مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
تمدن اسلامی
حوزه های تخصصی:
در بررسی تاریخِ تمدن اسلامی و نیز تاریخ شهرهای ایران، جایگاه مراغه به عنوان شهری تاریخی از منظر تمدنی به شکل بایسته ای تبیین نشده است. از این رو، در این پژوهش تاریخی با رویکرد تمدنی در حوزه مطالعات تاریخ های محلی به واکاوی و تبیین پیوند مراغه با تمدن اسلامی پرداخته شده است. بنابر یافته های این مطالعه، مراغه تا اواسط قرن هفتم هجری، با وجود اهمیت در تحولات تاریخی، مرکزی تمدنی محسوب نمی شد. اما پس از برافتادن بغداد به دست مغولان، این شهر به کانونی علمی در جهان اسلام تبدیل گردید. در نیمه دوم قرن هفتم هجری، تأسیس مجموعه رصدخانه و گردآمدن شمار زیادی از دانشوران برجسته، وجهه فرهنگی تمدنی مراغه را به شکل چشمگیری تغییر داد. فعالیت های رصدی علمی در این مرکز، تألیف آثار برجسته علمی مانند زیج ایلخانی، پدیداری نظریه های بدیع نجومی و نیز پدیدآوردن تحریرهای نو از متون علمی طی این دوره، مراغه را در شمار مراکز علمی تمدنی جهان اسلام درآورد. در نتیجه چنین دستاوردهایی، القاب افتخارآمیزِ «مکتب مراغه» و «مکتب ترجمه مراغه» از سوی تاریخ علم پژوهان به این شهر داده شده که شهرتی همیشگی در تاریخ علم در مقیاس جهانی را برای آن به ارمغان آورده است.
چرایی عدم سلطه فلسفه سیاسی ارسطویی بر مدار تفکر در جهان زیست اسلامی، سده میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
143-172
حوزه های تخصصی:
تدوین تمدن اسلامی در قرن دوم هجری با انتقال علوم مختلف از یونان به تمدن ایرانی و از آنجا به جهان اسلام همراه بود. این تمدن در فرآیند برسازی ساختارهای عینی، چونان حکومت، پشتوانه های ذهنی خود را از یونان و فلسفه افلاطونی و ارسطویی برگرفت. در این مسیر به دلیل ویژگی های فرهنگ عربی و عناصر دینی آن و نیز تجربه ایران شهری که در حال انتقال به جهان زیست اسلامی بود، فلسفه افلاطونی و افلاطون گرایی با اتکا به امر متافیزیکی مورد توجه قرار گرفت؛ در حالی که فلسفه ارسطویی که به واقعیت گرایی نزدیک است، در عرصه حکومت اندیشی مورد اغفال قرار گرفت. بدین معنا که دشواره های امر سیاسی در برسازی حکومت اندیشی جهان زیست اسلامی از مدار فلسفه ارسطویی اندیشیده نشد؛ بلکه از زاویه فلسفه سیاسی افلاطونی مورد تأمل واقع شد. از این چشم انداز، سؤال مطرح این است که چرا فلسفه سیاسی ارسطویی در این فرآیند مورد بی توجهی قرار گرفت؟ در صورت توجه به فلسفه سیاسی ارسطویی، ساخت های عینی برساخته تمدن اسلامی چگونه سازمان دهی می شدند؟ فرضیه مطرح در این مقاله این است که در تمدن اسلامی، ساخت ها و سازه هایی ذهنی و عینی وجود داشت که باعث به حاشیه رفتن فلسفه سیاسی ارسطویی شد. سازه های فکری چونان دوگانگی ذهنی همراه با سلطه انگاره های دینی باعث تجلی ساخت هایی متأثر از این تصور در عرصه سیاسی شد. اندیشه دینی و انگاره های اسطوره ای، عامل بنیادین گرایش به افلاطون گرایی برای اندیشیدن امر سیاسی و ساختار حکومتی بود. البته تجربه حکومت اندیشی در جهان زیست ایرانی دوره ساسانی که نوافلاطون گرایی، پشتوانه فکری حل دشواره های سیاسی قرار گرفته بود نیز به مثابه یک الگو در اندیشیدن دشواره های اجتماعی مورد اقبال مسلمانان قرار گرفت. اما در مقابل فلسفه ارسطویی چون مبتنی بر واقعیت های اجتماعی و رویکرد عقلانی استوار بود، در این فرآیند به حاشیه رفت. بدین منظور ما با رهیافت روش تفسیری ویتگنشتاین به تحلیل موضوع می پردازیم.
راهبردها و فرایندهای احراز شایستگی قضات در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ زمستان۱۴۰۱ شماره ۱۰۵
663 - 694
حوزه های تخصصی:
شایسته گزینی در مناصب، بویژه در مسند قضاوت، از مهمترین راهبردها در حکمرانی مطلوب و دست یابی به تمدن نوین اسلامی محسوب می شود. برای نیل به این مهم، بهره مندی از تجربه گران سنگ تمدن اسلامی، از اهمیت بسزایی برخوردار است. به دلیل نقش مهم دیوان قضا در تحقق عدالت اجتماعی و امنیت و رفاه عمومی، همواره در سازمان اداری و تمدن اسلامی از جایگاهی حساس برخوردار بوده است و حاکمان اهتمام ویژه ای در تعیین شخصیت مناسب برای این جایگاه داشته اند. براین اساس، دو پرسش اساسی در دستور کار این پژوهش قرار گرفت، نخست آنکه آیا معیارها و راهبردهایی برای انتخاب دادرسان وجود داشته است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، پرسش ازروش ها و فرایندهای احراز صلاحیت افراد شایسته مطرح می شود. در این پژوهش، با بهره مندی از روش توصیفی – تحلیلی و مراجعه به اسناد کتابخانه ای، ابتدا به طرح سیر تاریخی منصب قضا مبادرت شده است و سپس به تبیین پاسخ ها به پرسش های مورد نظر با الهام از متون مرتبط با آئین کشورداری اهتمام گردیده است. بر این اساس، شروط متعددی از جمله شروط صحت داوری و ویژگی های شخصیتی مورد توجه زمامداران بوده است، که از آن میان می توان به تحقیق میدانی، مصاحبه حضوری، بررسی تجارب گذشته و... برای دست یابی به انتخابی احسن اشاره نمود.
ابعاد خط مشی های عمومی در حوزه ی تدوین با رویکرد تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خط مشی عمومی معین می کند که چه فعالیت ها و اقداماتی در بخش عمومی باید انجام پذیرد و چه اقداماتی نباید انجام گیرد. فرآیند خط مشی گذاری عمومی شامل مراحلِ شناخت، بیان مسئله، طرح مسئله، تدوین، قانونی کردن و مشروعیّت بخشیدن، ابلاغ و اجرا و درنهایت ارزشیابی می باشد. اکنون ضرورت شناخت ابعاد خط مشی های عمومی در حوزه ی تدوین، در جهت تحقّق تمدن نوین اسلامی حائز اهمّیّت است. لذا هدف از این پژوهش، استخراج ابعاد خط مشی های عمومی در حوزه ی تدوین با رویکرد تمدن اسلامی می باشد. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی، با رویکرد مضمون (تم) و از طریق مصاحبه ی بازِ نیمه ساختاریافته ی محقّق ساخته با خبرگان و صاحب نظران در حوزه ی خط مشی گذاری و تاریخ و تمدن می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مضامین فراگیر، به عنوان ابعاد خط مشی های عمومی در حوزه ی تدوین با رویکرد تمدن اسلامی عبارت اند از: پیشرفت و سازندگی، تعادل، شناخت، تکامل، رسالت، عقلانیّت جامع، مکتب، مبارزه با نظام سلطه گری، اسلام گرایی و سیاست. نتیجه گیری کلی اشاره به آن دارد که ابعاد و مضامین فراگیر استخراج شده در حوزه ی قانون گذاری و تدوین، می تواند به عنوان نقشه ی راه و سیاست برای سازمان ها و مؤسّسات دولتی در حوزه ی اجرا و ارزشیابی مثمرثمر باشد.
رویکرد تمدّن ساز رسول خدا (ص) در مواجهه با یهودیان صدر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از طلیعه پیدایش تمدّن اسلامی تا به امروز، همواره دین اسلام با دیگر ادیان، از جمله یهودیت در تعامل بوده است. تعامل دو تمدّن اسلام و یهودی را می توان از زوایای گوناگون به بحث نهاد. بررسی نخستین پیوندهای دو تمدّن اسلام و یهودیّت در کانون شکل گیری دین اسلام (یعنی مکّه و مدینه) در دهه های آغازین طلوع خورشید اسلام، از اهمّیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل نخستین دادوستدهای دو تمدّن یادشده انجام شده است. یکی از نمودهای پیوند اسلام با یهودیّت را می توان در پرسش های گوناگون و پیوسته یهودیان از شخص رسول خدا (ص) به عنوان رهبر تمدّن اسلامی و بنیان گذار آخرین دین الهی پی گرفت. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است که با مطالعه اَسنادی انجام شده است. نگاهی به فراوانی و محتوای پرسش های یهودیان از رسول خدا (ص) و نیز واکنشِ آنها به پاسخ های آن حضرت، از یک سو نمایانگر هدف یهودیان از طرح پرسش های آن ها بوده و از سوگیریِ دغدغه های آنان پرده برمی دارد و از سوی دیگر، الگوی تمدّن ساز اسلام در نحوه رویارویی با پرسش های صاحبان دیگر ادیان را به دست می دهد. رفتار عملیِ رسول خدا (ص) در رویارویی با اهل کتاب که الگویِ قرآنیِ تمدّن ساز در تعامل حکیمانه با اهل کتاب به شمار می رود؛ مبتنی بر چهار رکنِ محوری است: 1. تکیه بر باورهای مشترک (کلمة سواء) 2 .جدالِ اَحسَن 3. حکمت 4. موعظه حسنه.
بررسی تطبیقی جایگاه تعلیم و تربیت در شکل گیری و شکوفایی تمدن اسلامی در انقلاب اسلامی ایران و حکومت فاطمیان مصر
تعلیم و تربیت در شکل گیری تمدن اسلامی جایگاه ویژه ای دارد. حکومت های اسلامی از آغاز تشکیل، با تکیه بر تعلیم و تربیت و با توجه به میزان اهتمامی که بر این موضوع داشتند، توانستند به مراتبی از تمدن دست یابند. تطبیق و مقایسه نقش تعلیم و تربیت در تمدن سازی بین حکومت فاطمیان مصر و انقلاب اسلامی ایران، موضوعی است که هنوز مورد پژوهش موردی واقع نشده است. مطالعات پیشین به صورت جداگانه و پراکنده موضوع تمدن اسلامی و تعلیم و تربیت را در دولت فاطمیان مصر و انقلاب اسلامی ایران بسیار بررسی نموده اند. با نگاهی به مسئله تعلیم و تربیت در حکومت فاطمیان مصر و رویکرد و عملکرد این دولت در برخورد با این موضوع و هم چنین با توجه به بیانات امام خمینی (رحمه الله علیه)؛ بنیان گذار انقلاب اسلامی و امام خامنه ای (مدّ ظلّه العالی)؛ به عنوان پرچم دار و نظریه پرداز انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی، جایگاه تعلیم و تربیت در تمدن سازی واکاوی شد. ما پی بردیم که تعلیم و تربیت یک امر حیاتی و ضروری در شکل گیری تمدن اسلامی است. و برای تولید فکر و ایده به توجه تعلیم و تربیت ویژه نیازمند است؛ یافته های این تحقیق نشان می دهد برای ایجاد و شکوفایی تمدن اسلامی، لازم است حوزه ها و مراکز تعلیم و تربیت به معنی مطلق از توجه ویژه ای برخوردار باشند و بیشترین سرمایه گذاری در این امور مهم صورت گیرد تا إن شاء الله شاهد صدور و جهانی شدن تمدن اسلامی باشیم.
فرهنگ و تمدن اسلامی در نظرگاه استاد شهید مرتضی مطهری (با تأکید بر نظام سازی فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
104 - 115
حوزه های تخصصی:
استاد شهید مطهری (1359 ش) یکی از اندیشمندان و حکمای شیعه، در حوزه اندیشه اصلاحی، احیای اسلام و تمدن سازی نوین اسلامی به شمار می رود. وی در حوزه های مختلف فرهنگ و تمدن اسلامی، نظریه های گوناگونی دارد که در این پژوهش به آن پرداخته خواهد شد. مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که اصول استاد مطهری در نگاه به فرهنگ و تمدن اسلامی بر چه محورهایی استوار است و این مسئله مهم چه نسبتی با نظام سازی فرهنگی دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که استاد مطهری به ساخت نظام فرهنگی، تعلیم و تربیت و توانمند سازی و تقویت بنیه فکری مسلمانان با نگارش آثار گوناگون علمی و طرح اندیشه اسلامی تأکید داشت. از دیدگاه این اندیشمند هر نهضت اجتماعی در خطر رو در رویی با آفاتی همچون: نفوذ اندیشه بیگانه، تجدد گرایی افراطی، تداوم نهضت، نفوذ فرصت طلبان، ایهام در طرح های آینده و تغییر جهت دادن اندیشه می باشد. وی معتقد بود با شناخت آسیب های فرهنگی و عوامل مؤثر در این مسیر، برای ایجاد تحول فرهنگی، راهبردهای متعدد فرهنگی ضروری است. ایشان شناخت دقیق اجزای فرهنگ و تمدن اسلامی را در راستای برقرای نظام فرهنگی مطلوب قلمداد می کرده اند.
نقش تمدنی مدائنی (م 225ق) در تاریخ نگاری اسلامی (مطالعه موردی: سیره نگاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
116 - 145
حوزه های تخصصی:
آثار برجا مانده از پیشینیان از جمله مکتوبات آنان گنجیه های ارزشمند علمی و تمدنی هستند که به عنوان یک گزارشگر، رویدادهای تاریخی برای آیندگان گزارش می کنند. برخی مؤلفان با توجه به دانش خود به گونه ای از تاریخ نگاری اسلامی که از آن به سیره نگاری تعبیر می گردد، پرداخته اند. ثبت تاریخِ سیره نگاریِ پیامبر اعظم(ص) از ابتکارات قرآن است که بخشی از تاریخ و سیره زندگانی آن حضرت را آورده است تا الگوی برای بشریّت در ابعاد مختلف باشد. مدائنی از مؤلفان کثیر التألیفی بود که با برخورداری از نبوغ علمی و دانش گسترده خود شاخه هایی از تاریخ نگاری اسلامی - از جمله سیره نگاری تاریخ و زندگانی پیامبر اعظم(ص) - را ابداع کرد. وی نقش اساسی در گسترش این نوع از تاریخ نگاری داشت و بر مؤلفان پس از خود نیز تأثیرگذار بوده است. این مقاله با توجه به جمع آوری نگاشته های مدائنی از متون دست اول به توصیف و تحلیل آنها در سیره نگاری پرداخته است. مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه مدائنی توانست در گسترش، تکمیل و تأسیس برخی از موضوعات در سیره نگاری نقش آفرین باشد؟. نتیجه آنکه مدائنی با نگارش سیره نگاری و زیر شاخه های آن از جمله «عهود النبی»، «اخبار المنافقین»، «تسمیه المنافقین»، «تسمیه الذین یؤذون النبی»، «اقطاع النبی»، «دعای النبی» و موارد دیگر در نشر موضوعات سیره نگاری سهمی اساسی داشته و شُکُوه تمدن اسلامی را در قرن سوم نشان داده است.
تحلیل شاخصه های تمدن اسلامی با محوریت دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از دغدغه های مهم مسلمانان، هویت فرهنگ و تمدن اسلامی است . تمدن اسلامی و شاخصه های آن، در صورت توجه و عدم غفلت، موجب تحولات عمیق در جامعه ی بشریت شده، و نیز با توجه به اندوخته های مادی و معنوی، موجبات نیل انسان به کمال مطلوب بشریت را فراهم می آورد. شاخصه های هر تمدن متناسب با مبانی مربوط به آن، متفاوت است. تمدن اسلامی، با تکیه به آیات قرآن شاخصه های اهمی در این زمینه ارائه داده است. نوشته ی حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که، علامه طباطبایی ویژگی های خاص تمدن اسلامی به وجودآمده در طول هزار و پانصد سال را چه می داند؟ ایشان با توجه به رویکرد اجتماعی که در تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن داشته اند، بیشتر آیات قرآن را با دید جمعی تفسیر نموده و شاخصه های بارز تمدن اسلامی را مورد اشاره قرار داده اند . گردآوری اطلاعات در این مقاله به روش کتابخانه ای و پردازش آن ها به روش توصیفی-تحلیلی است. ایشان شاخص های مرتبط عقل و وحی، اجرای عدالت، علم و دانش اندوزی، داشتن جهان بینی پویا، مبارزه با سنت های غلط اجتماعی، وحدت اجتماعی و محوریت اخلاق را ازجمله شاخصه های مؤثر در شکل گیری، رشد و ترقی تمدن اسلامی بیان کرده اند؛ که هر یک از این موارد با استنادات قرآنی قابل تطبیق است.
بررسی تطبیقی مفهوم تمدن از دیدگاه علامه طباطبایی و سیدقطب
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳۶
89 - 120
حوزه های تخصصی:
قرآن، نظامنامه تمدن اسلامی است. واژه « تمدّن» در قرآن نیامده است؛ ولی برخی از مفسران، از« امت» استفاده تمدّنی کرده اند؛ یعنی جماعتى که به پیامبر خدا ایمان آورده اند. در این نوشتار، به روش توصیفی _تحلیلی، به بررسی تطبیقی مفهوم تمدن از نظر علامه طباطبایی و سیدقطب به ویژه در تفاسیرشان با توجه به واژه «امت» پرداخته شده است. یافته های مقاله نشان می دهد قرآن مهم ترین عامل پیدایش و تداوم اجتماع بشری را در وحدت فرامادّی دانسته که مرزهای جغرافیایی، زمانی، خویشاوندی، نژادی و... را درمی نوردد. سید قطب معتقد است مقصود از «امت واحده » در ق رآن ، دی ن اس لام و جامعه مسلمانان است و هر که اعتقاد مسلمانی نداشته ب اشد، از ق لم رو «ام ت واحده» خارج و در زمره جامعه جاهلی است؛ اما علامه در مفهوم امت، توسعه معنایی می دهد و معنای جهان شمولی قائل است؛ یعنی گروه ی ک ه ه دفی واح د اعم از ام ور دن یوی و م عنوی دارند؛ گ ر چ ه وحدت امت، ع لاوه ب ر همگرایی، با ه م کیشی کامل می شود.
الگوی سبک زندگی تمدن ساز از دیدگاه حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن اسلامی، درطول تاریخ اسلام دچار فراز و فرودهای بسیاری شده، اما با طلوع انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی در کشورهای مسلمان دوباره مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، چگونگی ایفای نقش سبک زندگی اسلامی در تمدن سازی اسلامی به عنوان مهم ترین مسأله در بین مؤلفه های فرهنگی برای تکامل روند تمدن سازی مطرح است. روش انجام این پژوهش، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه انجام، از نوع تحلیل اسنادی در چارچوب نظری امام خامنه ای(مدظله العالی) است که ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها از مضامین بیانات و فرمایشات معظم له با کمک نرم افزارMAXQDA20 استخراج گردیده اند. با تحلیل 283 مضمون از بیانات معظم له، به تعداد 3 بعد (بینشی، رفتاری، روشی)، تعداد 9 مؤلفه (الزامات حکم رانی در سبک زندگی، تعلیم و تربیت، جلوگیری از نفوذ دشمنان، علم و دانش، عناصر استحکام و وحدت و انسجام اسلامی، قدرت و امنیت ملی، مشارکت های مردمی، مقاومت و ایستادگی و نمادهای ابزاری سبک زندگی) و تعداد 83 شاخص برای این مؤلفه ها استخراج گردیده است. نتیجه این است که نقش سبک زندگی در تمدن سازی عصر حاضر که دنباله رو تمدن اسلامی گذشته است با سیاست گذاری فرهنگی درست در حوزه سبک زندگی اسلامی علاوه بر این که کشور را به سمت یک زندگی بهتر و متمدن سوق می دهد، می تواند در احیاء، اصلاح و تحقق تمدن اسلامی پیشین نقش پیشران و جنبش نرم افزاری را ایفا نماید.
تمدن اسلامی متاثر از کلان روند توسعه ارتباطات مجازی و تکنولوژی های ارتباطی؛ فرصت ها، تهدیدها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تمدن اسلامی به عنوان یکی از مهمترین تمدن های نوین از دوران گذشته در مواجهه با وضعیت نا مطمئن آینده قرار دارد. این تمدن با تجارب ارزشی چندین ساله در وضعیت فعلی با چالش هایی روبه رو است که می تواند تهدیدی برای آینده آن تلقی شود. در عین حال نیز با توجه به تحقق کلان روندهایی مانند توسعه ارتباطات مجازی فرصت هایی را در پیش رو دارد. بر همین اساس هدف این پژوهش تحلیلی بر کلان روند توسعه ارتباطات مجازی و تمدن اسلامی است که در لوای آن چالش ها، فرصت ها، تهدیدها نیز بررسی و شناسایی می شوند. در این پژوهش از روش کیفی اسنادی استفاده شده و داده های مورد استفاده شامل بهره گیری از آیات قرآن کریم، روایات و احادیث و همچنین تفسیرهای مرتبط با این آیات و روایات است. تحلیل داده ها بر اساس تحلیل محتوای این مفاهیم انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که با اشاره به آیات و روایات و رخدادهای صدر اسلام رویکرد تمدن اسلامی را می توان اینگونه ارزیابی کرد که تکنولوژی های ارتباطی را تا جایی بپذیرد که ماهیت آموزه های تمدن اسلامی را مخدوش نکند، البته درصدد آن نیز نیست که این تکنولوژی ها را در عرصه جامعه براندازد. با عنایت به اینکه تکنولوژی های ارتباطی که هم فرصت آور و هم تهدیدکننده هستند، تمدن سازان اسلامی درصدد واکاوی فرصت هایی هستند که اینگونه تکنولوژی ها را در جامعه اسلامی به کار ببرند. به عنوان نتیجه باید گفت که جامعه اسلامی از حیث ظرفیت شناسی برای برپایی تمدن نوین اسلامی با مانعی روبه رو نیست؛ چرا که برای شکل گیری تمدنی جامع نیاز به وجود مبانی، بروز و ظهورات، فراگیری جهانی و راهبری جهانی است که همه این عناصر یاد شده در اسلام وجود دارد. اما شرط تحقق این تمدن پیاده سازی ظرفیت های تبیین شده خواهد بود که باید در دو عرصه نظری و الگوهای عینی به تحقق برسد تا جامعه اسلامی بتواند به نقش خود در آینده نزدیک عمل کند.
نقش جهاد کبیر در تحقق تمدن نوین اسلامی با تأکید بر اندیشه امام خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵
164 - 179
حوزه های تخصصی:
تمدن نوین اسلامی پدیده ای امیدبخش برای مستضعفان و آزادی خواهان جهان و الهام یافته از کلام الهی است که شکل گیری آن برای طالبانش به شرط کوشش و گام های مجاهدانه از سنخ جهاد کبیر چندان دور از دسترس نیست. ازاین رو، پژوهش در تحلیل نقش جهاد کبیر برای زمینه سازی تحقق آن، از اهمیت برخوردار است. هم اکنون کم وبیش در محافل نخبگانی، چگونگی شکل گیری تمدن نوین اسلامی به گفتمان تبدیل شده، ولی چگونگی ترابط آن با جهاد کبیر که یکی از متغیرهای مهم در تحقق آن شمرده می شود، همچنان در هاله ای از ابهام است. ازاین رو، این پرسش مطرح می شود که جهاد کبیر در تحقق تمدن نوین اسلامی چه نقشی دارد؟ فرضیه پژوهش این است که زمینه تحقق تمدن نوین اسلامی با تلاش مجاهدانه از سنخ جهاد کبیر فراهم می شود. این مقاله توانسته است با توصیف و تحلیل مصداقی جهاد کبیر به تحلیل نقش جهاد کبیر در تحقق تمدن نوین اسلامی با تأکید بر اندیشه امام خامنه ای بپردازد. براساس یافته های پژوهش، جهاد کبیر چه به لحاظ سلبی، مانند اطاعت نکردن از تمدن غرب، نپذیرفتن ولایت کفار و مانند آن، و چه به لحاظ ایجابی، مانند استقامت ورزی در تحول علوم انسانی، پافشاری بر سبک زندگی اسلامی، استقامت در تربیت مدیران تمدن ساز و مانند آن، در تحقق تمدن نوین اسلامی تأثیرگذار است.
تأثیر قم در تمدن اسلامی از قرن دوم تا پایان قرن چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل تأثیرگذار در تمدن اسلامی از موضوعات حائز اهمیت است. در شکوفایی تمدن اسلامی مردم شهرهای مختلف از جمله قم به عنوان یکی از شهرهای مهم مذهبی شیعه تأثیرگذار بوده اند. این نوشتار با بهره گیری از رویکرد توصیفی_تحلیلی در صدد پاسخ به این سؤال است که قم از قرن دوم تا چهارم (ه.ق) چه تأثیراتی بر تمدن اسلامی داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهد، مردم قم اعم از بومیان محلی و اشعریان شیعی عرب با استفاده از نیروی انسانیِ کارآمد و برنامه ای منسجم در مدت زمان کوتاهی توانستند با خودکفایی در بخش های مختلف سیاسی، اقتصادی، تجاری، صنعتی، کشاورزی، دامداری، قضایی، نظامی، علمی، معماری و هنر، صادرات کالاهای مرغوب و باکیفیت به بلاد اسلامی، تأمین نیروی کارآمد سیاسی برای دیگر شهرها، اعزام تجار و بازرگانان به شهرهای مختلف اسلامی، تأمین امنیت راه های مواصلاتی و ابداع و انتقال سبک هنر و معماری به دیگر شهرهای اسلامی بر تمدن اسلامی تأثیرگذار باشند.
نظم و امنیت در تراز تمدن نوین اسلامی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۲ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵
121 - 137
حوزه های تخصصی:
مقاله «نظم و امنیت در تراز تمدن نوین اسلامی» به عنوان محوری ترین موضوع کارکردهای تمدن اسلامی تلاش دارد ضمن بررسی و موشکافی مؤلفه های امنیت ساز تمدن اسلامی، به برخی اندیشه های این حوزه بپردازد و رابطه این دو را در بستر نظریه های اسلامی و غربی بررسی کند. به عقیده نورث الیاس، فرایند متمدن شدن نه امری «عقلانی» (اگر منظور از عقلانی شدن این است که محصول تلاش های نیت مند و هدفمند آدمیان باشد) و نه امری است «غیرعقلانی» (اگر منظور از غیرعقلانی این باشد که شیوه پیدایش آن قابل فهم نباشد). این فرایند، کورکورانه شروع می شود و حرکت آن از طریق پویایی درونی شبکه روابط و نیز تغییرات معینی که در وابستگی های متقابل افراد اتفاق می افتد، ادامه پیدا می کند. به عقیده الیاس، در تمدن اسلامی، مقام پیامبر اسلام در بروز این تمدن منحصر به فرد است. در همین راستا مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا ضمن تأکید بر احیا و اعتلای مجدد تمدن اسلامی و شایستگی ملت هوشمند و شجاع ایران در انجام دادن این مهم، خاطرنشان می سازند که با سرمایه گذاری در امور فرهنگی و خودکفایی، تحکیم رفاه و تدیّن مردم و با پشتیبانی و تقویت بنیه های فرهنگی می توان نظم و امنیت را در تراز تمدن نوین اسلامی برقرار کرد.
عوامل انقراض تمدنها از منظر قرآن
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶
53 - 69
حوزه های تخصصی:
از آنجا که سیر تکاملی نظام جمهوری اسلامی در دستیابی به تمدن نوین اسلامی در گرو شناخت دقیق چالش های پیش رو و عوامل انقراض و نابودی تمدن هاست و خداوند نیز در قرآن بر عبرت آموزی از سرگذشت امت های پیشین تأکید کرده است، در پژوهش حاضر تلاش می شود با بهره گیری از آموزه های وحیانی، عوامل سقوط و انقراض تمدن ها همچون ظلم، بی توجهی به مسئولیت اجتماعی، اتراف و اشرافی گری، کفران نعمت، تکذیب آیات و پیامبران الهی، گناه و فساد اخلاقی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد؛ زیرا قرآن تنها چراغ فروزانی است که تمسک به آن می تواند انسان ها را در دستیابی به یک زندگی متمدن و سعادتمند به سرمنزل مقصود هدایت کند.
جایگاه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران درتمدن اسلامی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
87 - 106
حوزه های تخصصی:
در اندیشه اسلامی، حکومت فقط مسئول نظم و امنیت یا مسئول توسعه و رفاه مادی مردم نیست، بلکه وظیفه سرپرستی همه جانبه فرد و جامعه را در مسیر تکامل الهی به عهده دارد؛ یعنی هم نسبت به دنیای مردم و هم نسبت به تأمین آخرت آنها وظیفه بسترسازی و هدایت دارد. مأموریت های سخت و نرم نیروی انتظامی جمهوری اسلامی به عنوان یکی از مهم ترین سازمان های حکومتی نیز نمی تواند از این مهم تفکیک شود. وظیفه پلیس در حکومت اسلامی فقط جلوگیری از تخلفات مشهود نیست، بلکه به علت به هم تنیدگی موضوعات اجتماعی باید از موضع مأموریت خود در همه عرصه های جامعه و در کل مهندسی اجتماعی نقشی تعیین کننده داشته باشد. نیروی انتظامی صرفاً یک نیروی بازدارنده و ناظر مأمور و معذور نیست، بلکه نیرویی سازنده است که حضور پیش برنده ای نسبت به پیشرفت جامعه اسلامی از منظر نظم، امنیت، قانون گذاری و اجرای آن در همه عرصه ها دارد؛ زیرا فلسفه نظم و امنیت جدای از فلسفه حکومت نیست. حکومتی که مسئول بسترسازی برای پرستش خدا و هدایت مردم به سمت ارزش ها و اوصاف حمیده الهی است، نیروی انتظامی آن نیز نمی تواند به ابزارهایی همچون جریمه کردن بسنده و از تأثیرگذاری اخلاقی بر افراد جامعه و به دست آوردن مهارت لازم در این زمینه، شانه خالی کند. با این حال، وقتی مقیاس حکومت اسلامی در سطح تمدن اسلامی گسترش پیدا می کند، بدیهی است جایگاه نظم و امنیت و مأموریت های نیروی انتظامی نیز به تناسب آن ارتقا می یابد. جامعه از «دولت، اصناف و خانواده ها» تشکیل شده و نظم و امنیت در این سه قالب تحقق عینی پیدا می کند. در مقیاس تمدن اسلامی، وظیفه نیروی انتظامی ایجاد نظم و امنیتی است که مبدأ «قدرت، عزت و رحمت» در «دولت، صنف و خانواده» باشد. در این بین، نیروی انتظامی برای نیل به اهداف فوق باید با تعریف «استراتژی، برنامه ریزی و سازماندهی» در سه سطح جایگاه خود را ارتقا بخشد:1. اقدام به انجام وظایف قانونی؛ 2. ارتقای کارامدی؛ 3. توسعه روابط بین سازمانی. انتظار می رود در هر سطح از بهینگی از طریق ارتقای احساس «قدرت، عزت و رحمت» توسط مردم، علاوه بر ارتقای اثربخشی نیروی انتظامی، جامعه نیز به تمدن نوین اسلامی نزدیک تر شود.
بازسازی معماری سازمان ناجا بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴
61 - 91
حوزه های تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی متنی است که در سال1397 هم زمان با چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی توسط مقام معظم رهبری منتشر شد. با توجه به هدف گذاری راهبردی ناجا بر مبنای استقرار نظم و امنیت و تأمین آسایش عمومی و فردی و پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی در قانون تأسیس ناجا، پژوهش در زمینه نقش نیروی انتظامی در برآوردن اهداف بیانیه گام دوم، امری ضروری است. در این تحقیق، محتوای دیدگاه های مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب بر مبنای شاخص های کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا صورت گرفته است. داده های موردنیاز برای این پژوهش در پنج مقوله "نظام انقلابی"، "تمامیّت ارضی"،"امنیت اقتصادی"،"مدیریت جهادی" و"تمدن نوین اسلامی" طبقه بندی شده اند. در مرحله دوم، زیرمقوله ها با استفاده از بیانات مقام معظم رهبری در سالهای 1368 تا1398 در قالب 453 فیش به دست آمده و داده های حاصل با استفاده از نرم افزار Maxqda10 و با روش کدگذاری تحلیل شدند. در مرحله سوم، با بررسی 447 سخنرانی مقام معظم رهبری درباره نیروی انتظامی، زیرمقوله های به دست آمده با نگاهی آینده پژوهانه برای بازسازی معماری ناجا، بر اساس این سخنرانی ها شاخص بندی شده و منظومه معنایی آن بر اساس الگوی فرکلافشناسایی شده است. در انتها، معماری ناجا بر اساس این شاخص ها برای ایفای نقش موثر در تمدن نوین اسلامی، با روش های معماری سازمانی TOGAF وE2AF بازسازی و پیشنهاداتی برای چگونگی اجرای بازسازی معماری ناجا بر مبنای بیانیه گام دوم انقلابارائه شده است.
بیانیه گام دوم انقلاب و نقش راهبردی ناجا در عرصه عزت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۳
5 - 25
حوزه های تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب که توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه ۱۳۹۷ منتشر و ابلاغ گردید، سندی نوین و عمیق برای تعیین چشم انداز چهل ساله آینده ایران اسلامی است. یکی از محورهای مهم این سند، محور عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن است که ششمین توصیه از هفت توصیه در بیانیه گام دوم را برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی، شامل می گردد. به دلیل اهمیت یکپارچگی در سیاستگذاری های کلان جمهوری اسلامی برای دستیابی به اهداف این سند، ضروری است که تمام دستگاه های اجرایی، سیاست های خود را بر مبنای این سند بازتعریف نمایند؛ بدین منظور، این پژوهش با ترسیم هدف خود مبنی بر بررسی و احصای نقش ناجا در محور مذکور، به دنبال پاسخ به این سوال است که «دستاوردها و الزامات ناجا در محور عزت ملی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن کدامند؟» و جهت تحقق این امر، در مرحله نخست، با رویکرد کیفی به تحلیل محتوای محور عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن با استفاده از مفاهیم نظری مستخرج از بیانات و سخنرانی های رهبر معظم انقلاب پرداخته شد و گزاره های مرتبط از این بیانات استخراج گردید و در مرحله دوم، با رویکرد کمی و روش اکتشافی با طراحی پرسش نامه و ارتباط سنجی بین ابعاد و مولفه های تحقیق با کاربست شیوه جمع آوری اطلاعات از طریق توزیع پرسش نامه بین 91 نفر از نخبگان حوزه نظم و امنیت، به تبیین روابط بین گزاره های مستخرج در نیروی انتظامی در سه دوره زمانی گذشته، حال و آینده حول این محور پرداخته شد و درنهایت، دستاوردها و الزامات حاصل در این محور از طریق ناجا معرفی گردید.
بررسی تطبیقی بنیان های فکری تمدن اسلامی در اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای و سید قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
5 - 52
حوزه های تخصصی:
سید قطب به عنوان یکی از اندیشمندان برجسته مصری و حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان یکی از تأثیرگذارترین علمای شیعه در عصر حاضر ازجمله اندیشمندانی هستند که بر رویکرد تمدنی و تحقق تمدن اسلامی اهتمام ویژه ای ورزیده اند. پرسش اصلی این پژوهش درباره بنیان های فکری تمدن اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری و سید قطب و وجوه اشتراک و افتراق آنها است. در پژوهش حاضر، از روش تحلیل محتوای کیفی و برای گردآوری داده ها از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است تا مهم ترین بنیان های فکری تمدن نوین اسلامی از دیدگاه آیت الله خامنه ای و سید قطب با استناد به مجموعه آثار ایشان استخراج و ارائه گردد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هرچند سید قطب و حضرت آیه الله خامنه ای دغدغه های مشترکی داشته و درصدد ایجاد تمدن قدرتمند اسلامی هستند اما در بنیان های آن تفاوت های آشکاری با یکدیگر دارند. ازلحاظ هستی شناسی، این دو اندیشه، توحید محور بوده و بر این اصل استوارند که تمدن اسلامی دو بعدی و شامل ساحت مادی و ساحت معنوی است. در مبانی معرفت شناسی، این دو اندیشمند درخصوص امکان و ضرورت معرفت اتفاق نظر دارند، ولی از حیث منابع و روش های معرفت، دارای دیدگاه های متفاوتی هستند. در مبانی انسان شناسی نیز از جهات چیستی، جایگاه والای انسان در نظام هستی و غایت وجودی آن، شباهت اندیشه دیده می شود ولی درخصوص اراده انسان، میان آنها اختلاف جدی وجود دارد. اراده انسان در نظریه سید قطب در ذیل توحید افعالی و تداوم عادت الهی تفسیر می شود؛ درصورتی که آیت الله خامنه ای بر این باور است که نقش اصلی از آن تربیت، اراده و تصمیم خود انسان است. در بحث غایت شناسی هر دو نظریه، سعادت طلبی و وصول به سعادت در دنیا و آخرت فهم می گردد و هر دو به غایتی غیرمادی معتقدند که هدف غایی تمدن اسلامی وصول به سعادت دنیوی و اخروی است. هر دو اندیشمند به لحاظ هستی شناسی معتقد به دو وجهی بودن(مادی و معنوی) نظام هستی می باشند و وجه معنوی را مهم تر از وجهه مادی به حساب می آورند. آنچه واضح است، جدایی کامل نظر سید قطب و حضرت آیت الله خامنه ای در غایت شناسی و ایجاد آرمان شهر است. آرمان شهر سید قطب، جامعه نخستین اسلامی و عصر خلافت است اما آرمان شهر حضرت آیت الله خامنه ای در آخرالزمان و با نگاه به آینده به وجود می آید.