مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
مهارت های زندگی
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
376 - 390
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی به والدین بر پرخاشگری و انگیزه تحصیلی فرزندان آنها انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان 13 تا 15 ساله منطقه 2 شهر تهران بود که 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و یکی از والدین آنها در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه تحت آموزش بسته مهارتهای زندگی منوچهری و همکاران (1394) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش مقیاس خشم نیلسون و همکاران (2000) و پرسشنامه انگیزه تحصیلی هارتر (1981) بود که پس از جمع آوری با استفاده از روش واریانس اندازههای مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی به والدین بر پرخاشگری (24/5=F، 032/0=P) و انگیزه تحصیلی (98/5=F، 022/0=P) کودکان آنها موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجهگیری: بدین معنا که آموزش مهارتهای زندگی به والدین منجر به بهبود پرخاشگری و انگیزه تحصیلی کودکان میگردد. نتایج حاکی از کاهش پرخاشگری و بهبود انگیزه تحصیلی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بود. در نتیجه می توان از آموزش مهارتهای زندگی به عنوان بخشی از برنامه های توانمندسازی والدین و فرزندنشان و همچنین متولیان عرصه تعلیم وتربیت استفاده کرد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی و تفکر انتقادی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
381 - 402
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی و تفکر انتقادی دختران و پسران نوجوان بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری بود و جامعه آماری را 985 دختر و پسر نوجوان دوره دوم متوسطه شهر سیرجان تشکیل دادند که با توجه به شرایط پیش آمده کرونا و بر اساس در دسترس 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) کاربندی شدند. گروه آزمایش تحت آموزش بسته مهارت زندگی نیک پور (1383) به مدت 10 جلسه قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه به پرسشنامه های سازگاری اجتماعی سینگ و سینها (1393) و و پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا (1990) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی (54/7=F، 001/0=p) و تفکر انتقاد (84/6=F، 002/0=P) موثر بوده و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین نتیجه گیری می شود که آموزش مهارت های زندگی به مثابه مهارت های زیربنایی سلامت روان رویکردی موثر در سازگاری اجتماعی دختر و پسر نوجوان است.
بررسی اثربخشی آموزش طرح کرامت بر مهارت های زندگی (مهارت های ارتباطی- اجتماعی) دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان گناوه
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش طرح کرامت بر مهارت های دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان گناوه بوده است. پژوهش حاضر از لحاظ روش با توجه به نوع طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم و چهارم مقطع ابتدایی سال 1399-1398 شهرستان گناوه استان بوشهر بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای به تعداد 30 نفر انتخاب شده است سپس در دو گروه 15 نفره آزمایش و 15 نفره کنترل تقسیم شده است. در این ژوهش از دو پرسشنامه استاندارد مهارت های اجتماعی ماتسون (1983) و مهارت های ارتباطی کوئین دام (CSTR)(2004) استفاده شده است. و اطلاعات با نرم افزار SPSS نسخه 22 با آزمون تی-مستقل و تحلیل کوواریانس تحلیل گردید. نتایج نشان داد که مقدار تاثیرگذاری نوع گروه آماری بر هر دو متغیر مهارت ارتباطی و مهارت اجتماعی معنادار می باشد(P<0.05) . همچنین پس از اجرای طرح کرامت میزان مهارت های ارتباطی افزایش داشته است و میزان مهارت های اجتماعی پس از اجرای طرح کرامت نیز افزایش داشته است. لذا اجرای طرح کرامت منجر به بهبود مهارت های اجتماعی و ارتباطی در بین دانش آموزان می شود و پیشنهاد می شود این طرح در بین دانش آموزان کلیه مقاطع اجرایی شود.
تأثیر امیدواری بر مهارت های زندگی زنان شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر امیدواری در زندگی بر مهارت های زندگی زنان شهری صورت پذیرفته است. این پژوهش بر اساس معیار هدف در گروه پژوهش های کاربردی، بر اساس معیار زمان گردآوری داده ها در گروه پژوهش های پیمایشی، بر اساس معیار ماهیت داده ها و مبنای پژوهش یک پژوهش کمی است. اصلی ترین ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 2 پرسشنامه (پرسشنامه امیدواری در زندگی و پرسشنامه مهارت های زندگی زنان) و طیف مورد استفاده در پرسشنامه این پژوهش یک طیف لیکرت 5 درجه ای است. پایایی ابزار پژوهش نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه امیدواری در زندگی 76/0 و برای مهارت های زندگی 75/0 به تأیید رسیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان سرپرست خانواده شهر اصفهان است و حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS SAMPLE POWER برابر با 270 نفر و شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری سهمیه ای و ابزار تجزیه و تحلیل اطلاعات پرسشنامه ای این پژوهش نرم افزار آماری SPSS & AMOS است. برای تعیین وجود یا عدم وجود تأثیر بین متغیرها و برآورد و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل رگرسیونی با متغیر پنهان برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده گردیده است. با توجه به یافته های این پژوهش، امیدواری در زندگی و مؤلفه های آن (عزت نفس، اشتیاق زندگی، خوداتکایی، رضایت از زندگی، مسئولیت پذیری، خوش بینی) بر مهارت های زندگی زنان سرپرست خانواده شهر اصفهان تأثیر معناداری داشته است.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر راهبردهای تنظیم هیجان و خودکارآمدی ورزشی کودکان/ نوجوانان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
242 - 221
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر راهبردهای تنظیم هیجان و خودکارآمدی ورزشی کودکان/نوجوانان ورزشکار بود . روش پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. کلیه دانش آموزان ورزشکار شهر رشت در سال تحصیلی 99-1398 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند که از میان آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین و تقسیم شدند و به پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2005) و مقیاس خودکارآمدی ورزشی (کرل و همکاران، 2007) پاسخ دادند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه مهارت های زندگی را دریافت نمودند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند . نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر راهبردهای تنظیم هیجان و خودکارآمدی ورزشی دانش آموزان ورزشکار مناطق محروم، تأثیرگذار بود و آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به آزمودنی های گروه کنترل در پس آزمون ، خودکارآمدی ورزشی و تنظیم هیجان سازگارانه بیشتر و تنظیم هیجان ناسازگارانه کمتری داشتند و از نظر آماری معنی دار بود . بنابراین استفاده از آموزش مهارت های زندگی می تواند موجب افزایش خودکارآمدی ورزشی و تنظیم هیجان سازگارانه و نیز کاهش تنظیم هیجان ناسازگارانه دانش آموزان ورزشکار شود.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر آسیب های اجتماعی و روانی دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهرستان قم در سال تحصیلی 96-1395(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر آسیب های اجتماعی و روانی دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهرستان قم در سال تحصیلی 96-1395 به اجرا درآمد. پژوهش به روش شبه آزمایشی و اجرای طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش و با آرایش تصادفی در مورد آزمودنی های همتا انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر، 7791 نفر از دانش آموزان دختر و پسر شهرستان قم بودند که تعداد 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته نگرش سنج خشونت و اعتیاد به سیگار و سنجش استرس و هیجان بوده که پایایی آن به روش آلفای کرونباخ معادل 0.78 تعیین گردید و به صورت پیش آزمون و پس آزمون در بین گروه های آزمایش و کنترل اجرا گردید. داده های گردآوری شده از طریق آزمون های کوواریانس و تی مستقل تحلیل گردید. یافته ها نشان می دهد که آموزش مهارت های زندگی با اطمینان 99% بر میزان خشونت، اعتیاد به سیگار، استرس و هیجان دانش آموزان متوسطه اول مؤثر بوده و سبب کاهش میزان هریک از مؤلفه های فوق در گروه آزمایش گردیده است. آموزش مهارت های زندگی بر کاهش آسیب های اجتماعی و روانی دانش آموزان مؤثر می باشد و برگزاری آموزش مهارت های زندگی توسط مشاوره مدرسه امری الزامی می باشد. بنابراین نتایج حاکی از تأثیر مثبت آموزش مهارت های زندگی بر کاهش آسیب های اجتماعی و روانی در دانش آموزان مدارس متوسطه قم بوده است.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و نگرش والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز(مهر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
۱۴۴۲-۱۴۲۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: نقش والدین در بهبود کیفیت زندگی کودکان کم توان ذهنی کاملا روشن است. مطالعات نشان می دهد ارتقای سطح مهارت های زندگی مادران می تواند به بهزیستی و کیفیت زندگی این کودکان و والدین آن ها منجر شود. بنابراین انجام پژوهش های کنترل شده در این حوزه ضروری و دارای اولویت است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و نگرش والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش والدین کودکان کم توان ذهنی بودند که در سال 1400-99 در شیراز مشغول به آموزش بودند. نمونه پژوهش 30 نفر والدین دارای فرزند کم توان ذهنی بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و سپس به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی و پرسشنامه نگرش والدین گردآوری شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری و تک متغیری و نرم افزار SPSS-22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود تسط خود، پذیرش خود و داشتن هدف اثر معناداری داشته است. همچنین نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ابعاد پذیرش محبت، ناامیدی و حمایت افراطی نگرش والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و نگرش والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر در پژوهش حاضر، توجه بیشتر به آن در حوزه پژوهش و آموزش به خانواده های دارای کودکان کم توان ذهنی کاربردی به نظر می رسد.
مروری بر مفهوم اعتماد به نفس و راهکار های افزایش آن در دانش آموزان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵۰
94 - 104
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین و اساسی ترین مهارت های زندگی، مهارت اعتماد به نفس است. افرادی که دارای اعتماد به نفس بالایی هستند، در کار، تحصیل و زندگی موفق هستند، نقاط ضعف و قوت خود را می دانند و راه های رسیدن به موفقیت را به سرعت طی می کنند. می توانند نظرات خود را بیان کنند، از شرایط نامطلوب انتقاد کنند. همچنین اعتماد به نفس به افراد شجاعت، قدرت جسارت و ریسک پذیری می دهد. این پژوهش با هدف بررسی مفهوم اعتماد به نفس و راهکارای افزایش آن در بین دانش آموزان انجام شده است. در این پژوهش به بررسی مفهوم اعتماد به نفس و ویژگی های افراد دارای اعتمادبه نفس پرداخته شده، همچنین در پایان پژوهش راهکار هایی برای افزایش اعتماد به نفس بیان شد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از منابع کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفته است.
مقایسه مهارت های زندگی بر اساس نوع (کیفیت) مصرف رسانه ای در میان شهروندان تهرانی، مورد مطالعه: تلویزیون داخلی و خارجی(ماهواره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
435 - 464
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف مقایسه مهارت های زندگی شهروندان تهرانی بر اساس نوع مصرف رسانه ای، اجرا شده است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، مقایسه ای است، تکنیک آن پیمایش و ابزار اندازه گیری ، پرسشنامه استاندارد در زمینه مهارت زندگی و پرسشنامه محقق ساخته در زمینه مصرف رسانه ای است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان ساکن شهر تهران و بر اساس آمار موجود در سایت مرکز آمار ایران8,693,706 نفر است. پرسشنامه ها به شکل الکترونیکی در میان یک نمونه 396 نفری، توزیع، جمع آوری، و پس ازکنترل های لازم ، با استفاده از spss تجزیه وتحلیل داده ها صورت گرفت. نتایج نشان داد در شهروندان بیننده تلویزیون و تماشاگر فیلم و سریال، مهارت های زندگی بالاتر است. تماشایگران اخبار، باه شرکت در فعالیتهای بهبودبخش منافع،رابطه مثبت دارد. بیشتر اهمیت میدهند. تماشاگران برنامه های آموزشی، مهارت حل مسئله و درک اصول آزادی بیشتری دارند. تماشاگران برنامه های سرگرمی، مهارت تفکر خلاق و انتقادی کمتری دارند. تماشاگران برنامه های ورزشی مهارت حل مسئله، مشارکت همگانی و تفکر انتقادی کمتری دارند. تماشاگران برنامه های اقتصادی مهارت تفکر خلاق کمتری دارند. تماشاگران برنامه های فرهنگی روابط بین فردی بیشتری دارند. بینندگان برنامه های حوزه سلامت، مهارت بیشتری در هدف در زندگی دارند. در میان شهروندان بیننده ماهواره و تماشاگر برنامه های سرگرمی ، مهارت های مربوط به رعایت نکات ایمنی، بیشتر و مهارت های حرفه ای کمتری است. ..
تأثیر مهارت های زندگی بر باورهای ارتباطی غیرمنطقی مردان دارای تجربه رابطه فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
67 - 84
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر باورهای ارتباطی غیرمنطقی مردان دارای تجربه رابطه فرازناشویی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مردان دارای تجربه رابطه فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده منطقه 9 تهران در سال 1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر از این افراد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه ( 15 نفر در گروه آزمایش، 15 نفر در گوه گواه) گمارده شدند. همچنین ابزار استفاده شده در این پژوهش سیاهه باورهای ارتباطی غیرمنطقی ایدلسون و اپشتاین (1982) و پروتکل آموزشی مهارت های زندگی است. گروه آزمایش در8 جلسه 50 دقیقه ای تحت آموزش برنامه مهارت های زندگی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تک متغیری و چند متغیری (MANCONA) و نرم افزار Spss-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد آموزش مهارت های زندگی بر کاهش باورهای ارتباطی غیر منطقی مردان دارای تجربه رابطه فرازناشویی تاثیرگذار است و نتایج حاکی از کاهش باورهای غیر منطقی (تخریب کنندگی مخالفت، عدم تغییر پذیری همسر، توقع ذهن خوانی، کمال گرایی جنسی و تفاوت های جنسیتی) در اثر آموزش مهارت های زندگی به گروه آزمایش است.
بررسی تأثیر مهارت های زندگی بر سواد رسانه ای شهروندان تهرانی با تأکید بر ویژگی های جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف بررسی تأثیر مهارت های زندگی بر سواد رسانه ای شهروندان تهرانی با تأکید بر ویژگی های جمعیت شناختی طراحی و اجرا شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن پیمایش است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از تمامی شهروندان ساکن شهر تهران که، طبق آمار اسناد ملی، 8 میلیون و 963 هزار نفر اعلام شده است. حجم نمونه، با استفاده از فرمول کوکران، 385 نفر برآورد شد. نمونه موردنظر به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. ابزار اندازه گیری این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است که روایی آن به شیوه روایی صوری مورد سنجش قرار گرفت و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ویژگی های جمعیت شناختی بر مهارت های زندگی و سواد رسانه ای تأثیر دارند. همچنین بر اساس یافته ها، جنسیت بر سواد رسانه ای و مهارت های زندگی و مؤلفه های آن ها تأثیری ندارد؛ اما، گروه های سنی بر سواد رسانه ای و مهارت های زندگی و مؤلفه های آن ها تأثیر دارند. در تبیین یافته ها می توان گفت که جنسیت افراد نمی تواند متغیرهای مؤثر بر سواد رسانه ای و مهارت های زندگی را تحت تأثیر قرار دهد؛ اما، گروه سنی (جوان، میان سال و سالمند) بر سواد رسانه ای و مهارت های زندگی تأثیر دارند. علت آن را شاید بتوان در تفاوت در سبک زندگی، میزان دسترسی به رسانه ها، و محدودیت زمانی مواجهه با رسانه دانست. همچنین سطح معناداری به دست آمده (001/0) نشان می دهد که مؤلفه های مهارت های زندگی بر سواد رسانه ای تأثیرگذارند.
رابطه میان میزان و نوع مصرف رسانه ای (رادیو و تلویزیون) با مهارت های زندگی شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و سوم تابستان ۱۴۰۱شماره ۵۸
329 - 364
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف بررسی و مطالعه رابطه میان میزان و نوع مصرف رسانه ای (رادیو و تلویزیون) با مهارت های زندگی شهروندان تهرانی، طراحی و اجرا شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی پیمایشی و ابزار اندازه گیری آن پرسش نامه است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان ساکن شهر تهران است که طبق آخرین سرشماری سال 1395 و بر اساس آمار موجود در سایت مرکز آمار ایران 706/693/8 نفر است. پرسش نامه های پژوهش از طریق google form بین یک نمونه 396 نفری، توزیع، جمع آوری، وپس ازکنترل های لازم، با استفاده از spss تجزیه وتحلیل داده ها صورت گرفت. یافته ها نشان داد که از میان هشت حوزه مورد بررسی، شهروندان تهرانی در استفاده از رادیو اولویت اول را به حوزه خبر و اطلاع رسانی و اولویت دوم را به حوزه ورزشی و در مورد استفاده از تلویزیون اولویت اول را به فیلم و سریال و اولویت دوم را به حوزه اخبار، میزگردها و گفتگوهای خبری داده اند. یافته ها همچنین نشان داد میان مصرف رسانه های رادیو و تلویزیون با مهارت های 18 گانه زندگی رابطه معنی داری وجود دارد. بدین معنی که میان میزان گوش دادن به رادیو و تماشای تلویزیون در طول شبانه روز و در طول هفته و همچنین میان نوع استفاده از رادیو و تلویزیون با برخی مؤلفه های مهارت زندگی رابطه معنی داری مشاهده شده است؛ بنابراین، به دست اندرکاران، برنامه سازان و مسئولان رسانه رادیو و تلویزیون پیشنهاد می شود، از این فرصت و ظرفیت برای ایجاد، تقویت و ارتقاء سطح مهارت های زندگی شهروندان، نهایت بهره را ببرند.
ارائه مدل پیش بینی خودپنداره بر اساس مشکلات رفتاری-هیجانی با میانجی گری مهارت های زندگی در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بررسی مشکلات هیجانی و رفتاری دانش آموزان از طریق مهارت های زندگی در دوره ابتدایی که مهمترین دوران شکل گیری شخصیت می باشد، می تواند نقش مهمی در آماده کردن برای زندگی در مراحل بعدی زندگی داشته باشد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ت ارائه مدلی بدر جهت پیش بینی خودپنداره بر اساس مشکلات رفتاری-هیجانی با میانجی گری مهارت های زندگی در دانش آموزان دوره ابتدایی می باشد. روش: روش توصیفی-همبستگی و گردآوری داده ها به صورت میدانی و از لحاظ نتایج، کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی مدارس شهر تهران که با توجه به جدول حجم نمونه جدول مورگان 253 نفر به صورت به صورت تصادفی انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای جمع داده ها از مقیاس های خودپنداره یی یسن چن (2004)، پرسشنامه مشکلات رفتاری-هیجانی سیاتل (1999)، پرسشنامه مهارت های زندگی ساعتچی و همکاران (1389) استفاده شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون های آمار توصیفی، جدول ماتریس همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS نسخه 25 و نرم افزار Amos تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پیش بینی خودپنداره بر اساس مشکلات رفتاری-هیجانی با میانجی گری مهارت های زندگی در دانش آموزان دوره ابتدایی از برازش مناسبی برخودار است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست از تحقیق می توان گفت که خودپنداره بر اساس مشکلات رفتاری_ هیجانی با میانجی گری مهارت-های زندگی اثر مثبت معنی داری دارد که از همان انتدای زندگی می باید توسط والدین و مربیان مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر رفتار خودنظارتی و تفکر خلاق کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
549 - 566
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر رفتار خودنظارتی و تفکر خلاق کودکان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری کودکان 9 تا 11 ساله شهر تهران در سال 1398 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه های خودنظارتی کودکان هومفری (1982) و تفکر خلاق عابدی (1380) 40 کودک بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت مداخله آموزش مهارتهای زندگی سیدآبادی (1389) طی ده جلسه 45 دقیقه ای قرار گرفت. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد مداخله آموزش مهارت های زندگی بر خودنظارتی کودکان (29/22=F، 001/0=P) و تفکر خلاق (02/18=F، 001/0=P) در مرحله پس آزمون موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است (05/0=P). نتیجه گیری: بنیان های دانش، مهارت و نگرش ها از دوره کودکی شکل می گیرند و اهمیت و ضرورت آنها برای خاص و عام پذیرفته شده اند؛ پس ضروری است که هر تحول و نوآوری آموزشی را از سالهای اولیه کودکی مورد توجه قرار داد و برنامه ریزی برای دوران کودکی و بعد از آن را بر پایه و بنیان قوی بنا نهاد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر نگرش نسبت به اعتیاد در دختران نوجوان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش ارزیابی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر نگرش نسبت به اعتیاد بود. تحقیق حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مدارس متوسطه شهر بجنورد در سال تحصیلی 1400-1399 می باشد. به منظور انتخاب نمونه ها 30 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه 15 نفری (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) تقسیم شدند. مهارت های زندگی در 10 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش آموزش داده شد. ابزار تحقیق عبارت بود از پرسشنامه نگرش نسبت به اعتیاد دلاور و همکاران (1383). جهت تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS 24 استفاده شد. نتایج نشان داد دوره های آموزش مهارت های زندگی در مدارس 9/56 درصد از نگرش نسبت به اعتیاد، 4/45 درصد از اثرات استفاده از مواد مخدر، 3/38 درصد از خطرات استفاده از مواد مخدر و 9/43 درصد از تمایل به مصرف مواد مخدر را تبیین می کند. بنابراین می توان گفت دوره های آموزش مهارت های زندگی بر نگرش نسبت به اعتیاد اثربخشی معناداری دارد.
بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی با رویکرد قرآنی بر افسردگی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی با رویکرد قرآنی بر افسردگی دانشجویان صورت گرفته و روش تحقیق آن آزمایشی و با استفاده از گروه کنترل و انداز گیری مکرر است. جامعه تحقیق یکصد و بیست نفر از دانشجویان علوم پزشکی و حجم نمونه آن 42 نفر با انتخاب تصادفی بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد آموزش مهار تهای زندگی با رویکرد قرآنی و تمرینات کارگاهی آن بر متغیر وابسته افسردگی تأثیر داشته، بررسی داده های آماری نیز بیانگر معنی دار بودن تغییرات در شاخص افسردگی است. همچنین مشاهده می شودF به دست آمده در سطح 95% اطمینان برای متغیر مستقل معنی دار می باشد و در سطح 95% اطمینان برای پیش آزمون معنی دار بوده و برای پس آزمون اول معنی دار نیست؛ پس نتیجه می گیریم آموزش مذکور پس از انجام تمرینات بر متغیر وابسته تأثیر دارد و متغیر پیش آزمون و پس آزمون اول تبیین کننده تغییرات پس آزمون دوم(اندازه گیری مکرر) نیست.
اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی با رویکرد قرآنی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی با رویکرد قرآنی (شاخه سلامت روان در روابط دختر و پسر) بر نگرش دختران دبیرستانی نسبت به رابطه دوستی با جنس مخالف صورت گرفت. به این منظور پژوهشی در قالب یک طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع دو گروهی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دبیرستان های منطقه دو تهران بود. نمونه آماری شامل شصت دانش آموز بود که از میان دو پایه تحصیلی از یک مدرسه انجام شد؛ به این صورت که دو کلاس از پایه نهم و دو کلاس از پایه دهم به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. افراد گروه نمونه به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته (نگرش به ارتباط قبل از ازدواج) با سی سوال بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی با رویکرد قرآنی (شاخه سلامت روان در روابط دختر و پسر) بر متغییر وابسته نگرش دختران دبیرستانی نسبت به رابطه دوستی با جنس مخالف تأثیر داشته و بررسی داده های آماری نیز بیانگر معنی دار بودن تغییرات در شاخص نگرش دختران دبیرستانی نسبت به رابطه دوستی با جنس مخالف است.
چگونه توانستم مهارت ارتباط مؤثر را در دانش آموزان بهبود دهم؟
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
138 - 155
مقدمه و هدف: ارتباط یکی از اساسی ترین مهارت هایی است که می توان به آن اندیشید و یکی از مهم ترین زمینه های سلامت زندگی اجتماعی و منشأ فرهنگ و به عنوان زمینه و مبنای حرکت و ارتقای انسانی است که اگر ویروسی شود، بی شک پایه ی اصلی زندگی می لغزد و رضایت از آن محو می شود. هدف کلی از انجام پژوهش حاضر بهبود مهارت ارتباط مؤثر در بین دانش آموزان مد نظر بوده است. در راستای تحقق هدف اصلی دلایل رفتارهای ناهنجار دانش آموزان و روش هایی جهت کاهش رفتارهای ناهنجار دانش-آموزان بررسی می شود. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی با راهبرد اقدام پژوهی انجام شده است. ابزار پژوهش شامل مصاحبه و مشاهده است. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، عوامل مؤثر در مهارت های ارتباطی به عوامل مربوط به فقدان وقت گذاشتن برای اوقات فراغت کودکان و نوجوانان، توجه بیش از اندازه و وقت گذاشتن در شبکه های مجازی، فقدان سواد رسانه در انتخاب کانال-ها و شبکه های مجازی مناسب، توجه بیش از حد به آموزش و درس دانش آموزان (کودکان و نوجوانان) و توجه کمتر به پرورش و تربیت آنها و محصور شدن در شبکه های مجازی و ماهواره ای تقسیم شد. بحث ونتیجه گیری: یافته های این مطالعه می تواند در کاهش چالش های پیش روی والدین، معلمین و مسئولین تربیتی موثر باشد. معلمین و مسئولین امر تعلیم و تربیت با الگوسازی مناسب در زمینه ی نحوه ی بکارگیری ارتباط مؤثر، بسترمستعدی جهت آموزش عینی تر، فراهم سازند.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با و بدون آموزش ذهن آگاهی بر میزان شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان معلول جسمی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با و بدون آموزش ذهن آگاهی بر میزان شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان معلول جسمی حرکتی بود. پژوهش از نوع آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل همه دانش آموزان پسر معلول دوره دوم متوسطه مدارس استثنایی شهر تهران بود که از آن، نمونه پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. شرکت کنندگان 45 نفر بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. گروه یک، آموزش مهارت های زندگی و گروه دو، آموزش مهارت های زندگی با آموزش ذهن آگاهی دریافت نمود. گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. هر سه گروه، پیش و پس از آموزش و یکماه پس از پایان آن، به پرسش نامه شایستگی هیجانی- اجتماعی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و تحلیل کوواریانس چند متغیری انجام شد. نتایج نشان داد، نسبت به گروه کنترل، شایستگی هیجانی- اجتماعی درگروه یک، به طور کلی و به ویژه در مؤلفه های خودآگاهی، آگاهی اجتماعی و خودمدیریتی؛ و در گروه دو، به طور کلی و در تمامی مؤلفه ها افزایش یافت. مقایسه دو روش آشکار ساخت که با آن که مهارت های شناختی و هیجانی و مدیریت آن ها به نحو معنی دار در هر دو گروه آزمایشی افزایش یافت، همراه نمودن آموزش ذهن آگاهی با آموزش مهارت های زندگی، در مجموع اثر افزوده ای بر مهارت های مذکور ندشت. بنابراین می توان گفت که اهمیت دادن به آموزش مهارت های زندگی و ذهن آگاهی می تواند پیامدهای سودمندی برای دانش آموزان معلول داشته باشد و نتیجه آن تربیت افرادی با شایستگی اجتماعی بالا خواهد بود.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با استفاده از کارتون (نقاشی متحرک) بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان پایه ششم
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با استفاده از کارتون بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان پایه ششم طراحی و اجرا شد. این پژوهش ازنظر روش جمع آوری اطلاعات شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم شهر بیرجند مشغول به تحصیل در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ می باشد. از بین دانش آموزان به صورت تصادفی در دسترس تعداد ۲۰ نفر در گروه آزمایش و ۲۰ نفر در گروه کنترل قرار داده شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه روانی کالیفرنیا شات انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که آموزش مهارت های زندگی با استفاده از کارتون بر سازگاری فردی و اجتماعی دانش آموزان اثربخش است.