مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
مخاطب
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳
107-144
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ما به دنبال بررسی موسیقی رپ فارسی خارج از محدوده های موسیقیایی آن هستیم. رپ فارسی فقط به تولید موسیقی خلاصه نمی شود، بلکه با وجود زیرزمینی بودن آن و اینکه امکان حضور در رسانه های ملی و کنسرت ها برای رپرها وجود ندارد، تنها فضای مجازی است که می تواند شکاف بین رپر و مخاطب را پر کند. شبکه مجازی چون اینستاگرام به رپ فارسی اجازه می دهد تا چیزی فراتر از حد انتظار را از خود نشان دهد. در فضای اینستاگرام، ما با حجم انبوهی از تصاویر بارگذاری شده مواجه هستیم که فرهنگ بصری رپ فارسی را نشان می دهند. فرهنگ بصری رپ در شرایطی شکل می گیرد که شهر ایرانی اجازه تجربه دیده شدن را به رپ فارسی نمی دهد و کوچ کردن آن به خیابان های اینستاگرامی نشان از اهمیت وجه بصری در کنار وجه شنیداری برای رپ فارسی است. بر این اساس، هدف مقاله حاضر بررسی چگونگی بصری شدن رپ فارسی در فضای مجازی و شکل گیری رژیم بصری رپ فارسی است. برای این منظور از روش شناختی کیفی استفاده شده است. تصاویر تولید شده در صفحات اینستاگرام رپرها، مخاطبان و همچنین صفحات عمومی درباره رپ فارسی بررسی شده اند. در نتیجه ، فرایند بازنشر تصویر در ساختار اینستاگرام توسط رپ فارسی سبب شده است تا رپ فارسی بتواند برای خود تاریخ سازی کند و با تولید خبر به همراه چرخش اطلاعات تبدیل به موضوعی برای فکر و بحث کردن شود.
زیرساخت های درونی ارتباط مؤثّر در احادیث امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۵
34-64
حوزه های تخصصی:
معصومان (ع) به عنوان تبیین کنندگان کلام وحی، در گفتار و رفتار خود با مخاطبان، به شیوه ای اثر بخش ارتباط برقرار می کردند. با بررسی احادیث ایشان، این شیوه ها را در شرایط گوناگون انتقال پیام می توان استخراج و دسته بندی کرد. هدف از تدوین این نوشتار استخراج و دسته بندی بعضی از عوامل و زیرساخت های درونی ارتباط مؤثّر در گفتار و رفتار امام رضا (ع) است. این عوامل در ابواب مختلف حدیثی امام (ع) و نه صرفاً ابواب تربیتی وجود دارد. این نکته مورد تأکید است که دوران امامت آن حضرت به خصوص تنوع سه دورة مختلف و به تبع آن مخاطبان مختلف این دوران می تواند الگویی برای شیوة رفتاری مدیران در عصر حاضر باشد. در این مقاله که به شیوة کتابخانه ای نگاشته شده، در چند عنوان به زیرساخت هایی چون ایمان و توکل به خدا، ایجاد آمادگی روحی و قلبی برای ارتباط با مخاطب و نیت اشاره شده و سپس به کسب دانش و اطلاعات قبلی که خود مشتمل بر چند بخش است پرداخته شد. بخشی، درونی و از خصوصیات فردی ناشی شده و بخشی، منبعث از کسب مهارت هایی چون مثبت نگری، توجه به رعایت ارزش ها، اعتمادآفرینی، سخن نیکو گفتن، گوش دادن پویا و استفادة به جا از سرزنش و غضب بوده که به آن نیز اشاره شده است.
عوامل رفتاری برقراری ارتباط مؤثر در گفتار و رفتار امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال دوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۸
161-184
حوزه های تخصصی:
معصومان (ع) به عنوان تبیین کنندگان کلام وحی، در گفتار و رفتار خود با مخاطبان، به شیوه ای اثر بخش ارتباط برقرار می کردند. با بررسی احادیث ایشان، این شیوه ها را در شرایط گوناگون انتقال پیام می توان استخراج و دسته بندی کرد. هدف از تدوین این نوشتار استخراج و دسته بندی بعضی از عوامل رفتاری ارتباط مؤثر در گفتار و رفتار امام رضا (ع) است. این عوامل در باب های مختلف حدیثی امام (ع) و نه صرفاً باب های تربیتی وجود دارد. این نکته مورد تأکید است که دوران امامت آن حضرت به خصوص تنوع سه دورة مختلف و به تبع آن مخاطبان مختلف این دوران می تواند الگویی برای شیوة رفتاری مدیران در عصر حاضر باشد. در این مقاله که به شیوة کتابخانه ای نگاشته شده، در چند عنوان به عواملی چون بهره گیری از نشانه های غیرکلامی، انتقال غیرمستقیم پیام، ادب و احترام متقابل، همگامی، هماهنگی قول و عمل، موقعیت شناسی در سخن گفتن و سکوت و ارتباط نزدیک اشاره شده است. معاشرت، زمینه سازی برای پیام اصلی، اولویت شناسی و موقعیت شناسی و بالاخره سطح بندی ارتباط از دیگر عوامل رفتاری دارای شاهد مثال در احادیث رضوی است.
رابطه سرمایه فرهنگی و سواد رسانه ای بین جوانان شهر بافق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
145 - 164
حوزه های تخصصی:
سواد رسانه ای موضوعی است که قدرت درک مخاطبان از نحوه کارکرد رسانه ها و شیوه های معنی سازی در آنها را مورد توجه قرار می دهد و می کوشد این واکاوی را برای مخاطبان به یک عادت و وظیفه تبدیل کند. بر این اساس، پژوهش پیش رو به بررسی رابطه سرمایه فرهنگی و سواد رسانه ای جوانان شهر بافق پرداخته است. روش مطالعه از نوع پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. جامعه آماری تحقیق، 10696 نفر از جوانان شهر بافق بودند که 384 نفر از آنها با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری اس پی اس اس و اموس استفاده شد. یافته های تحقیق نشان دادند که بین سرمایه فرهنگی و سواد رسانه ای رابطه مستقیم و معنی داری وجود داشت. بین ابعاد سرمایه فرهنگی، بُعد عینی قوی ترین رابطه را با سواد رسانه ای داشت. تحلیل مدل معادله ساختاری نیز نشان داد سرمایه فرهنگی با ضریب تأثیر 57 درصد، تأثیر مستقیم و معنی داری بر سواد رسانه ای دارد.
بازی وارسازی، فناوری نوین اقناع مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۲۹ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۲)
35 - 55
حوزه های تخصصی:
فناوری بازیوارسازی در طول سالهای اخیر موجب پیشرفتهای زیادی، در زمینه توسعه کسب و کار و جذب و درگیری مشتریان و مخاطبان سازمانی شده است. “بازیوارسازی به معنای استفاده از قابلیتها و ویژگیهای طراحی بازی، در زمینههایی غیر از بازی است که ذاتاً ربطی به بازی ندارند”، زمینههایی همچون ترغیب مردم برای یادگیری، افزایش بازدید از یک سایت و یا فروش یک خدمت یا محصول جدید. بر اساس پیشبینیهای به عمل آمده، بازیوارسازی در سال 2018، به بازاری به ارزش 5/5 بیلیون دلار دست مییابد. دلیل عملکرد بالای بازیوارسازی چیست؟ و چگونه بر مخاطبانش تأثیر میگذارد؟<br /> در این نوشتار سعی شده است با استفاده از روش پژوهش اسنادی و بررسی منابع مختلف داخلی و خارجی موجود در حوزه بازیوارسازی، ابتدا به شناختی اجمالی از ریشه اصلی فناوری بازیوارسازی، یعنی بازی و مفاهیم مربوط به آن پرداخته شود. در ادامه پایههای روانشناسی بازی به عنوان مبنای عملکرد بازیوارسازی برای اقناع مخاطبان بررسی و به این سؤال پاسخ داده میشود که بازیوارسازی چگونه بر مخاطبانش تأثیر میگذارد و آنها را وادار به کارهایی میکند که در حالت عادی انگیزهای برای انجام آن ندارند.
تحولات نورپردازی شهری؛ از تأمین روشنایی تا خلق متن هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۲
27 - 37
حوزه های تخصصی:
امروز نور به عنوان عنصر غیر کالبدی منظر شهری نقش به سزایی در تداوم حیات شهرنشینی شهروندان در شب و شکل گیری منظر شبانه شهر ایفا می کند. نورپردازی شهری در کشورهای توسعه یافته به عنوان دانشی میان رشته ای حوزه های فنی، مهندسی، علوم انسانی و هنر مطرح است که همکاری های توأمان متخصصان را طلب می کند. شکل گیری تعاملات اجتماعی و ارتقای سطح کیفی آنها مقوله ای است که در جوامع مدنی بسیار بدان پرداخته می شود. از آنجا که نورپردازی شهری اقدام ویژه ای جهت تسهیل تداوم حیات جمعی در زندگی شبانه شهرهاست ضروری به نظر می رسد به این مقوله توجه بیشتری شود؛ چنانکه کشورهای توسعه یافته از پتانسیل های آن بهره مند شده اند. این مقاله بر این اعتقاد است مقوله نور در شهر از بدو ورود تا دوران جدید در دنیا تحولاتی چشمگیر را طی کرده است که براساس اهداف شکل گیری و نقش شهروندان به عنوان مخاطبان هدف می توان آن را به چهار دسته تقسیم کرد: 1) عملکردی: تأمین روشنایی 2) تزیین گرایی و نمادسازی 3) خلق اثر هنری 4) خلق متن هنری. همچنین نقش شهروندان به عنوان مخاطبان هدف از مصرف کننده و تماشاگر منفعل به تولیدکننده، بازیگر و کاربر فعال ارتقا یافته است. بنابراین می توان چنین جمع بندی کرد که پتاسیل های نورپردازی شهری از یک مقوله صرفاً عملکردی به یک هنر تعاملی که امکان برآورده ساختن تعاملات اجتماعی به عنوان اصلی ترین هدف شهرنشینی را برعهده دارد، ارتقا یافته است. ضرورت این مقاله جلب توجه مدیران، متخصصان و هنرمندان کشور به این حوزه نوین است تا با بهره مندی از پتانسیل های تعریف شده در تجربیات جهانی بتوان به ارتقای سطح کیفی منظر شبانه شهرهایمان با توسل به رویکردهای زیباشناسانه و هنرمندانه همت گماشت و روابط و تعاملات اجتماعی گسسته شده از دوران مدرن را بازیابی کرد و به منظر سلامت شهرهایمان قوام بخشید.
بررسی رسانه های هنری جدید در آثار چهار هنرمند زن بین المللی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
21 - 33
حوزه های تخصصی:
رسانه های هنری جدید (ویدیو آرت، چیدمان، عکاسی، هنر مفهومی، هنر دیجیتال، هنر اجرا و ...) در بازگویی دغدغه های زنان هنرمند، نقش مؤثری داشته اند. هنرمندان زن معاصر با استفاده از امکانات رسانه های جدید ضمن نحوه ارائه هنرها فراتر از عرصه موزه ها و گالری ها با مخاطبین بیش تری ارتباط برقرار کرده و در بیان محتوا مؤثرتر عمل کرده اند. در این راستا، هنرمندانی از جمله مونا حاتوم[i] که دغدغه ذهنی او برقراری ارتباط میان سیاست و هنر با استفاده از هنر رسانه ای نو بوده است؛ همچنین سندی اسکاگلند[ii] هنرمندی که در آثارش به نقد زندگی و فرهنگ مصرف گرا و روزمره آمریکایی پرداخته است؛ و دیگری لورنا سیمپسون[iii]هنرمندی که نژادپرستی و جنسیت، موضوع اصلی آثارش را تشکیل داده است؛ و خانم جنی هولتزر[iv]که معتقد به آموزش توسط هنر بوده است، مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته اند. اصلی ترین هدف این مقاله، بررسی تحولات ابزارهای بیانی هنری و چگونگی عملکرد هنر رسانه ای نو در هنر زنان معاصر است. این تحقیق درصدد پاسخ به این سؤالات است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: رسانه های هنری جدید کدامند؟ کاربرد رسانه های هنری جدید در هنر زنان معاصر و تأثیرگذاری بیش تر در ذهن مخاطب چگونه بوده است؟ پس از پژوهش و تحلیل به نتایج ذیل دست یافتیم: رسانه های هنری جدید در بازگویی دغدغه های زنان هنرمند معاصر، به شکل مؤثری عمل نموده اند و به عنوان ابزار هنری باعث شده اند که هنرمندان زن، امکانات جدید و متفاوتی برای ارائه مفاهیم و پیام های خود داشته باشند. رسانه های هنری جدید، به دلیل امکانات متفاوت و بهره گیری از فنّاوری جدید باعث شده اند که پیام هنرمند صریح تر و واضح تر بیان شود و در ارتباط با اقشار متنوعی از مخاطبین قرار گیرد و تاثیرگذارتر باشد. تا کنون هنر زنان از دیدگاه فمینیسم و رسانه به طور عام در حوزه های علوم انسانی و رسانه های فرهنگی مانند تلویزیون، اینترنت و...مورد مطالعه قرارگرفته است؛ اما پژوهش حاضر منحصراً به رسانه های هنری جدید و تحلیل محتوایی آثار چهار هنرمند شاخص پرداخته است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، به شیوه کیفی و با رویکرد تصویری انجام گرفته است. نحوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و از طریق بررسی اسناد و منابع موجود و مکتوب و مشاهده آثار از طریق منابع الکترونیکی بوده است.
واکاوی نقش بدن مخاطب در ادراک اثر هنری پرتره سنتی و پرتره تعاملی دیجیتال با استفاده از آراء موریس مرلوپونتی
در هنر قرن بیستم، پیشرفت تکنولوژی گونه های جدیدی از هنر را خلق کرده است که از آن جمله می توان به هنر تعاملی دیجیتال، اشاره نمود. این شیوه نوین هنری، تجربه ای مبتنی بر مشارکت و ارتباط مخاطب با اثر هنری است و بر بدن و کنش مخاطبی که اکنون یک کاربر و مشارکت کننده در اثر است، تاکید دارد، مهم ترین نظرات در مورد بدن آگاهی از فلسفه موریس مرلوپونتی-پدیدار شناس فرانسوی-بهره می گیرد. در این پژوهش با مقایسه میان هنر پرتره سنتی و آن چه که به واسطه تکنولوژی امروز هنر پرتره تعاملی خوانده می شود، با رویکردی پدیدار شناختی به نقد و واکاوی تن یافتگی سوژه در این دو گونه هنری پرداخته می شود. نمونه های مورد مطالعه از نوع سنجه های غیر واکنشی شامل تصاویر و ویدئو ها می باشد و برای تحلیل داده های ویدئویی از روش های جامعه شناسی در این زمینه استفاده شده است. در هنر تعاملی دیجیتال معاصر بر خلاف صورت سنتی هنر، مخاطب یک بیننده و نظاره گر صرف نیست بلکه با انجام کنش، خود درکنار هنرمند در فرآیند خلاق تولید اثر هنری شرکت می کند. این سوژه تن یافته است که در نهایت، اثر هنری خاص خود را ایجاد کرده و با کنش های بدنی خود، به تجربه زیباشناختی کامل تری دست می یابد.
رویکرد مخاطب گزین شمس و نقش آن در تکوین ساختار مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
191 - 230
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل پراهمیت در خوانش مقالات، نحوه تعامل شمس تبریزی با مخاطبانش است. ساختار مقالات بیش از هر مطلب دیگری، متأثر از نگاه مداوم شمس به مخاطب بوده است. شمس تبریزی در لابه لای مقالات به تبیین جایگاه و نقش مخاطب در تکوین اثرش، مخاطب خاص و چگونگی تعامل با وی پرداخته است. وی نه مخاطب محور نه مخاطب سالار و نه مخاطب ناشناس بوده است؛ او مخاطب گزینی بوده که وسواس فراوانی در تخصیص خطاب و کلام داشته است. بیان مختصر و موجز، نامأنوس، دیریاب و دشوار و پرابهام شمس با مخاطبان خویش در مواضعی از مقالات، تغییر و نوسان یافته است. روی سخن شمس در مقالات ، بیشتر با مخاطبان زبده ای بوده که عمدتاً قادر به درک و دریافت زبان ویژه وی بوده اند؛ ازاین رو، وی در مقالات تلاش کرده است تا به نحو مؤثری با آنان ارتباط برقرار کند. در این مقاله، نویسنده به شیوه تحلیلی و توصیفی، در پی تبیین شیوه هایی ارتباطی است که شمس با به کاربستن آن ها بر ذهن و ضمیر مخاطبان تأثیر گذاشته است.
الگوی ارتباط با مخالفان در دوران حکومت امام علی(ع) ( مطالعه موردی خطبه ها و نامه های نهج البلاغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی ارتباط با مخالفان، در دوران حکومت امام علی (ع) صورت گرفته است. در این راستا خطبه ها و نامه های نهج البلاغه با روش تحلیل محتوای کیفی، تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش حاکی از 5 مقوله اصلی در حوزه ارتباط با مخالفان، ذیل دوران حکومت ایشان می باشد که شامل روشهای ارتباط امام با مخالفان، ابزارهای ارتباط امام با مخالفان، آداب ارتباط امام با مخالفان، ارزشهای اخلاقی و انسانی حاکم بر ارتباط امام با مخالفان و اهداف ارتباط امام با مخالفان می باشد. امام علی (ع) از روشهایی مانند خطابه، موعظه، جدال احسن، استدلال (برهان) و نامه در راستای ارتباط با مخالفان استفاده می کردند. ایشان جهت برقراری ارتباط با مخالفان ابزارهایی شامل بیم و ترس، تشویق، تهدید، عبرت از گذشته و پیشینیان، سؤال از مخاطب، مقایسه را به کار می بستند. همچنین در راستای آداب ارتباط امام با ایشان، محورهایی شامل صبر و مدارا و برخورد قاطع را مدنظر داشتند و ارزشهایی مانند خیرخواهی نسبت به مخالفان، حفظ حرمت و تکریم مخالفان و اخلاق مداری را به مثابه ی ارزشهای اخلاقی و انسانی حاکم بر ارتباط با مخالفان مد نظر قرار می دادند. امام علی(ع) همچنین هدایت گمراهان به سوی حق و صلح و آشتی را از جمله اهداف ارتباط خود با مخالفان عنوان نموده اند. در واقع امام علی (ع) با استفاده از روش ها و ابزارهای ارتباطی مذکور، ضمن تقیّد و پایبندی به اصول اخلاقی و انسانی، در کنار حفظ حرمت مخالفان، با هدفی خیرخواهانه و در جهت برقراری صلح و آشتی با مخالفان ارتباط برقرار می کردند. هدف غایی و مطلوب امام علی(ع) هدایت گمراهان به سوی حق بوده است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر افت مخاطبان تلویزیون جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۴)
21 - 38
حوزه های تخصصی:
سیمای جمهوری اسلامی ایران، به منظور اثربخشی بیشتر اهدافش، نیازمند جذب مخاطب است؛ این رسانه که تا پیش از این مهم ترین کالای رسانه ای در سبد مصرف رسانه ای مخاطبان بود ، حالا گرفتار نوعی سکون شد ه است. به وجودامد ن این بحران، برای پرمخاطب ترین سازمان کشور، باعث شد تا این پژوهش با هد ف اصلی شناسایی و رتبه بند ی عوامل مؤثر بر افت مخاطبان تلویزیون جمهوری اسلامی ایران انجام شود . برای این منظور، عوامل مورد نظر به کمک اد بیات و پیشینه پژوهش شناسایی و بر اساس مد ل سه شاخگی، در سه بخش “محتوایی”، “ساختاری” و “زمینه ای” تد وین شد ند . در ادامه برای بررسی این عوامل، نمونه مورد مطالعه به صورت تصاد فی انتخاب و تأثیر آنها بر کاهش مخاطبان با استفاد ه از پرسشنامه محقق ساخته سنجیده در نهایت 386 پرسشنامه تکمیل و توسط نرم افزار SPSSتحلیل شد . از مهم ترین عوامل محتوایی شناسایی شد ه، می توان به “ضعف محتوای برنامه ها” و “عد م بهره مند ی کافی از چهره ها” اشاره کرد ؛ همچنین “انحصاری بود ن تلویزیون” و “پیچیدگی جغرافیایی تلویزیون” به عنوان عوامل ساختاری و “ظهور رقبای جد ید “و “تغییر در سبک زند گی مرد م” به عنوان عوامل زمینه ای شناخته شد ند . نتایج این پژوهش، حاکی از آن است که عوامل ساختاری، بیشترین تأثیر را بر کاهش مخاطبان تلویزیون داشته است و به ترتیب عوامل محتوایی و زمینه ای با اختلاف کمتری در رتبه بعد ی قرار دارند .
واکاوی نقش اقناعی واژگان وصفی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«وصف» به مثابه ابزار پردازش سخن و بهترین وسیله تصویر هنری، زمینه ساز بسیاری از آرایه های ادبی مانند تشبیه، مجاز و استعاره است. در آفرینش اغراض ادبی ازجمله: مدح، رثاء و غزل نقش آفرین بوده است و در نقد و تحلیل های صرفی، نحوی و بلاغی متون مدّنظر قرار می گیرد. علاوه براین بسامد تعابیر وصفی در آیات شریفه قرآن سبب برخی پژوهش های قرآنی شده است. در این جستار به شیوه توصیفی تحلیلی نمونه هایی از این تعبیرها در آیات شریفه قرآن واکاوی و معلوم شد که وصف های قرآن مجید علاوه بر نقش بلاغی خود یکی از ابزارهای سخن وحی برای اقناع مخاطبان است. این وصف ها در قالب تصویرهای دیداری یا شنیداری و از نوع متقابل و متنوع آن به رسایی سخن کمک کرده است. وصف های قرآن با «محسوس ساختن امور معنوی و غیبی» آنها را به ذهن مخاطب نزدیک ساخته و در اقناع وی ایفای نقش کرده است. اقناعی که سرانجامش با هدف غایی قرآن یعنی هدایت مردم سازواری دارد.
جستاری معرفت شناختی در مقایسه تطبیقی رویکردهای فهم قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
93 - 116
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین بسترهای تئوریک مؤثر بر شکل گیری مکاتب تفسیری، مباحث منبعث از دانش معرفت شناسی و زیرشاخه های آن است. برای مسئله چگونگیِ فهم و تفسیر متون و به طورخاص قرآن کریم، سه رویکرد معرفت شناختی متصوّر است. در رویکرد اول (مخاطب محور)، مخاطب و پیش دانسته های او، رکن اصلیِ فرایند فهم تلقّی می شود و ازآنجاکه پیش دانسته های هر مخاطب با دیگری متمایز است، معانی استنباط شده نیز متمایز است و همه این معانی نیز موجّه تلقّی می شود. در رویکرد دوم (مؤلف محور)، معنای نهاییِ متن، حقیقتی است قابل فهم که باید طی فرایندی مضبوط به آن نایل شد و کشف مقصود مؤلف طی تفسیر متن (در این مقاله، متن قرآن)، هرچند دشوار باشد، ناممکن نیست و تنها معنایی موجّه تلقّی می گردد که متناظر با این مقصود باشد. در این مقاله ضمن مقایسه تطبیقی دو رویکرد پیش گفته، رویکرد سومی (متن محور) که شالوده معرفتیِ آن بر آموزه های اسلامی مبتنی است، تبیین می گردد که طبق آن، رکن اصلی در فرایند فهم، خود اثر یا متن قرآن کریم است. ضمن تطبیق رویکردهای سه گانه فوق، با استفاده از روش های تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی، این نتیجه حاصل شده است که در میان این رویکردها ، رویکرد متن محور برای فهم قرآن کریم از وجاهت بیشتری برخوردار است و با کاربست این رویکرد، دستیابی به عمق مدلول های معناییِ آیات قرآن کریم محتمل تر می نماید و موفقیت برخی تفاسیر معتبر نظیر المیزان را می توان با توجه به همین مهم رمزگشایی نمود.
بررسی عنصر آرامش در جذب مخاطبان برنامه های دینی رادیو
حوزه های تخصصی:
رسانهها همواره برای تثبیت حضور خود و تداوم فعالیتهایشان در سپهر ارتباطات نوین، به عنصری کلیدی به نام مخاطب و همچنین اعتماد او نیازمندند. رادیو نیز به عنوان یک رسانه گرم و اثرگذار، تاکنون حیات خویش را بر همین مبنا از دست نداده و با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد خود از جمله سهولت دسترسی و قدرت نفوذ بالا، جایگاهش را در میان رسانههای پرمخاطب دنیای امروز حفظ کرده است. در این بین، بررسی عنصر مخاطب در برنامههای دینی رادیو دارای اهمیتی مضاعف خواهد بود؛ چراکه برنامهسازان این حوزه امکان بهرهمندی از تمامی ظرفیتهای ممکن برای جذب مخاطب را نخواهند داشت و از برخی جهات در مضیقه هستند. لذا در پژوهش پیشرو سعی شد تا ضمن لحاظ این محدودیتها و با استفاده از روش اسنادی و نیز بهرهگیری از دادههای پیمایشی موجود، راهبرد موثر نگهداشت مخاطبان فعلی و جذب مخاطبان جدید در عرصه برنامهسازی دینی مورد مطالعه قرار گیرد تا بدینوسیله گامی نو در راستای رسالت اصلی این فعالیتها که همان ابلاغ پیام دین به مخاطبان است، برداشته شود. تحقیق و مطالعه صورتگرفته این نتیجه را به دنبال داشت که به طورمعمول، مخاطبان در انتخاب برنامههای رادیویی، به نیازهای روحی خود توجه کرده و در پی تأمین آن از طریق استماع محتوای رادیویی هستند. بنابراین برنامهسازان دینی رادیو میتوانند با عرضه صحیح و شایسته کارکرد دین که همان ایجاد رضایت و آرامش درونی از طریق ایجاد تغییر در بینش و رفتار مخاطبان است، آنها را به صورت پایدار به این دست از برنامهها متعهد و علاقهمند سازند و از به کارگیری شیوههای جذب کوتاهمدت نیز همچون استفاده از موسیقی، کمدی و ... بینیاز گردند.
نقش عوامل ارتباط کلامی در به کارگیری آرایه های بیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳۹
265-285
حوزه های تخصصی:
در کتاب های بلاغی، علم بیان «ایراد معنی واحد به طرق مختلف با تفاوت در وضوح و خفا» تعریف شده است. لازمه بلیغ بودن کلام، انتخاب این شیوه های گوناگون بیانی با توجه به شرایط و ویژگی های عواملی است که در ساخت یک کلام نقش دارند. با توجه به این که متکلم، مخاطب، بافت موقعیتی و کلام از عوامل ایجاد ارتباط کلامی است هماهنگ بودن ویژگی های کلام با احوال آن ها شرط بلاغت کلام خواهد بود. در این پژوهش سعی شده است نقش اقتضای حال این عوامل چهارگانه، در چگونگی و چرایی کاربرد مباحث مختلف علم بیان تبیین شود و ضرورت در نظر گرفتن این اقتضائات، هم در مرحله به کارگیری آرایه های بلاغی و هم در مرحله شناخت آن ها مشخص شود. احوال این عوامل در ساختار اقسام گوناگون تشبیهات، استعاره ها و وجوه تمایز آن ها نقش اساسی دارد. آفرینش کنایات نیز به شرایط بافت موقعیتی بستگی دارد و در شکل گیری و به کارگیری نمادها نیز مقتضیات ناشی از احوال این عوامل تأثیرگذار است
سبک شناسی گفتمان راوی در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
123 - 140
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی ارائه ی تصویری از ماهیت راوی بوستان سعدی و به تبع آن مخاطبی است که راوی در انتظار اوست. هدف دیگر دریافتن سبک راوی بر اساس تحلیل زبانی کلام وی و پاسخ به این پرسش است که آیا راوی از جایگاهی بالا با لحنی آمرانه با مخاطب سخن می گوید یا در جایگاهی برابر با او می ایستد و دغدغه ها و تردیدهایش را در میان می گذارد؟ برای پاسخ به این پرسش از سبک شناسی بهره گرفته شده است. تحلیل سبک جمله های راوی بوستان (گفتمان راوی) بر اساس نظریه ی «وجهیت» از سبک شناس مشهور سیمپسون انجام شده است. مقاله با رویکردی زبان شناسانه به تحلیل سبک راوی و وجهیت گفته های او می پردازد و به این نتیجه می رسد: وجهیت کلام راوی مثبت است. او به راستی می داند چه می خواهد بگوید و مخاطب را به پندپذیری فرامی خواند. در این سلوک، شگرد بلاغی تمثیل بسیار مؤثر می افتد و روایتی تعلیمی تمثیلی که هدفش ارشاد و اصلاح است آفریده می شود. راوی با بهره گیری از نقش کوششی زبان، در جایگاهی بالاتر از مخاطب، وی را بر آن می دارد تا از دستورهای او پیروی نماید؛ به این امید که در سایه ی آن ها جهانی آرمانی ساخته شود. واژه های کلیدی:
الگوی روان شناسانه هَیجامَد به عنوان ابزاری کارآمد در خدمت ترجمه دیداری شنیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حوزه ترجمه دیداری شنیداری، شناخت ویژگی های روان شناختی و نحوه عملکرد ذهن مخاطب در روند درک و دریافت محصولات این حوزه، کمک می نماید تا دست اندرکاران آن، با در نظر گرفتن مجموعه ای ملاحظات روان شناختی، به تهیه محصولات ترجمه دیداری شنیداری باکیفیت تر، همت گمارند. در این میان، توجه به نقش هیجانات و حواس مخاطب از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ توضیح آن ، واژگان هر زبان هیجانات حسی را تحریک می کنند که به آن «هَیجامَد» می گویند. این مفهوم به تأثیر هیجانات ناشی از استفاده حواس در درک مفاهیم واژه ها اشاره می کند. مقاله پیشِ رو بر آن است تا برای کیفیت بخشی به محصولات ترجمه دیداری شنیداری، با در نظر گرفتن مفهوم هیجامد و مؤلفه های سه گانه آن و با توجه به تأثیر هیجانات حسی بر دریافت محصولات دیداری شنیداری و در نهایت پذیرش و مقبولیت این محصولات، به معرفی الگوی «هَیجامَد» به عنوان معیاری کارآمد برای کیفیت بخشی هر چه بیشتر به محصولات تولیدی این حوزه، بپردازد. به بیان دیگر، پژوهش حاضر با استناد به مباحث روان شناسی زبان، نشان خواهد داد از آنجایی که سطح هیجامد واژه های به کاررفته در محصولات ترجمه دیداری شنیداری نقش مهمی در افزایش سطح دریافت این محصولات توسط مخاطب دارند، هر چه هیجامد واژه های به کاررفته در این محصولات در سطح بالاتری قرار داشته باشد، سرعت درک و دریافت آن محصول و در نهایت شانس پذیرش آن توسط مخاطب بیشتر خواهد بود.
بررسی جامعه شناختی مخاطبان فرهنگ سلبریتی در اینستاگرام فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
113 - 148
حوزه های تخصصی:
«سلبریتی» شکل جدیدی از شهرت است که تحت تأثیر برخی تغییرات اجتماعی نظیر رسانه ای شدن، افول دین رسمی سازمان یافته، افول اقتدار گروه های مرجع سنتی و کالایی شدن، ظهور کرده است. این شکل جدید از شهرت، به دلیل دارابودن پنج ویژگی خاص از اشکال سنتی شهرت، متمایز گردیده است: واسطه محوری، مخاطب محوری، سرعت بالا و دامنه گسترده، تنوع بخشی و جابه جایی. اگرچه فرهنگ سلبریتی بدون حضور سلبریتی ها، امکان پذیر نیست، اما این فرهنگ، فراسوی سلبریتی ها می رود و مخاطبان، ارزش ها و نگرش های متناظر و رسانه های واسط را نیز دربر می گیرد. در پژوهش حاضر، از منظر جامعه شناختی و با استفاده از روش پیمایش، به بررسی گرایش کاربران اینستاگرام فارسی به فرهنگ سلبریتی، پرداخته شده است. جامعه ی آماری شامل، کلیه کاربران اینستاگرام فارسی است که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 384 نفر انتخاب گردیده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین گرایش به فرهنگ سلبریتی در جمعیت مورد مطالعه، 39/46 از 100 است و به لحاظ فراوانی، اکثر پاسخ دهنده ها (49.2%) دارای گرایش متوسط به فرهنگ سلبریتی هستند. آزمون مقایسه میانگین ها نشان می دهد که به لحاظ جنسیت، زنان، به لحاظ سن، گروه سنی 20 تا 29 سال و به لحاظ تحصیلات، گروه تحصیلی لیسانس، از بیش ترین گرایش به فرهنگ سلبریتی برخوردار هستند. نتایج استنباطی پژوهش نیز نشان می دهد که بین مذهب گرایی و متغیر وابسته (گرایش به فرهنگ سلبریتی) رابطه ی معکوس و بین دو متغیر گرایش به رسانه و مصرف گرایی با متغیر وابسته رابطه ی مستقیم برقرار است.
جایگاه زمان در هستی شناسی هنر عمومی
با ورود به دوره مدرن و مطرح شدن زمان به مثابه بعد چهارم، مقوله زمان در هنرهای گوناگون مورد توجه گرفت. در هنر عمومی نیز، مقوله زمان مورد توجه فعالان این هنر بوده است. مسئله زمان در هنر عمومی عموماً در رابطه با دوام و عمر آثار، تأثیر دائمی یا موقت بودن آنها و بازنمایی زمان در آثار هنر عمومی کنکاش شده است. حال آنکه در رابطه با هنر عمومی، بررسی جایگاه زمان باید علاوه بر هویت هنری و تجسمی آثار، در ارتباط با هویت عمومی آن ها نیز مورد بررسی قرار گیرد. چرا که هستی هنر عمومی نه تنها بر شیء هنری، بلکه به عمومی بودن آن نیز مبتنی است. در همین راستا مقاله حاضر به بررسی عنصر زمان در هنر عمومی با در نظر گرفتن عمومی بودن آن می پردازد. مسئله این تحقیق این است که ویژگی عمومی بودن به عنوان عامل تمایز هنر عمومی از سایر انواع هنری، چه تأثیری بر جایگاه عنصر زمان در این هنر دارد. به این منظور پس از بررسی زمان در رابطه با هویت هنری هنر عمومی، منشأ ماهیت عمومی این هنر و ارتباط زمان با آن مورد تحلیل داده بنیاد قرار گرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از زمان-محور بودن هستی شناسی هنر عمومی است.
تلویزیون و نقش آن در توسعه تئاتر کشور
منبع:
رادیو تلویزیون سال ششم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۱
96 - 123
حوزه های تخصصی:
حاکمیت و تسلط رسانه ها بر نوع تفکر مخاطبان در دنیای کنونی امری رایج و متأسفانه پذیرفته شده است. در میان رسانه های فراگیر، تلویزیون از جایگاهی ممتاز برخوردار است و به دلیل ویژگی های خاص، بر دیگر رسانه ها غلبه یافته است. تلویزیون در کشور ما با توده مخاطب، ارتباط وسیعی دارد و می تواند در دیدگاه های فرهنگی، سیاسی، فلسفی، اعتقادی، اقتصادی و... مردم تأثیر بگذارد. از این منظر تلویزیون عامل ارتباطی بسیار قوی، وسیع و عمیقی است. از طرف دیگر تلویزیون در زمینه زیبایی شناسی مخاطب و ارتقای سطح سلیقه او و ایفای نوعی نقش فرهنگی توان بالایی دارد. همچنین ارتباط تئاتر و تلویزیون از ابتدای پیدایشِ تلویزیون به شکل تعاملی و دوسویه وجود داشته که به شرط هدایت صحیح، می تواند به ایجاد همزیستی مسالمت آمیز میان این دو منجر شده و هر دو رسانه را منتفع کند. هرگاه این تعامل به درجه مطلوبی ارتقا یابد، هم تئاتر و هم تلویزیون به اهداف خود نزدیکتر می شوند. از طرف دیگر چون تئاتر می تواند به لحاظ عاطفی و فکری نیز تأثیر فراوانی بر مخاطب خود بگذارد، ظرفیت فراوانی برای بیان مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی ایجاد می کند. تئاتر به زعم نگارنده، خود یک رسانه است و اتفاقاً می تواند کامل ترین رسانه نیز باشد؛ زیرا
ویژگی های منحصر به فرد و یگانه ای به لحاظ تأثیرگذاری دارد.
پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ویژگی های دو رسانه تلویزیون و تئاتر بر روی خصیصه فرهنگی این دو رسانه متمرکز شده است و سعی دارد تأثیرگذاری تلویزیون بر توسعه تئاتر را بررسی کند. تعامل، تأثیر و تأثر متقابل و مقایسه میان این دو رسانه نیز مبحثی است که به موازات بحث اصلی در این تحقیق دنبال شده است. بدیهی است هدف ثانویه از انجام پژوهش هایی از این دست، تلاش برای یافتن راهکارها و راه حل های فرهنگی برای ارتقا و توسعه فرهنگی جامعه است. زیرا تقویت و پرداختن به هنر/ رسانه تئاتر به دلیل ظرفیتها و ویژگیهایی که دارد ما را در دستیابی به توسعه فرهنگی یاری می رساند.