مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
متکلم
حوزه های تخصصی:
در این مقاله می کوشیم با استناد به آثار خود علامه بررسی کنیم که آیا او در حقیقت یک متکلم است، یا یک فیلسوف. بر اساس این پژوهش، فقط در هشت مورد علامه در مواجهه با فلاسفه آراء متکلمین را بر فلاسفه ترجیح داده است. البته سه مورد از آنها مخدوش بوده و متکلم خواندن علامه موجه نیست. همچنین بیست و یک مورد از مواردی که علامه در رویارویی با آراء کلامی، نظرات فلاسفه را بر نظرات متکلمین ترجیح داده، ذکر شده است. در بخشی از مقاله، دیدگاه اشمیتکه مبنی بر متکلم بودن علامه بررسی و نقد شده و در پایان بر این نکته تاکید شده است که علامه قطعاً یک فیلسوف اسلامی است، نه متکلم و انتساب علامه به هر دو حوزه به جهت اختلاف شدید در آراء بنیادین کلامی و فلسفی ممکن نیست.
بلاغت مخاطب و گفتگوی با متن
حوزه های تخصصی:
هر سخن گفتنی به شرط حضور سه عامل اصلیِ متکلم، مخاطب، پیام ایجاد می شود و ادامه پیدا می کند. در گذشته ارتباط متکلم و مخاطب به سبب محدودیت باسوادان و عدم امکان تکثیر متن، شنیداری بود. در دوران معاصر به سبب افزونی باسوادان و امکان تکثیر اثر، این ارتباط نوشتاری شده است. نویسنده، متن را در غیاب خوانندگانی که از اطلاعات و احوال آنان آگاهی ندارد، تولید می کند و خواننده در غیاب نویسنده و غالباً بدون اطلاعات از دانش و احوال او اثر را مطالعه می کند. اگر هر ارتباطی را نوعی از گفتگو تلقی کنیم، گفتگوی نویسنده با خواننده هنگام تولید متن در غیاب خواننده، و گفتگوی خواننده با متن در غیاب نویسنده صورت می گیرد. با توجه به چهار عامل مؤثر در ایجادِ بافت موقعیتِ تولید متن و مطالعه متن، و تغییر عمیق نگاه انسان به جهان، و تبدیل ارتباط شنیداری به نوشتاری در حوزه ادبیات که امکان تأملِ خواننده را برای درک متن فراهم می آورد، ضوابط و شگردهای زیبایی شناختیِ پذیرفته در ادبیات نیز دگرگونی عمیق می پذیرد و از جمله بلاغت که صفت متکلم و کلام محسوب می شد، صفت مخاطب و تأویلِ مخاطب از اثر می شود؛ زیرا در چنین وضعیتی، متن از اختیار نویسنده خارج می شود و در اختیار خواننده قرار می گیرد. این مقاله با توجه به انواع شعر در دوران کلاسیک، تأثیر نوع مخاطبان بر کلام و متکلم، رابطه صورت و معنا در انواع شعر کلاسیک، و نیز تأثیر ارتباط نوشتاری و تولید اثر در غیاب خواننده، و تغییر بافتِ موقعیت در نتیجه تغییرِ وضعِ عواملِ مؤثر در تشکیل بافت، به پیش می رود و آن گاه با تفسیر و تأویل شعری از نیما به عنوان شاهدی بر مدعا، چگونگی انتقال بلاغت از متکلم - نویسنده به مخاطب- خواننده در نتیجه استقرارِ وضعِ جدیدِ ارتباطی، میان نویسنده و خواننده به اثبات می رسد.
بررسی دیدگاه های کلامی و رویکرد روشی ابن قبه رازی در رساله ی «نقض کتاب الاشهاد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی آثار کلامی متکلمان امامیه، نشان می دهد که آن ها رویکردهای روشی مختلفی جهت اثبات عقاید، به کار گرفتند. این متکلمان گاه با اتکاء به اصالت نص، از اخبار، نصوص و روش های نقلی جهت اثبات عقاید بهره گرفتند، گاه با رویکردی عقل گرایانه به اثبات دیدگاه های کلامی خویش پرداخته و از روش های استدلالی مبتنی بر مقدمات عقلی جهت تبیین اندیشه های دینی استفاده کردند. در این مقاله، ضمن واکاوی دیدگاه های کلامی و رویکرد روشی ابن قبه رازی، به این سوال پاسخ می دهیم: ابن قبه با چه رویکردی، به اثبات عقاید کلامی امامیه پرداخته و روش وی با متکلمان پیشین چه تفاوتی داشته است؟
متن مورد بررسی در این مقاله، رساله ای از ابن قبه در رد کتاب الاشهاد ابوزید علوی است. بخش مهمی از رساله ، در اثبات مسئله امامت و غیبت محمد بن حسن عسکری و بخش دیگر اثبات امامت در شاخه حسینی فرزندان حضرت علیعلیه السلام و ذکر ویژگی های امام است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوا و رویکردی توصیفی به بررسی آراء کلامی ابن قبه پرداخته و رساله ی او از دو منظر محتوایی و روش شناسی مورد تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش نشان داد؛ ابن قبه با رویکردی استدلالی و با استفاده از اخبار متواتر و مشهور و چینش آن در قالب استدلال، به اثبات نظریه امامت منصوص و رد دیدگاه ها و شبهات زیدیه پرداخته است. ابن قبه، با کاربرد ادله نقلی، از رویکرد عقلی هشام بن حکم ـ رویکرد استدلالی مبتنی بر مقدمات عقلی و حسی ـ فاصله گرفته و با دیگر متکلمان نص گرای امامیه هم سو شده است.
جسم انگاری متکلمان درباره نفس (از قرن سوم تا قرن هفتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به بررسی جسم انگاری متکلمان در باب نفس پرداخته است. عموم متکلمان به جز معدود اشخاصی که با رویکرد عقلی - فلسفی هماهنگ شده اند، نفس را جسم می دانند؛ این جسم انگاری شامل عرضیت نفس، جسم لطیف، جزء لایتجزی و هیکل محسوس می باشد. در ادامه بحث، لوازم هریک از این نظریات مورد تحلیل قرار گرفته و سپس به بررسی مبانی فکری ایشان در اتخاذ رویکرد جسم انگارانه پرداخته شده است. رویکرد ظاهرگرایانه به نصوص دینی و دغدغه اثبات توحید در اتخاذ نظریه جسم انگاری کلامی، نقش مبنایی دارد. ازاین رو متکلمان تجرد را در انحصار خداوند قرار داده و ماسوای خداوند را در حدوث و زوال و جسمانیت می نشانند. نفس نیز به عنوان مخلوق الله از این قاعده مستثنا نبوده و برای احتراز از هر نوع تشبیه، اخذ این دیدگاه ضروری دانسته شده است.
جایگاه و فلسفه علم کلام در ساحت اندیشه غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند غزالی آشکارا از فلسفه کلام سخنی به میان نیاورده است اما مولفه های آن را می توان در آثار وی پیداکرد؛ ازجمله، اوغایت کلام را، صیانت دین و عقیده تحقیقی یا تقلیدی دین دار، جلوگیری از ورود شبهه و تردید وپاسخ به آن و تدارکِ غایتِ قصوای کلام (سعادت)، می داند؛ جایگاه علم کلام درنظر او، گاهی، ابزاری و ثانوی وزمانی، علم کلی با ارزش ذاتی می باشد. از آنجائی که موجود، منحصر در خدا و ماسوی الله است و ماسوی، چیزی جز آیات آفاقی و انفسی خداوند نیست پس موضوع علم کلام در نهایت «وجود بماهو وجود» ومسائل آن، صفات ذاتی وجود می داند. به نظر وی، ایمان، تشکیکی بوده وحفظ تمامی مراتب آن واجب است لذا تکثر در شیوه و روش، از جمله روشِ عقلی برهانی، عقلی جدلی، نقلی، شهودی (وجدانی)، تجربی، موعظه ای، تقلیدی و... با رویکرد اقناعی وصیانت بخشی را توصیه می کند. او تعریف کلام را مبهم و چند وجهی رها می کند. تفصیل مطلب را باید در تضاعیف نوشتار جستجو کرد.
تقدم فرآیندهای شناختی بر زبان، در فلسفه زبان ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قلمرو بحث «زبان و شناخت» ملاصدرا در خصوص چگونگی کسب علم و حصول شناخت، قائل به یک فرآیند و جریان است، که نفس انسانی در این فرآیند فاعلِ فعال و خلاق است. زبان یا کلام، اظهار و اعلانِ باطن متکلم است. قیام کلام به متکلم قیام صدوری است و نه قیام حلولی. فرآیند معرفتی زبان، در یک قوس نزولی، توسط نفس ناطقه انجام می شود. در جهت گسترش نظریه زبانی ملاصدرا، از تحلیل تقریر او نسبت به فرآیند زبان غیر دینی انسان به دست می آید: اگر چه او قائل است به این که شناخت پیش از زبان اتفاق می افتد، اما معنای آن چنین نیست که این شناخت چارچوب و ساختاری معین و ثابت باشد که به متکلم از پیش تزریق و القاء شود، یا این که زبان فرآیندی درونی با قطع نظر از جهان خارج و اجتماع بشری باشد. افزون بر این، تفسیر صدرالمتألهین از ادراک عقلی به گونه ای نیست که عقل به عنوان پدیده ای متعالی حاکم بر زبان تلقی شود، و این که انسان را منفعل تصور نماید.
تحلیل بلاغی عوامل مؤثر در ساختار کلامی «کوثر» قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سورة کوثر، موجزترین و در عین حال، یکی از تأثیرگذارترین سوره های قرآن است که در عین ایجاز، می توان همه جنبه های کامل بلاغی یک کلام را در آن یافت؛ به طوری که پیام رسانی که وظیفه اصلی کلام است، در آن به حد نهایت رعایت شده است. این سوره که در شرایط خاص و متناسب با موقعیت ویژه ای نازل شده است، مضمون و محتوایی واحد دارد که وحدت و یکپارچگی خاصی بین آیات سه گانه آن برقرار کرده است.
به طورکلی برای اثبات اعجاز لفظی قرآن، بررسی و تحلیل زبان قرآن و تحلیل ویژگی های ساختاری گفتارهای آن، نیز تبیین ویژگی ها و وجوه بلاغی این کلام ضروری است. در این راستا، همواره یکی از مهمترین دغدغه های دانشمندان، زبان شناسان و نحویون اسلامی، کوشش برای اثبات اعجاز لفظی قرآن بوده است. یکی از روش هادر این زمینه، بررسی وجوه بلاغی این کلام، تبیین بلیغ بودن متکلم و کلام آن و انطباق و تناسبش با ویژگی های مخاطبان و سیاق حالیه است. در کتاب های بلاغی، معیار سنجش ویژگی بلاغت در کلام و متکلم، مطابقت آنها با اقتضای حال تعریف شده است. با بررسی این معیار مشخص می شود که احوال گوناگونی شرایط شکل گیری یک کلام را متأثر می کند. عوامل چهارگانة متکلم، مخاطب، کلام و بافت موقعیتی در سطوح مختلف ساختار ظاهری و مفاهیم و معانی کلام را متأثر می کند. در این پژوهش با تمرکز بر موجزترین واحد کلام در قرآن، یعنی سورة کوثر و با بررسی احوال گوناگون این عوامل چهارگانه و مقتضیات متنوع آنها انطباق این کلام با اقسام احوال و مقتضیات، تبیین و تحلیل شده است.
اصول مخاطب شناسی از دیدگاه امام علی(ع)در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط میان انسان ها سنگ بنای جامعة انسانی است و هر ارتباطی حدّاقل از سه مؤلّفة متکلّم (ارسال کنندة پیام)، پیام (متن/ کلام)، مخاطب (دریافت کنندة پیام) تشکیل می شود. هدف از برقراری ارتباط نیز نقل و انتقال پیام است. هر متکلّم برای اینکه پیام خود را به بهترین شکل به مخاطب ارایه کند، نیازمند آن است که اطّلاعاتی در مورد مخاطب داشته باشد و بر مبنای آن اطّلاعات، به محتوایی که در دست دارد، شکل و ساختاری منطقی و اثربخش بدهد. کتاب نهج البلاغه مجموعه ای متشکّل از پیام هایی دینی و اخلاقی است که خطاب به مردمی با ویژگی های گوناگون بسیار بیان شده است، با وجود گوناگونی پیام ها و مخاطبانِ این کتاب، همة سخنوران بزرگ ادبیّات عربی و پارسی برآنند که انتقال پیام در این کتاب به شکلی تحسین برانگیز صورت گرفته، به گونه ای که آن را بزرگترین شاهکار ادبیّات عربی پس از قرآن قرار داده است، چرا که شاخصه ها و معیارهایی صحیح و مؤثّر را برای تقسیم بندی مخاطبان به کار برده است. این پژوهش با سیری در نهج البلاغه به جستجوی این شاخصه ها می پردازد. شاخصه هایی که از نظر جامعیّت و روش مندی در تمامی ادوار قابل استفاده و با حذف مواردی که با نقش سنّتی مخاطب در دورة اوّلیّة اسلام در تضاد است کاملاً بر اصول علمی مبحث مخاطب شناسی در علم ارتباطات قابل تطبیق است.
تحلیلی تازه از تعامل معناشناسی و تفسیر قرآن به قرآن با الهام از دیدگاه ایزوتسو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«معناشناسی»، از علوم نوپا در دنیای غرب است که از زیرشاخه های زبان شناسی به شمار می آید و به دنبال فهم بهتر معنای سخن است. این علم در پی کشف سازوکارهای معنا با روشی علمی است. یکی از این نگاه های نو و کارآمد، نگاه معناشناسانة قرآن پژوه ژاپنی، توشیهیکو ایزوتسو، است. وی با به کارگیری معناشناسی قومی در متن قرآن، عملاً گونه ای از تفسیر «قرآن به قرآن» را عرضه کرده است. با این حال، دیدگاه وی دچار کاستی ها و ابهاماتی است. در واقع، وی تنها گام های اولیه را آغاز کرد و اکنون لازم است قدم های بعدی و تکمیلی طی شود. مقالة حاضر با روش «تحلیلی توصیفی» درصدد رفع نقاط ابهام این فرضیه و بسط و تکمیل آن است تا با رسیدن به یک معناشناسی تکامل یافته، بیشتر و دقیق تر تفسیر قرآن را یاری کند. نوشتار پیش رو پس از پیرایش مبانی معناشناسی قومی ، از دو عنصر «نسبیت زبانی» و «ترجمه ناپذیری» به مباحث «روش شناختی» می پردازد. ایزوتسو از تأثیر جهان بینی متکلم در فهم معنای واژگان سخن گفته است. در ادامه، نشان می دهد که می توان جهان بینی متکلم را به پنج ساحت تقسیم کرد تا تعامل جهان بینی و زبان بهتر و دقیق تر فهم شود. در مجموع، می توان گفت: توجه به پنج جهان بینی قرآنی را باید در فهم واژگان این کتاب دخیل دانست: جهان بینی تصدیقی در عرض معنای واژه؛ جهان بینی تصدیقی در طول معنای واژه؛ جهان بینی ترسیمی؛ جهان بینی تصوری؛ و جهان بینی لفظی
نقش عوامل ارتباط کلامی در به کارگیری آرایه های بیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳۹
265-285
حوزه های تخصصی:
در کتاب های بلاغی، علم بیان «ایراد معنی واحد به طرق مختلف با تفاوت در وضوح و خفا» تعریف شده است. لازمه بلیغ بودن کلام، انتخاب این شیوه های گوناگون بیانی با توجه به شرایط و ویژگی های عواملی است که در ساخت یک کلام نقش دارند. با توجه به این که متکلم، مخاطب، بافت موقعیتی و کلام از عوامل ایجاد ارتباط کلامی است هماهنگ بودن ویژگی های کلام با احوال آن ها شرط بلاغت کلام خواهد بود. در این پژوهش سعی شده است نقش اقتضای حال این عوامل چهارگانه، در چگونگی و چرایی کاربرد مباحث مختلف علم بیان تبیین شود و ضرورت در نظر گرفتن این اقتضائات، هم در مرحله به کارگیری آرایه های بلاغی و هم در مرحله شناخت آن ها مشخص شود. احوال این عوامل در ساختار اقسام گوناگون تشبیهات، استعاره ها و وجوه تمایز آن ها نقش اساسی دارد. آفرینش کنایات نیز به شرایط بافت موقعیتی بستگی دارد و در شکل گیری و به کارگیری نمادها نیز مقتضیات ناشی از احوال این عوامل تأثیرگذار است
استاد مرتضی به مثابه یک مورخ - متکلّم
حوزه های تخصصی:
جعفر مرتضی در مقام یک متکلم و مدافع مذهب، روش ها و تلاش های خاص خود را دارند وار این جهت، در ادامه تاریخ طولانی علم کلام در شیعه قرار می گیرند. آنچه مدنظر نویسنده در نوشتار حاضر است، بررسی بروز و ظهور ایشان به مثابه یک متکلم شیعی در طرازی نوین و متناسب با شرایط جدید است. وی در راستای تحقق این هدف، پس از بیان سنت کلامی تاریخی در شیعه، از نقش ایشان در این زمینه و ذکر چند نمونه از تلاشهای کلامی جعفر مرتضی و مدل استدلال ایشان درباره آنها، سخن به میان می آورد.
تمایز میان غیلانیِ فیلسوف از غیلانیِ متکلم؛ کوششی مقدماتی بر پایه شواهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
203 - 220
حوزه های تخصصی:
افضل الدین غیلانی یکی از شاگردان برجسته حکیم ابوالعباس لوکری است که با واسطه بهمنیار از شاگردان ابن سینا به شمار می رود. او فلاسفه بزرگی را تربیت نموده که سلسله شاگردانش با دو واسطه به خواجه نصیرالدین طوسی می رسد. در مقابل فریدالدین غیلانی معاصر با افضل الدین غیلانی از همفکران و هم مسلکان غزالی است که مخالفت و اعتراض خود نسبت به فلسفه و فلاسفه را در کتابی با عنوان حدوث العالم منعکس نموده است. برخی از اصحاب قلم، این دو شخصیت متفاوت و متمایز را یکی دانسته و به دنبال آن، قضاوت های نادرستی کرده اند. در این نوشتار که به شیوه اسنادی و با تحلیل منطقی به تحریر درآمده است، با شواهدی چند، تمایز شخصیت علمی و فردی افضل الدین و فریدالدین غیلانی تبیین می گردد. از جمله این شواهد مبتنی بر سال های عمر فریدالدین که در آثار خود به مناسبت ذکر کرده و نیز شواهدی از محتوای کتاب حدوث العالم است که می تواند احتمال دوگانگی غیلانی فیلسوف از غیلانی متکلم را قوت ببخشد.
دین و دینداران در نگاه صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال چهاردهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۸
65-95
حوزه های تخصصی:
آثار صدرالمتألهین شیرازی مجال برداشتهای مختلف از مفهوم دین را برای مخاطبان فراهم آورده است، زیرا عبارات وی گاهی دین را«تسلیم»، برههای «ایمان» و زمانی «شریعت» معرفی میکند. تعریف ها و برداشت هایی که هیچ یک خالی از ملاحظه نیستند. به رغم این میتوان تعریف مرضی وی از دین را چنین دانست: دین قانون و برنامه ای است که از سوی پروردگار و به واسطه انسان برگزیدهای که نبی یا رسول نامیده میشود به منظور سامانبخشی به امور فردی و اجتماعی خلق در حین حیات و پس از آن و رساندن آنان به کمال و سعادت شایستهشان - در دو بعد نظری و عملی نفس - فرستاده میشود. صدرا وارد مباحث مهم دیگری در شناخت دین نیز شده است. او هم اقسام گزارههای دین را تبیین کرده است و هم نسبت میان آنها را به خوبی نشان میدهد. وی مراتب تکاملی دین، انبیا و امتهایشان را روشن ساخته است؛ هچنانکه به تفصیل در باب درجات دینداران و نسبت میان آنها هم سخن میگوید. نوشتار حاضر میکوشد اندیشههای صدرا در محورهای مزبور را با کاوش آثار متعدد این حکیم مسلمان بررسی کند.