مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
ساسانی
منبع:
فردوس هنر سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
24 - 43
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آنچه در این پژوهش موردبحث و تمرکز قرارگرفته است، شامل معانی برخاسته از خاستگاه های سنت مصورسازی موجودات مابعدالطبیعی در ایران با رویکرد تطبیقی به هنر ساسانی، به عنوان نماینده هنر و ادبیات ایران پیش از اسلام و دوره ایلخانی، به عنوان بخشی مهم از هنر و ادبیات دوران پس از اسلام است. هدف مقاله: این پژوهش، با هدف دستیابی به یک سیاق مشخص در شخصیت پردازی خیالی و عجایب نگارانه در هنر ایران، مبتنی بر سنت مصورسازی موجودات مابعدالطبیعی با رویکرد مقایسه تطبیقی میان هنر ایران پیش وپس از اسلام و با بررسی گزیده ای از آثار شاخص هنری و متون داستانی، حکمی و دینی برجای مانده از ادوار ساسانی و ایلخانی، با استناد به مطالعات تاریخی پرداخته و درمجموع با دسته بندی نمودهای عجایب نگاری در آثار یادشده، به تبیین بنیان های معنایی این سنت پرداخته است. سؤال مقاله: موجودات مابعدالطبیعی در هنرهای مصوّر ادوار ساسانی و ایلخانی دارای چه وجوه تمایز و اشتراکی از نظر فرم و محتوا هستند؟ روش تحقیق: پژوهش حاضر از نوع بنیادین بوده و به روش توصیفی -تحلیلی و مبتنی بر رویکرد تطبیقی و تاریخی صورت می پذیرد. همچنین داده ها بر مبنای مطالعه کتابخانه ای و الکترونیکی گردآوری شده اند. نتیجه گیری: نتیجه حاصل آن که موجودات ماوراءالطبیعی تصویرشده در هنر ادوار یادشده بر اساس بنیان های نظری، اسطوره ای و حکمی ریشه دار از سنت های فکری و علمی ایران کهن برخاسته و به صورت سیاق های هنری هرکدام از ادوار هنر ایران، به شکلی متجلی شده اند. این بنیان ها و صور برخاسته از آنان در طی ادوار پیش وپس از اسلام، به شکل زنجیره ای پیوسته و سنت هایی متداوم، بروز و ظهور یافته اند.
تحلیل و تطبیقِ فرهنگ سیاسی ایرانیان در شاهنامه فردوسی و نامه طاهر به عبدالله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال بیستم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
249 - 281
حوزههای تخصصی:
تداوم فرهنگ و اندیشه سیاسی ایران باستان در دورانِ ایرانِ اسلامی موضوعی است که تاکنون توجه زیادی به آن شده است. پژوهش های بسیاری درباره اندرزنامه ها و سیرالملوک ها، به ویژه سیاست نامه خواجه نظام الملک انجام گرفته است. در این میان یکی از نخستین اندرزنامه هایی که در قرونِ نخستین اسلامی نوشته شده، اندرز طاهر به پسرش عبدالله است. محتوایِ این اندرزنامه با اندرزهای پادشاهانِ ساسانی در شاهنامه فردوسی، موضوعی است که تاکنون به آن توجه نشده است. این پژوهش با هدف تحلیل و تطبیق فرهنگِ سیاسی ایرانیان در شاهنامه فردوسی و نامه طاهر به عبدالله با استفاده از روشِ بینامتنیّت، نگاشته شده است. بسیاری از سازه های فرهنگِ سیاسی ایرانیان مانند: پاسداشتِ خاندان های کهن، توجه به تخمه و نژاد، الهی بودن مقامِ سلطنت، سنت عهد و پیمان، میانه روی، نکوهش بدگمانی و دروغ، مشورت با خردمندان، سنّتِ بارعام، سنتِ چشم و گوشِ شاه، سفارش برای بکار بستنِ پند و اندرز؛ بیانگر وجودِ رابطه بین متنِ نامه طاهر با متنِ اندرزهای پادشاهان ساسانی در شاهنامه فردوسی است. در این پژوهش سعی شده با استناد به منابع کهن، به ویژه شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، به روش توصیفی - تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که کدام یک از سازه های فرهنگِ سیاسی ایرانیان در نامه طاهر و شاهنامه فردوسی قابل تطبیق است؟
بازنگری دو نظریه از سه گانه پورشریعتی در کتاب: (Decline and Fall of the Sasanian Empire: The Sasanian Parthian Confederacy and the Arab Conquest of Iran) (افول و سقوط شاهنشاهی ساسانی اتحادیه ساسانی_ پارتی و فتح ایران به دست عرب ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
تاکنون نقدهایی مکتوب و شفاهی به کتاب پروانه پورشریعتی با عنوان:Decline and Fall of the Sasanian Empire: The Sasanian Parthian Confederacy and the Arab Conquest of Iran وارد شده است که منتقدان با دیدگاه هایی متفاوت به ارزیابی اثر و تقویت یا تضعیف نظریه های وی پرداخته اند. پرواضح است کتاب هایی از این دست که هم ارائه جسورانه ای از کلیات بدیع و ایده آفرین است و هم دریایی از جزئیات را فراروی مخاطب می گشاید این قابلیت را داراست که به کرات در بوته نقد، جرح و تعدیل و ترمیم نهاده شود. این نوشتار نیز با هدف پرداختن به جان مایه اثر که همانا سه گانه پورشریعتی در قالب یک نظریه کلان و دو نظریه خُرد است سامان یافته است. نظریه کلان مبتنی بر ماهیت کنفدراسیونی نظام حکومتی ساسانی است و نظریه های خُرد بر تمایز فرهنگی- دینی پارسیان و پارتیان و نیز گاهشماری فتوح تمرکز دارد. واکاوی انتقادی با رویکرد تحلیلی حاکی از وجود شواهدی مبنی بر تمرکزگرایی و تمرکزگریزی متناوب در طول حکومت ساسانیان است؛ نکته ای که غلبه نظریه کنفدراسیونی بر نظریه تمرکزگرایی را در معرفی نظام حکومت ساسانی به چالش می کشد. همچنین در نظریه دوگانگی مذهبی پارسیگ-پهلو با وجود برخی اشارات قابل تأمل، شواهد متقنی ارائه نمی شود.
نمادشناسی نقوش جانوری در پارچه های مدالیونی عصر ساسانی (مورد مطالعاتی: قوچ، گراز، شیر، گوزن و فیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
۴۱-۲۹
حوزههای تخصصی:
در گروه وسیعی از پارچه های منسوب به عصر ساسانی، نقوش جانوری در قالب طرح های قابی از جمله مدالیون، قابل ملاحظه هستند. مورد مطالعاتی این مقاله، نقوش جانوری پارچه های ساسانی با محوریت چهارپایان طبیعی و غیر اهلی است که این امکان را داشته فارغ از وجود انسان شکارچی، در قالب طرح مدالیون تصویر شوند. بر اساس التزام به محدودیت های فوق، بیشتر انواع جانوری مصور در قالب طرح مدالیونی به صورت قوچ، گراز، شیر، گوزن و فیل تعریف می شوند. حال، پرسش این است؛ نقوش جانوران چهارپای طبیعی و غیر اهلی در طرح مدالیونی منسوجات ساسانی که به شکل مجزا و فارغ از حضور انسان شکارگر تصویر شده ، مؤید چه معنایی هستند؟ هدف اصلی چنین پژوهشی، دست یابی به مفهوم نمادین هر نقش در بستر فرهنگی عصر خویش است؛ چرا که به درازنای تاریخ ایران، معانی متفاوتی برای هر یک از این انواع تعریف شده اند، اما فقط باریک بینی در بُعد زمانی مشخص، مفهوم نمادین هر نقش را در دوره خاص متمایز می نماید. بر این اساس، این مقاله با رویکرد تاریخی، به شیوه توصیفی- تحلیلی و با جمع آوری اطلاعات اسنادی، نسبت به بررسی هدفمند پنج قطعه پارچه مدالیونی از عصر ساسانی اقدام نمود. نتیجه نشان داد نقوش جانوری مذکور در هر شکلی که باشند -اعم از قوچ، گراز، شیر، گوزن و فیل- به رغم آنکه از زمینی ترین موجودات هستند که حتی عناصر پرواز همچون بال به آنها الوهیت نبخشیده یا به سبب تعامل و تقابل با انسان سوارکار و شکارگر، تأکیدی بر ارزش های سمبلیک آنها نشده است، همگی به معنای نمادین الوهیت، فرهمندی، قدرت، صلابت، جاودانگی و جنگاوری پادشاه اشاره می کنند. به واقع همان طورکه همواره سامانه طرح بر نقش غلبه دارد، طرح مدالیون به عنوان مترادف مفهوم فره و موهبت ایزدی، به قدرت تکرار، ضمانت اجرایی نقوشی است که تأییدی بر اقتدار و جایگاه سلطنت داشته؛ حتی اگر این نقوش در شکل اصلی خود، معرف معمول ترین مصداق های آفرینش باشند.
مقایسه تطبیقی نقش برجسته های ساسانی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش برجسته های ساسانی که بر سینه کوه ها اجرا شده اند، بخش مهمی از میراث هنری این دوره باستانی را تشکیل می دهند اما با ظهور اسلام و ورود آن به ایران، هنر نقش برجسته سازی از میان رفت تا آن که بار دیگر سلسله قاجاریه (به خصوص فتحعلی شاه) پس از 1200 سال این هنر را احیا کردند؛ در نتیجه نقش برجسته هایی نیز از دوره قاجار به یادگار مانده است که شباهت های معنی داری با آثار ساسانی دارد. هدف این پژوهش علاوه بر معرفی دقیق مختصات نقش برجسته ها، مقایسه ای تطبیقی است میان نقش برجسته های دو دوره تاریخی، تا همسانی ها و تفاوت های آنها آشکار گردد. این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش است که آیا قاجاریه نقش برجسته های خود را متأثر از ساسانیان خلق کرده و از ایشان الگو برداری کرده اند؟ هم چنین این الگوبرداری احتمالی آیا فقط در قالب آثار بوده یا در محتوا نیز تحت تأثیر ساسانیان هستند؟ پژوهش به روش تطبیقی_توصیفی انجام گرفته و اطلاعات ارائه شده در آن، ترکیبی از تحقیقات کتابخانه ای و میدانی است. یافته ها نشان می دهند که قاجاریه از هنر ساسانی تأثیری همه جانبه گرفته و با ایشان اهداف مشترکی داشته اند که از جمله؛ تبلیغات جهت تثبیت قدرت مرکزی و ایجاد نوعی هم گرایی ملی پیرامون شخصیت شاه بوده است. اما هدف واحد در زمان های مختلف الزاماً نتایج یکسانی به بار نمی آورد؛ از همین رو علی رغم شباهت های بسیار میانِ نقش برجسته های ساسانی و قاجاری، تفاوت های قابل ملاحظه ای نیز به چشم می خورد.
بررسی تطبیقی فلزکاری اشکانی و ساسانی (مطالعه موردی ظروف فلزی)
دوره اشکانی و ساسانی از درخشان ترین دوره های تاریخ فرهنگ و تمدن ایران از نظر ترویج هنرهای گوناگون است. در این دو دوره به دلیل وسعت شاهنشاهی که بر گستره وسیعی از جهان قدیم فرمانروایی می کردند، شاهد تنوع فرهنگی و اقلیمی و هنرهای رایج هستیم. یکی از این هنرها که به اوج شکوفایی خود رسیده بود، هنر فلزکاری است. ظروف فلزی در دو دوره پادشاهی اشکانی (250 قبل از میلاد تا 224 میلادی) و ساسانی (224 تا651 م.) موضوع مورد مطالعه این پژوهش است. هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی نقشمایه های ظروف فلزی اشکانی و ساسانی است و پرسشی که مطرح می شود این است که: «ظروف فلزی دوره اشکانی و ساسانی از چه لحاظی با یکدیگر قابل تطبیق هستند؟» و در طرح فرضیه چنین بیان می شود که: «ظروف فلزی دوره اشکانی و ساسانی از لحاظ طرح، نقش، جنس، نحوه پرداخت، مضامین و چگونگی اجرای نقوش با یکدیگر قابل تطبیق می باشند». این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تطبیقی-تاریخی به مقایسه آثار فلزی در دوره اشکانی و ساسانی پرداخته و جمع آوری اطلاعات و منابع به صورت اسنادی (کتابخانه ای) است و با ارائه تطبیقی نقشمایه های فلزکاری اشکانی و ساسانی و مطالعه بر روی ظروف فلزی (سه نمونه از هر دوره) از لحاظ طرح، نقش، جنس، نحوه پرداخت، مضامین و چگونگی اجرای نقوش با یکدیگر پرداخته شده است.
آرامگاه شهر گور، الگویی نو از سنتی کهن
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
218-191
حوزههای تخصصی:
شهر گور، نخستین تختگاه ساسانیان، توسط مؤسس این سلسله «اردشیربابکان» بنیان نهاده شد. تاکنون مطالعات باستان شناسی و تاریخی گسترده ای پیرامون این شهر صورت گرفته است که منجر به شناسایی شواهد باستان شناسی ارزشمندی شده است. از مهم ترین شواهد باستان شناسی که طی کاوش های این شهر تاریخی به دست آمده، آرامگاهی با مقابر وانی شکلی است که در بخش غربی ارگ شهر شناسایی گردید. کشف این آرامگاه در این بخش از شهر در نزدیکی آتشکده، تعجب پژوهشگران را برانگیخت. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل ماهیت و چیستی آرامگاه های شناسایی شده است. گردآوری اطلاعات به شیوه های اسنادی و میدانی صورت گرفته و روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. بنابر مطالعات و باور محققان و باستان شناسان، هم جواری تدفین که حاوی بقایایی ناپاک بدن انسان (نسو) است با آتشکده که محل نگه داری آتش مقدس بود، سازگاری نداشته و ازطرفی با آموزه های رایج دین زرتشتی هم خوانی ندارد. طرح این مسأله بنیادین اعتقادی درباره این شیوه جدید تدفین در باورمندی مذهبی ساسانیان و هم جواری نامتجانس این مؤلفه های دینی، چالشی ا ست بزرگ که نیازمند بازخوانی متون تاریخی، دینی و ارزیابی شواهد باستان شناختی شناسایی شده درباره این موضوع در ده های اخیر است. پرسش اصلی پژوهش عبارتنداز: ساخت آرامگاه شهر گور الگوی تدفینی جدید در روزگار ساسانیان است یا اقتباس از الگوی کهن تر محسوب می گردد؟ قبور یا تابوت های آرامگاه جهت نگه داری اجساد متوفیان بوده است؟ یا استودان و محل نگه داری بقایای استخوانی افراد بعد از اجرای سنت زرتشتی «خورشید نگرشی» بوده اند؟ مطالعه متون تاریخی و دینی درباره ساسانیان و دوران قبل از آن ها و یافته های باستان شناسی مرتبط حاکی از آن است که هم جواری مقابر به عنوان جایگاه عناصری ناپاک با آتشکده به عنوان کانون نگه داری آتش مقدس، الگویی تدفین جدیدی است که احتمالاً در اوایل روزگار ساسانیان در شهر گور به تأسی از رسم کهن هخامنشیان بروز یافته است. این الگوی تدفین در اواسط دوره ساسانیان به شیوه دیگر به شکل استودان درکنار برخی آتشکده ها تداوم یافته است.
بررسی نتایج چهارمین فصل کاوش در بنای ساسانی جهانگیر ایلام
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
239-219
حوزههای تخصصی:
بنای جهانگیر به دنبال مسأله قرارگیری در تراز سیلابی سد کنگیر ایوان در استان ایلام، در خلال سال های 1395 تا 1398ه .ش.، کاوش و تعیین عرصه و حریم شد. تاکنون سه مرحله معماری و نقشه بخش هایی از یک بنای بزرگ شامل 11 فضا مشخص گردیده که فضای 11 (XI) در چهارمین فصل کاوش پدیدار شد. این فصل از کاوش به دنبال این پرسش که نحوه دستیابی و ارتباط بین ساختارها و فضاهای به دست آمده از کاوش های فصول پیشین در پشته مرکزی با تالار اصلی بنا چگونه بوده است؟ و نیز با هدف پی گردی مسیر دسترسی و تشخیص ورودی تالار اصلی انجام شد. نمایان شدن سازه مدور معماری در این فضا و آثار منقول ارزشمند، ابعاد جدیدی از این بنا را پیشِ روی ما قرار داد و بر ما روشن گشت که آثار هنری گوناگون آن، متأثر از هنر رایج دوره ساسانی با هویت مستقل محلی خود هستند. آغاز استقرار در محوطه به دوران پیش ازتاریخ در بخش شمالی آن بازمی گردد. سپس مجدد در دوره اشکانی موردتوجه قرارگرفته و پس از آن در دوره ساسانی مجموعه بناهایی، به ویژه در بخش مرکزی آن احداث می شود. نتایج آزمایشات سالیابی همگی تاریخ اواخر ساسانی را برای جهانگیر تأیید می کرد، اما پیدا شدن درهم نقره شاپور دوم در این فصل از کاوش، نشان می دهد که احتمالاً حیات در بنا از دوره میانه ساسانی شروع و تا قرون نخستین اسلامی مورد استقرار متناوب قرار گرفته است. گردآوری اطلاعات این پژوهش به شیوه میدانی، کتابخانه ای و آزمایشگاهی صورت گرفته و این نوشتار توصیفی-تحلیلی و به روش مقایسه ای انجام شده است. با کاوش در این بنا، نتایج مهمی درمورد درک فرآیند فرهنگی جوامع مرفه دوره ساسانی در این حوزه فرهنگی از ایرانشهر ساسانی و شیوه های معماری محلی اعیانی در این دوره حاصل شد.
وضعیت زن ساسانی بر پایه قوانین ازدواج و طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل تاریخی پدیده های اجتماعی می تواند به شناسایی روند تغییرات در نهادها و ساختارهای اجتماعی کمک کند و موجب شناخت ریشه های تاریخی برخی مشکلات اجتماعی شود؛ اگرچه مطالعه وضعیت زنان در هر دوره ای از تاریخ ایران، می تواند جنبه های گوناگون زیست اجتماعی آن دوره را بازنمایی کند؛ اما با توجه به تغییرات الگوواره ای در نظام حقوقی و اجتماعی جامعه ایران پس از سقوط شاهنشاهی ساسانی، مطالعه وضعیت زنان در دوره ساسانی اهمیت ویژه ای دارد، زیرا معلوم می کند که قوانین تعیین کننده بعدی بر پایه چه سنت های حقوق و عرفی شکل گرفته اند. ازاین رو بررسی جایگاه اجتماعی زن در آن دوره، به حوزه مشترک مطالعات پژوهشگران ایران شناسی و اسلام شناسی تبدیل شده است؛ اما رویکردها و زمینه های فکری گوناگون در این مطالعات، این موضوع را به یکی از موضوعات بحث انگیز تبدیل کرده است. هدف این پژوهش این است که با در نظر گرفتن یافته های پیشین، وضعیت زن را در نسبت با قوانین ازدواج و طلاق تبیین کند و به این پرسش پاسخ دهد که این قوانین زن را «طرف حق» در نظر می گرفتند یا «موضوع حق»؟ برای پاسخ به این پرسش پرونده های حقوقی مربوط به قوانین ازدواج و طلاق منعکس شده در مادیان هزار دادستان بررسی می شوند.
معرفی و بازشناسی نقش اسلیمی در تزیینات دوران اسلامی براساس نقد کتاب «اسلیمی و نشان ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
15 - 28
حوزههای تخصصی:
اسلیمی از نقوش مهم و مطرح د ر تزیینات هنر د وران اسلامی است که براساس شواهد و آثار حد اقل به د وران ساسانی می رسد . گرچه بعضی از پژوهشگران برخی از فرم های پیچان را تعبیر به اسلیمی کرد ه و قد مت آن را بنا به نقوش به جا ماند ه، تا یونان و روم باستان گفته اند . د ر ایران رواج نقش اسلیمی د ر د وره سلجوقی آغاز شد ه و د ر د وره صفویه به اوج خود رسید ه است. هد ف این پژوهش بررسی سیر تحول اسلیمی د ر گذر زمان و معرفی قد یمی ترین نمونه های این نقش د ر تزیینات ایرانی است. همچنین ارائه نمونه هایی از اسلیمی که از ایران به د یگر نقاط جهان اسلام رفته است. د ر این پژوهش روش تحقیق، تاریخی تحلیلی از طریق جمع آوری اطلاعات و اسناد کتابخانه ای از متن و تصویر بود ه است. د ر این راستا مطالعه و نقد کتاب «اسلیمی و نشان ها» مد ّ نظر بود ه است. از آنجا که د ر این کتاب تناقضات و ابهاماتی د ر مورد نقش اسلیمی وجود د ارد ، پژوهش حاضر، با نگاهی تاریخی و مستند نکات جد ید مطرح شد ه و به ابهام زد ایی و اصلاح موارد اشتباه و غیر د قیق پرد اخته است.
پژوهشی بر طلاکاری جیوه ای بر روی نقره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
469 - 510
حوزههای تخصصی:
طلاکاری جیوه ای روشی است که در دوره ساسانی برای تزئین آثار نقره به کار رفته است.این روش دارای ویژگی هایی است که باعث اتصال محکم لایه طلا به پایه نقره شده و لایه طلا با گذشت بیش از هزار سال از اثر جدا نشده است. در این تحقیق به معرفی طلاکاری جیوه ای پرداخته شده و این پرسش مطرح شده است که چه عاملی باعث دوام لایه طلا بر روی سطح نقره، بوده است؟ هدف از این پژوهش، یافتن شباهت ها و تفاوت ها بین اثر نقره دوره ی ساسانی و نمونه های حاصل از انجام تجربه های آزمایشگاهی است که منجر به شناخت چگونگی اجرای این روش و همچنین دلیل پایداری لایه طلا بر روی سطح نقره شده است. برای این منظور، طلاکاری جیوه ای بازیابی و اجرا شده و با یک نمونه قدیمی به عنوان شاهد مورد بررسی های متالوگرافی برای شناسایی ساختار قرار گرفته است.سپس به مطالعه و بررسی بیشتر سطح پوشش و چگونگی چسبندگی لایه طلا به فلز پایه با استفاده از ( SEM ) پرداخته شده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که ، پوشش طلا از نوع پوشش نفوذی است که باعث چسبندگی محکم لایه طلا به پایه نقره می گردد.
پژوهشی پیرامون تداوم اصل همزمانی در نگاره های پیش و پس از اسلام
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
39 - 53
حوزههای تخصصی:
در قرون اولیه اسلامی اعراب فاتح فاقد اصول هنر تصویرگری بودند. اما نیاز جامعه به کتاب های مصور باعث شد علی رغم سخ تگیر یهایی که نسبت به نقاشی در دوره اسلامی بود بار دیگر اصول تصویری پیش از اسلام نوزایی شد. از جمله اصولی که نگارگران در هنر خود به کار م یبردند اصل همزمانی بود، بدین صورت که چند دید متغیر را در یک تصویر واحد ادغام م یکردند و به صورت یک کل نمایش می دادند. اما آیا این همزمانی بر اساس اصول تدوین شده در دوره اسلامی بوده یا سنتی دیرینه از دوران باستانی پیش از اسلام؟ در این مقاله سعی بر بررسی روند و تاثیر اصل همزمانی دید از دوران هنری ایران پیش از اسلام بر نگاره های اسلامی شده است. هنر ایرانی در هیچ دورانی آینه طبیعت نبوده و تلاشی در پی بازنمایی آن نداشته است. با توجه به نگاره های باقی مانده از تمدن ساسانی-سغدی و هنر مانوی می توان نوعی فضای غیر طبیعی چند ساحتی که دارای همزمانی زوایای دید می باشد را بازشناخت در این خصوص نمونه های قیاسی از هنر نقاشی ساسانی-سغدی و مانوی با نگارگری اسلامی آورده شده تا به شباهت سنت پیوسته همزمانی میان آنها پرداخته شود و آن را اصلی مشترک میان هنر پیش و پس از اسلام قرار دهد. روش تحقیق این مقاله به صورت توصیف و تحلیل نگاره ها به هدف بازشناسی این اصل و سیر تاثیر آن در گذر زمان بر نگارگری اسلامی است که با بررسی تطبیقی این نقاشی ها میتوان نتیجه گرفت که نگاره ها از نظر نشان دادن دید همزمان قابل قیاس هستند و این به اصلی از تصویرگری ایرانی تبدیل می شود.
واکاوی سکه های نو یافته ساسانی در موزه چین
حوزههای تخصصی:
سکه و روند ضرب آن به عنوان یکی از شاخص های تمدنی به حساب می آید که در ادوار مختلف دچار تغییر و تحول می شوند. شدت ضعف و قوت حکومت ها در روند آنها تأثیری به سزای داشته، به طوری که در یک زمان در نهایت زیبایی، کیفیت ظاهر می شوند و در مقطع دیگر افول می کنند. کاوش و پویش در سکه ها و بررسی نشانه ها و علایم موجود در آن، ابعاد مختلفی چون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی هر دوره تاریخی را تبیین می کند؛ سکه های هر دوره تاریخی، اطلاعات متنوعی چون عادات، آداب، خط، زبان، هنر، مذهب، تمدن، ثروت، ورشکستگی، روابط تجاری با سایر دول و هزاران نکات ریز دیگر که در هیچ یک از متون تاریخی و یا اسناد به آنها اشاره نشده، می توان دست یافت. نوشتار حاضر درصدد است تا ضمن پویش و کاوش، در منابع و تحقیقات و پژوهش های جدید، با شناسایی این شئی، پیچیدگی ها و ابهامات موجود تاریخی آن را بر طرف سازد. علاوه بر آن ضمن تطبیق و مقایسه با نمونه های دیگر با استفاد از داده های باستان شناسی و شواهد تاریخی، با دیدی جامع تری نسبت به آن تبیین کند؛ در این گفتار سعی شده است تا با جمع آوری و تحلیل اطلاعات و مشخص کردن تاریخ آن ، با استفاده از نمونه های موجود و همچنین با استناد به داده های باستان شناسی و شواهد تاریخی، در جهت اثبات این موضوع که سکه های نو یافته در موزه چین متعلق به پادشاه ساسانی احتمالا از آن پیروز، شواهد و قراین مستدلی را ارائه دهد.
مهر عقیق ساسانی در موزه ملی پاریس
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
103 - 126
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: مُهرها از جمله اشیا باارزشی هستند که سابقه بسیار طولانی دارند. بنابر شواهد باستان شناسی قدمت این شیئی به هزاره ششم قبل از میلاد باز می گردد. اهمیت مسئله: چنانکه اسناد و مدارک شهادت می دهند، این شیئی در طول ادوار تاریخی تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است، به طوری که طرح ها، شکل ها، رنگ ها و کتیبه های آن بنا بر شرایط زمانی دشت خوش تغییر شده اند و هر یک از تعلیقات آن مفاهیم پیچیده و اطلاعات ارزشمندی را در خود کتمان کرده اند که واکاوای آنها می تواند بسیاری از ابهامات موجود در متون تاریخی را تبیین نماید. اهمیت موضوع(دغدغه مقاله): هدف اصلی این تحقیق، پویش و کاوش نشانه ها و علایم موجود در مُهر ساسانی موزه پاریس است که برخی از محققان با بررسی ابعادی از آن به اشتباه این مهر ساسانی را به قباد اول ساسانی منسوب می سازند که با توجه به شواهد و مدارک، این مهر نمی تواند به او تعلق داشته باشد، بلکه از ظواهر امر چنین بر می آید مُهر موجود موزه پاریس از آن کسی دیگری است. رویکرد پژوهش: برای این منظور مقاله حاضر درصدد است تا با رویکرد تطبیقی و مقایسه ای و تلفیق داده های باستان شناسی و شواهد تاریخی و همچنین با استناد به شواهد سکه شناسی با دیدی جامع نسبت به شناسایی هرچه بهتر این اثر تاریخی بپردازد؛ پرسش تحقیق : و با این پرسش؛ مُهر پیداشده مربوط به کدام دوره تاریخی است؟ در صورت مشخص شدن دوره تاریخی آن، نشانه های و تعلقات آن دوره تاریخی چیست؟ نقوش کاربردی آن نمادی چه چیزی است؟ سبک هنری و نقوش آن از کجا تأثیر پذیرفته و چه اطلاعاتی را در خود دارد؟ کارکرد، نوع رنگ، شکل و کتیبه آن چه مفاهمی را بیان می کند؟ روش پژوهش و استنتاج: مبنای تحقیق بر روش تحلیلی و توصیفی است و نگارندگان قصد دارند تا با استفاده از جمع آوری و تحلیل اطلاعات و مشخص کردن تاریخ ، تلفیق داده های باستان شناسی، سکه شناسی و شواهد تاریخی در جهت اثبات این موضوع اینکه مُهر موجود در موزه پاریس متعلق به پیروز ساسانی، شواهد و قراین مستدل را ارائه دهند؛ چرا که داده های باستان شناسی و سکه شناسی و همچنین اسناد تاریخی نشان می دهند که تمامی علایم و نشانه های روی مُهر با سکه های به جا مانده از پیروز مطابقت دارد. شاید برخی از نشانه ها و علایم موجود با سایر شاهان ساسانی تطبیق نماید، ولی در برخی از جهات با سایر آثار به دست آمده از شاهان ساسانی چون خسروانوشیروان، قباد اول، هرمزد چهارم و خسروپرویز تفاوت اساسی دارد و از این رو می توان حدس زد که مهر متلعق به هیچ یک از شاهان مورد اشاره نیست و به شواهد و نمادهای سکه پیروز ساسانی نزدیکتر است.
مطالعه تحلیلی معنای عناصر نمادین با تأکید بر هاله نور در نگارگری مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر مانوی یکی از هنرهای غنی و اثرگذار است که آغاز آن از سده سوم م در ابتدای تشکیل حکومت ساسانی آغاز شد و تا چند قرن بعد از اسلام ادامه یافت. مانی و پیروانش از هنرهای بصری و تجسمی که شاخص ترین آن ها هنر نقاشی و نگارگری است آثار بسیار نفیسی بر جای گذاشته اند که بر نگارگری ایرانی در دوره های بعد تأثیرگذار بوده است. با نگاهی کلی به ویژگی های ساختاری آثار مانویان می توان به عناصر نمادینی دست یافت که اغلب در بیشتر نگاره ها تکرار شده و دارای مفاهیم خاصی هستند. هدف این پژوهش پی بردن به سیر تحولات هاله نور در نگارگری مانویان و درک شباهت های تجسمی آن می باشد. هاله نور در هنر مانوی با هدف رسیدن به نور و رستگار شدن روح انسان می باشد. سؤال این پژوهش چه عناصری در نگارگری مانوی به کار رفته است و دارای چه معنایی می باشند؟ دارای چه ویژگی های بصری و ساختاری می باشند؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و با استفاده از مطالب کتابخانه ای اسنادی و بررسی نمونه های نقاشی مانوی جمع آوری شده است و تحلیل بر اساس هاله نور و ویژگی های آن می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد مانویان از عناصر نمادینی چون گل نیلوفر، مروارید، آسمان آبی، هاله نور، کشتی و درخت زندگی در نگاره هایشان استفاده می کردند و مهم ترین عنصر در بین این عناصر هاله نور بوده که بسیار متنوع تر از دیگر عناصر بوده که با رنگ ها و آرایه های تزئینی متفاوتی اجرا می شده است. در نگاره های مانوی این نماد به معنای نور و پاکی است و فردی که دارای هاله نور باشد مقدس و دارای جایگاه معنوی ویژه ای است.
خوانش آیکونولوژیک نشانه ی نمادین سیمرغ در منسوجات ساسانی مبتنی بر دیدگاه پانوفسکی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
7 - 21
حوزههای تخصصی:
سیمرغ یکی از نقوش پرتکرار دوره باستان بر آثار و ابنیه مختلف است که دارای بن مایه اساطیری و در رابطه با مفاهیم سیاسی و مذهبی است. در این پژوهش نیز هدف شناخت و بررسی نقش سیاسی و آیینی سیمرغ بر پارچه های ساسانی است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و براساس رویکرد آیکونولوژی است. این پژوهش سعی دارد جهت یافتن محتوا و دلالت معنایی نقش سیمرغ بر پارچه ها با توجه به آرای اروین پانوفسکی به خوانش تصویر و مراتب سه گانه مورد نظر در متن اثر هنری بپردازد. حجم نمونه شامل 5 نمونه موردی از پارچه های در دسترس است که به صورت هدفمند انتخاب شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که نقش سیمرغ از فرهنگ و آئین مردم ایران زمین نشات گرفته و از نقش برجسته ای برخوردار است که در دوره ساسانی این پرنده به صورت موجودی ترکیب شده از اجزای جانوران واقعی همچون سرسگ، گردن و سینه اسب، بال های عقاب، پاهای شیر و دم طاووس تصویرسازی و نماد اتحاد بین قدرت های مادی و مینوی و فر است. درواقع، نقش سیمرغ در لباس شاهنشاه ساسانی، نشان دهنده حمایت خداوند از وی و در نتیجه مشروعیت سیاسی و دینی وی بوده است؛ زیرا سیمرغ به او فر عطا کرده و با بال های گشوده از وی حمایت می کند و قدرت خویش را به وی داده است.
مطالعه ای سازشناختی بر تغییر تناسب ساختار عود ( بربط) درتصاویر دوره ساسانی، ایلخانی-تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روشی تطبیقی و رویکرد رَوندپژوهانه، روند تغییر شکل و تناسبات درونی ساز عود و تناسب آن با ابعاد نوازنده را در نمونه هایی از دوره ساسانی، ایلخانی- تیموری و صفوی مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. هدف از این پژوهش آن است که اولا ببینیم ساختار این ساز بر اساس مستندات مکتوب و تصویری موجود در دوره ای هزار ساله روند تغییرات پیوسته ای داشته است یا خیر و همچنین در مقایسه با تناسبات بدن نوازنده، در عین اینکه تناسبات در ترسیم تصویر ها بررسی شده و محک می خورد، می توان دید که ثبات تناسبات بدن نوازنده در درون هر دوره و همچنین در مقایسه با دوره های تاریخی دیگر چگونه است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل 32 نمونه از تصاویر سازدار منقش به عود و نوازنده آن است که در چهار گروه معرفی و بررسی شده اند. ترسیم سازها در نمونه های مختلف از تناسبات متفاوتی تبعیت کرده است بطوریکه عمدتا درگذار زمان، با افزایش نسبت عرض کاسه به طول آن مواجهیم. ترسیم سازها در گروه ساسانی به نمونه های امروزی و نسبت مذکور در رساله کنزالتحف نزدیکتر است اما تا دوره صفوی به مرور زمان با کاهش نمونه های مشابه با سازهای امروزی روبرو هستیم.
مطالعه و بررسی اصول ترکیب بندی در بشقاب های شکار ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
از دوران ساسانی، به عنوان آخرین دوره شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران قبل از اسلام، بخش قابل توجهی آثار زرین و سیمین به یادگار مانده است که می توان آنها را یکی از پر مایه ترین هنرهای فرهنگ و تمدن ایران زمین به حساب آورد. از آنجایی که هنر ساسانی عمدتاً درباری و نمایانگر فرّ و شکوه ایزدیِ پادشاهان ساسانی است، بنابراین اغلب آثار زرین و سیمین بجای مانده از این دوران، دربردارنده موضوعات و مضامینی مرتبط با پادشاه از جمله شکار شاهانه است. هنرمند ساسانی در اجرای این مضامین باید نهایت ذوق و هنر خود را برای طراحیِ این شکوه و جلال بکار می گرفت. در این پژوهش، ظروف سیمینِ شکار از منظر ترکیب بندی مورد واکاوی بصری قرار گرفته اند که منجر به دستیابی و کشف الگوهای رایج تناسباتی و ترکیبی در ظروف شکارِ ساسانی شده است. طبق پژوهش حاضر، ظروف شکار دارای ترکیب بندی های مختلف و متنوعی می باشند که از این میان به نظر می رسد چهار الگوی سامانمند با ساختاری معنی دار، مخصوص ظروف ساختِ کارگاه های درباری یا شاهی می باشد. این چهار الگو یا ترکیب بندیِ رایج، طی آنچه در پژوهش معرفی می شود شاملترکیب بندی عمودی و افقی، ترکیب بندی منتشر، ترکیب بندی متقارن و ترکیب بندی متقاطع می شود.
مطالعه بازشناسی مواد، مصالح و تکنیک ساخت موزاییک های تزیینی ساسانی (کاخ بیشاپور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
37 - 48
حوزههای تخصصی:
هنر موزاییک کاری به عنوان یک عنصر تزیینی در بنا، از قدمتی چندین هزار ساله برخوردار بوده و در تمدن های مصر، بین النهرین، یونان، روم و بیزانس بطور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. اما این هنر در ایران باستان با اقبال چندانی مواجه نبوده و تنها در سطحی اندک در دوره ساسانی و در حیاط موزاییک کاخ بیشاپور، اجرا گردیده است. پژوهش پیش رو، با استفاده از روشهای علمی– آزمایشگاهی به بررسی و شناخت مواد، مصالح و تکینک های به کار رفته در ساخت این هنر پرداخته و مقایسه ای دارد بین مواد و مصالح و تکنیک های ساخت موزاییک کاری کاخ های ساسانی و هنر موزاییک کاری روم باستان. نتایج حاصل از مطالعات علمی- آزمایشگاهی این پژوهش، ضمن مشخص نمودن مواد و مصالح موزاییک های ساسانی، وجه تشابه این مواد با مواد و مصالح تزیینات موزاییک کاری تمدن روم را نیز مورد بررسی قرار می دهد و تاثیرات متقابل آنها بر یکدیگر را ارزیابی و با توجه به ویژگی های هنری و فنی موزاییک های بیشاپور، سعی در شناسایی هویت ملی سازندگان آنها می نماید. بر بستر مطالعات فنی انجام شده در این پژوهش، امکان بازآفرینی و ساخت تزیین موزاییک کاری با تکنیک دوره ساسانی مهیا گردید. روش تحقیق این پژوهش بر بستر انجام مطالعات تئوریک، مطالعات آزمایشگاهی و تجزیه و تحلیل داده ها در هر بخش از مطالعه استوار است.
تحلیل و بازشناسی نمادگرایانه نقوش مشترک منسوجات ساسانی و آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
103 - 116
حوزههای تخصصی:
استفاده از نقوش و نمادها در هنر ایران که پیش از دوره ساسانیان نیز جایگاه والایی داشته است، تا پس از حکومت ساسانیان و در تمدن و هنر اسلامی ایران نیز در بیان هنری کاربرد بسیاری یافت. این نقوش دربردارنده تجارب اجتماعی، فرهنگی و معتقدات مذهبی دوران خود هستند؛ لذا به فهم بهتر سیر تحول اندیشه های مردم دوران خود کمک می کنند. یکی از شاخصه های مهم منسوجات ساسانی، نقوش تزیینی به کاررفته در آن است که تأثیر عمیقی بر هنر دوره های مختلف تاریخی بعد از خود گذاشته است. از این جمله می توان به دوره سامانی، آل بویه و... اشاره کرد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی– تحلیلی است و سعی شده تا علاوه بر معرفی نقوش و عناصر تزیینی مشترک به کاررفته در منسوجات دوره ساسانی و آل بویه، به شناسایی و تحلیل نمادگرایانه نقوش مشترک منسوجات در این دو دوره پرداخته شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بیشترین مضامین و نقوشی که به عنوان نقوش تزیینی در منسوجات دوره آل بویه استفاده شده اند، درواقع همان نقوش دوره ساسانی است که با کیفیات فرمی و محتوایی متفاوتی به کار رفته اند.