مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
پایداری اجتماعی
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
27 - 48
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی یکی از ابعاد پایداری محلات شهری است که برای دستیابی به پایداری امری کلیدی می باشد. لذا توجه به آن، در نظر گرفتن توزیع بهینه امکانات به نفع همه قشرهای اجتماعی جامعه بوده و عدالت را در زمینه اجتماعی و فضایی فراهم می آورد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان پایداری اجتماعی محلات 22گانه شهر بابلسر از منظر ساکنان انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد که پرسشنامه ای در قالب 5 بعد و 34 زیرشاخص تنظیم گردید و تعداد 375 پرسشنامه براساس مدل کوکران به صورت تصادفی در میان جامعه آماری مورد مطالعه توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل شاخص های پایداری اجتماعی در محلات هدف از آزمون میانگین تی یکطرفه بر مبنای عدد 3 و در نهایت برای نشان دادن وضعیت محلات از نظر پایداری اجتماعی از کریتیک و روش ویکور بهره گرفته شد. یافته های آزمون تی یکطرفه بیانگر آن است که میزان پایداری در شاخص های ایمنی و امنیت (52/3)، سرمایه اجتماعی (16/3)، حس تعلق به مکان و کیفیت زندگی (26/3) نامطلوب و تنها شاخص مشارکت اجتماعی (87/2) نسبتا مطلوب می باشد. همچنین نتایج حاصل از امتیاز و رتبه بندی محلات نشان می دهد که 1/59درصد محلات در وضعیت پایداری اجتماعی ضعیف و کاملا ناپایدار قرار دارند. در مجموع، وضعیت پایداری محلات مورد مطالعه نامطلوب ارزیابی می شود.
تدوین مدل ساختاری عوامل مکانی مؤثر بر ارتقاء پایداری اجتماعی در بافت های فرسوده شهری به کمک تحلیل عامل و تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۱۴۲-۱۳۳
حوزه های تخصصی:
معضلات اجتماعی یکی از مسائل مهم بافت های فرسوده در ایران است که می توان از آن به عنوان «ناپایداری اجتماعی» یاد کرد. با این وجود در تهیه طرح های نوسازی برای این گونه بافت ها کمتر به لایه ها و ابعاد اجتماعی به طور کاربردی پرداخته می شود. «پایداری اجتماعی» یکی از ابعاد سه گانه توسعه پایدار است که چهارچوب نظری آن می تواند در راستای توجه به بهبود وضعیت اجتماعی بافت های شهری، در طرح ها و برنامه های شهرسازی مورد استفاده قرار گیرد. استفاده کاربردی از این چهارچوب نظری، مستلزم تدوین شاخص ها و عواملی شهرسازانه است که بر ارتقاء پایداری اجتماعی اثرگذار باشد. این مقاله که بخشی از فرآیند یک رساله دکتری است، در پی آن است که ساختار شاخص ها و عوامل مکانی تأثیرگذار بر ارتقاء پایداری اجتماعی در بافت های فرسوده شهری و مدل حاصل از آن ها را تدوین نماید. به این منظور ابتدا پیمایشی مقطعی در باب میزان اثرگذاری شاخص های مکانی برآمده از مرحله قبلی این پژوهش بر ارتقاء پایداری اجتماعی، میان 91 نفر از کارشناسان دارای تجربه در نوسازی بافت های فرسوده و 176 نفر از مردم ساکن بافت فرسوده محله تختی در تهران (به عنوان نمونه موردی)، انجام پذیرفت. سپس با استفاده از روش تحلیل عامل و نرم افزار SPSS، شاخص های ارزیابی شده در ساختاری از عوامل دسته بندی شده و به کمک روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS مدل حاصل از روابط میان این عوامل و ضرایب هم بستگی آن ها تدوین گردید. بر این اساس، 20 شاخص مکانی تأثیرگذار بر ارتقاء پایداری اجتماعی در بافت های فرسوده در 5 عامل «امنیت»، «فعالیت پذیری»، «هویت مندی»، «انسجام کالبدی- فضایی» و «مردم مداری» دسته بندی و ضرایب هم بستگی میان آن ها در قالب مدل حاصل تعیین گردید.
سنجش پایداری اجتماعی محلات بر اساس دیدگاه ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۹۲-۷۳
حوزه های تخصصی:
تمرکز توسعه در شهر ها و توجه به مفاهیم کالبدی و هندسی و غفلت از اهداف اجتماعی در طرح های توسعه شهری، شهرها را با چرخه نامطلوبی از عدم تعادل اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی روبرو کرده و چالش های زیادی را از نظر فقر، جرم و بزهکاری، تعارضات فرهنگی، نزول کیفیت زندگی، از هم گسیختگی های اجتماعی و غیره به وجود آورده است. رویکرد توسعه پایدار، برنامه ریزی و مدیریت شهری را از خردترین واحد شهر یعنی محله مورد توجه قرار داده و با رویکرد اجتماعی سعی در شناسایی ظرفیت های موجود در محله ها و کاربست آنها به منظور ترمیم و بهبود شرایط موجود و و ایجاد انعطاف لازم برای حل مشکلات آینده دارد. در این میان تلقی شهروندان از محله خود در تحلیل وضع موجود به دلیل انعکاس شرایط عمومی محله و محیط زندگی افراد حائز اهمیت می باشد. همچنین برداشت شهروندان از محله خود بسیاری از واقعیت های محیط را نمایان می سازد که از جنبه های اجتماعی برنامه ریزی درخور اهمیت است. هدف اصلی این تحقیق تعیین میزان پایداری اجتماعی در سطح محله فیض آباد شهر کرمانشاه با استفاد از دیدگاه ساکنین است تا از این طریق بتوان راهکارهایی را برای ترمیم و بازخوانی پایداری اجتماعی استخراج و پیشنهاد نمود. راهبرد اصلی تحقیق کمی است که در آن با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، همبستگی معیارهای تدقیق شده شناسایی و میزان پایداری اجتماعی محله بررسی شده است. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، تمام معیارها تاثیر مستقیمی بر میزان پایداری اجتماعی محله می گذارند اما شدت تاثیر معیارها متفاوت است. از این نظر، معیارهای رضایتمندی، امنیت اجتماعی و ثبات اجتماعی دارای بیشترین همبستگی با مفهوم پایداری اجتماعی در سطح محله بوده و از دیدگاه ساکنان بیشترین تاثیر را بر سطح پایداری اجتماعی محله دارند.
تبیین معیارهای طراحی فضاهای فرهنگی با رویکرد پایداری اجتماعی و پویایی فضایی؛ موردپژوهی: فرهنگسراهای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۲۶۲-۲۳۵
حوزه های تخصصی:
امروزه تبیین معیارهای پایداری فضاهای زیستی با رویکرد پایداری اجتماعی از مهمترین موضوعات در حوزه برنامه ریزی معماری و شهر است که باید در فرآیند طراحی معماری موردنظر قرار گیرد. از سویی دیگر، هدف از فرهنگسراها، ایجاد محیطی آزاد، صمیمی و دارای فضایی باز است که از طریق یک سیستم غیرمتمرکز اداره می شود. به بیان عامیانه می توان فرهنگسراها را پاتوق هایی فرهنگی با تعاملات اجتماعی دانست که به عنوان یک مرکز فرهنگی، بخشی از فعالیت های فراغتی را پوشش می دهد که به ضرورت طراحی معمارانه این فضاها برای پویایی اجتماعی اشاره دارد. بر این اساس، مقاله حاضر با بهره گیری از «روش توصیفی- تحلیلی» در مرحله نظری و «روش پیمایشی» در مرحله تحلیلی و با ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی مفهوم پایداری اجتماعی در معماری و طراحی فضاهای فرهنگی پرداخته است و برای تحلیل داده های حاصل از پژوهش و تبدیل آن به احکام معماری و سپس طراحی، از روش چیدمان فضا استفاده شده است. در ادامه این داده ها به صورت نمودارهای هم ترازی و سپس به صورت نقشه های گاما آورده شده است و در مرحله ی نهایی با استفاده از این تحلیل ها و مطالعات صورت گرفته بر روی سایت و با توجه به استانداردها و برنامه ی فیزیکی، طراحی معماری فرهنگسرا صورت گرفته است. در پایان نیز به معیارهای طراحی فضاهای زیستی با درنظرگیری پایداری اجتماعی و پویایی فضایی اشاره شده و راهکارهایی در راستای بهبود وضعیت ساختاری و فرهنگی فرهنگسراهای شهر تهران برای پویایی اجتماعی و امکان دهی حضور در عرصه های جمعی مورد اشاره قرار گرفته است.
طراحی مدل توسعه پایدار اجتماعی براساس موانع اجتماعی در شهرستان بشاگرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
263 - 298
حوزه های تخصصی:
امروزه، مباحث توسعه پایدار یکی از حوزه های مدنظر در جوامع مختلف است و در این بین، پایداری اجتماعی به دلیل تأثیر بسیاری که می تواند بر سطح رفاه مردم داشته باشد، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. با وجود اهمیت زیاد، درمورد جوانب و ابعاد پدیده پایداری اجتماعی با توجه به شرایط بومی مناطق مختلف آگاهی محدودی وجود دارد و به نوعی تاحدودی در تحقیقات علمی از پژوهش کردن در این حوزه غفلت شده است؛ ازاین رو هدف تحقیق، طراحی مدل توسعه پایدار اجتماعی براساس موانع اجتماعی در شهرستان بشاگرد بود. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و در زمره تحقیقات آمیخته بود. در مرحله کیفی، از روش (مضمون) برای طراحی مدل استفاده شد. با 20 نفر از اساتید و کارشناسان زمینه توسعه و پایداری شهری و اجتماعی در دانشگاه ها و سازمان میراث فرهنگی که با روش قضاوتی و هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. براساس یافته ها، پایداری اجتماعی شامل مؤلفه های کالبدی (امکانات شهری)، عدالت اجتماعی، آموزشی و پژوهشی و زیست محیطی و مشارکتی است. در بخش کمّی به منظور تحلیل داده ها و تعیین سطوح و رتبه برخورداری شهرستان بشاگرد، از تلفیق تکنیک های آزمون تی و شاخص های توصیفی استفاده شد. در این تحقیق جمعیت شهرستان بشاگرد در قالب دو منطقه شهری و روستایی بررسی شد. برای تعیین حجم نمونه به جدول مورگان استناد شد و با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری، حداکثر تعداد نمونه معادل 384 نفر در نظر گرفته شده است. براساس یافته ها، خروجی آزمون تی نشان داد که در سطح معنا داری 95 درصد فرضیه پژوهش تأیید شد که بدین مفهوم است که عوامل اجتماعی بر توسعه نیافتگی شهرستان بشاگرد مؤثر بوده است. همچنین براساس نتایج آزمون فرضیه ها، شهرستان بشاگرد از نظر ابعاد پایداری اجتماعی شرایط چندان مطلوبی ندارد.
تحلیل ساختاری مؤلفه های مؤثر بر پایداری اجتماعی- اقتصادی مناطق روستایی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، با توجه به جایگاه و نقش جامعه ی روستایی در توسعه ی متوازن کشور و همچنین با عنایت به مسائل و مشکلاتی که این جامعه با آن مواجه است، توجه به پایداری روستایی امری ضروری به نظر می رسد. مقوله ی پایداری اقتصادی- اجتماعی یکی از مباحث مهم در ارتباط با مناطق روستایی است. این دو بعد از پایداری، به علت توجه بیشتر به مؤلفه های پایداری محیطی، تا حد زیادی در سایه و سیطره ی آن قرار گرفته و کمتر به طور مستقل بررسی شده اند. لذا هدف از انجام این تحقیق، تحلیل ساختاری مؤلفه های مؤثر بر پایداری اقتصادی- اجتماعی مناطق روستایی استان ایلام می باشد که با استفاده از آنالیز فضایی در سامانه اطلاعات جغرافیایی جهت نمونه گیری، از بین 378 روستای بالای 20 خانوار ، 37 روستا به عنوان نمونه انتخاب و 250 پرسشنامه توسط روستاییان تکمیل شده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی است و جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین تحلیل داده ها با آزمون T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS و رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS انجام شده است. نتایج آزمون tتک نمونه ای نشان می دهد که مؤلفه ی مشارکت اجتماعی با میانگین 1646/3، بالاتر از حد میانگین 3 بوده و سایر مؤلفه های تحقیق، در حد میانگین یا پایین تر هستند. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان می دهد، مقادیر تی بدست آمده برای تمام مسیرها بزرگتر از 96/1 است، بنابراین رابطه بین سازه های سطوح بالاتر با سازه های سطوح پایین تر معنادار است. همچنین نتایج کلی نشان می دهد پایداری اجتماعی نسبت به پایداری اقتصادی در ایجاد پایداری کلی نقش مهم-تری دارد.
تحلیل و ارزیابی پایداری اجتماعی با رویکرد توسعه پایدار شهری ( مورد مطالعه: شهرستان های استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
پایداری اجتماعی، می تواند به عنوان یکی از مهمترین و کلیدی ترین ابزار در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های شهری محسوب شود. در این رابطه بین ابعاد توسعه پایدار، بعد اجتماعی یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود. توجه به رعایت اصول پایداری و پیگیری اهداف آن در برنامه های توسعه باعث افزایش کیفیت زندگی مردم می شود. هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی در شهرستان های استان خراسان شمالی است. برای مشخص شدن سطح پایداری اجتماعی، از الگوی تصمیم گیری چندمعیاره ترکیبی واسپاس استفاده شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد. شاخص های مورد مطالعه از طریق مطالعات کتابخانه ای و استفاده از سالنامه آماری استان استخراج شد. بر پایه یافته های پژوهش، شاخص های پایداری اجتماعی در قالب مدل واسپاس نشان می دهد که شهرستان بجنورد با امتیاز 856/0، بالاترین و مطلوب ترین شرایط را از نظر پایداری اجتماعی دارا می باشد و شهرستان اسفراین با امتیاز 009/0، نامطلوب ترین شرایط را از نظر شاخص های پایداری اجتماعی به خود اختصاص داده است. هم چنین نتایج نشان می دهد که همبستگی معنی داری بین ضریب (Q) توسعه پایدار اجتماعی و شمار جمعیتی شهرستان های استان وجود دارد. در واقع، توزیع و نحوه تخصیص منابع و منافع که مهمترین عامل به شمار می رود و رابطه جمعیت و توسعه را تعریف می کند، در شهرستان های استان متعادل نبوده است. لذا پژوهش حاضر، نگاه ویژه مسؤولان و مدیران شهری را در سطوح مختلف تصمیم گیری و در نظر گرفتن شرایط وضع موجود، جهت توسعه زیرساخت ها و توجه به توزیع عادلانه امکانات و خدمات در بخش های مختلف، به گونه ای که تمامی شهروندان در شهرها و روستاهای مختلف استان به این خدمات و زیرساخت های پایداری اجتماعی دسترسی داشته باشند، می طلبد.
نقش مولفه های کالبدی – محیطی بر پایداری اجتماعی در محله بان برز شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
161 - 176
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش مولفه های کالبدی – محیطی بر پایداری اجتماعی در محله بان برز شهر ایلام است این شهر اخیراً از رشد جمعیتی و کالبدی چشمگیری برخوردار بوده است، از جمله نتایج این رشد شتابان ناهمگون شکل گیری مناطق اسکان غیر رسمی در این شهر است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی به کمک پرسش نامه انجام یافته است. متغیر مستقل را شاخص های کالبدی- محیطی و متغیر وابسته این پژوهش شاخص های پایداری اجتماعی است. جامعه آماری پژوهش را ساکنین محله بان برز شهر ایلام تشکیل می دهند و روش نمونه گیری به صورت تصادفی بوده که بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه 384 نفر تعیین شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و آنوا استفاده شده است. متغیرهای فرم فضا، نفوذپذیری، فضای سبز در مجموع 8/78 درصد از تغییرات را در پایداری اجتماعی پیش بینی، می نمایند. بالاترین ارتباط معناداری مربوط به فرم و فضا (01/0> P، 0542/0 r=) و پایین ترین ضریب همبستگی مربوط به مولفه محصوریت (01/0> P، 0438/0r=) است. تأثیر متغیرهای کالبدی – محیطی نشان داد که تمام متغیرهای شش گانه (فرم فضا، نفوذپذیری، کف سازی و مبلمان شهری، فضای سبز، محصوریت، رنگ آمیزی و ظاهر ابنیه) تأثیر مستقیم بر پایداری اجتماعی در محدوده مورد مطالعه دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که در حالت کلی بین مؤلفه های مولفه های کالبدی – محیطی با پایداری اجتماعی رابطه مستقیم و پیوستگی معنادار آماری وجود دارد.
نگرش پایدار از نتیجه بر رویه؛ تجربه طراحی فضاهای شهری بر اساس مشارکت اجتماعی در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
21 - 36
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: به دنبال افزایش سریع جمعیت شهرها، مسائل اجتماعی بسیاری در شهرهای بزرگ پدید آمده که منجر به توجه به مفاهیم توسعه پایدار شده است. کلید موفقیت در احیای پایداری اجتماعی فضاهای شهری، حمایت از طرح هایی است که به لحاظ شرایط محلی، بسیج کننده مهارت و دانش محلی است. به علاوه فراوانی و تراکم نامتجانس شهرها، همبستگی، تعامل و توجه افراد نسبت به یکدیگر را کاهش داده است. امروزه تغییر نگاه از تجویزی به مشارکتی و از توجه به راه حل های معمارمحور (متمرکز) به شیوه های حل مسئله با تأکید بر ابتکارات جامعه است. لذا بایستی از نقش تجویزی معمار به معنای سازنده و هدایت کننده کل امور اجتماع به سوی نقشی به عنوان یکی از شرکای مهم اجتماعی گام برداشت.هدف پژوهش: این پژوهش بر آن است تا با استفاده از روش طراحی مشارکتی (شارت) به خلق فضایی شهری بپردازد و از این طریق امکان برقراری تعاملات اجتماعی را تسهیل کند و در راستای پایداری اجتماعی حرکت کند. روش پژوهش: این پژوهش دارای ماهیتی کاربردی است که به منظور آشنایی با ادبیات ناظر بر پژوهش از یک روش ترکیبی مبتنی بر راهبرد کیفی با تکیه بر تحقیقات میدانی براساس مدل «کارگاه طراحی یا شارت» شکل گرفته است.نتیجه گیری: این پژوهش با ارائه مدل فرایند «کارگاه طراحی شارت» از طریق طراحی یک فضای شهری واقع در محدوده خیابان مطهری شمالی شیراز پرداخته است. این فرایند طی یک پیش کارگاه، چهار کارگاه اصلی و یک جلسه میانی و غیررسمی انجام شده و به طراحی فضای مذکور منتهی شده است. نتایج پژوهش، ضرورت وجود پیش کارگاه برای نظم کارگاه های اصلی و ایجاد دستور کار لازم جهت جلوگیری از انحراف جلسه و دور شدن از اهداف اصلی کار را توصیه می کند. حضور طراحان حرفه ای در نقش رهبر در کارگاه با توانایی طراحی و ترسیم به عنوان مهم ترین ارکان اصلی تشکیل جلسات کارگاه، از دیگر دستاوردهای این پژوهش است. ارائه راه حل های تکمیلی جهت اصلاح و بهبود فرایندهای طراحی مشارکتی از نتایج نهایی این پژوهش است.
ارتباط تحول در معماری شهری و مفاهیم پایداری اجتماعی (نمونه موردی: بافت همت آباد اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
658 - 680
حوزه های تخصصی:
از زمان آغاز ایجاد سازه های مسکونی توسط انسان تا عصر حاضر، تحولات زیادی در آن ها ایجاد شده است. علی رغم ایجاد تحولات مکرر در طول زمان، در بسیاری از مناطق شهری، بافت های جدید و قدیم در کنار یکدیگر قرار دارند. معماری ای که به مرور زمان نیازمند تغییراتی بوده است و بنابر دلایل مختلف ایجاد تحول در آن به تأخیر افتاده است. بافت های ناکارآمد شهری پهنه هایی از شهر هستند که در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه عقب افتاده، از چرخه تکاملی حیات جدا گشته و به کانون مشکلات و نارسایی ها درآمده اند. این بافت ها عمدتاً درصد بالایی از جمعیت شهری را در خود جای داده و در عین حال از ظرفیت ها و قابلیت های نهفته بسیاری، برای توسعه های آتی درون شهری برخوردار هستند. از این رو معضلات اجتماعی بافت های ناکارآمد یکی از مهم ترین موضوعات پیشِ روی ایجاد تحول و مداخله در این بافت ها می باشد. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون پایداری اجتماعی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آن ها در بافت ناکارآمد همت آباد بپردازد. دلیل انتخاب بافت مذکور این است که، بخشی از این بافت نوسازی شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی و با استفاده از تکنیک SWOT می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که شاخص های الگوی پایدار بافت ناکارآمد شهری همت آباد عبارت اند از: رنگ تعلق، رعایت سلسله مراتب حریم، حفظ هویت و چیدمان فضایی مطلوب می باشد و همچنین مفاهیم و مؤلفه های پایداری اجتماعی همت آباد ازجمله: شناخت مردم، آرامش و خلوت، حفظ هویت و کیفیت رویداد فضاها که، نتیجه تأثیر و تأثر این دو رویکرد بر یکدیگر، ارائه راه کارهای طراحی بر نوسازی بافت ناکارآمد می باشد. با در نظر گرفتن نتایج این دو عوامل در نوسازی بافت می توان شاهد حفظ و تقویت نظام های اجتماعی_فرهنگی محله بود و از ناهنجاری های رفتاری، روانی، شغلی و هویتی پیشگیری کرد.اهداف پژوهشتبیین راهکارهای مؤثر بر تحول و نوسازی معماری با توجه به مشکلات اجتماعی بافت ناکارآمد همت آباد.بررسی عوامل تأثیرگذار در ارتقای پایداری اجتماعی در معماری شهری.سؤالات پژوهش: چه راهکارهایی در ایجاد تحول و نوسازی در بافت ناکارآمد همت آباد نقش دارد؟کدام عوامل در ارتقای پایداری ایجاد در بافت شهری همت آباد مؤثر است؟
اماکن عبادی- فرهنگی به مثابه یک مکان سوم: تبیین نقش مساجد در پایداری اجتماعی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و آمایش فضا دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
103 - 130
حوزه های تخصصی:
مساجد به عنوان یک مکان سوم از صدر اسلام تا به امروز دارای کارکردهای مختلفی بوده اند. به طوریکه این اماکن مذهبی فرهنگی علاوه بر بعُد عبادی و نیایشی همواره در امور فرهنگی- اجتماعی و تقویت آرمان های والای انسانی ایفای نقش کرده اند. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش مساجد به عنوان یک مکان سوم در پایداری اجتماعی شهر خرم آباد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی است. نمونه آماری مورد پژوهش شامل 150 نفر از شهروندان شهر خرم آباد است که به صورت تصادفی ساده با استفاده از نرم افزار Sample Power مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای پژوهش نشان داد مساجد با میانگین 92/2 نقش کمی بر پایداری اجتماعی شهر خرم آباد دارند. همچنین نتایج مدل عاملی مرتبه دوم پژوهش نشان داد در میان ابعاد مورد مطالعه، بُعد - سیاسی فرهنگی با بار عاملی 98/0 داری بیشترین اثرگذاری و بُعد اجتماعی و اقتصادی با وزن عاملی 42/0 دارای کمترین اثرگذاری در شهر خرم آباد است. در نهایت نتایج تحلیل مسیر مدل ساختاری پژوهش نشان داد که دست یابی به پایداری اجتماعی از طریق مساجد در شهر خرم آباد با بهبود شاخص های اثرگذار در شش بعُد سرمایه اجتماعی، تعاملات اجتماعی و افزایش حس تعلق، تبادل آزادانه عقاید و آرا، تقویت همبستگی اجتماعی و تقویت روحیه جمعی با وزن های کوواریانسی 49/0، 48/0، 47/0، 42/0، 32/0 و 19/0 امکان پذیر است.
تحلیل پایداری کشاورزی شالی کاران شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
159 - 182
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های مهم توسعه پایدار، کشاورزی پایدار است که سه ه دف اصلی بهره وری اقتصادی، کیفیت زیست محیطی و مسئولیت اجتماعی دارد و می بایست به صورت متعارف در کنار یکدیگر بررسی شوند. ش ناخت ای ن مؤلف ه ه ا م ی توان د در ت دوین سیاست ها و راهبردهای کشاورزی پایدار نقش بسزایی ایفا کند. هدف اصلی مطالعه، شناخت و تحلیل مؤلفه های پای داری نظ ام ک شت برنج در شهرستان رشت است. داده های مورد نیاز به صورت حضوری و با تکمیل پرسش نامه از کشاورزان شالی کار شهرستان رشت در سال 1400-1399 جمع آوری شد. برای تعیین وزن شاخص های اجتم اعی، اقتص ادی و اکولوژیکی از فراین د تحلی ل سلسله مراتبی ((AHP استفاده شد و همچنین برای ادغام شاخص های پایداری از روش شاخص ترکیبی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد 36 درصد نظام تولید برنج در وضعیت نرمال است و تنها 4 درصد نظام تولید برنج در وضعیت پایدار قوی و بالقوه پایدار قرار دارد. بر اساس یافته ها، ارقام بومی ازنظر شاخص های پایداری وضعیت مطلوب تری داشتند و کشاورزانی که عملی ات م دیریت اگرواکولوژی ک را استفاده کرده بودند، ازنظر پایداری اکولوژیکی، اقتصادی و پای داری ک ل در س طحی بالاتری قرار داشتند. با توجه به نتایج، کشاورزانی که دارای اراضی یکجا و متمرکز بوده اند ازنظر پایداری اقتصادی و پایداری کل وضعیت مطلوب تری داشتند. همچنین کشاورزانی که از ارقام بومی و گواهی شده استفاده کرده بودند ازنظر شاخص های پایداری وضعیت مطلوب تری داشتند. بنابراین کشت ارقام بومی و گواهی شده، مدیریت اگرواکولوژیک و حرکت به سوی اندازه های بزرگ تر مزرعه می تواند تأثیر مثبتی بر پایداری کشت برنج داشته باشد.
ارزیابی پایداری شهرستان های استان مازندران طی سال های 1385 و 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
163 - 184
حوزه های تخصصی:
مدیریت مطلوب شهری و منطقه ای و توازن در میزان توسعه شهرها از مسائل پیشروی برنامه ریزان شهری است. در همین راستا، هدف اصلی این پژوهش سنجش پایداری اقتصادی و اجتماعی شهرستان های استان مازندران طی سرشماری سال های 1385 و 1400 است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-تحلیلی است. روش تحلیل کمی و نوع استدلال به کار رفته از نوع علی-قیاسی است. داده ها و اطلاعات موردنیاز با استفاده از آمارنامه های آماری و سرشماری 1385 و 1400 گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش به 30 نفر از اساتید و خبرگان حوزه برنامه ریزی شهری به روش نمونه گیری هدفمند است. پایایی پرسشنامه با ا ستفاده از پیش آزمون و آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 812/0 مورد تائید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات به دست آمده از مدل های بارومتر پایداری، رادار، کپ لند و الکتر استفاده گردیده است. نتایج حاصل از تکنیک های سنجش پایداری نشان داد شهرستان های ساری، بابل، آمل، قائم شهر، تنکابن و چالوس از رتبه های بالاتری در ابعاد پایداری برخوردارند. همچنین شهرستان های استان مازندران پایداری متفاوتی داشته است و معضل ناپایداری، از نظر اندازه بیش تر به شهرهایی با اندازه کوچک و متوسط و از لحاظ شاخص ها بیش تر به مسائل اقتصادی بازمی گردد. لذا می توان با اجرای راهکارهای حاصل از این پژوهش، پایداری و توسعه یافتگی شهرها را فراهم ساخت.
ارزیابی شاخص های اجتماعی شهر های کوچک با مرتبه جمعیتی آن ها، مطالعه موردی: نظام شهری استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
149 - 167
حوزه های تخصصی:
شناخت و سنجش شاخص های اجتماعی مهم و مؤثر در پایداری شهرها، مرحله ای فراتر از توسعه پایدار شهری و از مهم ترین اقدامات برنامه ریزان به شمار می رود. این پژوهش باهدف سنجش میزان پایداری اجتماعی 21 نقطه شهری استان ایلام با استفاده از 51 شاخص اجتماعی با استفاده از روش اولویت بندی بر اساس مشابهت به راه حل ایده آل TOPSIS، تحلیل خوشه ای و بررسی رابطه ضریب همبستگی اسپیرمن بین میزان پایداری شهرها و اندازه جمعیت آن ها انجام گرفته است. روش انجام این پژوهش توصیفی– تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS و کاربرد روش اولویت بندی بر اساس مشابهت به راه حل بهینه، تاپسیس، داده های گردآوری شده تجزیه وتحلیل شده و با استفاده از روش تحلیل خوشه ای شهرهای استان ایلام در گروه پایدار، نیمه پایدار، نیمه ناپایدار و ناپایدار سطح بندی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد فقط شهر توحید، در سطح اول یا پایدار، 4 شهر میمه، لومار، سراب باغ و بدره در سطح دوم یا نیمه پایدار،10 نقطه شهری؛ سرابله، موسیان، صالح آباد، دلگشا، چوار، آسمان آباد، مورموری، پهله، دره شهر و زرنه در سطح سوم یا نیمه ناپایدار، 6 نقطه شهری ارکواز ملکشاهی، آبدانان، مهران، ایلام، ایوان و دهلران در سطح چهارم یا ناپایدار قرارگرفته است. بررسی میزان ارتباط میان اندازه جمعیت و میزان پایداری شهرهای استان ایلام با استفاده از ضریب اسپیرمن رو نشان می دهد مقدار 782/0- بیانگر وجود ارتباط قوی و معکوس میان رتبه جمعیت شهرها و رتبه پایداری آن ها است و نشان می دهد با افزایش جمعیت شهرها میزان پایداری آن ها کاسته می شود و شهرهای کوچک تر از پایداری بیشتری برخوردارند.
بررسی چالش های مدیریت شهری در دستیابی به پایداری اجتماعی شهر با تأکید بر تنوع قومی و خرده فرهنگ ها (مطالعه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داده و روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای(کتب، مقالات، اسناد و ...برای چارچوب نظری) و میدانی (پرسش نامه برای دریافت نظر شهروندان) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر اهواز در سال 1395 برابر با 1,184,788 نفر می باشد. تعداد نمونه با استفاده از نمونه گیری کوکران، 384 نفر تعیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون های آماری تی تک نمونه ای، رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر استفاده شده است.یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای برای سنجش وضعیت پایداری شهری اهواز با تأکید بر قومیت ها نشان می دهد که بین میانگین به دست آمده (81/1) اختلاف معناداری وجود دارد به گونه ای که زیر حد استاندارد (3) می-باشد. بنابراین وضعیت این شاخص در حالت مطلوب قرار ندارد. نتایج آزمون رگرسیون گام به گام حاکی از آن است که شاخص امنیت اجتماعی با ضریب بتای 247/0 دارای بیشترین تأثیر و شاخص اقتصادی با ضریب 166/0 دارای کمترین تاثیر در پایدار کردن شهر اهواز برای قومیت های مختلف. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که تمامی ضرایب این متغیرها در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار هستند بدین معنی که متغییرها در پایداری شهر اهواز در زمنبه قومیت گرایی تاثیر دارند که لزوم توجه به آن ها، این مسئله را بهوبد خواهد بخشید. نتیجه گیری: به دلیل سیاست ها و راهکارهای نه چندان مناسب مدیریت شهری در اهواز، خرده فرهنگ ها و تنوع قومیتی دارای چالش های خاصی برای مدیران شهری می باشد که اصلی ترین چالش برای مدیران شهری برای دستیابی به پایداری اجتماعی، اقتصادی، کالبدی-فیزکی و زیست محیطی می باشد و طبق پژوهش های میدانی که انجام شده باید به این مسائل هرچه زودتر رسیدگی کنند که به چالش های بدتری منتهی نشود.
تحلیل پایداری اجتماعی محلات و مسکن شهری به مثابه توسعه کالبدی پایدار در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر بر اینکه مقوله مسکن از اثرگذار ترین مباحث بر فرهنگ، هویت و به طور کلی بر زندگی انسان ها است، هدف پژوهش پیش رو دستیابی به راهکارهای پایداری در مسکن حائز اهمیت است. با رشد فراوان جمعیت و به تبع آن افزایش چشمگیر نیاز به مسکن و در نتیجه روند رو به رشد صنعت ساخت وساز مسکن، بخصوص در کلان شهرها، مقوله مسکن بیشتر از بعد پایداری اقتصادی و افزایش کمی ساخت و ساز بدون توجه به کیفیت سکونت موردتوجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر برای شناسایی مؤلفه ها و معیارهای اثرگذار بر پایداری اجتماعی مسکن شهر تبریز در دو مقیاس «محلات مسکونی» و «محیط داخلی مسکن» و با هدف ارائه راهکار هایی برای دستیابی به پایداری اجتماعی در محلات مسکونی قدیم و جدید شهر تبریز صورت پذیرفته است. در این پژوهش، ابتدا با تکنیک تحلیل محتوا به بررسی مطالعات پیشین مرتبط با مسئله پرداخته شد. پس از طبقه بندی نتایج پژوهش های پیشین، با استفاده از تکنیک دلفی از نظرات متخصصان و استادان این حوزه بهره گرفته شد. در نهایت با استفاده از روش پیمایشی-مقطعی، به تدوین پرسشنامه و سنجش میزان اهمیت مؤلفه ها و معیارهای نهایی از دیدگاه ساکنان محلات قدیم و جدیدالاحداث شهر تبریز پرداخته شد. بر اساس یافته ها، مؤلفه های «مطلوبیت کالبدی محله»، «خصوصیات فرهنگی-اجتماعی» و «کاربری و زیرساخت های اجتماعی محله» به ترتیب مهم ترین مؤلفه های اثرگذار بر پایداری اجتماعی محلات و مجموعه های مسکونی است. همچنین مؤلفه های «ارتباط مسکن با فضای باز و طبیعت زنده»، رعایت «محرمیت و حریم خصوصی» و «تنظیم شرایط محیطی مسکن» به ترتیب ازجمله تأثیرگذارترین مؤلفه ها بر پایداری اجتماعی در محیط داخلی مسکن می باشند.