مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
عصر ایلخانی
حوزه های تخصصی:
رزمین آذربایجان در معماری ایران مرتبه نخست را دارد. آغاز فعالیت های معماری ایلخانان به مرکزیت تبریز با بهره گیری از تجربیات و سنت های متقدم، فصل گشای عصر جدیدی در هنر و معماری این منطقه بوده است. کاربرد تزیینات معقلی و تلفیق آن با ویژگی های ممتاز سبک آذری در قالب تأکید بر ارتفاع بیشتر، استعمال سنگ تراشیده و بهره گیری بیشتر از هندسه، در یکی از زیباترین و منحصربه فردترین آثار معماری این دوران، موسوم به کاروانسرای آلاکی، برآیند تداوم سنت ها و اسلوب های برخاسته از مکاتب بنیادین محلی آذربایجان بوده است. مطالعات انجام شده در زمینه ساختار شناسی و معرفی تزیینات بنای آلاکی در زمرة مهم ترین اهداف این تحقیق محسوب می شود؛ بدیهی است احیاء و شناخت ویژگی های معماری و تزیینی یک بنای ویران شدة عصر ایلخانی می تواند ما را در شناخت هرچه بهتر سیر تحول معماری و تزیینات وابسته به آن به خصوص در منطقة آذربایجان یاری کند. پرداخت اطلاعات در پژوهش حاضر به شیوة توصیفی، مقایسه ای و تحلیلی بوده و روش یافته اندوزی در آن به صورت کتابخانه ای و میدانی است. حاصل این مطالعه، شامل معرفی ساختار کاروانسرای آلاکی در زمرة قدیمی ترین طرح چهار ایوانی کاروانسرا در شمال غرب کشور و بررسی تزیینات بسیار پرتکلف آن است. بنا بر یافته های تحقیق، فنون به کار رفته در اجرای تزیینات کاروانسرای آلاکی را می توان قدیمی ترین نوآوری های معماری ایلخانان در زمینة تزیین انواع فرم های کاروانسرا در منطقة آذربایجان دانست. از بارزترین مصادق سبک تزیینی این بنا می توان به الگوی خاص تزیینات سردر ورودی آن در قالب طاقنماهای تزیینی و تطابق آن با آثار و دست آوردهای مذهبی معاصر ایلخانان اشاره کرد.
بازشناسی فرم معماریِ :آرامگاه «غازان» در مجموعه ابواب البریِ غازانیه و نقش آن در روند تحولات شهرسازی ِ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صرفنظر از ویرانی و تخریب بخشی از شهرهای ایران در ابتدای هجوم مغول، سیمای شهرسازی سایر بخش های ایران، خصوصاً آذربایجان، نه تنها شاهد ویرانی و تجزیة بافت شهری نیست، بلکه از همان ابتدا ایلخانان را متوجه به شهر و آبادگری معرفی می کند. بی شک دین ثابت کرده است که یکی از مؤثرترین و تواناترین نیروهای وحدت بخش در حیات حکومت هاست. اشراف کامل مغول بر این موضوع، ضمن ایجاد شهرک هایی با مرکزیت اَرسن مذهبی در خارج از محدودة شهری، ضمن جلوگیری از گسترش بی رویة هستة مرکزی کهن شهر، مانع از فجایع انسانی ناشی از آن شده است. طی این دوره، در پی ظهور شخصیت غازان و ذهنیت متفاوت وی در رابطه با اسلام و تغییر سنت پنهان سازی موقعیت مکانی مقبره ایلخان، شهرسازی ایلخانی، آغازگر سبک نوینی از مجموعه سازی با مرکزیت عناصر مذهبی و مشخصة بارز هم اندیشی نسبت به فضاهای کالبدی شهر و مقتضیات اجتماعی را در خود بروز می دهد که تا آن زمان بی سابقه بوده است. طراحی و ساخت مجموعة معماری ""غازانیه"" با نام ملی ""ابوابُ البر"" را باید از نخستین نتایج به دست آمده در زمینة مزبور دانست که نگارندگان فرایند طرح ریزی و اجرای آن را از نخستین چالش های شهرسازی ایرانی در زمینة اسکان به جهت تنظیم جمعیت شهری می دانند. از آنجایی که بازشناسی فرم معماری آرامگاه غازان کهن ترین نمونه تدفینی مغول در ابعاد بسیار بزرگ - با توجه به تغییر نگرش نسبت به سنت تدفین ایلخانی- همواره در هاله ای از ابهام قرار داشته ، تحقیق پیش رو بر آن است که به روش تحلیل محتوایی متون به تبیین ویژگی های شهری مجتمع غازانیه و بازآفرینی فرم آرامگاه غازان بپردازد؛ زیرا مطالعة ساختار فضایی ""شام غازان""، نخستین نمونة موجود در تاریخ شهرسازی ایرانی از نوع مذکور، بسیار حایز اهمیت است. در این زمینه، با فرض بر تداوم الگوی مشابه معماری در سنت مقبره سازی شمال غرب ایران پیرامون بازة زمانی مذکور، پرسش اصلی تحقیقِ پیش رو، ابعاد و تناسبات معماری مقبرة غازان در مجتمع تدفینی وی خواهد بود. پیرو نتایج به دست آمده، برخلاف ذهنیتِ موجود، طرح مقبرة غازان نه یک منشور دوازده وجهی، بلکه، همانند اکثر مقبره های تدفینی ایلخانی موجود در آذربایجان، استوانة حجیم گنبد داری است که تناسبات معماری آن با نمونه های شاخصِ مشابه، از جمله مقبرة سلطان محمد خدابنده در سلطانیه- هم به لحاظ تناسبات و هم به لحاظ ساختار فضایی- قابل انطباق است.
بررسی شاخصه های گرافیکی نقوش تزیینی در آرامگاه خواجه علی صفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
155 - 190
حوزه های تخصصی:
از میان هنرهای سنتی، معماری اسلامی و تزیینات وابسته به آن همواره بستری مناسب برای حضور عناصر تجسمی گوناگون، به ویژه آرایه های تزیینی بوده است. آرایه هایی که هر کدام دارای راز و رمزهایی است که هنرمند مسلمان با توجه به بنا از آن ها برای تزیین استفاده می کند. در ایران دوره اسلامی وجود آمیزه ای از هنرهای ایرانی و اسلامی منجر به تکوین شکل نوینی از معماری گردید. دوره حکومت ایلخانان(651-736ق) یکی از ادوار مهم از نظر هنر معماری در ایران است. شماری از بناهای برجای مانده از دوره ایلخانیان، همچون آرامگاه خواجه علی صفی مصداق روشنی از این غنای هنری است که به سبب برخورداری از توانمندی های بالقوه تصویری، می تواند کاربردی امروزین یافته، در شاخه هایی از هنر معاصر همچون گرافیک، استفاده شود. مسئله ای که اینجا مطرح می گردد مسئله ظرفیت های قابل انتقال ابعاد هنری این بنا به دوره جدید است. این پژوهش به روش «تاریخی-تطبیقی» و گردآوری یافته ها در منابع کتابخانه ای و اسنادی و بررسی های میدانی صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که آرامگاه خواجه علی صفی با برخورداری از مجموعه ای از نقوش تزیینی و آرایه های هنری از ظریفت بالایی در انتقال مفاهیم هنری دارد. با توجه به رعایت کیفیت و سواد بصری ممتاز این نقوش، تزیینات یاد شده می تواند به منبع تصویری غنی برای طراحان گرافیک امروز تبدیل شود. اهداف پژوهش 1. مطالعه و واکاوی نقوش آرامگاه خواجه علی و ابعاد گرافیکی آن. 2. بازشناسی تزئینات آرامگاه خواجه علی صفی. سؤالات پژوهش 1. نقوش آرامگاه خواجه علی صفی دارای چه ویژگی ها و سواد بصری هستند؟ 2. تنوع عناصر تزیینی آرامگاه خواجه علی صفی چگونه است؟
مطالعه نقش مایه اژدها بر کاشی های زرین فام با تأکید بر نمادشناسی و پیشینه تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
99 - 106
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : کاشی کاری به عنوان یکی از شاخص ترین عناصر تزیینی در معماری اسلامی-ایرانی، در بسیاری از بناهای اسلامی مشاهده می شود. برخی از نقوش کاشی ها همچون نقش اژدها، به عنوان یکی از نقوش تکرارشونده در هنر ایران و سایر ملل همچون چین به چشم می خورد.حال این سؤال مطرح می شود که چه شباهت ها و تفاوت هایی از نظر قالب و محتوا بین نقش اژدها در کاشی های بناهای ایران و نقش اژدها در هنر چین وجود دارد؟ برای پاسخ به این سؤال، کاشی های دو بنای امام زاده علی بن جعفر (ع) و امام زاده اسماعیل (ع) در قم مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف پژوهش : این پژوهش با تطبیق نقش اژدها در فرهنگ های باستانی ایران و چین به شباهت ها و تفاوت ها از نظر قالب، محتوا و بار معنایی بین نقش اژدها در کاشی های ایران و هنر چین در دوره ایلخانی پرداخته تا این فرضیه مورد پژوهش قرار گیرد که نقش اژدها، در دوره ایلخانی و پس از آشنایی با فرهنگ و هنر چین، بر خلاف دوره های قبلی در ایران، بار معنایی مثبت پیدا کرده و با هدف خیر در بناهای مذهبی و کاخ ها مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق : روش تحقیق این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و از منابع کتابخانه ای، اسنادی و میدانی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتیجه گیری : در نهایت فرضیه این پژوهش اثبات و نتیجه گیری شد که نقش اژدها در کاشی های زرین فام دوره ایلخانی، برخلاف ویژگی های شر و منفی اژدها در ادبیات و هنر ایران در دوره های قبل بوده و متأثر از فرهنگ چین، با مفهوم مثبت و بار معنایی خیر آن شکل گرفته است.
زبان تصویری تاریخ جهانگشای جوینی (با بررسی دو نسخه مصوّر تاریخ جهانگشا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۴
123 - 151
حوزه های تخصصی:
تاریخ جهانگشا روایتگر هجوم و حاکمیّت ایلخانان بر ایران است و نگاره های آن بیانگر روایت پنهانی است که ایرانیان از خاطره حاکمیّت این قوم در دل ها نگاشتند. زبان تصویری نگاره ها گاه مکنوناتی از تاریخ را آشکار می کند که به زبان متن امکان بیان آن نیست. به همین رو بررسی نگاره-های تاریخ جهانگشا همانقدر اهمیّت دارد که بررسی متن آن، زیرا نگاره های این اثر در حکم تاریخ مصوّر عصر ایلخانی است. بنا بر ضرورتی که ذکر شد، پژوهش حاضر نگاره های تاریخ جهانگشا را از منظر نمادپردازی و ساختار تصویر بررسی می کند تا نشان دهد چگونه ناگفته های تاریخی در نمادها و رمزهای تصویری پنهان شده است و وظیفه محقّق است تا نقاب از رخ این نشانه ها بردارد و آنچه را نگارگر در طی اعصار در نهانگاه تصاویر پنهان کرده به مخاطبان بازشناسد. این پژوهش با بررسی دو نسخه مصوّر تاریخ جهانگشا به این مهم می پردازد که چگونه از نگاره ها به مثابه یک سند تاریخی می توان بهره گرفت. پرسش های پژوهش شامل این موارد است: نمادپردازی در نگاره های تاریخ جهانگشا تحت تأثیر چه گفتمان-هایی صورت گرفته است؟ نگارگران از چه شاخصه های تصویری برای بیان پذیرش یا عدم پذیرش مشروعیّت پادشاهان ایلخانی استفاده کرده-اند؟ ساختار تصویر چگونه روایت فتح و شکست را نمایان ساخته است؟ حاصل پژوهش نشان می دهد نگاره ها بازگو کننده بخشی از تاریخ هستند که در متن نمی توان به آن دست یافت از این رو باید به نگاره های متون تاریخی به مثابه زبان زنده تاریخ توجّه بیشتری کرد و برای هر نگاره ارزش یک سند تاریخی قائل شد.
بازخوانی کهن الگوهای محراب گچی مسجد جامع تبریز، تحفه ای از عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
89 - 116
حوزه های تخصصی:
شهر تبریز به عنوان یکی از شهرهای مهم با بناها و آثار تاریخی ارزشمند در حفظ و تداوم غنای تاریخی و فرهنگی کشور تأثیر بسیار زیادی داشته و دارای کهن الگوهای متعددی است. یکی از این بناها مسجد جامع تبریز است که دارای محرابی تاریخی با تزیینات ارزشمند متعلق به دوره ایلخانی است. این مقاله با بررسی نقوش و کتیبه های این اثر ارزشمند تاریخی، کهن الگوهای موجود در آن را بازخوانی کرده و الگوهای مهم را استخراج کرده است تا ابزاری برای پیوند گروه های اجتماعی آینده باشد. پس از مطالعه منابع کتابخانه ای و انجام فعالیت های میدانی به ویژه عکاسی به روش توصیفی- تحلیلی، کهن الگوهای مشاهده شده در تزیینات محراب را بر اساس دسته بندی نگارندگان، از جنبه ظاهری، مفهومی و ... در 7 دسته کهن الگوهای انسانی، طبیعی، موقعیتی، عددی، هندسی، کالبدی و حیوانی بررسی کرده و سپس اطلاعات که در جداولی منظم ثبت شده اند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در کهن الگوهای هندسی ماندالا و اسپیرال، تعداد نوع استفاده شده زیاد بوده و تعداد تکرار هر نوع غیرقابل شمارش است. همچنین کهن الگوی درخت و بهشت نیز با در نظر گرفتن نقوش گیاهی، در کل محراب به صورت درهم تنیده و پیچیده وجود دارند.