مطالب مرتبط با کلیدواژه

تحولات 2011 خاورمیانه


۱.

تاثیر تحولات 2011 خاورمیانه بر ارتقاء مجموعه امنیتی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

منبع: مطالعات بین رشته ای دانش راهبردی دوره 9 بهار 1398 شماره 1 (پیاپی 34)
تعداد بازدید : ۱۹۰
منطقه خلیج فارس به علت موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خود یکی از مناطق بسیار مهم و حساس جهان می باشد. انرژی و امنیت دو موضوع کلیدی و استراتژیک در این منطقه است و از آنجا که جمهوری اسلامی ایران یکی از مهم ترین بازیگران در عرصه امنیت خلیج فارس محسوب می شود، هر برنامه ای که در رابطه با چگونگی ترتیبات امنیتی در خلیج فارس طراحی و تدوین شود برای ایران اهمیت ویژه ای دارد. با عنایت به موارد فوق، پژوهش حاضر با هدف تبیین میزان تأثیر تحولات 2011 خاورمیانه بر ارتقاء مجموعه امنیتی خاورمیانه با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و جستجو در مقاله ها، سایت ها و بانک های اطلاعاتی به رشته تحریر درآمده است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان بیان نمود که حضور نیروهای امریکایی در منطقه خلیج فارس از یک سو و چالش هایی که کشورهای عضو شورای همکاری به ویژه امارات عربی متحده و عربستان به آن دامن می زنند از سوی دیگر، مجموعه امنیتی کشورهای حاشیه خلیج فارس را با مشکل مواجه نموده است. همچنین می توان بیان نمود که تحولات 2011 خاورمیانه موجب تثبیت خرده منطقه گرایی امنیتی در ابعاد نوین شده و بدین ترتیب مانع ارتقاء مجموعه امنبیتی خلیج فارس می شود.
۲.

بررسی جنبش های اجتماعی خاورمیانه از نظرگاه نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۵۴
این مقاله به بررسی جنبش های اجتماعی خاورمیانه در سال 2011 از منظر نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت می پردازد و در پی آن است تا نشان دهد که چگونه نظریه انتقادی متأثر از مکتب فرانکفورت قادر به تحلیل مسائل نظام بین الملل ازجمله جنبش های اجتماعی منطقه ی خاورمیانه می باشد. بنابراین با به کارگیری و کاربست اصول، مفروضه ها و مفاهیم این نظریه تلاش می شود به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت چگونه می تواند جنبش های اجتماعی خاورمیانه را تحلیل کند؟ به سخن دیگر آیا می توان نظریه انتقادی را به عنوان چارچوب مفهومی و نظری برای تحلیل خیزش های مردمی خاورمیانه به کار برد؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می شود عبارت است از اینکه؛ نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت با تأکید بر مفاهیمی همچون تغییرپذیری و دگرگونی از طریق عمل انسانی، آگاهی بشر و نقش سوژه اجتماعی، رهایی، کاهش نابرابری، برقراری عدالت، بهبود زندگی اجتماعی، محرومیت و گفتگو در عرصه عمومی برای نیل به هدف؛ که همه این عوامل مستلزم کنش انقلابی است، می تواند الگوی تحلیلی مناسبی برای جنبش های اجتماعی خاورمیانه باشد. نوع تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و با توجه به ماهیت و نوع موضوع مورد مطالعه، گردآوری اطلاعات از روش های گوناگون و به طور کلی بر مبنای روش اسنادی صورت پذیرفته و تجزیه و تحلیل یافته ها نیز عمدتاً با شیوه تحلیل کیفی انجام پذیرفته است.