زندگی اجتماعی، محرومیت و گفتگو در عرصه عمومی برای نیل به هدف؛ که همه این عوامل مستلزم کنش انقلابی است، می تواند الگوی تحلیلی مناسبی برای جنبش های اجتماعی خاورمیانه باشد. نوع تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و با توجه به ماهیت و نوع موضوع مورد مطالعه، گردآوری اطلاعات از روش های گوناگون و به طور کلی بر مبنای روش اسنادی صورت پذیرفته و تجزیه و تحلیل یافته ها نیز عمدتاً با شیوه تحلیل کیفی انجام پذیرفته است.
جنبش جوچه، یک بستر و دو برسازگی(مقاله علمی وزارت علوم)
جنبش های اجتماعی همواره دامنه تغییرات را در ساختار دولت- ملت سرعت می بخشند. در شرایطی که جنبش های اجتماعی توسط رهبران ایدئولوژیک تدبیر شوند چگونه هویتی را ساختاربندی می نمایند. این دغدغه در فرایند جنبش جوچه در کره شمالی همواره مطرح بوده است. پس از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون (2021. م) اقدامات انقلابی خانواده کیم ایل سونگ و دولت کره شمالی جهت پیشرفت کشور و متمایز شدن درصحنه بین المللی در چارچوب جنبش جوچه طراحی شده است. پرسش اساسی این است جنبش جوچه به منزله عنصر هویت ساز دولت- مردم کره شمالی چگونه دستاورد و ماهیتی را رقم زده است؟ روش پژوهش این مقاله از نوع بنیادی نظری و در شیوه نگرش توصیفی- تحلیلی است. در جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای، اسنادی، اینترنتی استفاده شده است. فرضیه پژوهشِ حاضر این جواب را با رهیافت نظری سازه انگاری آزمون نموده است که تدابیر رهبران ایدئولوژیک جنبش جوچه در طی بیش از چهار دهه فعالیت دو برسازگی را بر قامت کره شمالی هویت سازی نموده است. یافته های پژوهش نشان می دهد جنبش جوچه که در ابتدا بر خوداتکایی و خودبسندگی ملی هویت سازی می نمود براثر اقتدارگرایی داخلی و ناکارآمدی کارگزاران، همکاری دوفاکتو و موقت و شکننده با جامعه جهانی و با دولت های پسامدرن و قدرت های جهانی در عرصه بین المللی نهایتاً تغییر ماهیت داده و بافتارِ جنبش جوچه دچار تغییر ماهوی گشته است. درنتیجه با اتخاذ سیاست سانگون دچار تجدیدنظر غیرارادی و پُرفشار خارجی و بین المللی شده است. این فرایند موجب شده است تا در عرصه های: اقتصاد، سیاست، روابط بین الملل، فرهنگ در حالتی از جمود وانزوا فرو رفته و در بن بست امنیتی قرار گیرد.
تحلیل قیام پانزده خرداد در قالب نظریه جنبش اجتماعی اسملسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال هجدهم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۵۳
137 - 171
نیل اسملسر به عنوان نظریه پرداز مهم رفتار های جمعی، مدعی است که عوامل تعیین کننده رفتار جمعی بایستی در الگویی معین و به ترتیب، با هم ترکیب شوند؛ تا رفتار جمعی شکل بگیرد. کما اینکه وقوع مراحل قبلی، تعیین کننده الزامی وقوع مراحل بعدی نیست. فرضیه ما این است که ترتیب الگوی مورد نظر وی در مورد قیام پانزده خرداد با توجه به نقش پررنگ امام (ره)، مستلزم تأمّلاتی است: چرا که شکل گیری این قیام آنقدر مدیون رهبری اش می باشد که می توان مدعی شد بدون آن، مرحله دوم تئوری- فشار های ساختاری- شکل نمی گرفت. این در حالی است که اسملسر تا حدودی در مرحله سوم و نهایتاً در مرحله پنجم تئوری خویش، نقش رهبران را می پذیرد. با توجه به نقشی که وی برای رهبری جنبش های اجتماعی در نظر می گیرد، آیا قیام پانزده خرداد در مرحله اولیه خود- شرایط مساعد ساختاری- عقیم نمی ماند؟ به نظر می رسد امام خمینی (ره)، به عنوان رهبر این جنبش، عامل عمده شکل گیری فشارهای ساختاری در ذهن مردم بود و وجه ممیزه ادعای این مقاله با رهیافت نظری اسملسر در همین نکته است. روش مورد استفاده در این پژوهش کیفی و از نوع پژوهش تاریخی می باشد.
«واگویه های یک جنبش اجتماعی» کارکردهای رِتوریکیِ ترانه اعتراضیِ برای...
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
3 - 15
حوزه های تخصصی:
در جنبش «زن. زندگی. آزادی.»، ترانه برای... شروین حاجی آقاپور مورد استقبال وسیعی واقع شد و شناسنامه آن جنبش لقب گرفت. متن این اثر، گزیده ای است از انگیزه ها و علل اعتراض، که معترضان در شبکه اجتماعی توییتر ابراز نمودند. بازخورد مثبتِ این اثر، دالّ بر وجود کارکردهای بالقو ه مؤثرِ آن برای جنبش بوده است و ازاین رو، این پرسش بنیادین قابل طرح است که کارکردهای رتوریکیِ این ترانه در درون آن جنبش چه بوده و چگونه عمل کرده است؟ به منظور پاسخ گویی به این پرسش، این اثر به شیوه تحلیل متن محور مورد تحلیلِ محتوای کیفی قرار گرفت و آنگاه ذیل رویکرد کارکردی در مطالعات رتوریکِ جنبش های اجتماعی در علوم ارتباطات، از الگوی مفهومیِ چارلز استوارت برای توصیف چگونگی و تجزیه وتحلیل عللِ اثربخشیِ کارکردهای رتوریکیِ این اثر استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که این ترانه، در مراحلِ اولیه (پیدایش و ناآرامی مدنیِ) جنبش، با تأکید بر اضطرارِ وضعیتِ نابه سامان اکنون و نویدِ یک آینده روشن، به دگرگون سازیِ ادراکات از واقعیتِ اجتماعی کمک نموده و از طریق تغییرِ ادراک از قربانی شدن، هویت، عزت نفس و پایگاه اجتماعیِ معترضان، به ترمیم و تقویتِ ایگوی آسیب دیده آنان یاری رسانده است. همچنین شیوه مشارکتیِ تولید متن آن، درکنار عرض اندامِ ارزش های اخلاقیِ محتوایش، در راستای مشروعیت بخشی به جنبش بوده و با اشاره به نقض حقوق بشر، حیوانات و محیط زیست، در مسیر مشروعیت زدایی از نهادهای مسلط بر جامعه گام برداشته است.
کارزار زنان برای بسیج منابع در جنبش مشروطه خواهانه تأسیس بانک ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با تمرکز بر جنبش مردمی جمع آوری اعانه برایتأسیس بانک ملی پس از انقلاب مشروطه، کارزار زنان در این بسیج گری را بررسی کرده است. پرسش محوری درباره چگونگی فرایند بسیج زنان برای تأسیس بانک ملی است. رهیافت کلی پژوهش جامعه شناسی تاریخی است که با استناد به مدل بسیج تیلی میسر شده است.در گام نخست، مفاهیم و متغیرهای نظریه تیلی معرفی و تعریف شده است و در گام بعد و با ارجاع به متون تاریخی، اعم از کتب، مطبوعات و نیز متون و مکتوبات زن نوشته به روش تحلیل اسنادی، مصادیق روشنی از مؤلفه های کارزار زنان در جمع آوری اعانه برایتأسیس بانک ملی ارائه شده است.منافع گروه های زنان در قالب انگیزه های استقلال طلبانه ملی و قطع وابستگی به دول استعماری خارجی در شکل تاسیس نهاد مدرن و مستقل مالی، سازمان؛ مشتمل بر انجمن ها، هیئت ها و گردهمایی های زنانه و بسیج منابع فایده مندانه و هنجاری در تحلیل چگونگی فرایند بسیج معرفی و تحلیل و در نهایت پژوهش به توضیح فرصت ها و تهدیدات و نیز نوع بسیج در این خصوص می پردازد.گردآوری داده های معتبر و البته بی سابقه از عاملیت زنان در تاریخ معاصر ایران از جمله نوآوری های این پژوهش است. کارزار زنان برای تأسیس بانک ملی نشان از سطح بالای آگاهی شان از ماوقع سیاسی-اجتماعی روز، توان بسیج گری و نیز عاملیت ایشان در کنش های جمعی دارد که تاریخ معاصر ایران بسیار به خود دیده است.
بررسی گفتمان مطالبه گری دو نسل از کارگران کارخانه سیمان تهران با رویکرد پارادایم تفسیری پرگمتیستی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ مطالبه گری و احقاق حقوق کارکن و شیوه ارتباط بین کارفرما و کارکن در چارچوب ساخت اجتماعیِ سازمان های اقتصادی و تولیدی مدرن به لحاظ خصوصیت مدرنیته یعنی فردیت و اصل تفکیک یافتگی به معنای همفهمی افرادِ جامعه، در ایران به درستی تبیین نشده است. «تضاد» به عنوان گوهر مطالبه گری در تمامی اشکال آن در پارادایم ها و گفتمان های متعارف به عنوانِ دیالکتیکی از نوع قطبی و هگلی آن که اساسا تضاد به تناقض تبدیل می شود دیده می شود. در حالیکه توجه و فهمِ اشکال مورد نظر زیمل و گورویچ از دیالکتیک می تواند تغییرات بنیادی در نگاه عناصر موجود در مطالبه گری ها اعم از جنبش های اجتماعی یا مطالبات صنفی را به وجود بیاورد و یک بازتولید روابط را در تمامی مطالبه گری ها شاهد باشیم.کشف، شناخت و بررسیِ نقش زمینه ها و عناصر محیطی و تاریخی در جهت مطالبه گری از اهداف این پژوهش می باشد. پژوهش میدانی با راهبرد استقرایی و کنش پژوهی با رویکرد تئوری زمینه ای بوده و از ابزارهای مشاهده غیر رسمی و به صورت مشارکت کامل پژوهشگر و همچنین مصاحبه رسمی و غیر رسمی بهره گرفته شده و در تحلیل داده ها از تحلیل موقعیت و تحلیل گفتمان استفاده گردید. این پژوهش نشان داد که نسل جدید شیوه مطالبات خود را با توجه به شرایط و موقعیت موجود متناسب نموده و با احتسابات عملگرایانه کمتر دست به مطالبه گری صنفی از جنس کنشی جمعی و کنش پیوسته می زند.
گذار از جنبش خطی به جنبش سیال: چارچوبی برای درک دوره نهفتگی جنبش های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
67 - 97
حوزه های تخصصی:
این مقاله به یاری یافته های برآمده از مطالعات جنبش های اجتماعی دو ایده اصلی را می پرورد. نخست اینکه ما اکنون در دوره نهفتگی ناآرامی های اجتماعی در ایران به سر می بریم. تلاش می کنیم منظور از دوره نهفتگی جنبش ها و کارکردهای این دوره در مسیر کلی حیات جنبش ها را با تمرکز بر دیدگاه های آلبرتو ملوچی توضیح دهیم. سپس با استفاده از دیدگاه های ژوزف گاسفیلد و تفکیک مفهومی- نظری او بین جنبش های خطی و سیال، نشان خواهیم داد که اولاً مطالعه جنبش های اجتماعی در ایران کنونی از منظر عناصر سیالیت کارآمدی بیشتری دارد و ثانیاً مهم ترین ویژگی دوران نهفتگی این جنبش اعتراضی، گذار از عناصر خطی به عناصر سیال است. در بخش نتیجه گیری برخی ملاحظات راهبردی برای مواجهه ای عالمانه و کارآمد با این وضعیت پیشنهاد می شود.
تحلیلی بر روابط تعاملی عوامل مؤثر بر توسعه ائتلاف سازی جنبش های اجتماعی در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۷۸
213 - 234
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف تحلیلی بر روابط تعاملی عوامل مؤثر بر توسعه ائتلاف سازی جنبش های اجتماعی در ورزش طراحی و اجرا گردید. تحقیق حاضر ازجمله تحقیقات آمیخته می باشد که به صورت روش های کیفی و کمی انجام گردید و با توجه به کاربرد آن در محیط های سازمانی ازجمله تحقیقات کاربردی می باشد. در بخش کیفی از روش دلفی فازی و در بخش کمی از روش دیمتل استفاده گردید. روش گردآوری اطلاعات در تحقیق حاضر به صورت میدانی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند. به منظور شناسایی این نمونه ها، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید. درنهایت تعداد 16 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. به عبارتی با توجه به ماهیت روش کمی پژوهش (رویکرد دیمتل) که نیاز به خبرگان و افراد آگاه به موضوع پژوهش دارند؛ لذا جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی و کمی یکسان بود. ابزار گردآوری تحقیق حاضر در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. در قسمت تجزیه وتحلیل کمی تحقیق، از روش دیمتل استفاده شد. به علت اینکه روش دیمتل روابط میان عوامل را موردبررسی قرار می دهد و مشخص می نماید که تأثیر بر یک عامل سبب تأثیرگذاری بر سایر عوامل می گردد از روش فوق جهت مطالعه و تحلیل روابط میان عوامل مؤثر استفاده گردید. کلیه فرایند تجزیه وتحلیل داده های تحقیق در نرم افزار EXEL انجام شد. با توجه به نتایج مشخص گردید که تعالی اجتماعی و پویایی اجتماعی به عنوان عوامل علی و عوامل دانش اجتماعی، تحول مدیریتی و سیستم انگیزشی به عنوان عوامل معلولی مشخص گردید.
عوامل مؤثر بر قابلیت مطالبه قضایی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
2159 - 2183
حوزه های تخصصی:
دو رویکرد کلی نسبت به اساسی سازی و قابلیت مطالبه قضایی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارد. بر مبنای رویکرد اجتماع گرا، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، باید در قانون اساسی درج شده و قابل مطالبه قضایی باشد. اساسی سازی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به عنوان حق، از یک طرف سبب می شود که این حقوق در برابر جهت گیری های سیاسی موقتی دستخوش تغییر نشوند و از طرف دیگر، مطالبه قضایی آنها را آسان تر می کند. این در حالی است که در سنت آزادی گرا اصل بر اساسی سازی حقوق مدنی و سیاسی و حمایت قضایی از این حقوق است و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی غیرقابل مطالبه قضایی شناخته می شوند؛ هرچند دادرس اساسی می تواند از طریق تفسیر رفاهی حقوق مدنی و سیاسی از جمله حق بر حیات، حق بر دادخواهی و منع تبعیض، قابلیت مطالبه قضایی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را فراهم کند. جنبش های اجتماعی نیز می توانند زنده ماندن و اجرای حقوق مندرج در قانون اساسی را تضمین کنند. این مقاله، به شیوه ای تحلیلی- توصیفی، از دیدگاه حقوق عمومی (اساسی) در پی شناخت مهم ترین عواملی است که زمینه مطالبه حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به عنوان نسل دوم حقوق بشر را فراهم می کند.
رابطه برجسته سازی رسانه ای مشروبات الکلی در آثار سینمایی برنده اسکار (سال های 1933 -1927) و الغای قانون ممنوعیت مشروبات الکلی در ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
93 - 121
پرداخت رسانه ای به امر ممنوع یا خلاف عفت عمومی، علی رغم حضور مواد قانونی منع کننده، همواره محل مناقشه و اعتراض کارشناسان بوده است. این پوشش رسانه ای که با عناوینی چون حق آزادی بیان و آزادی دسترسی به اطلاعات و یا در پی تفاسیر مختلف از حدود و ثغور امر ممنوع انجام می پذیرد، به عادی سازی امر ممنوع خواهد انجامید و تا الغای قوانین آن موضوع پیش می رود. پژوهش حاضر با این مسئله و با توجه به «نظریه برجسته سازی» رابطه میان پرداخت رسانه ای به موارد خلاف قانون با بروز جنبش در جهت قانون گریزی و تغییر قانون را از طریق مطالعه یک مصداق تاریخی مورد بررسی قرار داده است. مصداق مذکور عبارت است از بررسی رابطه ی برجسته سازی رسانه ای مشروبات الکلی در سینما (با محوریت آثار برنده جوایز اسکار) و نسبت آن با جنبش های اجتماعی و اقدامات سیاسی ضد محدودیت های قانونی مشروبات الکلی در قانون؛ قانونی که در دهه های آغازین قرن بیست تصویب و سپس با عمری کمتر از دو دهه در پی اعتراضات در سال 1933 در ایالات متحده آمریکا ملغی شد.در این پژوهش، به معرفی تاریخچه ممنوعیت مشروبات الکلی، سپهر رسانه ای در ایالات متحده آمریکا و جایگاه سینما و جشنواره اسکار در مقایسه با سایر رسانه های رایج در طی سال های اجرایی شدن قانون ممنوعیت مشروبات الکلی پرداخته شده است. تحلیل محتوای کمّی فیلم های مذکور، فرضیه وجود رابطه میان الغای قانون ممنوعیت با برجسته سازی رسانه ای مشروبات الکلی را مورد تأیید قرار می دهد.
تبارشناسی تحولات جنبش اجتماعی «# من هم» در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناخت تحولات جنبش اجتماعی من هم ،در اینستاگرام است. پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه تحولات جنبش اجتماعی من هم در اینستاگرام چگونه بوده است ؟روش پژوهش: روش پژوهش این مقاله تبار شناسی فوکو با رویکرد کیفی و پارادایم انتقادی است. مطالعه در این پژوهش برمبنای محتوای صفحه، پست ها، هایلایت ها، نظرات کاربران درصفحه اینستاگرامی«Metoomvmt@» براساس ده گام روش تحقیق تبارشناسی فوکو(شناسایی مسئله، سوابق موضوع، شناسایی نقطه صفر، کشف گفتمانها، تحلیل گسست ، تبار،تصادف، مقاومت و قدرت ؛ و نقد حال می باشد. واحدتحلیل این پژوهش رویدادها هستند.یافته ها: یافته های این پژوهش بیانگر آن است که تلاش های مدیران جنبش من هم در انتقال گفتمان ها و رسیدن به اهداف ، با وجود استفاده بهینه از امکانات شبکه اجتماعی اینستاگرام و فضای مجازی به جهت گسست هایی که در مسیر آن به وقوع پیوسته، چندان موفق نبوده است. پژوهش های بسیاری درباره جنبش اجتماعی من هم انجام شده اما پژوهشی با روش تحقیق تبارشناسی و دیدگاهی انتقادی در این بافت، به بررسی تحولات این جنبش در شبکه اجتماعی اینستاگرام نپرداخته است . از آن جا که هدف این جنبش توانمندسازی افراد آسیب دیده درجهان بوده و بی توجهی به آن پیامدهای نامطلوبی داشته ، پژوهش دراین باره ضروری به نظر می رسد.نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که حیات جمعی ما با وجود تلاش و مبارزه جهت اصلاح گفتمانها و استفاده از امکانات فضای مجازی ، تحت تأثیر عوامل غیر گفتمانی بسیاری است که متافیزیک قدرت یکی از آنها بوده و دستیابی و کنترل آن تاحدی ناممکن است .
بسیج جمع آوری اعانه در جنبش مشروطه؛ ابعادی از مشارکت اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
211 - 244
حوزه های تخصصی:
کنشگری زنان در پرتو گفتمان مشروطه خواهی، از آنان گروه های متعهد و مطالبه گری ساخت که در جهت آرمان های مشروطیت وارد میدان عمل شده و نظم جنسیتی مسلط را به چالش کشند. تحقیق حاضر بر بسیج زنان در جمع آوری اعانه دراین بین تمرکز داشته و کوشیده ابعاد آن را به کمک روش تحلیل سند تبیین نماید. مسئله تحقیق روشن ساختن عاملیت زنان در تاریخ اجتماعی معاصر است. یافته ها در پنج مقوله موارد اهداف کاربردی، انگیزه ها، سازوکارها، پایگاه اجتماعی اقتصادی مشارکت کنندگان و استراتژی ها ارائه و تحلیل شده. جمع آوری اعانه باهدف تأمین منابع مبارزاتی مشروطه خواهان در دوران استبداد صغیر، کمک به خانواده های مجاهدان فقید در تبریز و اردبیل و نیز انباشت سرمایه اولیه جهت تأسیس بانک ملی، مبتنی بر انگیزه های وطن پرستانه زنان در تقلای تأمین استقلال و حمایت از ابناء وطن بوده است. بعلاوه گویای صورت بندی عاملیت و نیز سیاست هویت کنشگرانی است که از مناسبات تبعیض آمیز جنسیتی به جان آمده و فرصتی برای مشارکت اجتماعی در بسیج زنان می جستند. در فقدان شغل و درآمد مستقل زنان برای تأمین منابع جهت بسیج از تاکتیک هایی بهره جستند. همچنین مشارکت زنان از خاستگاه مختلف اجتماعی به بسیج وجهی فراطبقاتی بخشیده است.
ریشه ها و علل خشونت سیاسی در خاورمیانه
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
125 - 153
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد با اتکا به دیدگاه نظری هانتینگتون(نظریه نوسازی) و رویکرد نظری رابرت گر(محرومیت نسبی)، ریشه ها و علل خشونت سیاسی در خاورمیانه را تحلیل کند. سوال اصلی پژوهش این است که، چه عواملی به وقوع خشونت های سیاسی در خاورمیانه دامن می زنند؟ روش پژوهش از نوع تاریخی-اسنادی است که محقق با مراجعه با مقالات، کتب، پژوهش ها و آثار علمی چاپی در پایگاه ها و همچنین با رجوع به گذشته تاریخی پدیده( خشونت سیاسی) در پی پاسخ به هدف تحقیق است. بر این اساس؛ نتایج تحقیق نشان می دهد خشونت های سیاسی خاورمیانه زاییده نوسازی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. این کشورها، هنگام انتقال از الگوهای سنتی و کهن به الگوهای نوین؛ تغییراتی را در بطن جامعه پذیرفته اند، اما، با پذیرش این تغییرات؛ که در اثر صنعتی شدن، تحرک، آگاهی و نوسازی روانی بوجود آمده است؛ اقتدارهای کهن فرو ریخته، و چالش های جدید سیاسی، اجتماعی و امنیتی از جمله خشونت های سیاسی بوجود آمده است. بنابراین؛ خشونت های سیاسی خاورمیانه زاییده مقاومت و محافظه کاری شیران عرصه قدرت؛ و تلاش و تکاپوی روباهان عرصه جامعه مدنی است.