مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ادبیات
حوزه های تخصصی:
در اواخر قرن نوزدهم، به دنبال ارتباط عمیق و گسترده بین ادبیّات عرب و ادبیّات غرب و آشنایی ادبای عرب با مکاتب و فنون ادبی غرب، نهضتی ادبی در شرق عربی به وقوع پیوست. به فاصله اندکی پس از نهضت مشرق عربی، جرقّه های این نهضت به غرب عربی سرایت کرد و کشورهای مغرب عربی، به ویژه الجزایر، شاهد چنین نهضت ادبی بودند. به دنبال این نهضت، مراکز علمی و فرهنگی متعدّدی در الجزایر تأسیس شد و فعالیّتهایی درزمینه شعر و ادب و نقد صورت گرفت. در پرتو نهضت ادبی، تحوّل قابل ملاحظه ای در شعر پدید آمد. این شعر ابتدا تحت تأثیر مدرسه احیای قدیم در شرق عربی، گرایش سنّتی داشت و سپس تحت تأثیر ادبیّات مهجر و مدرسه آپولو، شعر رمانتیک به ظهور رسید. پس از آن، برخی که خواهان رهایی شعر از قیود وزن و قافیه بودند، شعر نو را به وجود آوردند. این شعر در طی بیست سال فراز و نشیبهایی را پشت سر گذاشت تا به شکل یک قالب شعری جدید در آمد.
افزایش تفکر انتقادی از طریق مباحثه ادبی در کلاسهای زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت تفکر انتقادی در آموزش و تاثیر آن بر جامعه، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا به تاثیر مباحثه ادبی در رشد تفکر انتقادی بپردازد. بدین منظور دو کلاس زبان انگلیسی در سطح متوسط به بالا از کالج دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شدند. پس از تعدیل زبان آموزان از حیث تفکر انتقادی، در هر دو گروه کنترل و آزمایش پژوهشگر از متون ادبی از جمله شعر، داستان کوتاه و بعضی قطعات ادبی جهت تدریس استفاده نمود. زبان آموزان هر دو گروه باید متون مربوطه را در منزل مطالعه می کردند. زبان آموزان گروه کنترل باید تنها متون ادبی را خلاصه و خلاصه های خود را فقط در کلاس بازگو می کردند و معلم هم نظر خود را راجع به متن ابراز می داشت (آموزش انتقالی)، ولی از زبان آموزان گروه آزمایش خواسته شد راجع به متون مورد نظر بحث کنند، آن را به زندگی روزمره خویش ربط دهند، و احساس خود را از متن بیان نمایند(آموزش تبدیلی). در پایان ترم، مجدداً آزمون تفکر انتقادی به افراد هر دو گروه داده شد و از آنها خواسته شد به آن پاسخ دهند. نتایج نشان داد تفاوت معناداری میان دو گروه وجود دارد و مباحثه ادبی باعث رشد تفکر انتقادی گردیده است. در پایان، نتایج به دست آمده مورد بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی هم برای پژوهش بیشتر ارایه گردیده است.
ارزش ادبی ابهام از دو معنایی تا چندلایگی معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابهام در نظریه های ادبی جدید، بر خلاف دیدگاه های قدما نکوهیده نیست، بلکه ارزش محسوب می شود. این مقاله با بررسی پیشینه تاریخی بحث از ابهام در بلاغت قدیم و دیدگاه های امروزی، نشان می دهد که ذوق زیبایی شناسی در گذر زمان، به ابهام و چندمعنایی متمایل شده است. از قرن بیستم به بعد منتقدان و نظریه پردازان ادبی، ابهام را جوهر ذاتی متن ادبی می دانند. مقاله با طرح بحث ارزش ابهام ادبی، میان «دشواره» و «ابهام هنری» (چندمعنایی) فرق می گذارد و در پی اثبات این نکته است که تفاوت ادبیات با زبان در رویکرد به ابهام و نقش و کارکرد آن به روشنی مشخص می شود. هدف اصلی مقاله تاکید بر این اصل است که ابهام، جوهره ادبیات است و ارزش هنری و راز ماندگاری آثار جاودانه بسته به میزان ابهام نهفته در آن ها است. اگر ابهام را از متن های ادبی اصیل حذف کنیم، گوهر ادبی آن را کنار گذاشته ایم. ابهام با شرکت دادن خواننده در آفرینش معنا، نوعی تعامل میان خواننده و متن ایجاد می کند و از آن جا که خوانندگان را در طول تاریخ به واکنش وا می دارد، پیوسته امکان گفت و گوی نسل های مختلف با متن فراهم می آید.
مفاهیم تربیتی اسلام از دیدگاه قرآن در ادبیات کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای ادبیات کودکان و نوجوانان و جست و جوی مفاهیم تربیتی اسلام از دیدگاه قرآن در زمینه ارتباط انسان با خداوند، خویش، خلق، و طبیعت است. به همین منظور، با استفاده از روش پژوهش، تحلیل محتوا در 283 داستان برگزیده کودکان که طی سالهای 1358، 1378 تالیف و توسط 8 مرکز و سازمان دولتی و غیر دولتی به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شده و جایزه گرفتهاند. گروههای سنی، شامل ج (8-9 سال) ج (9-15 سال) و د (12-15 سال) است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که در قرآن 1/39 درصد مفاهیم به ارتباط فرد با خدا، 37 درصد ارتباط فرد با خویش، 2/17 درصد ارتباط فرد با خلق، 7/6 درصد ارتباط فرد با طبیعت تعلق یافته است. در داستانهای کودکان 4/19 درصد به ارتباط فرد با خداوند، 2/42 درصد به ارتباط فرد با خویش، 8/32 درصد ارتباط فرد با خلق، 5/5 درصد به ارتباط فرد با طبیعت اختصاص داشته است.
نگاهی به نقش منفی حکیم در سنت ادبی
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی ارتباطی ادبیات
حوزه های تخصصی:
ادبیات جزئی از دانش فرهنگی و دارای کارکرد ارتباطی است، پس می تواند شامل نقد فرهنگ ارتباطی شود و شناخت رهیافت انسا نشناسی ارتباطی در نقد ادبی یکی از اهداف انسان شناسی ار دو دهه قبل تا کنون را تشکیل می دهد که رهیافت های مطرح از دهه 1960 تا حال شامل آن می شود. از این جمله می توان به تاریخ ذهنیت، تاریخ فرهنگی، و شبکه مفهومی و تمدن شناسی و.. اشاره کرد. اما مهمترین رهیافت در این زمینه آن بوده است که انسان شناسی ادبیات ادبیات با انسان شناسی تاریخی پیوند خورده است. علت این موضوع نیز روشن است، فرهنگ از جمله پدیده های انسانی است که ریشه در تاریخ دارد و ادبیات به عنوان یکی از دانش های مهم تاریخی است که بخش دارای اهمیتی از هویت فرهنگی یک ملت یا قومیت را تشکیل می دهد. به همین دلیل انسان شناسی ادبیات برای شناخت فرهنگ، به شناخت فرآیندهای درون فرهنگی و میان فرهنگی بر اساس ادبیات یک قوم یا ملت می پردازد...
انواع ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقه بندی آثار ادبی به گونه ها، مثل: حماسه یا تراژدی، را نگرش نوعی به ادبیات می نامند. از زمان ارسطو تا کنون، نگرش نوعی از مفاهیم عمده نظریه ادبی بوده است. بخش اعظم ادبیات جهان و نقد آن بر پایه اعمال طبقه بندی نوعی هر اثر ادبی و تعیین درجه سازگاری آن اثر با ویژگی های نوعی بوده است. گویی بدون طبقه بندی نوعی یک اثر ادبی، خواننده یا ناقد راهی به درون آ ن نمی یابد.اما در دهه های اخیر، طبقه بندی انواع با توجه به روشهای بیانی نوین و ظهور وسایل ارتباطی چون تلویزیون و فیلم و غیره که خود علاوه بر به کارگیری انواع سنتی ادبی، مبتکر دیگر انواع بیانی نوین هستند، طبقه بندی سنتی را که منشا آن ارسطویی است - مورد شک و تردید قرار داده است. این امر باعث پدیدار شدن تفاسیر و برداشت های جدیدی از هر کدام از انواع ادبی گشته و طبقه بندی تازه ای را به وجود آورده است. این تحول نه تنها دیدگاه سنتی را دچار چالش و دگرگونی کرده است، بلکه مباحث تندی را در باب مفاهیم کلیدی این روش به ویژه پدیده تداخل و ترکیب انواع گوناگون در یک اثر ایجاد کرده است. امروزه انواع ادبی دیگر مطلق و ثابت تلقی نمی شوند، بلکه تحت تاثیر تحول و تکامل تاریخی، نظام های نوعی در ادبیات، جامعه شناسی انواع، و رابطه انواع ادبی با جنسیت مورد بحث قرار می گیرند. نتیجتا، در عصر حاضر ویژگی های نوعی آثار ادبی به عنوان پدیده های تاریخی و نسبی تلقی می شوند.
مکتب کلاسیسم و نئوکلاسیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلاسیسم به لحاظ لغوی از واژه کلاسیس در لاتین می باشد که به معنی طبقه، گروه و زیر مجموعه است. این کلمه تقریبا معادل کانونس(Canoes) می باشد که علمای شاغل در کتابخانه اسکندریه در معنای انواع ادبی، یا گروههای نویسندگان، شامل خطیبان، نمایشنامه نویسان، غزل سرایان و امثال آنان به کار می برده اند.کلاسیسم اصطلاحا مفهوم متضاد رومانتیسم می باشد و وقتی از آن صحبت می کنیم منظور همان مکاتب، قواعد، روشها، زمینه ها، قراردادها و حس هایی که توسط نویسندگان کلاسیک پدید آمده و در نویسندگان بعد نیز تاثیر بخشیده است چنانکه تاثیر یونان را در کلاسیک های رومی ملاحظه می کینم و نئوکلاسیسم باز گشت برای معیارها و آداب نویسندگی است و علیرغم تفاوتهایی در محتوای آثار- در مقام مقایسه با یونان باستان و روم باستان - غالبا به همان اصول کلی کلاسیسم معطوف است.کلاسیسم مکتبی است که طولانی ترین تسلط را برفضای ادبیات جهان داشته است و این تسلط حدود 23قرن ( از پنجم ق. م تا قرن هیجدهم) دوام داشته است. با نظر به این اهمیت آن، در این مقام سعی شده است که با ارائه تعریفی لغوی و اصطلاحی واژه کلاسیسم، تاریخچه آن ذکر شود و وادوار سلطه این مکتب به تفکیک ذکر شده، اصول این مکتب و تغییر و تحولاتی که در فرایند این سلطه بر آن صورت پذیرفته است و نیز علل گرایش مجدد غرب به این مکتب در دوره رنسانس بررسی شود.
معیار تعهد در ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسألهای که این نوشتار میخواهد به آن پاسخ دهد این است که معیار تعهد در ادبیات متعهد چیست و با چه معیار و مبنایی میتوان ادب متعهد را تعریف کرد؟ اصطلاح ادب متعهد یا «الادب الملتزم» در قرن نوزدهم میلادی در اروپا پدید آمد و در حقیقت از شاخههای مکتب واقعگرایی در اروپاست. تعهد در ادبیات عربی و فارسی به صورت امروزی آن در یک قرن گذشته تحت تأثیر مکاتب ادبی اروپایی پدید آمده است. ناقدان و صاحبنظران معیارهای متفاوتی را در تعریف ادب متعهد مدنظر قرار دادهاند؛ معیارهایی مانند: اخلاق و تربیت، دین، ملیت، مسائل اجتماعی و مسائل انسانی. هر یک از این مبانی میتواند ملاک تعریف ادبیات خاصی به عنوان ادبیات متعهد گردد؛ اما اینکه کدام معیار به صحت و درستی نزدیکتر است، به تأمل نیاز دارد. به علاوه گاهی تناقضاتی در بیان معیارها پدید میآید که باید تکلیف آن روشن گردد. به هر حال تعریف ادبیات متعهد طی زمان شاهد تحول و دگرگونی نیز بوده است و تحت تأثیر تحولات اجتماعی، به سمت قبول معیارهای فراگیرتر و جهانیتر پیش رفته است.
مانی در آیینه هنر و ادبیات ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نقاشی ایران با نام مانی درآمیخته است. پژوهشگران او را نخستین نقاش شناخته شده ایرانی می دانند. وی همچنین مبدع دینی جدید بود که گستره تعلیمات آن در زمان حیات او و پس از آن با گذر از مرزهای ایران تا چین، هند، مصر، روم و... گسترش یافت. روایات متعدد حاکی از آن است که مانی آموزههای خود را برای مردم با نقاشی قابل فهم می کرد، نظر به اینکه آثار مصور یافت شده و منسوب به وی محدود به یک یا دو نمونه است، تنها با بررسی آثار هنری به جا مانده از پیروان او و روایات مختلف می توان با قیاس به ویژگیهای هنر مانی پی برد. این مقاله بر آن است از منابع دیگری چون دواوین شعرا و متون ادبی و یا آثار مصور برای معرفی این شخصیت بهره گیرد و به پرسشهایی در این خصوص پاسخ دهد: آیا مانی به عنوان یک هنرمند ایرانی در ادبیات مورد توجه قرار گرفته است؟ به چه جنبه یا جنبههایی از وجوه مختلف این شخصیت بیشتر پرداخته شده است؟ آیا تصویری از این هنرمند در نگارگری ایرانی نقش شده است؟ و... بر این اساس پس از شرح کوتاهی راجع به مانی و ویژگیهای هنر وی، نقش و تصویری که از این هنرمند در لابهلای متون ادبی و هنری ارائه شده است، مورد مداقه قرار میگیرد.
تاثیر ادبیات ایران بر شکل گیری نقش ها در مجالس حماسی تعزیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجالس حماسی تعزیه مشهورترین و پرطرفدارترین مجالس تعزیه هستند که تاثیرات فراوانی را از قصه ها و منظومه های حماسی ایران برخود پذیرفته اند و همین اتفاق یکی از مهم ترین دلایل استقبال عامه مردم از آن هاست مقاله حاضر به چگونگی و میزان این تاثیرات در شخصیت پردازی مجالس حماسی تعزیه می پردازد. این مجالس آکنده از نقش هایی هستند که یادآور بسیاری از قهرمانان و ضد قهرمانان و شخصیت های به یادماندنی ادبیات حماسی ایران زمین می باشد، پهلوانان، پادشاهان، زنان و مردانی که گویا در مجالس حماسی تعزیه تنها تغییراتی بسیار جزیی در ظاهر خود بهوجود آورده اند.
تاریخ، زبان و روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بر اساس شواهد و رویدادهای واقعی زندگی انسانی شکل می گیرد و تاریخنگار با مشاهده این رویدادها یا بر اساس نقل شاهدان سعی می کند توصیف ها و تحلیل هایی علمی از آنها عرضه کند. این توصیف و تحلیل، البته در مطالعه بعد فرهنگی یک جامعه سهم بهسزایی دارد. آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود این است که سرانجام، این توصیف ها و تحلیل ها از وقایع تاریخی بیشتر به صورت متونی زبانی (کتب و مقالات) برای آیندگان باقی می ماند. به عبارت دیگر، حاصل تقریباً تمام این مشاهدات و تحلیل ها، به یک نظام ارتباطی زبانی یعنی «متن» (به ویژه کلامی) تغییر یا تقلیل می یابد. بنابراین، اسناد و متون تاریخی تابع توان ها و محدودیتهای زبان هستند. سؤالهای این مقاله از این قرارند: آیا تاریخنگاری مانند ادبیات داستانی تنها از طریق بازنمایی زبانی ممکن می شود؟ متون تاریخی چه محدودیتهای زبانی دربردارند؟ تا چه اندازه متن تاریخی می تواند عینیت داشته باشد؟ آیا می توان سرشت تاریخ را متنی خواند؟ آیا روشهای روایتپردازی تاریخنگاری با روشهای روایتپردازی داستان تفاوت ماهیتی دارد؟.
امام و ادبیات پایداری
حوزه های تخصصی:
ادبیات یعنی فرهنگی که با وضع موجود در ستیز است و ادبیات پایداری یعنی فکر و فرهنگی که به دفاع از حق و نفی باطل می پردازد. پرسش اصلی این نوشتار آن است که مقومات ادبیات پایداری امام چیست؟ این پرسش در چهار عنوان دنبال می گردد: 1) «دگر»؛2) «مبانی»؛ 3) «مؤلفه ها» و 4) «موانع» ادبیات پایداری امام چه هستند؟
در عنوان اول، ادبیات پایداری امام خمینی در تقابل با ادبیات شرق و غرب قرار می گیرد. عنوان دوم، به مبانی ادبیات قیام و مقاومت دنیوی که صرفاً بر عقل معاش ابتنا دارد، با ادبیات قیام و مقاومت الهی که بر اقتضای عقل و دستورات الهی پایه گذاری شده، اختصاص یافته است. در عنوان سوم، ادبیات پایداری امام بامؤلفه هایی چون خداباوری، خودباوری، بیداری، الگو داشتن و ... شناخته می شود. در عنوان چهارم، بر همراهی ادبیات پایداری با ادبیات قیام تأکید شده است. ادبیات قیام، نافی ادبیات موجود است و ادبیات موجود موانعی را بر ادبیات قیام و به تبع آن برای ادبیات پایداری ایجاد می کند. در این مقاله، اساسی ترین مانع، عدم همراهی پیروان و رهبران قیام دانسته شده است.
مفهوم شرق و غرب در اندیشه فردید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرق و غرب واژگانی هستند که پیشینه طولانی در ادبیات و اندیشهی ایرانیان دارند. با پذیرش همراهی ادبیات و اندیشه به این نکته پی میبریم که ریشهی این اصطلاحات از کجا وارد ادبیات ما شده است. مفهوم شرق و غرب نخستین بار توسط عرفاء بهکار گرفته شد. این واژهها در مسیر تاریخی خود چندین بار تغییر معنا یافته و در نهایت به فضای جدید رسیده اند. تمرکز این مقاله بررسی این دو واژه در اندیشه فردید است، اینکه فردید چگونه با بهرهگیری از ادبیات چپ و ادبیات عرفانی سرزمین خود این دو واژه را بازتولید میکند و در دنیای مدرن و در تقابل با آن معنای جدید به آنها میدهد. بررسی این دو واژه در گرو شناخت ادوار تاریخ از نظر فردید می باشد. به تعبیری بحث از حقیقت غرب زدگی مستلزم بحث از ادوار تاریخ است.
نقش ادبیات در بازآفرینی اوضاع اجتماعی ایران عهد مغول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هجوم مغول در قرن 7 ه.ق، تاثیرات عمیقی بر جامعه ایران برجای نهاد. گذشته از تاثیرات سیاسی و نظامی حمله مغول، که در خصوص آن، کتب ،مقالات و رساله های متعددی به رشته تحریر در آمده است. تاثیرات فرهنگی این هجوم نیز مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، که دراین میان، ادبیات به واسطه اتکا به منابع غنی این دوران از جایگاه والایی برخوردار است. در این مقاله سعی برآن است که با توجه به تراوشات ظریف شعرا و ادبای ایران عصر مغول، واقعیت اجتماعی و اوضاع جامعه از خلال ابیات و سطور نوشته های آنان باز آفرینی گردد.
تاثیر صور خیال ادبی بر نگارگری مکتب شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیال از عناصراساسی شکل گیری یک اثرهنری است. صورت های خیالی که هنرمندان برای بیان مقاصد واندیشه های خود به کار می گیرند عموماً ریشه در باورهای اساطیری وفرهنگی دارد. ازاین رو میان صورت های خیالی هنرهای مختلف، نوعی قرابت وخویشاوندی برقرار است و غالباً هنرهای مختلف در به کارگیری صورت های خیالی، تحت تاثیر یکدیگر هستند.
ادبیات ونگارگری از دیرباز در خدمت یکدیگر بوده اند. در حاشیه ی نسخ خطی، برای بیان روشن تر متن ادبی، از تصاویر نگارگری استفاده میشد. در حقیقیت، نگارگری بیان تجسمی متن ادبی بوده و مفاهیم ادبی را با زبان خط ورنگ به تصویر می کشیده است. در مقابل، ادبیات نیز بیان ذهنی وانتزاعی صورت نگاری بوده است.
با توجه به پیوند دیرینه ی ادبیات و نگارگری، دراین جستار به بررسی تاثیر صور خیال ادبی بر نگاره های مکتب شیراز میپردازیم. به این منظور، ابتدا رابطه ی ادبیات و نگارگری را بررسی کرده سپس چگونگی تاثیر پذیری نگاره های مکتب شیراز را از ادبیات تحلیل میکنیم.
در این پژوهش به این نکته دست یافتیم که ادبیات و نگارگری رابطه ای دیالکتیکی دارند. برای دستیابی به درکی جامع از نگاره ها، باید از مفاهیم ادبی مدد جست و از دیگرسو، نگارگری نیز به مفاهیمِ ادبی تجسم وعینیت می بخشد. بنابراین می توان گفت متن و نگاره ترجمان یکدیگرند.
شعر در کرانه های جنوبی خلیج فارس «کشور امارات»
حوزه های تخصصی:
قلمرو شعر و شاعریدر کشور امارات بسیار گسترده و پهناور است. شعر نه تنها در این کشور بلکه در دیگر کشورهایعرب زبان به دو گونه نبطی(عامیانه) و فصیح تقسیم میگردد. هم اکنون در کشور امارات گروه هایمختلف مردم به ادبیات، مخصوصا به دو گونه شعر مذکور توجه بسیار دارند و روزنامه ها و مجله هاییبسیار به بررسیو نقد شعر شاعران این کشور میپردازند. به دلیل توجه گروه فرهیخته و باسواد کشور امارات به شعر فصیح، آنچه در این گفتار به آن خواهیم پرداخت، بررسیخط سیر این گونه شعر، از آغاز تاکنون در این کشور است و خواننده در این رهگذر با سه نسل: شاعران پیشاهنگ، شاعران مخضرم و شاعران جوان روبه رو میگردد.
شعر در کرانه های جنوبی خلیج فارس «کشور امارات
حوزه های تخصصی:
قلمرو شعر و شاعریدرکشور امارات بسیار گسترده و پهناور است. شعر، نه تنها در این کشور، بلکه در دیگر کشورهایعرب زبان به دو گونه نبطی(عامیانه) و فصیح تقسیم میگردد. هم اکنون در کشور امارات گروه هایمختلف مردم به ادبیات، مخصوصا به دو گونه شعر مذکور توجه بسیار دارند و روزنامه ها و مجله هاییبسیار به بررسیو نقد شعر شاعران این کشور میپردازد. به دلیل توجه ویژه گروه فرهیخته و ادب دوست کشور امارات به شعر فصیح، در این گفتار به بررسیخط سیر این گونه شعر، در این کشور از آغاز تا کنون پرداخته میشود و خواننده در این رهگذر با سه نسل: شاعران پیشاهنگ، شاعران مخضرم و شاعران جوان روبه رو میگردد.
ماهیت معرفتی و اندیشگی ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت علمی ادبیات، به عنوان تجلی شهودی و روانی آدمی، تاکنون به طور کامل بررسی و تحلیل نشده است. اغلب نظریه پردازان ادبی نیز آن را از منظر زیباشناختی مورد توج ه قرار داده اند و از رویکرد های معرفتی و اندیشه زایی ادبیات غافل مانده و گاهی نیز آن را در حد التذاذ نفسانی پایین آورده اند. عد ه ای نیز به تبیین ماهیت اخلاقی ادبیات اکتفا کرده اند. در حالی که در ماهیت و سرشت ذاتی ادبیات دانش ها و معارف ناپیدای هستی شناسانه و عمیقی وجود دارد که به عل ت برجستگی صورت های ماد ی سخن ادبی، اغلب از شناخت آن غافل هستیم. در حالی که میان کارکردهای غریزی ذهن و کارکردهای ادبی و متعاقباً میان احساس و اندیشه انسان با جهان هستی رابطه هماهنگ و تنگاتنگی وجود دارد که از طریق تخیل ادبی این شناخت و ارتباط برقرار می گردد. جلوه های بیانی و سخن ادبی نیز مانند نماد، استعاره، تمثیل، رؤیا و داستان و ... همگی صورت های مختلف معرفتی و اندیشگی ادبیات به شمار می آیند.
در این مقاله سعی شده تا ضمن بررسی آراء نظریه پردازان مهم ادبی جهان، مؤلفه ها و مشخصه های علمی و اندیشه زایی ادبیات نیز، شناسایی و تبیین گردد.
رویکرد اجتماعی شعر ادیب الممالک فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات هر دوره چون آیینه ای مظهر و مجلای رفتار اجتماعی، فرهنگ، آداب و رسوم، جهان بینی و دیگر کنشهای اجتماع خود است.ادب فارسی و به تَبَعِ آن شعر، در زمینه انعکاس اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از ظرفیت بالایی برخورداربوده است.
با نگاهی دقیق و انتقادی به آثار گوناگون ادب فارسی، می توان چشم انداز مناسبی را از جامعه ای- که اثر در آن خلق شده است- مجسم کرد. دوره بیداری هم با عمر نسبتاً کوتاه خود، یکی از ادوار تاثیر گذار بر جامعه ومتاثر از آمال و آلام مردم ایران بوده است.
ادیب الممالک فراهانی یکی از شاعران بر جسته این دوره و نقطه اتصال این جریان شعری به شعر انقلاب مشروطه است. این پژوهش بر آن است تا از منظر جامعه شناختی و رویکرد اجتماعی به شعر میرزا صادق امیری معروف به ادیب الممالک فراهانی بپردازد.