مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
ائتلاف سازی
حوزه های تخصصی:
موازنه منطقه ای یکی از الگوهای امنیت سازی در رهیافت واقع گرایی، نوواقع گرایی و مکتب انتقادی است. باری بوزان دو نوع موازنه را در سازماندهی امنیت منطقه ای ارائه می دهد. وی بر این اعتقاد است که موازنه قدرت به موازات موازنه هویت انجام می گیرد. سازماندهی موازنه منطقه ای به عنوان یکی از ضرورت های امنیتی در شرایط و محیط های بحرانی تلقی می شود. چنین فرایندی در حوزه خاورمیانه و خلیج فارس از اهمیت ویژه ای برخوردار است. موازنه منطقه ای در شرایطی دارای مطلوبیت است که زمینه های بحران سازی منطقه ای وجود داشته باشد. می توان بر این امر تأکید داشت که بحران یکی از واقعیت های محیط منطقه ای در خلیج فارس و خاورمیانه محسوب می شود. برای عبور از بحران نیاز مشهودی به سازماندهی موازنه منطقه ای وجود دارد. قدرت های بزرگ یکی از اصلی ترین نیروهای تأثیر گذار در توازن منطقه ای می باشند. این امر، انعکاس شاخص ها و نشانه هایی محسوب می شود که قدرت های بزرگ در کنترل محیط، حوادث، منابع و بازیگران منطقه ای ایفا می نمایند. منطقه گرایی و توازن منطقه ای به مفهوم آن است که در هر نظام منطقه ای به موازات نقش آفرینی بازیگران منطقه، بازیگران دیگری نیز به کنشگری مبادرت می نمایند. بر هم خوردن موازنه قوا را می توان انعکاس تحولاتی دانست که ناشی از اقتصاد جهانی، سیاست جهانی، فناوری های تأثیرگذار در حوادث جهانی و ابزارهای قدرت بازیگران در سطح فراملی و فرامنطقه ای است. به هر میزان فناوری از تحول بیشتری برخوردار شود، زمینه برای تغییر در معادله توازن قوا به صورت بیشتر و فراگیرتری ایجاد می شود.
عربستان سعودی و بازدارندگی شبکه ای علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
135 - 160
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران و چگونگی مقابله با نفوذ منطقه ای آن همواره یکی از مهم ترین دغدغه های عربستان سعودی به ویژه در یک دهه گذشته بوده است. از نظر نگارندگان این مقاله، سعودی ها در این راستا تلاش کرده اند با تکیه بر گسترش شبکه ارتباطی خویش در حوزه های مختلف، نوعی بازدارندگی شبکه ای در مقابل ایران ایجاد کنند تا از این طریق جمهوری اسلامی را وادار به تغییر سیاست های منطقه ای خود کنند. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این است که عربستان سعودی چگونه از بازدارندگی شبکه ای برای مقابله با ایران و مهار آن استفاده می کند؟
معضل دولت سازی و سیاست گذاری آموزش و پرورش در ایرانِ پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴۰
65-86
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری در آموزش و پرورش از حیاتی ترین حوزه های سیاست گذاری عمومی دولتها شمرده می شود. در جوامع دانش -محور امروزی، آموزش باکیفیت و برابر از حقوق بنیادین شهروندان و از جمله وظایف اساسی دولت مدرن است. دولتها سعی می کنند به این مطالبه و وظیفه در قالب فرایند سیاست گذاری آموزشی پاسخ گویند. البته موفقیت سیاستهای آموزشی، تابعی از ترتیبات نهادی دولت است. تجارب چند دهۀ اخیر دولتهای توسعه گرای شرق آسیا گواهی بر این مدعاست. این در حالی است که نگاهی به عملکرد دولتهای پس از انقلاب در ایران، حکایت از ضعف و ناکارآمدی سیاست گذاری آموزشی دارد. فرایند ناقص دولت سازی در ایران معاصر و استمرار و تداوم و نیز تشدید و تعمیق آن در دورۀ پس از انقلاب موانع جدی در تدوین و اجرای سیاست گذاری آموزش و پرورش پدید آورد. تصمیمات و اقدامات نخبگان سیاسی در جایگاه دولت سازان جدید در پیدایش این نقیصه و مشکل نهادی مؤثر بود. نهاد دولت در چهار دهۀ گذشته به دلیل مشکلات نهادی و ساختاری، توانایی و هنر تبدیل و ادغام سرمایۀ طبیعی به سرمایه های انسانی، اجتماعی و فرهنگی را از دست داد. شاخصهای آموزشی پایین تر از میانگین جهانی و عملکرد ضعیف آموزش و پرورش، برایند آن است. در شرایط فعلی برای نیل به توسعۀ پایدار، دولتمردان و سیاست گذاران کشور ناگزیرند با اصلاح نهادی دولت، امر سیاست گذاری در آموزش و پرورش را در ترجیحات دستور کاری و اولویت فرایند سیاست گذاریهای عمومی قرار دهند. در مجموع، چگونگی اثرگذاری فرایند دولت سازی ایرانِ پس از انقلاب در چارچوب سه متغیر نهادسازی، ائتلاف سازی و تصمیم سازی بر کارکرد سیاست گذاری آموزش و پرورش، موضوع مقالۀ حاضر است.
سناریوهای بدیل ج. ا. ایران در تقابل با ائتلاف سازی منطقه ای عربستان در میان کشورهای عربی: (2019-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات جاری در خاورمیانه نشان از امکان بالای فراگیری تنش در این منطقه دارد که بستر لازم را برای ائتلاف سازی های منطقه ای فراهم کرده است. بطوری که عربستان سعودی که نفوذ منطقه ای خود را در کانون های عمده رقا بت (عراق- سوریه ویمن...) ا فزایش دهد. در همین راستا،پرسش اصلی پژوهش حا ضر این است که «ایران در تقابل با ائتلاف سازی های منطقه ای عربستان در سال های بعد از 2011 چه سناریوهای بدیلی پیش رو دارد؟ »با نظر به ائتلاف سازی منطقه ای عربستان سعودی درخاورمیانه علیه ایران سناریوهای بدیل جمهوری اسلامی ایران در سطح خرد (بحران یمن) تثبیت جایگاه انصار ا... در نظام سیاسی این کشور، درسطح منطقه ای،ایجاد شکاف وگسست در ائتلاف های منطقه ای و در سطح فرامنطقه ای، تنش زدایی وتقویت دیپلماسی فرهنگی، هستند. این پژوهش، بر اساس روش شناسی های آینده پژوهشی و بر مبنای رویکرد پیتر شوارتز انجام شده است. واژگان کلیدی: ایران، عربستان، سناریوسازی، ائتلاف سازی، کشورهای عربی.
تبیین روابط عربستان سعودی و اسرائیل در مقابله با ایران(2020-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۸
92 - 109
حوزه های تخصصی:
منطقه ی خاورمیانه طی یک دهه گذشته(2020-2011) دستخوش تحولات فراوانی شده است که یکی از مهم ترین آنها را سیالیت روابط بازیگران در این منطقه تشکیل می دهد. در این چارچوب عربستان و اسرائیل به عنوان دو بازیگر محوری در منطقه خاورمیانه طی یک دهه گذشته روابط دوجانبه و منطقه ای را گسترش داده اند. هدف اصلی در این پژوهش بررسی روابط این دو بازیگر با محوریت تحولات جدید منطقه است. این پژوهش با روش تبیینی و با بکارگیری نظریه موازنه تهدید این سوال اصلی را مطرح می کند که مهم ترین علت گسترش روابط عربستان و اسرائیل طی یک دهه اخیر چیست؟ همچنین این فرضیه مطرح شده است که دلیل اصلی گسترش روابط طرفین، همکاری مشترک در مقابله با ایران در چارچوب موازنه تهدید است. یافته ها نشان می دهد که عربستان و اسرائیل، ایران را به عنوان تهدیدی مشترک محسوب کرده و سعی در مقابله با آن در قالب ایران هراسی، حمایت ازگروه های تروریستی، ایجاد چالش برای متحدین منطقه ای ایران، شیعه هراسی، ترغیب آمریکا برای خروج از برجام و عادی سازی روابط دارند.
اقدامات استقلال طلبانه کردستان عراق و رویکرد سیاست خارجی ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
عراق از زمان موجودیت سیاسی خود به عنوان یک کشور از سال 1921 تا به امروز با مسئله خودمختاری کردها و حدود آن در شمال کشور درگیر بوده است. حکومت اقلیم کردستان در سال 1991 با اعلام منطقه ممنوعه پروازی توسط سازمان ملل شکل گرفت، اما با سقوط صدام در سال 2003 وارد مرحله نوینی گردید به گونه ای که توانست ضمن نفوذ در عراق و بهره گیری از تجربه ده ساله حکومت منطقه ای، در تدوین قانون اساسی نقشی فعال داشته باشد. این حکومت با قرار گرفتن در فعالیت های سیاسی و برنامه های عراق، پس از انتخابات 2005 به عنوان یک بازیگر ذره ای فعال ظاهر شد و از سال 2007 با از سرگیری اختلافات و تنش ها با دولت مرکزی، به دنبال استقلال از عراق بوده است. تلاش اقلیم کردستان برای استقلال از عراق، علاوه بر تأثیرگذاری بر امنیت ملی و ثبات سیاسی عراق، می تواند بر امنیت منطقه ای و داخلی کشورهای همجوار از جمله ایران و ترکیه، نیز تأثیرگذار باشد. که این امر سبب گردید، روابط ایران و ترکیه به ویژه پس از برگزاری رفراندوم استقلال اقلیم، به سمت ائتلاف سازی گذرا سوق پیدا نماید. اهمیت موضوع تا آنجاست که مجاورت جغرافیایی و میزان تعاملات سیاسی- اقتصادی و فرهنگی همسایگان و همچنین آسیب پذیری متقابل آنها باعث گردیده تا بتوان امنیت و ناامنی را در این منطقه به صورت انکارناپذیری با یکدیگر ارزیابی نمود. بر این اساس، پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی فرآیند استقلال طلبی اقلیم کردستان عراق و رویکرد ایران و ترکیه نسبت به آن خواهد بود. عراق از زمان موجودیت سیاسی خود به عنوان یک کشور از سال 1921 تا به امروز با مسئله خودمختاری کردها و حدود آن در شمال کشور درگیر بوده است. حکومت اقلیم کردستان در سال 1991 با اعلام منطقه ممنوعه پروازی توسط سازمان ملل شکل گرفت، اما با سقوط صدام در سال 2003 وارد مرحله نوینی گردید به گونه ای که توانست ضمن نفوذ در عراق و بهره گیری از تجربه ده ساله حکومت منطقه ای، در تدوین قانون اساسی نقشی فعال داشته باشد. این حکومت با قرار گرفتن در فعالیت های سیاسی و برنامه های عراق، پس از انتخابات 2005 به عنوان یک بازیگر ذره ای فعال ظاهر شد و از سال 2007 با از سرگیری اختلافات و تنش ها با دولت مرکزی، به دنبال استقلال از عراق بوده است. تلاش اقلیم کردستان برای استقلال از عراق، علاوه بر تأثیرگذاری بر امنیت ملی و ثبات سیاسی عراق، می تواند بر امنیت منطقه ای و داخلی کشورهای همجوار از جمله ایران و ترکیه، نیز تأثیرگذار باشد. که این امر سبب گردید، روابط ایران و ترکیه به ویژه پس از برگزاری رفراندوم استقلال اقلیم، به سمت ائتلاف سازی گذرا سوق پیدا نماید. اهمیت موضوع تا آنجاست که مجاورت جغرافیایی و میزان تعاملات سیاسی- اقتصادی و فرهنگی همسایگان و همچنین آسیب پذیری متقابل آنها باعث گردیده تا بتوان امنیت و ناامنی را در این منطقه به صورت انکارناپذیری با یکدیگر ارزیابی نمود. بر این اساس، پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی فرآیند استقلال طلبی اقلیم کردستان عراق و رویکرد ایران و ترکیه نسبت به آن خواهد بود.
تحلیلی بر روابط تعاملی عوامل مؤثر بر توسعه ائتلاف سازی جنبش های اجتماعی در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۷۸
213 - 234
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف تحلیلی بر روابط تعاملی عوامل مؤثر بر توسعه ائتلاف سازی جنبش های اجتماعی در ورزش طراحی و اجرا گردید. تحقیق حاضر ازجمله تحقیقات آمیخته می باشد که به صورت روش های کیفی و کمی انجام گردید و با توجه به کاربرد آن در محیط های سازمانی ازجمله تحقیقات کاربردی می باشد. در بخش کیفی از روش دلفی فازی و در بخش کمی از روش دیمتل استفاده گردید. روش گردآوری اطلاعات در تحقیق حاضر به صورت میدانی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند. به منظور شناسایی این نمونه ها، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید. درنهایت تعداد 16 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. به عبارتی با توجه به ماهیت روش کمی پژوهش (رویکرد دیمتل) که نیاز به خبرگان و افراد آگاه به موضوع پژوهش دارند؛ لذا جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی و کمی یکسان بود. ابزار گردآوری تحقیق حاضر در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. در قسمت تجزیه وتحلیل کمی تحقیق، از روش دیمتل استفاده شد. به علت اینکه روش دیمتل روابط میان عوامل را موردبررسی قرار می دهد و مشخص می نماید که تأثیر بر یک عامل سبب تأثیرگذاری بر سایر عوامل می گردد از روش فوق جهت مطالعه و تحلیل روابط میان عوامل مؤثر استفاده گردید. کلیه فرایند تجزیه وتحلیل داده های تحقیق در نرم افزار EXEL انجام شد. با توجه به نتایج مشخص گردید که تعالی اجتماعی و پویایی اجتماعی به عنوان عوامل علی و عوامل دانش اجتماعی، تحول مدیریتی و سیستم انگیزشی به عنوان عوامل معلولی مشخص گردید.
چالش های ائتلاف اسلامگرایان و سکولارها در تونس و ظهور اقتدارگرایی پس از بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
115 - 134
حوزه های تخصصی:
پس از بیداری اسلامی در تونس، فروپاشی دیکتاتوری «زین العابدین بن علی» رئیس جمهوری این کشور و شکل گیری نظام سیاسی دموکراتیک و پارلمانی، دوجناح سیاسی تأثیرگذار در این کشور به همکاری و همگرایی با یکدیگر روی آوردند. جنبش النهضه به عنوان مهم ترین جریان سیاسی تونس نقشی تعیین کننده در تحولات سیاسی داشت و احزاب دیگر ازجمله احزاب سکولار از تشکیل دولت ائتلافی با النهضه استقبال می کردند. مشارکت اسلامگرایان با احزاب مخالف (سکولار) در تونس و تشکیل دولت های ائتلافی هرچند در ابتدا موفقیت آمیز بود اما با تشدید اختلافات بین این دو جناح سیاسی ادامه پیدا نکردند و به بن بست رسید. در این کار پژوهشی علل ترغیب اسلامگرایان و احزاب سکولار به تشکیل دولت ائتلافی و سپس امتناع از آن مورد بررسی قرار می گیرد. سؤال مقاله حاضر این است که زمینه های ائتلاف سیاسی اولیه بین اسلامگرایان و سکولارها پس از بیداری اسلامی در تونس چه بوده است و چرا این ائتلاف فروپاشید؟ فرضیه این تحقیق نشان می دهد که دیدگاه الغنوشی و سران جنبش النهضه به اسلام میانه رو و دموکراسی، تشکیل ائتلاف و مشارکت سیاسی با احزاب مخالف (سکولار) را امکان پذیر کرد، اما اختلاف نظر برسر تصویب قانون اساسی و فعالیت گروه های سلفی موجب امتناع این دو جناح از شکل گیری ائتلاف شد که پیامد آن شکل گیری نظام سیاسی اقتدارگرا در این کشور بود. این مقاله، پژوهش نظری است که با مطالعه از منابع اولیه ازجمله کتاب ها و مقالات نوشته شده است و جمع آوری داده ها نیز بر مبنای روش کتابخانه ای بوده است.
تحلیل الگوی مقاومت در تفکر انقلاب اسلامی و حزب الله لبنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
43 - 67
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه جهان اسلام عمق راهبردی انقلاب اسلامی است، حمایت و توجه عمیق و جدی به توسعه نهضت های اسلامی و کاربست «دیپلماسی وحدت» در مواجهه با طرح های سلطه طلبانه نظام سلطه، ضرورتی راهبردی به نظر می رسد. در این راستا هدف پژوهش حاضر، «تحلیل تفکر حمایت گرایانه و الگوی اتحاد و ائتلاف انقلاب اسلامی و محور مقاومت، در قبال حزب الله لبنان» است ازاین رو، مطابق با هدف پژوهش حاضر، پرسش مقاله این است که علت سیاست های حمایت گرایانه انقلاب اسلامی از حزب الله لبنان چیست و دلایل شکل گیری اتحاد و ائتلاف و الگوی مقاومتی شکل گرفته، چگونه قابل سنجش و ارزیابی است؟ براساس فرضیه، مقاله، دلیل اصلی سیاست حمایت گرایانه را نفی سلطه و درکِ تهدیدات از جانب رژیم صهیونیستی و غرب/استکبار می داند. به تعبیردقیق تر، مسأله حمایت انقلاب اسلامی از نهضت ها و حرکت های آزادی بخش، ریشه در مسائل ژئوپولیتیکی و منشأ ایدئولوژیکی، ارزشی و هویتی دارد. یافته های پژوهش حاکی از همکاری متقابل ایران و حزب الله لبنان و نتایج مثبت حاصل از این همکاری است؛ زیرا از یک سو بر اهمیت نقش جمهوری اسلامی ایران در حفظ موجودیت و قدرت یابی حزب الله تأکید می کند و از سوی دیگر، استدلال می شود که اگر بازیگر فروملی (نهضتی) هم چون حزب الله در کنار ایران در محور مقاومت وجود نداشت، اکنون جمهوری اسلامی در شرایط بسیار دشوارتری برای مقابله با تهدیدات رژیم صهیونیستی، آمریکا، متحدان غربی آن ها و کشورهای محافظه کار منطقه مواجه بوده و مخاطرات امنیتی را به دنبال داشته که محور مقاومت موجب دفع آن و افزایش امنیت ملی ایران انجامیده است. از این جهت، الگوی برخورد با نظام سلطه، الگوی تعامل گرایی ضدنظام سلطه ازطریق همکاری واحدهای دولتی و غیردولتی با تکیه بر اشتراکات ارزشی هویتی، جهت مقابله و مهار سلطه گران و اشغالگران می باشد.
تحول در نظم منطقه ای خاورمیانه؛ از نظم هژمونیک تا ائتلاف سازی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
25 - 45
حوزه های تخصصی:
پژوهش بر این پیش فرض استوار است که نظم منطقه ای خاورمیانه در حال گذار از نظم هژمونیک به وضعیتی پیچیده و نامعلوم بوده و تلاش می کند با تکیه بر ابزار روندپژوهی و جستار در پویش های امنیتی در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی به پیش بینی نظم آینده خاورمیانه بپردازد. بنابراین ضمن تبیین وضعیت در حال گذار کنونی به این پرسش پاسخ می دهد که نظم آینده خاورمیانه از چه شاخص ها و نشانه هایی پیروی کرده و الگوی حاکم بر آن چیست؟ براساس فرضیه پژوهش تغییر در الگوهای نظم منطقه ای خاورمیانه به صورت تدریجی و با خصلتی فرایندی در حال وقوع است. روندهای ملی، منطقه ای و بین المللی حکایت از کاهش مداخله مستقیم قدرت های بزرگ و پررنگ شدن ائتلاف های منطقه ای در آینده مناقشات خاورمیانه دارد. پیشران های اصلی این تحول عبارت اند از دگرگونی منطق ائتلاف سازی در خاورمیانه، بازتعریف الگوهای تعامل و تقابل منطقه ای، ضعف موازنه سازی سنتی اعراب در قبال ایران و درک مشترک تهدید از نقش منطقه ای جمهوری اسلامی ایران. براساس یافته های پژوهش به موازات روند صلح سازی در مناسبات عبری- عربی، ایران به یکی از محورهای اصلی تقابل در آینده خاورمیانه تبدیل خواهد شد. در این راستا شکل گیری یک ائتلاف منطقه ای با محوریت اعراب و رژیم صهیونیستی جهت مدیریت مناقشات منطقه ای و مقابله امنیتی با ایران گزینه ای محتمل و در حال وقوع است. برای تبیین فرضیه پژوهش و ترسیم چشم انداز آتی نظم منطقه ای خاورمیانه از روش روند پژوهی که یکی از رهیافت های آینده پژوهشی است استفاده شده است.