مطالب مرتبط با کلیدواژه

چین


۳۶۱.

مطالعه تطبیقی جایگاه کمک اقتصادی در سیاست خارجی ایالات متحده و چین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کمک اقتصادی ایالات متحده چین قدرت های بزرگ اقتصاد سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۳۰
نقش و میزان استفاده از ابزارهای اقتصادی ازجمله کمک اقتصادی، در سیاست خارجی قدرت های بزرگ در چند دهه اخیر رو به رشد بوده است. ایالات متحده در دوران پس از جنگ جهانی دوم، به بزرگ ترین اعطاکننده کمک های اقتصادی تبدیل شد و برای جلوگیری از گسترش کمونیسم اقدام به اعطای کمک های اقتصادی به بسیاری از کشورها در مناطق مختلف جهان نمود. گرچه، ایالات متحده سابقه طولانی تری در اعطای کمک های اقتصادی داشته، امّا سایر قدرت های بزرگ ازجمله قدرت های نوظهوری همچون چین در طی چند دهه اخیر رشد قابل توجّهی در اعطای این کمک ها داشته اند و به رقبای مهمّ ایالات متحده در اعطای این کمک ها تبدیل شده اند. برجسته شدن نقش کمک های اقتصادی و استفاده مکرر ایالات متحده و چین از آن سبب شده تا ارزیابی تطبیقی کمک های اقتصادی این دو کشور به عنوان دو کنش گر بسیار مهم سیاست بین الملل اهمیت یابد. در این راستا، پرسش اصلی نوشتار پیش رو این است که سیاست کمک اقتصادی ایالات متحده و چین چه مشابهت ها و تفاوت هایی دارند؟ یافته های مقایسه سیاست کمک اقتصادی چین و ایالات متحده نشان می دهد چین و ایالات متحده باوجود تفاوت ها در روش ها و ساختارهای اعطای کمک، هر دو از سیاست کمک اقتصادی برای رشد نفوذ و دستیابی به اهداف اقتصادی، سیاسی و ژئوپلتیک خود در مناطق و کشورهای مختلف جهان استفاده می کنند. با این وجود، سیاست کمک اقتصادی ایالات متحده ازنظر سازوکار اعطا کمک شفاف تر از چین است. همچنین، چین با استفاده از مفاهیم کمک به جهان جنوب به این کمک ها اعتبار می بخشد و این در حالی است که کمک های اقتصادی ایالات متحده با استفاده از مفاهیمی همچون حمایت از اقتصادهای بازارمحور، کمک به حکمرانی دموکراتیک و حمایت از حقوق بشر مشروعیت داده می شود. پژوهش حاضر با استفاده از روش مقایسه ای انجام شده است.
۳۶۲.

فرصت ها و چالش های دیپلماسی اقتصادی ایران در بستر توافق مشارکت جامع راهبردی با چین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیپلماسی اقتصادی چین ایران توافق مشارکت جامع راهبردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۴۷
ایران و چین دو کشوری که درگیر تعارضات ساختاری با نظام بین الملل هستند، در یک روند مبتنی بر هم گرایی، توافقی موسوم به «توافق مشارکت جامع راهبردی» امضاء کرده اند که اساساً معطوف به اهداف ژئواکونومیکی است. این سند مشارکت می تواند حامل فرصت هایی برای دیپلماسی اقتصادی ایران بوده و در عین حال، اجرای آن با چالش هایی نیز همراه خواهد بود. نوشتار پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که توافق مشارکت جامع راهبردی چه فرصت ها و چالش هایی برای تقویت دیپلماسی اقتصادی ایران به همراه دارد؟ فرضیه آن است که این توافق متضمن فرصت های اقتصادی برای ایران در حوزه های تسهیل زیرساخت های ارتباطات و اطلاعات، گسترش تجارت و سرمایه گذاری، همکاری مالی و بانکی، مشارکت در ابتکار کمربند و راه و کاهش فشارهای تحریمی است. باوجود این، چالش هایی مانند رویکردها و انتظارات متفاوت از توافق، ناهماهنگی دو کشور در حوزه های نظری و عملی سیاست گذاری، ساختارهای تجاری متفاوت، تحریم زدگی هم گرایی مالی و بانکی دو کشور و کمبود دیپلمات های اقتصادی و تجاری ایرانی بازدارنده دیپلماسی اقتصادی ایران می شوند. هدف پژوهش آن است که نقاط تلاقی و تفارق میان دیپلماسی اقتصادی ایران و چین به موجب توافق 25 ساله شناسایی و تجزیه و تحلیل شود. دستیابی به این هدف براساس روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر چارچوب های مفهومی و نظری دیپلماسی اقتصادی دنبال می گردد. نتیجة نهایی بیانگر آن است که باوجود گشایش هایی برای دیپلماسی اقتصادی ایران در پرتو توافق راهبردی، امّا چالش های تأثیرگذاری نیز آن را تحت تأثیر قرار می دهد. مهم ترین این چالش ها سایة سنگین تحریم هاست که قدرت مانور ایران را در بهره مندی از مزایای اقتصادی این توافق به شدت محدود می سازد.
۳۶۳.

حقوق بشر چینی و نظم جهانی لیبرال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حقوق بشر دمکراسی چین توسعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۵۶
اغلب محققان و پژوهشگران علاقه مند به حوزه چین در مورد توسعه اقتصادی، سیاست خارجی، رقابت و همکاری بین چین و آمریکا و سایر قدرت های بزرگ و سناریوهای مختلف انتقال قدرت از آمریکا به چین به پژوهش و تحقیق پرداخته اند. حوزه ای که به آن توجه چندانی نشده است، مباحث و مسائل مرتبط با دمکراسی و حقوق بشر در چین است. از دیدگاه بعضی از پژوهشگران مطالعات چین، عدم توسعه سیاسی و مشکلات حقوق بشری در چین نقطه آسیب پذیر این کشور محسوب شده و ممکن است باعث فروپاشی سیستم تک حزبی آن شود. هدف از نگارش این مقاله بررسی مباحث مربوط به جایگاه حقوق بشر در قوانین داخلی و رویکرد این کشور به نظم حقوق بشری مبتنی بر لیبرالیسم است. سؤال نوشتار حاضر این است که رویکرد چین به نظم حقوق بشری لیبرال در جهان، بر چه مؤلفه های استوار شده است. فرضیه این مقاله که تلاش می شود با استفاده از متدولوژی تحلیلی و تبیینی به اثبات برسد، چنین است: چین با انتقاد از نظم حقوق بشر لیبرالی و سیاست دوگانه غرب، بر شرایط و خصائص هر کشور تأکید می کند. نظم حقوق بشری مد نظر چین منبعث از اجماع پکن بر روابط چندملیتی، روابط اقتصادی بین کنشگران و تفاوت سیاسی و تنوع فرهنگی ملی و منطقه ای سامان می یابد. از دیدگاه نخبگان اجرایی چین چارچوب مشترک این نظم بر اساس همگن سازی و جهانی گرایی که به سلطه طلبی منجر شود قرار ندارد، بلکه مبتنی بر شناخت هم زمان مشترکات و تفاوت های بین کنشگران جهانی است.
۳۶۴.

بررسی هیدروهژمونی چین در کشورهای جنوب و جنوب شرق آسیا

کلیدواژه‌ها: هیدروهژمونی چین تبت آسیای جنوب و جنوب شرق هیدروپلیتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۳۱
هدف این پژوهش پرداختن به تاثیرات هیدروهژمونی چین در کشورهای آسیای جنوب و جنوب شرقی است. بنابراین تلاش می شود با روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از پژوهش های علمی مرتبط با موضوع هیدروپلیتیک و ژئوپلیتیک آب کشورهای مورد مطالعه، به این پرسش پاسخ داده شود که آیا هیدروهژمونی چین توان ایجاد ناامنی اقتصادی –سیاسی را در جنوب و جنوب شرق آسیا خواهد داشت؟. برای پاسخ به این پرسش ابتدا منطقه فلات تبت چین به عنوان منبع استراتژیک آب رودخانه های بزرگ قاره آسیا و در نهایت سیاست های اتخاذ شده چین برای اجرای پروژه های سدسازی و نیروگاه های برق آبی مورد بررسی قرار می گیرد و نتیجه گیری حاکی از آن است به علت نبود قوانین و پروتکل مشخصی، چین با کنترل منابع آب به عنوان کشور بالادستی رودخانه ها می تواند توانایی های اقتصادی-تجاری کشورهای جنوب و جنوب شرق آسیا را با محدودیت های فزاینده ای مواجه سازد و با کارت آب آنها را با سیاست های خود همسو نماید.
۳۶۵.

شناخت و جستجوی نقش زنجیره خمپا و جایگاه آن در تمدن های باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقش تزیین زنجیره ی خمپا نماد چین یونان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۵۸
یکی از راه های ارتباط با فرهنگ و هنر اقوام مختلف، شناخت باورها و اعتقادات آنهاست. در بسیاری از موارد، این باورها در قالب نقش بر روی آثار هنری و اشیاء تاریخی فرهنگی ظاهر می شوند. از این رو، شناخت این نقوش اهمیت به سزایی پیدا می کند. نقش زنجیره ی خمپا یکی از نقوشی است که در بین فرهنگ ها و تمدن ها در طول تاریخ بر روی آثار به عنوان یک آرایه ی تزیینی و نمادین به کاررفته است. هدف کلی این پژوهش، ریشه یابی و شناخت نقش زنجیره ی خمپا، معانی و مفاهیم آن و تجلی باورها و دیدگاه های فرهنگ ها و تمدن های مختلف در قالب این نقش است؛ بنابراین، ضمن شناخت نقش زنجیره خمپا و معانی و مفاهیم تاریخی و سمبلیک آن، انواع نقش و ارتباط آن بررسی می شود. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی مورد پژوهش و تحقیق قرار گرفته است. در جستجو و مقایسه نقش زنجیره خمپا در فرهنگ ها، دریافت می شود که این آرایه نمادین در بعضی نقاط جهان به طور همزمان توسعه یافته است. این نگاره، در هنر ایران که غالباً از کیفیتی نمادین برخوردار بوده، هر چند ناشناخته، در دوره پیش تاریخی  وجود داشته است؛ اما حضور مستمر و چشمگیرتری از آن در تمدن های باستانی چین و یونان، نسبت به سایر تمدن ها مشاهده شده و غالباً نماد باران حیات بخش و طول عمر شناخته شده است.
۳۶۶.

تاثیرات رقابت آمریکا و چین در تحولات نظام بین الملل(2020- 2016)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۰
در طول تاریخ روابط بین الملل و بررسی های کارشناسی می توان به این نکته رسید که بازیگران ، که دولتها اصلی ترین آنها می باشند، همواره به ایفای نقش پرداخته اند. نظام بین المللی نیز به عنوان ساختاری جهانی معمولاً از اقدامات بازیگران در این عرصه متاثر شده است. میزان و چگونگی تاثیر نیز بستگی به میزان قدرت بازیگران در عرصه بین المللی دارد. این تاثیرات در جریان رقابت بازیگران افزایش می یابد و سایر کشورها و همچنین نظامات بین المللی را متاثر می نماید. بررسی دوران جنگ سرد و نظام دو قطبی این مهم را در اذهان تداعی می نماید. ایالات متحده آمریکا و چین به عنوان دو قدرت تاثیرگذار در عرصه بین المللی رقابتی تنگا تنگ در حوزه های سیاسی، اقتصادی و ... دارند. ناگزیر رقابت این دو قدرت جهانی بر تحولات نظام بین الملل به خصوص در عرصه های سیاسی و اقتصادی موثر خواهد بود. در این پژوهش در پی یافتن میزان و چگونگی تاثیر این رقابت بر تحولات بین المللی هستیم. پژوهشگر همانطور که اصل تاثیر را مفروض می داند، در پی یافتن میزان تاثیر و همچنین حوزه های تاثیر می باشد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام گرفته است.
۳۶۷.

کنشگری امنیتی چین و هند در منطقه جنوب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۷۴
جنوب آسیا به سبب یکسری عوامل اقتصادی، استراتژیک، سیاسی و جمعیتی از اهمیت زیادی در ساختار اقتصادی-سیاسی جهان برخوردار است. این منطقه منعکس کننده مجموعه ای از پدیده های متعارض است و با انواع مختلفی از تهدیدات امنیتی روبه رو است. هند بزرگ ترین قدرت نظامی -اقتصادی این منطقه است و چین نیز به عنوان یکی از بزرگ ترین قدرت های نظامی- اقتصادی جهان همجوار این منطقه است. اهمیت چندبعدی این منطقه به قدری گسترده است که دو کشور هند و چین پیوسته می کوشند با استفاده از تمام ابزارها و فرصت های موجود در جنوب آسیا به برتری دست یابند. در این راستا این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و روش کتابخانه ای-اسنادی گردآوری اطلاعات تلاش دارد به این سؤال پاسخ دهد که چگونه چین و هند به یک کنشگر امنیتی در جنوب آسیا تبدیل شده اند؟. در راستای پاسخ به این سؤال، اسناد سیاست خارجی و امنیتی-نظامی چین و هند بررسی و سپس اهداف و منافع این دو کشور در این منطقه تبیین شدند. یافته های پژوهش نشان داد مجموعه ای از منافع استراتژیک، اقتصادی و امنیتی-نظامی، چین و هند را به یک کنشگر امنیتی در جنوب آسیا تبدیل کرده اند و هر از این کشورها می کوشند نظم منطقه ای در جنوب آسیا را بر اساس منافع خود شکل دهند.
۳۶۸.

نقش هند در استراتژی احاله مسئولیت آمریکا برای مهار چین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۴۶
آمریکا با پایان جنگ سرد و فروپاشی بلوک شرق به عنوان یک قدرت بزرگ، برتری جهانی یافت. اما تحولات عرصه بین الملل در دهه های اخیر به ویژه خیزش قدرت های نوظهوری ازجمله چین سبب گشت تا آمریکا با چالش های جدی در توزیع قدرت خود در نیمکره شرقی مواجه گردد. چین در سال های اخیر به بازیگری تأثیرگذار در نظام بین الملل مبدل گشته و در پی آن بود تا با بهره گیری از قدرت اقتصادی، نفوذ سیاسی و امنیتی خود را در جهان به ویژه حوزه هندو-پاسیفیک گسترش دهد. این مسئله برای دولت واشنگتن که دارای منافع راهبردی بسیار در این منطقه بود؛ قابل قبول واقع نشد. از همین رو استراتژی آمریکا در جهت مهار قدرت چین در قالب استراتژی احاله مسئولیت در منطقه هندو-پاسفیک تبلوریافته و کشور هند در میان متحدان آمریکا به سبب موقعیت ویژه در این منطقه توانسته به عنوان یکی از مؤتلفین اصلی واشنگتن به نقش آفرینی بپردازد. مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال بود که چگونه هند در استراتژی احاله مسئولیت آمریکا در منطقه هندو-پاسیفیک برای مهار چین نقش آفرینی کرده بود؟ در پاسخ به این سؤال که با روش تبیینی-تکوینی و ابزار تحقیق کتابخانه ای بررسی شده است ؛ فرضیه و یافته های پژوهش نشان می دهد که آمریکا در ابعاد اقتصادی-تجاری و نظامی-امنیتی از طریق سرمایه گذاری، تجارت دوجانبه، ائتلاف های دوجانبه و چندجانبه، امضای موافقت نامه های نظامی-امنیتی و... با کشور هند درصدد ائتلاف سازی چندجانبه و پیوند منافع استراتژیک بود که استراتژی احاله مسئولیت آمریکا را جهت مهار چین تقویت کند.
۳۶۹.

تبیین رویکردهای حقوق بشری امریکا و چین (2020 -2017)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۹
در این مقاله تلاش می شود رویکردهای چین و امریکا به مفهوم حقوق بشر مورد بررسی قرار گیرد. سپس به سیاست های حقوق بشری این دوکشور در مقطع زمانی 2017 تا 2020 پرداخته شود. روش پژوهش در این مقاله تحلیلی و توصیفی است.این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که:چین و امریکا چه رویکرد حقوق بشری در مقطع زمانی 2017 تا 2020 اتخاذ کردند؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه ذیل مطرح می شود: امریکا به عنوان رهبر جهان غرب و جبهه حقوق بشر لیبرال، درمقطع زمانی مورد نظر با اتخاذ رویکرد عملگرایی و واقع گرایی در سیاست خارجی نگاه ابزاری به حقوق بشر داشت به عبارتی حقوق بشر جایگاه حاشیه ای برای دولت ترامپ داشت.اما دولت چین به رهبری شی جین پینگ با تاکید بر اصول حاکمیت ملی،عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها و نسبی گرایی فرهنگی، مفهوم حقوق بشر را تفسیر می کردند و حقوق بشر را مقوله ای داخلی و براساس متن های فرهنگی و ملی هر کشور قلمداد می کنند.یافته های این پژوهش حاکی از این است که پیامد سیاست حقوق بشری ترامپ منجر به تحلیل رفتن حقوق بشر لیبرالی در جهان شد و نهادها،گروه ها و احزاب لیبرال در سطح جهان تضعیف و به حاشیه رفتند اما در مقابل، موفقیت آمیز بودن مدل توسعه چین و همسو بودن سیاست ها و رویکردها حقوق بشری این کشور با بسیاری از کشورهای در حال توسعه یا اقتدارگرا باعث ترویج و تقویت حقوق بشر غیر لیبرال در جهان شد.
۳۷۰.

روابط اتحادیه اروپا با چین؛ از همکاری عمل گرایانه به سمت مشارکت راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۲۵
روابط چین و اتحادیه اروپا به صورت روزافزونی در حال گسترش و توسعه هستند. تحت شرایطی که رابطه چین و اروپا در ابتدا بیشتر از نوع معامله گرا و عمل گرا با نقش حداکثری عنصر تجارت بود، به تدریج با تغییر ماهیت به شکل راهبردی و فراگیر درآمده است. دراین ارتباط، این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال بود که عوامل مؤثر بر حرکت اتحادیه اروپا به سمت یک مشارکت راهبردی با چین و تنگناها و موانع موجود بر سر راه این مشارکت چه بوده اند؟ فرضیه پژوهش بیان می کند که نگاه مشترک به نظم جهانی، چندجانبه گرایی و منافع مشترک اقتصادی به امضای مشارکت راهبردی اروپا و چین انجامیده اند و در مقابل اختلافات داخلی درون اتحادیه اروپا، ابتکار کمربند و راه چین، وضعیت به رسمیت شناختن چین به عنوان اقتصاد بازار محور و تأثیر روابط فرا آتلانتیک و بحران اوکراین از چالش های روابط هستند. در این پژوهش از روش کیفی و تحلیل آمار در داخل چارچوب نظری وابستگی متقابل پیچیده کوهن و نای استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان دادند که اتحادیه اروپا نوع خاصی از مشارکت راهبردی را با تأکید بر سیالیت موضوعی و جغرافیایی به منظور اهداف راهبردی همچون نقش آفرینی مؤثر در روابط بین الملل تعریف کرده است و با تنوع بخشی در شراکت راهبردی خود در آسیا و راهبرد هند و آرام خود به دنبال ایجاد تغییر در رفتار چین است. در مقابل، چالش هایی همچون بحران اوکراین بر فشار ها برای بازنگری در سیاست راهبردی هند و آرام اتحادیه و هماهنگ سازی آن با تعریف محدودکننده و ضد چین ایالات متحده آمریکا افزوده اند.
۳۷۱.

تغییر سیستمیک و مشارکت راهبردی ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۷۹
روابط با چین از مهمترین حوزه های تحول در سیاست خارجی ایران بوده است. این کشور در کوتاه زمانی به شریک نخست اقتصادی و شریک کلیدی سیاسی ایران بدل شده است. موافقتنامه مشارکت جامع راهبردی ایران و چین را می توان تحولی مهم در موقعیت راهبردی ایران و روابط آن با قدرت های بزرگ محسوب داشت. از منظر نویسنده، تغییر سیستمیک نیروی کلیدی شکل دهنده به بنیان های ین توافق است؛ به دیگر سخن، پرسش این است که چه عواملی به مشارکت راهبردی ایران و چین شکل داده اند؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش ارائه شده، عبارت از این است که سه مؤلفه بازتوزیع قدرت بین المللی، تغییر در سلسله مراتب پرستیژ و تحول در قواعد زیست بین المللی به مثابه مؤلفه های کلیدی تغییر سیستمیک زمینه ساختاری ارتقای روابط ایران و چین به مشارکت راهبردی را فراهم آورده اند.یافته های مقاله نشان می دهد که نیروهای ساختاری نقش کلیدی در همپوشی فزاینده منافع و ارزش های سیاست خارجی دو کشور و گسترش روابط آنان در قالب مشارکت جامع راهبردی ایفا کرده اند.
۳۷۲.

آینده پژوهی طرح کمربند- راه چین پس از روی کار آمدن طالبان در چارچوب نظریه هژمون: چین و هژمونی اقتصادی ایالات متحده

تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۸۷
هدف پژوهش حاضر واکاوی روی کار آمدن طالبان توسط آمریکا و آینده طرح کمربند – راه چین می باشد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای است. افغانستان به دلیل همسایگی با کشورهایی که بخش مهمی از طرح کمربند – راه چین می باشند، اهمیت بالایی برای آمریکا دارد، چرا که در صورتی که این کشور توسط طالبان ناامن شود، این ناامنی به دیگر مناطق نیز گسترش پیدا می کند و موجب بی ثباتی در کل منطقه آسیای مرکزی می شود. به باور این پژوهش طالبان به منظور حفظ منافع ایالات متحده در منطقه از حمایت آمریکا برخوردار است. رشد روزافزون چین عامل مهم به چالش کشیدن هژمونی آمریکا در عرصه بین الملل و آسیاسی مرکزی است به باور این پژوهش طالبان می تواند مانعی جدی بر سر راه رشد اقتصادی چین ایجاد نماید. ایجاد آشوب در راستای حفظ منافع ایالات متحده و علیه منافع چین را می توان نقش طالبان دانست که آن را به مثابه عامل کنترل شده و برهم زننده نظم مدنظر چین تعریف می کند.
۳۷۳.

دیپلماسی مشارکت راهبردی چین و رویکرد آن به غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۴۶
پس از پایان جنگ سرد چین یک شبکه مشارکت جهانی تشکیل داده است. دیپلماسی مشارکتی چین در سه دهه اخیر به ابزار اصلی سیاست خارجی این کشور تبدیل شده و شاخص نمادین سطح روابط دوجانبه و چندجانبه با دولت ها و سازمان های بین المللی و منطقه ای است. این پرسش مطرح است که غرب آسیا چه جایگاهی در دیپلماسی مشارکتی چین دارد؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که چین مانند گذشته شریک های خود را به قدرت های بزرگ محدود نکرده است که این راهبرد قابل توجه ترین تغییر در شبکه مشارکت چین است. از آنجایی که خارج از منطقه ایندو-پاسیفیک برای چین، غرب آسیا یکی از مهم ترین مناطق است، رویکرد چین به غرب آسیا مبتنی بر امنیت منابع مهم و دسترسی به بازارها و منابع است. این نوشتار استدلال می کند که سلسله مراتب سطوح دیپلماسی مشارکتی نشان می دهد که دولت ها و سازمان های منطقه غرب آسیا برای چین اهمیت دارند. بنابراین با درک این سلسله مراتب می توان رویکرد چین به روابط با کشورهای غرب آسیا را تحلیل کرد. دیپلماسی مشارکت چین با غرب آسیا بر محورهای انرژی، ابتکار یک کمربند و یک راه، سرمایه گذاری خارجی، تجارت و فناوری متمرکز است. روش پژوهش این مقاله توصیفی-تحلیلی است.
۳۷۴.

خیزش نظامی چین، امریکا و موازنه آسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۸۲
این مقاله در پی یافتن پاسخی به این پرسش است که آیا اساساً خیزش نظامی چین برای ایالات متحده یک تهدید امنیتی محسوب می شود و اگر چنین است، امریکا چگونه به این مسئله غامض امنیتی واکنش نشان خواهد داد. فرضیه ای که در این مقاله به دنبال ارزیابی آن هستیم این است که از آنجا که افزایش قدرت هر کشور، تقاضای آن کشور برای ایفای نقش بیشتر در صحنه بین المللی را به همراه دارد، بنابراین نوسازی و توسعه توانمندی های نظامی چین، در نهایت تقاضای این کشور برای ایفای نقش بیشتر در معادلات جهانی خصوصاً در شرق آسیا را به دنبال خواهد داشت و این مسئله برای ایالات متحده که خود را تنها هژمون نظام بین المللی می داند و دارای منافع امنیتی فراوانی در این منطقه است، تهدیدی امنیتی محسوب می شود؛ از این رو، این مسئله امریکا را بر آن داشته تا با پیگیری دو استراتژی مهار و مشارکت، درصدد پاسخگویی و ایجاد موازنه در برابر چین برآید.
۳۷۵.

آینده روابط امریکا و چین: همکاری؛ رقابت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۱
خیزش چین به عنوان قدرتی بزرگ در منطقه و جهان، قدرت هژمون ایالات متحده امریکا را به چالش کشیده است. رویکرد اول، چین را به عنوان تهدیدی خاموش برای منافع امریکا و آسیای شرقی و نیز رقیب قدرت امریکا در آینده می داند و خواهان جلوگیری از رشد چین و اعمال محدودیت های بیشتر بر این کشور است (تأکید بر قدرت سخت). رویکرد دوم، معتقد است که با درگیرکردن هرچه بیشتر چین در اقتصاد و جامعه جهانی و نهاد های چندجانبه مختلف می توان خیزش این کشور به سمت جایگاه قدرتی بزرگ را مدیریت کرد (موازنه قدرت نرم). دو کشور دو سیستم سیاسی و فرهنگی و ترکیب نژادی متفاوت دارند. آنها در مراحل متفاوتی از مدرنیته و توسعه اقتصادی هستند و 6000 مایل از یکدیگر فاصله دارند. یکی در قله سلسله مراتب بین المللی است و دیگری به سمت آن درحال صعود است. تاریخ نشان داده است که رقابت قدرت های بزرگ به جنگ گرم یا سرد منتهی می شود و پیش بینی های زیادی وجود دارد که این دو کشور نیز در این مسیر تراژیک گام برمی دارند. این دیدگاه ها به اختلافات دو کشور بر سر تایوان، حقوق بشر، تجارت، امور مالی، کنترل تسلیحات و امنیت منطقه ای اشاره می کنند. این دیدگاه ها معتقدند که هر دو کشور نیروی نظامی خود را برای رویارویی علیه یکدیگر آماده می کنند. اگرچه باید تأکید کرد که سیاست گذاران دو کشور، از سابقه تاریخی رقابت آلمان و بریتانیا و جنگ سرد میان اتحاد شوروی و امریکا آگاهی دارند. برخورد دو کشور با توجه به وابستگی متقابل اقتصادی برای هر دو کشور بسیار وحشتناک است. از طرفی، بازدارندگی تسلیحات هسته ای دورنمای برخورد تمام عیار میان دو کشور را کاهش می دهد. با این وجود، روابط آینده این دو کشور روی طیفی از همکاری و رقابت قرار دارد و درصورت رسیدن چین به میزان قدرت امریکا پتانسیل برخورد سیاسی یا حتی نظامی نیز زیاد می شود. با توجه به خیزش چین به عنوان قدرتی جهانی و امریکا به عنوان ابرقدرت حال حاضر، کیفیت روابط آینده چین و امریکا چگونه است؟ آیا روابط دو کشور بر اساس همکاری متقابل و هم گرایی و ثبات و صلح شکل خواهد گرفت یا با زوال روابط دو کشور به سمت افزایش رقابت و شاید حتی برخورد و جنگ منتهی خواهد شد؟نگارندگان با استفاده از دیدگاه های متنوع در موضوع روابط آینده ایالات متحده امریکا و چین تلاش می کنند تا با پاسخ همه جانبه به پرسش های مطرح شده، به فرضیه ای بینابینی دست یابند. آینده روابط چین و امریکا از برخورد بین دو مجموعه از نیرو های مخالف تعیین می شود، دو جهت مخالف که از قدرت نسبتاً مساوی برخوردارند. در آینده، اساس روابط چین و امریکا با کمی نوسان و با تغییرات تناوبی، به طرف همکاری بیشتر یا رقابت افزون تر بدون تمایل قطعی به یکی از دو جهت و برخورد نظامی باشد. در این پژوهش، با رویکردی کثرت گرا، روش پژوهش کیفی را ملاک قرار داده ایم. پژوهش کیفی بهره گیری از ترکیبی از روش های کیفی است. روش پژوهش کیفی مستلزم نوعی تکثر روشی است. پژوهشگر کیفی در کار خود هر گونه استراتژی و روش یا مواد تجربی دردسترس را به کار می گیرد. برخلاف تصور رایج، روش کیفی به هیچ وجه به معنای استفاده نکردن از داده های کمی نیست، همان طورکه در این پژوهش، از داده های کمّی نیز استفاده شده است.
۳۷۶.

نسل پنجم رهبران چین و ابتکار کمربند اقتصادی جاده ابریشم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۸۶
چینِ نو طی سه دهه گذشته تلاش کرد تا با اتخاذ راهبردی که به تدریج خیزش مسالمت آمیز نام گرفت، نگرانی سایر قدرت های بزرگ و همسایگان منطقه ای خود در خصوص افزایش قدرت این کشور را تعدیل و از موضوع جهشِ اقتصادی و افزایشِ قدرت جهانی چین حساسیت زدایی کند. با به قدرت رسیدن «شی جین پینگ» به مثابه نماد نسل پنجم رهبران چین، به نظر می رسد این کشور اکنون خود را در سطحی از قدرت می بیند که نقشی پویاتر در عرصه های منطقه ای و بین المللی ایفاء کرده و(البته بدون درگیری خصومت آمیز با رقبای منطقه ای و جهانی) با سهم خواهی فزاینده در حوزه های استراتژیک تعریف جدیدی از خود در چهارچوب رویای چینی و احیاء قدرت چین ملی ارائه کند. هدف این پویایی جدید، نهادینه سازی جایگاه این کشور، به مثابه یک قدرت بزرگ چند بُعدی (اقتصادی- سیاسی- فرهنگی- استراتژیک) است. چین تحت رهبری «شی جین پینگ» در همین راستا ابتکارات اقتصادی ↔استراتژیک متعددی را در سطح بین الملل آغاز کرده است؛ از جمله: فعال شدن بریکس، تأسیس بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیایی، تأسیس بانک بریکس، اهمیت یافتن روز افزون سازمان هم کاری شانگهای، .... و البته «ابتکار کمربند اقتصادی جاده ابریشم» که به «طرح مارشال» چین معروف شده است. مقاله حاضر ضمن تحلیل «نظری» کنش گری های جدید چین در عرصه بین الملل به ارزیابی «عملی» ابتکار کمربند اقتصادی جاده ابریشم، ریشه های اقتصادی ↔استراتژیک شکل گیری این ابتکار، میزان جدّی بودن رهبران چین برای اجرای آن و پیامدهای تحقق این طرح پرداخته است.
۳۷۷.

پیامدهای رشد اقتصادی و نظامی چین بر اتحاد دوجانبه آمریکا – ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۸۱
اتحاد امنیتی دوجانبه ژاپن و آمریکا که پس از پایان جنگ جهانی دوم شکل گرفت، در عصر جنگ سرد، در رویارویی دو دولت با فشارهای ژئوپولیتیکی شوروی و متحدین منطقه ای اش در حوزه پاسیفیک نقشی حیاتی بازی کرد. این اتحاد مولفه ای مهم از نظم منطقه ای تحت رهبری آمریکا در پاسیفیک بوده است. پس از پایان جنگ سرد، رشد اقتصادی و نظامی چین، به مثابه قوی ترین محرک تأثیرگذار بر منافع امنیتی مشترک دو دولت در حوزه شرقی پاسیفیک به نگرانی اصلی مشترک دو دولت تبدیل شده است. در سال های اخیر مواضع سرسختانه تر چین در مناقشات دریای شرقی، که با رشد چشمگیر اقتصادی و قابلیت های فزاینده نظامی اش حمایت می شود، بر شدت نگرانی های منطقه ای از نیات و مقاصد پکن افزوده و بر پیوندهای امنیتی دولت ها در منطقه اثر گذاشته است. این مقاله از چشم انداز نظریه موازنه تهدید به تبیین تأثیر روند مدرنیزاسیون نظامی چین، که خود نشأت گرفته از رشد اقتصادی اش می باشد، بر اتحاد ژاپن و آمریکا پرداخته است. در این راستا، شکل گیری و تداوم این اتحاد بررسی شده و سپس روند مدرنیزاسیون نظامی چین به مثابه متغیّرِ مستقل تجزیه و تحلیل شده و سپس پیامدهای آن برای منافع مشترک ژاپن و آمریکا در حوزه شرق پاسیفیک بررسی و واکنش مشترک دو دولت در شکل بازبینی و گسترش اتحاد دفاعی دوجانبه شان مورد بررسی قرار گرفته است. 
۳۷۸.

چین از ثروت به توسعه طلبی دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۱۱
به طور کلی چین در طول تاریخ پیوسته یک امپراتوری قدرتمند محسوب می شده است. در پی انقلاب صنعتی دولت های مدرن غربی قابلیت های نظامی نوینی کسب کردند که آنها را به پیش روی در دریاها قادر می نمود. در میانه قرن نوزدهم کرانه های دریایی چین که برای قرن ها به سبب وسعت اقیانوس ها سبب امنیت خاطر امپراتوری چین از جانب مرزهای جنوبی و جنوب شرقی می شد به حوزه ای برای افزایش آسیب پذیری های چین در برابر قدرت های استعماری غرب تبدیل شد. تا قرن نوزدهم در پی انقلاب صنعتی کسب قدرت دریایی به مشخصه ای برای قدرت های بزرگ تبدیل شده بود. نیروی دریایی انگلستان و دیگر قدرت های استعمارگر غربی نقشی کلیدی در شکست دادن چین در میانه قرن نوزدهم ایفا کرد. به طور کلی در عصر مدرن یک الگوی تاریخی در این زمینه شکل گرفته است که قدرت های بزرگ غالبا قدرت هایی دریایی نیز هستند. این مقاله به تحول در نیروی دریایی چین پرداخته است و این گونه نتیجه گیری می کند که ثروت و گسترش منافع چین در طول بیش از سه دهه گذشته منابع و نیز ضرورت های امنیتی پکن را برایتبدیل شدن به یک قدرت دریایی بسط داده است.
۳۷۹.

ظهور چین: چالش های ایالات متحده آمریکا در مواجهه با قدرت روزافزون چین در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۸۸
با فروپاشی شوروی و پایان نظام دوقطبی ایالات متحده آمریکا مدعی کسب جایگاه قدرت بلامنازع و قدرتمند ترین دولت  در نظام بین الملل گردید،  بازیگری که توانایی جهت دهی به قواعد و رویه های بین المللی را به تنهایی داراست. با این همه سایر قدرتهای بزرگ با به چالش کشیدن آمریکا، تلاش ها خود را برای تغییر این شرایط را با برنامه ریزی های بلندمدت و استراتژیک ادامه دادند. این بازیگران همیشه به عنوان یک رقیب بالقوه جایگاه برتر آمریکا را تهدید می کردند. چین یکی از این قدرت های بزرگ است که توانایی های بالقوه این کشور برای تبدیل شدن به ابرقدرت و اشغال جایگاه فعلی آمریکا، باعث نگرانی استراتژیست ها و مقامات آمریکایی شده است. درنتیجه ایالات متحده در دهه دوم قرن بیست ویکم تمرکز استراتژی امنیت ملی خود را از خاورمیانه به شرق آسیا انتقال داد تا بتواند با این تهدید بالقوه مقابله کند. مقاله حاضر با مفروض قراردادن این رقابت میان چین و ایالات متحده آمریکا به بررسی چالش هایی پرداخته که ظهور چین در مقابل آمریکا قرار می دهد و این چالش ها در پنج حوزه اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و سایبری مورد واکاوی قرار گرفته است. مقاله در پایان به ارزیابی این فرضیه پرداخته که افزایش قدرت ملی چین در این پنج حوزه به صورت آشکار چالش و تهدیدی اساسی برای  جایگاه برتر  ایالات متحده در میان قدرت های جهانی است با فروپاشی شوروی و پایان نظام دوقطبی ایالات متحده آمریکا مدعی کسب جایگاه قدرت بلامنازع و قدرتمند ترین دولت  در نظام بین الملل گردید،  بازیگری که توانایی جهت دهی به قواعد و رویه های بین المللی را به تنهایی داراست. با این همه سایر قدرتهای بزرگ با به چالش کشیدن آمریکا، تلاش ها خود را برای تغییر این شرایط را با برنامه ریزی های بلندمدت و استراتژیک ادامه دادند. این بازیگران همیشه به عنوان یک رقیب بالقوه جایگاه برتر آمریکا را تهدید می کردند. چین یکی از این قدرت های بزرگ است که توانایی های بالقوه این کشور برای تبدیل شدن به ابرقدرت و اشغال جایگاه فعلی آمریکا، باعث نگرانی استراتژیست ها و مقامات آمریکایی شده است. درنتیجه ایالات متحده در دهه دوم قرن بیست ویکم تمرکز استراتژی امنیت ملی خود را از خاورمیانه به شرق آسیا انتقال داد تا بتواند با این تهدید بالقوه مقابله کند. مقاله حاضر با مفروض قراردادن این رقابت میان چین و ایالات متحده آمریکا به بررسی چالش هایی پرداخته که ظهور چین در مقابل آمریکا قرار می دهد و این چالش ها در پنج حوزه اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و سایبری مورد واکاوی قرار گرفته است. مقاله در پایان به ارزیابی این فرضیه پرداخته که افزایش قدرت ملی چین در این پنج حوزه به صورت آشکار چالش و تهدیدی اساسی برای  جایگاه برتر  ایالات متحده در میان قدرت های جهانی است
۳۸۰.

مواجهه چین و غرب مدرن: امتناع، یادگیری و دگرگونی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۸۷
این مقاله به رهیافت ها و سیاست های چین در مواجهه با دولت های مدرن غربی متمرکز است. این رویارویی به طور تاریخی از اواخر قرن هجدهم با گسترش فزاینده بازرگانان غربی در پیرامون دریایی چین آغاز می شود، نخست رهیافت امتناع و انزوای باشکوه است که با توجه به محاسبه هزینه های فرهنگی، اقتصادی و امنیتی گسترش روابط با غرب اتخاذ شد. با ناکامی این سیاست و ورود غربی ها با توسل به زور، رهیافت اقتباس فنون و ابزار مدرن جنگ مطرح شد، سپس رهیافت یادگیری فراتر از تکنولوژی جنگ یعنی غربی سازی با توجه به سنن کنفسیوسی پدیدار گشت که به سرنگونی امپراتوری و استقرار جمهوری چین در 1912 منجر گردید، این رهیافت با رهبری چیان کای شک به غربی سازی کامل بر طبق یادگیری از دمکراسی های توسعه یافته بدل شد که در نهایت در تایوان  و مشابه به آن در هنگ کنگ و ماکائو به اجرا گذاشته شد، همزمان در خاک اصلی چین تحت رهبری مائو رهیافتی مارکسیستی با اقتباس از شوروی در دستور کار قرار گرفت که در نهایت با به رهبری رسیدن دنگ شیائوپینگ مورد بازبینی قرار گرفته و با رهیافتی عملگرایانه که بر اتخاذ سیاست هایی که نتایجی موفق در هنگ کنگ، ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور و تایوان به بار آورده بودند جایگزین شده است که در نتیجه آن چین به قدرتی نوظهور تبدیل شده و در حال بازتحقق منزلتی است که از آغاز سده تحقیر از دست رفته است.