مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
پایداری اجتماعی
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی جهت پاسخ به مشکلات و معضلات اجتماعی شهرها و به عنوان بعدی کارا در رسیدن به توسعه پایدار شهری، گفتمانی است که در دو دهه اخیر بسیار موردتوجه و استقبال محققین شهری قرارگرفته و پژوهشگران با ابعاد مختلف محیط ساخته شده شهری به آن نگریسته اند. مسئله پایداری اجتماعی، محیط ساخته شده، دموکراسی، ایدئولوژی، مشارکت. ای که حائز اهمیت است فقدان یک پژوهش جامع و نظام اند در حوزه محیط های ساخته شده شهر، سیاست ها و برنامه های شهری است. ازاین رو، هدف از این پژوهش یک مرور فراترکیب از منابع منتخب جهت روشن شدن ابعاد پایداری اجتماعی در این حوزه ها است. جهت رسیدن به این هدف، با کدگذاری داده ها و استفاده از نرم افزار MAXQDA، چهار مقوله شکل شهر، سیاست ها و برنامه ها، ابعاد و ویژگی ها و زمینه های اصلی پایداری اجتماعی را شناسایی کرده است. با درک و تبیین مقوله های بیان شده، نتیجه مطالعات در یک چارچوب پایداری اجتماعی، شامل مفهوم سازی، سیاست گذاری و اقدام در محیط ساخته شده شهری ارائه می گردد. این ابعاد هرکدام در ترکیبی فراتر با یکدیگر، وارد گفتمان های دموکراسی محور، مشارکت محور و ایدئولوژی محور می شوند. با درک عمیق از نتایج، زمینه ای برای مطالعات آینده فراهم می شود تا بتوانند مطالعات بیشتری در هریک از گفتمان های مطرح شده و تلاش برای پیوند مؤثرتر آن ها با پایداری اجتماعی انجام دهند.
بررسی وضعیت پایداری اجتماعی در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت یافتن مفهوم توسعه ی پایدار در دهه های اخیر و نیز با توجه به اینکه توسعه ی پایدار شهری، بویژه در بعد اجتماعی، در روابط میان افراد تجسم می یابد، بنابراین بررسی و شناسایی بسترهای تحقق توسعه پایدار در شهرها نیازمندِ واکاوی و مطالعه مقولاتی در تعاملات انسانی، از جمله انسجام اجتماعی، یکپارچگی، مشارکت، اعتماد و همکاری شهروندان است که به تعبیری می توان مقولات یاد شده را در قالب مفهوم پایداری اجتماعی ترسیم نمود. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به بررسی وضعیت پایداری اجتماعی در شهر کرمانشاه پرداخته ایم. در بعد نظری، مدل مفهومی این پژوهش بر هفت مؤلفه اصلیِ پایداری اجتماعی، شاملِ حس تعلق مکانی، مشارکت و اعتماد، تعامل و کنش متقابل، عدالت و دسترسی به امکانات و خدمات، بهره مندی اقتصادی، مسکن و احساس امنیت، استوار می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایش بوده و جامعه آماری آن شاملِ کلیه شهروندان بالای 15 سالِ ساکن در مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه (۹۴۶۶۵۱ نفر) می باشد، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایِ متناسب با حجم نهابتاً 385 نفر از هشت منطقه شهر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شده است. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می یاشد و تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS (میانگین مؤلفه ها، تی تک نمونه ای و فریدمن)، مدل تصمیم گیری چند معیاره WASPAS و روش CVصورت گرفته است. نتایج مقایسه میانگین شاخص های پایداری اجتماعی از نظر شهروندان در شهر کرمانشاه نشان می دهد میانگین شاخص های؛ حس تعلق مکانی ( 27/3) ، تعامل و کنش متقابل (21/3)، شاخص عدالت و دسترسی به امکانات و خدمات (17/3)، شاخص کیفیت مسکن (15/3 )، احساس امنیت (10/3) و شاخص مشارکت و اعتماد (39/3 )، بر حسب نتایج آماری، به طور معنادار بیشتر از مقدار متوسط سه است، اما در شاخص بهره مندی اقتصادی (73/2) به طور معنادار کمتر از مقدار متوسط سه می باشد و از نظر شهروندان اصلاً وضعیت مطلوبی ندارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد؛ شاخص مشارکت و اعتماد با مقدار 87/4 در رتبه اول و بیشترین اهمیت را در پایداری اجتماعی داشته است. با توجه به نتایج مدل WASPAS ؛ مناطق یک با 3567/0 ، شش با 3554/0 ، دو با مقدار 3547/0 ، هشت با 3542/0، چهار با 3525/0، پنج با 3523/0 ، هفت با 3506/0 ، سه با 3497/0 به ترتیب در رتبه های اول تا هشتم قرار گرفته اند. در کل با توجه به نتایج مدلWASPAS ؛ تمامی مناطق در مقوله نیمه برخوردار قرار می گیرند. همچنین بیشترین نابرابری در بین مؤلفه ها مربوط به میزان همدلی میان اهالی محلات شهری با مقدار 091/0 می باشد.
بررسی و تحلیل نقش فضاهای عمومی در پایداری اجتماعی شهرها پژوهش موردی: شهر سردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
99 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل نقش فضاهای عمومی در پایداری اجتماعی شهر سردشت می باشد. روش تحقیق اسنادی- تحلیلی و پیمایشی بود و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته ها با توجه به نظرات استفاده کنندگان از فضاهای عمومی و با استفاده از نرم افزارهای SPSS ver.19.0 و Arc GIS ver.10.1 مورد تجزیه و نحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که مبلمان و امکانات ایمنی در حد متوسط و پایین بوده است. همچنین از بین کلیه گویه های مورد مطالعه؛ اجتماع پذیری، فعالیت و کارکرد، زیبایی و آسایش و دسترسی پذیری به ترتیب محله های گرده سور با (73/0)، سوی برده قوچ (62/0)، گرده سور (81/0) و گرده سور و سه راه مارغان (100/0) برخورداری، دارای بیش ترین محرومیت و محله های سرچاوه (98/0)، سرچاوه (93/0)، فرهنگیان (96/0) و آشان با (100/0) برخورداری، دارای بیش ترین میزان توسعه می باشند. نتایج ضریب همبستگی نیز نشان می دهد که محدودیت حضور زنان در فضاهای عمومی با ضریب 163/0- و آلودگی های محیطی با ضریب 361/0- دارای رابطه منفی و معکوس و شاخص های مربوط به امکانات فضاها، مسئولیت پذیری، حس تعلق، مشارکت، امنیت و تعامل اجتماعی دارای ضریب همبستگی مستقیم و مثبت می باشند.
بررسی میزان پایداری اجتماعی و رضایت از محیط زندگی (مطالعۀ موردی: ناحیۀ 1 منطقۀ 9 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
172 - 143
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم پایداری شهرها، توجه به شاخص ها و زمینه های ایجاد پایداری اجتماعی است. در این میان، محله به عنوان مبنای فیزیکی- اجتماعی می تواند نقش بسیار مهمی در تکامل پایداری شهرها ایفا کند و ابعاد آن به عنوان یکی از مهم ترین و کلیدی ترین ابزار در برنامه ریزی ها کاربرد دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت پایداری اجتماعی در ناحیه 1 منطقه 9 تهران و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. بر اساس حجم نمونه و نمونه گیری فضائی، 383 خانوار انتخاب و پرسشنامه ها میان آن ها توزیع شدند. برای تحلیل داده ها، از تکنیک مک گراناهان استفاده گردید و تحلیل فضائی با استفاده از آماره موران کلی و آماره لکه داغ و سرد در نرم افزار Arc GIS صورت گرفت. نتایج نهائی تکنیک مک گراناهان بر اساس بلوک های شهری محاسبه و با نقشه نهایی پایداری اجتماعی مشخص شدند. نتایج تحلیل فضائی نیز الگوی خوشه ای مقادیر پایداری اجتماعی را نشان می دهند؛ بر این اساس وضعیت پایداری اجتماعی در بخش های غربی ناحیه یعنی بخش های جنوبی محله استاد معین و بخش غربی محله دستغیب دارای وضعیت مطلوبی است و این میزان در بخش شرقی ناحیه یعنی بخش جنوبی محله هوشیار و بخش شرقی محله دستغیب دارای وضعیت نامطلوبی است. بیشترین میزان پایداری در محله استاد معین و بخش های مرکزی و غربی محله دستغیب و کمترین میزان پایداری در محله هوشیار قرار دارد؛ بنابراین جهت افزایش میزان پایداری اجتماعی در ناحیه یک منطقه نه شهر تهران، لزوم ایجاد زمینه های تسهیل جریان نوسازی و افزایش مشارکت، افزایش زمینه های ایجاد امنیت و رضایت ساکنان، امری ضروری و مهم به نظر می رسد.
بررسی تأثیر پاندمی کووید19 بر کارکردهای اجتماعی مکان های سوم، مطالعه موردی: کافه های شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
61 - 70
حوزه های تخصصی:
مکان های سوم به کمک ویژگی های خود باعث ایجاد پایداری و افزایش تاب آوری در شهرها می شوند. آن ها در مواقع بحران قابلیت حمایتگری بالایی دارند و در پایداری اجتماعی جامعه اثرگذار هستند. زمانی که بحران به وجود آمده باعث ایجاد اختلال در نقش حمایتی مکان سوم شود پتانسیل کمک های مردمی و اتحاد در مقابل بحران کاهش پیدا می کند. شیوع ویروس کووید19 نمونه ای از این بحران است که با توجه به محدودیت های اجباری همراه خود علاوه بر مشکلات سلامتی تحمیل شده بر یک جامعه می تواند باعث تضعیف پایداری اجتماعی شود. کافه ها نمونه ای ملموس از مکان های سوم هستند که باهدف آسیب شناسی پاندمی کووید19 بر پایداری اجتماعی شکل گرفته به واسطه آن ها, در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر پنج مؤلفه تضعیف اقتصاد، ترس از بیماری، کم شدن تعاملات اجتماعی، کم شدن حس مکان و کم شدن قابلیت دسترسی بر تضعیف پایداری اجتماعی به دلیل کووید19پرداخته شد. روش پژوهش توصیفی_تحلیلی و همبستگی است. پرسشنامه در طیف لیکرت طراحی شده و از نرم افزار و AMOSE و روش معادلات ساختاری تحلیل برای تحلیل داده ها استفاده شده است . تعداد نمونه های قابل استفاده با توجه به فرمول کوکران و جدول مورگان 392 نمونه است. نتایج پژوهش نشان داد ترس از بیماری با اطمینان 99 درصد با ضریب استاندار 468/0 درصد بیشترین تأثیر را در کم شدن پایداری اجتماعی دارد. همچنین دو مؤلفه کم شدن تعاملات اجتماعی و کم شدن قابلیت دسترسی با اطمینان 95 درصد به ترتیب با ضریب استاندارد 160/0 و 056/0 درصد بعد از مؤلفه ترس از بیماری، بیشترین تأثیر مستقیم را در تضعیف پایداری اجتماعی شکل گرفته به واسطه کافه ها در شهر تبریز دارند. تأثیر مؤلفه های حس مکان با ضریب 236/0- به واسطه تأثیر بر ترس از بیماری و اقتصاد با ضریب تأثیر 067/0 با تأثیر بر تعاملات اجتماعی بر پایداری اجتماعی شکل گرفته در کافه ها به صورت غیرمستقیم است.
سنجش پایداری اجتماعی در محله های سنتی، مقایسه تطبیقی محلات سنگی، عاشوری و شکری شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معضلات اجتماعی یکی از مسائل مهم بافت های سنتی شهرهای ایران است که می توان از آن به عنوان ناپایداری اجتماعی یاد کرد. کم توجهی به این مسائل سبب شده است علی رغم اجرای برنامه ها و پروژه های مختلف، محلات سنتی همچنان از ابعاد کالبدی، اقتصادی و اجتماعی با معضلاتی بسیار درگیر باشند. به همین منظور پژوهش حاضر، پیمایشی مقطعی برای تحلیل پایداری اجتماعی در سه محله سنتی سنگی، عاشوری و شکری در شهر بوشهر را دنبال نموده است. جامعه آماری شامل ساکنین این محلات است که از میان آنها، 201 نفر (76 نفر به ازای هر محله) به عنوان نمونه به صورت هدفمند انتخاب شده اند. پس از پیمایش میدانی و تکمیل پرسشنامه ها، داده ها در نرم افزار SPSS وارد شده و با مدل های تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره خطی مورد تحلیل قرار گرفته اند. مطابق یافته ها، 22 شاخص پایداری اجتماعی را می توان در 6 عامل «تعامل و سرمایه اجتماعی»، «کیفیت زندگی و اعتماد نهادی»، «برابری و عدالت اجتماعی»، «رضایتمندی و امنیت اجتماعی»، «سلامت اجتماعی» و «تاب آوری کالبدی» دسته بندی نمود که در مجموع، بیش از 67 درصد از واریانس پایداری اجتماعی محلات را تبیین می کنند. مدل رگرسیونی نیز نشان می دهد عوامل «تعامل و سرمایه اجتماعی»، «تاب آوری کالبدی» و «کیفیت زندگی و اعتماد نهادی» به ترتیب بیشترین تاثیر را بر رضایتمندی اهالی نسبت به محله دارند. از مقایسه وضعیت سه محله نیز چنین برمی آید که محله عاشوری بهترین وضعیت (305/1)، محله سنگی وضعیت متعادل (055/0-) و محله شکری نازل ترین وضعیت (25/1-) را به لحاظ پایداری اجتماعی داشته اند.
توسعه پایدار محلی، چالشی مضمونی در حوزه مقیاس رهیافت ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
67 - 80
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی شاخص های محله پایدار و رابطه آن با جهانی شدن پرداخته شده است. ضمن بررسی دیدگاه های مختلف و پژوهش های صورت گرفته و همچنین با بررسی نمونه های موردی که هر کدام در کشورها و قاره های مختلفی قرار دارند دریافتیم که توسعه پایدار محلی هم در تعامل و هم در تقابل با توسعه پایدار جهانی است به گونه ای با توجه به موقعیت های جغرافیایی مختلف می تواند اثرگذاری متفاوتی داشته باشد. این در حالی است که یکی از اصلی ترین عوامل موفقیت توسعه پایدار، جهانی شدن و فرایند هم پیوندی جهانی بدون مرز می باشد و با وابستگی کشورها به یکدیگر است که توسعه پایدار می تواند محقق شود اما این موضوع در مقیاس محله متفاوت است و می تواند آسیب هایی به آن وارد کند. جهانی شدن توسعه پایدار در حالی می تواند موفقیت آمیز باشد که تهدیدی برای ویژگی های بومی محله به حساب نیاید و از نظر اقتصادی،اجتماعی و زیست محیطی آن را تهدبد نکند.توسعه پایدار محلی را می توان با شاخص های متنوعی بهبود بخشید و این شاخص ها با توجه به نیازها و دارایی های هر محله منتخب و در نهایت منجر به نتایج متفاوتی می شود.
تبیین نقش طراحی شهری در بازآفرینی محلات شهری با رویکرد پایداری اجتماعی
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
189 - 207
حوزه های تخصصی:
سیاست ها و برنامه های بازآفرینی شهری، برای مداخله در محلات ناکارآمد، نیازمند توجه به الزامات پایداری اجتماعی هستند؛ چه آنکه بعد اجتماعی در کانون تعریف محلات قرار دارد. از سوی دیگر طراحی شهری به عنوان اصلی ترین رشته و حرفه متوجه کیفیت های محیط شهر و محلات آن، برای نقش آفرینی کارآمد در فرایند بازآفرینی نیازمند فهم روشنی از جایگاه خود خصوصا معطوف به پایداری اجتماعی است. این مقاله تحلیلی-تبیینی به دنبال ارائه پاسخی در جهت این فهم روشن است. پس از بخش نظری، نوع نقش طراحی شهری در تحقق مولفه های بازآفرینی شهری و پایداری اجتماعی محلات شهری مورد بحث قرار گرفته است. سپس حوزه های عمل طراحی شهری در بازآفرینی محلات معطوف به پایداری اجتماعی تشخیص داده شده و در انتها مبتنی بر نمایانگرهای طراحی شهری یک چارچوب سیاستی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد اصلی ترین جایگاه طراحی شهری را باید در بعد محرک توسعه بازآفرینی محلات و درجهت ارتقای دسترسی برابر، حس مکان، نشاط و شادی، تنوع، تعاملات اجتماعی و ایمنی و امنیت جستجو کرد. چارچوب سیاستی ارائه شده در این جهت می تواند راهنمای طراحان شهری باشد. همچنین یافته های مقاله که نوعی مقایسه میان نقش سه تخصص شهری را نیز در خود دارد می تواند در تهیه برنامه های بازآفرینی محله ای یاری گر برنامه ریزان و مدیران شهری نیز باشد.
تعامل بین سبک زندگی پایدار و توسعه پایدار خانوادههای روستایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۸
۳۱۹-۲۸۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه:امروزه پایداری خانواده های روستایی در دو حوزه سبک زندگی و توسعه اقتصادی-اجتماعی از اهمیت برجسته ای برخوردار است و ازآنجاکه ناپایداری خانواده ها در حوزه های مذکور موجب ناپایداری جامعه در سطح کلان می شود، بنابراین لازم است با اجرای پژوهشهایی، رابطه این دو حوزه در جهت پایداری خانواده های روستایی بررسی ش.ئ تا زمینه توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان، برای تحقق پایداری اقتصادی-اجتماعی و سبک زندگی در روستاها فراهم شود. بر همین اساس، تحقیق حاضر با تلفیقی از نظریه های اینگلهارت، وبر و بوردیو به بررسی رابطه تعاملی بین سبک زندگی پایدار و توسعه پایدار اقتصادی-اجتماعی در سطح خانواده های روستایی می پردازد. روش: روش تحقیق پیمایش و نمونه آماری شامل 376 نفر از سرپرستان خانواده های روستایی شهرستان بستان آباد بود که بر اساس فرمول کوکران و با شیوه های نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، طبقه بندی شده متناسب و تصادفی ساده انتخاب و پیمایش شدند. یافته ها: بین سبک زندگی پایدار و توسعه پایدار اقتصادی-اجتماعی در سطح خانواده های روستایی همبستگی وجود دارد که دراین بین، سبک زندگی پایدار بیشترین همبستگی را با پایداری اقتصادی این خانواده ها داشته است. در نقطه مقابل نیز، سبک زندگی پایدار خانواده ها در بُعد اقتصادی بالاترین همبستگی را با توسعه پایدار آنها داشته است. بحث: اگرچه ادبیات نظری موجود صرفاً بر رابطه یک سویه و علی میان سبک زندگی و توسعه پایدار تأکید دارند، اما نتایج تحقیق حاضر، افق نظری خود را فراتر نهاده و با مفروض گرفتن رابطه همبستگی بین این دو متغیر، به آزمون تجربی آن پرداخت که نتایج نیز دلالت بر آن داشت. این نتیجه، افق نظری و مطالعاتی جدیدی را حوزه مطالعاتی سبک زندگی و توسعه می گشاید.
مطالعه مسکن برای گروه های کم درآمد شهری با تاکید بر پایداری اجتماعی؛ نمونه موردی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
۷۶-۶۷
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی و بهبود رفاه نسل های آینده و کنونی بر می گردد و امروزه در طراحی معماری روند استفاده چشمگیری داشته است. با وجود نگاه های مختلف به مفهوم توسعه پایدار و برداشت های متفاوت از آن، اصل تعادل میان سه بعد زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی مورد توافق همگان است. رویکرد پایداری اجتماعی به جهت در نظر داشتن نیازهای اساسی مردم، عدالت خواه بودن و رفاه فیزیکی و اجتماعی، ارتقاء خلاقیت و توسعه توان انسانی، حفظ میراث فرهنگی و زیستی، تقویت احساس ارتباط با تاریخ و محیط زیست و مردم سالارانه بودن و نیز بهبود شرایط زندگی رفاه اجتماعی، کالبدی و شور و هیجان ساکنان را به ارمغان می آورد. باید در نظر داشت در بسیاری از موارد مهمترین عامل تأثیرگذار بر میزان رضایت فرد از سکونت در محله، مسکن و شرایط محیطی آن است لذا در مطالعه مسکن با در نظر گرفتن اصول پایداری اجتماعی امری شایان توجه بنظر می رسد. اقشار کم درآمد جامعه همواره به سبب عدم برخورداری از امکانات مناسب مسکونی و اجتماعی مورد غفلت قرار گرفته اند. مطالعه مسکن بر مبنای الگوهای پایداری اجتماعی با توجه به فاکتورهای اساسی پایداری اجتماعی می تواند در مطالعه مسکن اقشار کم درآمد نقش داشته باشد. حال این پرسش مطرح می گردد که نقش پایداری اجتماعی در مسکن اقشار کم درآمد چیست و چگونه می توان از این رویکرد در مطالعه مسکن استفاده نمود. برای پاسخگویی به این پرسش ابتدا موضوع مسکن و شناخت توسعه پایدار، اصول، راهکارها و نیز پایداری اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت با بررسی نمونه های خارجی و منابع مطالعاتی مشخص گردید رویکرد پایداری اجتماعی به جهت دربر داشتن فاکتورهایی مناسب نظیر عدالت اجتماعی، ارتقاء آموزش و رفاه فیزیکی برای مسکن قشر کم درآمد به عنوان الگویی برای در نظر گرفتن مسکن قشر کم درآمد در نظر گرفته شود.
ارزیابی سطح کیفی تجربه ساکنین نسبت به فضاهای مشترک ساختمانهای مسکونی با رویکرد زیست محیطی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
۵۴-۳۹
حوزه های تخصصی:
انسان امروزی، بیش از نود درصد زندگی خود را در فضاهای بسته سپری می کند. فضاهایی که در آنها زمان افراد می گذرند به طور قطع نقش بسزایی در سلامت رفتاری، و فیزیکی آنها دارد. مطالعات زیادی در زمینه روانشناسی ثابت کرده اند که رفتارهای اکتسابی تحت تاثیر مستقیم کیفیت طراحی فضاها شکل می گیرند. در راستای ارتقای این کیفیت، همگام با پیشرفت های تکنولوژی، صنعت و توجه به شرایط جهانی محیط زیست، بسیاری از بناها به رویکردهای زیست محیطی پرداخته اند. با توجه به تبلیغات گسترده ،ارتباطات رسانه ای و در نظر گرفتن پتانسیل های مفید ساختمان ها با رویکرد پایداری و سبز، این بناها غالبا در ذهن مخاطب به نیکی جا افتاده اند، اما همانطور که گروهی از محققین باور دارند، عدم تطابق رضایت ساکنین با ذهنیت جمعی این فضاها محرز شده است. تا جاییکه این عدم تطابق کیفیت خواستگاه ساکنین که از عواملی همچون ورودی خوش آمدگو، فضای بازی کودکان، لابی و سالن اجتماعات، و در مجموع رفاه و آسایش جمعی در راستای تعاملات اجتماعی ساکنین شکل می گیرد، بعضا سبب بهم ریختگی های رفتاری ساکنین می شود. از این رو، این مطالعه قصد دارد تا با پوشش دهی اهداف تحقیق ارزیابی سطح کیفی تجربه ساکنین نسبت به فضاهای مشترک ساختمانهای مسکونی با رویکرد زیست محیطی در تهران بپردازد. محدوده این تحقیق در چهار ساختمان مسکونی با رویکرد زیست محیطی در شهر تهران بوده است. در این راستا، 204 پرسشنامه در این چهارساختمان مسکونی توزیع شده است. روند تحلیل توسط برنامه K-S و AVALUE در ابزار آماری (SPSS) پیش برده شده است. محقق سعی بر آن دارد تا متمرکز بر نقش فضاهای عمومی و مشاعات در ساختمان های مسکونی تهران و تاثیر تعاملات اجتماعی ساکنین در سطح کیفی تجربه ساکنین در راستای مولفه پایداری اجتماعی بپردازد. این تحقیق کمی می تواند توجه محققان و معماران را نسبت به اهمیت فضاهای عمومی در ساختمان های فعلی و آینده جلب نماید.
تبیین مولفه های موثر مشارکت مردمی در شهرهای سنتی برای دستیابی به پایداری اجتماعی
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های زندگی شهرنشینی در شهرهای امروزی ما رسیدن به پایداری اجتماعی بوده و مشارکت شهروندی راه حلی برای رسیدن به این پایداری است. در جریان این مشارکت، توجه به ارزش های انسانی و کیفیت بخشیدن به فضاهای انسان ساخت از اهمیت بالایی برخوردار است. اگرچه به نظر می رسد که بهره گیری از مشارکت مردمی در جریان معماری و شهرسازی نیز مانند بسیاری از جریان ها و رویکردها، از کشورهای غربی و پیشرفته سرچشمه گرفته و سپس در کشورهای در حال توسعه مورد استقبال و یا تقلید قرار گرفته است، اما با نگاهی دقیق تر به کیفیت معماری و شهرسازی شهرهای سنتی می توان گونه هایی از مشارکت فعال مردمی در سطوح مختلف را بازشناسی کرد. مشارکتی که به ویژه در فضاهای عمومی شهری نمود پیدا کرده و موجب افزایش سطح تعاملات اجتماعی، امنیت و در نتیجه پایداری اجتماعی شده است. آنچه این پژوهش به دنبال آن است تبیین جایگاه مشارکت مردمی در شهرهای سنتی ایران است؛ بنابراین ابتدا به بررسی و شناخت انواع مشارکت و سطوح مطرح شده ی آن در دهه های اخیر پرداخته و پس از بررسی رفتارها و فعالیت های اجتماعی در نمونه ای از بافت های تاریخی، مولفه های موثر بر مشارکت در شهرهای سنتی را معرفی و به مقایسه آن با رویکردهای مطرح شده ی معاصر می پردازد. بررسی و شناخت این رفتارها، تحلیل، ریشه یابی و بررسی ارتباط متقابل آن با کالبد و کیفیت های محیط مصنوع، می تواند به عنوان بررسی یک نمونه موردی موفق در شناخت مولفه های موثر بر مشارکت اجتماعی در معماری راهگشا بوده و منجر به ارایه راهکارهایی مفید شود.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: استان خوزستان)
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱
148-129
حوزه های تخصصی:
توسعه سریع شهری در چند دهه اخیر بر ابعاد مختلف زندگی انسان تاثیر گذاشته است و سبب ناپایداری انسانها و محیط زیست گردیده است. در این مقاله درصدد بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با توسعه پایدار شهری در میان جمعیت شهری بالای 25 سال استان خوزستان هستیم. برای بررسی ارتباط این دو متغیر از نظریه های پانتام، فوکویاما، کلمن و بوردیو استفاده گردیده است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه از میان نمونه آماری 384 نفری که با روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب، جمع آوری و با کاربرد نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های توصیفی تحقیق نشان داد که وضعیت شاخص سرمایه اجتماعی و تمامی متغیرهایش (آگاهی، هنجارهای تعمیم یافته، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی) و شاخص توسعه پایدار شهری و تمامی ابعادش (پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری زیست محیطی، پایداری کالبدی و پایداری نهادی) در سطح پایین تر از متوسط قرار داشتند. یافته های تبیینی تحقیق نشان داد که سرمایه اجتماعی و تمامی متغیرهایش، ارتباط و تاثیر مستقیم قوی و معناداری بر روی توسعه پایدار شهری داشته اند. در ضریب همبستگی پیرسون ارتباط سرمایه اجتماعی و کلیه متغیرهایش با توسعه پایدار شهری معنادار شدند. نتایج یافته های این تحقیق تایید کننده پیشینه تجربی و چارچوب نظری تحقیق بوده است که مشخص ساخت هر چه میزان سرمایه اجتماعی و کلیه متغیرهایش افزایش یابد، منجر به بهبود و ارتقاء ابعاد و مولفه های توسعه پایدار شهری می گردد.
اثر معماری مدرسه بر پایداری اجتماعی-فرهنگی در جوامع چند سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیایی که همه چیز به سرعت در حال تغییر است برای جلوگیری از گسست و بروز نابسامانی های اجتماعی، نیازمند پایه های محکمی هست تا بتوان از طریق آنها در جامعه هایی با چند سطح اجتماعی و فرهنگی همچنان همبستگی را حفظ کرد؛ برای نیل به هدف پایداری در اجتماع می توان به فضاهای آموزشی که از تمام سنین و گرو ها در آن حضور دارند، به عنوان فضایی اثربخش برای آموزشدهنده و آموزشگیرنده توجه ویژه داشت و با هدف ایجاد حس تعلق و تقویت هویت میان کاربران و مکان انگیزه آنها را به فعالیت در راستای پایداری اجتماعی و فرهنگی افزایش داد. از آنجا که مناطق محروم اخیراً مورد توجه مسئولان و خیرین مدرسهساز جهت کمک به محرومیت زدایی قرار گرفته است، جا دارد که پژوهشگران حوزه معماری و شهرسازی نیز به صورت علمی این مسیر را تبیین و اجرایی کنند. پرسش های تحقیق پیشرو این است که آیا می توان در سطح کلان با در نظر گرفتن عوامل پایداری در طراحی مدارس به پایداری اجتماعی- فرهنگی جامعه با لایه های اجتماعی متفاوت کمک کرد؟ کدام یک از عوامل پایداری در طراحی مدارس تأثیر بیشتری در پایداری اجتماعی- فرهنگی دارد؟ کدام یک از شاخص های طراحی مدارس مورد توجه قرار گیرد امکان تحقق پایداری اجتماعی- فرهنگی نیز افزایش خواهد یافت؟ در این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای همچنین تجزیه و تحلیل امتیازات به دست آمده از پرسشنامه، میزان تأثیر شاخص های طراحی مدرسه با عوامل پایداری اجتماعی- فرهنگی، طرح و فرم مدرسه و حیاط از موارد تأثیرگذار در ارتقاء پایداری اجتماعی- فرهنگی در کالبد مدرسه شناخته شد.
تدوین الگوی مفهومی از تصور ذهنی در مراکز خرید بزرگ شهر تهران (نمونه موردی: ایران مال، سون سنتر، سرای دلگشا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
65 - 89
حوزه های تخصصی:
فضا ی عمومی شهری افزون بر جایگاه کلیدی اش در ساختار شهر به واسطه فضای ادراکی و نمادین، حامل قصه ها، معانی و ارزش های فرهنگی و اجتماعی جوامع است. پس شایسته است در خلال متن کالبدی خود، دارای نقش ترجمانی باشد و از طریق طیف عملکردی و معنایی خود بتواند ارزش های اجتماعی را به کالبد شهر تزریق کند و همواره توسط کاربران خوانده و تفسیر شود؛ بنابراین عدم توجه به کیفیتِ معانیِ ادراک شده از فضا های شهری می تواند زمینه ساز بی هویتی و نا پایداری اجتماعی شهر ها شود. این موضوع، به ویژه در مورد پروژه های عمومی پر مخاطب، همچون مراکز خرید بزرگ، اهمیت بیشتری می یابد. این مراکز، با ایجاد معانی و تصویر ذهنی در افراد می توانند در هویت مندی و یا نا مکانی فضاهای شهری تأثیرگذار باشند. متأسفانه برخی از این مراکز خرید در شهر تهران، بامعنا و تصویرذهنی مورد انتظار، فاصله دارند و به صورت «بسته ای مستقل از معانی زمینه»، موجبات ایجاد تصور ذهنی نامطلوب و متعاقباً بی هویتی، ناپایداری اجتماعی و کاهش کیفیتِ زندگی در شهر تهران را فراهم می آورند. در این راستا، هدف اصلی تحقیق حاضر، «ارائه الگوی مفهومی از ایجاد تصور ذهنی در مراکز خرید بزرگ ایران مال، سون سنتر و سرای دلگشای شهر تهران است». جهت انجام این پژوهش، از رویکرد آمیخته استفاده شد. ابتدا، «تحلیل محتوای متون» با مطالعات اسنادی موجب استخراج الگوی مفهومی اولیه از تصور ذهنی گردید. سپس با روش دلفی و مصاحبه با متخصصین شهرسازی و تأکید بر سه مرکز مذکور و نرم افزار NVivo11، تعدادی شاخصِ جدید استخراج گردید که موجب تکامل الگوی مفهومی اولیه تصور ذهنی شد. جهت راستی آزمایی صحت اثرگذاری شاخص های به دست آمده در الگوی مفهومی بر ایجاد تصور ذهنی در سه مرکز خرید، روش پیمایش با پرسش نامه از شهروندان انجام و با آزمون تی تک نمونه ای، داده ها در SPSS تحلیل شد. درنهایت، بررسی معناداری میان مؤلفه ها و شاخص های الگوی مفهومی، با آزمون همبستگی پیرسون در SPSS انجام و الگوی مفهومی پژوهش مورد تائید قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که تصور ذهنی در سه مرکز مذکور می تواند ناشی از 3 مؤلفه مکانی، زمانی، اجتماعی و 6 زیر مؤلفه نمایه ای، نمادین، تقلیدی، ادراک خاطرات، تاریخ مکان و ارزش های اجتماعی پایدار و 22 شاخص باشد. بر این اساس، تصوری که در ذهن افراد شکل می گیرد، علاوه بر مؤلفه مکانی، ناشی از مؤلفه های زمانی و اجتماعی است که با اقدامات کالبدی، فعالیتی و مقیاسی به منصه ظهور می رسند و تعادل میان رویکرد عینی و ذهنی برقرار می شود. ازآنجاکه معانی در سه مرکز، باهم متفاوت اند، شاخص هایی که بیش ترین اهمیت را در هر مرکز دارند، بیش ترین قابلیت را نیز در ایجاد تصور ذهنی در ادراک شهروندان دارند.
بررسی مؤلفه های کالبدی پایداری اجتماعی در فضاهای مسکونی و تبیین راهکارهای طراحی با تاکید بر پیاده مداری (مطالعه موردی: مجتمع لاکانشهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
555 - 568
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه به سبب فراگیرشدن زندگی ماشینی و وابستگی افراطی به خودرو، روح زندگی اجتماعی انسان ها و تعاملات اجتماعی در مقیاس های مختلف دیده نمی شود؛ این امر از یک سو سبب افت پایداری اجتماعی در سطح شهرها شده و از یک سو سبب شکل گیری مشکلات در دو بعد جسمی و زیست محیطی برای انسان و محیط می شود..هدف: هدف از این پژوهش ارزیابی یک مجتمع مسکونی به منظور تعیین سطح پایداری اجتماعی و پیاده مداری و استخراج مؤلفه های حائز اهمیت در کنار ارائه ی راهکار برای طراحی فضاهای موجود در یک مجتمع مسکونی با کیفیت می باشد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش توصیفی و شیوه ی پیمایشی انجام گرفته و به منظور جمع آوری و تحلیل صحیح اطلاعات، جامعه ای آماری با بهره مندی از پرسشنامه پنج ارزشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در نهایت داده ها برای استخراج کیفیت سطوح پایداری اجتماعی و پیاده مداری و سایر ریزمؤلفه های مربوطه، توسط نرم افزار spss موردتجزیه و تحلیل قرار گرفتند.قلمرو جغرافیایی پژوهش: در این پژوهش به منظور تطبیق جامعه آماری و موضوع تحقیق، مجتمع مسکونی لاکانشهر شهر رشت با جامعه آماری متشکل از 362 نمونه بر اساس جدول مورگان و روش کوکران، مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهند که سطح پایداری اجتماعی و پیاده مداری در مجتمع لاکانشهر با میانگین 17/3 از 5 در وضعیت قابل قبولی قرار دارد و ریزمؤلفه هایی از قبیل "سرمایه ی اجتماعی"، "عدالت فضایی" و "کیفیت سلسله مراتب و دسترسی از مهم ترین عوامل مؤثر در تحقق پایداری اجتماعی در محیط های پیاده محور معرفی شدند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که چالش هایی در خصوص تحت الشعاع قرار گرفتن سطح پایداری اجتماعی و پیاده مداری این مجتمع بدلیل عدم پیش بینی بستر اختصاصی پیاده روی و دوچرخه سواری، ناامنی در برخی معابر در نقاط خلوت، عدم مناسب سازی برای قشر کم توان، نورپردازی نامناسب بعضی از معابر و همچنین سطح پایین خوانایی برخی از نقاط وجود داشته که سبب تقلیل سطح مشارکت داوطلبانه می شود، می باشند. بنابراین با افزایش کیفیت مؤلفه های مذکور می توان به افزایش سطح پایداری اجتماعی و پیاده مداری امیدوار بود.
سنجش و ارزیابی پایداری اجتماعی در شهرهای کوچک (مطالعه موردی: شهرهای کوچک استان مازندران)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی پایداری اجتماعی شهرهای کوچک استان مازنداران انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات با توجه به ماهیت مطالعه حاضر، به دو صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. جامعه آماری این تحقیق مشتمل بر تمامی شهرهای کوچک استان که جمعیتی کمتر از 50 هزار نفر دارند می باشد. برای انتخاب نمونه، کل استان مازندران از نظر وسعت و جمعیت به سه ناحیه ی مازندران شرقی، مرکزی و غربی تقسیم بندی شده است و در هر ناحیه چند شهر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. انتخاب خانوارهای شهری به روش «تصادفی سیستماتیک» و انتخاب شهرهای نمونه به روش «تصادفی خوشه ای» بوده که تعداد 7 شهر انتخاب گردیده است. یافته های تحقیق بر اساس مدل بارومتر پایداری نشان از وضعیت نامطلوب پایداری اجتماعی در شهرهای کوچک مورد مطالعه بویژه شهرهای واقع در بخش مرکزی استان دارد. نتایج بدست آمده نشان می دهد، عواملی مانند ناپایداری شاخص های کیفیت زندگی هم از بعد ذهنی و هم عینی، نارضایتی از عملکرد ارگانهای دولتی، کیفیت پایین خدمات عمومی، عدم رضایت شغلی، سطح پایین عملکردی شهر در شاخص خدماتی و تنوع فرهنگی بواسطه توریستی بودن شهرهای ساحلی بیشترین سهم را در ناپایداری اجتماعی این شهرها داشته اند. بنابراین در امر سیاست گذاری جهت پایدارسازی ابعاد اجتماعی، توجه به عواملی که سبب افزایش کیفیت زندگی در این شهرها می شود ضروری است.
بررسی و تحلیلی بر پایداری اجتماعی از منظر اجرای طرح های توسعه شهری مورد پژوهش؛ شهر بهنمیر استان مازندران
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
89 - 117
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل طرح های شهری طی این سال ها، علاوه بر نمایش عملکرد آن ها از ابعاد مختلف، زمینه مناسبی را نیز برای پی بردن به نقاط ضعف و قوت طرح های مذکور فراهم می نماید. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نقش طرح های شهری بر بافت کالبدی و نیز متغیرهای پایداری اجتماعی شهر، به بررسی نقش طرح هادی شهر بر بافت کالبد و پایداری اجتماعی شهر بهنمیر می پردازد. روش مطالعه در این تحقیق بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی استوار بوده که در عین حال تعداد 309 پرسشنامه بر اساس مدل کوکران در میان جامعه آماری توزیع گردیده است. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارspss و آزمون هایی چون ضریب همبستگی اسپیرمن، کای اسکوئر و رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اجرای طرح هادی موجب پیشرفت نسبی زندگی مردم و افزایش تمایل آنها به سکونت در این شهر شده است. همچنین نتایج بخش دوم یافته ها نیز نشان می دهد که اثرات اجرای طرح شهری بر متغیرهای پایداری اجتماعی (سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی، تعامل و برابری اجتماعی) دارای نتایج متفاوتی در میان محلات مختلف شهر بوده که این، نتایج منعکس کننده میزان موفقیت و کیفیت اجرای طرح و در نهایت میزان رضایتمندی مردم از نتایج این طرح ها در ارتباط با وضعیت موجود کالبدی، اجتماعی، فرهنگی شهری است.
تأثیر محیط ساخته شده بر سرمایه اجتماعی و پایداری اجتماعی در بافت تاریخی (نمونه موردی: محلات هم پیوند با بازار در بافت تاریخی کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
59 - 84
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی، سرمایه اجتماعی و پایداری اجتماعی از کلیدی ترین محورهای توسعه پایدار هستند که از یک سو هر سه پیوند عمیقی با بعد انسانی و اجتماعی توسعه و از سوی دیگر با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند. عدم رضایت از کیفیت محیط ساخته شده،عدم وجود تعاملات مثبت در شهرها، بی اعتمادی،عدم تمایل به مشارکت در ساکنین شهر ازجمله مواردی هستند که سرمایه های اجتماعی و درنتیجه برقراری پایداری اجتماعی در شهرها را تحت الشعاع قرار داده اند. این پژوهش باهدف شناخت و بررسی تأثیر محیط ساخته شده محلات بر سرمایه اجتماعی و شاخص های پایداری اجتماعی در محلات بافت تاریخی هم پیوند با بازار کرمان می باشد. این پژوهش کاربردی- توسعه ای و روش آن توصیفی- علی و تطبیقی است. ابزار مورداستفاده پرسشنامه و مشاهدات میدانی است. چهارصد و نودویک پرسشنامه درنرم افزار AMOSوSPSS مورد تحلیل قرارگرفت.یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه مستقیم ومعناداری بین کیفیت محیط ساخته شده با سرمایه اجتماعی ورابطه مستقیم و غیرمستقیم معناداری با پایداری اجتماعی ازطریق نقش میانجی سرمایه اجتماعی وجود دارد.نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان می دهد که با بهبود کیفیت محیط ساخته شده، وضعیت پایداری اجتماعی و سرمایه اجتماعی در محلات هم پیوند با بازار کرمان(محله گنجعلیان-مظفری و محله قلعه محمود)بهبود می یابد.نتایج پژوهش بر اهمیت نقش کیفیت محیط ساخته شده بر سرمایه و پایداری اجتماعی درمحلات موردبررسی دلالت می کند.معیار محیط ادارک شده بیشترین ودسترسی به فضای ورزشی-فرهنگی کمترین تاثیر رابر سرمایه و پایداری اجتماعی دارند.علاوه بر این نتایج نشان می دهد افزایش سن و مدت سکونت نیز عوامل مؤثری بر افزایش پایداری و سرمایه اجتماعی هستند که این تاثیر در محله گنجعلیخان-مظفری نسبت به محله قلعه محمود بیشتر است.
بررسی پایداری اجتماعی در شهرک های جدید (نمونه موردی : شهرک مهرگان در مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۲
113 - 129
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی یکی از ارکان اساسی در توسعه پایدار و به عنوان یکی از کلیدی ترین ابزار در برنامه ریزی و سیاستگذاری شهری می باشد و عدم توجه به آن، برنامه ها و پروژه های گوناگون توسعه را با مخاطره مواجه می سازد و خسارات جبران ناپذیری را برای محله ها و همچنین ساکنین آنها برجای می-گذارد. با توجه به اهمیت بعد اجتماعی پایداری پژوهش حاضر با هدف بررسی پایداری اجتماعی در شهرک مهرگان مشهد انجام می گردد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش پیمایشی بوده که در این روش از پرسشنامه استفاده شده که روایی آن با آزمون آلفای کرونباخ، 79/0 مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری شامل ساکنان شهرک مهرگان (16745 نفر) بوده و تعداد حجم نمونه 375 نمونه تعیین شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون فریدمن و تی هتلینگ استفاده شده و جهت نمایش مدل مفهومی از تحلیل مسیر استفاده شده است. بر اساس یافته های حاصل از آزمون فریدمن، تی هتلینگ و تحلیل مسیر به ترتیب شاخص های سرمایه اجتماعی، رضایت از مسکن، عدالت فضایی بیشترین تأثیر و در اولویت بعدی حس تعلق، مشارکت اجتماعی و هویت در پایداری اجتماعی شهرک مهرگان تأثیر کمتری را داشته اند. همچنین نتایج دو آزمون فریدمن، تی هتلینگ نشان می دهد که؛ سه شاخص حس تعلق، مشارکت اجتماعی و هویت پایین تر از میانگین و سه شاخص سرمایه اجتماعی، رضایت از مسکن و عدالت فضایی بالاتر از میانگین می باشند. در مجموع پایداری اجتماعی در محدوده مورد مطالعه در وضعیت مطلوبی نمی باشد.