مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
نمادشناسی
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
179 - 195
حوزههای تخصصی:
مسکوکات از جمله مدارک ارزشمند جهت مطالعه ساختار فرهنگی و باورهای مذهبی دوره های تاریخی و یکی از دانش های مکمل مطالعات تاریخ و تاریخ هنر است که کاربرد آن مورد تأیید پژوهشگران باستان شناس و تاریخ هنر قرار گرفته است. نمادهای مندرج بر سکه ها مهم ترین راهنمای پژوهشگران در بازشناسی باورهای دینی و آشنایی با آراء و عقاید مذهبی در دوره های مختلف تاریخی به شمار می آید. اساطیر از دیرباز در فرهنگ و هنر هر قوم و ملت نقش محوری داشته و در بطن آیین ها، باورها و هنر آن ها به صورت داستان های روایی یا نمادهای تصویری نمود یافته اند. هدف این تحقیق شناسایی نمادهای گیاهی بر روی مسکوکات اشکانی است. سؤالات پژوهش عبارت است از مهم ترین نگاره های گیاهی بکار رفته در مسکوکات اشکانی کدام اند؟ آیا می توان از نمادهای گیاهی بکار رفته به باورها و اندیشه های مذهبی این دوره پی برد؟ این تحقیق به روش میدانی، توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است که به شناسایی، بازخوانی و تفسیر نگاره های گیاهی به منظور شناسایی جایگاه آن ها در باورهای مذهبی و اساطیری دوره اشکانیان پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد نقوش گیاهی مورد استفاده در مسکوکات این دوره شامل" نخل، زیتون، رزت، انگور، گندم، انار، زنبق و بلوط" است. تصویر "نخل، زیتون، رزت و زنبق" در مسکوکات چهاردرهمی، یک درهمی و سکه های برنزی شاهان اشکانی و نقوش"انگور، گندم، انار و بلوط" در مسکوکات برنزی مشاهده می شوند که با توجه به نماد شناسی می توان بیان کرد که این آرایه ها مرتبط با ادیان زرتشتی، مهرپرستی و آناهیتا است. بنا بر منابع مکتوب آیین زرتشتی در این دوره آمیخته با عقاید دیگر است و بیشتر به صورت تثلیث ایزدان (مهر- آناهیتا- اورمزد) مشاهده می شود و با بررسی مسکوکات آن ها این موضوع تأیید می گردد.
تحلیل مفهوم برکت در هنر عیلامی و مقایسه آن با نقوش رایج در سفالگری قرون میانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم برکت و باروری یکی از اصلی ترین وجوه تفکر بشری است. برکت و باروری و فراوانی با حیات انسان رابطه مستقیمی دارد؛ ازاین رو می توان بازنمود آن را به صورت نوشتار و تصویر بر آثار هنری بررسی کرد. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که مفهوم برکت و باروری در هنر کهن ایرانی به ویژه در تمدن عیلامی چگونه ظاهر شده و نمودهای این مفهوم در سفالینه های دوره اسلامی چگونه است. هدف تحقیق، تبیین مفهوم فلسفی برکت در هنر ایرانی و شناسایی نمادهای رمزی آن بر سفالینه های ایرانی اسلامی است. مقایسه شیوه های بیان برکت در کهن ترین هنرهای ایرانی با نمونه های سمبلیک آن در هنر سفالگری قرون میانی دوره اسلامی از اهداف پژوهش حاضر است. نوع پژوهش از نظر هدف بنیادی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و روش گردآوری مطالب کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است. روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است. بر اساس یافته های تحقیق در هنر عیلامی مفهوم برکت علاوه بر اینکه در متن ها و کتیبه های نوشتاری بر روی مهر ها و ظروف ظاهر شده است، به صورت نمادهای تصویری حیوانی مانند پرنده، ماهی، نمادهای گیاهی مانند درخت زندگی، و نمادهای انتزاعی مانند خطوط زیگزاگ، دایره و مارپیچ، نماد ستاره ای و ایزدی به چشم می خورد. در سفالگری قرون میانی اسلامی نیز علاوه بر اینکه کتیبه های نوشتاری مفهوم برکت، یمن و سعادت را به صورت دعا نشان می دهند، همان نشان های تصویری نماد برکت در هنر عیلامی، مصور بر سفالینه ها در کنار واژه برکت هستند.
نمادشناسی و گونه شناسی شیرسنگی های ایران با تأکید بر نقوش و خطوط پیرامونی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
103 - 113
حوزههای تخصصی:
شیرسنگی تندیسی است نمادین، تاریخی و بیشتر انتزاعی، بر مزار سلحشوران و بزرگان که ریشه در باورهای آیینی، شیعی و قومی دارد. اغلب این تندیس در مناطق بختیاری نشین مشاهده می شود. هدف بازشناسی و تحلیل فرمی و نمادین پیکره هاست. پرسش این است که آیا این پیکره در مناطق مختلف ایران و در دوره های تاریخی، از منظر زیبایی شناختی و مفاهیم شاهد تفاوت هایی بوده است یا خیر؟ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطّلاعات، کتابخانه ای و میدانی است. دامنه پراکندگی این تندیس در 10 استان و 40 شهرستان است و حجم نمونه های مورد مطالعه در این مناطق 550 مورد است. در خوزستان و چهارمحال و بختیاری، پیکره ها از فرمی مکعب گونه برخورداند، دارای شیبند و نماد شجاعت محسوب می شوند. در شهر اصفهان، پیکره ها حالتی آرام و بدنی منحنی دارند که بیشتر نماد نگهبان هستند. در لرستان و برخی شهرهای استان اصفهان پیکره ها چهره ای انسان نما دارند، از شیب کمتری برخوردارند و نماد شجاعتند. در یاسوج و استان فارس، پیکره ها کمی انحنا دارند، حرکت را تداعی می کنند و نماد شجاعتند. در شمال غرب کشور خیز و جهش نمونه بختیاری مشاهده نمی شود و نمادی از شجاعت محسوب می شوند.
بررسی عناصر سه گانه نمادین در جام شوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش طبیعت در زندگی مردمان پیش از تاریخ اهمیت بسزایی داشته است؛ به طوری که عناصر سه گانه طبیعت شامل: آب، خاک و باد در زندگی بشری همواره به صورت نمادین و به شکل های مختلف، در آثار هنری پیش از تاریخ مشاهده شده است. سفالینه های منقوش ایران در بین سایر هنرهای پیش از تاریخ از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشند. نقوش سفالینه های پیش از تاریخ علاوه بر جنبه زیبایی، کارکردی نمادین را در بر می گیرد و بازخوانی آن همانند کتابی، ما را از نحوه زندگی و اعتقادات مردمان آن دوران آگاه می کند. سفالینه های منقوش شوش از لحاظ بصری و زیبایی با قوانین هندسی خاصی، دارای اهمیت ویژه-ای می باشد و در این میان جام شوش با نقوش سه گانه جانوری به طور خاص مورد توجه پژوهشگران واقع شده است. این مقاله سعی دارد به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی: - نمادشناسانه جام شوش؛ - نمایش نمادین عناصر سه گانه طبیعت بر جام شوش؛ - و ارتباط بصری بین عناصر موجود بر جام بپردازد، و سپس با مقایسه جام مورد نظر با سایر جام های هم طبقه خود بتوان، نظریاتی در جهت شاخص بودن آن به مخاطبان وعلاقه مندان هنر ایران زمین ارائه داد.
مطالعه سیرتحول نقوش چلیپایی در تزیینات معماری دوره اسلامی ایران و زیبایی شناسی و نمادشناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
نقوش چلیپایی در ادوار پیش از اسلام برای تزیین هنرهای مختلف بکار رفته است و این نقوش در تزیینات معماری دوره اسلامی نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این مقاله به بررسی مفاهیم، زیبایی شناسی و سیر تحول این نقوش در تزیینات معماری دوره اسلامی ایران از آغاز تا پایان دوره زند و قاجار پرداخته شده است. هنرمندان متفکر دوران اسلامی از همان ابتدا به اهمیت نمادگرایی و زیبایی شناسی این نقوش پی بردند و بر همین اساس با کاربرد آنها، این نقوش را به یکی از عناصر اصلی تزیینی دوره ی اسلامی تبدیل کردند. در این راستا آنها را به صورت جداگانه و یا با تلفیق با سایر نقوش هندسی و کتیبه ای، در زمینه های مختلف هنری به کار بستند. بررسی جنبه های پیدایش، چگونگی و علل ظهور آن در بناهای مختلف و همچنین ترکیب آن به لحاظ زیبایی شناسی با نقوش دیگر، از دیگر اهداف این نوشته است. این نقش به طور بارز خود را در بناهای آرامگاهی اسلامی نشان می دهد و در سیر تحول خود از یک نقش ساده در اوایل اسلام، به یک نقش زیبا و نمادین در قرون میانی تبدیل شده و در دوران متأخر به یک نقش صرف تزیینی تبدیل می شود.
تحلیل نمادشناسی نقوش سنگ مزارات اسلامی موزه شهر اهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
71 - 86
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع معاد در جهان بینی اسلامی، مسئله تدفین در اسلام، جایگاهی ویژه دارد. همین امر سبب شده است تا در گستره وسیعی از ایران، سنگ مزاراتی با علائم و نقش های گوناگون برجای بماند. شهر اهر دارای تعداد زیادی از سنگ-مزارات است و حیاط موزه این شهر، یکی از غنی ترین مجموعه های سنگ مزارات شمال غرب ایران، شناخته می شود. این سنگ مزارات، فاصله زمانی از دوره ایلخانی تا قاجار را دربرمی گیرند که هم زمان با گسترش شهرنشینی، از مکان های اصلی خود (گورستان های داخل شهر و همچنین روستاهای اطراف)، جابجا شده و به این موزه منتقل شده اند. در این پژوهش بنیادی تلاش می شود با روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به کمک مطالعات میدانی و اسناد و منابع کتابخانه ای، نقوش روی این سنگ مزارات با رویکرد نمادشناسی مورد مطالعه قرار گیرد. در پژوهش حاضر سعی شده است به یک سوال پاسخ داده شود: نقوش سنگ مزارات موزه اهر از لحاظ مضمون و نمادشناسی شامل چه مفاهیمی هستند؟ براساس این مطالعه، مشخص گردید که بیشتر نقوش موجود بر روی سنگ مزارات موزه اهر مربوط به دوره صفویه بوده که با انواع مختلفی از نقش-مایه های کتیبه ای، هندسی، محرابی، ابزارآلات جنگی و صحنه های روایی تزیین شده اند که شواهد مستقیمی از اعتقادات عصر خود را به نمایش می گذارند.
نمادشناسی جامه های سرخ در ادب فارسی (از آغاز تا دوره مشروطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره بخشی از فرهنگ و وهویّت هر جامعه ای در جامه های آن سرزمین نمایان است. گام هایی که برای شناخت جامه های ایرانی برداشته شده با پژوهش های باستان شناسی همراه بوده است و کمتر به ادبیّات و آثار ادبی که زبان ثبت تاریخ و فرهنگ ایران است توجّه شده است. درحالی که بررسی جایگاه جامه ها و لباس ها در آثار ادبی می تواند راهگشای بسیاری از پژوهش های انسان شناسی فرهنگی و جامعه شناسی باشد و نتایج آن به بهبود زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم و نیز درک بهتر آثار ادبی و حفظ هویّت فرهنگی کمک نماید. جامه های سرخ در ادب فارسی نماد قدرت و پادشاهی، دادخواهی، عشق و زیبایی، جشن و شادی و پاکدامنی، خشم و غضب، جنگ و جنگاوران، خادمان، سرکشی و دشمنی، دادخواهی، زنانگی، مجازات، خوش یمنی، خون خواهی وخونریزی، پیروان آیین مهر و شیعیان عهد صفوی بوده است. در این پژوهش با رویکردی توصیفی و تحلیلی و استفاده از مستندات کتابخانه ای پس از بررسی جایگاه رنگ سرخ در تمدّن و فرهنگ های گوناگون و در ادبیّات فارسی، به نمادشناسی جامه(انواع پوشش های سر، تن پوش ها ، پاپوش ها و تاج) های سرخ(لعل، لال، آل، ارغوانی، لاله گون و قرمز) در آثار نظم و نثر فارسی از آغاز تا دوره مشروطه پرداخته شده است.
مظاهر و کارکردهای آناهیتا، الهه زن در ایران باستان (مطالعه نقش مایه های ظروف زرین و سیمین ساسانی حاوی نقش این الهه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
237 - 262
حوزههای تخصصی:
آثار هنری ایران، همچون هنر فلزکاری، در طول ادوار تاریخی، انعکاس دهنده اندیشه ها و دیدگاه های مختلفی از جمله مسائل سیاسی، اقتصادی، آیینی و مذهبی بوده و در این میان آثار فلزی دوره ساسانی، که از نظر تعدد و تنوع نقوش در نوع خود بی نظیرند، بهترین نماینده انتقال باورها و تفکرات جامعه عصر خود محسوب می شوند. یکی از عناصر پرتکرار تزیین، از لحاظ نقوش به تصویر کشیده شده روی ظروف زرین و سیمین دوره ساسانی ، نقش زنان یا اگر تیزبینانه اشاره شود، نقش ایزدبانوی آناهیتاست. در ظروف این دوره، آناهیتا به صورت زنی نیمه برهنه و خوش اندام، به همراه نقوشی فرعی همچون نیلوفر، سگ، ماهی، عقاب، انار، نوزاد، انگور، سبوی آب و... به تصویر درآمده است. مطالعات و بررسی های انجام گرفته اثبات می کند اشیای موجود در دستان این الهه و نقوش گیاهی، انسانی و حیوانی قرارگرفته در صحنه نمایش او به نوعی اوصاف، مظاهر و کارکردهای وی را نمایانگر می کند که در اوستا به طور کامل در مورد آن سخن به میان آمده و بر همین اساس می توان گفت که هنرمندان دوره ساسانی با آگاهی کامل از باورهای اسطوره ای و مذهبی زمان خود به انتخاب این نقوش پرداخته اند.
معناشناسی نمادهای تلفیقی در غزلی از منزوی بر اساس نظریه هرمنوتیک مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
287 - 308
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک، امروز وجه غالب تفکر فلسفی غرب و روشی بسیار مهم در مطالعات علوم انسانی است؛ چنان که در حوزه ادبیات از آن برای معناکاوی و شرح متن، با تمرکز بر فهم متن استفاده می شود. در این مقاله، غزل «عزای تو حماسه است» از حسین منزوی، به شیوه تحلیلی توصیفی بر اساس نظریه هرمنوتیک مدرن بررسی شده است. بر همین اساس ابتدا رمزگشایی معنای ظاهر شعر صورت گرفته سپس از دلالت های تحت اللفظی به دست آمده سطوح دلالت ضمنی متن آشکارشده است. یافته های پژوهش نشان می دهد منزوی با تلفیق اساطیر، زمان ها و مکان ها را درهم شکسته منطق معمول روایت را فروریخته و درواقع اسطوره ها را به نوعی بازآفرینی کرده است. هم چنین روایت های تاریخی را در بافتی نو با ظرفیت های معنایی تازه بازتولیدکرده است. وی در رویکرد به موضوع جنگ و دفاع مقدس که بر سروده های آن دوره (دهه 60) حاکم بوده است از شگرد تلفیق اسطوره سیاوش و حماسه تاریخی عاشورا و شباهت های وقایع و افکار این دو حادثه بهره برده است تا فضا و لحن سروده های خویش را در مسیر حماسه تقویت کند و از این راه احساسات خوانندگان شعرهایش (رزمندگان جبهه ها و مردم عادی در پشت جبهه ها) را تهییج کند و آنان را به حفظ روحیه پایداری، پاسداری از میهن و حتی حفظ ارزش های مذهبی، ملی و فرهنگی خود ترغیب نماید.
پویشی مفهومی در یافتن ارتباط صورت ظاهری با معانی نهفته در ساختار ضریح امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
۴۸-۲۷
حوزههای تخصصی:
یادمان های ماندگار در حوزه فرهنگ، مذهب و تاریخ ملل به پیشینه جامعه و ژرفای تفکر هر قوم وابسته است. این آثار ارزشمند به درک وسیع، حکمت متعالی، آداب و ادب رایج زمانه، اخلاق و فرهنگ دینی و ملی متصل بوده و محصول قوام یافته آن به فن و مهارت آراسته شده است. ضریح به عنوان شاهکاری در میان هنر، مهارت و صنعت و ترکیبی از مجموعه ی هنرهای صناعی، محلی برای حفاظت و صیانت از مضجع ذراری پاک نبوی (ص) مورد استفاده قرار می گیرد، از سابقه ی دیرینه ای برخوردار است. بدین سبب دانش، نشان و اثری کم نظیر جهت ارائه مفاهیم ولایی به زوّار و هنرنمایی محتوا محور که توسط هنرمندان معتقد در مفاهیم پرغنای تشیّع در جانشان پرورش یافته و در آثارشان به منصه ظهور رسیده، جلوت می نماید. در این میان مضجع پاک حضرت امام رضا (ع) و ضریح ایشان، از دیرباز و بخصوص از دوره صفویه تاکنون توجه ویژه ای را به خود جلب کرده است و هنرمندان شیعی و ایرانی، بسیار در بارگاه ایشان به عرض ارادت عملی و هنرنمایی پرداخته اند. این مقاله که به روش تحلیلی- توصیفی وکاوشی با هدف بهره مندی از مفاهیم و معارفی که از طریق سینه به سینه از هنرمندان هنر اسلامی، نگارگان، تذهیب کاران، طراحان نقوش سنتی و ضریح سازان به نگارنده منتقل شده، تدوین یافته است. پیرامون ضریح فعلی رضوی موسوم به سیمین و زرّین با بررسی هایی که تاکنون این نگارنده انجام داده است، مکتوبه ای که محتوی تحلیل ساختاری و نقوش تزئینی این ضریح از جنبه ی بررسی مفاهیم مندرج در آن باشد، موجود نبوده است. اگرچه ضریح های پیشین رضوی نیز، توسط محققین بیشتر از جنبه ی تاریخ شناسی و درنهایت از جهت خوانش عناصر موجود در ضریح مورد بررسی قرار گرفته است و تحلیل های مفهوم شناسی و یافتن ارتباطات نمادین با صورت و اجزای ضریح، رخ نداده است. نتایج عمده تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای و مفاهیم موجود در قرآن مجید و احادیث و تاریخ و سیره ی ائمه معصومین علیهم اسلام و معارف مستخرجه از ادبیات غنیّ ایرانی- شیعی و بهره مندی از دستاوردهای محققین حوزه ی هنر اسلامی و مداقّه در کلّیات و اجزای مختلفه ضریح سیمین و زرّین، ارائه شده است.
بازخوانی کهن الگوهای محراب گچی مسجد جامع تبریز، تحفه ای از عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
89 - 116
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز به عنوان یکی از شهرهای مهم با بناها و آثار تاریخی ارزشمند در حفظ و تداوم غنای تاریخی و فرهنگی کشور تأثیر بسیار زیادی داشته و دارای کهن الگوهای متعددی است. یکی از این بناها مسجد جامع تبریز است که دارای محرابی تاریخی با تزیینات ارزشمند متعلق به دوره ایلخانی است. این مقاله با بررسی نقوش و کتیبه های این اثر ارزشمند تاریخی، کهن الگوهای موجود در آن را بازخوانی کرده و الگوهای مهم را استخراج کرده است تا ابزاری برای پیوند گروه های اجتماعی آینده باشد. پس از مطالعه منابع کتابخانه ای و انجام فعالیت های میدانی به ویژه عکاسی به روش توصیفی- تحلیلی، کهن الگوهای مشاهده شده در تزیینات محراب را بر اساس دسته بندی نگارندگان، از جنبه ظاهری، مفهومی و ... در 7 دسته کهن الگوهای انسانی، طبیعی، موقعیتی، عددی، هندسی، کالبدی و حیوانی بررسی کرده و سپس اطلاعات که در جداولی منظم ثبت شده اند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در کهن الگوهای هندسی ماندالا و اسپیرال، تعداد نوع استفاده شده زیاد بوده و تعداد تکرار هر نوع غیرقابل شمارش است. همچنین کهن الگوی درخت و بهشت نیز با در نظر گرفتن نقوش گیاهی، در کل محراب به صورت درهم تنیده و پیچیده وجود دارند.
پژوهشی بر فرهنگ نمادین گِل مهرهای ساسانی گنجینه موزه ملی ایران
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
125 - 146
حوزههای تخصصی:
گِل مهرهای دوره ساسانی گویای ساختار اداری، بازرگانی و دیگر مفاهیم فرهنگی اند که در نگارگری و اندازه گل مهر و شمار نشان مهر بر آن ها با یک دیگر متفاوتند. این نمونه ها در بسیاری موارد مانند دیگر داده های فرهنگی این دوره با آرایه های نمادین همراه اند. برای بررسی اهمیت و توصیف این داده ها و نیز پاسخ گویی به برخی پرسش ها در باره چرایی نمادگرایی در گل مهرها یا نماد کالاها که تاکنون کمتر به آن ها پرداخته شده است، گل مهرهای ساسانی منقوش و مکتوب مستندنشده در «گنجینه موزه ملی» برگزیده شدند. در این رابطه، معناشناسیِ پرتکرارترین آرایه ها، همگونی یا نا همگونی میان این نمادها با دیگر نمادهای نقش بسته بر آثار این دوره، گاهنگاری نسبی و خاستگاه احتمالی آن ها با توجه به نمادها و نگاشته های آن ها مورد بررسی قرار گرفته اند و با گل مهرهای گردآوری شده در دیگر مجموعه های این دوره مقایسه گردیدند. بیشتر نگارهای مهر شده بر گل مهرهای این مجموعه شامل آرایه های انسانی، جانوری و گونه های هندسی (منوگرام) است که هر دسته از گوناگونی در فرم و افزونه هایی مانند نشان انگشت دانه ها برخوردارند. برخی از 50 گل مهر مورد مطالعه ما به دلیل سایش و خوردگی و یا شکستگی ارزش خود را در خوانش نبشته ها و آرایه هایشان از دست داده اند و نیز از چگونگی به دست آمدن آن ها اطلاعی در دست نیست و تنها بر پایه نگاشته ها و نقوش به دوره ساسانی منسوب شده اند که پاسخ گویی به این مهم افزون بر دیگر موارد یکی از اهداف این پژوهش بوده است. بررسی این پژوهش برپایه مطالعات کتابخانه ای و مستند نگاری گل مهرهای گنجینه موزه ملی همراه با روش های مرسوم، یعنی عکاسی و طراحی گل مهرها است.
نمادشناسی رنگ سرخ در فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۷
92 - 109
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رنگ ها در فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی از دیرباز حامل مفاهیم و معانی عمیقی بوده اند. هر رنگ به واسطه اندیشه، تجارب زیستی، باورهای دینی و اساطیری و ویژگی های بصری خود بار معنایی خاصی پیدا کرده است. نمادشناسی رنگ سرخ، به ویژه، دریچه ای نو به سوی درک عمیق تر این فرهنگ غنی می گشاید. بررسی این نماد به شناخت بهتر باورها، ارزش ها و آداب و رسوم ایرانیان کمک کرده و فهم رمزگان و نمادهای به کار رفته در آثار ادبی و هنری را تسهیل می کند. این پژوهش با تحلیل تطابق داده های ادبی و نمونه های نقاشی ایرانی، به بررسی نمادهای رنگ سرخ و مفاهیم نهفته در آن پرداخته و به دنبال پاسخ به این سؤال است که رنگ سرخ در فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی، نماد چه مفاهیمی است.روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از منابع مکتوب، اسناد موجود و منابع الکترونیکی استفاده شده است. در تحلیل داده ها، داده های ادبی، تاریخی، اساطیری، دینی و عرفانی مرتبط با رنگ سرخ جمع آوری شده و نمونه های نقاشی ایرانی به عنوان شواهد و مثال های کاربرد نمادهای رنگ سرخ انتخاب شده اند.یافته ها: رنگ سرخ در اندیشه ایرانی به عنوان نماد جنگاوران، رومیان، ایزدان مهر و وای، نماد گروه هایی چون سوخرائیان و سرخ جامگان و قزلباشان، سیاره بهرام و فلز آهن، قدرت و پادشاهی، عقل و خردمندی، جشن و سرور، عشق و خون خواهی است و در فرهنگ اسلامی نماد شهادت، مرگ سرخ و نفس لوامه، صوفیان ملامتیه و در بُعد مثبت آن نماد ائمه و در بُعد منفی به عنوان نماد اشقیا و شیطان به کار رفته است.نتیجه گیری: مطالعه نمادشناسی رنگ سرخ در فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی نشان می دهد که این رنگ، نمادی چندوجهی و پیچیده است که ریشه در طبیعت و تجارب انسانی دارد. رنگ سرخ در طول تاریخ، در باورها و اعتقادات مختلف، معانی متفاوتی از جمله عشق، قدرت، جنگ، شهادت و حتی شیطان را به خود گرفته است؛ و در فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی نیز به شیوه های متنوعی به کار رفته و هر بار معنایی متفاوت را منتقل کرده است.
خوانش کهن الگویی رؤیاها در رساله «بدوّالشّأن» ترمذی از منظر نماد شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
137 - 163
حوزههای تخصصی:
رؤیا گاه تجلی گاه ناخودآگاه فردی و جمعی بشر و بستر ظهور کهن الگوها، درقالب رمز و سمبل، است. یونگ، پیرو استادش فروید، به رؤیاها اهمیت زیادی می داد اما منشا آنها را «ناخودآگاه جمعی» می دانست. روایت خواب ها و مکاشفات عرفا نیز که مشتمل بر محتویات ضمیر ناخودآگاه آنهاست از متون قابل تفسیر و تطبیق با نمادشناسی یونگ است. بخشی از رساله «بدوّالشأن»، زندگینامه خودنوشت حکیم محمدبن علی ترمذی، روایت رؤیاهایی است که وی دیده یا دیگران، بویژه همسرش، درباره او دیده اند. در این پژوهش، به شیوه توصیفی تحلیلی، این رؤیاها که برطبق نظر یونگ برآمده از ضمیر ناخودآگاه و دارای محتوایی نمادین است، تفسیر شده است. نتایج نشان می دهد این رؤیاها با نمادهای کهن الگویی یونگ قابل تطبیق و تفسیر است و کهن الگوهایی همچون فرایند فردیت، خویشتن، سایه، آنیما، پیر خردمند در آنها نمود یافته اند. تجربه سفر به خانه خدا در رؤیاهای ترمذی نمادی از سفر درونی وی است. برخی از کهن الگوهای یونگی همچون پیر خردمند، در بدوّالشّأن، در قالب پیامبر، پیرمرد سفیدمو، فرشته و امیر، در نقش راهنمای ترمذی، ظاهر شده اند. مواجهه با خویشتن یا «فرامن» نیز با نماد گیاهان، اشکال هندسی، صخره، پرنده و درخت تجلی یافته است. ترمذی با راهنمایی های این نمادها باید از دشواری های راه سلوک بگذرد و به خودآگاهی و کمال برسد. همسر ترمذی نیز که بیشتر خواب ها درباره ترمذی از او روایت شده، نمادی از آنیمای عارف است که او را در شناساندن سایه ها (نفس امّاره و امورات دنیوی) و رسیدن به خویشتن و فردیت یاری می دهد.