مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
مهارت های زندگی
حوزه های تخصصی:
طلاق به عنوان یک مسئله اجتماعی از نظر تأثیرات گسترده در روند رشد جمعیت و دگرگونی ساختار خانواده، اهمیت بسزایی دارد. از آنجا که والدین به عنوان اولین واحد اجتماعی که فرزندان با آن سر و کار دارند، نقش بسیار مؤثری در رشد شخصیت آینده آن ها دارند، صدمات روحی و روانی ناشی از طلاق آن ها می تواند زندگی آینده فرزندان را تحت تاثیر قرار دهد. از این رو تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر آموزش مهارت های زندگی بر احساس تنهایی، افسردگی و رفتار پرخاشگرانه در نوجوانان طلاق انجام شد. جامعه آماری پژوهش، نوجوانان 16 تا 18 سال طلاق شهر اراک بود که با روش در دسترس نمونه ای به حجم 40 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های احساس تنهایی راسل، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری و پرسشنامه افسردگی بک استفاده شد. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در جلسات آموزش مهارت های زندگی شرکت کرد. پس از آموزش و دو ماه پس از پایان اجرا به عنوان پیگیری، تمامی شرکت کننده ها دوباره به پرسشنامه ها پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی به نوجوانان بر احساس تنهایی، افسردگی و رفتار پرخاشگرانه آنان تأثیر معنادار داشته و اثرات این آموزش بعد از گذشت ۸ هفته نیز پایدار بوده است. با توجه به نتایج تحقیق حاضر و اهمیت مهارت های زندگی، توجه به این مهارت ها یک ضرورت اجتماعی است که می توان از طریق آن به ارتقای سلامت روان نوجوانان کمک کرد.
رابطه بین تاب آوری و مهارت های زندگی زنان سرپرست خانواده شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
125 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناخت رابطه بین تاب آوری و مهارت های زندگی زنان سرپرست خانواده شهر اصفهان صورت پذیرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان سرپرست خانواده شهر اصفهان (کمیته امداد امام و سازمان بهزیستی) می باشدروش : پژوهش ازنوع کمی و به روش پیمایشی می باشد ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 2 پرسشنامه (پرسشنامه تاب آوری و پرسشنامه مهارت های زندگی زنان) می باشد . روایی ابزار این پژوهش پس از تدوین نهایی و تأیید استاد راهنما با استفاده از نظرت اساتید محترم در گروه جامعه شناسی دانشگاه، اعتبار صوری انجام شده و اعتبار محتوا هم به قضاوت متخصصان مورد تأیید قرارگرفته است. پایایی ابزار پژوهش نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه تاب آوری 78/0 و برای مهارت های زندگی 75/0 به تأیید رسیده است.حجم نمونه با استفاده از نرم افزار SAMPLE POWER spssبرابر با 270 نفر و شیوه نمونه گیری ، سهمیه ای می باشد. ابزار تجزیه وتحلیل نرم افزار آماری (1968محصول شرکت IBM)SPSS & AMOS بوده است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد؛ 37 درصد از عامل تغییرات مهارتهای زندگی مربوط به متغیر تاب آوری و مؤلفه های آن (ظرفیت و توانایی تطبیق، بازتوانی و احیاء، ظرفیت تحمل و جذب فشار، سرعت بازگشت به شرایط عادی) می باشد ومقدار سطح معناداری نیز در خروجی نرم افزار و در کادر وزن های رگرسیونی نیز برابر با 0001/0 گزارش شده است. بنابراین می توان مهارتهای زندگی را بر اساس تاب آوری در جامعه آماری پیش بینی نمود. همچنین با توجه به اینکه تاب آوری مفه ومی چندبعدی اس ت ، فرهن گ کل ی جامع ه، خرده فرهنگها، خانواده ها، مدارس، مراکز آموزش عالی و حمایته ای اجتم اعی مناس ب می تواند در توانایی تاب آوری افراد م ؤثر باشد. بنابراین پیشنهاد می شود از آن جا که تاب آوری به عنوان متغیری کارآمد وموثر برای افزایش سلامت روان، خوش بینی و رضایت از زندگی زنان سرپرست خانوار محسوب می شود، لذا ارگانهای دخیل در این بخش ، آموزش تاب آوری را در دستور کار خود قرار دهند.
بررسی تأثیر برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر رشد مهارت های زندگی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر رشد مهارت های زندگی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی مدارس دولتی شهر بهبهان به تعداد 1409 نفر در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، ۶۰ نفر از دانش آموزانی که نمره پایین تری در مهارت های زندگی کسب نمودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. در مرحله بعد گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای در معرض آموزش فلسفه قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه مهارت های زندگی ساعتچی و همکاران (1389) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش فلسفه به کودکان بر رشد مهارت های زندگی (001/0P<، 073/74F=)، رشد مهارت های خودآگاهی (001/0P<، 792/49F=)، همدلی (001/0P<، 996/27F=)، مهارت مدیریت رابطه (001/0P<، 163/84F=)، مهارت ارتباطی (001/0P<، 082/45F=)، مهارت مدیریت استرس و احساسات (001/0P<، 441/46F=)، مهارت داشتن هدف (001/0P<، 492/40F=)، مهارت حل مسئله (001/0P<، 400/60F=)، مهارت تصمیم گیری (001/0P<، 571/35F=)، مهارت تفکر خلاقانه (001/0P<، 805/24F=) و مهارت تفکر نقادانه (001/0P<، 750/65F=) دانش آموزان تأثیر مثبت و معناداری داشته است.
تأثیر آشنایی با مهارت های زندگی بر نشاط اجتماعی دانشجویان مراکز تربیت معلم بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
این پژوهش با هدف آشنایی با مهارت های زندگی و تأثیر آن بر نشاط اجتماعی دانشجویان مراکز تربیت معلم شهر بیرجند انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مراکز تربیت معلم امام سجاد (ع) و شهید باهنر شهر بیرجند در سال90-89 (438نفر) بودند که دو گروه 39 نفره، به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه استاندارد شادکامی آکسفورد و مقیاس محقق ساخته مهارت های زندگی به دست آمد. این آزمون در سال 1989 توسط مایکل آرگایل و بر اساس پرسشنامه ی افسردگی بک (1976 ،BDI) ساخته شده است. در تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها نشان داد که آشنایی با مهارت های زندگی بر افزایش شادکامی دانشجویان (001/0 >p) مؤثر است. نتایج آزمون Test –T نشان داد در گروه آزمایش که درکارگاه مهارت های زندگی شرکت داشته اند، بین نتایج قبل و بعد از برگزاری کارگاه تفاوت معنی داری وجود دارد. در نتیجه، می توان گفت که آشنایی با مهارت های زندگی در افزایش شادکامی دانشجویان مؤثر است.
بررسی سطح مهارت های زندگی جوانان استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۹
33 - 58
تحقیق حاضر به منظور ارزیابی سطح مهارت های زندگی جوانان استان یزد انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، جوانان 15 تا 29 ساله شهرهای یزد، اردکان و میبد در استان یزد بودند که براساس سالنامه آماری سال ۱۳۹۵، تعداد کل آنها 211045 نفربود. حجم نمونه بر حسب فرمول کوکران در سه شهر در مجموع ۹۵۳ نفر تعیین شد. شیوه نمونه گیری در این مطالعه، خوشه ای چندمرحله ای و ابزار پژوهش، پرسشنامه مهارت های زندگی (ساعتچی و همکاران، 1389) بود. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که سطح مهارت های زندگی جوانان استان یزد و همچنین سطح ابعاد مختلف مهارت های زندگی بالاتر از میانگین نظری قرار دارد. مهارت های زندگی مردان به طور معنی داری بالاتر از زنان بود و با افزایش سطح تحصیلات والدین، سطح مهارت های زندگی در جوانان افزایش پیدا می کند. شاغلان از سطح بالاتری از مهارت های زندگی برخوردار بودند. بین درآمد فرد با سطح مهارت های زندگی رابطه معنی داری وجود داشت، ولی بین سطح درآمد خانواده و مهارت های زندگی رابطه معنی داری مشاهده نشد. همچنین یافته های پژوهش حاضر، تفاوت معنی داری بین سطح مهارت های زندگی بر حسب وضعیت تاهل نشان نداد. در مجموع، نتایج این مطالعه نشان داد سطح مهارت های زندگی جوانان شهر یزد بالاتر از میانگین نظری است، اما تا رسیدن به سطح مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. یافته های این مطالعه، ضرورت برنامه ریزی و اجرای برنامه های مختلف در راستای ارتقای سطح مهارت های زندگی جوانان را نشان می دهد.
بررسی تطبیقی شخصیت های اصلی دو رمان عاشقانه های یونس در شکم ماهی و یک شب فاصله از منظر توانمندی آنان در مؤلفه های مهارت های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی شخصیت های اصلی دو رمان عاشقانه های یونس در شکم ماهی و یک شب فاصله از منظر توانمندی آنان در مؤلفه های مهارت های زندگی چکیده هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی کنش های شخصیت اصلی دو رمان عاشقانه های یونس در شکم ماهی نوشته جمشید خانیان و یک شب فاصله نوشته ی جنیفر اِی نیلسون، بر اساس انواع مهارت های زندگی است. شخصیت اصلی رمان خانیان (سارا) و شخصیت اصلی رمان نیلسون (گرتا)، دو دختران نوجوان 12 ساله هستند که برای عبور از وضعیت های بغرنج و شرایط غیرعادی پیرامون خود تلاش می کنند. تحلیل محتوای قیاسی هر دو اثر و مقایسه ی آن ها روشن می سازد که همه ی مهارت های زندگی در شخصیت سارا، در مقایسه با گرتا ضعیف تر است و گاه به جای همکاری در رفع مشکلات، خود به مشکل بزرگ تری برای دیگران تبدیل می شود. همچنین کاربرد مهارت های زندگی از سوی شخصیت اصلی در اثر خانیان بسامد کمتری نسبت به اثر دیگر دارد. بااین همه به نظر می رسد شخصیت سارا، به دلیل بی عیب و نقص نبودن و نیز بروز واکنش های هیجانی متناسب با سن و شرایطی که در آن قرار دارد تا حدودی واقعی تر و ملموس تر از گرتا است که همیشه و در هر وضعیتی می تواند مهارت های زندگی را به درستی به کار ببرد. بااین همه هرکدام از دو اثر مخاطب نوجوان را به شیوه ای متفاوت با زندگی و مسائل آن درگیر ساخته و زمینه ی توانمند شدن او را فراهم می سازند.
تأثیر مداخله درمانی و آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان با اختلال دیکته(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
56 - 66
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان با مشکلات یادگیری در مقایسه با دانش آموزان عادی از نظر رشد عاطفی و سازگاری اجتماعی در سطح پایین تری قرار دارند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله درمانی و آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان با اختلال دیکته انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر مقاطع سوم، چهارم و پنجم ابتدایی مبتلا به اختلال دیکته نویسی منطقه ی 3 شهر تهران در سال تحصیلی 401-1400 بودند که از بین آنها 20 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) گمارده شدند. ابزارهای این پژوهش شامل آزمون نوشتاری فلاح چای (1374)، ویرایش چهارم آزمون هوشی وکسلر (1947) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی سینها و سینگ (1993) بود. گروه آزمایش آموزش گروهی مهارت های زندگی و درمان اختلال دیکته نویسی را طی 8 جلسه دریافت کرد؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. جهت تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. تمام عملیات آماری پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 با سطح معنی داری 05/0>P در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت نمره های پیش آزمون- پس آزمون دو گروه برای متغیرهای سازگاری اجتماعی، عاطفی و تحصیلی معنادار است و میانگین نمره های گروه آزمایش در متغیرهای سازگاری اجتماعی، عاطفی و تحصیلی به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل است (05/0>P). نتیجه گیری: می توان از مداخله درمانی و آموزش مهارت های زندگی رای ارتقاء سازگاری اجتماعی دانش آموزان با اختلال دیکته نویسی استفاده کرد.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان وابسته به فضای مجازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
125 - 136
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: گسترش روزافزون فضای مجازی زندگی افراد را تحت تأثیر قرار داده است. نسل جدیدی که در این فضا متولد شده اند، روزبه روز، بیشتر از فضای مجازی استفاده می کنند و سبک زندگی مجازی را شکل داده اند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان وابسته به فضای مجازی است. مواد و روش ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان وابسته به فضای مجازی شهر نیشابور در سال ۰۱- ۱۴۰۰ بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ دانش آموز وابسته به فضای مجازی شهر نیشابور انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، ۱۹۹۸)، مقیاس انعطاف پذیری شناختی (مارتین و روبین، ۱۹۹۵)، پرسشنامه بهزیستی اجتماعی (کیز، ۱۹۹۸) بود. برنامه آموزشی مهارت های زندگی برگرفته از پژوهش زارع و همکاران (۱۳۹۹) بود که در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که برنامه آموزشی مهارت های زندگی توانسته است انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی را در بین دانش آموزان وابسته به فضای مجازی بهبود بخشد. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی با بهبود توانایی های شناختی، هیجانی و مهارتی سبب افزایش ادراک هیجان ها و ارائه پاسخ های سازگارانه می شود که انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان را بهبود می بخشد.
ارائه الگوی برنامه درسی مهارت های زندگی در دوره ابتدایی از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
109 - 121
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه الگوی برنامه درسی مهارت های زندگی در دوره ابتدایی از دیدگاه خبرگان بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا پژوهشی کیفی با تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی مختلف کشور در سال تحصیلی 400-1399 بودند که به صورت هدفمند 14 نفر انتخاب و تا قاعده اشباع نظری مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که اعتبار آن با روایی محتوایی (4 خبره شامل 2 استاد جامعه شناس، 1 استاد روان شناس و 1 استاد علوم تربیتی) مورد بررسی قرار گرفت و برای پایایی نیز از روش توافق کدگذاران استفاده شد که 3 مصاحبه به تصادف انتخاب و با همکار مجربی دیگری کدگذاری شدند که میزان توافق کدگذاری 94/0 حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش کدگذاری (باز محوری و انتخابی) استفاده شدیافته ها: نتایج نشان داد 39 مضمون اولیه(کدگذاری باز)، 9 مضمون محوری شامل (خانواده محوری، مهارت های اقتصادی، مهارت های شهروندی، ارتقای مهارت های اخلاقی و دین محوری و در بعد محتوا مهارت های زیست محیطی، تفکر انتقادی، مهارت سواد رسانه ای و مهارت جسمانی- روانی) و 2 مضمون انتخابی (هدف و محتوا) به عنوان الگوی برنامه درسی مهارت های زندگی در دوران ابتدایی وجود داشت.بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت برنامه ریزان برنامه های درسی می توانند در قالب دو بعد کلی اهداف و محتوا، مهارت های زندگی را در دوره ابتدایی در کتب این دوره ارایه نمایند.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله و تصمیم گیری) بر هوش بین فردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی در دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله و تصمیم گیری) بر هوش بین فردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی دانش آموزان پسر انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از حیث ماهیت، از نوع نیمه آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر کلاس ششم در شهر حسن آباد از توابع شهرری در سال تحصیلی 1398-99 بودند. نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. نمونه آماری را 50 نفر دانش آموزان بودندکه در دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 25 نفر) جایگزین شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه هوش بین فردی (چیسلت و چاپمن،2005)، پرسشنامه عشق به یادگیری (مک فارلن،2003) و پرسشنامه خودکنترلی (تانجنی،2004) استفاده شد. افراد گروه آزمایش ده جلسه به مدت یک ساعت تحت آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله و تصمیم گیری) قرار گرفتند و گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار 24- SPSS بهره گرفته شد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله و تصمیم گیری) در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی باعث افزایش میزان هوش بین فردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی شد (p<0/05).
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بود که آموزش حل مسئله و تصمیم گیری می تواند به عنوان شیوه ای مهم برای خلق بروندادهای مثبت تحصیلی و شرایط مثبت روانی در فضای مدرسه باشد و معلمان و روان شناسان می توانند از این آموزش ها به عنوان یکی از روش ها برای آماده سازی دانش آموزان جهت زندگی در جهان پرتلاطم امروز بهره بگیرند