مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
چین
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
39 - 59
حوزه های تخصصی:
ظهور چین به عنوان یک قدرت بزرگ در نظام بین الملل سبب شده این کشور در سیاست خارجی خود رفتارهای نسبتاً متفاوتی را نسبت به گذشته در پیش بگیرد. مهمترین رفتار چین را می توان در قالب ابتکار کمربند و راه بیان کرد. این ابتکار ضمن دور کردن امکان مواجهه چین با آمریکا در آسیای شرقی، می تواند موجبات تداوم رشد بیجینگ را نیز در پی داشته باشد. ابتکار «کمربند و راه» خود شامل پروژه های متعددی است که عمدتاً باعث منجر به تمرکز بیشتر بیجینگ بر مناطق غرب جغرافیایی این کشور می شود. در این میان، پاکستان به سبب موقعیت جغرافیایی آن که در حاشیه اقیانوس هند و دریای عربی واقع شده نقش حیاتی در سیاست خارجی نوین چین پیدا کرده است. کریدور اقتصادی چین-پاکستان که در سال 2015 آغاز شد به خوبی اهمیت و جایگاه پاکستان و افزایش روابط دو کشور را نمایان می سازد. این مقاله با روش تحلیلی-تبیینی و با اتکاء بر منابع کتابخانه ای به دنبال بررسی نقش کریدور اقتصادی چین-پاکستان از منظر جایگاه نوین چین در نظام بین الملل است. نتایج نشان می دهد، مهم ترین مزایای کریدور برای چین که می تواند پیش برنده سیاست خارجی چین در شرایط کنونی نظام بین الملل باشد را می توان در قالب گزاره های چون، نقش کریدور اقتصادی به عنوان نماد بارز حضور فرامرزی چین، الزامات ایفای نقش یک قدرت بزرگ جهانی، کسب منافع اقتصادی و تقویت دامنه نفوذ چین از نفوذ ژئواکونومیک به ژئواستراتژیک، کمک به تعدیل نگرانی های امنیتی چین و در نهایت پیشبرد الگوی اقتصادی نوین چین را بیان کرد.
مطالعه تطبیقی خط مشی های توسعه اینترنت اشیاء (مقایسه تجارب اتحادیه اروپا،آمریکا و چین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
455 - 484
حوزه های تخصصی:
اینترنت اشیاء ازجمله فناوری های نوظهوری است که به واسطه منافع اقتصادی و رفاه اجتماعی چشمگیری که در پی دارد، مورد توجه قرار گرفته و کشورها در صدد طراحی نظام سیاست گذاری مطلوب در این حوزه برآمده اند. ایران نیز نیازمند طراحی مدل مواجهه فعالانه مختص خود است. استفاده از تجربیات کشورهای پیشرو در زمینه اینترنت اشیاء یکی از منابعی است که می تواند خط مشی گذاران را در طراحی نظام خط مشی یاری نماید. این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی به دنبال بررسی تطبیقی خط مشی کشورهای مختلف در حوزه اینترنت اشیاء است. در این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعات اسنادی و بهره گیری از روش مطالعه تطبیقی به دنبال پاسخ به این سؤالات هستیم که اتحادیه اروپا، ایالات متحده آمریکا و چین به عنوان کشورهای پیشرو در این زمینه چه اهدافی برای نظام خط مشی گذاری اینترنت اشیاء خود برگزیده اند و سیاست ها و راهبردهای آنها برای دستیابی به آن اهداف چیست؟ پس از بررسی و توصیف نظام خط مشی گذاری این کشورها، وظایفی که دولت ها بر عهده دارند را ذیل دو دسته «انتخاب اهداف راهبردی و توسعه فعالانه خط مشی ها» و «انتخاب راهبردها، مشارکت دادن و ظرفیت سازی» طبقه بندی نموده ایم.
بازتعریف راهبردهای واکنش کارکردی–فضایی شهرها در برابرشیوع کووید-19 در ایران با تأکید بر تجربه شرق آسیا (چین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم دی ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
21 - 38
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: ساختار فضایی- عملکردی شهر که در یک فرایند تاریخی طولانی توسعه یافته و با مخاطرات بسیاری مواجه بوده، در طی بحران، همواره هم به عنوان مرکز آسیب دیده و هم به عنوان مرکز امدادرسانی در چگونگی واکنش به بحران نقشی اساسی دارد. ساختار تعریف شده جهت مدیریت بحران های شهری در ایران عمدتاً برمبنای مدیریت بحران های ناشی از سوانح طبیعی چون سیل و زلزله شکل گرفته و تجربه کووید 19 نشان داده که در برابر بحران بیماری های همه گیر، برنامه و راهبردهایی از پیش اندیشیده که با تأکید بر جنبه کارکردی-فضایی شهرها به ارائه راهکارهای عملی بپردازد، نداشته است. هدف پژوهش: نوشتار حاضر بر آن است تا دریابد چگونه می توان با استفاده از تجارب موجود، قابلیت کارکردی-فضایی شهرها را در مواجهه با چنین بیماری هایی بالا برد؟ لذا با مرور تحلیلی تجربیات کشور چین و سایرکشورهای شرق آسیا، به دنبال انطباق مدیریت کارکردی-فضاییِ این کشورها بر اساس چارچوبی شامل معرفیِ زمینه ای جهت ظهور، ملزومات ایجاد، تداوم و معیارهای ارزیابی است تا امکان پذیریِ آن ها در شرایط ایران را بر اساس ساختار مدیریتی موجود و روند گسترش بیماری بررسی کند. روش پژوهش : نوشتار حاضر به روش تحلیل محتوا و مرور تحلیلی تجربیات و بسط مفاهیم مرتبط با پرسش پژوهش انجام شده است. نتیجه گیری: تشکیل یک سیستم مداخله ای مبتنی بر مدیریت و حکمرانی یکپارچه شهری اهمیت بسزایی دارد تا بتواند به صورت قوی و منظم قبل از رسیدن وضعیت همه گیری به شهرها کمک کند تا در ابتدا نیروی انسانی و منابع خود را متمرکز کنند و در شرایط غیرقابل کنترلِ همه گیری، با تشکیل ساختار خوشه ای به مناطق همگن از نظر خدمات رسانی و با تأکید بر جامعه محلی، تقسیم کل شهر به مناطق نسبتاً مستقل برای اعزام پرسنل پزشکی و خدماتی اقدام نماید. مهم ترین راهبردهای کارکردی- فضایی شامل مدیریت فضایی مبتنی بر جامعه محلی، مدیریت زمانی-مکانی، مدیریت کنترل هوشمند و حکمرانی و تاب آوری شهری است.
رویکرد استراتژیک امریکا و هند به منطقه ایندو-پاسیفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایندو-پاسیفیک پویاترین و متنوع ترین منطقه جهان است. این منطقه به کانون اصلی سیاست و اقتصاد جهان تبدیل شده است. طی یک دهه اخیر توجه جهانی به منطقه ازنظر استراتژیک و اقتصادی افزایش یافته است. ظهور و نفوذ چین به عنوان یک قدرت بزرگ تهدیدی برای هژمونی امریکا در سطح نظام بین الملل و هند در سطح منطقه ای بوده است. امریکا جامع ترین شریک استراتژیک هند است. هر دو کشور منافع استراتژیک مکملی دارند؛ امریکا خواهان حفظ هژمونی اقتصادی و نظامی در جهان است و هند به نوبه خود در پی گسترش روابط امنیتی با امریکا است تا در آینده شرایط تبدیل شدن این کشور به یک قدرت منطقه ای را تسهیل کند. سؤال اصلی مقاله این است که امریکا و هند چه رویکردی نسبت به منطقه ایندو-پاسیفیک دارند؟ فرضیه مقاله این است که هند در استراتژی ایندو-پاسیفیک امریکا نقش «پیشرو» یا محوری دارد، اما این به معنای اتحاد نظامی و امنیتی دو کشور نیست، هند تلاش دارد تا استقلال استراتژیک خود را در موضوعات منطقه ای ایندو-پاسیفیک حفظ کند. دو کشور در تعریف جغرافیایی منطقه، نوع مواجهه با ظهور چین و محوریت آسه آن در منطقه رویکرد متفاوت دارند. این پژوهش با رویکرد تحلیلی و بهره گیری از استراتژی های امنیتی دو کشور تهیه شده است.
راهبرد چین جهت گسترش همکاری با طالبان پس از خروج آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
64 - 93
حوزه های تخصصی:
پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در 30 اوت 2021 و به دست گرفتن کنترل کابل توسط طالبان، پویایی دیپلماتیک و امنیتی در آسیای جنوبی و مرکزی و کشورهای همسایه افزایش یافت. چین به عنوان کشور همسایه افغانستان در گذشته و اکنون به صورت ویژه نسبت به تحولات افغانستان حساس بوده و از طرق مختلف درصدد اثرگذاری بر تحولات افغانستان برآمده است. در دو دهه اخیر، طالبان به عنوان گروه اثرگذار در تحولات افغانستان موردتوجه سیاست خارجی پکن قرار گرفته است. با توجه به کنشگری چین در رابطه با طالبان، ضرورت دارد تا راهبرد چین نسبت به طالبان پس از حاکمیت در اوت 2021 تبیین گردد. در این راستا، با روش تکوینی-تبیینی به این پرسش پاسخ داده شده است که چین چگونه در پی اثرگذاری بر معادلات افغانستان در عصر طالبان و گسترش همکاری با این گروه است؟ در پاسخ فرض بر این است که تهدیدهای امنیتی و الزامات اقتصادی طالبان برای چین سبب شده تا این کشور از طریق تعامل سازنده در ابعاد اقتصادی و امنیتی درصدد گسترش حوزه نفوذ راهبُردی خود و دسترسی به شریک راهبردی در مجموعه امنیتی منطقه ای آسیای جنوبی در قالب همکاری با طالبان باشد. یافته ها نشان می دهد که مؤلفه های امنیتی و اقتصادی در رابطه چین و طالبان قبل از خروج آمریکا و در دوره حاکمیت کنونی طالبان برجسته شده و پکن به دنبال «مداخله سازنده و تبدیل شدن به بازیگر مؤثر» در مجموعه امنیتی منطقه ای جنوب آسیا از طریق همکاری با طالبان است.
جایگاه دیپلماسی سایبری در ارتقای نقش بین المللی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
113 - 133
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر قابلیت های سایبری چینی بیشتر نمایان شده و این کشور از سال 2014 فعالیت خود را برای شکل دادن به هنجارهای بین المللی حاکم بر حوزه سایبر افزایش داده و به دنبال ایفای نقشی منحصر به فرد در نظام بین الملل است. این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال است که اهداف و اولویت های دیپلماسی سایبری چین کدامند و چه سیاست هایی برای دستیابی به آن ها از سوی این کشور اتخاذ شده است؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که تبدیل شدن به قدرت هنجاری، ابرقدرت سایبری، استانداردسازی و بومی سازی از اهداف و اولویت های دیپلماسی سایبری این کشور است که برای تحقق این اهداف ماتریسی از استراتژی ها از جمله برگزاری کنفرانس جهانی اینترنت، تقویت نقش سازمان ملل، انعقاد قراردادهای بین دولتی را دنبال می کند. این مقاله با اتکا بر روش توصیفی-تبیینی درصدد است که نشان دهد چشم انداز یک ابرقدرت سایبری جامع، فراتر از توانایی تکنولوژیکی صرف بوده و مستلزم رقابت قدرت های بزرگ در قلمرو هنجاری، گفتمانی و ایده پردازی است تا بتواند به نظم بین المللی آینده شکل دهد.
وضعیت کنونی نظم بین المللی: روندهای آینده و پیامد آن برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
247 - 269
حوزه های تخصصی:
نظم بین المللی هرگز از ثبات و استمرار برخوردار نبوده و در طول تاریخ روابط بین الملل همواره در معرض دگرگونی بوده است که مهم ترین تغییر آن در اواخر قرن بیستم صورت گرفت. متاثر از این تغییر، یکی از مهم ترین موضوعاتی که دانش پژوهان را به نظریه پردازی واداشته، مباحثه در مورد نوع نظم بین المللی و چشم انداز آتی آن بوده است. مسلماً در این مسیر پیامدهایی نیز متوجه کشورهای نظیر ایران در عرصه بین الملل نیز خواهد بود. بر این اساس نویسنده هدف مقاله را در بررسی و تبیین سه محور «تصویر وضع موجود از نظم بین الملل»، «روند های آینده» و «تأثیر آن بر جمهوری اسلامی ایران» خلاصه می کند. لذا سوال اصلی مقاله از این قرار است که چه تصویری از وضعیت کنونی نظم بین الملل و چشم انداز آتی آن حاکم است و چه پیامدهایی برای ایران دارد؟ روش بررسی پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد و نتیجه گیری کلی نشان می دهد که وضعیت توزیع قدرت بعد از فروپاشی شوروی به صورت تک قطبی درآمده است؛ این وضعیت اکنون نیز تداوم یافته است؛ اما روندها نشان می دهند که چین آمریکا را دنبال می کند و آن را به رقابت می کشد. درنتیجه نظام بین الملل از وضعیت موجود خارج و به دوره استقرار نظم بین- المللی جدید حرکت خواهد کرد؛ در خصوص تأثیر این وضعیت برکشورهای نظیر ایران نیز بر ضرورت پیوند استراتژیک با یکی از قدرت های بزرگ تأکید می شود.
مطالعه تطبیقی ابتکار جاده و کمربند چین با طرح مارشال آمریکا و طرح مولوتوف شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دردوران پس از جنگ جهانی دوم تاکنون کشورهای ابرقدرت و پیروز در جنگ ابرپروژه های اقتصادی برای گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی خود و توسعه و گسترش تجارت با کشورهای همپیمان و گاهی رقیب ارائه کرده اند. برخی از این طرح ها با اهداف ایدئولوژیک یا تقابل با رقیب طراحی و ارائه شدند و برخی دیگر بر اهداف اقتصادی تمرکز بیشتری داشته اند. این پژوهش دنبال پاسخ به این سوال است که این ابتکارات و طرح های بین المللی دنبال چه اهدافی بودند و این اهداف تا چه میزان با یکدیگر شباهت دارد. این مقاله مهمترین ابتکارات بین المللی از این دست در 70 سال گذشته را معرفی کرده و برای اولین بار ابتکار جاده و کمربند چین (BRI) را با روش مطالعه تطبیقی از منظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، تجاری و ژئوپولتیک با طرح مارشال آمریکا (Marshall Plan) و طرح شورای همکاریهای اقتصادی متقابل شوروی (CMEA یا Comecon) مقایسه میکند. هدف اصلی مقاله پاسخ به این سوال است که چه نقاط تشابه و افتراق بین طرح جاده و کمربند چین با طرح مارشال آمریکا و طرح مولوتوف شوروی وجود دارد. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. این مقاله استدلال می کند که گرچه این ابتکارها شباهت هایی با یکدیگر دارند و هدفشان پاسخگویی به نظم نابسامان جهانی و بهبود اقتصادی از طریق سرمایه گذاری های کلان سیاسی-اقتصادی و کمک به روند توسعه دیگر کشورها میباشد، اما نتایج و تاثیر آنها بر ساختارهای اقتصادی ملی و بین المللی می تواند متفاوت باشد.
تحلیل رقابت یا همکاری؛ آینده حضور آمریکا و چین در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور روزافزون چین در منطقه غرب آسیا منجر به شکل گیری مباحث متعددی در مجامع آکادمیک و عرصه های سیاست-گذاری شده است. در حال حاضر چین به عنوان تهدید راهبردی در سطح جهانی برای منافع ایالات متحده مطرح است. حضور روزافزون چین در منطقه منجر به طرح این پرسش شده است که تا چه اندازه سیاست ایالات متحده و چین دستخوش تغییر خواهد شد و چه آینده یا آینده هایی را می توان برای حضور راهبردی چین و ایالات متحده در منطقه ترسیم کرد؟ مطابق فرضیه این پژوهش موقعیت راهبردی منطقه ایجاب می کند که با وجود رقابت راهبردی چین و ایالات متحده در سطح جهانی، در منطقه غرب آسیا با یکدیگر همکاری خواهند کرد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و ناظر بر رویکرد آینده پژوهی است. طبق یافته های پژوهش می توان گفت که حضور ایالات متحده و چین در منطقه غرب آسیا در قالب چهار آینده «ممکن، باورکردنی، محتمل و مطلوب» قابل بررسی است. با توجه به نیاز این دو دولت فرامنطقه ای به منطقه غرب آسیا، می توان گفت که آینده مطلوب، همکاری است و حضور هر دو دولت در منطقه قابل پیش بینی است.
مطالعه تطبیقی دیپلماسی دیجیتال آمریکا، بریتانیا، چین و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از شبکه های اجتماعی در امور دیپلماتیک یکی از رایج ترین عرصه های پیوند دیپلماسی و فناوری است که به نام دیپلماسی دیجیتال شناخته می شود. هدف از مقاله حاضر مطالعه تطبیقی دیپلماسی دیجیتال آمریکا و بریتانیا (حافظان نظم لیبرال) و چین و روسیه (تجدیدنظرطلب) و دست یابی به نقاط اشتراک و افتراق آن هاست. چارچوب نظری حاکم بر این پژوهش، سازه انگاری است و از روش تحلیل مضمون برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. این پژوهش، از نظر جهت گیری کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی است. جامعه تحقیق، مجموعه اسناد منتشر شده مرتبط با دیپلماسی دیجیتال کشورهای مورد مطالعه است. نمونه تحقیق، متشکل از 20 مقاله علمی- پژوهشی، 5 مقاله اینترنتی، 2 سند دولتی و 1 مصاحبه منتشرشده از سال 2010 تا 2021 است که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. نتایج حاصل نشان می دهد مقابله با هژمونی آمریکا، ایجاد تمایز شناختی با غرب، نمایش هویت مستقل از غرب و اقتدارگرایی دیجیتال، چهار مؤلفه هویتی مشترک دیپلماسی دیجیتال چین و روسیه هستند. در حالی که آمریکا و بریتانیا به دنبال ترویج گفتمان آزادی اینترنت و ارزش های ادعایی لیبرال هستند. هر چهار کشور دارای کارگزاران تکنوفیل (دوست دار فناوری) بوده و از دیپلماسی دیجیتال برای ترویج گفتمان خود، تضعیف رقبا و مدیریت فضای اطلاعاتی استفاده می کنند. چین، بریتانیا و آمریکا دارای ساختار مناسب برای پذیرش و به کارگیری فناوری هستند.
تحول در سیاست تحریمی آمریکا: از ابزار بازدارندگی تا جنگ (با تأکید بر رویکردهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
285 - 311
حوزه های تخصصی:
تحریم، به بخشی جدایی ناپذیر از سیاست بین الملل تبدیل شده است. آمریکا بیش از سایر کشورها، به تحریم به عنوان ابزار سیاست خارجی خود متوسل می شود. هدف این مقاله تبیین وجوه گوناگون استفاده ابزاری آمریکا از تحریم علیه دیگر کشورهاست. در این راستا، پرسش اصلی مقاله عبارت است از: وجوه استفاده آمریکا از تحریم به عنوان ابزار سیاست خارجی خود در عرصه بین المللی چیست؟ فرضیه مقاله نیز اینگونه صورت بندی شده است: «آمریکا با استفاده از ظرفیت های مختلف خود، تلاش می کند به صورت غیرحقوقی و با اهداف سیاسی، رژیم بین المللی تحریم ها را ایجاد و آن را به ابزار مهم حکمرانی خود در عرصه بین المللی تبدیل کند». روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. یافته های مقاله نشان می دهد جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا، از ابزار بازدارندگی و تغییر رفتار به سلاح تغییر رژیم های مخالف و جنگ، در حال دگرگونی است. با توجه به افزایش دامنه تحریم های آمریکا و کاهش جایگاه این کشور در نظام بین الملل، ایجاد باشگاهی از کشورهای تحریم شده می تواند رژیم بین المللی تحریم های آمریکا را تضعیف کند و به عنوان مانعی در تبدیل شدن تحریم به ابزار حکمرانی جهانی آمریکا عمل کند. رسانه های برون مرزی صداوسیما در ایجاد همگرایی بین کشورهای تحریم شده برای ایجاد «باشگاه کشورهای تحریم شده» و همنوا کردن افکار عمومی جهان و نهادهای بین المللی در این خصوص، می توانند مؤثر واقع شوند.
دولت های استانی و سیاست خارجی؛ لایه مغفول کنش دیپلماتیک چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
37 - 65
حوزه های تخصصی:
ساختار قدرت و شیوه تصمیم گیری درحوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی در چین، دستکم از دید ناظران خارجی همواره دچار ابهام،تناقض و گمانه زنی های بسیار بوده است. سازوکار تصمیم گیری در حوزه سیاست خارجی بر مبنای روایت های رسمی و سازوکارهای نهادی موجود، یکپارچه، متمرکز و از بالا به پایین جلوه می کند اما امروز شواهدی فزاینده از متکثرتر شدن، مبهم تر شدن وحتی متناقض تر شدن کنش دیپلماتیک چین در بسیاری از حوزه ها به چشم می خورد که بر مبنای الگوی نظام تصمیم گیری یکپارچه نمی توان توضیحی برای آن بیان کرد. مقاله حاضر ادعا می کند که کلید درک این پیچیدگی ها و بعضا تناقض ها در کنش دیپلماتیک چین، کنار گذاشتن ایده بازیگری یکپارچه و متمرکز حزب-دولت چین در عرصه سیاست خارجی و توجه به نقش حکومت های محلی استانی در کنش دیپلماتیک این کشور است. در همین راستا، پرسش اصلی مقاله بر مبنای روش توصیفی و تحلیلی این است که حکومت های محلی استانی چگونه به عرصه تصمیم گیری سیاست خارجی این کشور وارد شدند و از چه روش هایی برای تاثیرگذاری بر تصمیم گیری های سیاست خارجی بهره می گیرند؟مقاله در همین راستا، رد پای بازیگران استانی در بسیاری از حوزه های سیاست خارجی چین از جمله حوزه انرژی، رویکرد امنیتی و سیاست منطقه ای در دریای چین جنوبی، سیاست درهای باز چین در شرق آسیا و سرانجام شیوه شکل گیری و پیشبرد عملی طرح احیای جاده ابریشم به عنوان جاه طلبانه ترین ابتکار سیاست خارجی چین را نشان می دهد.
روند پژوهی تداوم جنگ تجاری آمریکا علیه چین (2018-2022)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
133 - 162
حوزه های تخصصی:
جنگ تجاری آمریکا علیه چین در دولت ترامپ آغاز شد و بر معادلات سیاسی و اقتصادی جهان تاثیرزیادی گذاشت. در این پژوهش سعی می شود به این سوالات پاسخ داده شود. نخست اینکه، چرا جنگ تجاری در دوره ترامپ مورد توجه قرار گرفت؟ دوم، چرا باوجود افزایش تنش اقتصادی دولت ترامپ با دیگرکشورها، در نهایت جنگ تجاری آمریکا بر روی چین متمرکز شد؟ و در نهایت، آیا در دوره بایدن جنگ تجاری مورد نظر ترامپ فروکش کرده و اگر نه چه تغییر و تحولاتی در اجرای آن بوجود آمده است؟ بنابر فرضیه، تاکید بر جنگ تجاری در سیاست خارجی ترامپ متاثر از سیاست ملی گرایانه وی در باز تعریف روابط اقتصادی آمریکا با دیگر کشورها بوده است، اما به دلیل رقابت استراتژیک آمریکا با چین، جنگ تجاری آمریکا بر روی چین متمرکز شد. در دوره بایدن نیز علی رغم تاکید دولت وی بر کاهش تنش تجاری با چین، رویکرد جنگ تجاری علیه چین تداوم یافته است. در یافته های پژوهش مشخص شد دولت بایدن بجای تاکید مستقیم بر جنگ تجاری، سعی می کند اقدامات خود بر علیه چین را با دلایل دیگری غیر از جنگ تجاری همراه کند و عملا به دنبال دستیابی به یک ائتلاف جهانی و منطقه ای در آسیا در اطراف چین است. ماهیت این پژوهش توصیفی تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها به روش کیفی در قالب روند پژوهی انجام گرفته است.
ارزیابی راهبرد دریایی ایالات متحده آمریکا در برابر چین؛ مزیت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
228 - 261
حوزه های تخصصی:
امروزه دو قدرت اصلی دریایی جهان، ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین هستند که به پشتوانه راهبردها و تجهیزات نظامی خود وارد فرایند بیشینه سازی قدرت و موازنه سازی متقابل شده اند. مقامات آمریکا بر مبنای مفروضات رئالیسم تهاجمی بر این باورند که چین به پشتوانه قدرت اقتصادی خود درصدد ارتقای قدرت نظامی خود به ویژه در حوزه دریا (انتقال از ثروت به قدرت) است. در این راستا، سؤال اصلی مقاله این است که الزامات دریایی آمریکا و چین در عرصه قدرت افکنی جهانی چیست و از چه مختصات تئوریکی و عملیاتی برخوردارند؟ مقاله حاضر با استناد به نظریه رئالیسم تهاجمی و بهره گیری از ادبیات علوم استراتژیک/نظامی، این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که الزامات دریایی آمریکا برای قدرت افکنی دریایی علیه چین دربرگیرنده ی ایده های راهبردیِ «قابلیت رزم مشترک» و «تفکر شاخه ای نظامی» است که از یک شبکه واحد فرماندهی و کنترل در آرایش نیروهای نظامی هوایی، دریایی، زمینی و بکارگیری تجهیزات عملیاتی متناسب در مقابل چین برخوردار است. در مقابل، الزامات دریایی چین مبتنی بر راهبرد «ضد دسترسی و ممانعت منطقه ای» با این ایده مرکزی است که برای غلبه بر آمریکا به عنوان یک دشمن دور، بایستی با استفاده از تجهیزات مناسب ترکیبی، از دسترسی و استقرار نیروهای آن به صحنه درگیری در منطقه خودی یا مناطق پیرامونی ممانعت به عمل آورد.
راهبرد بهینه جمهوری اسلامی ایران در مدیریت مناسبات تجاری با چین در بستر تحلیلی نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
218 - 252
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی راهبرد بهینه جمهوری اسلامی ایران در مدیریت مناسبات تجاری با چین پرداخته و به این سوال پاسخ می دهد که با توجه به سطح بالای روابط تجاری آمریکا و چین از یک سو و افزایش تعارضات میان این دو کشور از سوی دیگر، راهبرد بهینه جمهوری اسلامی ایران در مدیریت مناسبات اقتصادی میان ایران و چین چگونه خواهد بود؟ فرضیه اصلی پژوهش آن است که افول قدرت اقتصادی آمریکا و افزایش قدرت اقتصادی چین و نیز افزایش سطح جنگ تجاری میان این دو کشور فرصت بسیار مناسبی را برای ایران فراهم آورده تا با توسعه مناسبات تجاری با چین، بخشی از فشارهای ناشی از تحریم های آمریکا را خنثی نماید. پژوهش با بهره گیری از روش نظریه بازی ها، رابطه تجاری ایران و چین را مدل سازی کرده و راهبرد بهینه ایران در توسعه مناسبات تجاری با چین را تبیین خواهد کرد. نتایج به دست آمده از تحلیل تعادل های بازی نشان می دهد راهبرد مطلوب برای ایران توسعه راهبردی روابط تجاری با چین باهدف امتیازگیری از طرف غربی و همچنین بهبود شرایط اقتصادی کشور و دور زدن تحریم هاست و به همین صورت راهبرد مطلوب برای طرف چینی نیز توسعه راهبردی روابط تجاری با ایران باهدف امتیازگیری از طرف غربی و نیز گسترش قدرت نرم خود در منطقه غرب آسیا است. چنانچه یکی از طرفین استراتژی قطع همکاری به منظور جلب رضایت طرف غربی را داشته باشند، طرف مقابل نیز چنین استراتژی را انتخاب می کند و بازی به تعادل جدیدی می رسد که منافع هر دو کشور در آن بسیار پایین خواهد بود.
بررسی نقش ها و بن مایه های ایرانی شکار بر روی مقابر چینی و سغدی در عصر باستان و ارتباط آن با مفهوم «بهشت شی وانگ مو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
49 - 57
حوزه های تخصصی:
از جمله پرکاربردترین بنمایه های هنری ایرانیان باستان در چین، نقوش شکار بر روی دیواره ها یا ظروف مقابر سلطنتی چینی و سغدی است. در مقابر چینی همچنین دیوارنگاره هایی حاوی نمادهای الهۀ شی وانگ مو یا بهشت جاودان قرار دارند که بین آنها و نقوش شکار بر روی دیواره ها در همان مقابر ارتباط مستقیمی وجود دارد. اگرچه به آثار ایرانیان در چین پرداخته شده اما پاسخی به دلیل استفاده از بنمایه های شکار به سبک پارتی یا ساسانی در کنار الهۀ شی وانگ مو در مقابر چینی داده نشده است. ازاین رو، مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا چرایی حضور پررنگ مفاهیم شکار به سبک ایرانیان باستان در مقابر چینی را توضیح دهد و سپس به دلیل استفاده از همان بنمایه ها در مقابر سغدیان در چین بپردازد. بر طبق نظریۀ جادوی شکار، به نظر می رسد کاربرد نقش های شی وانگ مو و شکار در مقبره ها، شیوه ای جادویی برای رسیدن متوفی به بهشت بوده باشد. تصاویر پیروزی متوفی بر حیوانات شیطانی در واقع جادویی بوده که غلبه بر موجودات شرور و رسیدن به بهشت را تضمین می کرد. این سنت ابتدا در مقابر چینی دیده شد و سپس به تدریج، سغدیان نیز از آنها الگو گرفتند و از نقوش شکار و بنمایه های ایرانی برای ترسیم زندگی پس از مرگ متوفی بهره بردند.
سیاست هند دربرابر ابتکار یک کمربند- یک راه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئوپلیتیک جنوب آسیا در سال های اخیر با ارائه ابتکار یک کمربند- یک راه چین تبدیل به عرصه رقابت جدی دهلی نو و پکن شده است. هند ابتکار چین را تهدیدی علیه منافع ملی خود محسوب می کند که از یک سو می تواند برنامه های این کشور را جهت دستیابی به رهبری منطقه ای با چالش هایی مواجه سازد و از سوی دیگر جایگاه قدرت این کشور را در نظام بین الملل تضعیف نماید. به همین دلیل دهلی نو در صدد است تا با اتخاذ سیاست هایی مانع از ظهور هژمونی منطقه ای چین در قالب ابتکار یک کمربند- یک راه شود و همزمان نیز جایگاه خود را در نظام منطقه ای و بین المللی تقویت نماید. بر همین اساس، سوال پژوهش بر این مبنا قرار دارد که هند چه سیاست هایی را در منطقه در قبال تهدیدات ابتکار یک کمربند- یک راه چین اتخاذ کرده است؟ فرضیه پژوهش بدین صورت مفصل بندی شده است که هند جهت مواجهه با ابتکار یک کمربند- راه و قدرت فزاینده چین در قالب این ابتکار، سیاست ها و راهبردهایی نظیر ایجاد کریدورهای رقیب تجاری، توسعه زیرساخت های حمل و نقل دریایی، تقویت همگرایی اقتصادی با کشورهای منطقه، افزایش قدرت و نفوذ دریایی، تقویت چندجانبه گرایی منطقه ای با هدف گسترش همکاری های فنی و تجاری و همچنین ائتلاف سازی فرامنطقه ای را، در راستای حفظ توازن قدرت، در دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده است. روش تحقیق در این مقاله کیفی و بر مبنای رویکرد تحلیلی- تبیینی می باشد. داده های این پژوهش کیفی نیز از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استخراج شده است. همچنین به منظور تحلیل علمی وتئوریک مسئله پژوهش از نظریه موازنه قوای کنت والتز بهره گرفته شده است.
پیوند افزایش منافع اقتصادی با راهبرد نظامی- امنیتی چین در منطقۀ منا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چین از اوایل دهه 1990 به تبع تأمین انرژی خود به سمت توسعه و بسط همکاری با کشورهای منطقه منا حرکت کرد. این کشور از سال 2004 نیز با ایجاد مجمع همکاری دولت های عرب-چین، به همکاری های خود با کشورهای منطقه منا تحرک بخشید. حضور اقتصادی چین در منطقه منا در حال افزایش است. سؤال اصلی مقاله این است که چگونه حضور نظامی-امنیتی چین در منطقه منا افزایش خواهد یافت؟ فرضیه مقاله این است که حضور اقتصادی و سرمایه گذاری های فزاینده چین، حضور نظامی را برای تأمین امنیت آن می طلبد. یافته-های پژوهش نشان می دهد که افزایش منافع چین در منطقه منا (حفظ امنیت انرژی، صیانت از نیم میلیون شهروند و شرکت های سرمایه-گذار) مسبب اصلی افزایش حضور و نفوذ امنیتی-نظامی چین در منطقه منا خواهد شد. با کاربست نظریه واقع گرایی و روش توصیفی-تحلیلی سعی خواهد شد مباحث مربوطه مطرح و مورد بررسی قرار گیرد. روش اسنادی نیز مبنای گردآوری مطالب در این مقاله خواهد بود.
تبیین تأثیر طرح ابتکار کمربند-جاده چین بر ژئواکونومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه منطقه ای پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
1 - 22
حوزه های تخصصی:
چین با احیای جاده ابریشم باستانی، در قالب طرح ابتکار کمربند- جاده، که یکی از بزرگ ترین پروژه های قرن است، در نظر دارد با حضور در عرصه اقتصاد جهانی، به مقابله با نظام اقتصادی تک قطبی آمریکا برود. رویکرد صرفاً اقتصادی چین، بسیاری از کشورهای مسیر طرح ابتکار کمربند- جاده را به حضور در این پروژه تشویق کرده است. این طرح تأثیرات زیادی بر کشورهای مسیر طرح از جمله ایران خواهد داشت. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که جایگاه ایران در طرح کمربند- جاده چیست و این طرح چه پیامدهایی بر ژئواکونومی ایران خواهد داشت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی است و از نظر گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و استفاده از منابع کتابخانه ای، اینترنت و مصاحبه با صاحبنظران می باشد که در مرحله اول با استفاده از نرم افزار SPSS و در مرحله دوم با استفاده از نرم افزار میک مک ارزیابی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد اجرای موفق طرح ابتکار کمربند –جاده، موجب افزایش همکاری های اقتصادی در منطقه، احیای موقعیت ژئواکونومیک ایران و حضور فعال تر ایران در همکاری های غیر غربی می گردد. دیدگاه های ضد و نقیض برخی رقیبان این طرح اقتصادی موجب شده است تا نتوانند برتری و ابتکار عمل چین در ایجاد آن را بپذیرند؛ بنابراین با نگاه جنگ اقتصادی به مقابله با این طرح پرداخته اند. نتایج به دست آمده از واکاوی و تبیین طرح ابتکار کمربند- جاده و شفاف سازی روابط اقتصادی- تجاری میان ایران و چین نشان می دهد علیرغم اینکه ایران در این طرح موقعیت مرکزی دارد و در مرکز جغرافیایی طرح قرار گرفته اما به خوبی از مزایای این پروژه بهره نبرده است.
چین، بریکس و تحوّل در نظم نهادی اقتصاد جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همکاری میان اعضای بریکس، پس از اولین گردهمایی بریک در سال 2006، تاکنون رو به افزایش بوده و این گروه به تدریج، جایگاه مهم تری را درزمینه مسائل اقتصادی بین المللی به دست آورده است. در گروه بریکس باوجود محدود بودن، اعضا همراه با چین با ایجاد نهادهای مالی جدید در قالب بریکس، یک کمربند-یک جاده، برای مقابله با نهادهای مالی هژمونیک جهانی تلاش کرده اند. نوشتار پیش رو می کوشد نقش چین در حال رشد را در بریکس و چگونگی تغییر حاکمیت اقتصاد جهانی و پتانسیل ابتکارات مستقل آن برای تأثیر بریکس بر اقتصاد جهانی بررسی کند؛ از سوی دیگر، چین قدرتی نوظهور به شمار می رود که به سرعت در حال ارتقای جایگاه خود در نظم اقتصادی بین المللی است. به گونه ای که احتمال می رود این کشور به قدرت هژمون آینده این حوزه تبدیل شود. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که: چین برای ایجاد تحوّل نظم اقتصادی جهان در سال های 2009-2020 چگونه از بریکس بهره گرفته است؟ جستار پیش رو با روش توصیفی - تحلیلی که از رویکردی به طور عمده کیفی استنباط می کند. فرضیه ای که در همین راستا مورد آزمون قرار گرفته، این است که چین با بهره گیری از سازوکار بریکس و بریکس پلاس، کوشیده است تا ازراه نهادسازی و تغییر روابط خود با قدرت های بزرگ، نظم اقتصادی جهان را در سال های 2009-2020 درراستای منافع خود متحوّل کند. پژوهش حاضر بر نگاه ابزاری چین به گروه بریکس و ابتکارهایی که مقام های پکن در چارچوب سازوکار بریکس در پیش گرفته اند، تأکید دارد.