مطالعات میان رشته ای تمدنی انقلاب اسلامی

مطالعات میان رشته ای تمدنی انقلاب اسلامی

مطالعات میان رشته ای تمدنی انقلاب اسلامی سال دوم تابستان 1402 شماره 2 (پیاپی 6)

مقالات

۱.

از معنا شناسی تا هستی شناسی تمدن بر مبنای الگوی انسان شناسی حکمت اسلامی

نویسنده:

کلید واژه ها: تمدن انسان شناسی حکمت اسلامی وحدت در کثرت اصالت جامعه سلوک تمدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۵
در این مقاله با تکیه بر روش تحلیلی-فلسفی همچنین روش «دلالت پژوهی»، پیامدهای انسان شناسی حکمی در تعریف و هستی شناسی تمدن مورد بررسی قرار گرفته است. ایده اصلی که در این مقاله بسط یافته و مبانی و لوازم آن مورد بررسی قرار گرفته است اینست که اگر انواع حیات های اجتماعی تجلی بخش گونه های مختلف انسان ها هستند؛ تمدن تجلی بخش انسانی «ذوابعاد» اما «تک شخصیتی» است. بر این اساس تمدن نوعی از حیات اجتماعی است که در آن اولا تمامی ابعاد وجودی انسان در قالب نهاد های اجتماعی اعم از نهادی های سیاسی، علمی، اقتصادی، هنری، آموزشی، نظامی، بهداشتی و ... فعلیت یافته باشند و ثانیا در تمام این نهاد های متکثر نوعی روح جمعی واحد و وحدت شخصیت حاکم و ساری باشد. این دو پایه تعریف تمدن با تکیه بر دو اصل انسان شناسانه «وحدت در کثرت» و «کثرت در وحدت» در حکمت اسلامی به لحاظ هستی شناسانه توضیح داده شده اند و در تطبیق برهانی این اصل بر حیات تمدنی از مبنای اصالت جامعه و لوازم آن بهره گرفته شده است. در ادامه مقاله در 10 فرع پیامدها و مزیت های این تعریف و هستی شناسی تمدن مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله انضمامی بودن این تعریف و مقایسه آن با سایر تعاریف تمدن و مزیت های آن در تبیین معنای «آرمان تمدنی»، «بینش تمدنی»، «نیرو های تمدنی»، «فرهنگ های تمدن ساز و تمدن سوز»، «رشد ارگانیک تمدن ها»، «ارتباطات تمدنی» و «سلوک تمدنی» مورد بررسی قرار گرفته است.
۲.

تحلیل تلویزیون از منظر فلسفه ی تکنولوژی از دیدگاه مارکس، هایدگر، فینبرگ، بورگمان

کلید واژه ها: تلویزیون فلسفه تکنولوژی مارکس هایدگر بورگمان فینبرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
تلویزیون موضوعی است که مکرراً مورد مطالعه و بررسی دانشمندان قرار گرفته است و از زوایای مختلفی هم چون جامعه شناسی و روان شناسی درباره ی آن پژوهش شده است. یکی از ره یافت های مطالعه درباره ی این موضوع مهم، ره یافت فلسفی است. در این نوشته از منظر فلسفی، تلویزیون به مثابه یک تکنولوژی، مبتنی بر دیدگاه چهار اندیشمند: مارکس، هایدگر، بورگمان و فینبرگ مورد بررسی قرار گرفته است. این فیسلوفان تکنولوژی البته خود درباره تلویزیون به مثابه یک تکنولوژی اظهارنظر نکرده اند؛ بلکه مبتنی بر مبانی هریک دیدگاه آنان درباره تلویزیون بازسازی شده است. مبتنی بر مبانی مارکس، نقش تلویزیون در ارزش افزایی محور تحلیل واقع می شود. از دیدگاه هایدگر، تلویزیون به عنوان یک نوع انکشاف و آگاهی قابل مطالعه است. از نظر بورگمان ضرورت جست وجو درباره ی رابطه ی اطلاعات و واقعیت و نیز رابطه ی سوژه و ابژه و همچنین موضوع اشیاء کانونی درباره ی تلویزیون قابل استنباط است. و از نگاه فینبرگ نقشی که ارزش های سرمایه داری و ارزش های دموکراتیک در تولید تلویزیون دارد، حائز اهمیت است. پس از بررسی این چهار دیدگاه، در خصوص ارزش باری یا خنثی بود تلویزیون مبتنی بر تبیین های صورت گرفته به نتیجه گیری پرداخته می شود.
۳.

تبادل تمدنی؛ نزاعی بر سر امکان یا امتناع

کلید واژه ها: تمدن ذات گرایی تمدنی اراده گرایی تمدنی تسخیر جوهری نسبت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۴
نخستین مواجهه ما با تمدن غرب در قامت تقابل نظامی و صنعتی هویدا گشت که حاکمان به جهت تصور عقب ماندگی ایران و جبران آن، تصمیم به اعزام دانشجو به کشورهای غربی نمودند. آنها راه توسعه یافتگی و پیشرفت ایران را در آیینه مدرن شدن ایران می دیدند، اما تاریخ در سال 57 به گونه ای دیگر رقم خورد و انسان جدیدی ظهور کرد که آرمان، طلب و تمنایش متفاوت از انسان مُدرن بود. یکی از چالش های اساسی انسان عصر انقلاب اسلامی در مباحث تمدنی، نحوه مواجهه با تمدن غرب است؛ آیا می بایست تمدن غرب را به صورت کامل پذیرفت، آیا باید آن را رد کرد؟! آیا می توان با تمدنی که متناسب با فرهنگ و زیست تاریخی ما رقم نخورده، ارتباط برقرار کرد و آن را برگزید؟ آیا اساساً تبادلی میان عالم ما و عالم غرب رقم خواهد خورد؟ عده ای قائل به ذات گرایی تمدن غرب شده اند که در این صورت، امکان تبادل تمدنی ممتنع است و عده ای دیگر تمدن غرب را در اراده گرایی خلاصه کرده اند که از لوازم آن پذیرش کامل تمدن غرب و به تحویل بردن اقتضائات تمدنی در اراده افراد است. در این میان نسبت گرایی نیز از جمله مواردی است که می تواند افقی در تبادل تمدنی باز کند. مراد از نسبت گرایی، برقراری نسبت وجودی با تمدن است. «وجودی» دانستن ساخت تمدن به این معناست که تمدن در حین زندگی روزمره انسان ها ساخته می شود.
۴.

تحلیل آثار نظام سرمایه داری در تغییر ساختار خانواده و روابط جنسی آزاد

کلید واژه ها: رابطه نامشروع نظام سرمایه داری عقلانیت ابزاری فروپاشی خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
خانواده به عنوان هسته اصلی تشکیل دهنده یک جامعه سالم به تدریج در حال تغییر شکل است به نحوی که بسیاری از اندیشمندان نسبت به فروپاشی خانواده و نهایتاً جوامع هشدار داده اند. ساختار نظام سرمایه داری به عنوان ساختار مسلط بر جوامع مدرن به مرور زمان باعث تغییر در نهاد خانواده و ایجاد اشکال جدید روابط جنسی خارج از خانواده شده است. بخش عمده این تغییرات به واسطه حاکم شدن نظام عقلانی محاسبه گری است که نظام سرمایه داری برای توسعه هر چه سریعتر خود بر جوامع حاکم کرده است و اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی از آن با عنوان «عقلانیت ابزاری» یاد می کنند. با حاکم شدن عقلانیت ابزاری بر تمام ابعاد جامعه و در اولویت قرار گرفتن اقتصاد، خانواده به عنوان منبع اصلی احساسات که در تضاد با کار و فعالیت اقتصادی به تدریج کنار گذاشته می شود. تلاش نظام سرمایه داری برای تولید بیشتر و تربیت نیروی متخصص از یکسو باعث فاصله میان بلوغ اقتصادی و بلوغ جنسی شده و از سوی دیگر ایجاد شهرهای بزرگ، مهاجرت های گسترده، فرصت گمنامی و از بین رفتن نظارت های محلی، همگی باعث شکل-گیری آنومی جنسی و سوق دادن جوانان به روابط نامشروع و جایگزینی آن با نهاد خانواده شده است.
۵.

مقایسه زبان تمدنی فارابی و امام خمینی (ره) بر اساس الگوی زبان شناختی سوسور

کلید واژه ها: فیلسوف شاه فارابی مدینه فاضله جمهوری اسلامی ایران ولایت فقیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۶
نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران با محوریت ولایت مطلقه فقیه که اساساً برگرفته از اندیشه فقهی امام خمینی (ره) می باشد، در گام اول مشابهت هایی با نظریه فیلسوف شاه افلاطون و سپس راوی اسلامی آن یعنی فارابی به ذهن متبادر می کند. لذا همزبانی یا ناهمزبانی ساختار این دو نظام، محل بررسی و مسأله مقاله حاضر است، که در آغاز با شرحی مختصر از نظریه زبانی فردینان دوسوسور، سعی می شود نظام زبانی حاکم بر اندیشه فارابی و سپس رهگیری آن در نظام زبان سیاسی جمهوری اسلامی ایران در این چارچوب بیان شود و با مطالعه تطبیقی این دو نظام، به دنبال نشان دادن این نظر می باشیم که علی رغم تفاوت در مشرب فقهی-فلسفی فارابی با مشرب فقهی امام خمینی (ره)، این دو نظام از همزبانی قابل توجه ای برخوردار می باشند. در پژوهش حاضر از داده های کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده و به روش تحلیلی-توصیفی به نگارش درآمده است. می توان گفت که جستار حاضر یک مطالعه میان رشته ای است.
۶.

تمدن اسلامی متاثر از کلان روند توسعه ارتباطات مجازی و تکنولوژی های ارتباطی؛ فرصت ها، تهدیدها و چالش ها

کلید واژه ها: تمدن اسلامی کلان روندها توسعه ارتباطات مجازی تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۴
امروزه تمدن اسلامی به عنوان یکی از مهمترین تمدن های نوین از دوران گذشته در مواجهه با وضعیت نا مطمئن آینده قرار دارد. این تمدن با تجارب ارزشی چندین ساله در وضعیت فعلی با چالش هایی روبه رو است که می تواند تهدیدی برای آینده آن تلقی شود. در عین حال نیز با توجه به تحقق کلان روندهایی مانند توسعه ارتباطات مجازی فرصت هایی را در پیش رو دارد. بر همین اساس هدف این پژوهش تحلیلی بر کلان روند توسعه ارتباطات مجازی و تمدن اسلامی است که در لوای آن چالش ها، فرصت ها، تهدیدها نیز بررسی و شناسایی می شوند. در این پژوهش از روش کیفی اسنادی استفاده شده و داده های مورد استفاده شامل بهره گیری از آیات قرآن کریم، روایات و احادیث و همچنین تفسیرهای مرتبط با این آیات و روایات است. تحلیل داده ها بر اساس تحلیل محتوای این مفاهیم انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که با اشاره به آیات و روایات و رخدادهای صدر اسلام رویکرد تمدن اسلامی را می توان اینگونه ارزیابی کرد که تکنولوژی های ارتباطی را تا جایی بپذیرد که ماهیت آموزه های تمدن اسلامی را مخدوش نکند، البته درصدد آن نیز نیست که این تکنولوژی ها را در عرصه جامعه براندازد. با عنایت به اینکه تکنولوژی های ارتباطی که هم فرصت آور و هم تهدیدکننده هستند، تمدن سازان اسلامی درصدد واکاوی فرصت هایی هستند که اینگونه تکنولوژی ها را در جامعه اسلامی به کار ببرند. به عنوان نتیجه باید گفت که جامعه اسلامی از حیث ظرفیت شناسی برای برپایی تمدن نوین اسلامی با مانعی روبه رو نیست؛ چرا که برای شکل گیری تمدنی جامع نیاز به وجود مبانی، بروز و ظهورات، فراگیری جهانی و راهبری جهانی است که همه این عناصر یاد شده در اسلام وجود دارد. اما شرط تحقق این تمدن پیاده سازی ظرفیت های تبیین شده خواهد بود که باید در دو عرصه نظری و الگوهای عینی به تحقق برسد تا جامعه اسلامی بتواند به نقش خود در آینده نزدیک عمل کند.