مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
مهارت های زندگی
منبع:
زن و فرهنگ سال چهارم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۳
85-93
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی برکاهش اضطراب زنان مطلقه بود. نمونه پژوهش، 40 نفر از زنان مطلقه مراجعه کنده به خانه سلامت تهران بودند که به صورت تصادفی به دو گروه آ زمایش و کنترل دسته بندی شدند، گروه آزمایشی مهارت های زندگی را در طول 7 جلسه هفتگی در یافت کردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه اضطراب بک بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بر روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج، حاکی از آن بود که آموزش مهارت های زندگی موجب کاهش معنادار در میانگین نمرات اضطراب گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید (0/001>P).
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی از منظر اسلام و روان شناسی بر بهزیستی روان شناختی یادگیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارت های زندگی(از منظر اسلام و روان شناسی) بر بهزیستی روان شناختی در گروهی از دانشجویان دختر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر موسسه آموزش عالی غدیر شیراز تشکیل می داد. مشارکت کنندگان شامل 62 نفر دختر دانشجو(دو گروه کلاسی) از این مؤسسه بود که هر کلاس به شیوه گمارش تصادفی به یکی از دو گروه آزمایش و کنترل تخصیص یافت. این افراد پرسش نامه بهزیستی روان شناختی(ریف، 1995) را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. به منظور تعیین روایی از همبستگی نمره هر سؤال با نمره کل خرده مقیاس مربوطه استفاده شد و ضرایب همبستگی دارای دامنه ای از 46/0 تا 74/0 بود و همگی در سطح 01/0 معنادار بودند. پایایی ابزار براساس ضریب آلفای کرونباخ معادل 79/0 محاسبه شد. در این مطالعه مهارت های زندگی(از منظر اسلام و روان شناسی) طی 12 جلسه به گروه آزمایش، آموزش داده شد، اما گروه کنترل هیچ برنامه آموزشی را دریافت نکرد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که میانگین نمره های بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش به طور معنا داری افزایش یافته است، بدین معنی که آموزش مهارت های زندگی(از منظر اسلام و روان شناسی) موجب بهبود وضعیت بهزیستی روان شناختی در دانشجویان دختر گردید.
تاثیر آموزش ذهنیت فلسفی بر نگرش دینی و مهارت های زندگی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش ذهنیت فلسفی بر نگرش های دینی و مهارت های زندگی معلمان ابتدایی است. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش، کلیه معلمان ابتدایی شهر ساری بود که از بین آن ها تعداد ۳۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی طی 6 جلسه آموزشی سه شاخص ذهنیت فلسفی را بر اساس نظریه اسمیت(جامعیت، تعمق، انعطاف پذیری،1990؛ ترجمه بهرنگی، 1392) دریافت کرد. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسش نامه مهارت های زندگی ساعتچی، کامکاری و عسگریان(1389) و پرسش نامه نگرش های دینی گلاک و استارک(1965) بود. روایی ابزارها به روش روایی محتوایی به تائید صاحبنظران رسید و ضریب اعتبار بدست آمده برای پرسش نامه مهارت های زندگی 87/0 و پرسش نامه نگرش های دینی 79٪ محاسبه شد. فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش ذهنیت فلسفی در افزایش نگرش های دینی و میزان مهارت های زندگی معلمان اثر مثبت و معنادار دارد.
بررسی سیره پیامبر اعظم (ص) در برنامه درسی تعلیمات اجتماعی دوره ابتدایی و راهنمایی تحصیلی بر اساس مهارت های زندگی، از منظر دبیران و تحلیل محتوای کتب فوق الذکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دهم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۰
7 - 32
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان آموزش مهارت های زندگی از منظر سیره نبوی (ص) در کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره ابتدایی و راهنمایی است. به همین منظور، ضمن تحلیل محتوای کتاب های یاد شده، از نظرات دبیران نیز استفاده شده است. جامعه مورد بررسی دراین پژوهش، اولاً شامل کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره ابتدایی و راهنمایی تحصیلی و ثانیاً کلیه دبیران دوره راهنمایی شهرستان ارومیه است که از جامعه اول، کلیه درس ها تحلیل گردید و از جامعه دوم ، 80 معلم به عنوان نمونه بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها برای بررسی نظرات دبیران، پرسش نامه محقق ساخته بود که بر اساس مقیاس لیکرت تنظیم شد و جهت بررسی مهارت های زندگی بر اساس سیره نبوی (ص)، مصادیق مهارت های زندگی شناسایی گردید. برای طبقه بندی داده ها از آمار توصیفی استفاده شد. فرضیه های پژوهش به وسیله آمار استنباطی و با بهره گیری از آزمون تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی شفه مورد آزمون قرار گرفت، سپس بر اساس سؤالات تحقیق بررسی های لازم نیز انجام گرفت که درمجموع نتایج زیر حاصل شد: میزان مهارت های زندگی با توجه به سیره نبوی(ص) در کتب تعلیمات اجتماعی، مجموعاً در حد متوسط و متوسط به پایین ارزیابی شد. تعداد و درصد مقوله های مهارت های زندگی در کتاب پایه پنجم دوره ابتدایی بیشتر از پایه های سوم و چهارم و در دوره راهنمایی سال اول بیشتر از سال دوم و سوم تشخیص داده شد. اکثر دبیران با تناسب بین محتوای کتب تعلیمات اجتماعی و زمان اختصاص یافته به آن موافق نبودند. اکثر دبیران پایه های اول و دوم راهنمایی معتقدند که در کتب دوره راهنمایی به آموزش مهارت های زندگی از منظر پیامبر اکرم(ص)، در حد متوسط پرداخته شده است، لیکن دبیران پایه سوم معتقدند که در کتاب اجتماعی سال سوم به این موضوع در حد متوسط به پایین پرداخته شده است. در مجموع، دبیران هر سه پایه راهنمایی اذعان داشتند که در این کتاب ها از روش و سیره پیامبراکرم (ص) به صورت روشن ومشخص اسم برده نشده و به صراحت از آن سخن به میان نیامده است. مضافاً این که با توجه به سوال های باز پرسش نامه، اکثر دبیران استفاده از سبک و سیره پیامبراکرم (ص) در کتب درسی تعلیمات اجتماعی را پیشنهاد نموده اند.
اثربخشی الگوی تفکرانتقادی پاول بر گرایش به تفکرانتقادی و مهارت های زندگی دانش آموزان با توجه به نقش تعدیلی سبک های تفکر واگرا و همگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۱
37 - 56
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی الگوی تفکر انتقادی پاول بر گرایش به تفکر انتقادی و مهارت های زندگی با توجه به نقش تعدیلی سبک های تفکر همگرا و واگرا بود. به این منظور به شیوه هدفمند و غربالگری با استفاده از پرسش نامه کلب از بین440 دانش آموز ، 120 نفر انتخاب و در چهار گروه30 نفری به صورت تصادفی ، دوگروه آزمایش و کنترل (همگرا- واگرا) جایگزین شدند. پرسش نامه تفکر انتقادی کالیفرنیا و مهارت های زندگی به عنوان پیش آزمون توسط گروه ها تکمیل شد. برای گروه آزمایش طی10جلسه مهارت های زندگی (همدلی ، روابط بین فردی ، مقابله با هیجانات ، تفکر انتقادی خلاق ، حل مسئله ، خود آگاهی هیجانی ، تصمیم گیری ، ارتباط مؤثر و مقابله با استرس) با الگوی پاول و برای گروه های کنترل با روش سخنرانی آموزش داده شد. سپس از گروه ها پس آزمون به عمل آمد و داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد: استفاده از متغیر تعدیل کننده موجب می شود که: 1. گروه همگرای آزمایش در عملِ منظم، گرایش به موقعیت حل مسئله و تحلیلی بودن؛ و گروه واگرای آزمایش در حقیقت جویی و کنجکاوی بالاترین نمرات را به دست آورند؛ و 2 .گروه همگرای آزمایش در تصمیم گیری و ارتباط مؤثر؛ و گروه واگرای آزمایش در همدلی، تفکر انتقادی و خلاق بالاترین نمره را کسب کنند. نتیجه: سبک های تفکر (واگرا- همگرا) قادرند اثرات آموزش تفکرانتقادی بر گرایش به تفکر انتقادی و مهارت های زندگی را تعدیل کنند.
تأثیر برنامه مهارت های زندگی (خودآگاهی، مقابله با استرس، همدلی) بر اساس فرهنگ بومی بر شادکامی و تاب آوری زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
62-90
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی برنامه مهارت های زندگی (خودآگاهی، مقابله با استرس، همدلی) بر اساس فرهنگ بومی بر شادکامی و تاب آوری زنان مطلقه انجام شد. روش: روش پژوهش کمی از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه بین 30 تا 40 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر کرمان در نیمه اول سال 1395 بود که از میان آن ها 30 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفره) جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و شادکامی آکسفورد (1989) استفاده شد. برنامه آموزشی طی 11 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش اجرا و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت و نتایج با روش تحلیل کوواریانس موردتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر افزایش میزان شادکامی و تاب آوری گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تأثیرگذار بوده است (01/0> p ). نتیجه گیری: براساس نتایج می توان گفت که برنامه مهارت های زندگی (خودآگاهی، مقابله با استرس، همدلی) مبتنی بر فرهنگ بومی، برنامه مناسب و کارآمدی برای زنان مطلقه است و اجرای آن می تواند بر شادکامی و تاب آوری این افراد مؤثر باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر مدیریت خشم و تاب آوری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
105 - 124
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر مدیریت خشم و تاب آوری نوجوانان بود. روش: این پژوهش نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش غرب تهران در سال تحصیلی 97-96 بود که پس از غربالگری نمونه ای به حجم 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برنامه آموزشی مهارت های ده گانه زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) در 10 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد و افراد گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و بعد از آزمایش، مقیاس خشم اشپیلبرگر (1999) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2001) را پاسخ دادند و پس از گذشت یکماه ماهه مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی میزان خشم (0/02=F =6/04, p) را به طور معناداری کاهش داده است؛ همچنین این آموزش میزان تاب آوری (0/001=F=13/95, p) را در دانش آموزان به طور معناداری افزایش داده است و این نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار بود. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی را به عنوان روشی مؤثر برای تقویت و افزایش مدیریت خشم و تاب آوری در دانش آموزان می توان در نظر گرفت.
بررسی تطبیقی مهارت های زندگی در رمان های(نوجوانان) اریش کستنر و فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت های زندگی یکی از راهبردهای مهم و ضروری است که از طریق افزایش توانایی کودکان و نوجوانان، ظرفیت آنان را در جهت مقابله با چالش ها و کشمکش های زندگی ارتقا می دهد و آنان را در برابر مشکلات ایمن می سازد. ژانر ادبی رمان، قالب مناسبی برای انتقال مهارت ها و تقویت آن ها در کودکان و نوجوانان است. هدف این پژوهش بررسی مهارت های زندگی (همدلی، تصمیم گیری، حل مسئله، خودآگاهی، مهارت فردی و تفکرخلاق) در رمان های فرهاد حسن زاده و اریش کستنر (Erich Kastner) است. روش پژوهش به صورت تحلیل کمی و کیفی محتوای آثار است. نتایج پژوهش نشان داد که مهارت همدلی، نسبت به دیگر مهارت ها، کاربرد بیشتری در آثار حسن زاده و کستنر دارند. مهارت هایی نظیر، تفکر انتقادی، تفکر خلاق و مهارت حل مسئله بسامد کمتری داشته اند. نکته ی دیگر اینکه مهارت های زندگی در آثار فرهاد حسن زاده در مقایسه با اریش کستنر، بسامد بیشتری دارند.
طراحی اهداف برنامه درسی مهارت های زندگی برای دانشجویان دوره کارشناسی مراکز آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سلامتی افراد محور توسعه جامعه است و دانشجویان بخش اعظمی از جامعه جوان ما را تشکیل میدهند. آنان به لحاظ مشکلات و استرس های متنوعی که در این دورَان متحمل میشوند، در معرض ابتلا به بسیاری از مشکلات روانی _ اجتماعی قرار دارند برای جلوگیری از این آسیب ها باید مهارت های زندگی در قالب برنامه درسی در آموزش عالی گنجانده شود. هدف از این مطالعه طراحیاهداف برنامه درسی مهارت های زندگی را برای دانشجویان دوره کارشناسی مراکز آموزش عالی ایران بود. روش کار: این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا انجام شد. مشارکت کنندگان را 15 نفر صاحب نظر در زمینه مهارت های زندگی و 15 سند مکتوب شامل می شد. برای انتخاب افراد ازروش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار تا مرحله اشباع گردآوری و با نرم افزار MAXQDA طی سه مرحله کد گذاری باز ،محوری وگزینشی ،تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: یافته های حاصل از این پژوهش شامل شامل 157کد اولیه بوده که در نهایت با ادغام کدهای اولیه57 کد مفهومی، 8 کد محوری و در 5کد گزینشی ارائه گردید؛ کد های گزینشی « توسعه اجتماعی،توسعه اقتصادی،تقویت مهارت های مربوط به زندگی پیشرفته،بهزیستی روانی،خودشکوفایی» برای عتصر هدف استخراج شد. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد اهداف برنامه درسی مهارت های زندگی باید زمینه های اجتماعی ،اقتصادی وروانی را در بر گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کنترل خشم افراد وابسته به تریاک
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کنترل خشم افراد وابسته به تریاک بود این مطالعه، یک کارآزمایی بالینی بود که بر روی30 نفر از افراد وابسته به تریاک انجام شد که از طریق تخصیص تصادفی و با توجه به معیارهای ورود و خروج در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند. مقیاس کنترل خشم استور به صورت پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که در مرحله پس آزمون، آموزش مهارت های زندگی توانست کنترل خشم را در روابط شخصی و موقعیت های اجتماعی به شکل معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش دهد. آموزش مهارت های زندگی بر کنترل خشم در روابط شخصی و موقعیت های اجتماعی معتادان به تریاک تأثیر دارد و حدود 45 درصد واریانس کنترل خشم در روابط شخصی و حدود 70 درصد واریانس کنترل خشم در موقعیت های اجتماعی معتادان به تریاک را تبیین می کند.
بررسی و تعیین عوامل موثر بر مهارت های زندگی نسل دیجیتال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
105 - 116
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی مهارت های زندگی نسل دیجیتال می پردازد از نظر هدف اکتشافی و روش آن توصیفی پیمایشی است. در این پژوهش ابتدا ابعاد کلیدی مهارت های زندگی بر اساس مبانی نظری و پیشینه پژوهش در ایران و جهان شناسایی شدند که شامل ابعاد شناختی، سلامت و بهداشت، فن آوری و اطلاعات، سواد رسانه، سواد زیست محیطی، مهارت های کار و زندگی؛ فرهنگی، مهارت های اجتماعی می شدند. سپس پرسش نامه ای بر مبنای طیف 10تایی تدوین شد. روایی محتوایی پرسش نامه با توجه به دیدگاه متخصصان آموزشی و ضریب پایایی نیز با اجرا بین 40 نفر به صورت آزمایشی 973/0 بدست آمد. جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره متوسطه و هنرستان های شهر تهران بوده که در مجموع 257385 می باشد و 20925 کلاس درس در این مقطع وجود دارد، نمونه آماری بر اساس روش خوشه ای چند مرحله ای تعیین شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل عامل اکتشافی، آزمون t، آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج تحلیل ها نشان می دهد که بین وضعیت موجود و مطلوب مهارت های زندگی تفاوت معناداری وجود دارد و اولویت بندی مهارت های زندگی نسل دیجیتال از نظر دانش آموزان و معلمان به ترتیب عبارت است از مهارت های فردی با ضریب آلفای 965/0، سواد رسانه و اطلاعات 918/0:α، سواد اقتصادی 893/0:α و سوادهای قرن 877، 21:α.
نقش مشاوران در بهبود شیوه های آموزش مهارت های زندگی در قالب کتب تفکر و سبک زندگی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال دوم شهریور ۱۳۹۸شماره ۱۵
123 - 131
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استفاده از نیروی متخصص(مشاوران) و کاربرد شیوه های آموزش و رابطه بین کاربرد شیوه آموزش مهارت های زندگی بر محتوا کتب تفکر و سبک زندگی بود. جامعه آماری این پژوهش مشاوران استان همدان بوده و برای گردآوری اطلاعات از 3 سوال تشریحی و به صورت نظرخواهی از مشاورین درباره محتوا و شیوه های آموزش کتاب تفکر و سبک زندگی در دوره متوسطه اول (هفتم و هشتم) بود ، 100 نفر از مشاورین استان همدان که کتاب تفکر و سبک زندگی را در پایه های هفتم و هشتم تدریس می کردند در نظر سنجی شرکت کرده و به سولات مربوطه پاسخ دادند و داده های جمع آوری شده باآزمون های آماری پیرسون و رگرسیون مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتندو به وسیله نرم افزارSPSS تحلیل شدند، نتایج نشان دهنده این بود که بین استفاده از نیروی متخصص و شیوه های آموزش همبستگی قوی و معنا داری وجوددارد و استفاده از نیروی متخصص پیش بینی کننده تغییرات در شیوه های آموزش حدود 0.19 است ، همچنین بین شیوه های آموزش و محتوا رابطه قوی و معنی داری وجود داشت و شیوه های آموزش پیش بینی کننده میزان تغییرات در محتوا حدود 0.26بود.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر تاب آوری در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
11-30
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر تاب آوری در دانش آموزان با به آمادگی به اعتیاد بود. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان مدارس دوره ی متوسطه ی دوم شهر ملایر در سال تحصیلی 1395-1394 تشکیل دادند. از میان آن ها، یک مدرسه به صورت در دسترس انتخاب و تعداد 300 نفر از دانش آموزان این مدرسه توسط پرسش نامه ی آمادگی اعتیاد غربال شدند. سپس، 34 دانش آموز که نمره ی بالاتر از نقطه ی برش کسب کردند و دارای آمادگی به اعتیاد بالا بودند، انتخاب و در گروه آزمایش (17 نفر) و گروه کنترل (17 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 12 جلسه برنامه ی مهارت های زندگی را دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی تاب آوری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر تاب آوری در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد اثربخش بود و این برنامه آموزشی باعث افزایش معنادار تاب آوری در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد در گروه کنترل شد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های زندگی نقش مهمی در افزایش تاب آوری در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد دارد و آموزش این مهارت ها می تواند باعث افزایش تاب آوری در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد شود.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی پنج عاملی با آموزش مهارت های زندگی عزت نفس دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی پنج عاملی با آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس دانش آموزان دختر دوره ابتدایی است. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح دو گروهی (گروه آزمایش و مقایسه) با پیش آزمون و پس آزمون است. در این پژوهش ۲۸ دانش آموز دختر ۹ تا ۱۱ سال به صورت در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی (هر گروه ۱۴ نفر) قرار داده شدند. هر دو گروه به پرسشنامه ی عزت نفس پاسخ دادند. سپس یک گروه به مدت ۱۰ جلسه ۶۰ دقیقه ای، آموزش مهارت های مثبت اندیشی پنج عاملی و گروه دیگر به مدت ۱۰ جلسه ۶۰ دقیقه ای، آموزش مهارت های زندگی دریافت کرد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در سطح توصیفی از جدول فراوانی و درصد فراوانی و در سطح استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین دو گروه اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی پنج عاملی و مهارت های زندگی در متغیرعزت نفس در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود ندارد. لذا آموزش مهارت های مثبت اندیشی پنج عاملی به همان اندازه مهارت های زندگی در افزایش عزت نفس مؤثر است.
تأثیر برنامه آموزشی نظریه محور بر فاکتورهای مؤثر بر سوء مصرف مواد در بین رانندگان اتوبوس شهر همدان
منبع:
دانش انتظامی همدان سال اول پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲
77 - 104
حوزه های تخصصی:
رانندگی تحت تأثیر مواد مخدر، به عنوان یک آسیب اجتماعی محسوب می شود که اثرات زیان آوری بر یک جامعه وارد می سازد. در این بین تئوری رفتار برنامه ریزی شده، یکی از راهکارهای مؤثر در پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر برنامه آموزش پیشگیری از سوءمصرف مواد با بهره گیری از این تئوری بود. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی بود که بر روی 80 نفر از رانندگان اتوبوس پایانه حمل و نقل شهر همدان انجام شد. رانندگان اتوبوس بصورت تصادفی به گروه مداخله (40 نفر) و کنترل (40 نفر) تقسیم شدند. پس از انجام ارزشیابی تشخیصی به منظور تعیین بهترین فاکتور پیش بینی کننده سوء مصرف مواد مخدر، اقدام به طراحی برنامه آموزشی و اجرای 3 جلسه آموزشی در مورد پیشگیری و مهارت های مقاومت در برابر سوء مصرف مواد گردید. پس از 2 ماه از مداخله آموزشی، داده ها با استفاده از پرسشنامه جهت سنجش سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده جمع آوری گردید. از نرم افزار آماری SPSS-16 و آزمون های آماری مناسب برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها نشان داد اختلاف معنی داری برای میانگین نمرات نگرش (001/0 P-value=،534/9 t=)، هنجارهای انتزاعی (001/0P-value=، 595/9 t=) و کنترل رفتاری درک شده (001/0 P-value=، 148/4-t= ) در بین دو گروه مداخله و کنترل قبل و بعد از مداخله آموزشی وجود داشته است.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل کارکنان یگان ویژه انتظامی استان همدان در سال 1394
حوزه های تخصصی:
برخورداری از مهارت های زندگی و به کارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال می تواند بسیاری از مشکلات، ناکامی ها و ناهنجاری ها را رفع نماید و در عوض، یک زندگی با نشاط، پرتلاش، رو به پیشرفت و کمال، مفید و سازنده را به ارمغان آورد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل کارکنان یگان ویژه استان همدان پرداخته است. در این پژوهش، به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل از طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید. به همین منظور، از بین 140 نفر از کارکنان،30 نفر که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 نفر بود. یافته های پژوهش نشان داد؛ که آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل افراد تأثیر به سزایی دارد به نحوی که در ارزیابی نهایی از دوره آموزشی، اکثر آزمودنی ها، برخورداری از مهارت های زندگی را برای همه افراد مفید و لازم قلمداد نمودند. مقیاس های A (نشانگان جسمانی) و B (نشانگان اضطرابی) و D (نشانگان افسردگی) و نمره کل با 99 درصد اطمینان معنادار بودند و مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) معنادار نشد. بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهاد می شود مهارت های زندگی در بین کارکنان نیروی انتظامی آموزش و تقویت شود.
طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر مهارت های زندگی یونسکو و آمادگی جسمانی با رویکرد تلفیقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضربا هدف طراحی الگوی آموزش برنامه درسی دوره ابتدایی مبتنی بر آمادگی جسمانی و مهارت های زندگی یونسکو با رویکرد تلفیقی با استفاده از نظرات اساتید این حوزه و معلمین ابتدایی اجرا شد. روش ها : نمونه آماری شامل 375 نفر اساتید و معلمین است که نمونه گیری معلمان تصادفی در دسترس و نمونه متخصصان هدفمند، انتخاب شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در چهار بخش اهداف، محتوا، فعالیت های یاددهی و یادگیری و ارزشیابی تدوین شده بود اجرا گردید. پژوهش حاضر در زمره پژوهش های آمیخته محسوب می شود. در بخش کیفی برای تدوین پرسشنامه ها واهداف برنامه درسی از روش های تحلیل محتوا، نظرسنجی و مطالعه پیشینه های مربوطه به تدوین پرسشنامه و اهداف پرداخته شد و در بخش کمی نیز با استفاده از کمی کردن داده ها و اطلاعات از شیوه های ساده و پیچیده کمی(مانند تحلیل آماری) شده است. ابزار اندازه گیری، شامل یک پرسشنامه 94 سوالی است که در طیف لیکرت تدوین شده و از لحاظ روایی محتوا به تأیید اساتید فن رسیده و اعتباری بالغ بر 97/0 را به خود اختصاص داده است. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در سطح توصیفی از شاخص های گرایش مرکزی، شاخص های پراکندگی بهره گرفته شد و در سطح استنباطی از آزمون کولموگروف-اسمرینوف و آزمون ویلکاکسون استفاده شده است. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از این است که اجرای برنامه درسی دوره ابتدایی مبتنی بر آمادگی جسمانی و مهارت های زندگی یونسکو با رویکرد تلفیقی، در دوره ابتدایی کاربردی بوده و می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر وابستگی به فضای مجازی و قلدری سایبری در نوجوانان منطقه سه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر وابستگی به فضای مجازی و قلدری مجازی در نوجوانان منطقه سه شهر تهران بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه منطقه سه شهر تهران بودند که در سال تحصیلی 1398 تحصیل می کردند. از میان آنها سی نفر به صورت نمونه گیری در دسترس و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش دوازده جلسه نود دقیقه ای آموزش مهارت های زندگی را دریافت کرد، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) و قلدری پاتچین و هیندوجا (2011) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مکرر در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. براساس این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های زندگی باعث کاهش وابستگی به فضای مجازی و قلدری مجازی می شود و می توان به عنوان یک روش آموزشی برای افراد مورد نظر توصیه شود. لازم به ذکر است که این آموزش دارای یک دوره پیگیری یک ماهه بود که نتایج آموزش این مهارت ها را مثبت نشان داد
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر احساس تنهایی و کفایت اجتماعی نوجوانان دختر دارای نشانه های نوموفوبیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر احساس تنهایی و کفایت اجتماعی نوجوانان دختر دارای نشانه های نوموفوبیا انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه (99-98) در شهرستان کاشان تشکیل می دادند. تعداد 40 نفر از دانش آموزانی که در پرسشنامه نوموفوبیا بالاترین نمره را کسب کرده بودند به صورت هدفمند گزینش و به صورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش جایگزین شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه نوموفوبیا (ییلدریم و کوریا، 2015)، پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی (دی توماسو، برانن و بست، 2004) و پرسشنامه کفایت اجتماعی (پرندین، 1385) استفاده شد. برنامه آموزش مهارت های زندگی در 10 جلسه 1.5 ساعته برای اعضای گروه آزمایش اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته های حاصل نشان داد که آموزش مهارت های زندگی منجر به کاهش احساس تنهایی و افزایش کفایت اجتماعی در دانش آموزان دارای نوموفوبیا شده است (001/0 p< ). با توجه به نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می گردد آموزش مهارت های زندگی در برنامه دانش آموزان دارای نوموفوبیا گنجانده شود.
افزایش امیدواری و مدیریت خشم مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان از خلال آموزش مهارت های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرطان ازجمله بیماری های مزمن به شمار می رود. افراد مبتلا به سرطان به درمان و مراقبت همیشگی نیاز دارند و این امر، بیمار و خانواده ی آنان را در شرایط دشوار قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان افزایش امیدواری و مدیریت خشم مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان از خلال آموزش مهارت های زندگی (روابط بین فردی، حل مسئله و کنترل خشم) بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری را کلیه ی مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان در بیمارستان و نقاهتگاه های موسسه ی محک تشکیل می دادندکه در نیمه ی دوم 1396 تا پایان فروردین 1397 فرزند مبتلا به سرطان ایشان تحت درمان پزشکی قرار داشت. 36 نفر که در پرسشنامه ی امیدواری اشنایدر و همکاران (1991) و کنترل خشم اسپیلبرگر (1999) کمترین نمره را کسب کرده بودند به صورت داوطلبانه در گروه نمونه قرار گرفتند و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. آموزش مهارت های زندگی (روابط بین فردی، حل مسئله، کنترل خشم) در 7 جلسه ی 90 دقیقه ای و به صورت هفتگی به گروه آزمایش آموزش داده شد. پس از پایان آموزش، هر دو گروه آزمایش و کنترل مورد پس آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش مهارت های روابط بین فردی، حل مسئله و کنترل خشم بر افزایش امیدواری و مدیریت خشم مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان مؤثر است. بنابراین آموزش مهارت های روابط بین فردی، حل مسئله و کنترل خشم را می توان به عنوان یک روش مؤثر جهت کاهش خشم و افزایش امیدواری به کار گرفت.