مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
مشارکت
حوزه های تخصصی:
فرآیندهای بازساختاردهی اقتصادی و اجتماعی منجر به بازشکل دهی شهری شده و تأثیرات فراوانی را بر شهرهای جهان در پی داشته است. یکی از این تأثیرات، افت شهری است که به معنای کارایی نامطلوب (نسبی) اقتصاد شهری و شکل گیری محرومیت اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی است که در نبود مداخله بیرونی از امکان تداوم و پایداری برخوردار است. افت شهری – به دلیل تمرکز فضایی- منجر به ایجاد، تداوم و تشدید فرسودگی در برخی محلات شهری شده است. در ایران نیز، فرسودگی برخی محلات شهر به عنوان یکی از پیامدهای تحولات اقتصادی و اجتماعی دوران معاصر قابل ردگیری است. تأثیر فرسودگی بر این محلات، برهم خوردن توازن بین کارکردهای اصلی، تمرکز ساختمان های کم دوام، کمبود خدمات و تسهیلات عمومی و نبود تعادل بین حرکت سواره و پیاده است؛ شرایطی که تحت عنوان عدم تعادل و ناپایداری قابل تبیین است. پایداری محله از جنبه های مختلف کالبدی، کارکردی، محیطی، اجتماعی و ... قابل بررسی است. یکی از جنبه های پایداری (که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است) تعادل و توازن بین کارکردها و عملکردهای مختلف در محله است. در این مقاله، ضمن شناسایی معیارها و شاخص های دستیابی به پایداری محله (از جنبه کارکردی) از طریق تحلیل محتوای منابع موجود، وضعیت محلات دارای بافت فرسوده در شهر تهران در ارتباط با این شاخص ها مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهای مورد نیاز برای ارتقای وضعیت محلات جهت دستیابی به پایداری کارکردی معرفی می شود.
عامل های موثر بر مقدار مشارکت زنان روستایی گرمسار در فعالیت های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که زنان روستایی نقش و سهمی قابل توجه در فعالیت های کشاورزی و غیر کشاورزی در مناطق روستایی دارند، لذا هدف از انجام این پژوهش توصیفی همبستگی٬ بررسی عوامل مؤثر بر مقدار مشارکت زنان روستایی گرمسار در فعالیت های روستایی بود. پژوهش به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه زنان روستایی در گرمسار بودند (1600 N=). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران بدست آمد (134 n=). روش نمونه گیری مورد استفاده، طبقه ای تناسبی بود. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود. روایی ابزار پژوهش به وسیله پانلی از متخصصان تأیید شد. برای تعیین پایایی پرسش نامه، آزمون مقدماتی انجام گرفت و مقدار آلفای کرونباخ بین 72/0 تا 84/0 بدست آمد. نتایج آمار توصیفی نشان دادند که مقدار مشارکت زنان روستایی در کارهای کشاورزی (میانگین: 24/3) بیش تر از کارهای غیر کشاورزی (میانگین: 99/1) می باشد و زنان روستایی نگرش موافقی نسبت به مشارکت در کارهای روستایی دارند. نتایج رگرسیون چند گانه نشان دادند که متغیر سابقه تأهل، توانست 28درصد از تغییرات مقدار مشارکت زنان روستایی در کارهای کشاورزی را تبیین کند. هم چنین، متغیرهای سن، سابقه تأهل و نقش زنان در کارهای خانه داری توانستند 23درصد از تغییرات مشارکت زنان روستایی را در کارهای غیر کشاورزی تبیین کنند.
نقش زنان روستایی در ایجاد کسب وکار سبز (مطالعه موردی دو روستای قلعه قافه بالا و کفش محله استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر برخی از روستاهای ایران به دلیل مهاجرت مردان بافت زنانه پیدا کرده اند. مهاجرت مردان از روستاها به کلان شهرها عمدتاً به دلایل اقتصادی متعددی ازجمله فقدان شغل مناسب در روستا، درآمدهای پایین، بیکاری های فصلی، کوچک بودن زمین های مورد بهره برداری و غیره همواره رو به افزایش بوده است. در این رابطه، نقش سیاست گذاری های اجتماعی مقتضی با این شرایط در ایجاد اشتغال و حمایت از تولیدکنندگان کلیدی در روستاها حائز اهمیت می گردد. در این پژوهش به بررسی نقش زنان در برخی از روستاهای استان گلستان از جمله روستای قلعه قافه بالا و کفش محله پرداخته شده که توانسته اند با استفاده از ارتقای قابلیت های انسانی، شناسایی منابع جغرافیایی و زیست محیطی و به کارگیری دانش بومی موجود در روستا به ایجاد کسب وکار سبز و معیشت پایدار دست یابند. در این پژوهش با اتکاء به رهیافت نظری آمارتیا سن و مفهوم قابلیت انسانی به راه حل های کاهش فقر و بیکاری در روستاهای موردمطالعه پرداخته شده است. همچنین این پژوهش از روش مطالعه موردی با تکنیک های مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق بهره مند شده است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که زنان این روستاها پس از سپری کردن مراحل توانمندسازی و با ایجاد گروه، توسعه مشارکت اجتماعی، افزودن ظرفیت عاملیت تغییر، تولید صنایع دستی، ایجاد صندوق های خُرد روستایی و تغییر الگوی کشت توانسته اند نقش مهمی در کاهش فقر و بیکاری و بازگشت مردان به روستا ایفا کنند.
تحلیلی بر ظرفیت نهادی- مدیریتی فضاهای شهری در ارتباط با مشارکت شهروندان در اداره شهرها (مطالعه موردی: منطقه 8 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقق مشارکت شهروندان در اداره شهرها، مستلزم ظرفیت سازی هایی در ابعاد نهادی و سازمانی فضاهای شهری است. از این رویکرد، درجهت تحقق مشارکت و در کنار شکل گیری عناصر ساختاری نظیر شوراهای شهر، عواملی که به چگونگی و ظرفیت های ارتباطی ایجاد شده بین سازمان های مدیریت شهری و شهروندان در فضاهای شهری مربوط است، مورد توجه قرار می گیرد. با توجه به ایده نظری مذکور و با هدف شناخت مؤلفه های ظرفیت نهادی- مدیریتی فضاهای شهری و رابطه آن با مشارکت شهروندان، پژوهش حاضر این موضوع را در منطقه 8 تبریز مورد بررسی قرار داده است. از مشکلات فراروی مدیریت شهری در این منطقه که مرتبط با عدم مشارکت فعال شهروندان است می توان به کمبود درآمد مدیریت شهری، ضعف در خدمات رسانی به شهروندان، عدم همکاری شهروندان در پرداخت عوارض به شهرداری، عدم مسئولیت پذیری مردم نسبت به مسائل بهداشتی و نظافت محلات، بی توجهی به اولویت های شهروندان در اجرای پروژه های شهری، ناآشنایی با حقوق شهروندی و... اشاره کرد. روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی است که با استفاده از مطالعه کتابخانه ای- اسنادی و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) انجام گرفته است. حجم نمونه انتخاب شده با توجه به حجم جامعه آماری، 384 نفر برآورد شد. پایایی داده ها با بهره گیری از ضریب آلفای کرونباخ 76/0 محاسبه شد. با اجرای آزمون تی تک نمونه ای، دو فرضیه اول تحقیق مبنی بر وضعیت نامطلوب مشارکت و نیز ظرفیت پایین نهادی- مدیریتی فضای شهری برای مشارکت شهروندان در منطقه 8 تبریز مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد که مؤلفه نگرش دولت به مشارکت با ضریب بتا 469/0 بیشترین تأثیر را در بین مؤلفه های بسترهای نهادی- مدیریتی داشته است. سپس به ترتیب مؤلفه های نقش رسانه های جمعی، نقش تشکل های مردمی و ایجاد فرصت های ارتباط با مدیریت شهری با ضریب بتا 443/0، 408/0 و 370/0 در مراتب بعدی قرار داشته اند. همچنین نتیجه آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین اقدام به مشارکت و مؤلفه های نهادی و مدیریتی دخیل در مشارکت شهروندان در منطقه مورد مطالعه، رابطه وجود دارد.
بررسی نوع و میزان مشارکت روستاییان در طرح هادی روستایی: مطالعه موردی روستای سنگستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نوع و میزان مشارکت مردم در طرح هادی روستایی در شهرستان همدان، به شیوه تحقیقات پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق را مردان روستای سنگستان تشکیل می دادند که از آن میان، با استفاده از رابطه کوکران، 150 نفر به عنوان حجم نمونه و به شیوه نمونه گیری تصادفی نظام مند انتخاب شدند. علاوه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مشاهدات منظم، پرسشنامه مهم ترین ابزار جمع آوری اطلاعات بود. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای سطح سواد، منبع درآمد خانوار، تمایل به ماندگاری در روستا، و انگیزه مشارکت در طرح هادی روستایی با سطح و میزان مشارکت رابطه معنی دار دارند . همچنین، بر پایه نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیرهای انگیزه مشارکت در طرح هادی، منبع درآمد خانوار و تمایل به ماندگاری در روستا تأثیر معنی دار بر میزان مشارکت آنها در مراحل مختلف طرح هادی روستایی داشتند؛ و در مجموع، 9/86 درصد از تغییرات میزان مشارکت روستاییان در طرح هادی روستایی را پیش بینی کردند. در ارتباط با سطح مشارکت در طرح، مشارکت مردم بیشتر از نوع مشورتی و اطلاع دهی و انگیزه و مشوق های مادی بود؛ و به طور کلی، سطح مشارکت روستاییان در حد متوسط ارزیابی شد.
بررسی تأثیر مشارکت اجتماعی جامعه روستایی بر موفقیت تعاونی های تولید روستایی: مطالعه موردی شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمز موفقیت تعاونی ها مشارکت اعضا در مدیریت آنهاست؛ و در تعاونی های روستایی، به دلیل ماهیت ویژه و اتکای اداره تعاونی بر خواست اعضا و نقش آنها در جهت گیری های شرکت، مشارکت اعضا از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف کلی تحقیق حاضر مطالعه تأثیر مشارکت اجتماعی کشاورزان عضو بر موفقیت تعاونی های نوزده گانه تولید روستایی شهرستان اصفهان بود. جامعه آماری تحقیق کلیه این شرکت ها را دربرمی گرفت. گردآوری داده های پژوهش از کلیه مدیران شرکت های تعاونی روستایی شهرستان و 260 نفر از اعضای آنها به روش نمونه گیری نظام مند تصادفی انجام شد. یافته ها نشان داد که مشارکت اعضا در مدیریت تعاونی های تولید روستایی در حد متوسط است؛ همچنین، ضریب همبستگی چندگانه نشان دهنده رابطه قوی بین متغیر مشارکت اجتماعی اعضا و متغیر موفقیت بوده و از این رو، تأثیر مشارکت اعضا در موفقیت تعاونی ها کاملاً قابل توجه ارزیابی شده است.
ارزیابی رابطه مدیریت محلات با حکمروایی شهری در کلانشهر تهران (مطالعه موردی: مناطق 1، 12 و 16 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش شهرنشینی و رشد لجام گسیخته شهرها در طی دهه های اخیر، مشکلات و نارسائی های فزاینده ای در حیطه مدیریت شهری به وجود آمده است. یکی از رویکردهای مورد تأکید برای بهبود عملکرد مدیریت شهرها و حل مسائل و مشکلات شهری به کارگیری طرح مدیریت محله ای یا همان رویکرد نوین ""خود مدیریتی"" شهروندان در امور متنوع مدیریت شهری می باشد. در سال های اخیر مدیریت شهری تهران برای مدیریت هرچه بهتر این شهر و کاهش مشکلات و نارسائی های خدمات ارائه شده به شهروندان تهرانی اقدام به پیاده سازی طرح مدیریت محلات در سطح محلات شهر تهران کرده است. با این توصیف، مقاله حاضر به دنبال این موضوع می باشد که اولاً مدیریت محلات در دستیابی به هدف خود تاکنون موفق عمل کرده است؟ ثانیاً مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه نسبت به شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در چه وضعیتی قرار دارد؟ و در نهایت این که آیا اجرای طرح مدیریت محلات می تواند زمینه و بستری برای تحقق رهیافت حکمروایی مطلوب شهری در مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه ایجاد کند؟ نوع تحقیق کاربردی و روش مطالعه توصیفی- تحلیلی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه بوده و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر محاسبه گردید. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که مدیریت محلات در دست یابی به اهداف خود تاکنون موفق عمل نکرده است؛ هم چنین مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه نسبت به شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد؛ و این که همبستگی بالایی بین طرح مدیریت محلات و زمینه سازی برای تحقق حکمروایی مطلوب شهری در مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه وجود دارد.
نقش مشارکت اجتماعات محلی در توسعه ی پایدار اجتماعی شهرها (مورد مطالعه: محله ی سرتپوله – شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محله ها از عناصر مهم و مؤثر تشکیل دهنده ی حیات اجتماعی شهری به شمار می روند. در مبانی نظری مرتبط با توسعه محله ای نوین، اهمیت مشارکت ساکنین محله، در قالب الگوهای برنامه ریزی فرآیندگرا و تعامل محور مورد تأکید قرار گرفته است. برنامه ریزی اجتماعات محلی با تأکید بر دیدگاه پایین به بالا بر توانمندسازی، افزایش سرمایه های اجتماعی و مشارکت جمعی ساکنین محلات تأکید دارد. هدف این پژوهش، بررسی نقش مشارکت اجتماعات محلی در توسعه ی پایدار اجتماعی محله ی سرتپوله سنندج است. روش تحقیق به صورت توصیفی– تحلیلی بوده، نوع آن کاربردی می باشد. شیوه ی گردآوری اطلاعات، از طریق پرسشنامه و پیمایشی صورت گرفته است. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و از 308 خانوار ساکن در محله، 50 سرپرست خانوار با استفاده از فرمول کوکران با سطح اطمینان 93 درصد برای پرسشگری انتخاب شدند. در نهایت نتایج حاصله از طریق نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بدست آمده نشانگر آن است که، عواملی همچون ""همگرایی اجتماعی قوی میان همسایگان، اعتماد بین ساکنین محله، حس تعلق مطلوب به محله"" بیشترین تاثیر را در پایداری اجتماعی محله دارند. همچنین بین حس تعلق و مدت اقامت در محله، و میزان مشارکت در پایداری اجتماعی محله رابطه ی معناداری وجود دارد (با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، سطح معناداری هر دو شاخص کمتر از 0.05 و شدت همبستگی نیز به ترتیب بیشتر از 0.5 (0.779 و 0.903). همچنین؛ شاخص های ""حس تعلق به محله، اعتماد بین ساکنین محله، بهسازی و نوسازی بافت فرسوده ی محله و رضایت از محله""؛ به ترتیب با ارزش عددی 212/0، 771/0، 338/0 و 143/0 دارای ارتباط مستقیم؛ و نیز شاخص های ""شرکت در فعالیت جمعی، توجه به منافع ساکنین محله، همگرایی اجتماعی ساکنان، و مشارکت ساکنان""؛ به ترتیب با ارزش عددی 171/0، 234/0، 185/0 و 027/0 دارای ارتباط غیرمستقیم با پایداری اجتماعی محله هستند.
نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر ایجاد نهادهای اجتماعی در شهر فردوسیه- شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل کم رنگ شدن مشارکت شهروندان در امور و مسائل شهری و همچنین اعتماد اندک به این نهادها،سرمایه اجتماعی به عنوان هر آنچه که در زندگی شهروندان مهم می باشد، با مؤلفه هایی همانند اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی نقش به سزایی را ایفا می کند. بنابراین ضرورت مطالعه بیشتر در این زمینه که مؤلفه های سرمایه اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی از نظر شهروندان در شهر فردوسیه چه نقشی را دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است. مقاله حاضر در نظر دارد که به نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور در سطح شهر فردوسیه بپردازد و همچنین مقدار همبستگی آنها را در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور تعیین کند و مؤلفه مؤثرتر را نیز مشخص نماید. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و پیمایشی می باشد و ابزار آن برای پژوهش مصاحبه و استفاده از پرسشنامه و تحلیل نتایج آن ها با نرم افزار SPSS است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که مؤلفه مشارکت با میزان 712/0 درصد، اعتماد با میزان 615/0 درصد و انسجام اجتماعی با 264/0 درصد به ترتیب در ایجاد نهادهای اجتماعی در شهر فردوسیه نقش تعیین کننده ای دارند و با استفاده از آزمون رگرسیون خطی معلوم شد که در میان مؤلفه های سرمایه اجتماعی، مؤلفه مشارکت شهروندان با 2/53 درصد در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور در شهر فردوسیه از اهمیت بالاتری برخوردار می باشد و یکی از ویژگی های این نهادها بهره گیری از نظرات شهروندان در امور شهری می باشد.
زمینه های مشارکتی مؤثر جهت مشارکت سازمان های غیردولتی در فرایند خط مشی گذاری محیط زیستی: مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، بررسی زمینه های مشارکتی مؤثر جهت مشارکت بهینه سمن ها در فرایند خط مشی گذاری محیط زیستی در سازمان محیط زیست استان تهران است. در مطالعه حاضر، تعداد 13 سازمان به عنوان جامعه آماری برگزیده شدند. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 378 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری این تحقیق نیز روش نمونه گیری در دسترس است، پس از جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه ای ساختارمند، مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون فرضیات بر اساس رهیافت حداقل مربعات جزئی، انجام گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که به طورکلی سازه های موجود در مدل زمینه های مشارکتی مؤثر بر مشارکت عمومی سازمان های غیردولتی در خط مشی گذاری محیط زیستی حدود 61 درصد از واریانس را تبیین می کنند. همچنین از دیدگاه اعضا، سازمان های غیردولتی محیط زیستی می توانند با مشارکت در ایجاد تصمیمات محیط زیستی و نظارت و ارزیابی تصمیمات محیط زیستی پس از اجرا، نقش مؤثری در فرایند خط مشی گذاری محیط زیستی داشته باشند.
تحلیل ساختاری مولفه های مدیریت مدرسه محور مبتنی بر نظریه پردازی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی این تحقیق، تحلیل ساختاری مولفه های مدیریت مدرسه-محور مبتنی بر نظریه پردازی تطبیقی است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی –پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 255نفر از مدیران و معلمان مدارس دوره دوم متوسطه هیات امنایی شهر تهران که در سال تحصیلی 95-94 به خدمت اشتغال داشته اند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده به حجم 148نفر از آنان(119نفر معلم و 29 نفر مدیر) براساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته ای که شامل 28سوال می باشد، استفاده شده است. در این پژوهش برای درک درستی سوالات، پرسشنامه در بین تعدادی از صاحب نظران موضوعی( ازجمله اساتید راهنما، مشاور و همچنین تعدادی از خبرگان و آگاهان آموزش وپرورش) قرار گرفت و پس از اعمال نقطه نظرات اصلاحی آنان، نسبت به تدوین نهایی پرسشنامه اقدام گردید. اعتبار ابعاد این مقیاس به روش ضریب آلفای کرونباخ(87/0) به دست آمده است. روش پژوهش از نوع الگوی ساختاری می باشد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که در بین مولفه های موردمطالعه به ترتیب تعهدسازمانی با ضریب مسیر(89/0)، مسئولیت پذیری با ضریب مسیر(86/0)، مشارکت با ضریب مسیر(78/0)، تمرکززدایی با ضریب مسیر(73/0) و فرهنگ سازمانی با ضریب مسیر(69/0) بیشترین تأثیر را بر پیاده سازی نظام مدیریت مدرسه محور در مدارس شهر تهران را دارند. نتایج این پژوهش می تواند راهگشای دست اندرکاران و برنامه ریزان وزارت آموزش وپروش جهت پیاده سازی و اجرای موفق نظام مدیریت مدرسه محور در مدارس کشور قرار گیرد. مدل ارائه شده دارای نیکویی برازش است.
ویژگی ها و موانع ایجاد نهادهای های اجتماعی محله محور از نگاه شهروندان محلات واقع شده در شهر فردوسیه - شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد اجتماعی عبارت است از نظام سازمان یافته ای از روابط اجتماعی که متضمن ارزش ها و رویه های عمومی معینی است و نیازهای اساسی خاصی از جامعه را برآورده می سازد. در همین ارتباط مقاله حاضر در نظر دارد که به ویژگی های نهاد اجتماعی محله محور از دید شهروندان بپردازد و همچنین موانع و محدودیت ها را در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور شناسایی کرده و مقدار همبستگی آن ها را با یکدیگر در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور تعیین کند. در این پژوهش با در نظر گرفتن سرمایه اجتماعی به عنوان محور کلیدی در تحقق ایجاد نهادهای اجتماعی به بررسی دو مولفه اصلی آن یعنی مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی پرداخته شده است. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی و پیمایشی است که در نمونه موردی شهر فردوسیه و به تفکیک محلات پیاده شده است. ابزار گرداوری اطلاعات مصاحبه و استفاده از پرسشنامه است که نرمال بودن متغیرها با آزمون کولموگراف- اسمیرنف مشخص گردیده است. درتحلیل نتایج نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که میان مشارکت، اعتماد و موانع و محدودیت های موجود و ویژگی ها از دید شهروندان در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور در شهر فردوسیه ارتباط معناداری وجود دارد به نحوی که مشارکت و اعتماد و وجود نیروی انسانی مجرب از دید شهروندان از اهمیت بالاتری در ویژگی های ایجاد نهاد اجتماعی در شهر فردوسیه برخوردار است و از طرف دیگر موانع و محدودیت هایی نظیر عدم هماهنگی میان بخش ها و نهادها و عدم توجه به مفهوم شهر با دید انسان محور بودن دارای بیشترین نظر از دید شهروندان در محدودیت های ایجاد نهاد اجتماعی محله محور می باشد.
توسعه محله محور بخش مرکزی شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محلات شهری یکی از عناصرمهم و موثر تشکیل دهنده حیات اجتماعی شهری هستند. درگذشته، نقش و کارکرد محلات، موجب می شد که افراد ساکن، پیوندهای اجتماعی بیشتری نسبت به امروز داشته باشند. در توسعه محله محور با بهره گیری از دیدگاه پایین به بالا، بر توانمندسازی، مشارکت جمعی و افزایش سرمایه اجتماعی محلات تأکید شده است. تحقیق حاضر بر آن است تا ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی توسعه محله محور بخش مرکزی شهر بروجرد مورد بررسی قرار دهد، روش تحقیق به لحاظ هدف شناختی و ماهیت آن علی- همبستگی است، محدوده مورد مطالعه، محلات بخش مرکزی شهر بروجرد است که حجم نمونه با استفاده از فرمول تعیین حجم کوکران، تعداد381 نفر از ساکنین با سطح اطمینان 95درصد و بصورت روش نمونه گیری خوشه ای سپس تصادفی ساده انتخاب شده اند.برای تجزیه و تحلیل داده ها میدانی از نرم افزار GiS،SPSS در قالب آزمون همبستگی، Excel برای تهیه جدول، نمودار، و برای دستیابی مدل معادلات ساختاری از نرم افزارهای liserel ، PLS ، استفاده شده است. یافته های مدل معادلات ساختاری lieserl و pLS تائید می کند، که از میان عوامل موثر بر توسعه کالبدی محله، عامل اجتماعی – فرهنگی (0.30 ) تاثیرگذارترین و مشارکت اقتصادی کم تاثیر ترین(0.01) بوده است. از دیگر نتایج تحقیق حاضر؛ با در نظر گرفتن کل شاخصها، ضمن وجود تفاوت معنادار بین شاخص ها، توسعه محله مبنای بخش مرکزی شهر بروجرد در مجموع در حد نسبتاً مناسبی قرار دارند.
بررسی و تحلیل نقش مشارکت مردم در طرح های عمرانی مورد شناسی: پل دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت در تعریف کلی، شرکت فعالانة انسان ها در حیات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و به طور کلی تمام ابعاد زندگی جوامع انسانی می باشد که در چند سال اخیر به عنوان مهم ترین رویکرد مدیریتی مطرح شده است. رویکرد مشارکتی هم به عنوان مبنای تصمیم سازی و هم به عنوان شیوه ای برای دست یابی به فعالیت و همکاری مشترک در روند بهسازی زندگی فردی و جمعی، یکی از مهم ترین لوازم جامع مدنی و برنامه ریزی دموکراتیک محسوب می شود. هدف از پژوهش [1]حاضر، بررسی و تحلیل مشارکت شهروندان در طرح ها و پروژه های عمرانی در شهر پل دختر می باشد که به صورت توصیفی و تحلیلی و پیمایشی انجام شده است. جامعة آماری مورد مطالعه در این پژوهش، منطقه پل دختر می باشد که به سه ناحیة (کوی شهرداری، پاسداران و بسیجیان) تقسیم شده است. به منظور مطالعه و سنجش متغیّرها، پرسشنامة خانوار تهیه شد و برای سنجش داده ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن برابر با 85 درصد به دست آمد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 خانوار شهری تعیین شد که به نسبتِ جمعیت آنان، سهم هریک از نواحی مشخص شد و پرسشنامه به صورت تصادفی ساده- سیستماتیک بین آن ها توزیع شد. اطلاعات مستخرج از پرسشنامه با استفاده از آزمون های مختلف، در محیط نرم افزاری SPPS مورد تجزیه و تحلیل و سنجش قرار گرفته اند. یافته های به دست آمده از آزمون F و کروسکال والیس و تحلیل های همبستگی نشان می دهند که بین میزان مشارکت شهروندان با پایگاه اقتصادی و شاخص های اجتماعی با سطح اطمینان 99 درصد، رابطة معنی داری وجود دارند و همچنین، میزان مشارکت در محله های مختلف بر مبنای شرایط و ویژگی های اجتماعی و فرهنگی متفاوت است. به عبارت دیگر، تفاوت زیادی در میزان مشارکت شهروندان نواحی مورد مطالعه وجود دارد که علت آن را می توان در میزان تعلق ِخاطر به مکان، میزان ارائة خدمات از سوی مدیران و مسئولان شهری و میزان رضایت از محل زندگی جستجو کرد. 1- این مقاله مستخرج از پایان نامة کارشناسی ارشد است.
بررسی و مقایسة تطبیقی تمایل به مشارکت در بین ساکنان بافت های قدیم و جدید شهری با استفاده از مدلAHP (مورد شناسی: محله های بافت قدیم و جدید شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهادینه سازی مشارکت و حضور مردم در فرایند مدیریت شهرها، رمز اصلی موفقیت طرح های توسعة شهری و از عوامل کلیدی ارزیابی عملکرد نظام مدیریتی شهری است که می تواند منجر به توسعة پایدار شهری شود؛ به همین دلیل امروزه در سطح جهانی، رویکرد «مشارکت محوری» در برنامه های شهری تقویت شده است. در این رویکرد مقتضیات هر جامعه بسیار مهم بوده که سیاست گذاری ها، برنامه ریزی ها و طراحی الگوها باید متناسب با آن صورت گیرد. به عبارتی، برای پیاده کردن برنامه ریزی مشارکتی نقطة آغازین، سنجش و اندازه گیری میزان تمایل به مشارکت در محله های مختلف شهری است تا فرایند برنامه ریزی شهری متناسب با تفاوت های موجود، نظام داده شده و عملیاتی شود؛ از این رو، هدف اصلی این نوشتار واکاوی و شناخت تمایل به مشارکت در محله های مختلف شهری است. پژوهش با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و کمّی، در چارچوب مدل تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و تحلیل همبستگی سعی کرده است ابتدا تأثیر ویژگی های شخصی و خانوار بر روی میزان مشارکت پذیری را بررسی کند و سپس به مقایسة تطبیقی تمایل به مشارکت شهروندان در بافت های قدیم و جدید شهر کرمان بپردازد. در نهایت به این نتیجه می رسد که در بین ویژگی های شخصی، جنسیت، میزان علاقه به محله و عضویت در نهادها با میزان تمایل به مشارکت ارتباط وجود دارد. از بین سطوح مختلف مشارکت، بالاترین میزانِ تمایل به مشارکت مربوط به مشارکت سیاسی و پایین ترین سطح مربوط به مشارکت مالی است. در آخر اینکه، میزان تمایل به مشارکت در بین ساکنان بافت جدید (محلة مطهری) بیش تر از ساکنان بافت قدیم (محلة مسجد ملک) است .
بررسی نقش برند گردشگری روستایی بر پایداری اجتماعی سکونت گاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه گردشگری از راهبردهای مؤثر در توسعه روستایی می باشد که پایداری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را به همراه دارد؛ به همین دلیل جوامع اقدام به برندسازی در عرصه گردشگری می کنند تا با ایجاد تمایز و موقیعت خاص برای مقصد، گردشگری روستایی توسعه یابد.
روش: روش تحقیق در این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح ۱۶۷ خانوار نمونه منطقه جمع آوری شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که در زمینه توزیع فضایی متغیر مستقل (برند گردشگری روستایی)، روستای جاغرق و ابرده علیا به ترتیب با میانگین های ۸۴/۳ و ۷۴/۳ بیشترین رقم و روستای گراخک با میانگین ۸۲/۱ کمترین رقم و در توزیع فضایی متغیر وابسته (پایداری شاخص های اقتصادی)، روستای جاغرق و ابرده علیا به ترتیب با میانگین های ۳۵/۴و ۰۹/۴ بیشترین رقم و روستای گراخک با میانگین ۲۸/۱ کمترین رقم آماره را به خود اختصاص داده اند. همچنین، ایجاد برند گردشگری و پایداری اجتماعی در هشت روستا دارای هم بستگی مستقیم می باشد. در نهایت، با اجرای آزمون تحلیل مسیر در چندین مرحله، متغیر «تجهیزات گردشگری» به عنوان یکی از شاخص های متغیر مستقل با ۴۷۲/۰ درصد بیشترین تأثیرات را بر پایداری به همراه داشته است.
محدودیت ها: دسترسی به روستاییان و به ویژه دهیاران و کسب اطلاعات در راستای اهداف تحقیق، عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به این نتایج، توجه به محصولات خاص در منطقه مورد مطالعه، توجه ویژه به بعد کارآفرینی در نواحی روستایی، فراهم کردن تجهیزات گردشگری در سطح روستاهای مورد مطالعه، بازیابی عناصر فرهنگی و توجه به آداب و رسوم محلی و غیره توصیه می شود.
اصالت و ارزش: یافته های این تحقیق می تواند در جهت برطرف ساختن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوّت متناسب با برند گردشگری و تأثیر آن بر پایداری اجتماعی در روستاهای منطقه مورد مطالعه مفید بوده و الگویی جهت استفاده در دیگر مناطق کشور باشد.
طراحی الگوی تشکیل یک سازمان مردمنهاد محلی: شرایط، تعاملات و پیامدها (موردمطالعه، روستای کیخا، شهرستان زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ب ررسی شرایط، تعاملات و پی امدهای تشکیل یک س ازمان مردم نهاد محلی در روستای کیخا از توابع شهرستان زابل واقع در استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است که به روش مطالعه موردی در سال 1392 انجام شده است. روستای کیخا مورد مطالعه و واحد تجزیه وتحلیل، اهالی پیشرو عضو سازمان مردم نهاد محلی بودند. نمونه های مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند (16=n). مشاهده، مصاحبه عمیق و بررسی اسناد و مدارک ابزار اصلی گردآوری اطلاعات بودند. روایی و پایایی تحقیق با استفاده هم زمان از سه روش در جمع آوری داده ها، ایجاد پایگاه داده و بهره گیری از نظرات مصاحبه شوندگان در تکمیل و اصلاح گزارش تحقیق بررسی شد. داده های جمع آوری شده در سه بخش آمار توصیفی، کاربرد فن شمارش و روش کدگذاری تجزیه وتحلیل شدند. با توجه به نتایج پژوهش، سازمان مردم نهاد محلی در روستای کیخا مطابق با مدل پارادایمی استراوس و کربین تحت تأثیر شرایط زمین های، شرایط علّی و شرایط مداخله گر تشکیل شده است. تشکیل این سازمان، زمینه ایجاد تعاملاتی بین مردم و مسئولان را فراهم آورده است. همچنین پیامدهای آموزشی و یادگیری، توانمندسازی زنان، بهداشتی و زیست محیطی، اجتماعی و جهان شهری، اقتصادی و عمران روستایی و روان شناسی را برای مردم به همراه داشته است.
شخصیت حقوقی بین المللی سازمان های غیردولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره مندی از شخصیت حقوقی بین المللی برای یک بازیگر عرصه بین الملل، امتیاز بزرگی است که به تسهیل فعالیت ها و برخورداری از صلاحیت لازم برای اعمال حقوق و تکالیف وی می انجامد . امروزه دولت ها و سازمان های بین المللی میان دولتی، اشخاص مسلم حقوقی حقوق بین الملل به حساب می آیند اما در مورد شخصیت حقوقی بین المللی سازمان های غیردولتی وضعیت متفاوت است. حقوق بین الملل علی رغم مشارکت فعّال برخی از این سازمان ها در شکل گیری و اجرای قواعد بین المللی، شخصیت حقوقی بین المللی در حد تابعان این حقوق را برای آن ها شناسایی نکرده است. این نوشته ضمن سنجش وضعیت فعلی سازمان های غیردولتی بین المللی با ملاک های لازم جهت کسب و اخذ شخصیت حقوقی بین المللی، زمینه ها وتوانایی این سازمان ها را در بهره مندی از شخصیت حقوقی بین المللی از یک سو و موانع ساختاری و نقاط ضعف در عملکرد آن ها را از سوی دیگر، بررسی کرده است. به نظر می رسد تجویز و اعطای شخصیت حقوقی بین المللی به تمام این سازمان ها با توجه به ساختار دولت- محور حقوق بین الملل موجود ممکن نیست و به دلیل برخی نقاط ضعف در عملکرد آن ها نیز مفید نمی باشد بلکه شخصیت حقوقی محدود و موردی سازمان ها ی غیردولتی با توجه به عملکرد آن ها در حوزه هایی که توان کارشناسی و کارآمدی این سازمان ها آشکار و مورد وفاق و استقبال دولت ها قرار می گیرد مطلوب و ممکن است.
طراحی و پیاده سازی نرم افزار بازی وارسازی شده وب سایت کتابخانه ای و بررسی تأثیر کاربرد آن بر مؤلفه های خودتعیین گری کاربران کتابخانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با پیشرفت فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی و پدیدار شدن تأمین کنندگان اطلاعات به اشکال گوناگون به مثابه رقیبی برای کتابخانه ها در فضای دیجیتال و محیط وب، کتابخانه ها با مشکل جدی بحران مشارکت از سوی کاربران خود مواجه شده اند. یکی از جدیدترین راهکارها برای غلبه بر چنین بحرانی بازی وارسازی خدمات کتابخانه ای است. بازی وارسازی را به منزله «کاربست محرک های مرتبط با انجام بازی در بسترهای نامرتبط با بازی» تعریف نموده اند. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن طراحی نرم افزار بازی وارسازی شده وب سایت کتابخانه ای، به بررسی تأثیر پیاده سازی آن بر مؤلفه های خودتعیین گری کاربران کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر بپردازد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی بوده که به روش شبه تجربی تک گروهی با پیش آزمون و پس آزمون انجام می شود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانشجویان کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر (به استثنای دانشجویان سال اول مقطع کارشناسی) تشکیل می دادند (N=45 ). نخست نرم افزار بازی وارسازی شده کتابخانه دانشگاهی علوم پزشکی بوشهر با نام «سامانه کتاب دان» طراحی شد و سپس میزان اثربخشی سامانه مذکور در مقایسه با نرم افزار اصلی کتابخانه بر روی آزمودنی ها از طریق پرسشنامه استاندارد «مقیاس برآورده ساختن نیازهای مرتبط با تجربه بازیکنان/کاربران» مورد سنجش قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس 22 استفاده شد. در بخش آمار توصیفی از مؤلفه هایی چون فراوانی، درصد فراوانی، آزمون میانگین، واریانس، و انحراف معیار، و در بخش آمار تحلیلی از آزمون هایی چون تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تی تک متغیره، و تی زوجی استفاده شد . نتایج پژوهش حاضر نشان داد که نرم افزار اصلی کتابخانه به لحاظ میزان انطباق با مؤلفه های خودتعیین گری کاربران با میانگین وزنی 38/3 از سطح پایینی برخوردار است و در مقابل سامانه کتاب دان از نظر میزان انطباق با مؤلفه های خودتعیین گری کاربران با میانگین وزنی 40/5 وضعیت مطلوبی دارد. همچنین میزان اثربخشی سامانه کتاب دان بر تمامی مؤلفه های چهارگانه خودتعیین گری بیش از حد متوسط بود، در حالیکه میزان اثربخشی نرم افزار اصلی کتابخانه بر تمامی مؤلفه های چهارگانه خودتعیین گری به جز مؤلفه «شایستگی» کمتر از حد متوسط گزارش شد. به علاوه، میزان انطباق نرم افزار اصلی کتابخانه با مؤلفه های خودتعیین گری دانشجویان دختر و پسر پایین تر از حد متوسط و میزان انطباق نرم افزار بازی وارسازی شده کتابخانه با مؤلفه های خودتعیین گری آنان در سطح بالایی قرار دارد. با توجه به ضرورت و اهمیت بازی وارسازی در وب سایت کتابخانه های دانشگاهی بایستی مدیران این کتابخانه ها با در نظر گرفتن ساختارها، محرک ها و اجزای بازی و بر پایه نیازهای اساسی روانشناختی کاربران به طراحی وب سایت هایی بپردازند که منجر به مشارکت هر چه بیشتر کاربران در بهره مندی از خدمات اطلاعاتی ارائه شده از طرف کتابخانه ها شود.
شناسایی و تبیین جامعه شناختی خشونت علیه زنان در فضای سایبر (مورد مطالعه: زنان 45-20 ساله شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی خشونت علیه زنان در فضای سایبر در میان زنان 20 تا 45 ساله شهر تهران، با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. در بخش چارچوب نظری از نظریه های صاحب نظرانی هم چون هیرشی، مرتن، باندورا ، پیترسون و دنسلی استفاده شده است. بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 386 نفر محاسبه که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مطالعه شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی ترکیبی محقق ساخته و گویه ها استاندارد بوده که پس از تایید اعتبار سازه ای و صوری آنها توسط صاحب نظران، پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (0.79) محاسبه و استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده ی آن است که مشارکت اجتماعی زنان و دلبستگی خانوادگی خشونت علیه زنان در فضای سایبر را کاهش می دهد و با افزایش اعتیاد آنلاین، خشونت افزایش می یابد و همنوایی در گروه های سایبری در صورت اعتیاد آنلاین در خشونت علیه زنان تاثیرگذار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن است متغیر مشارکت اجتماعی بیش از دیگر متغیرها بر خشونت علیه زنان تاثیر دارد.