مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
مهارت های زندگی
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
99 - 114
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثر شرکت در کارگاه قبل از ازدواج آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی در زوجین دانشجو انجام شد. مطالعه حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زوجین دانشجوی مراجعه کننده به مرکز بهداشتی درمانی احمدی وابسته به دانشگاه شهید بهشتی تهران در نیمه اول سال 1394 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زوج (60 نفر) بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه (هر گروه 15 زوج) جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 120 دقیقه ای (دو جلسه در هفته) در کارگاه قبل از ازدواج آموزش مهارت های زندگی شرکت و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. داده ها با پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی جمع آوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر کیفیت زندگی و مولفه های سلامت جسمانی، سلامت روانی، سلامت روابط اجتماعی و سلامت محیطی تفاوت معناداری داشتند (05/0p <). به این معنی که شرکت در کارگاه قبل از ازدواج آموزش مهارت های زندگی باعث افزایش معنادار کیفیت زندگی و همه مولفه های آن در زوجین دانشجو شد. با توجه به نتایج، به متخصصان، برنامه ریزان و مسئولان تدارک زمینه و شرایط برای استفاده از کارگاه قبل از ازدواج آموزش مهارت های زندگی جهت بهبود کیفیت زندگی در زوجین دانشجو توصیه می گردد.
طراحی الگوی مطلوب مهارت های زندگی دوره متوسطه مراکز استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
395 - 370
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش کیفی و نظریه برخاسته از داده ها انجام گرفت. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه صورت گرفت. پس از انجام 11 مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان، اشباع نظری حاصل گشت و مقوله های اصلی پس از تکمیل فرایند کدگذاری استخراج گردید. پس از تکمیل یافته ها مدل زمینه ای براساس رویکرد گلیزر طراحی گردید. براساس یافته ها 111 کد باز از مصاحبه ها حاصل شد و در چهار طبقه: 1- اهداف آموزش (بهبود مهارت های اجتماعی، بهبود مهارت های بین فردی، بهبود مهارت های ارتباطی، پیشگیری از اختلالات و مشکلات روانی- اجتماعی، افزاش سرمایه اجتماعی، ارج نهادن به سرمایه های ملی، آشنایی دانش آموزان با شایستگی های اخلاقی، آشنایی دانش آموزان با شایستگی های اجتماعی، حل مسئله، توانمندسازی فردی، مقابله با رفتارهای پرخطر، سواد بهداشت جسمی، ارتقاء تفکر انتقادی، ارتقای سواد مدنی، ارتقاء توانایی های روانی، ارتقای سواد علمی، کاهش خشم و اضطراب)؛ 2-محتوا (اعتقادات، هویت یابی، تعامل و توانمندی)، 3- روش های آموزش (آموزش در قالب دعوت از صاحب نظران، گردش علمی و آموزشی، یادگیری مشارکتی، استفاده از روش های فعال یادگیری، فعالیت های مکمل و فوق-برنامه، مشارکت دانش آموزان در تولید دانش، آموزش در عمل، برگزاری کارگاه های آموزشی، بارش مغزی، تحلیل وضعیت و مطالعه موردی، سخنرانی، ایفای نقش، بازی های آموزشی) 4- روش های ارزشیابی (مشاهده فرایند عملکرد، خود ارزشیابی، ارزشیابی توسط همتایان، انجام تکالیف و فعالیت ها، ارزشیابی توسط خانواده، انجام پروژه یا تحقیق به صورت فردی یا گروهی) تجلی پیدا کردند. به موجب این نتایج پیشنهاد می گردد الگوی مذبور در جهت رشد شخصیت سالم دانش آموزان، تأمین و حفظ بهداشت روانی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
شیوه های درست و کارآمد آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی به دانشجویان در راستای کاهش آسیب های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
121 - 145
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، بررسی شیوه های درست و کارآمد آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی به دانشجویان در راستای کاهش آسیب های زندگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دوره های کاردانی و کارشناسی دانشکده فنی شریعتی که در سال تحصیلی1391-1390 در کلاس های آموزش مهارت های زندگی شرکت داشتند (تعداد 500 نفر) را شامل می شود. تعداد 217 نفر براساس جدول مورگان به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش: پژوهش حاضر به لحاظ روشی توصیفی پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و روایی و محتوایی آن به تأیید صاحب نظران رسید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 89% به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (درصد، فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و رتبه درصدی) آزمون های t مستقل و t وابسته استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که از میان روش های آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی به دانشجویان، روش تلفیقی در اولویت اول و پس از آن روش های الگوی ایفای نقش، بحث گروهی و حل مسأله قرار دارند. روش سخنرانی از پایین ترین رتبه در میان دانشجویان برخوردار است. همچنین نتایج اولویت بندی نوع ارائه آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی در میان دانشجویان بیانگر آن است که ارائه آموزش از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی در دانشگاه ها و استفاده از فیلم و تئاتر به ترتیب با بالاترین اولویت و در مقابل ارائه آموزش مهارت ها از طریق انتشار جزوات و بروشورها در پایین ترین اولویت قرار گرفته است. بر این اساس برای آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی دانشجویان بایستی شیوه و نوع ارائه آموزش های مهارت زندگی و اجتماعی مدنظر قرار گیرد.
اثربخشی ارتقای بهزیستی زناشویی بر میزان بخشش زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۱
115 - 133
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بهزیستی زناشویی بر میزان بخشش زوجین به روش نیمه تجربی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام زوجین شهر شیراز در سال 98 بود که تعداد 40 زوج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه بخشش و پرسش نامه محقق ساخته (در مورد اطلاعات دموگرافیک آزمودنی ها (گردآوری و با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها حاکی از آن است که ارتقای بهزیستی زناشویی که با افزایش مهارت های زناشویی حاصل می شود (و شامل آموزش مهارت های زندگی، ارتقای کیفیت زندگی و ارتقای رضایت زناشویی است) بر افزایش میزان بخشش زوجین اثر مثبت و معناداری دارد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر جرأت ورزی و خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر گچساران
در پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر جرأت ورزی و خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر گچساران بررسی شد. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آزموزان پسرمقطع متوسطه دوم شهر گچساران که تعداد آنان 562 بود ودر سال تحصیلی 97 -98 مشغول به تحصیل هستند از این جامعه آماری یک مدرسه به روش نمونه گیری تصادفی از بین مدارس عادی شهرگچساران انتخاب شد . بدین منظور 50 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در 2 گروه(1گروه آزمایش و 1 گروه کنترل)، به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش، با روش آموزش مهارت های زندگی تحت مداخله قرار گرفتند.برای گردآوری داده ها از پرسشنامه جرات ورزی( گمبریل و ریچی،1975) وپرسشنامه خودکارآمدی (موریس ، 2001) استفاده شد. گروه آزمایشی دوم 10 جلسه آموزش مهارت های زندگی را گذراندند. نتایج تحلیل کواریانس در روش آموزش مهارت های زندگی افزایش بیش تر جرات ورزی و خودکارآمدی در گروه های آزمایشی را نسبت به گروه کنترل نشان داد. بنابراین آموزش مهارت های زندگی بر جرأت ورزی و خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم مؤثر است.
ارزشیابی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی در زندان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
169 - 198
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از راه های افزایش کیفیت سلامت روانی- اجتماعی و کاهش تنش های زندگی اجتماعی و شغلی، کمک به افراد برای رشد و گسترش مهارت های مورد نیاز برای ایجاد یک زندگی مطلوب است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان اثربخشی آموزش مهارت های زندگی به زندانیان است. روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش 60 نفر از زندانیان و 30 نفر از کارکنان(مدیران ارشد و رؤسای ادارات) اداره کل و زندان های بوشهر بودند که به پرسشنامه ارزیابی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی را که در یک بازه 2 ساله اجرا شده بود پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمونt تک نمونه ای، تحلیل واریانس و آزمون t گروه های مستقل استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی به زندانیان بر اساس مدل پاتریک در ابعاد واکنش مثبت به مهارت های زندگی (t=39/478)، افزایش دانش مهارت های زندگی (t=49/505)، بهبود قابلیت کاربست مهارت های زندگی (t=36/700) و تحقق اهداف مهارت های زندگی (t=33/694) اثربخش بوده است. همچنین بین دیدگاه کارکنان مرد و زن در خصوص اثربخشی آموزش مهارت های زندگی به زندانیان (t=/130) تفاوت معنی دار بود، اما به لحاظ وضعیت تأهل (t=0/933)، تفاوت معنی دار نبود. بر اساس نتایج تحلیل واریانس، بین دیدگاه کارکنان در خصوص اثربخشی این آموزش ها به لحاظ میزان تحصیلات (951/2F=)، تفاوت معنادار بود، اما به لحاظ وضعیت استخدامی (F=0/017) و سابقه کار (F=0/214)، تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: شرکت در دوره آموزش مهارت های زندگی به زندانیان در واکنش مثبت به مهارت های زندگی، افزایش دانش مهارت های زندگی، بهبود قابلیت کاربست مهارت های زندگی درجهت کاهش رفتارهای نابهنجار و پرخطر و تحقق اهداف مهارت های زندگی مؤثر بوده است.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (تفکر انتقادی) بر تسلط بر خود و نگرش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (تفکر انتقادی) بر تسط بر خود و نگرش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان دوره متوسطه بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره متوسطه ناحیه 4 شهرستان تبریز در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. به این ترتیب که آزمودنی های گروه آزمایش، تحت آموزش مهارت های زندگی (تفکر انتقادی)، به مدت 10 جلسه قرار گرفتند و در مقابل گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس پذیرش اعتیاد وید و تسلط بر خود تانجی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون آماری تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی (تفکر انتقادی) بر تسلط بر خود و نگرش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان تأثیر دارد. در واقع آموزش مهارت های زندگی باعث افزایش تسلط بر خود و کاهش نگرش مثبت به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان می شود. بنابراین فراگیری آموزش مهارت های زندگی نقش مهمی در تسط بر خود و نگرش به مصرف مواد دانش آموزان دارد.
طراحی پروتکل آموزش خرد مبتنی بر مفاهیم روانشناسی
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی پروتکل آموزشی خرد بر اساس مفاهیم روانشناسی انجام شده است تا بتوان آن را در دورههای آموزشی خرد برای ارتقای سطح خرد جامعه و در نتیجه افزایش سلامت روان زنان متاهل دارای اختلاف خانوادگی توسط روانشناسان و مشاوران به کاربست. مواد و روشها: در ابتدای طرح آموزشی، مروری بر منابع و پژوهش های مربوط به خرد با هدف استخراج مولفه های خرد متناسب با مفاهیم روانشناسی صورت گرفت. نهایتاً با توجه به مطالعات صورت گرفته، کاربردیترین مولفه ها در بیش از نیمی از تعاریف خرد، استخراج گردید. سپس مفاهیم آموزشی روانشناسی متناسب با مولفه های مذکور شناسایی و به تدوین برنامه ی آموزشی پرداخته شد. سپس فهرستی از اهداف و سرفصل های آموزشی خرد بر پایهی روانشناسی طراحی و برای تایید در اختیار اساتید و متخصصین این حوزه قرار گرفت. یافته ها: چهار مولفه ی اصلی شناسایی شده و معتبر در تعریف خرد استخراج و با تلفیق سه مفهوم روانشناسی مهارت های زندگی، تحلیل رفتار متقابل و ذهن آگاهی، سرفصل ها و بسته ی آموزشی خرد بر پایه ی روانشناسی تهیه و مقبولیت و پذیرش آن تایید گردید. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که با وجود نوظهور بودن مفهوم خرد در روانشناسی و عدم ارائه ی بستهی آموزشی در جهت ارتقای سطح خرد بر پایهی روانشناسی، میتوان با استخراج مولفه های تکرارشونده در تعریف خرد و ارتباط آن با حوزه های مختلف روانشناسی، پروتکل های آموزشی برای خرد در حوزهی روانشناسی ارائه داد. این دست مطالعات می تواند به ارتقای سطح خرد در جامعه کمک کند و مسیری نو برای پژوهشگران در جهت ارائه ی پروتکل های آموزشی بیشتر در زمنیه ی ارتقای خرد با تلفیق دوره های آموزشی-درمانی روانشناسی ایجاد کند.
بررسی رابطه مهارت های زندگی با توانمندسازی زنان (مورد مطالعه : استادان خانم دانشگاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی زنان و نقش بسیار مهم و تعیین کننده آن در توسعه پایدار از جمله موضوعات مورد توجّهی است که امروزه به لحاظ نظری و کاربردی به آن پرداخته می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه ابعاد مهارت های زندگی با توانمندسازی زنان می باشد. مهارت های زندگی دارای ابعاد مختلف شامل مهارت مقابله با استرس ها، مهارت حلّ مسأله، مهارت تفکّر خلّاق، مهارت تفکّر نقّادانه، مهارت برقراری رابطه مؤثّر با دیگران، مهارت برقراری روابط بین فردی سازگارانه، مهارت خود آگاهی و مهارت همدلی با دیگران می باشد. چارچوب نظری تحقیق بر اساس نظریه ساختاریابی گیدنز، نظریه نیازهای اساسی مازلو، نظریات توانمندسازی و نظریات مهارت های زندگی شکل گرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی و طرح تحقیق از نوع مقطعی بوده است و جامعه آماری شامل استادان خانم دانشگاه های دولتی شهر تهران می باشد و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران168 نفر محاسبه شده است. نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهارت های زندگی با توانمندسازی زنان به صورت کلّی رابطه داشته است. نتایج حاکی از آن است که بین ابعاد مختلف مهارت های زندگی و توانمندسازی زنان روابط معنی داری وجود دارد؛ بدین معنی که با افزایش هر کدام از این ابعاد، میزان توانمندی زنان افزایش می یابد.
ارائه الگوی مطلوب مهارتهای زندگی بر سواد رسانه ای شهروندان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مهارت های زندگی به ایجاد روابط بین فردی مناسب و موثر، انجام مسئولیت های اجتماعی و تصمیم گیری های صحیح افراد کمک می کند ، می توان گفت که سواد رسانه ای که از مباحث جدید در حوزه ارتباطات و رسانه است هم می تواند یکی از مهارت های زندگی محسوب گردد. لذا هدف این پژوهش عبارت است از ارائه الگوی مطلوب مهارت های زندگی بر سواد رسانه ای شهروندان که از روش پیمایشی نیز بهره گرفته شده است . جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان شهر تهران است که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 385نفر تعیین شد . ابزار سنجش داده ها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد مهارت های زندگی ساعتچی و همکاران (1389) و همچنین پرسشنامه سواد رسانه ای محقق ساخته می باشد . در این تحقیق از نظریه سواد رسانه ای پاتر و مهارت های زندگی سازمان بهداشت جهانی بهره گرفته شده است . در بخش تجزیه و تحلیل داده های آماری از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است . یافته های پژوهش نشان داد که مهارت های زندگی بر ابعاد سواد رسانه ای و همچنین مهارت های زندگی و مولفه های آن بر سواد رسانه ای شهروندان تهرانی تاثیر دارد و الگوی مطلوب نیز در این زمینه ارائه گردید.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر خود تنظیمی هیجانی دانش آموزان پسر متوسطه شهر شیراز
منبع:
آموزش پژوهی دوره چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
43 - 52
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان پسر متوسطه شهر شیراز بود. این پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. به همین منظور از بین دانش آموزان شهر شیراز 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه جایگزین شدند. از پرسشنامه خود تنظیمی هیجانی (گرانفسکی و همکاران، 2007) استفاده شد. گروه آزمایش در 12 جلسه، هر جلسه به مدت 90 دقیقه آموزش مهارتهای زندگی دریافت کرد. برای تحلیل داده-ها از تحلیل کواریانس چند متغیره و یک متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد بین دانش آموزان گروه آزمایش و گروه گواه از لحاظ خودتنظیمی هیجانی (0001/0 p<و 04/18 F) تفاوت معنی داری وجود دارد. آموزش مهارت های زندگی باعث بهبود خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان شده است. می توان از نتایج پژوهش حاضر برای کمک به بهبود هیجان دانش آموزان استفاده کرد و برنامه آموزش مهارت های زندگی را برای افزایش خودتنظیمی هیجانی به کار برد.
رابطه انسجام خانوادگی و مهارت های زندگی در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان فارس
منبع:
آموزش پژوهی دوره پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
125 - 138
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با روش توصیفی-همبستگی انجام شد. برای نمونه گیری ابتدا با محاسبه حجم نمونه از طریق فرمول کوکران، تعداد 282 نفر انتخاب و نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان فارس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه انسجام خانوادگی و مهارت های زندگی استفاده گردید. پایایی دو پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب به میزان 89/0 و 83/0 محاسبه و تایید شد. نتایج این مطالعه نشان داد که: بین دانشجویان پسر و دختر از نظر انسجام خانوادگی و مهارت های زندگی تفاوت معناداری وجود دارد؛ بین دانشجویان مجرد و متاهل از نظر انسجام خانوادگی و مهارت های زندگی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ بین انسجام خانوادگی و مهارت های زندگی با معدل دانشجویان مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد؛ انسجام خانوادگی قادر به پیش بینی مهارت های زندگی دانشجویان می باشد. بر اساس یافته های حاصله، دانشجویانی که خانواده آنها انسجام اجتماعی بیشتری داشتند، از مهارت های زندگی بالاتری برخوردار بودند؛دانشجویان دختر دارای مهارت های زندگی بالاتری نسبت به دانشجویان پسر بودند و بالاخره، دانشجویانی که دارای مهارتهای زندگی بالاتری بودند و خانواده آنها از انسجام اجتماعی بیشتری برخوردار بود، در تحصیل موفق تر بودند.
تاثیر آموزش خودآگاهی بر مهارت های زندگی در دوران کرونا
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش خودآگاهی بر مهارت های زندگی با روش کمی و از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه دانشجویان روانشناسی دانشگاه آزاد واحد یادگار امام (ره)- شهرری در سال تحصیلی99_98 بود. به دلیل شیوع بیماری کرونا، 22 نفر از زنان متأهل و مجرد به روش در دسترس انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات نیز غیر تصادفی و از نوع در دسترس بود. جلسات آموزشی مهارت خودآگاهی به دلیل شیوع ویروس کرونا به جای کلاس های حضوری، به صورت مجازی تشکیل شد. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت های زندگی بود. روش آماری روشT همبسته بود که با توجه به نمره sig که عدد 0/29 بود و این عدد از 0/05 کوچک تر بود؛ لذا فرض صفر رد و فرض خلاف تائید گردید، درنتیجه با احتمال95 درصد رابطه معنادار است. با آموزش مهارت خودآگاهی فرد به بینشی دست پیدا می کند که می تواند مسیر یادگیری دیگر مهارت ها را برایش هموار کند و از پس چالش های زندگی برآید و کامل این مسئله در نتایج این پژوهش مشهود بود.
بررسی نقش آموزش مهارت های اولیه زندگی بر پیشگیری از بزهکاری (مطالعه موردی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرکرج)
منبع:
رهیافت پیشگیری از جرم دوره اول بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
51 - 72
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش آموزش مهارت های اولیه زندگی بر پیشگیری از بزهکاری است، مهارت های زندگی توانایی هایی هستند که با تمرین مداوم پرورش می یابند و شخص را برای روبروشدن با مسایل روزانه زندگی، افزایش توانایی های روانی، اجتماعی و بهداشتی آماده می کنند. روش پژوهش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی – تحلیلی است که به روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کرج در سال 1397 هستند که از حدود 2100 نفر از آنها، 155 نفر (پسر و دختر) به صورت نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه سنجش مهارت های زندگی توزیع و جمع آوری شد. برای بررسی ارتباط متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها و نتایج: نتایج حاکی از آن است که، r مشاهده شده در سطح 05/0، همبستگی مثبت و معناداری را بین آموزش مهارت های تفکر خلاق و تفکر نقادانه و میزان بروز بزهکاری نشان می دهد. بنابراین همه فرضیه های پژوهش شدند. براساس جدول ضرایب رگرسیون، در بتای 65/0 در سطح 50/0، همبستگی مثبت و معناداری را نشان می دهد. بنابراین تقویت صفت های مهارت تفکر خلاق نظیر استقلال، خودتنظیمی، تحمل ابهام و داشتن پشتکار در مواجهه با شکست، می تواند برای پیشگیری از بزهکاری در دانش آموزان کمک موثری محسوب شود.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی به شیوه گروهی بر مشکلات بین فردی و احساس تنهایی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
177 - 197
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی به شیوه گروهی بر مشکلات بین فردی و احساس تنهایی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم تبریز انجام شد. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل انجام گردید. به همین منظور، یک مدرسه از ناحیه دو آموزش و پرورش، به صورت تصادفی ساده انتخاب شد و پرسشنامه های مشکلات بین فردی (IIP-32) و احساس تنهایی اشر، هایمل و رنشاو، در بین دانش آموزان اجرا شد (پیش آزمون). از بین دانش آموزانی که نمره آنان در هر دو پرسشنامه، یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، نمونه های پژوهش با روش هدفمند، انتخاب شد. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند و آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های زندگی با الگوی دهگانه به شیوه گروهی قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. در آخرین جلسه آموزش، هر دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند (پس آزمون). یک ماه بعد، آزمودنی های گروه آزمایش مجدداً پرسشنامه ها را تکمیل نمودند (پیگیری). داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس یک متغیری، t همبسته و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر کاهش مشکلات بین فردی و احساس تنهایی گروه آزمایش اثربخش بود و این کاهش در مرحله پیگیری یک ماهه نیز پایدار مانده بود. بنابراین، با آموزش مهارت های زندگی می توان مشکلات بین فردی و احساس تنهایی دانش آموزان را کاهش داد.
رابطه مهارت زندگی و سازگاری زناشویی بر احساس تنهایی متأهلین تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مهارت زندگی و سازگاری زناشویی بر احساس تنهایی از طریق روش کمی و از نوع همبستگی انجام شد. برای انجام آن حجم نمونه 107 نفری به صورت در دسترس انتخاب شد. برای ابزار این پژوهش از پرسشنامه های احساس تنهایی راسل و همکاران، مهارت های زندگی ساعتچی و همکاران و سازگاری زناشویی اسپانیر استفاده شده است. از روش آماری تحلیل واریانس (ANOVA) برای فرضیه اصلی و روش آماری همبستگی پیرسون برای فرضیه های فرعی مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به مقادیر به دست آمده نمره Sig های حاصل برای فرضیه اصلی، که برابر با 024/0 و 003/0 بود، نشان داده شد با احتساب احتمال 95% بین هر سه متغییر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مقادیر Sig برای فرضیه های فرعی برابر 00/0 است که هر سه فرضیه فرعی با احتمال 95% معنادار شده اند.
طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی ارتقای مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
223 - 256
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به طراحی الگوی مطلوب ارتقای مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ابتدایی پرداخته است. روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان را 15 نفر از صاحب نظران آموزش ابتدایی تشکیل می دهند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود، برای تحلیل داده ها، از تحلیل محتوای کیفی از نوع تفسیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان ابتدایی، در قالب سه زمینه کلی دانش، نگرش و توانش، و توسط چهار عنصر هدف، محتوا، روش و ارزشیابی انجام می گیرد. بر این اساس، دانش، نگرش و توانش در یک ارتباط متقابل با یکدیگر قرار دارند و همچنین عناصر اشاره شده برنامه درسی مهارت های زندگی در یک ارتباط چرخه ای قرار دارند که از هدف شروع شده و به ارزشیابی ختم می شوند و نتایج حاصل از ارزشیابی به صورت بازخورد به تدوین و بازنگری اهداف می انجامد. همچنین الگوی طراحی شده نشان می دهد که دوره ابتدایی، دوره پایه ریزی ساختار -شخصیتی، شکل گیری رشد عقلانی، اجتماعی و عاطفی و شخصیت آدمی و توسعه مهارت های بنیادی و حرکتی است، بنابراین لازم است به برنامه درسی مهارت های زندگی، ابعاد دانش، نگرش و مهارت به موازات هم و به طور یکسان مورد توجه قرار گیرند.
شناسایی مولفه های مهارت های زندگی سازمان بهداشت جهانی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی: یک مطالعه کیفی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصه های مهارت های زندگی مطابق سازمان بهداشت جهانی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی انجام شد. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع مطالعه اسنادی بود. جامعه پژوهش شامل کتب مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 99-98 بود که تمامی کتاب های پایه های سوم تا ششم مورد مطالعه قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری استفاده شد. جهت اطمینان و اعتبار بخشی به دقت و صحت داده ها از روش خود بازبینی محقق و تکنیک کسب اطلاعات دقیق موازی استفاده شد. مراحل تجزیه و تحلیل داده ها عبارتند از: 1) تعیین واحدهای معنایی 2) کدگذاری واحدهای معنایی 3) طبقه بندی کدها 4) تعیین درون مایه ها مورد بررسی قرار گرفت یافته های این تحقیق، 6 درون مایه تعاملات بین فردی، ساختارسازی تعامل، دوست مداری، نگرش آفرینی، تصمیم گرایی و هشیار سازی و 23 کد طبقه بندی شده و 141 کد اولیه را در بر می گیرد. بنابراین می توان گفت که مهارت های زندگی در دوره ابتدایی دربرگیرنده ابعاد و ویژگی هایی است که اهمیت آنها توسط سازمان های جهانی مشخص شده است.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری و آموزش مهارت های زندگی در افزایش رضایت زناشویی زوجین متقاضی طلاق سازش نیافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و آموزش مهارت های زندگی در افزایش رضایت زناشویی زوجین متقاضی طلاق سازش نیافته به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل زوجین مراجعه کننده به دادگاه خانواده کرج در سال 1397 بود که تعداد 45 زوج سازش نیافته به روش هدفمند برای ورود به پژوهش انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. یک گروه آزمایش برنامه زوج درمانی شناختی- رفتاری و گروه دیگر آموزش مهارت های زندگی را دریافت نمودند و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. اطلاعات پژوهش قبل و بعد از ارائه مداخله با استفاده از پرسش نامه دموگرافیک و پرسش نامه رضایت زناشویی از هر سه گروه جمع آوری و داده ها با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. برای دستیابی به روش مؤثر در مداخلات پیش از طلاق و ارائه تبیینی اسلامی از رویکردهای درمانی به کار رفته، نتایج حاصله با توجه به تعالیم اسلامی نیز تحلیل شد. نتایج نشان دهنده تأثیر معنا دار زوج درمانی شناختی- رفتاری (7/83 %) و آموزش مهارت های زندگی (6/78%) بر افزایش رضایت زناشویی زوجین بود (05/0>P).
مقایسه اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی و ذهن آگاهی بر احساس انسجام در نوجوانان دختر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
101 - 131
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق مقایسه اثر بخشی مهارت های زندگی و ذهن آگاهی بر احساس انسجام در بین دانش آموزان دختر است. روش شناسی: پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران (منطقه 3) است. شیوه نمونه گیری در دسترس است، با توجه به اینکه تعداد دانش آموزان هر کلاس 20 نفر می باشد تعداد 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه (احساس انسجام فلسنبرگ، 2006) و پکیج آموزشی (مهارت های زندگی فتی و موتابی و ذهن آگاهی وزیری) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها ا استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (Mancova) نشان داد که آموزش مهارت های زندگی و ذهن آگاهی بر احساس انسجام تاثیر دارند(05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر آموزش مهارتهای زندگی و ذهن آگاهی بر احساس انسجام، می توان از این آموزشها در مدارس استفاده کرد تا بدین طریق سطح آگاهی دانش آموزان و والدین افزایش یابد.