مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مضمون
منبع:
علوم ادبی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
105 - 135
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی از سرآمدان عرصه قصیده سرایی در شعر فارسی می باشد و بخشی از اشعار وی به زبان عربی است که همچون اشعار فارسی وی دشواری های خاص خود را دارد. همین امر عامل کم توجهی محقّقان به این بخش از اشعار وی شده است. برای تبیین و فهم این بخش از اشعار خاقانی می توان از اشعار فارسی وی بهره گرفت. پژوهش حاضر با هدف بررسی اشتراکات اشعار عربی و فارسی خاقانی، در پی پاسخ دادن به این پرسش است که اشعار عربی خاقانی از نظر سبک و بن مایه های شعری با اشعار فارسی وی چه قرابتی دارد؟ آیا اشعار عربی و فارسی وی، طرح و ساختار شبیه به هم دارند؟ این پژوهش که به روش تحلیل محتوایی است، به این نتیجه رسید که میان این دو بخش از اشعار خاقانی ارتباط و تعامل شدیدی حاکم است، تا جایی که گویی اشعار عربی شاعر از منظر سبکی تکرار اشعار فارسی وی است. در این مقاله، اشعار عربی و فارسی خاقانی در سه محور اصلی «تکرار مضمون و محتوا»، «تکرار تصاویر شعری» و «تکرار عناصر زبانی» مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
مضامین ادبی و بلاغی و صور خیال حرف جیم در ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
15 - 34
حوزه های تخصصی:
حرف جیم (ج، جا)، حرفِ ششم از حروف الفبای پارسی، حرف پنجم از حروف الفبای عربی، حرفِ سوم از حروف ابجد و نماینده عدد سه در حسابِ جُمّل است. حرف جیم، بعد از حرفالف که به واسطه شکل و جایگاه خاص ادبی، دینی، عرفانی و برخی ویژگی های منحصربه فرد، یکی از پُرکاربردترین حروف در ساخت مضامین، فضاهای شاعرانه، ترکیبات و تعبیرات نغز و ظریف ادب پارسی به شمار می رود، یکی از چند حرف مهمِ مضمون آفرین و تصویرسازی در ادب پارسی است. این مقاله که به بررسی جایگاه ادبی و بلاغی حرف جیم در آثار ادبی شاعران و نویسندگان متعدد ادب پارسی در آفرینش مضامین، فضاهای شاعرانه، ترکیبات و تعبیرات پرداخته، دستاوردهای ارزشمندی داشته است. بررسی شواهد ادبی به دست آمده، نشان می دهد اکثر شاعران و نویسندگان، از حرف جیم و ویژگی های خاص آن در آفرینش مضامین ادبی و در برخی موارد، مضامین دینی و عرفانی بهره برده اند؛ اگرچه دامنه مضامین، تعبیرات و ترکیبات برساخته از حالت، شکل و ویژگی های حرف جیم بسیار اندک است، بیشتر شاعران و نویسندگان، حتی با ارائه یک مضمون، نقشِ مضمون سازی حرف جیم در ادب پارسی را تأیید کرده اند. بیشتر آنها، از ویژگی های حروفی چون الف، م، د، ن، ص و... به منظور نقشِ مکمّلِ مضمون سازی حرف جیم استفاده کرده اند. مضامین ادبی و هنری برساخته از حرف جیم، از ظرافت ادبی و در برخی موارد، به واسطه خلق فضاهای شاعرانه و مضامین بکر، از پیچیدگی هنری خاصی برخوردار است. مولوی، عطار، فرخی سیستانی، اسعد گرگانی، سنایی و... به ترتیب، ازجمله شاعرانی هستند که بیشترین مضامین ادبی و هنری را به کمک ویژگی های حرف جیم آفریده اند.
تحلیل مضمون عاشقانه چند نگاره از رضا عباسی با تأکید بر اثر « بانوی خیال پرداز» بر مبنای آرای صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
59 - 89
حوزه های تخصصی:
مضامین عاشقانه در نگارگری به اشعار عاشقانه و شاعرانه فارسی به قبل از مکتب اصفهان بر می گردد.آثاررضا عباسی از جمله مضامین عاشقانه و تغزلی، سبک جدیدی را در طراحی و نقاشی ایرانی ابداع کرد.پیوند درونی اجزاء مختلف آثار تغزلی رضا با ترکیب بندی جدید و نه همچون آثار گذشته ولی با دوری از پرسپکتیو و سایه روشن و هماهنگ با فلسفه جدید صدرالمتألهین، فرهنگ و هنر روزگار عصر شاه عباس اول صفوی را به زیبایی تمام نشان می دهد. آثار رضا با مضامین مختلف عاشقانه، عرفانی، حماسی و اجتماعی هستند؛ که از میان آثار او به تحلیل چند نگاره از این هنرمند با مضامین عاشقانه و تطبیق آنها با آراء صدرالمتألهین پرداخته می شود . رضا نقش مایه ها و موضوعات شاخص عاشقانه و عرفانی در جهان پیرامون راکه در لایه های پنهان آثارش موجو د است، به طور رمزگونه نمایان می سازد. عشق عفیف در آراء ملاصدرا، که در بعضی از آثار رضا، مطابق های تصویری آن را می توان یافت، از مشاهده شروع و به تمثیل و تمثل منتهی می شود که این خود سرآغاز دیگری است و در انتها به اتهاد عاشق و معشوق و یکی شدن با خداوند و وحدت وجود ختم می شود. هدف از پژوهش حاضر دستیابی به مبانی پنهان و آشکار عاشقانه نهفته در آثار رضا عباسی، هنرمنددربار شاه عباس و تطبیق و مقایسه آن ها با مؤلفه های فکری صدرالمتألهین در باب عشق است. از این روی، ابتدا آراء صدرا در زمینه عشق بیان می شود و در ادامه چند نمونه از آثار رضا عباسی که از نظر مضمون، تغزلی هستند و به نظر می رسد با آراء صدرا در زمینه عشق هماهنگ هستند، مورد تحلیل قرار خواهد گرفت. بدین ترتیب، در تحقیق حاضر با روش جمع آوری اطلاعات و داده ها به صورت کتابخانه ای از کتاب های موجود و اسناد تصویری موزه ها و بررسی داده ها، به شیوه تحلیلی، تطبیقی، یافته هایی که به دست آمد مبین آن است که اکثر آثار تغزلی رضا عباسی با مؤلفه های فکری ملاصدرا در باب عشق ارتباط دارند.
نشانه های جمع گرایی در غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مضامین عاشقانۀ غزل، اغلب مربوط به عاشق و معشوق است و به ندرت مضامینی دربارۀ رقیب دیده می شود. مهم ترین مضامین غزل عاشقانه، توصیف عشق، احوال عاشق، وصف معشوقِ خوب رو و ممانعت ها و آزارهای رقیب است، اما در غزل های عاشقانه، خبری از مردم نیست یا حضور شان بسیار نادر است. در غزل سعدی مضامینی مشاهده می شود که در آن مردم حضور دارند، اما این مضامین در غزل دیگر شاعران، به ندرت دیده می شود. یکی از پرسش های مهم در بررسی شعر این است که چرا یک مضمون در شعر سخنوری کاربرد فراوان یافته است و علّت آن در کدام یک از مقوله های زبانی، روانی، اجتماعی، فرهنگی و غیر آن باید جست وجو شود؟ در این تحقیق با روش تحلیلی- توصیفی، برخی ازمضامین و معانی غزل سعدی، بررسی می گردد تا معلوم گردد که دیدگاه جمع گرایانۀ سعدی، در آفرینش برخی مضامین مؤثر بوده است. بررسی غزل های سعدی نشان داد که مضمون های متعدّد دربارۀ اقوام، عوام، خویشان، همسایگان، ساربان و ورود و حضور معشوق در کوی و برزن و بازار و صحرا، از نشانه های توجه سعدی به مردم و اجتماع است.
تناسب آوا و مضمون در غزلیّات هم زمینه ی حافظ و عماد فقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
31 - 60
حوزه های تخصصی:
درباره ی شعر حافظ همواره این مسئله مطرح بوده که علّت محبوبیّت بیشتر شعر او در مقایسه با شعر شاعران هم روزگار او پس از آن چیست. عماد فقیه از جمله شاعران هم عصر حافظ است که شعرش توجّه حافظ را به خود جلب کرده و حتّی حافظ در استقبال از برخی اشعار وی، غزل هایی سروده است؛ امّا شعر عماد فقیه به زیبایی و دلپذیری شعر حافظ نیست. بنابر فرضیه ی این پژوهش، یکی از تفاوت های غزل حافظ با غزل عماد در جنبه های موسیقایی شعر نهفته است. موسیقی از جمله عواملی است که در همان خوانش اوّلیّه ی شعر حافظ، هر خواننده ای را حتّی بدون درک و دریافت آرایه های ادبی و معانی و مفاهیم تخصّصی و فنّی نهفته در آن، مجذوب خود می کند. این تفاوت زمانی آشکارتر می شود که حافظ اشعاری هم زمینه با اشعار عماد فقیه سروده است؛ بنابراین لازم است، موسیقی این گونه اشعار سنجیده شود تا بتوانیم فرضیّه ی خود را اثبات یا رد کنیم. یکی از جنبه های موسیقایی شعر، کاربست واج های متناسب با فحوای شعر است. واج و نقش القاگری آن در نظریّه ی موسیقی گرامون مطرح شده است. در این پژوهش برآنیم با بهره گیری از این نظریّه، به این پرسش پاسخ دهیم که شعر حافظ چه ویژگی ها و شاخص هایی از نظر آوایی دارد که سبب برتری شعر او بر شعر عماد فقیه گردیده است. به همین منظور به تحلیل سنجشی ده غزل هم زمینه ی این دو شاعر به روش توصیفی تحلیلی و آماری پرداخته ایم. نتیجه ی این پژوهش گویای تأیید فرضیّه ی تحقیق است که به طورِ مفصّل به آن پرداخته شده است.
بررسی ساختاری مضمون عدل در قصاید مدحی (از آغاز تا قرن ششم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
97 - 114
حوزه های تخصصی:
مضمون سازی با موضوعات مرتبط با فضایل ممدوح، از مواردی بوده که همواره، دستاویز شاعرانِ مداح، برای ستایشِ ممدوح قرار می گرفته است. مداحان درباری با یکدیگر در رقابت بوده اند تا اوصاف ممدوح را در پوششِ بدیع ترین مضامین جلوه دهند. از موضوعات بسیار مهمِ مدح در مضمون سازی، خصوصیت عدل ممدوح بوده است. در مقاله حاضر، کوشش شده است تا با تحلیلِ ساختاری مضمون عدل، اجزا و عناصرِ مورد استفاده، نوآوری و شیوه هایِ مضمون پردازی در خصوصِ عدلِ ممدوح در قصاید مدحی ده تن از چهره های شاخص مداح از آغاز تا قرن ششم هجری مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که مضمون عدل در دوره سامانی و غزنوی، روساختی ساده و طبیعی دارد اما در عصر سلجوقی مضمون عدل پیچیده و پر از تصاویر ذهنی است. در زیرساخت مضمون عدل با دو نوع مضمون مواجه می شویم؛ نخست مضامینی که بین عصر سامانی و غزنوی و عصر سلجوقی مشترک است. مضامینی از قبیل قیاس عدل ممدوح با شخصیت های تاریخی و نمود عدالت ممدوح در بین جانوران؛ دوم مضامینی که منحصر به عصر سلجوقی است، از جمله: ایجاد الفت بین طبایع متضاد و تسری عدل ممدوح در بین روابط پدیده ها.
«همی بکشتی تا آدمی نماند شجاع» نقد آرا و عملکرد مصحّحان در بازیابی دو بیت منسوب به رودکی سمرقندی در منابع بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودکی سمرقندی، استاد و پیشگام شاعران پارسی زبانِ ایرانِ بعد از اسلام است. نام و آوازه او در دربار سامانیان و حکمت های پیدا و پنهان در اشعارش به ویژه الفاظ خوب و معانیِ آسان در سروده های او موجب شده است تصویری به غایت ویژه از این شاعر دیرینه در ذهن ایرانیان و پارسی زبانان خارج از ایران به وجود آید. این پژوهش با تکیه بر دو بیت منسوب به رودکی تهیه شده است. یک بیت در ترجمان البلاغه، حدائق السحر و دیگر منابع بلاغی به صورت «همی بکشتی تا آدمی نماند شجاع/ همی بدادی تا آدمی نماند فقیر» و بیت دیگر در المعجم به صورت «همی بکشتی تا در عدو نماند شجاع/ همی بدادی تا در ولی نماند فقیر» آمده است. از مصحّحان سروده های رودکی، بهار و نفیسی برآن اند که بیتِ نخستْ روایت یا ضبط اشتباهی از بیت دوم است. به همین دلیل و به پیروی از این دو مصحّح، بیت نخست در هیچ یک از دیوان های شعر رودکی وارد نشده است؛ اما شواهد نشان می دهد، این دو سروده یک بیت نیست؛ بلکه دو بیت مستقل از هم است. نویسندگان در این مقاله می کوشند نخست با توجه به وجود ابیات مشابه در آثار شاعران، استقلال ابیات را به اثبات برسانند؛ سپس با توجه به ویژگی های سبکی سروده های مسلّم رودکی، اصالت بیت نخست را تأیید کنند و سرانجام احتمالاتی را درباره بیت دوم مطرح خواهند کرد.
تمثیل شیخ صنعان (روایت حال پیر از مسجد تا می خانه)
حوزه های تخصصی:
حکایت شیخ صنعان پرداخته عطار نیشابوری در مثنوی منطق الطیر، از جمله ماندگارترین جلوه های ادبیات تمثیلی کهن فارسی و مایه آفرینش شماری از اساسی ترین بن مایه های غزل فارسی است. از این روی تا کنون بررسی های فراوانی درباره ریشه ها و منشأهای تاریخی و ادبی این داستان و همچنین تأثیر آن در آثار سخنوران پس از عطار صورت گرفته است. بسیاری از پژوهشگران سیمای تاریخی شیخ صنعان را در شخصیتی به نام عبدالرزاق یمنی یا صنعانی بازجسته اند و «تحفه الملوک» منسوب به غزالی از آغازین آثاری دانسته شده که از این شخص سخن به میان آورده است. افزون بر این خاستگاه مضمون پرکاربرد «از مسجد به می خانه رفتن پیر» در غزلیات حافظ در همین حکایت دیده شده است. در این مقاله گذشته از شرح معانی متعدد مضمون یاد شده، چندین مضمون دیگر رایج در آثار غزل سرایان سده ششم تا هشتم در پیوند با داستان شیخ صنعان بررسی شده است و البته نمونه هایی از کابرد مضامین برشمرده پیش از روایت عطار در غزلیات سنایی مورد بررسی قرار گرفته است.
گونه شناسی موضوع و مضمون در نقاشی های لاجوردی اتاق ضلع غربی خانه اخوان حقیقی اصفهان، متعلق به دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
151 - 167
حوزه های تخصصی:
خانه «اخوان حقیقی» از جمله بناهای منسوب به دوره اول قاجاریه است که آرایه های معماری آن نیز با توجه به ویژگی های سبکی و مستندات تاریخی (کتیبه اتمام تزیینات بنا به تاریخ 1274ه. ق)، متعلق به دوره قاجار است. نقاشی های لاجوردی ریزنقش و کثیر (به تعداد 1358نقاشی) به کار رفته در بخش شاپرکی دیوارنگاره ها و مقرنس های سقف اتاق ضلع غربی این خانه (G) که مشابه آنها در سلسله منظره های ریزنقش روی سطوح هندسی مقرنس ها و قطاربندی ها ی سایر اتاق ها نیز به چشم می خورد از جمله نقاشی هایی هستند که علاوه برطراحی و فضاسازی، شیوه اجرا، به لحاظ مضمون و موضوع، در تضاد و تقابل با سایر نقاشی های سطوح متعدد همجوار به نظر می رسند. مضامین وطرح هایی که به نوعی حکایت از بستر فرهنگی و اقتضائات مطروحه عصر قاجار دارد. پژوهش حاضر با عطف به خلاءاطلاعاتی و با هدف مستندسازی، گونه شناسی، دسته بندی نقاشی های لاجوردی، توصیف و تبیین دقیق مضامین به کار رفته انجام و در راستای پاسخگویی به این پرسش بوده است که از حیث گونه شناسی، طرح ها، موضوعات و مضامین بکار رفته در این نقاشی ها کدامند ؟روش تحقیق توصیفی – تبیینی، نمونه گیری هدفمند و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و میدانی است، یافته های تحقیق مبین آنست که این نقاشی ها اساسا از نوع منظره می باشند که به سه گروه زیر تقسیم می شوند: 1-منظره با محوریت نقوش انسانی 2- منظره با محوریت نقوش حیوانی 3- منظره با ترکیبی از نقوش انسانی، حیوانی و عمارت ضمن توجه به مضامین روزمره و عامیانه حکایت از ویژگی التقاطی نقاشی عصر قاجار و گرایشات نوین و طبیعت گرایانه هنر این دوره داشته وتکرار قابل ملاحظه برخی مضامین، مبین تاثیر شرایط فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، اعتقادی و آیینی عصر قاجار و همچنین برگرفته از برخی مضامین تاریخی، ادبی، خیالی و اسطوره ای ایرانی است.
معرفی و بررسی نسخه خطی دیوان درکی قمی با تکیه بر قالب های شعری
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۲
109 - 140
حوزه های تخصصی:
یکی از شاعران سبک هندی و از مسافران کاروان هند در قرن یازدهم هجری، «ملامحمد امین درکی قمی» است. تذکره نویسان وی را شاعری کثیرالشعر معرفی کرده و اشعارش را بین بیست تا سی هزار بیت تخمین زده اند. نسخه ای خطی از دیوان این شاعر به شماره 5146 در کتابخانه ی ملی ملک نگهداری می شود. این پژوهش که به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و پس از تصحیح دیوان شاعر انجام شده است به معرفی و بررسی نسخه ی مذکور اختصاص دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که این نسخه از دیوان درکی قمی، حدود 6300 بیت از اشعار شاعر مشتمل بر قصیده، قطعه، غزل، مثنوی، ترجیع بند و ترکیب بند را در بر دارد. درکی، مدح بزرگان و مناقب دینی را در قالب قصیده، ماده تاریخ ها را در قالب قطعه، مضامین عاشقانه را در قالب غزل و ساقی نامه ی خود را در قالب ترجیع بند سروده است. وی شاعری نازک خیال و مضمون آفرین با زبانی روان و معتدل است. تکرار قافیه و التزام در آوردن ردیف، از ویژگی های بارز اشعار ملا درکی قمی است.
بررسی مضمون های تاریخی نفثه المصدور با تکیه بر قرآن مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مضمون های تاریخی نفثه المصدور با تکیه بر قرآن مجید معصومه صفدری[1] امیراسماعیل آذر[2] ساره زیرک[3] چکیده کاربرد آیات قرآن مجید در بسیاری از متون ادب فارسی گذشته، به دلیل اهمیت بیان مفاهیم نمایان است. در این میان، کتاب نفثه المصدور زیدری نسوی که از جمله شاهکارهای تاریخی و ادبی سده هفتم هجری قمری و یکی از نمونه های بدیع نثر فنی است با بسامد یکصد و سی آیه از قرآن، تأثیرپذیری بسیار چشمگیری داشته است. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی مضمون های تاریخی کتاب نفثه المصدور می پردازد. نویسنده کتاب با زبانی تصویری سرگذشت آوارگی خود و گوشه هایی از تاریخ ایران را در پایان عصر خوارزمشاهی با تکیه بر آیات قرآن شرح داده است. استفاده از آیات که از نگاه عمیق نویسنده حکایت دارد و بهره گیری از سازوکارهای مفهومی و مضمونی در روایت تاریخ که نوآورانه است، این اثر ادبی و تاریخی دوره مغول را در جایگاه ویژه ای قرار داده، به گونه ای که دریافت عبارات آن به فهم آیات وابسته است. واژه های کلیدی: قرآن، نفثه المصدور، مضمون، خوارزمشاهی، مغول و تاریخ [1]. دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران safdari 1655@gmail.com [2]. دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول) e-azar@srbiau.ac.ir [3]. استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران sara.zirak@gmail.com
فرایندهای مضمون یابی در نقد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
236-201
حوزه های تخصصی:
اگرچه مضمون یابی جایگاهی مهم در نقد و پژوهش ادبی و هنری دارد، کمتر به عنوان فرایندی روشمند مورد بحث قرار گرفته است. پژوهش های زبان فارسی بیشتر متوجه شرح و معرفی مضمون آثار است تا بررسی فرایندها، روش ها و راهبردهای کشف و فهم مضمون. در مقاله حاضر، با تکیه بر نمونه هایی از نقد آثار ادبی و سینمایی، دو فرایند مستقیم و غیرمستقیم در مضمون یابی شناسایی و معرفی شده است. اولین و رایج ترین فرایند، مضمون را با تکیه بر نشانه های آشکار و معانی صریح متن به دست می آورد. سه مورد از این نشانه های آشکار عبارت است از: گفته های مستقیم متن، عناصر فابیولا و قراردادهای ادبی. این فرایند معمولاً مضمون هایی آشنا و بی نیاز از توجیه و تبیین ارائه می دهد. درمقابل، فرایند غیرمستقیم با تکیه بر معانی ضمنی و برساخته، به مضمون اثر دست می یابد. مهم ترین راهبردهای مورد استفاده در فرایند غیرمستقیم عبارت است از: مفاهیم نهفته در نظریه های ادبی، توجه به شگردهای فرمی، استخراج موتیف های غیرعینی، یا ترکیب این موارد. مضمون های به دست آمده از فرایند دوم به دلیل غرابت، به توجیه دقیق منتقد نیازمند است؛ توجیهاتی که نشانه آگاهی منتقد از راهبردهای مورد استفاده خود است.
نگاهی به شیوه های مضمون بندی در غزلیات کلیم کاشانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از شیوههای سبکی و منحصر به فرد در شعر سبک هندی که باعث خلق معانی و مضامین بکر شعری (معنی بیگانه) گردیده است بکار بردن شگردهایی است که با استفاده از آن به کشف رابطه و پیوندی تازه میان امری ذهنی با عینی پرداخته که در ظاهر هیچ پیوندی میان آنها نبوده و این جزئی نگری و باریک بینی و دقّت در جزئیات عاملی است که شاعر حتّی اشیاء پیرامون خود را به عنوان یکی از عناصر مضمونساز انتخاب مینماید. کلیم را میتوان تواناترین شاعر در تجسّم بخشیدن به معانی دقیق و مصوّر ساختن افکار رقیق در قالب الفاظ خواند که غزلیّاتش مُزیّن به تشخیص، باریکاندیشی، مضمونهای بکر و بدیع، خیالپردازی، معانی رنگین و استعارههای متعالی و دور از ذهن است. در این پژوهش شگردهای مضمونبندی در غزلیات کلیم مورد مطالعه قرار گرفت و مشخص شد که وی برای بستن مضمون و مضمون بندی در غزلیّاتش از عناصر مختلفی بهره میگیرد که این عناصر در شبکه تصاویر و تداعی معانی در شعر او نقش مهمّی داشته چون نگاه ژرفبین و خلاّق او مدام از یک شیء یا پدیده، متوجّه امر دیگری شده که از طریق ارتباط میان الفاظِ یک بیت و پیوند بین آنها و رابطه سه گانه شباهت، مجاورت و تضاد از رهگذر نگرشی دقیق و جزئی به اشیاء پیرامون خود مضمونی تازه خلق میکند.
شناسایی عوامل مؤثر بر بهسازی اعضای هیئت علمی با رویکرد کارآفرینی (مطالعه موردی: دانشگاه پیام نور استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهسازی اعضای هیئت علمی با رویکرد کارآفرینی می تواند منجر به تحول و ارتقاء در زمینه های آموزشی و پژوهشی منطبق با اهداف کارآفرینانه شود و آنگاه می توان انتظار داشت خروجی این تحولات، پژوهشگران و دانشجویانی خلاق و نوآور باشد که قدرت تعریف، مسله شناسی و ارائه راهکارهای خلاقانه جهت اهداف کسب وکار و صنعت را داشته باشند و توسعه مستمر کیفیت در فعالیت ها و مأموریت های مختلف دانشگاه رخ دهد. بهسازی اعضای هیئت علمی با رویکرد کارآفرینی تلاشی است از سوی نظام دانشگاهی که به منظور اصلاح دانش، نگرش و مهارت های اساتید در قالب دوره های آموزشی، بازآموزی، فرصت های مطالعاتی، بورسیه تحصیلی و... منطبق با اهداف کارآفرینانه صورت می گیرد. جهت موفقیت در پیشبُرد فرآیند بهسازی اعضای هیئت علمی با رویکرد کارآفرینی به منظور سیاست گذاری مطلوب می بایست مجموعه ای از عوامل کلیدی مؤثر شناسایی شوند. در همین راستا، در مقاله حاضر، محقق با استفاده از شیوه تحلیل مضمون، به شناسایی عوامل مؤثر بر بهسازی اعضای هیئت علمی با رویکرد کارآفرینی در سطح دانشگاه پیام نور استان هرمزگان می پردازد. به همین منظور، با مصاحبه های انجام شده با افراد خبره در زمینه بهسازی منابع انسانی، 71 مضمون پایه به همراه 25 مضمون سازمان دهنده شناسایی شد که بر اساس استنتاج محقق در 5 بُعد فراگیر شامل ابعاد بهسازی فردی، بهسازی سازمانی، بهسازی آموزشی، بهسازی پژوهشی و بهسازی حرفه ای دسته بندی شدند و در نهایت به ارائه پیشنهادات علمی و عملیاتی منتج گردید.
مبانی، اهداف و مضامین محوری برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره دبستان با نگاهی به نظریه انتقادی هورکهایمر و برنامه «فلسفه برای کودکان» به منظور پرورش تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش نظریه انتقادی هورکهایمر و برنامه فلسفه برای کودکان بررسی می شود تا برنامه ای شامل مبانی، اهداف و مضامین برای پرورش تفکر انتقادی در درس مطالعات اجتماعی دوره دبستان ارائه شود. پرسش اصلی این نوشتار ناظر بر قابلیت های اساسی دو رویکرد مذکور برای پرورش تفکر انتقادی در درس مطالعات اجتماعی است. در این راستا با استفاده از روش پژوهش ترکیبی، مبانی و اهداف برنامه درسی ارائه شده است و سپس با استفاده از روش استنتاجی مضامین اساسی ارائه می شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مبانی برنامه درسی ذیل چهار محور هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی و با در نظر گرفتن مبانی رویکردهای مذکور، مبتنی بر سخت هسته ی فلسفه برای کودکان استنتاج شود. اهداف برنامه با استناد به اهداف هر دو رویکرد استخراج شده است و از این قرار است: پرورش شهروند کنشگر، پرورش روحیه مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی، توانایی برقراری روابط اجتماعی صحیح، رشد توانایی نقد آگاهانه و منطقی کنش های اجتماعی، رشد توانایی قضاوت درباره اهداف و عملکرد نهادها و مؤسسات اجتماعی و پرورش جامعیت فکری در شناخت مسائل اجتماعی. مضامین محوری در این برنامه با استناد به اهداف بالا، ذیل 7 محور شناخت مفاهیم پایه اجتماعی، آگاهی از ضرورت شفاف کردن مفاهیم مهم اجتماعی، آشنایی با نهادهای مؤثر اجتماعی، شناخت عناصر مؤثر اجتماعی، شناخت عوامل طبیعی و غیرطبیعی اثرگذار بر سرنوشت جامعه، آشنایی با معیار و کاربرد آن، تمایز گذاری میان اهداف فردی و اجتماعی، ارائه شده است.
بازشناخت ِقصّه عامیانه اعجوبه و محجوبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعجوبه و محجوبه از جمله قصّه های عامیانه ای است که در قرن هفتم به قلم حامدبن فضل الله سرخسی تألیف شده است. دو راوی در این متن ادبی، طی ده روز، بیست قصّه روایت می کنند که تمام قصّه های بیست گانه، دارای محتوای اخلاقی و اجتماعی هستند. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که نوع روایت و شاخص ترین مضامین قصّه های اعجوبه و محجوبه چیست؟ مطابق دستاوردهای تحقیق، مسائل اخلاقی و تربیتی در قالب مثال ها و تمثیل های محسوس و عینی در این قصّه، آموزش داده می شود تا میزان یادگیری و ماندگاری آن در ذهن مخاطب، افزایش یابد. اعجوبه و محجوبه در گروه قصّه های بلند ایرانی جای می گیرد و قصد حامد بن فضل الله سرخسی از نوشتن آن، انتقال پیام های اخلاقی و ارزش های خانوادگی، اجتماعی و انسانی به مخاطب عام از طریق نقل قصّه است؛ به همین سبب عناصری که وی در بیان قصّه به کار می برد، همه ساده و بدون پیچیدگی است.
تحلیلِ محتوای زبانیِ مضامینِ یادداشت های خودکشی (مطالعه موردی 30نمونه در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادداشت های خودکشی تنها مدرک قابل اعتنا در پرونده های مرگ مشکوکی است که با عنوان خودکشی در شعب ویژه قتل عمد مطرح می شوند. از همین رو احراز اصالت یا جعلی بودن آن نقش انکارناپذیری در تشخیص قتل عمد از خودکشی و نیز تصمیم قضایی در مرحله تحقیقات مقدماتی و صدور حکم بر عهده دارد. ازآنجاکه محتوای این یادداشت ها دارای «داده های زبانی» است، می توان از رویکرد زبان شناسی حقوقی و یافته های آن در مسائل قضایی در دهه های اخیر بهره برد. این رویکرد منجر به پیدایش پیشرفت علمی در بررسی یادداشت ها ازجمله؛ تحلیل گفتمان، سبک شناسی جنایی، معناشناسی قضایی، تحلیل محتوای مضمونی و ... شده است. این پژوهش با بررسی یادداشت ها از طریق تحلیل محتوای مضامین می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد: آیا مضامین موجود دریادداشت ها تکرار پذیر هستند؟ آیا رابطه معناداری بین مضامین پرتکرار و وقوع آن ها در جامعه آماری نمونه با جامعه آماری وجود دارد؟ این پژوهش با تکیه بر روش تحلیلِ محتوای براون و کلارک (2006) و مورد آزمون دوجمله ای قراردادن نتایج آن، به پاسخ این سوالات دست یافته و از آن به عنوان یکی از قرائن برای مقام قضایی در تشخیص یادداشت های واقعی از ساختگی بهره ببرد.کلیدواژه ها: زبان شناسی حقوقی، تحلیل زبانی، مضمون، یادداشت خودکشی، مشهد
عوامل اجتماعی مؤثر در نمایشنامه ها و نمایشنامه نویسان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی هنرمندان یکی از زیرمجموعه های جامعه شناسی هنر است که هنرمندان را حداقل از دو منظر مطالعه می کند. اول، این شاخه ویژگی های فردی، اجتماعی و فرهنگی هنرمندان و نیز رابطه آن با گرایش آنها به هنرمند شدن را مطالعه می کند. دوم، این شاخه سبک ها و مضامین غالب در آثار هنرمندان در دوره زمانی معین و رابطه آن با شرایط اجتماعی معاصرشان را مطالعه می کند. داده های این پژوهش از مطالعه میدانی 75 نفر از نمایشنامه نویسان گرد آمده است که به دو طریق مطالعه شده اند. اول، آنها به پرسشنامه ای پاسخ داده اند که در آن سوالات کلی طرح شده بود. دوم، دو نمایشنامه از هر نویسنده به انتخاب خودش مطالعه شد و بر اساس نتایج این مطالعه و نیز نظر خود نویسنده و نظر منتقدان، سبک و مضمون غالب در آثار نویسندگان مشخص شد. با تقسیم کلی دوره تاریخی مطالعه به دوره های کوچک تر و مطالعه شرایط اجتماعی در هر دوره، رابطه بین سبک و مضمون غالب نمایشنامه ها و شرایط اجتماعی معاصرشان تحلیل شد. مهم ترین یافته پژوهش این است که برخلاف انتظار و برخلاف یافته های تحقیقات مشابه در ایران و دیگر نقاط دنیا، میان سبک و مضمون نمایشنامه ها با ویژگی فردی و اجتماعی نویسندگان و نیز با شرایط اجتماعی معاصرشان رابطه معنی داری وجود ندارد. این یافته ها در بخش آخر مقاله، تحلیل و تبیین شده است.
پیوند مضمون و مضمون آفرینی با ساختار بلاغی در قصاید مدحی ظهوری ترشیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
مضمون آفرینی، ایجاد و یا کشف رابطه و پیوند تازه میان امری ذهنی با عینی است که در ظاهر هیچ پیوندی میان آن ها نیست. «مضمون» و آفرینش مضمون، از عناصر اصلی سبک هندی است. سبک هندی به دلیل ظرفیت های زبانی و کاربردهای هنری که دارد، تلاش می کند تا پیوندی معنایی را میان یک امر ذهنی و عینی ایجاد کند و قصیده را از ابتذال جدا سازد؛ در این سبک، شاعر چاره ای جز آفرینش هنری و جلوگیری از تکرار را ندارد. مضمون از میانه قرن دهم به عنوان یک اصطلاح فنی شاخص در شعر فارسی شناخته شده و به کار رفته است. پژوهش حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی، ضمن روش ن ساختن چیستی مضمون و مضمون سازی، شگردهای مضمون آفرینی را در قصاید مدحی ظهوری ترشیزی مورد بررسی قرار می دهد. کوشش ظهوری در قصاید مدحی همواره بر آن بوده تا ضمن کشف و ایجاد ارتباط تازه میان پدیدارها در طول بیت در محور هم نشینی واژگان، یکی از واژه ها ی طرفین اصلی صور خیال را که اغلب اضافه تشبیهی و استعاره مکنیّه از نوع تشخیص است؛ به عنوان رکن مضمون سازی، قرارداده و از این طریق شبکه مضامین و خوشه های خیال خود را بیافریند.
تحلیل مضمون و ساختار سروده های سیاسی یوسف الخطیب و ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
551 - 574
حوزه های تخصصی:
تحلیل ساختاری و محتوایی در زبان صرفاً نمایی روبنایی نیست، بلکه بر عکس بخش اساسی از معنای رسانده شده توسط شاعر را تشکیل می دهد. این نوع تحلیل، از میان گونه های کاربرد زبان، بیش از همه به زبان در ادبیات توجه نشان می دهد و بخش عمده پژوهش ها در این شاخه مطالعاتی بر شناسایی سبک های ادبی، زبان شخصی و فردیتِ خلّاق مولّف متمرکز است. یوسف خطیب از جمله شاعران سیاسی معاصر فلسطین می باشد که خود عضو حزب بعث سوسیالیستی عربی بود که فعالیّت های سیاسی بسیاری از خود بر جای گذاشته است و دیوان شعری وی پُر از مفاهیم سیاسی پیرامون جهان عرب است که در وراء این اشعار بر عنصر مقاومت و پایداری تأکید دارد. شباهت های مفاهیم شعری یوسف الخطیب و ملک الشعرای بهار نگارندگان را بر آن داشت تا اشعار این دو را از منظر محتوایی و ساختاری مورد بحث و بررسی قرار دهند. نگارندگان در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی و نقد داده ها می پردازند.