مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
استرس
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
73 - 96
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی اعتیاد به تمرین بر اساس کمالگرایی، خود ناتوان سازی و استرس بود. جامعه آماری دانشجویان ورزشکار دانشگاه های سطح شهر تهران بود که از این جامعه آماری 169 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از "سیاهه اعتیاد به تمرین فرم کوتاه"، پرسشنامه اضطراب، استرسو افسردگی (داس 21)، مقیاس کمالگرایی چندبعدی ورزشی-2، و مقیاس خود ناتوان سازی (جونز و رودالت) استفاده شد. داده با استفاده از مدل رگرسیون خطی چندگانه تحلیل شدند. یافتهها نشان داد خودناتوان سازی، کمال گرایی و استرس در مدل، توانایی پیش بینی متغیر اعتیاد به تمرین را دارا بودند؛ همچنین رابطه مثبت و معناداری بین خودناتوان سازی، کمال گرایی و استرس با اعتیاد به تمرین وجود دارد. بنابراین برای کنترل اعتیاد به تمرین می بایست به خودناتوان سازی، کمال گرایی و استرس توجه داشت.
اثربخشی تمرینات جسمی- ذهنی هاتایوگا بر تلومراز،کورتیزول و استرس در زنان میان سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : تلومرها نقش مهمی در فرآیند پیری به عهده دارند. استرس روانی مزمن و سطوح کورتیزول بالا، به تلومر آسیب می رسانند. مکانیزم اثر تمرین های جسمی- ذهنی در تغییر سطح آنزیم تلومراز به عنوان محافظ تلومر، ناشناخته است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تمرینات هاتایوگا بر تلومراز، کورتیزول و استرس در زنان میان سال می باشد. روش تحقیق : در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 24 نفر از زنان میان سال با میزان استرس درک شده بالا (27<PSS) به طور هدفمند و در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه تمرین (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرین به مدت هشت هفته، با تکرار دو جلسه در هفته و هر جلسه 60 تا 90 دقیقه در تمرینات هاتایوگا شرکت کردند. چهل و هشت ساعت قبل و بعد از مداخله، سطوح سرمی کورتیزول و تلومراز به روش الایزا و سطح استرس به کمک پرسشنامه استرس ادارک شده کوهن اندازه گیری شدند. داده ها با آزمون های تحلیل کوواریانس و رگرسیون خطی در سطح معنی داری 0/05>p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل، سطح سرمی آنزیم تلومراز به طور معنی داری افزایش و کورتیزول و میزان استرس به صورت معنی داری کاهش یافتند (0/001=p). ارتباط معنی دار منفی بین سطوح پیش آزمون کورتیزول و تلومراز در هر دو گروه تمرین (0/02=p) و کنترل (0/001=p) و همچنین بین تغییرات ناشی از هاتایوگا در گروه تمرین مشاهده شد (0/003=p)؛ ضمن آن که 56 درصد از تغییرات تلومراز بر اساس تغییرات کورتیزول قابل پیش بینی بود. نتیجه گیری : تمرین جسمی-ذهنی هاتایوگا با افزایش سطوح سرمی تلومراز و از طریق مکانیزم کاهش هورمون کورتیزول، می تواند روشی مناسب در جهت کاهش فرآیند پیری ناشی از استرس روانی در زنان میان سال با سطح استرس بالا باشد.
تأثیر تمرینات هوازی به همراه موسیقی بر میزان استرس و اضطراب ورزشکاران
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
281 - 289
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تعیین تأثیر تمرینات هوازی به همراه موسیقی بر میزان استرس و اضطراب ورزشکاران بود. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، نیمه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه ورزشکاران رشته فوتسال حاضر در مسابقات مختلف ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال 139۸ بود. به منظور انتخاب حجم نمونه آماری، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. بدین منظور که 30 نفر از ورزشکاران در رشته فوتسال به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15) و گروه کنترل (15) جایگزین شدند. ابزارهای به کار رفته در پژوهش، شامل پرسشنامه ادراک استرس کوهن (1982) و پرسشنامه اضطراب ورزشی اسمیت و همکاران (1990) بود. پروتکل اجرایی نیز شامل برنامه تمرین هوازی همراه با موسیقی در 12 جلسه 60 دقیقه ای (سه جلسه در هفته) بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش به وسیله نرم افزار آماری اس پی اس اس نسخه 20 با استفاده از تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش با پس آزمون گروه کنترل، پس از کنترل تفاوت های اولیه در پیش آزمون در میزان استرس و اضطراب وجود دارد (001/0>P). بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته به دست آمده از پژوهش، می توان از برنامه تمرینی هوازی همراه با موسیقی به منظور کاهش استرس و اضطراب ورزشکاران در رشته های ورزشی از جمله فوتسال استفاده نمود.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مثبت اندیشی بر افسردگی، استرس و اضطراب مادران با سابقه ابتلا به کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شیوع بیماری کووید-19 منجر به تغییراتی در زندگی عادی خانواده ها شده و سبک زندگی را به طور خاص تحت تأثیر قرار داده است. از سوی دیگر، زنان به دلیل رویدادهای بحرانی و استرس زا (بارداری، زایمان و...) در زندگی خود خطر ابتلا به اختلالات روانی را افزایش می دهند. لذا هدف این پژوهش به بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مثبت اندیشی بر افسردگی، استرس و اضطراب مادران با سابقه ابتلا به کووید-19 بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه پژوهش کلیه مادران با سابقه ابتلا به کووید-19 شهر همدان در سال 1401 بودند. در ابتدا دو مرکز بهداشتی_درمانی به صورت تصادفی انتخاب شدند و سپس از بین مادران مراجعه کننده که سابقه ابتلا به کووید-19 داشتند، تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه اضطراب و افسردگی Beck و پرسشنامه استرس Cohen جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل کوواریانس به وسیله نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سن 5/42 درصد مادران بین 30 تا 40 سال و 65 درصد آنها دارای مدرک دیپلم بودند. بر اساس نتایج بین سن مادران و استرس (0/000=P) و اضطراب (0/024=P) رابطه معناداری وجود داشت. تفاوت افسردگی پیش و پس از درمان شناختی مثبت اندیشی معنادار نبود (0/310=P)، اما این درمان بر استرس (0/038= P،2/486=F) و اضطراب مادران (0/000= P،11/96=F) تاثیر داشت. نتیجه گیری: مداخله مثبت اندیشی باعث کاهش افسردگی، استرس و اضطراب می شود که منجر به سازگاری با بیماری و کاهش مشکلات مربوط به اختلالات روانی و به طور کلی افزایش شرایط روانی بهتر در رابطه با بیماری کرونا می شود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، استفاده از شناخت درمانی مبتنی بر مثبت اندیشی در کلینیک های روان شناسی به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر استرس، تاب آوری، تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی- عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر استرس، تاب آوری، تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی- عروقی بوده است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران قلبی و عروقی شهر تهران در سال 1401 می باشند. حجم نمونه آماری با توجه به ماهیت روش مطالعه 30 نفر بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی می باشد. مبتنی بر یافته های پژوهش حاضر مشخص گردید طرحواره درمانی بر تاب آوری بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، همچنین مشخص گردید که طرحواره درمانی نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اثربخش تر بوده است.
اثر درمان ذهن آگاهی بر استرس و اضطراب در بین بیماران مبتلا به کووید 19
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ابتلا به بیماری کووید 19 پیامد های روانی منفی کوتاه مدت و بلند مدتی روی جوامع بشری داشته است. نتایج مطالعات متعدد حاکی از تأثیرات قابل توجه روی سلامت افراد مثل اضطراب، استرس، افسردگی، بی خوابی و استرس پساسانحه.است. هدف: هدف پژوهش حاضر اثر درمان ذهن آگاهی بر استرس و اضطراب بیماران مبتلا به کووید 19 بود روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود، جامعه ی آماری پژوهش شامل همه ی افراد مبتلا شده به بیماری کووید 19 شهرستان اصفهان بود که از طریق نمونه گیری در دسترس 30 نفر از افراد بهبود یافته از کووید 19 انتخاب و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در هر گروه) گمارده شدند. پرسشنامه های استرس بیماری کرونا) 18 - (CSS سلیمی، عابدینی چم گوردانی، قاسمی نفچی و تبشیر (2021) و اضطراب بیماری کرونا (CDAS) علی پور، قدمی، علی پور و عبدالله زاده (2020) در دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل توسط شرکت کنندگان کامل گردید.. جهت تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کواریانس تک متغیره استفاد شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین نمرات پس آزمون گروه کنترل و آزمایش وجود داشت. میانگین نمرات استرس و اضطراب گروه آزمایش در مقایسه با گره کنترل کاهش معنی داری داشت و مداخله درمانی ذهن آگاهی در کاهش استرس و اضطراب بیماران مبتلا به کووید 19 در مرحله پس آزمون مؤثر بود (01/0>P) . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر بهبود استرس و اضطراب بیماران مبتلا به کووید 19 اثر مثبت و معناداری داشت و طبق یافته های پژوهش درمان ذهن آگاهی می تواند جهت کاهش اثرات و پیامدهای بیماری کووید 19 مطر گردد
اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت بر برخی از نشانه های روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان: کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف سرطان یک بیماری مزمن و تهدیدکننده زندگی است. بیش از 50 درصد از بیماران مبتلا به سرطان، از برخی اختلالات روانی رنج می برند. شفقت به خود و فراتر از آن، درمان مبتنی بر شفقت، رویکردی نسبتاً جدید در روانشناسی است. هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی درمان مبتنی به شفقت بر برخی از نشانه های روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلابه سرطان است. مواد و روش ها این پژوهش یک کارآزمایی بالینی تصادفی با طرح پیش آزمون-پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش، تمامی بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بخش شیمی درمانی بیمارستان امام خمینی شهر تهران بودند که 30 نفر از آن ها به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی به صورت مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه 2 ساعته گروه درمانی مبتنی بر شفقت شرکت کردند. گروه کنترل هیچ نوع مداخله روان درمانی دریافت نکرد. کلیه آزمودنی ها در دو مرحله شروع مداخله و جلسه پایانی مداخله بعد از اتمام جلسات درمان به پرسش نامه های شفقت به خود نف، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و کیفیت زندگی مخصوص بیماران مبتلا به سرطان پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره (مانکووا) و تحلیل واریانس تک متغیره (آنکووا) در نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام شد. یافته ها یافته های پژوهش حاضر نشان داد، اضطراب، افسردگی و استرس گروه آزمایش بعد از درمان، کاهش معنا داری یافت (P<0/01). همچنین کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان بعد از درمان، افزایش معنا داری در مقایسه با گروه کنترل پیدا کرد (P<0/01). نتیجه گیری براساس یافته های پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر شفقت، درمان مؤثری برای علائم افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به سرطان است. همچنین این درمان سبب بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان می شود.
اثربخشی طرحواره درمانی بر استرس، سازگاری اجتماعی و انسجام روانی زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
23 - 38
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر استرس، سازگاری اجتماعی و انسجام روانی زنان مبتلا به سرطان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و مطالعه پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان شهر دزفول در سال 1401 بودند و نمونه شامل 30 نفر از این زنان بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را هشت جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمودند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، از پرسش نامه های استرس ادراک شده، سیاهه سازگاری اجتماعی و پرسشنامه حس انسجام در سه مرحله (قبل، بعد و دو ماه بعد از اجرای طرحواره درمانی) استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر استرس، سازگاری اجتماعی و انسجام روانی در زنان مبتلا به سرطان تفاوت معنی داری وجود داشت. منطبق با یافته های این پژوهش می توان طرحواره درمانی را به عنوان یک روش کارا جهت کاهش استرس و افزایش سازگاری اجتماعی و انسجام روانی در زنان مبتلا به سرطان پیشنهاد داد.
اثر فشار روانی جامعه در همه گیری کووید19 به منظور سیاست گذاری داده محور در مدیریت سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۰
69 - 98
حوزه های تخصصی:
برای آن که سیاست گذار بتواند مداخلات مناسبی برای مدیریت جو روانی ناشی از همه گیری کووید 19 طراحی و اجرا کند، بایستی در مقاطع مختلف زمانی، سریع، جامع و طبقه بندی شده اطلاعات مربوط به گروه های مختلف جامعه را پایش کند. هدف این مطالعه طراحی و اجرای پرسشنامه ای برای ارزیابی فشار روانی با این خصوصیات بود. با استفاده از پرسشنامه طراحی شده برای ارزیابی فشار روانی در جمعیت عمومی و پرسنل درمان و با مدنظر قرار دادن مدل انتقال دانش ریو، نظرسنجی آنلاین در تابستان سال 98 در سطح استان تهران انجام شد. در عموم مردم، در دوره زمانی موردنظر، تمامی متغیرهای مستقل (استرس اقتصادی-اجتماعی، رعایت پروتکل های بهداشتی، اعتماد به مسئولان بهداشتی و استرس های شغلی کادر درمان) دارای اثرات معنی داری بر متغیر دیسترس عمومی هستند. بیشترین تاثیر بر میزان دیسترس عمومی متعلق به متغیر استرس اقتصادی-اجتماعی بود. مدل رگرسیونی استخراج شده این امکان را در اختیار سیاستگذار قرار می دهد که میزان دیسترس عمومی جامعه را با توجه به متغیرهای مستقل برآورد نماید. نتایج نشان می دهد که علیرغم عوامل استرس زا، تاب آوری روانی جامعه مورد مطالعه در مقطع زمانی مطالعه مناسب بوده و همچنان به مسئولان بهداشتی اعتماد و در رعایت پروتکل های بهداشتی با آنها همکاری دارند. اما تفاوت های گسترده ای که در مطالعات مختلف در سطح دیسترس و عوامل تشدیدکننده آن در مکان ها و زمان های مختلف وجود دارد نشان دهنده ضرورت رصد دقیق و مستمر تحولات جامعه در برهه های مختلف همه گیری است.
نقش نگرش مذهبی، حمایت اجتماعی و حالات خلقی در پیش بینی اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
155 - 178
حوزه های تخصصی:
اینترنت در زندگی امروزی، جاری و با توجه به محاسنی چون دسترسی آسان و ضرورت کاربرد آن، عوامل متنوعی اثربخشی مطلوب و مخرب آن را تحت کنترل دارند. در پژوهش حاضر، با توجه به تبعات اعتیاد به فضای مجازی، به نقش نگرش مذهبی، حمایت اجتماعی و حالات خلقی در پیش بینی اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان مقطع متوسطه پرداخته شد. این پژوهش از نظر شیوه تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و بر حسبِ هدف از نوع مطالعات کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق شامل نوجوانان دختر و پسر مقطع دوم متوسطه منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 217 نفر برآورد شد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، نگرش سنج مذهبی سراج زاده (1377)، حمایت اجتماعی زیمت، داهلم و فارلی (1998) و مقیاس حالات خلقی لاوی باند و لاوی باند (1995) بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از روش تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای نگرش مذهبی، حمایت اجتماعی، افسردگی، اضطراب و استرس قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان بوده و ابعاد حمایت اجتماعی و نگرش مذهبی، خصوصاً بُعد پیامدی نگرش مذهبی، سهم بیشتری در پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانش آموزان مقطع دوم متوسطه نشان دادند. همچنین بین نگرش مذهبی و افسردگی در دختران و پسران، تفاوت معناداری وجود نداشت، امّا تأثیرحمایت اجتماعی در پسران و اضطراب و استرس در دختران به صورتِ معنادار بیشتر مشاهده گردید.
مقایسه اثر بخشی دو رویکرد درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان هیجان محور بر میزان استرس ادراک شده، درد مزمن و پیروی از درمان در سالمندان دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
594 - 611
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعین اثربخشی شیوههای درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، و درمان هیجان محور بر میزان استرس ادراک شده، درد مزمن و پیروی از درمان در سالمندان دیابتی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن ﭘﺲآزﻣﻮن ﺑ ﺎ ﮔ ﺮوه گواه و مرحله پیگیری و جامعه آماری این پژوهش را کلیه سالمندان دیابتی مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر رفسنجان که نمره بالایی از پرسشنامه نشانههای استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1993) و پرسشنامه درد مزمن ملزاک و همکاران (1975) بود 30 نفر در گروههای آزمایش (هر گروه 15 نفر) و 15نفر در گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین و انتخاب شدند. گروه آزمایش اول درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد وولز و همکاران (2007) و گروه آزمایش دوم درمان هیجان مدار گرینبرگ و همکاران (2008) را در هشت جلسه 90 دقیقه ای دریافت گرفتند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه ها از نظر جنسیت، سن و سطح تحصیلات تفاوت معنی داری نداشتند(05/0p>). همچنین، هر دو روش درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان هیجان محور در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش میزان استرس، درد مزمن شده و پیروی از درمان را در سالمندان دیابتی افزایش می دهد(001/0p<) و بین دو روش تفاوت معنی داری وجود دارد(05/0p>). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت دو رویکرد درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، و درمان هیجان محور بر بهبود استرس ادراک شده، درد مزمن و پیروی از درمان در سالمندان دیابتی نسبت به گروه کنترل مؤثر می باشد.
بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه ایرانی مقیاس استرس اجتماعی معلم در ارتباط با دانش آموز
حوزه های تخصصی:
نظارت بر استرس معلمان با ابزارهای معتبر می تواند به منظور افزایش بهداشت روانی و اتخاذ سیاست ها و تصمیم های مناسب در رابطه با این افراد بسیار مفید باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی و اعتبار یک مقیاس خاص برای معلمان برای ارزیابی استرس وارد شده به آن ها از طریق دانش آموزان انجام شد. در مطالعه همبستگی حاضر 520 معلم در مقاطع تحصیلی مختلف به پرسشنامه استرس اجتماعی معلم در ارتباط با دانش آموز تادی و همکاران (2017) و پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ (1981) پاسخ دادند. به منظور بررسی اعتبار از نوع همسانی درونی مؤلفه های درونی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. همچنین، برای اطمینان از روایی همگرای پرسشنامه، همبستگی آن با نمره حاصل از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی ماسلاچ (1981) بررسی شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد همه سوال ها به طور معناداری چهار عامل زیربنایی پرسشنامه استرس اجتماعی معلم در ارتباط با دانش آموز شامل پرخاشگری کلامی، ایرادگیری، واکنش نامناسب و رفتارهای ناپسند را اندازه می گیرند. در مجموع، نتایج این مطالعه نشان داد پرسشنامه استرس اجماعی معلم در ارتباط با دانش آموز تادی و همکاران (2017) در نسخه ایرانی از روایی و اعتبار قابل قبولی برخوردار است.
تأثیر استفاده از گوشی هوشمند در محیط کار بر پیوند شغلی و فرسودگی شغلی: بررسی نقش میانجی استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
114 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه استفاده از تلفن های هوشمند به طور روز افزونی در میان افراد جامعه و در محیط های کاری در حال افزایش است. استفاده از تلفن های هوشمند، به خصوص در محیط کار با اینکه مزایای عمده ای دارد با معایبی نیز همراه است. بررسی ادبیات مرتبط با تأثیرهای استفاده از تلفن های هوشمند در محیط کار، به ویژه در ایران، حاکی از آن است که در خصوص این مسئله خلأ مطالعاتی وجود دارد. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا خلأ موجود را پوشش دهد و به تشریح تأثیرهای استفاده از تلفن های هوشمند در محیط کار و ارائه راه کارهایی به منظور کاهش استفاده بیش ازحد از آن بپردازد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است که فلسفه اثبات گرایی با رویکرد قیاسی را در پیش گرفته است. علاوه بر این، از آنجایی که در این پژوهش وضعیت متغیرها و روابط میان آن ها بررسی و توصیف می شود و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه آنلاین است، پژوهش حاضر توصیفی، از نوع پیمایشی، به روش کمّی یگانه است. جامعه آماری پژوهش، ۱۷۰۰ نفر از کارکنان شرکت همراه اول است که ۳۱۳ نفر به پرسش نامه آنلاین پاسخ دادند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش، از دو نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۷ و اسمارت پی ال اس نسخه ۳ استفاده شده است.
یافته ها: با توجه به اهمیت زیاد و کلی تکنولوژی و همچنین اهمیت خاص گوشی هوشمند که به جریان زندگی افراد پیوند خورده است، فواید استفاده از آن بر هیج کس پوشیده نیست. بر همین اساس، کارکنان نیز برای برقراری ارتباط و درک بهتر امور کاری، به شدت به گوشی های هوشمند خود وابسته شده اند و از طرفی، بسیار سخت است که از نظر روان شناختی بتوانند خود را از کار و تلفن خود جدا کنند. همین مسئله می تواند بر احساس در دسترس بودن دائم و فشار کاری بیفزاید و از طرفی، تعادل کار و زندگی ایشان را تحت الشعاع قرار دهد و در نهایت، به ایجاد اضطراب و استرس جدی در ایشان منجر شود. استرس نیز به دلیل هیجان های منفی متعاقب آن، می تواند بر نگرش های کاری، مانند پیوند شغلی و فرسودگی شغلی کارکنان تأثیر منفی بگذارد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که استفاده از گوشی هوشمند در محیط کار، بر استرس و فرسودگی شغلی تأثیر مثبت دارد. همچنین استرس نیز بر پیوند شغلی و فرسودگی شغلی تأثیرگذار است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که اثر غیرمستقیم در رابطه میان استفاده از گوشی هوشمند و پیوند شغلی با میانجیگری استرس، منفی است و شدت اثر غیرمستقیم در رابطه میان استفاده از گوشی هوشمند و فرسودگی شغلی با میانجیگری استرس، مثبت است. این مسئله حاکی از آن است که استفاده از گوشی هوشمند با در نظر گرفتن متغیر میانجی استرس، می تواند به کاهش پیوند شغلی در کارکنان منجر شود و در مقابل، استفاده از گوشی هوشمند با در نظر گرفتن متغیر میانجی استرس به افزایش فرسودگی شغلی بینجامد. همچنین در انت ها نیز با توجه به بررسی تأثیر استفاده از گوشی هوشمند در محیط کار بر فرسودگی شغلی و پیوند شغلی، می توان به این مسئله اشاره کرد که استفاده از گوشی هوشمند در محیط کار، بر فرسودگی شغلی تأثیر مثبت دارد و استفاده از گوشی هوشمند در محیط کار بر پیوند شغلی تأثیر نمی گذارد.
تاثیر بازی های ملی بر انسجام تیمی و نقش میانجی گری آن بر شاخص های ناکارآمدی ورزشکاران رشته های برخوردی و غیربرخوردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
127 - 140
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سابقه و تجربه بازی های ملی بر انسجام تیمی و تعدیل ویژگی های رفتاری ناکارآمد ورزشکاران رشته های برخوردی و غیربرخوردی بود. مواد و روش ها: تعداد 75 ورزشکار رشته برخوردی و 114ورزشکار رشته غیر برخوردی در این پژوهش حضور داشتند. همچنین از دو پرسشنامه خلق و خوی برونل و محیط گروهی کارن که میزان انسجام گروهی را در دو بعد انسجام تکلیف و انسجام اجتماعی ارزیابی می کردند استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها پس از کلموگروف اسمیرنوف(05/0p≥) و اطمینان از توزیع طبیعی دادها، آزمون تی تک نمونه، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون در سطح05/0 P≤ استفاده گردید.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری در خرده مقیاس های تنش، توان بازی و سردرگمی بین ورزشکاران رشته های برخوردی و غیر برخوردی وجود دارد. همچنین سابقه و تجربه حضور در تیم های ملی از مهمترین فاکتورهای تأثیر گذار بر انسجام تیمی بودند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش پیشنهاد می کند ضمن شناسایی رفتارهای کارآمد و ناکارآمد ورزشکاران، آموزش استفاده از استراتژی های کنترل خلقیات منفی توسط روانشناسان ورزشی در برنامه های تمرینی گنجانده شود.
اثربخشی مداخله مثبت نگر بر کاهش درماندگی روانشناختی مادران دارای نوزاد کم وزن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
475 - 484
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: کم وزنی هنگام تولد یکی از شاخص های مهم بهداشتی در ارزیابی مراقبت های دوران بارداری در سراسر جهان است. لذا با شناخت عوامل خطرزای مرتبط با کم وزنی می توان از بروز کم وزنی پیشگیری کرد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله مثبت نگر بر کاهش افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای نوزاد کم وزن است.
مواد و روش ها: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای نوزاد کم وزن در شهر شهر دزفول بود که از میان آنان 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و در 2 گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابزار پژوهش مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (لاوبوند و لاوبوند، 1995) بود. ابتدا پیش آزمون در دو گروه اجرا شد، سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخله مثبت نگر قرار گرفت. این جلسات به صورت گروهی و هفتگی برگزار شد. در پایان، هر دو گروه مورد سنجش پس آزمون قرار گرفتند. از تحلیل واریانس یک طرفه برای تغییرات بین گروهی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و سطح معنی داری 05/0>P استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که مداخله مثبت نگر موجب کاهش افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای نوزاد کم وزن شده است (001/0P<).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که مداخله مثبت نگر یک درمان مؤثر برای کاهش افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای نوزاد کم وزن و به طور کلی بهبود سلامت روان افراد باشد.
بازشناسی مؤلفه های تأثیرگذار معماری بیوفیلیک بر کاهش استرس زنان خانه دار در مجتمع های مسکونی؛ مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۴
75 - 88
حوزه های تخصصی:
از دیرباز مسکن برای انسان ها از مهم ترین فضاها برای گذراندن زندگی و تأمین کننده آرامش روحی و سلامت روان آن بوده است. امروزه با رشد روزافزون جمعیت و افزایش تقاضای مسکن در شهر بدون در نظر گرفتن معضلات روان شناختی، توجه کمتری به نقش طراحی ساختمان های مسکونی در سلامت انسان و عوامل استرس زا شده است. در جوامع مدرن و صنعتی به علت داشتن عادت های ماشینی، زندگی انسان مدرن بیش از هر زمان دیگری علاوه بر بعد جسمانی ازلحاظ روحی نیز نیازمند طبیعت بوده است. با توجه به اینکه حضور طبیعت و گیاهان در محیط از عوامل مؤثر در سلامت روان انسان به شمار می رود، طراحی بیوفیلیک برای پاسخ به نیازهای انسان می تواند در برقراری ارتباط انسان با طبیعت در محیط های روزمره زندگی او مؤثر باشد و در بهبود سلامت روان انسان و کاهش استرس زنان در محیط خانه نقش بسزایی را ایفا کند. هدف پژوهش حاضر بازشناسایی تأثیر مؤلفه های معماری بیوفیلیک بر کاهش استرس زنان خانه دار در مجتمع های مسکونی در شهر شیراز بوده است. پژوهش حاضر به دلیل استفاده از روش های کمی و توصیفی به صورت توأمان دارای پارادایم ترکیبی و از حیث هدف، کاربردی است. روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی، میدانی و پرسش نامه ای است. به این منظور، 26 مجتمع مسکونی از ده منطقه شهرداری شیراز، به صورت غیراحتمالی هدفمند انتخاب شده است. پرسش نامه توسط زنان خانه دار تکمیل و داده های گردآوری شده از روش های مناسب آماری توسط نرم افزار SPSS، آزمون ANOVA و آمارهای رگرسیون و تعیین سطح معناداری مؤلفه ها موردسنجش قرار گرفته است. طبق داده ها و آزمون های انجام شده، از بین چهارده مؤلفه معرفی شده، عامل پناهگاه با بالاترین امتیاز به مقدار 64/3 درصد و عامل حضور آب با تأثیر 43/3 درصد و محرک های حسی غیرریتمیک با تأثیر 02/3 درصد، بیشترین اثربخشی در کاهش استرس زنان در مجتمع های مسکونی را داشته و ارتباط غیربصری با طبیعت با امتیاز 7/2 درصد کم اثرترین عامل در کاهش استرس زنان در مجتمع های مسکونی بوده است. درمجموع می توان گفت به کارگیری عناصر بیوفیلیک در طراحی مجتمع های مسکونی می تواند منجر کاهش استرس زنان خانه دار شود.
نقش معنای مکان بر کاهش استرس ناشی از قرنطینه خانگی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۴
89 - 102
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، باتوجه به تغییر در روش زندگی افراد و مطرح شدن در خانه ماندن و دورکاری، افراد ساعات بسیاری را به اجبار در خانه سپری می کنند. به عنوان مثال شیوع بیماری های واگیردار مانند بیماری کووید-19، موجب شد تا آموزش در مدارس در مدت زمان طولانی به صورت غیرحضوری صورت پذیرد. اما این روند علاوه بر کاهش عملکرد تحصیلی یادگیرندگان، باعث ایجاد اختلالات روحی مانند استرس پس از سانحه و استرس ناشی از آموزش مجازی در دانش آموزان بوده است. در بررسی های انجام شده پیرامون علل ایجاد این پیامدها، محیط قرنطینه افراد (محیط مسکونی) مهم ترین نقش را در پیدایش این پیامدها داشته است. ازاین رو بررسی ارتباط افراد با محیط قرنطینه اهمیتی دوچندان می یابد. بنابراین لازم است تا کلیه عوامل مؤثر بر دانش آموزان در محیط قرنطینه آن ها مورد بازبینی قرار گیرد و باتوجه به اهمیت محیط خانه برای فرد بررسی شاخص های محیطی مؤثر بر فرد امری ضروری است. لذا، باتوجه به اهمیت تأثیر محیط خانه بر فرد، پژوهش حاضر با هدف تبیین عوامل استرس زا در محیط مسکونی دانش آموزان قرنطینه شده و همچنین در پی شناسایی مؤلفه های برجسته تداعی معنا مؤثر بر کاهش استرس قرنطینه شدگان در محیط مسکونی انجام شده است. مطالعه کیفی (اکتشافی) حاضر با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفته است. در این روش اطلاعات از منابع معتبر موجود و انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته با دانش آموزان ناحیه (3) شهر اصفهان که بر مبنای ملاک های نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع ادامه یافته است. برای تجزیه وتحلیل یافته ها از شیوه تحلیل کلایزی با استفاده از نرم افزار اطلس تی-آی، داده ها دسته بندی و توصیف شده اند. یافته های پژوهش شامل 3 مضمون اصلی و 11 زیرمضمون با 57 شواهد است. نتایج حاکی از این مطلب است که برای کاهش استرس دانش آموزان ناشی از قرنطینه خانگی به علت شیوع بیماری و آموزش مجازی باتوجه به زمان طولانی قرنطینه، می توان با ارتقای شاخص سرزندگی در محیط و ایجاد لایه های محیطی متفاوت در فضا، تنش فردی دانش آموز را در چندلایه کردن محیط و گذراندن بهتر زمان طولانی قرنطینه کاهش داد.
شناسایی عوامل کاهنده استرس به منظور ارتقای بهره وری تولید در پتروشیمی بندر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس شغلی شرایطی است که باعث فشار و خستگی جسمی و روانی و در مجموع ناراحتی انسان در حین کار می شود. افسردگی، اضطراب و استرس از جمله عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی و بسیاری از مشکلات اجتماعی و عملکردی کارکنان است. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل کاهنده استرس صنعت پتروشیمی بندر ماهشهر و سپس ارزیابی و تعیین اولویت آن هاست. پژوهش حاضر براساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت روش، توصیفی تحلیلی و از نظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی (میدانی) است. جامعه آماری شامل صاحب نظران و خبرگان حوزه منابع انسانی شرکت بود. برای تعیین 21 نفر از خبرگان از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد . برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ماتریسی دو بعدی به کار گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تاپسیس استفاده شد. با توجه به مطالعه و تحلیل داده های به دست آمده در این پژوهش، اعتماد به نفس (29%=Wj) و نگرش سازمانی مطلوب (26%=Wj) بیشترین اهمیت را در بین شاخص های مطرح در ارزیابی عوامل کاهنده استرس به خود اختصاص دادند. همچنین آموزش و توانمندسازی (CI=0.679) و اشتراک اطلاعات کارکنان (CI=0.631) در اولویت اول و دوم عوامل کاهنده استرس و بهبود بهره وری تولید در صنعت پتروشیمی بندر ماهشهر شناسایی شد. بر اساس یافته های پژوهش، آموزش و توانمندسازی و اشتراک اطلاعات کارکنان به عنوان مناسب ترین عوامل کاهنده استرس در پتروشیمی بندر ماهشهر معرفی شد. بنابراین به مدیران پیشنهاد می شود به منظور کاهش استرس و به تبع آن بهبود بهره وری در صنعت پتروشیمی بندر ماهشهر، آموزش و توانمندسازی و اشتراک اطلاعات را در مجموعه برنامه های شرکت به طور فزاینده ای مورد توجه قرار دهد .
تأثیر مصرف دوزهای مختلف آدامس کافئین بر میزان هورمون های استرسی و عملکرد تیراندازی در مردان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در طب ورزشی و فنآوری سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
159 - 171
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تأثیر مصرف دوزهای مختلف آدامس کافئین بر هورمون های استرسی و عملکرد تیراندازی مردان نظامی بود. آزمودنی های تحقیق حاضر تعداد 10 نفر از فرماندهان مرکز آموزش ولیعصر تبریز با میانگین و انحراف استاندارد سن 78/2±52/31 سال، وزن 91/3±32/75 کیلوگرم، قد 84/4±14/176 سانتی متر بود. میزان هورمون های کورتیزول، آدرنوکورتیکوتروپیک هورمون و اکسی توسین خون هم چنین عملکرد تیراندازی پس از مصرف دوزهای مختلف کافئین اندازه گیری شد. در مراحل اول، دارونما در زمان 15 دقیقه قبل از اجرای تیراندازی داده شد. در مراحل دوم، سوم و چهارم (فاصله زمانی بین هر کدام از مراحل 5 روز) به تمامی آزمودنی ها، آدامس کافئین با دوزهای 150، 200 و 300 میلی گرم در زمان 15 دقیقه قبل از اجرای تیراندازی داده شد. آدامس و دارونما به صورت یک سویه کور به شرکت کنندگان داده شده بود. از آمار توصیفی، آنالیز واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی توکی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. (P≤0.05) نتایج مطالعه حاضر نشان داد مصرف آدامس کافئین در دوزهای 200 و 300 میلی گرم موجب کاهش معنی دار هر سه هورمون استرسی و همچنین افزایش معنی دار عملکرد تیراندازی می شود، با این حال مصرف دوز 150 میلی گرم کافئین تأثیری بر کاهش هورمون های استرسی و عملکرد تیراندازی نداشت. با توجه به این نتایج، می توان به ورزشکاران تیراندازی توصیه کرد تا قبل از تمرینات و مسابقات خود، از آدامس کافئین با دوزهای 200 و 300 میلی گرم استفاده کنند. با این وجود در مورد اظهارنظر در مورد استفاده از دوزهای مختلف کافئین علی الخصوص به شکل آدامس نیاز به بررسی های بیشتری است.
اثربخشی RTMS در درمان وسواس بعد از شیوع اپیدمی کرونا
حوزه های تخصصی:
شیوع بیماری کرونا و ترس از مبتلا شدن به این بیماری موجب شده بود که افراد دچار اضطراب ها و استرس های زیادی گردند، ازآنجایی که این بیماری به طور خاموش عمل کرده و فرد حداقل ۱۴ روز پس از مبتلا شدن متوجه می شد که به این ویروس آلوده گشته است و ممکن بود هر فردی بی آنکه خود اطلاع داشته باشد ناقل این بیماری باشد وسواس و ترس بین افراد در حال تبدیل شدن به یک فوبیای جدی ابتلا به کرونا می گشت. از سوی مقابل، اختلال افسردگی اساسی یکی از شایع ترین اختلالات روانی است که با نقص در عملکردهای شناختی, ازجمله حافظه کاری همراه است. در طی دهه های اخیر تکنیکی غیرتهاجمی و بدون درد به نام تحریک مغناطیسی مغز(TMS) در درمان افسردگی های مقاوم به درمان به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی تکنیک تحریک مکرر مغناطیسی مغز(rTMS) در درمان وسواس بعد از شیوع اپیدمی کرونا انجام گرفته است. نتایج بیانگر آن بود که تحریک مکرر مغناطیسی مغز یک روش غیرتهاجمی و ایمن در درمان افسردگی های مقاوم به درمان محسوب می گردد. ارزیابی جامع و درمان اثربخش مستلزم توجه به عملکردهای شناختی بیماران در کنار نشانگان خلقی می باشد. این روش درمانی کاملاً غیرتهاجمی است و عوارض مهمی از این روش برای درمان افسردگی گزارش نشده ،علاوه بر بیماری افسردگی برای درمان بیماری های وسواس ، PTSD و اسکیزوفرنی نیز مؤثر است.