مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
مخاطب
منبع:
رادیو تلویزیون سال ششم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۳
32 - 49
حوزه های تخصصی:
بی شک در برنامه سازی رادیویی هدف اصلی ازساخت هر برنامه تاثیرگذاری بر مخاطب است.مخاطب در واقع عامل و علت غایی برنامه سازی است.به عبارتی قصد داریم تا تغییری در نیازها ؛گرایشها ،طرز تفکر او ایجاد کنیم.آنچه در این راستا از اهمیت زیادی برخوردار است توجه به این نکته است که برنامه های ما تا چه اندازه چنین توانایی را داراست.با رعایت چه شرایطی به این درجه از تاثیرگذاری خواهد رسید؟ما در این تحقیق به دنبال یافتن پاسخ این سوالات بودیم.
قطعا برخورداری برنامه ها از پشتوانه پژوهشی می تواند بر این تاثیر گذاری بیافزاید و برنامه های رادیو را در مسیر پاسخگویی به نیاز های مخاطب قرار داده و سبب رضایت مندی او به عنوان یکی از مولفه های موفقیت برنامه های رادیویی گردد.برای بررسی وضعیت موجود بهره گیری رادیو از پژوهش در برنامه هایش به منظور تامین نیازهای مخاطبین و رضایت مندی آنان از روش پیمایشی و برای ترسیم وضعیت مطلوب از روش گروه کانونی استفاده کرده ایم.نتایج بدست آمده نشان می دهد که برنامه ها ی برخوردار از چنین پشتوانه ایی توانسته اند مخاطب بیشتری جذب و آنها را از انتخاب رسانه رادیو خشنود سازند.البته در بررسی نتایج بدست آمده به این واقعیت می رسیم که برای رسیدن به وضعیت مطلوب بهره گیری از پژوهش در برنامه ها راههای نپیموده زیادی پیش رو داریم که گام نهادن در آنها ما را در رسیدن به هدفمان که همانا رضایت مندی مخاطب از انتخاب رسانه ما است نزدیکتر می این تحقیق در دو بخش پیمایش و گروه کانونی ما را متوجه ضرورت و اهمیت این مسئله ساخته و برنامه ریزی در این مسیر را ضروری می نماید.کند.توجه به داده های
به کارگیری عناصر نمایشی در خبر
منبع:
رادیو تلویزیون سال پنجم پاییز ۱۳۸۸ شماره ۲۴
143 - 192
حوزه های تخصصی:
با اختراع تلویزیون، فیلم های خبری که معمولاً قبل از نمایش فیلم اصلی در سینما ها پخش می شدند تحت عنوان بخش های خبری به تلویزیون راه یافتند و در طی سالیان، هم پای دیگر برنامه های تلویزیونی متحول شدند و در این مسیر، بهره مندی خبر از مقوله ای بنام ظرایف برنامه سازی تلویزیونی، نمود بسیار چشم گیری یافت. استفاده از تمامی ظرفیت های برنامه سازی یکی از مهم ترین راهکار ها برای ارائه ی خبری جذاب و تأثیرگذار است. در این میان به کارگیری عناصر نمایشی در تهیه و تولید خبر از کارآمد ترین روش های شبکه های خبری برای جلب مخاطب است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی، ابتدا نقاط مشترک بین خبر و عناصر نمایشی به خصوص در حوزه ی خبرنویسی بیان شده و سپس از دیگر عناصر دخیل در این مقوله همچون روایت، تأثیر تصویر، نمابندی و... گفته شده و در پایان نحوه ی به کارگیری این عناصر در تنظیم خبر و پیشنهاد هایی برای نیل به این مهم مطرح شده است.
بررسی نشانه شناختی خوانش متن و تصویر در جذب مخاطبان بیلبوردهای تبلیغاتی با توجه به متغیر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکنون تبلیغات از منظر رشته های گوناگون از قبیل انسان شناسی، جامعه شناسی، زبان شناسی، نقد ادبی و مطالعات رسانه مورد مطالعه قرار گرفته است. متون تبلیغاتی از نوع متون دیداری ثابت هستند. به عبارت دیگر، در متون تبلیغاتی دیداری دست کم دو نظام تصویری و زبانی در کنار هم عمل می کنند و لایه های متن را شکل می دهند. هدف پژوهش حاضر، بالا بردن سطح دانش مردم و ایجاد تغییر در نگرش آن ها نسبت به امر ارتباطات و تبلیغات و همچنین، ایجاد تغییر در محتوای متن و تصویر در تبلیغات بیلبوردی در سطح شهر تهران به منظور بالا بردن سطح کیفی تبلیغات در اقناع مخاطبان برای استفاده از کالاهای تجاری و همچنین، تلاش در راستای شناساندن عوامل زبانی و عوامل غیرزبانی مؤثر در تبلیغات و نیز به کارگیری یافته های نظری گفتمان و کاربردشناختی در ایجاد تبلیغات مؤثرتر برای مؤسسات تجاری و فرهنگی است. این پژوهش به صورت میدانی و از طریق مصاحبه و پرسش نامه انجام گرفت. این مقاله شامل پیکره 200 نفره ای شامل 100 زن و 100 مرد است که در جواب دادن به پرسش نامه کیفی مشارکت کردند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. در این مجال، نگارندگان بر آنند تا نشان دهند که تبلیغات بیلبوردها در سطح شهر تهران با بهره گیری از عوامل زبان شناختی، از جمله نوع متن، ساختار آن و نوع جملات انتخابی و عوامل کاربردشناختی نظیر نوع نقش های زبانی، پیش انگاشت ها و همچنین، عوامل نشانه شناختی از قبیل نشانه های زبانی، نشانه های تبلیغاتی، قراردادهای زبانی و نظایر آن، می تواند در تغییر نگرش و رفتار خرید مخاطبان و به عبارتی اقناع آن ها تأثیرگذارتر باشد
نقش تعادل پویا در شهرسازی اسلامی ایرانی عصر صفوی نمونه موردی مسجد شیخ لطف الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
30-40
حوزه های تخصصی:
در عصر صفوی، تحت تأثیر مکتب اصفهان و ب هویژه رواج و گسترش اندیشه های معنایی شیعی، نقش مخاطب در ادراک فضا اهمیت عمده ای یافت که این مهم در ساخت بناهای متفاوت ازجمله مساجد این دوره، آشکار است. در مسجد شیخ لطف الله، عاوه بر توجه به اهمیت نقش مخاطب، فرآیند شرکت دادن او در جریانِ ادراک فضا و درگیرکردن حرکت او با کانسپت معماری نیز قابل مشاهده است که این امر از طریق ایجاد تعادل پویا صورت گرفته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی، به بررسی جایگاه مسجد شیخ لط فالله از منظر فرآیند فکری در طراحی پیوسته معماری و شهر می پردازد. مسئلهآ غازینا ین پژوهش، بررسی دلایل عدولا ین بناا زا رزش های غالب معماریا یرانیا زجمله تقارن و تعادل محوری و گرایش به نوعی تعادل ناپایدار در طراحی است. نتایج تحلیل نشان می دهد که این بنا با هدف ایجاد رابطه ای جدید میان مخاطب، به عنوان فاعل شناسا و ایجاد فرآیند ادرا کی پیوسته میان شهر و بنا، به طرح تعادل ناپایدار در طراحی پرداخته تا زنجیره پیوسته ای را از تجارب بیرونی فرم و تجارب درونی فضا شکل داده و مخاطب را در کنشی فعال با مفاهیم درونی ساختمان درگیر نموده و او را به جزیی از این فرآیند ادرا کی بدل سازد.
الگوی چیدمان فضایی مدارس نوین مبتنی بر اصول مدارس اسلامی در راستای ارتقاء یادگیری افراد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
16-23
حوزه های تخصصی:
بهر هگیری از الگوهای معماری مدارس اسامی در راستای ارائه ی راهکارهایی برای طراحی کالبد محیط مدارس جدید، مبتنی بر ارتقاء یادگیری کاربران، هدف اصلی این پژوهش است. مدارس به عنوان مه مترین فضاهای تربیتک ننده ی نیروی انسانی، نقش به سزایی در افزایش یادگیری افراد جامعه ایفا میک ند. ازای نرو طراحی محیط هایی مناسب در راستای تکامل هم هجانبه ی دانش آموزان، یک ضرورت است. مطالعه و بررسی معماری مدارس اسامی به شناخت معیارهای کالبدی مؤثر بر طراحی مدارس مطلوب کمک خواهد کرد. تحقیق حاضر به بررسی عوامل تعیینک ننده ی چیدمان فضایی در مدارس دوران اسامی و نمود و مصدا قهای آن در مدارس جدید، با رویکرد بهبود یادگیری م یپردازد. روش تحقیق صورت تحلیلی و پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری موردبررسی شامل تمامی هنرآموزان کمی - کیفی بوده و به در شهرستان زاهدان مشغول به فعالیت بود هاند. در این تحقیق از روش - و دبیرانی است که در سال تحصیلی 1394 نمون هگیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده ؛ و حجم نمونه 310 نفر بوده است. پژوهشگران با مطالعات کتابخانه ای و بررسی نمونه های مدارس دوره ی اسامی در ایران متغیرهای تأثیرگذار را استخراج نموده اند. در گام بعدی متغیرهای ب هدست آمده در پرسشنام ههای ساخت هشده، موردسنجش قرارگرفت هاند و پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه از آن تحلی لشد هاند. نتایج حاصل SPSS برای سنجش دیدگاه حجم نمونه استفاد هشده است. داده های حاصل در نر مافزار بیانگر بیانگر تاثیر مثبت معیارهای چیدمان فضایی محیط مدرسه بر یادگیری کاربران است. این معیارها شامل نحوه ی گردش در فضا، انعطاف پذیری، سرانه ی فضای باز و مسقف، ارتباط فضای درون با بیرون، مبلمان و عرصه بندی است. درنهایت ؛ یافته های تحقیق ب ه صورت اصول طراحی محیط مدارس جدید در جهت افزایش یادگیری کاربران تدوین و تبیین شده است.
ماهیت و هستی هنر، بررسی شهود در خلق اثر هنری در دوره معاصر
حوزه های تخصصی:
هنر یکی از آشکارترین و بارز ترین جلوه های رازآمیز مدنیت و فرهنگ حیات بشری است که همواره بر زیست بشر مستولی گردیده است. در هر خطه و دیاری که مدنیت و تمدنی به عرصه تجلی میرسد، نماد و نشانه مختلف هنری، تعجب و حیرت محققین و پژوهشگران هنر و مدنیت را برانگیخته است. ماهیت و ذات هنر، مسئله ای عرفانی، مینویی و انسانی است و همانند عرفان و ادب از معارف شهودی است و نوعی از علم حصولی به شمار نمی آید بلکه نوعی علم حضوری است و در حیطه و قلمرو معنا و مفاهیم و پنداشت های ذهنی نمیگنجد. اثر هنری با الهام گرفتن از شهود استعلایی و حسی شخص هنرمند و همچنین درک و دریافت آن توسط مخاطب، یگانه و بی همتا میشود، شهود ماهیت، ذات و حقیقت ذهن فرد هنرمند و در پایان حقیقیت اثر هنری را نمایان میسازد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی ماهیت، هستی و ذات هنر است و همچنین جایگاه و منزلت شهود را در ایجاد و ظهور آثار هنری در دوره معاصر بررسی میکند. در این پژوهش و تحقیق از روش تحلیلی-توصیفی استفاده شده است. بر این اساس با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، استفاده از منابع و سایتهای موجود در اینترنت و اسنادهای در دسترس، به بررسی هویت هنر و نقش شهود در خلق و آفرینش اثر هنری پرداخته خواهد شد. در پایان و با تکیه بر استدلال و تحلیل در این پژوهش دریافتیم که در رشته های مختلف هنری پرداخت به موضوع و سوژه در پایان تابع نوعی فهم شهودی است و توجه کردن به مثلث سرچشمه اثر هنری در آفرینش اثر هنری نقش بسیاری دارد و برای درک کردن اندیشه و تصمیم گیری شهودی لازم است که آن را در برابر اندیشه و تصمیم گیری تحلیلی قرار دهیم.
التباعدیه والتماهی للجمهور فی فیلم «فروشنده» (البائع) للمخرج أصغر فرهادی فی ضوء آراء برتولت بریخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۲۶ سال ۱۴۴۱ شماره ۲
93-124
أراد بریخت من المسرح أن یتحول إلی منبر للحوار ولیس منصه للأوهام، ووضع مفهوماً جدیداً للإبداع المسرحی عرف ب "التغریب" أو "المسرح الملحمی"، الذی یهدف إلی حث دائره النقد فی ذهن المتفرج. إن هذا المفهوم یستند إلی فکره "صناعه ما هو غریب" وهذا ما یحوله إلی فعل شعری، وکان بریخت یهدف من مفهومه هذا إلی انتزاع الانفعال من الإنتاج المسرحی وإیجاد تباعدیه بین المشاهد و شخصیات المسرحیه وانفکاک الممثلین عن أدوارهم. وتحویل المتفرج السلبی الی مشاهد فعال و ایجابی. هذا ویُعدُّ أصغر فرهادی من أهم المخرجین السینمائیین الإیرانیین، وهو من القلائل الذین یملکون نمطاً خاصاً بهم، وفیلم البائع من أهم أفلامه حیث إننا فی هذا المقال نسعی إلی أن نُظهر الطریق الذی سلکه هذا الفیلم من أجل إیجاد مشاهدین متفاعلین وایجابیین، وبقراءه کافیه لفیلم البائع ومن خلال محورین رئیسیین وهما الشخصیات وحواراتها والثانی هو الجانب الإخراجی، حیث یمکننا أن نری طریقه تشکیل هذا الجمهور، وذلک من خلال المنطق الاستقرائی لهذا الفیلم مع آراء برتولت بریخت، وأسباب تأثیر فیلم "فروشنده" (البائع) علی الجمهور حیث سوف یتم تحلیله من خلال مفاهیم التباعدیه والتماهی. ویبدو أن فرهادی یستخدم نفس الأسالیب غیر المباشره لبریخت، للوصول إلی المشاهد الفعال ویجبر الجمهور علی التفکیر، وذلک من خلال وسائل وطرق غیر مباشره. ولکن بطبیعه الحال، فإن أسلوب فرهادی لا یتناقض مع خلق تماهی الجمهور مع شخصیات الفیلم، وبالإضافه إلی خلق نوع خاص وحدیث من التباعدیه بطریقته الخاصه وذلک من خلال حرکات الکامیرا، الدیکور، الدیکوباج، التأطیر الفیلمی، والسرد الروائی. لأنه وفی العصر الحالی أمام موضوعات عادیه وبمعالجه عادیه للقصه، فإن ذلک لا یجبر ولا یدعو المشاهد للتفکیر.
هدایت گری رسانه و شناخت مخاطب؛ پهنه ای متکثر و چالش زا
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
57 - 85
حوزه های تخصصی:
توان رسانه در پیشبرد زندگی انسانی از طریق دستکاری ذهنی و هدایت وی که می توان آن را «هدایت گری» نامید، از هنگام پیدایش رسانه های جمعی، مورد توجه اندیشمندان این حوزه قرار گرفت. پرسش در مورد توان هدایت گری یا تربیت مخاطب توسط رسانه هایی چون رادیو و تلویزیون به خلق دیدگاه های مختلفی انجامید. نحوه تعامل رسانه و مخاطب، از مولفه های اصلی گونه گون شدن این دیدگاه ها است. با وجود تنوع این آرا، امروزه آنچه توان رسانه را در تربیت فکر و عمل فردی، مورد تردید قرار می دهد «شناخت مخاطب» و تأثیر آن بر نحوه تعامل فرد با رسانه است. با این توضیح، مقاله ی حاضر به روش کتابخانه ای، دیدگاه هایی را که حوزه ی جهت دهی رسانه ها را مورد پرسش قرار داده اند، مطالعه می کند و با تأکید بر چگونگی تعامل «رسانه با مخاطب» نظریه های مشابه را دسته بندی نموده، روند تغییرات آنها را در گذر زمان توضیح داده، عوامل موثر بر این موازنه را مشخص می سازد. یافته های این مطالعه نشان می دهد «شناخت» مخاطب که تابعی از ویژگی های زیستی، محیطی و تجارب فردی است، بر قدرت وی افزوده و موازنه را به نفع او تعدیل نموده، به او اجازه می دهد با خوانش فردی در مقابل پیام های هدفمند رسانه ها به شیوه های گوناگون، مقاومت کند.
سیاست قانون گذاری ایران درباره کودکان بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
91 - 112
حوزه های تخصصی:
سیاست قانون گذاری هر کشور، رویکرد کلی و هدف آن را در وضع مقررات می نماید و انتظاری را که از قوانین می رود، معلوم می کند. در کشور ما، قانون گذار خود نیز به روشنی نمی داند از نهاد سرپرستی (فرزندخواندگی) چه می خواهد و نگاه کلی به کودکان بی سرپرست، مبهم و دوگانه است. اشکال عمده این سیاست گذاری را باید در تنگناهای فقهی جستجو کرد که درباره نهاد فرزندخواندگی وجود دارد. از سوی دیگر، واگذاری کودکان آسیب پذیر و بی سرپرست جامعه به برخی خانواده ها، نیازی انکارناپذیر است و دولت را از این واقعیت نیز گریزی نیست. همین دو واقعیت (تنگناهای فقهی و نیازهای اجتماعی)، موجب تعارضاتی در قوانین مربوط به کودکان بی سرپرست شده است: پاره ای از احکام قانونی، با نیازهای جامعه تناسب دارد و تابع سیاست های «فرزندخواندگی» است، و بخشی دیگر از آنها به محدودیت های فقهی پایبند مانده و در حد «کفالت» یا تأمین مالی است. این دوگانگی در یک نهاد و مفهوم، گاه پذیرفتنی نیست و آثار غیرمنطقی و ناهمگونی پدید می آورد. نتیجه چنین تعارضاتی نیز درنهایت مهجور ماندن نهاد سرپرستی (فرزندخواندگی) و ریزش متقاضیان آن به سوی دیگر نهادهای موازی (مانند اهدای جنین) است. قانون گذار دیر یا زود باید از این وادی تردید بگذرد و سیاستی یکسان و همگون را در مورد کودکان بی سرپرست درپیش گیرد.
بررسی تحولات سبک سینمایی عباس کیارستمی در گذار از آنالوگ به دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سینمای آنالوگ تصویر بر اثر تابش نور بر روی ماده ی سلولوئید ثبت می شود. در تصویر آنالوگ ارتباط بین دوربین و ابژه ی ضبط شده در نسبت با زمان و فضا درک می شود. بنابراین، ارتباط بین واقعیت و بازنمایی آن در سینمای آنالوگ بسیار اهمیت یافته است. در مقابل، تبدیل اطلاعات ضبط شده به سیستم عددی در فناوری دیجیتال، ارتباط مادی بین شیء و تصویر را از بین برده است. برخی نظریه پردازان سینمایی معتقدند که تصویر دیجیتال به دنبال ارائه ی درست واقعیت نیست، بلکه روشی دقیق در شبیه سازی شیوه های بازنمایی است. هدف اصلی پژوهش حاضر این است که به تحلیل سبک سینمایی عباس کیارستمی در «گذار از سینمای آنالوگ به دیجیتال» بپردازد. عباس کیارستمی در آثار سینمایی خود پیش از ظهور تصویرسازی دیجیتال، بازنمایی تصویری را در ارتباط با ابزار سینما و مفهوم حرکت به ویژه از منظر هستی شناسی ذات رسانه ی سینما به چالش کشیده است. کیارستمی به ویژه در سه گانه کوکر (۱۳۷۳-۱۳۶۵) بر گسست بین واقعیت و بازنمایی آن تأکید می کند. بر این اساس می توان این پرسش را مطرح کرد که تغییر در فناوری رسانه ی سینما چگونه بر واقع گرایی سینمایی کیارستمی تأثیر گذاشته است. رویکرد این پژوهش تحلیل بر مبنای مفاهیم بازتابندگی، خود آگاهی و فاصله گذاری مدرن است؛ مفاهیمی که به طور معمول در توصیف سبک سینمایی کیارستمی مورد استفاده قرار می گیرند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رهایی حرکت دوربین دیجیتال ساخته شدن فیلمی همانند ده (۱۳۸۰) را ممکن کرده است که در آن کارگردان، بازیگران و مخاطب نقشی همسان دارند. کیارستمی با استفاده از فناوری دیجیتال از گسست بین سوژه و ابژه فراتر رفته که به نوعی زیبایی شناسی تعاملی در آثارش منتهی شده است.
تحلیل فرآیند الگویابی از رفتار شخصیت ها در قصه های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
127 - 145
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به الگوگیری و قاعده یابی از رفتار شخصیت ها در قصه های قرآن نظر دارد و مقدمات این فرآیند فکری را به ترازوی تحلیل می نهد. انتقال از نمونه جزئی به قاعده کلی، مستلزم پیمودن چهار گام ذیل است: احراز وقوع رفتاری خاص در قصه، احراز شایستگی یا جواز رفتار، احراز قصد قصه گو بر الگوشدن رفتار و احراز دامنه عمومیت یابی رفتار. در فرآیند برداشت الگوهای عام رفتاری از قصه های قرآن، از نقش آفرینی دانسته ها و مفروضات پیشین مخاطبان گریزی نیست، بلکه چه بسا مخاطبِ قصه، خود از قبل می داند که رفتار مناسب الگوشدن کدام و رفتار نامناسب کدام است و آنگاه، رفتار مناسب و دارای امتیاز را به الگو تبدیل می کند، اما رفتار فاقد امتیاز را به الگو بدل نمی کند. افزون بر این، ابهام و تردید در قصد قصه گو بر قاعده سازی، به مفروضات مخاطبان قصه، مجال نقش آفرینی می بخشد.
جستاری در راهکارهای مؤثر بر اقناع مخاطب در مناظرات رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
33 - 55
حوزه های تخصصی:
اقناع مخاطب در ارتباط کلامی و غیرکلامی کارکردهای مختلفی دارد و در تحلیل متون، موضوعی حائز اهمیت است و به مثابه وجهی دلالتمند مکمّل کلام متکلّم است. کلام معصومان ضمن اقناع مردم با آن ها ارتباط برقرار می کند و در جهت متقاعد کردن مخاطبان از کلمات و جملات و عبارات متنوّع بهره می گیرد. امام رضا(ع) در مناظرات خویش با صاحبان ادیان و نحله های مختلف فکری از ابزار «اقناع» بهره جسته است. این پژوهش مناظرات رضوی را در دو محور ارتباط کلامی و ارتباط غیرکلامی مد نظر قرار می دهد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که حضرت از طریق اقناع کلامی مثل جدال أحسن، استناد به منابع معتبر و مستدل و همچنین از طریق اقناع غیرکلامی مثل زبان بدن و خوش خلقی فرد اقناع کننده نسبت به طرف مقابل خود در گفت وگوها بهره برده است. همچنین توجه به باور مخاطب و ردّ و اصلاح یا تأیید آن ها در قالب های مختلف، گویای آن است که آن حضرت به دنبال اقناع مخاطبان با توجه به موقعیّت زمانی و مکانی آن هاست و به موقعیّت روحی و روانی آن ها نیز توجه دارد.
تحلیل مواجهه مخاطب با اثر هنری با تأکید بر مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمت اسلامی علی رغم غنای محتوایی، اهتمامی برای ورود به فلسفه های مضاف و از جمله حکمت هنر نداشته است. از این رو در عالم اسلامی علم مستقلی درباب هنر مفتوح نشده است. این در حالی است که با عنایت به حکمت اسلامی می توان به تبیین نظری هنر مبادرت نمود و البته این مهم با عنایت به مبانی حکمت صدرایی ممکن و میسور است. نحوه مواجهه مخاطب با اثر هنری و برآیند این مواجهه از جمله مباحث فلسفه هنر است. در این مقاله با تأکید بر مبانی صدرایی به یکی از مباحث مهم فلسفه هنر یعنی مواجهه مخاطب با اثر هنری خواهیم پرداخت. ابتدا نحوه این مواجهه و سپس فرایند ادراک اثر بوسیله مخاطب تحلیل می شود. در انتها نیز تأثیر اثر در مخاطب و همچنین نقش اثر در سعادت و شقاوت مخاطب بیان می شود.
نقش نورپردازی صحنه در اقناع مخاطبان در تئاتر
منبع:
علوم خبری سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
137 - 166
حوزه های تخصصی:
در زمینه اقناع و جذب مخاطب نور و نورپردازی صحنه نقش بسزایی دارند. هدف از تحقیق حاضر شناسایی نقش نورپردازی صحنه در اقناع مخاطبان در تئاتر. است. در تحقیق کنونی، از روش کیفی برای گردآوری اطلاعات و از روش پیمایش وبا بهره گیری از شیوه پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است.سؤالات پرسشنامه دارای پنج گویه بوده که مطابق با طیف لیکرت از خیلی موافق تا خیلی مخالف نوشته و اعتبار آنها توسط آزمون آلفای کرونباخ ضرایب بالای پایایی راکسب نموده است. پرسشنامه ها به کمک روش گلوله برفی از بین 300 نفر از کارشناسان حوزه نورپردازی و افراد صاحب نظر در عرصه نور و نورپردازی در تئاتر و سینما در سال 1396توزیع گردید.؛ برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها نیز از طریق روش های آماری جداول فراوانی، درصد فراوانی، درصد معتبر، شاخص های مرکزی و پراکندگی و آزمون های آمار متغیر های رتبه ای و ضرایب پیرسون و معادله رگرسیونی به کمک نرافزار spss استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی مدل نشان داد نور و نورپردازی صحنه علاوه بر تکمیل کنندگی و هم پوشانی اثرات سایر عوامل در یک نمایش، حتی فراتر از این عوامل ظاهر و به انتقال پیام در مجرای نور بپردازد. همچنین مشخص شد که نورپردازی صحنه در نمایش های تئاتر می تواند موجب ایجاد اقناع در غالب برانگیختگی و چارچوب روانشناختی و درک مخاطب گردد. استفاده از مجرای نور در غالب نورپردازی صحنه ها موجب افزایش میزان توجه، درک، بهبود و دریافت مفهوم پیام حاصل از نمایش تئاتر و در ذهن و باور تماشاگر و حتی افزایش میزان تماشاگر گردد.
غایت شناسی نقد و تصحیح متون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در یکصد سال گذشته که تصحیح متون با روش های جدیدتر در ایران متداول شده، شاهد تصحیح فراوان متون کهن بوده ایم. این تصحیحات، عموماً نوعی تقلید و کپی برداری روش شناسانه از کارهای بزرگانی مانند محمد قزوینی، ملک الشعرای بهار، جلال الدین همایی، مجتبی مینوی و چند تن دیگر از استادان بزرگ این فن بوده که در آنها به ساختار ظاهری متنِ عرضه شده بسنده شده است؛ هرچند استادان بزرگی نیز در همین دوره به توسعه و رشد این فن کمک کرده و تصحیحات برجسته ای انجام داده اند. یکی از مهم ترین چالش های تصحیح متن در ایران معاصر، بی توجهی به مبانی نظری دانش تصحیح متن یا متن پژوهی است. فقر مبانی نظری، در بیشتر موارد، تصحیح متون فارسی را در حد یک مقابله ساده و مکانیکی با صفحه آرایی های علمی نما تنزل داده است. با توجه به ضرورت گفتمان سازی نظری در حوزه نقد و تصحیح متون، این نوشتار به سهم خود می کوشد تا به بررسی، تبیین و نقد غایت شناسی تصحیح متون در نگاه های گوناگون سنتی، مدرن و پسامدرن بپردازد. همچنین ارتباط میان فهم مخاطب و تصحیح متن به عنوان اصلی فراموش شده در حوزه های تئوریک تصحیح، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
تأثیر فضای مجازی بر شعر امروز؛ پدیدار شناسی تجربه زیسته شاعران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۰۸
62 - 39
حوزه های تخصصی:
رسانه های جدید و فناوری های ارتباطی برآمده از اینترنت، ساحت های مختلف زیست فرهنگی، اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار داده است. در این میان شعر فارسی به عنوان یکی از مهمترین مظاهر فرهنگی در ایران، تا چه حد از این فناوری ها تأثیر پذیرفته است؟ این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است و پاسخ خود را به منظور رسیدن به یک مدل نظری، با رویکردی پدیدار شناختی از تجربه زیسته شاعران فارسی زبان جسته است. برای رسیدن به این مدل، با استفاده از نمونه گیری هدفمند و براساس مطالعه زندگینامه ای، برای هشتاد و سه شاعر پرسش نامه ای را برمبنای مصاحبه نیمه ساختار یافته ارسال شد. این پاسخ ها سپس با استفاده از کدگذاری باز و نظری به مقوله های مختلفی تقسیم شد که مقوله مرکزی تحقیق، وجود اضطراب فناورانه در نزد شاعران بود. براین اساس با استفاده از رویکرد نظام مند روش نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) به مدلی رسیدیم که وضعیت پیش روی شاعران در قبال تأثیرات فضای مجازی را در سه راهبرد «ادغام»، «تلفیق» و «تداوم» مشخص می کند. براساس این مدل، پیشنهادهایی برای کاستن از اضطراب فناورانه در نزد شاعران و بهره مندی از محاسن فضای مجازی ارائه شد.
بررسی شگردهای تأثیرگذاری بر مخاطب در شعر پست مدرن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۰۸
82 - 63
حوزه های تخصصی:
درآمیختگی عمیق زندگی امروز با تکنولوژی و چیرگی مناسبات تکنولوژیکی بر تمام عرصه های زندگی انسان جدید، به طور طبیعی، تکانه های بنیانی بر نهاد ادبیات نیز وارد آورده است که یکی از وجوه آن نیز در مناسبات مؤلف، متن، خواننده تبلور یافته است. مؤلف و در اینجا شاعر پست مدرن به سبب تکثر و تنوع مخاطبان در جهان نوین، امکان رویارویی با مخاطب به شیوه گذشته را ندارد؛ از این رو ناگزیر است متناسب با وضعیت جدید، شگردهای نوینی را برای ارتباط با مخاطب و تأثیر بر او به کار بندد. بر این اساس، به ارسال سیگنال های اثربخش از زوایایی می پردازد که فنّاوری های مسحورکننده نوین غالباً از آن بهره می برند. این جستار، با بررسی کیفیت تأثیرِ مدّ نظر پست مدرنیسم، به تبیین مهم ترین شگردهایی می پردازد که شاعران پست مدرن جهت اثربخشی قوی و سریع بر مخاطبان به کار بسته اند. هر یک از این شگردها برآمده از یک یا چند بُعد از فلسفه پست مدرن و نیز حاصل زیست در جهان التقاطی سایبرنتیکی (تکنولوژی- انسان) است.
هستی شناسی مخاطب درون متنی در شعر موج نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از منظر جهان نگری به شدت زیر تأثیر مدرنیسم و اگزیستانسیالیسم بود و از این رو شعری ذهنیت گرا و خوداندیشانه است. در شعر موج نو، شناخت و گفت وگوی سوژه از طریق برون افکنی و نمایش گفت وگو امکان پذیر می شود که شاعر آن را «تو» خطاب می کند. بسامد این طرز خطاب به اندازه ای است که برای موج نو نوعی ویژگی محسوب می شود. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی هستی شناسانه ضمیر مخاطب «تو» در شعر موج نو می پردازد. این بررسی نشان می دهد که دامنه مدلولی و ارجاعی ضمیر «تو» به رغم نمایش بیرونی اش، در بیشتر موارد، خودارجاع است. به بیان دیگر، «تو» نوعی خطاب نمایشی است که هویتی روایی برمی سازد و به شاعر مجال می دهد که در رفت و برگشت به خود و بیرون از خود، زمینه های شناخت دقیق تری از هویت شخصیِ خود فراهم کند. با وجود این، دامنه مدلولی «تو» به جانب «دیگری» به مثابه وجودی بیرونی و مستقل نیز کشیده می شود تا شناخت از «خود» و جهان پیرامون خود را غیرشخصی و تکمیل کند. بنابراین، خطاب به «تو» به مثابه «خود»، «همان» و «دیگری»، ماهیتی شناختی دارد و آنجا که شاعر به برون از خود نظر بیفکند، مفاهیمی چون عدالت و آزادی و انسانیت در شعر نمود می یابند و «تو»، دلالت سیاسی و اجتماعی نیز به خود می گیرد.
مخاطبان قرآن در گذر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان: «مخاطبان قرآن در گذر زمان» چکیده شواهد درون متنی از قرآن کریم و سایر ادله از روایات دلالت بر آن دارد که قرآن معجزه ی جاوید آخرین پیامبر الهی است. یکی از اسرار جاودانگی این کتاب، عام بودن خطاب های آن است. واقع نمایی زبان قرآن ایجاب می کند با در نظر گرفتن تفاوت های فردی، همه ی مردم-«الناس»- را به گونه ای عام مورد خطاب قرار دهد بدون این که ساختار چند معنایی آن مورد خدشه قرار گیرد. به همین جهت در مواضع متعددی از این کتاب آسمانی به صراحت، همگان به نظر و تفکر در آفاق و انفس دعوت شده اند. ضرورت پرداختن به چنین مسئله ای از آن جهت است که چه بسا خصوص برخی از خطاب های قرآنی عده ای را با توهم انحصار قرآن به گروه یا افرادی خاص روبرو سازد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی سامان یافته و یافته های نگارندگان آن نشان می دهد انحصار قرآن به مخاطبان خاص، در تعارض با اصل جاودانگی قرآن است، از طرف دیگر منطق حاکم بر قرآن در ارائه ی مفاهیم عمدتاً بر استقراء و تجربه استوار است که از نظر روش شناسی می توان آن را عنوان یک سبک قرآنی به حساب آورد که در عرض روش تعقلی در بیان و تفهیم تعالیم جاودانه ی این کتاب، مورد استفاده قرار گرفته است. کلمات کلیدی قرآن کریم، مخاطب، جاودانگی، عمومیت خطاب های قرآنی، استقراء و تجربه، سبک
اسلوب خطاب و بیان در شعر حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
55 - 74
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل اسلوب خطاب در هر متنی، موضوعی جدید و شایسته پژوهش است. مقصود از اسلوب خطاب، شیوه ها و شگردهایی است که گوینده/راوی مخاطبان و شخصیت های متن را از طریق آنها مورد خطاب قرار می دهد و با آن ها گفتگو می کند. خطاب در اینجا اعمّ از خطاب مستقیم و رودرروی با مخاطب است، بلکه هر نوع شیوه روی آوری به شخصیت ها و مخاطبان درون متنی و برون متنی را در بر می گیرد. این پژوهش، شیوه ها و شگردهای خطاب را در شعر حافظ بررسی و تحلیل می کند؛ یعنی بازکاوی این موضوع که در شعر حافظ، مخاطبان و شخصیت های مختلف به چه طریقی مورد خطاب قرار می گیرند و شاعر با هر کدام از چه فاصله، زاویه و جایگاهی سخن می راند. برای این منظور ابتدا درباره انواع مخاطب در شعر حافظ با توجه به مقام فکری و اجتماعی آن ها بحث کرده، سپس شگردها و تکنیک های هنری شاعر را در خطاب به این مخاطبان با در نظر داشتن اندیشه شعری او توصیف و تحلیل نموده ایم.