آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

خاطره نویسی یکی از انواع ادبی و شکلی از نوشتار است که در آن نویسنده، خاطرات خود یعنی صحنه ها یا وقایعی را که در زندگی اش روی داده و در آنها نقش داشته یا شاهدشان بوده، بازگو می کند. با توجه اینکه اتکای خاطره، به ذهن نویسنده آن است، نویسنده با زاویه دید خود با حوادث روبه رو شده و با گذشت زمان، آنها را در ذهن انباشته است و هنگام نوشتن نیز با تکیه بر توانایی نوشتاری و هنری خود آنها را بازآفرینی می کند. همین متغیرها است که می تواند خاطره را در فرایند دگردیسی، از روایت ساده یک حادثه تاریخی به اثر ادبی خواندنی و ماندگار تبدیل کند. با شروع جنگ هشت ساله رژیم صدام علیه ایران، بسیاری از رزمندگان ایرانی به نوشتن خاطرات و یادداشتهای روزانه اقدام کردند. وسعت و عظمت جنگ تحمیلی باعث شد این خاطرات و یادداشتها، ضمن بیان احساسات و افکار آنان در حکم مستندات تاریخی، برای تبیین واقعیتهای جنگ و نیز خلق داستان مورد استفاده قرار گیرد. رمزگشایی از فرایند دگردیسی خاطره به داستان در ادبیات پایداری، مسئله ای است که تحقیق و پژوهش در آن، ضمن تدوین و تعریف اصول و قواعد دگردیسی خاطره به داستان، زمینه ساز موفقیت هرچه بیشتر نویسندگان برای خلق اینگونه آثار خواهد بود؛ لذا در این پژوهش دگردیسی خاطره به رمان را با تکیه بر رمان «آتش به اختیار» نوشته محمدرضا بایرامی مورد واکاوی قرار داده ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد آتش به اختیار دارای شاخصه هایی  همچون گفتگو، صحنه آرایی، حرکت در زمان، جریان سیال ذهن و... است که توانسته این اثر برخاسته از خاطره را به متنی ادبی تبدیل کند و به آن ماهیت ادبی داستانی ببخشد.

تبلیغات