مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
مهارت های زناشویی
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۳ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۲
37-51
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زناشویی بر اساس مدل گاتمن بر شادمانی زناشویی بود. این مطالعه یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل کلیه مادران دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر دورود در سال تحصیلی92-91 بود که از این بین 30 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به گروه آزمایش طی ده جلسه، مهارت های زناشویی بر اساس مدل گاتمن آموزش داده شد درحالی که گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه، قبل و بعد از ارائه آموزش، مقیاس شادمان زناشویی (MHS) را تکمیل کردند. در نهایت، داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافت ها نشان داد که آموزش مهارت های زناشویی بر اساس مدل گاتمن موجب افزایش معنی دار شادمانی زناشویی در شرکت کنندگان گروه آزمایش شده بود، در حالی که این افزایش در گروه گواه مشاهده نشد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های زناشویی گاتمن باعث افزایش شادمانی زناشویی شده است.
پژوهشی کیفی در شناسایی چالش های بهزیستی زناشویی (از خلأ کارآمدی و رضایتمندی زناشویی تا چالش های بهزیستی زناشویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
149 - 173
حوزه های تخصصی:
بهزیستی زناشویی، مجموعه مهارت های زناشویی زوجین است که خلأ آنها بوجود آورنده چالش های بهزیستی زناشویی زوجین می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های بهزیستی زناشویی و نحوه شکل گیری پدیده کارآمدی و رضایتمندی زناشویی انجام شد. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه زمینه ای انجام گرفت و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید. جامعه هدف پژوهش حاضر شامل تمامی متأهلین شهر شیراز در سال 1397 بود. نمونه های پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شد. برای تحلیل داده ها، اطلاعات جمع آوری شده کدبندی و موضوعات اصلی و مقولات هسته آنها شناسایی شد. یافته ها حاکی از شناسایی نه مقوله اصلی و دو مقوله هسته با عنوان خلأ مهارت های زندگی فردی و زوجی و خلأ رضایت زناشویی بود. نتایج نشان داد که خلأ مهارت های زندگی فردی و زوجی و خلأ رضایت زناشویی نشان دهنده کمبودمهارت ها، کمبود ها، کاستی ها، بی تفاوتی ها، عدم شناخت و عدم وجود همدلی در بین زوجین است که این موضوع خود منجر به نوعی ناکارآمدی و نارضایتی در زندگی زوجین شده و بنیان خانواده، استحکام خود را از دست می دهد و در نتیجه پدیده خلأ کارآمدی و رضایتمندی زناشویی را به عنوان یکی از چالش های مهم بهزیستی زناشویی به وجود می آورد.
اثربخشی آموزش مهارت های زناشویی مبتنی بر مدل گاتمن بر پرخاشگری ارتباطی پنهان زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرخاشگری ارتباطی از عوامل تأثیرگذار بر روابط زوج ها می باشد، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زناشویی مبتنی بر مدل گاتمن بر پرخاشگری ارتباطی پنهانِ زنان انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شامل مادران دانش آموزان دختر دبستانی مدرسه بهشت شهرستان شهریار در سال 1397 نمونه ای شامل 30 زن واجد شرایط به شیوه داوطلبانه انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماند. دو گروه بوسیله مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان نلسون و کارول، در مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین زنان دو گروه از لحاظ میزان پرخاشگری ارتباطی پنهان تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش مهارت ها باعث کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان در زنان گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زناشویی مبتنی بر مدل گاتمن باعث کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زنان می گردد و لذا به درمانگران قابل توصیه است.
پژوهشی کیفی در شناسایی چالشهای بهزیستی زناشویی (از خلاء مهارت های زندگی و خلاء کیفیت زندگی تا چالش های بهزیستی زناشویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
39 - 64
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های بهزیستی زناشویی در جهت رسیدن به نظریه ای درباره عوامل مؤثر بر بهزیستی زناشویی، با روش کیفی از نوع روش نظریه زمینه ای (گراندد تئوری) انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زوجین شهر شیراز در سال 1397 بود که افراد نمونه به تعداد 22 نفر، به روش نمونه گیری هدفمند (تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه) انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و به روش کدبندی هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. پس از تحلیل داده ها نه مقوله اصلی شامل خلاء مهارت های ارتباطی، خلاء مهارت های بین فردی و همدلی، خلاء مهارت های تفکر انتقادی و تفکر خلاق، خلاء مهارت های مقابله ای و بهزیستی عمومی، خلاء مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله، خلاء مهارت های خودآگاهی، مشکلات مرتبط با الگوهای عملکردی و کیفیت روابط، مشکلات سلامت جسمی، روانی و خلاء بهزیستی ذهنی و معنوی زوجین و مشکلات مالی و شغلی زوجین و دو مقوله هسته شامل خلاء مهارت های زندگی فردی و زوجی و خلاء کیفیت زندگی فردی، زوجی و خانواده ها در شناسایی چالش های بهزیستی زناشویی استخراج شد. مطابق نتایج به دست آمده، خلأ مهارت های زندگی فردی و زوجی و خلاء کیفیت زندگی فردی و زوجی که نشان دهنده عدم مهارت های ارتباطی، بی تفاوتی ها، عدم شناخت و عدم وجود همدلی در بین زوجین است منجر به نوعی ناکارآمدی، نارضایتی و بی کیفیتی زندگی زوجین شده است. بنابراین، خلأ مهارتهای زندگی و خلاء کیفیت زندگی فردی و زوجی از چالش های مهم بهزیستی زناشویی شناسایی شد.
تدوین الگوی چهار وجهی مشاوره پیش از ازدواج «آگاه» با نگاه بومی و فرهنگی، و بررسی اثربخشی آن بر آگاهی، پذیرش، مسئولیت پذیری و سازگاری زناشویی پس از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی بومی «مشاوره پیش از ازدواج» و بررسی اثربخشی آن بر آگاهی نسبت به خود و همسر، پذیرش و مسئولیت پذیری نسبت به همسر و نیز سازگاری زناشویی است. طرح پژوهشی از لحاظ هدف، از نوع «کاربردی» و از نظر شیوه اجرا، در مرحله تدوین الگو(بخش کیفی پژوهش) از نوع «نظریه زمینه ای»، «تحلیل مضمونی» و «تجربه زیسته افراد خبره»، و در مرحله اثربخشی (بخش کمی پژوهش) از نوع «شبه آزمایشی» و به روش «پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری همراه با گواه» است. در مرحله تدوین الگو، با بررسی نظریات مربوط به ازدواج، روش های مشاوره ای متخصصان داخلی و نیز آموزه های دینی، الگوی بومی مشاوره پیش از ازدواج تدوین شد. در مرحله ارزیابی اثربخشی این الگو، تعداد 44 نفر (22زوج) از افراد متقاضی دریافت مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کننده به مرکز مشاوره ، به طور تصادفی در دو گروه مساوی تقسیم بندی شدند. گروه آزمایشی از روش مشاوره تدوین شده استفاده کردند و گروه گواه از سایر روش های مشاوره ای بهره بردند. برای جمع آوری اطلاعات از روش مصاحبه ساختارمند، قبل از مشاوره (پیش آزمون)، بعد از مشاوره (پس آزمون) و بعد از حداقل 4 ماه پس از ازدواج (پیگیری) استفاده شد. برای تحلیل نتایج از روش آماری تحلیل واریانس و آزمون t استفاده شد. در بخش اثربخشی، نتایج نشان می دهد افرادی که از این الگوی مشاوره پیش از ازدواج بهره گرفته اند، به شکل معنی دار(P≤0/001) از سطح بهتری در شاخص های مربوطه برخوردارند.
اثربخشی ارتقای بهزیستی زناشویی بر میزان بخشش زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۱
115 - 133
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بهزیستی زناشویی بر میزان بخشش زوجین به روش نیمه تجربی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام زوجین شهر شیراز در سال 98 بود که تعداد 40 زوج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه بخشش و پرسش نامه محقق ساخته (در مورد اطلاعات دموگرافیک آزمودنی ها (گردآوری و با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها حاکی از آن است که ارتقای بهزیستی زناشویی که با افزایش مهارت های زناشویی حاصل می شود (و شامل آموزش مهارت های زندگی، ارتقای کیفیت زندگی و ارتقای رضایت زناشویی است) بر افزایش میزان بخشش زوجین اثر مثبت و معناداری دارد.