مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
پایداری اجتماعی
حوزه های تخصصی:
با وجود این که امروزه مباحث پایداری کشاورزی مورد توجه جدی قرار گرفته، اما اقدامات صورت گرفته برای عملیاتی نمودن این مفهوم بسیار ناچیز بوده است. توسعه بخش کشاورزی بدون درنظر گرفتن وضعیت شاخصهای کشاورزی پایدار، اثرات زیانبار و جبران ناپذیری را برای جامعه به دنبال خواهد داشت. این پژوهش با هدف تحلیل دیدگاه کشاورزان شهرستان نظرآباد، پیرامون وضعیت شاخصهای ذهنی کشاورزی پایدار در سطح خانوار زارع و در چارچوب کلی پژوهشهای پیمایشی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش تعداد 657 نفر از کشاورزان شهرستان نظرآباد بودهاند که تعداد 166 نفر از آنها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب، انتخاب و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرارگرفتهاند. ضریب آلفای کرونباخ به منظور تشخیص پایایی پرسشنامهها محاسبه گردیده است که در این پژوهش برای سه بخش پرسشنامه 88/0، 82/0 و 91/0 به دست آمده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. روایی صوری پرسشنامه نیز با نظرخواهی از کارشناسان و استادان مرتبط با موضوع تایید شده است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. برای تحلیل دادهها از میانگین، انحراف معیار، ضریب تغییرات و تحلیل خوشهای استفاده شده است. یافتههای به دست آمده از تحلیل خوشهای نشان داده است که 8/22 درصد از شاخصهای ذهنی بررسی شده در این شهرستان پایدار، 6/28 درصد از شاخصها نسبتاً پایدار و 6/48 درصد از این شاخصها ناپایدار بودهاند. به عبارتی دیگر، بیشتر شاخصهای ذهنی سطح خانوار در وضعیت ناپایدار قرار داشتهاند.
سنجش و اولویت بندی پایداری اجتماعی در مناطق روستایی، با استفاده از تکنیکرتبه بندی براساس تشابه به حل ایده آل فازی: (مطالعه موردی: دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان خدابنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری مفهومی است که توجه اساسی آن بر حفظ سرمایه ها (انسانی، طبیعی، اجتماعی و اقتصادی) در جهت عدالت بین نسلی است. توسعه پایدار در صورتی تحقق می یابد که همپوشی بین لایه های اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد گردد. این بدان معنی است که هر یکاز سیستم ها و زیرسیستم های اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی به حد مطلوبی از پایداری دست یابند تا بتوان در مورد پایداری به قضاوت پرداخت. جامعه روستایی ما تحت تاثیر روندها و سیاست های دهه های اخیر دچار تحولات گسترده ای شده است، اما شواهد به گونه ای است که نشان از حرکت روستاها به سمت ناپایداری ـ و به ویژه ناپایداری اجتماعی ـ دارد. فقدان الگوی نظام مند در تبیین وضع موجود جوامع روستایی کشور و نیز عدم طراحی مطلوب شاخص های پایداری اجتماعی و به ویژه شاخص های ذهنی در برابر شاخص های عینی، در این آشفتگی نقش عمده ای داشته اند. بررسی نظری نوشتارهای توسعه پایدار و پایداری اجتماعی، طراحی و سنجش شاخص های ذهنی پایداری اجتماعی با استفاده از مدل تاپسیس فازی در سطح 21 روستا و 306 خانوار نمونه در دهستان حومه مرکزی شهرستان خدابنده، نشان داده است که شاخص های ذهنی و نیز مدل به کار گرفته شده، به خوبی توانسته اند واقعیات جامعه روستاهای نمونه را تبین کنند، به گونه ای که در نهایت پس از اجرای مدل براساس شاخص های ذهنی پایداری اجتماعی، روستای آقچه قیا بالاترین و روستای ورجوشان پایین ترین میزان پایداری اجتماعی در بین روستاهای نمونه را ارائه کرده اند.
تحلیل سطح پایداری شهری در سکونتگاه های غیررسمی (مورد: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مطرح شدن توسعه پایدار شهری و لزوم توجه به همه ابعاد وجودی شهر- اعم از زیست محیطی، اقتصادی و فرهنگی - به عنوان پایه های توسعه پایدار شهری، مشکل سکونتگاه های غیررسمی وارد فاز مطالعاتی جدیدی شده است و محققان علوم انسانی با دیدی کلی و نگاهی جغرافیایی، پدیده اسکان غیررسمی در شهرها را مورد مطالعه قرار می دهند. این پدیده که در سال های گذشته و تا قبل از دهه 70 در ایران فقط از لحاظ توصیفی - تعریفی مورد توجه بود؛ از دهه 70 به بعد با گسترش ابعاد آن، نه تنها خود محدوده سکونتگاه های غیررسمی، بلکه در برخی از موارد یک ناحیه و حتی منطقه ای را تحت تاثیر خود قرار می داد. در مقاله حاضر برای دستیابی به هدف تحقیق، که همانا تحلیل میزان پایداری سکونتگاه های غیررسمی شهر سنندج است، از روش تحلیلی - توصیفی با استفاده از تعیین متغیرهایی در هر یک از ابعاد سه گانه اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی پایداری شهری مانند شیب، سرانه ها، نوع مصالح ساختمانی، درصد باسوادی، نوع شغل، درصد بیکاری و درآمد خانوار استفاده گردیده است. نتایج حاصل از این تحقیق بیان می دارد که میزان پایداری در تمامی متغیرهای انتخاب شده بسیار پایین است.
ارزیابی و اولویت بندی پایداری اجتماعی در مناطق روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان خرم بید استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مفهوم «پایداری»، حفظ سرمایه های انسانی، طبیعی، اجتماعی و اقتصادی در راستای عدالت بین نسلی در کانون توجه قرار می گیرد. همچنین، چارچوب نظری پایداری نشان می دهد که هر برنامه ریزی با رویکرد توسعه پایدار نیازمند ارائه تصویری چندبعدی از فضای مورد مطالعه است. در این بین، «پایداری اجتماعی» به عنوان یکی از ابعاد توسعه پایدار بیشتر با ابعاد کیفی همگام است و از طریق مفاهیمی چون «زندگی انسانی» و «احساس رفاه» در محیط اجتماعی ارزیابی می شود. پژوهش حاضر، با رویکردی جغرافیایی، به بررسی سطح پایداری اجتماعی، نحوه انتخاب شاخص ها و ارزیابی روش های سنجش و اولویت بندی آنها در دویست خانوار روستایی مستقر در چهارده مرکز روستایی واقع در شهرستان خرم بید در استان فارس پرداخته است. نتایج اندازه گیری و سطح بندی پایداری اجتماعی در مراکز روستایی در منطقه مورد مطالعه، با بهره گیری از الگوریتم «تاپسیس» مبین تطبیق کامل این مدل با مشاهدات تجربی است.
بررسی رابطه تراکم و پایداری اجتماعی در مناطق شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به انتخاب فرم شهر متراکم به عنوان پایدارترین فرم شهری و نیز موضوع جلوگیری از گسترش حومه کلان شهر تهران با عنوان ساماندهی و صیانت از محدوده و جلوگیری از هرگونه گسترش شهر ، اهمیت بررسی جنبههای مختلف پایداری کلان شهر تهران با توجه به مشخصههای شهر متراکم ضروری مینماید. موضوع پایداری اجتماعی در مدل شهر متراکم، به موضوعی چالش برانگیزی در میان محققان و برنامهریزان تبدیل گردیده است. بنابراین، تحقیق حاضر به بررسی رابطه پایداری اجتماعی و تراکم در مناطق شهرداری تهران میپردازد. در این تحقیق با استفاده از همبستگی، رابطه میان شاخص تراکم با شاخصهای پایداری اجتماعی، در مناطق مختلف شهر تهران بررسی شد. یافتههای تحقیق نشان دهنده این مسأله است که با افزایش تراکم در مناطق 22 گانه شهر تهران، پایداری اجتماعی کمتر میشود، بنابراین ضروری است در روند متراکمسازی، ابعاد اجتماعی توسعه مورد توجه بیشتری قرار گیرند. چرا که با کاهش پایداری اجتماعی، پایداری اقتصادی و زیست محیطی و در نهایت، پایداری شهری در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت. نتایج تحلیل عاملی، به ترتیب وزنها نشان میدهد که چهار عامل سطح توسعه یافتگی و برخورداری، سرانه های پزشکی – بهداشتی، توسعه یافتگی فرهنگی و مشارکت داوطلبانه، مفهوم پایداری اجتماعی شهر تهران را تشکیل میدهند. در این میان عوامل سطح توسعه یافتگی و برخورداری و توسعه یافتگی فرهنگی، با افزایش تراکم به سمت ناپایداری گرایش پیدا می نمایند و زمینه ساز ناپایداری اجتماعی به حساب میآیند.
ارزیابی شاخصهای پایداری اجتماعی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه( ANP )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ابتدای قرن بیست و یکم، نگاه توسعه پایدار صرفاً توجه به ابعاد زیست - محیطی و یا اقتصادی نیست، بلکه مباحث اجتماعی دریچه جدیدی را در رسیدن به توسعه پایدار برای ما گشوده است. پایداری اجتماعی به عنوان یک جزء اساسی از توسعه پایدار مورد توجه ویژه سیاستمداران و برنامهریزان قرار گرفته است. از آنجا که در فرایند برنامه ریزی شهری توجه به مباحث اجتماعی اجتنابناپذیر و جزء جدایی ناپذیر طرحهای شهری محسوب میشود، با تعیین ابعاد پایداری اجتماعی میتوان رویههای مؤثّر بر مباحث اجتماعی جامعه را بررسی و شناسایی کرد. به عبارت دیگر، ابعاد پایداری اجتماعی میتواند به عنوان یکی از مهمترین و کلیدیترین ابزار در برنامهریزی و سیاستگذاری های شهری استفاده شود. از طرفی، گستردگی، پیچیدگی و تنوع شاخصهای پایداری اجتماعی و نقش آنها برجامعه ایجاب میکند تا این شاخصها برحسب نقش و عملکردشان مورد توجه قرار گیرند، که مشخصاً هر یک دارای ارزش متفاوتی از یکدیگر هستند. لذا این پژوهش با فرض یکسان نبودن وزن شاخصهای پایداری اجتماعی و با هدف شناخت و ارزیابی شاخصهای پایداری اجتماعی انجام شده است. برای رسیدن به این هدف، از مدل تحلیل شبکه ( ANP ) و روش دلفی در تعیین وزن هر یک از شاخصها در جهت تبیین پایداری اجتماعی استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. همچنین، روش یافته اندوزی بر اساس مطالعات کتابخانهای و اسنادی و مصاحبه با کارشناسان و مسؤولان بوده است. بر این اساس، پس از ارزیابی شاخصها با استفاده از مدل تحلیل شبک ه به این نتیجه رسیدیم که عدالت اجتماعی (0.136= EO )، بعد عینی امنیت (0.129= OS ) و تعاملاجتماعی (0.107= SI )، به ترتیب، بیشترین وزن و در نتیجه، بیشترین تأثیر را در بین شاخصهای پایداری اجتماعی داشته است.
سنجش پایداری اجتماعی در سطح محلات دریادل، گوهرشاد و شاهد شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اینکه در فرایند برنامه ریزی شهری توجه به مباحث اجتماعی، امری اجتناب ناپذیر و بخش جدایی ناپذیر طرح های شهری محسوب می شود، با تعیین ابعاد پایداری اجتماعی می توان رویه های مؤثّر بر مفاهیم اجتماعی را بررسی و شناسایی نمود. این پژوهش با فرض یکسان نبودن پایداری اجتماعی در سطح محلات موردمطالعه انجام شده است و هدف آن شناخت، سنجش و ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی است. بدین منظور برای تعیین وزن شاخص های پایداری اجتماعی از مدل تحلیل شبکه ( ANP) و روش دلفی استفاده شد. این پژوهش دارای هدف کاربردی است و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. درین راستا توسعه تاریخی شهر مشهد در سه دوره قدیم، میانی و جدید به عنوان معیاری برای انتخاب محلات در نظر گرفته شد. درادامه بااستفاده از فرمول کوکران 360 پرسش نامه با تخصیص متناسب بین سه محله توزیع شد. روش یافته اندوزی نیز براساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مصاحبه با کارشناسان و مسئولان صورت گرفته است. نگارندگان پس از ارزیابی شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه به این نتیجه رسیدند که عدالت اجتماعی(136/0=EO)، بعدعینی امنیت(129/0=OS) و تعامل-اجتماعی(170/0=SI)، به ترتیب، بالاترین وزن و در نتیجه بیشترین تأثیر را در تحقق پایداری اجتماعی داشته اند و محله گوهرشاد در بین سه محله مورد مطالعه، دارای بیشترین سطح پایداری اجتماعی بوده است.
تحلیلی بر ارزیابی کیفیت پایداری اجتماعی در نواحی دو و سه شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناخت مؤلفه های سازنده و تحلیل سطح پایداری اجتماعی در شهر سبزوار است. روش تحقیق، توصیفی تحلیل است. از روش تحلیل داده های ثانویه و بررسی های پیمایشی در بخش گردآوری داده ها و از روش های علی و همبستگی در بخش تحلیل داده ها استفاده شده است. برای آزمون روایی ابزار سنجش، پس از تدوین آنها مبتنی بر انجام روایی صوری، از سنجش اعتبار محتوایی و برای تحلیل پایایی ابزار سنجش نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. یافته های تحقیق حاکی از این هستند که در محدوده مطالعه شده، امتیاز شاخص کلی پایداری اجتماعی از عدد میانه نظری (3) پایین تر (85/2) و در وضعیت مناسبی قرار ندارد. بیشترین ناپایداری به ترتیب مربوط به شاخص های مشارکت در امورِ سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی و کمترین ناپایداری در شاخص های احساسِ تعلق مکانی، عدالت فضایی و بهره مندی اقتصادی بوده است. بررسی های این پژوهش،نشان می دهد دو متغیر زمینه ای نوع تصرف واحد مسکونی ( مالک / مستأجر بودن) و مدت اقامت در محله، نقش مهم و شایان توجهی در بهبود پایداری اجتماعی شهرها دارد. استفاده از رگرسیون چند متغیره و ضریب بتا برای شناسایی میزان اهمیت هر یک از شاخص های مطالعه شده، گویای نقش مهم تر شاخص های سرمایه اجتماعی (516/0)، عدالت فضایی (294/0) و احساس تعلق مکانی (192/0) در پایداری اجتماعی محلات شهری است. تحلیل همبستگی میان شاخص سرمایه اجتماعی با دیگر شاخص های سازنده متغیر پنهان پایداری اجتماعی نیز گویای همبستگی معنی دار اکثر شاخص ها با سرمایه اجتماعی است. با توجه به نقش و جایگاه مهم و بی بدیل شاخص سرمایه اجتماعی در میان دیگر شاخص های بررسی شده، به نظر می رسد نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری باید به سمت و سویی حرکت کنند که بتوانند با برنامه ریزی های کالبدی و طراحی فضاهای شهری، زمینه را برای ایجاد و بهبود سرمایه اجتماعی شهروندان فراهم سازند. ایجاد شورایاری در محلات و نواحی شهری، لزوم تدوین برنامه های فرهنگی و اجتماعی محله محور در طول سال، تدوین برنامه های راهبردی برای نواحی شهری با تأکید بر مشارکت شهروندان در تدوین آنها، ایجاد فضاهای کالبدی همانند فرهنگ سرایِ محله به عنوان مکانی برای اجرای برنامه های مختلف و همچنین میعادگاهی برای دیدار شهروندان با یکدیگر، اولویت قائل شدن برای ایجاد پارک های و فضاهای عمومی محله ای و ناحیه ای به عنوان بستر و زمینه ای برای اوقات فراغت شهروندان را می توان از جمله برنامه های مدیریت شهری برای بهبود سرمایه اجتماعی و پایداری اجتماعی شهرها پیشنهاد کرد.
اولویت بندی عوامل مؤثر در بهبود پایداری اجتماعی-کالبدی طرح های بهسازی و نوسازی شهری (نمونه موردی مرکز شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناموفق بودن اجرای طرح های بهسازی و نوسازی شهری گذشته باعث توجه به پدیده جدیدی به نام پایداری در پروژه ها شد این پایداری زمانی می تواند اجرا شود که به بحث مشارکت و نظرات ساکنین توجه شود. بنابراین هدف از این پژوهش کشف متغیرها و عامل های اصلی مؤثر در پایداری پروژه های شهری است. بدین منظور در این مقاله مفهوم برنامه ریزی پایدار شهری و عوامل اساسی برای افزایش این پایداری در پروژه های شهری را بررسی و تحلیل می نماییم برای بررسی این عوامل 379 پرسشنامه بین شهروندان محلی تکمیل و ارزشیابی شده اند. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی است از روش های اسنادی، میدانی و تحلیلی استفاده شده، ولی روش نمونه برداری، روش تصادفی است که با استفاده پرسشنامه صورت می گیرد و ابزار تجزیه و تحلیل آماری، نرم افزار SPSS می باشد که با استفاده تحلیل عاملی صورت گرفته است. نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی شاخص های مختلف نشان می دهد که عوامل تعیین کننده برنامه ریزی پایدار، ترکیبی از عوامل ""دسترسی به خدمات شهری و فضای سبز""، ""رضایت از وضعیت رفاهی و اقتصادی""، ""وضعیت زیست محیطی، آلودگی و بیماری های ناشی از آن""، "" پایداری امنیت و اجتماعی محلات شهری ""و مشارکت ساکنین و حس تعلق به شهر هستند، در واقع این عوامل باعث افزایش پایداری اجتماعی پروژه های محلی نوسازی و بهسازی شهری می شوند.
ارزیابی و اولویت بندی پایداری اجتماعی در نواحی شهری با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیارة تاپسیس فازی سلسله مراتبی (مطالعة موردی: شهر بندر ترکمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: تحقیق حاضر بر آن است تا با مرور اجمالی بر ادبیات ارزیابی و سنجش پایداری اجتماعی و شناسایی مؤلفه های اصلی آن، علاوه بر معرفی چارچوب مناسبی برای انتخاب شاخص ها، با رویکردی نظام مند و یکپارچه به ارزیابی و اولویت بندی میزان پایداری اجتماعی در نواحی پنج گانة شهر بندر ترکمن بپردازد.
روش: جمع آوری داده ها ازطریق پرسشنامه در حجم نمونة 380 نفر صورت گرفت و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های تحلیل چندمعیاره و درقالب مدل تاپسیس فازی سلسله مراتبی انجام شده است.
یافته ها/ نتایج: ناحیة یک با ضریب اولویت 40/0، از پایداری بهتری برخوردار است و نواحی پنج، دو، سه و چهار به ترتیب با امتیازهای 24/ 0 ، 17/0 ، 11/0 و 09/0، ازنظر پایداری اجتماعی در اولویت های بعدی قرار گرفتند. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که ابعاد کیفیت اشتغال و درآمد، آموزش، فرهنگی، پویایی جمعیت و کیفیت دسترسی به اطلاعات و ارتباطات، به ترتیب با ضرایب تعیین 653/0، 471/0، 289/0 ، 293/0 و 283/0 بیشترین تأثیر را در پایداری اجتماعی نواحی شهری دارند. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد ازلحاظ پایداری اجتماعی، بین نواحی مختلف شهری بندر ترکمن با ضریب 61/2 و سطح معنی داری 000/0 اختلاف معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از گام های مختلف مدل تاپسیس فازی نشان داد وضعیت پایداری اجتماعی در نواحی شهری بندر ترکمن پایین تر از حد فاصل ایده ال، با میانگین 20/0 می باشد.
سنجش و اولویت بندی پایداری اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان دلفان با استفاده از مدل تصمیم گیری ویکور (مطالعه موردی: دهستان خاوه شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین ابعاد چندگانه توسعه پایدار، بعد اجتماعی یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود. در این بین پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد توسعه پایدار بیش تر با ابعاد کیفی زندگی انسانی همگام است و بر مفاهیمی چون آینده نگری، عدالت محوری، مشارکت، توانمند سازی، دسترسی برابر، ارتقاء هویت فرهنگی و ثبات نهادی تأکید دارد. هدف از این پژوهش سنجش و اولویت بندی مقدار پایداری اجتماعی در محدوده روستاهای دهستان خاوه شمالی از توابع بخش مرکزی شهرستان دلفان استان لرستان است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است؛ بدین منظور از مدل تصمیم گیری چند معیاره ی ویکور (VIKOR) و شیوه های تحلیلی مربوطه جهت رتبه بندی 10 روستای مورد مطالعه استفاده شد. سرانجام در این مدل مقدار Q بیانگر رتبه نهایی هر روستا از مجموع 11 شاخص مورد مطالعه است. این مقدار بین عدد صفر تا یک تعیین می گردد و هرچه به عدد صفر نزدیک تر باشد نشان دهنده مطلوبیت پایداری اجتماعی و هر چه به عدد یک نزدیک تر نشانگر ضعف پایداری اجتماعی است. در این راستا حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران برابر با 150 خانوار روستایی تعیین گردید. بر پایه یافته های پژوهش، شاخص های یازده گانه پایداری اجتماعی در چارچوب مدل ویکور نشان می دهند که روستاهای کفراج، سراب غضنفر و ایرانشاهی بالاترین و روستای سرخانجوب سفلی، نورمحمد زمانه و عزیزآباد پایین ترین مقدار پایداری اجتماعی را در بین روستاهای نمونه دارند. هم چنین میانگین Q در 10 روستای مورد مطالعه برابر با 0.520 بدست آمد که نشان می دهد در مجموع پایداری اجتماعی در دهستان خاوه شمالی پایین تر از حد متوسط است. لذا در راستای بهبود سطح پایداری اجتماعی در دهستان خاوه شمالی می بایست اقداماتی چون توزیع عادلانه امکانات و فرصت ها؛ ارایه خدمات اجتماعی مناسب و کافی برای همه افراد جامعه، بویژه در بخش های آموزش و سلامت؛ رفع تبعیض های اجتماعی و جنسیتی؛ ارتقاء مسوولیت پذیری سیاسی و مشارکت اجتماعی را در کانون برنامه ریزی توسعه اجتماعی قرار داد.
تحلیل اجتماعی - فضایی در بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر سردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری از جمله چالش های مهم فراروی مدیریت شهری در کشور های در حال توسعه از جمله کشور ما است. فرسودگی فیزیکی – کالبدی و کارکردی و تبعات اجتماعی ناشی از آن در پاره ای از محلات شهری، به ویژه محلات مرکزی که به علت روند شتاب آلود شهرنشینی کشور مورد بی توجهی مدیریت شهری و برنامه ریزان در عصر نوگرایی قرار گرفته اند. محله سرچشمه واقع در مرکز شهر سردشت با 1132 نفر، به عنوان محله مورد مطالعه در این پژوهش از قاعده فوق مستثنی نبوده و در چرخه فرسودگی و روبه زوال رفتن قرار گرفته است. بررسی اقتصادی – اجتماعی و کالبدی – فضایی محدوده مورد مطالعه جهت ارائه راهکارهای موثر در نوسازی و بهسازی آن نشانگر شواهدی از مهمترین عامل پایداری اجتماعی یعنی حس تعلق به مکان ) Sence of place) است که می تواند بعنوان پارامتری در ایجاد تشکل ها و سازمان های مردم نهاد (سمن ها)، (NGO )و (CBO )در راستای بهسازی و نوسازی این محله بکار گرفته شود. این در حالی است که نگرش های کالبد محور مانع از توجه مدیریت شهری به این چنین عامل مهمی در نوسازی این نوع بافت بوده است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و رویکرد اثبات گرایی دنبال شده است. روش جمع آوری داده ها متکی بر اسناد کتابخانه ای، برداشت های میدانی و پیمایشی بوده است.. در این محله که به عنوان نماد وهویت شهر محسوب می شود از بافت اجتماعی قوی برخوردار و به عنوان یک سرمایه اجتماعی می توان از آنها استفاده کرد، یعنی با ایجاد تشکل ها و سازمان های غیر دولتی، برگزاری دوره های آموزشی و آموزش های تخصصی در زمینه مسائل شهری و راهکارهای حل آنها می توان به عنوان یک بازوی قوی و خود جوش استفاده کرد.
سنجش و ارزیابی اصول پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی به عنوان یکی از کلیدی ترین موارد مطرح در برنامه ریزی شهری بویژه در برنامه ریزی مجتمع های مسکونی است. پایداری اجتماعی به چگونگی ارتباط میان افراد، جامعه و جوامع توجه داشته است. پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی، وضعیتی است که ساکنان از زندگی در خانه و مجتمع خود رضایت داشته باشند. در مفهوم پایداری اجتماعی نیازهای اساسی و برابری به عنوان ارکان اساسی پایداری اجتماعی شناخته می شوند؛ به عبارت دیگر پایداری اجتماعی، بهره وری مجتمع های مسکونی را به حداکثر می رساند. هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش اصول پایدار اجتماعی و ارزیابی میزان رضایت ساکنان در مجتمع های مسکونی در مجتمع مسکونی آ. اس. پ تهران است. این پژوهش دارای هدف کاربردی است و به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات نیز بر اساس مطالعات اسنادی و پیمایشی(پرسشنامه، مصاحبه) بوده است. جامعه ی آماری پژوهش را ساکنان محدوده ی مورد مطالعه تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران 186 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شده و شیوه ی نمونه گیری افراد مورد مطالعه، استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای است. از روش دلفی برای تعیین وزن هر یک از شاخص های پایداری اجتماعی و مدل تحلیل شبکه (ANP) برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که شاخص های حفاطت در مقابل جرم و جنایت (0.103)، عدالت اجتماعی (0.0963) و رضایت از کیفیت دسترسی به خدمات (0.0906) به ترتیب بیشترین وزن و سهم را در تحقق پایداری اجتماعی دارند و شاخص های مشارکت و کیفیت محیطی در وضعیت ناپایدار قرار داشتند.
تحلیلی فضایی بر نابرابری های آموزشی و نقش آن در پایداری اجتماعی شهری با روش های آمار فضایی (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی شهری مستلزم رعایت عدالت اجتماعی و عدالت فضایی و توجه متوازن به وجوه مختلف حیات جامعه است؛ به گونه ای که نیروی انسانی را به فراگرد توسعه خوشبین سازد. امروزه به دلیل رشد فزاینده شهرها، گسترش فیزیکی شهر و توزیع ناعادلانه خدمات و امکانات، بحث نابرابری های فضایی در حوزه های مختلف، به ویژه حوزه آموزشی ساکنین شهرها، یکی عوامل محوری اثرگذار بر پایداری سکونتگاه ها شناخته شده است. از این رو پرداختن به موضوع نابرابری فضایی و به تبع آن نابرابری آموزشی در مباحث شهری اهمیت بسزایی یافته است. هدف این پژوهش تحلیلی بر نابرابری های شهری با تأکید بر نابرابری های آموزشی در میان ساکنین بلوک های شهر سقز و نقش آن در پایداری اجتماعی شهری سقز و شناسایی بلوک ها و محدوده های مطلوب و نامطلوب از نظر وضعیت کلی آموزشی ساکنین آن است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و برای جمع آوری داده ها و اطّلاعات مورد نیاز، از روش میدانی کتابخانه ای، از مجموعه داده های بلوک های آماری برای شهر سقز سال 1390 موجود در مرکز آمار ایران استفاده شده. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات با به کارگیری مدل های آمار فضایی[1]، تحلیل لکه های داغ[2] و خود همبستگی فضایی[3] در نرم افزار Arc/GIS و آزمون پیرسون در نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که بلوک های شهر سقز بر پایه شاخص های آموزشی دارای نابرابری فضایی هستند. بلوک های در وضعیت نامطلوبی در محدوده محلات 1، 6، 7، 8، 13، 17، 18 قرار دارند و بلوک های در وضعیت مطلوبی در محدوده محلات 2، 4، 8، 9، 11، 12، 13، 14، 15، 18، 19 قرار دارند. همچنین الگوی فضایی پراکنش و شکل نابرابر ی های آموزشی در شهر سقز از مدل خوشه ای[4] تبعیت می کند و طبق نتایج به دست آمده از آزمون پیرسون، بین نابرابری های آموزشی و پایداری اجتماعی شهری با ضریب همبستگی **054/0- و با عنایت به اینکه سطح معناداری کمتر از 05/0 است، می توان گفت که رابطه معنی دار معکوسی وجود دارد. به این معنی که افزایش نابرابری های آموزشی در سطح شهر بر میزان پایداری اجتماعی شهری تأثیر منفی دارد.
بررسی تأثیرات جدایی گزینی اکولوژیک بر امنیت پایدار اجتماعی (مطالعه موردی: شهر عنبرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جداییگزینی اکولوژیک یکی از مباحث مطرح در حوزه امنیت پایدار اجتماعی نواحی شهری می باشد. شهر عنبرآباد یکی از شهرهای کوچک جنوب استان کرمان است که محلههای مسکونی آن از بافت اجتماعی خویشاوندی برخوردارند. در سالهای اخیر مهاجرت اقوام ساکن در نواحی بیرونی مسائل اجتماعی بهویژه محلهگرایی و جداییگزینی اکولوژیک را در این شهر سبب شدهاست. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیرات جداییگزینی اکولوژیک و محلهگرایی بر پایداری اجتماعی، سیاسی و امنیت پایدار شهر عنبرآباد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری ساکنان محلههای مختلف شهر عنبرآباد می باشد. حجم جامعه نمونه طبق فرمول کوکران 384نفر از ساکنان محلههای مختلف شهر است که با استفاده از روش نمونهگیری سهمیهای و تصادفی انتخاب شدند. شاخصهای پایداری و ناپایداری اجتماعی شناسایی شد و مبنای جمع-آوری دادهها و وزندهی به شاخصها قرارگرفت که در فرایند مدل کوپراس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشانداد محله شهرک خداآفرین، محله شهرک امام(ره)، محله ترک ها و محله نرماشیری ها بالاترین میزان جداییگزینی را دارند. همین محلهها نیز بیشترین میزان برخوردهای بینطایفهای و جانبداری سیاسی را دارند. محله یزدی ها، افشارها و ساردوییها بهترتیب کمترین میزان جداییگزینی را داشتهاند. نتایج مدل کوپراس نشان داد شهرک خداآفرین(74.55)، محله نرماشیری ها(77.51) و شهرک امام(ره) (81.65) بدترین وضعیت را بهلحاظ شاخصهای امنیت پایدار اجتماعی دارند. محله یزدی ها(100)، افشارها(86.39) و ساردویی ها(85.20) نیز بهترتیب مطلوبترین وضعیت را نشان میدهند. باتوجهبه نتایج پژوهش میتوان فرضیه تحقیق را تأییدکرد و چنین نتیجه گرفت که مسئله جداییگزینی اکولوژیک در محلههای شهر عنبرآباد تأثیرهای منفی بر پایداری اجتماعی و امنیت پایدار محلههای مسکونی این شهر دارد.
بهسازی بافت فرسوده شهری با رویکرد پایداری اجتماعی مورد شناسی: محله دریادل شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تعیین نحوه مداخله در بافت فرسوده، به یکی از چالش برانگیزترین مباحث مدیریت شهری تبدیل شده است. از آنجا که در مباحث مدیریت برنامه ریزی شهری، توجه به موضوعات اجتماعی، اجتناب ناپذیر و جزء جدایی ناپذیر طرح های شهری شمرده می شود؛ بنابراین، با تعیین و استفاده از ابعاد پایداری اجتماعی می توان رویه های مؤثّر بر مباحث اجتماعی را در جهت ساماندهی بافت فرسوده مورد بررسی و شناسایی قرار داد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. به این منظور، پس از تعیین شاخص های پایداری اجتماعی و تهیه پرسش نامه، وضعیت این شاخص ها در محله دریادل شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه به کمک یافته های توصیفی و استنباطی حاصل و با استفاده از مدل SWOT، نقاط قوّت، ضعف، فرصت و تهدید مورد شناسایی قرار گرفته و براساس آن راهبردهایی جهت مداخله در محله مورد نظر پیشنهاد شده؛ همچنین، از تلفیق تحلیل SWOT با تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، جهت تعیین بهترین نحوه مداخله استفاده شده است. بر این اساس و بر پایه نظرات بالغ بر 15 نفر از کارشناسان، از میان گزینه های قابل انتخاب، معرفی موقعیت ویژه و ارزش های اقتصادی؛ محله دریادل در جهت جلب مشارکت ساکنان با امتیاز نرمال شده (302/0) به عنوان بهترین راهکار برون رفت، از مشکلات این بافت شناخته شده است.
طراحی و ارائه الگو جهت سنجش تاثیر سرمایه اجتماعی بر ابعاد توسعه پایدار
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر مفهوم سرمایه اجتماعی در سطوح و اشکال متفاوت خود به عنوان یکی از جالب توجه ترین مفاهیم اجتماعی توجه صاحب نظران و پژوهشگران را با چارچوپ های تحلیلی خاصی به خود جلب کرده است و از طرفی بعد از ناکارآمدی الگوی تک بعدی توسعه در پنجاه سال اخیر، توسعه پایدار از جمله مباحث مورد توجه دولت ها، ملت، مجامع بین المللی بوده است از آنجائیکه سرمایه اجتماعی به واسطه ارتباطش با سایر مؤلفه های بنیادین اجتماعی نظیر، نظم، وفاق اجتماعی، تعهد و پیوند اجتماعی، انسجام اجتماعی، امنیت و مشارکت اجتماعی ضروری بنظر رسید که تاثیرش با ابعاد توسعه پایدار بعنوان اولویت مورد توجه کشور در نیل به چشم انداز بیست ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی مورد مطالعه قرار گیرد.این پژوهش با هدف پاسخ به سوال اصلی تحقیق یعنی چگونگی طراحی و ارائه الگوی سنجش تاثیر سرمایه اجتماعی بر ابعاد توسعه پایدار براساس مدل توسعه پایدار OECD و با استفاده از شاخصهای کمیته ملی توسعه پایدار ایران، با گرایش توسعه ای و کاربردی انجام شده است.جامعه آماری پژوهش اعضای هیات علمی منطقه 13 دانشگاه آزاد اسلامی می باشد که یک نمونه 219 نفری به روش خوشه ای انتخاب و نظر نخبگان به صورت نظری جمع آوری گردید. از آنجائیکه این تحقیق در پی سنجش، جهت تاثیر و نوع آن بوده برای تحلیل یافته ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شده که یافته های تحقیق حکایت از تاثیر مثبت، مستقیم و معنی دار متغیر سرمایه اجتماعی بر ابعاد متغیر توسعه پایدار به ترتیب 88% بر بعد اقتصادی توسعه پایدار و 71% بربعد اجتماعی و زیست محیطی توسعه پایدار و در نهایت 70% بر بعد سیاسی توسعه پایدار دارد. در نهایت برای نیل به اهداف توسعه پایدار پیشنهاداتی چون فرهنگ سازی برای حفظ محیط زیست، تهیه پیوست فرهنگی، ارتقاء سطح مشارکت عمومی و اعتماد به کاگزاران و سیاست گذاران ارائه گردید.
بررسی و مطالعه تطبیقی مدل های مختلف سنجش کیفیت زندگی به منظور دستیابی به اصول طراحی پایدار در بافت های مسکونی
حوزه های تخصصی:
رشد، توسعه ودگرگونی در ابعاد اجتماعی، اقتصادی وکالبدی شهرهای ایران، منجر به عدم تطبیق بافتهای مسکونی با الگوهای جدید شهرنشینی و در نتیجه افت و نزول کیفیت زندگی در این مراکز شد، حال آنکه بافتهای مسکونی به عنوان مکانی هدفمند برای زندگی، باید پاسخگوی تمامی نیازهای انسان باشد، لذا، نیاز به بررسی کیفیت زندگی در بافتهای مسکونی به منظور شناسایی مؤلفه های پایداری و تلاش در جهت ارتقای کیفی آنها، کاملاً مشهود است. بر این اساس، هدف از پژوهش فوق مطالعه مدلهای مختلف سنجش کیفیت زندگی و شناسایی مؤلفه های ارتقادهنده آن، به منظور طراحی بافتهای مسکونی پایدار است. در این پژوهش پس از مرور مفاهیم و نظریات مرتبط با متغیرهای تحقیق، در چارچوب شاخصهای کیفیت زندگی، مبنایی کلی از اصول طراحی پایدار در بافتهای مسکونی ارائه گردیده و در انتها پیشنهاداتی بیان می شود.
ارزیابی سطوح پایداری مقاصد روستایی در راستای توسعه گردشگری روستایی با تعدیل گری تصویر مقصد (مطالعه موردی: دهستان دراک شهرستان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، ارزیابی سطوح پایداری مقاصد روستایی در راستای توسعه گردشگری روستایی با تعدیل گری تصویر مقصد در دهستان دراک شیراز است. روش: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- هم بستگی است. جامعه آماری گردشگران دهستان دراک است. براساس جدول مورگان و نمونه گیری طبقه ای ۳۸۵ گردشگر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه و برای بررسی فرضیه های مدل معادلات ساختاری و رویکرد کم ترین مربعات جزئی استفاده شد. پایایی پرسش نامه با آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن با استفاده از روایی سازه سنجیده شد. یافته ها: سطح اقتصادی و محیطی از میزان مطلوب پایین تر و سطح اجتماعی از میزان مطلوب بالاتر است. شاخص پایداری اجتماعی بیش ترین تأثیر را بر گردشگری روستایی داشته است، تصویر مقصد تأثیر مثبت و معناداری بر پایداری اقتصادی دارد؛ امّا بر پایداری اجتماعی بدون تأثیر است؛ به علاوه، تصویر مقصد تأثیری معکوس بر پایداری محیطی دارد. محدودیت ها/ راهبردها: هر فعّالیتی با تعادل در پایداری کلّی مناطق باشد. از جمله راهبردهای مؤثّر، ممنوعیت ورود وسایل نقلیه به بافت قدیم روستای قلات در روزهای تعطیل و ایجاد فضای پارکینگ در بیرون روستاها است. محدودیت پژوهش، عدم تعمیم نتایج در مناطق دیگر و مناسب نبودن برخی شاخص های برازش مدل است. راه کارهای عملی: یک پارچگی ابعاد مهم پایداری و توجّه به تصویر ذهنی گردشگران به عنوان عامل مؤثّر در پایداری و توسعه گردشگری روستایی. اصالت و ارزش: در این پژوهش بر سه بعد اصلی پایداری به طور هم زمان پرداخته شده است و تصویر مقصد به عنوان عامل تعدیل کننده در رسیدن به سطح مناسب توسعه گردشگری روستایی لحاظ شده است.
توزیع فضایی شاخص های پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی غرب ایران (مطالعه موردی: منطقه اورامانات؛ استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی یک از مهم ترین ارکان توسعه پایدار است، که دستیابی به سطح قابل قبولی از آن، از مهم ترین اهداف کلیه برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه روستایی محسوب می شود. هدف از پژوهش کمی و کاربردی حاضر، که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، بررسی وضعیت پایداری اجتماعی و شاخص های آن و همچنین نمایش فضایی پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی منطقه اورامانات، واقع در استان کرمانشاه، می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار روستایی ساکن در 21 دهستان و 431 روستای منطقه اورامانات تشکیل می دهد. با توجه به محدودیت های مالی، زمانی و ...، محققان قادر به بررسی نظرات کلیه سرپرستان خانوار نبوده و با استفاده از فرمول های آماری، 395 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد گردید. ابزار اصلی پژوهش جهت گردآوری داده های مورد نیاز، که از طریق پرسشگری و مطالعه میدانی تهیه شد، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن با رعایت اصول علمی مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت اکثر شاخص های پایداری اجتماعی در محدوده مورد مطالعه در وضعیت قابل قبولی قرار دارد و وضعیت کلی پایداری اجتماعی در سکونتگاه های روستایی منطقه اورامانات با میانگین 176/3، بالاتر از حد متوسط می باشد. همچنین نتایج نشان دهنده وجود تفاوت بین دهستان های منطقه اورامانات به لحاظ پایداری اجتماعی بود. نمایش فضایی وضعیت پایداری اجتماعی در منطقه نشان داد وضعیت پایداری اجتماعی در نیمه شرقی منطقه در مقایسه با نیمه غربی آن، در وضعیت مناسب تری قرار دارد و عامل همجواری با مرز در تضعیف پایداری اجتماعی روستاییان همجوار با مرز در منطقه اورامانات تأثیرگذار بوده است.