مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
خودآگاهی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین رهبری اصیل و شفافیت سازمانی بود. روش پژوهش به صورت توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی اداره کل راه و شهرسازی استان کرمان (270 تن) بودند که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه ای به حجم 118 تن از آن ها، انتخاب و مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود که روایی ظاهری پرسش نامه ها با استناد به نظر متخصصان و پایایی آن ها با استناد به ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین رهبری اصیل و ابعاد آن با شفافیت سازمانی، رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. یافته ها همچنین نشان داد که بعد پردازش متوازن از رهبری اصیل پیش بینی کننده معنادار شفافیت سازمانی است، اما تأثیر رگرسیونی سایر ابعاد معنادار نبود.
بررسی برآیند تجربه دینی انسان گرایانه مبتنی بر یُگه و مدیتیشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تجربه معنوی خودگرا» آگاهی بی واسطه فرد از حالات، ویژگی ها، قابلیت ها و توانایی های درونی خویش است. این تجربه، هم زمان با تجربه فعالیت های غرق شده در بی فکری و تعمق در ذات خویش، به شکل کاملاً درونی و فردگرایانه ظهور می کند. نمود بیرونی این تجربه از واکاوی یُگه و مدیتیشن بر محوریت درک خودبنیان فرد به دست می آید که یکسره با نگاهی ابزارگونه به تحصیل خودآگاهی و آگاهی درونی نائل می آید. نگارنده در این مقاله، با نظر به دغدغه انسان گرایی در جذب بصیرت های تجربه دینی، نشان می دهد که لازمه چنین تلاشی در ورطه عمل، به ظهور تجربه معنوی خودگرا می انجامد. این تجربه جدید و ملموس که با تحلیل سه مفهوم تجربه، معنوی و خودگرا تشریح می شود، به شکل خارجی در استقبال بی نظیر انسان معاصر از یُگه و مدیتیشن رخ داده است. درواقع، این استقبال که ریشه در انتظاری کارکردگرایانه دارد، خواهان تجربه درون نگرا و تأمل درونی، کسب احساس تمامیت یافتن خویش، رشد و ارتقاء ابعاد وجودی فرد، کسب نیروی درونی، خودپویایی و خودشکوفایی معنوی، کسب احساس مقدس بودن، شادابی جسمی و روحی، تحصیل آرامش و... است. این ماهیت نگاه انسان گرایانه بر تعالیم سنتی در باب تجربه دینی است که در عمل، به ظهور «تجربه معنوی خودگرا» منجر شده است.
شریعتی و خودآگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فکر شریعتی مهم ترین چالش ما ایرانی ها با جهان معاصر در تحقق خودآگاهی را آشکار می کند. وی، در برخی سخن رانی ها و آثارش مانند «بازگشت به خویشتن»، «انسان بی خود» و «خودآگاهی و استحمار»، نشان داده است که اهمیت این مسئله را درک کرده است. در کتاب «انسان بی خود»، راه حل ازخودبیگانگی را خودآگاهی می داند و، در کتاب «بازگشت به خویشتن»، مهم ترین مسئلة وجودی ما را تحقق خودآگاهی از راه بازگشت به خویشتنِ راستین خویش می بیند. مقالة پیش رو تلاشی است برای درک خودآگاهی مورد نظر وی از راه کشف جایگاه آن در تاریخ فکری معاصر ما که همة ادوارش را می توان تلاشی برای تحقق این خودآگاهی فهمید.
اثربخشی آموزش خودآگاهی بر هویت یابی و مسئولیت پذیری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین مهارت های زندگی، مهارت خودآگاهی است، این مهارت به فرد کمک می کند تا بتواند شناخت بیشتری نسبت به خود، خصوصیات، نیازها، احساسات و نقاط ضعف و قوت خود داشته باشد . هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودآگاهی بر هویت یابی و مسئولیت پذیری در دانش آموزان است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه سال دوم ناحیه یک شهرستان ساری بودند (۲۸۷۸= N )؛ که پرسشنامه های سبک هویت و مسئولیت پذیری در میان ۲۰۰ نفر از آن ها توزیع شد. به روش نمونه گیری تصادفی ساده 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه (15 نفر آزمایش) و (15 نفر گواه) جای داده شدند و گروه آزمایش ۱۲ جلسه تحت آموزش خودآگاهی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سبک هویت ( ISI-6G ) و مقیاس مسئولیت پذیری روان شناختی کالیفرنیا ( CPI ) برای گردآوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل داده های آماری میانگین و انحراف معیار و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش خودآگاهی باعث افزایش میزان مسئولیت پذیری و ایجاد هویت یابی در دانش آموزان شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده آن است که آموزش خود آگاهی می تواند بر مسئولیت پذیری و هویت یابی در دانش آموزان اثرگذار باشد؛ بنابراین متولیان امر باید سعی کنند نسبت به آموزش خودآگاهی به دانش آموزان تدابیر لازم را اتخاذ نمایند.
تأثیر آموزش مهارت های خودآگاهی و مدیریت هیجان ها در افزایش تاب آوری و شادکامی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۵ شماره ۸
41-76
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی خودآگاهی و مدیریت هیجان ها در افزایش تاب آوری و شادکامی زنان سرپرست خانوار انجام شد. جامعه آماری زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به خانه های سلامت در منطقه 18 شهر تهران بودند.30 آزمودنی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش ( n 1 =15 ) و کنترل ( n 2 =15 ) جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. تاب آوری و شادکامی همه آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون بوسیله پرسشنامه های تاب آوری و شادکامی اندازه گیری شدند. مهارت های خودآگاهی و مدیریت هیجان در 14 جلسه به شرکت کنندگان در گروه آزمایش آموزش داده شد. تاب آوری و شادکامی همه آزمودنی ها در مراحل پس آزمون و پیگیری اندازه گیری شدند و داده ها بوسیله آزمون تحلیل کوواریانس و t استودنت تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی، خودآگاهی و مدیریت هیجان ها می توانند سطح تاب آوری وشادکامی زنان سرپرست خانوار را به طور معناداری افزایش دهند (01/0> P ) . همچنین نتایج نشان داد که اثر مداخلات در مرحله پیگیری ماندگار بوده است. نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش مهارت های خودآگاهی و مدیریت هیجان ها روش روانی- آموزشی مناسبی برای افزایش سطح تاب آوری و شادکامی زنان سرپرست خانوار می باشد. بنابراین به منظور ارتقاء سطح تاب آوری و شادکامی زنان سرپرست خانوار، لازم است زمینه بکارگیری مهارت های خودآگاهی و مدیریت هیجان ها فراهم شود.
نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی بر سرمایه اجتماعی در بین زنان شهرستان گرمی
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی در کنار سرمایه اقتصادی و سرمایه انسانی به مثابه متغیری تأثیرگذار در رشد و توسعه یافتگی شناخته شده است. امروزه توسعه پایدار و همه جانبه و مدیریت خردمندانه و رسیدن به رشد و شکوفایی بدون توجه به زنانی که نیمی از جمعیت هر کشوری را تشکیل می دهد، هیچ جامعه ای نمی تواند به اهداف توسعه ای خود دست یابد. هدف از این مقاله تحلیل تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر در سرمایه اجتماعی زنان شهرستان گرمی است که مجموعه به هم پیوسته از شرایط و عوامل در سطح کلان، میانی و خرد در سرمایه اجتماعی زنان تأثیرگذارند. به منظور سنجش عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر در سرمایه اجتماعی زنان 454 نفر به عنوان نمونه با فرمول کوکران انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایش و تکنیک گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. یافته های تحقیق نشان دهنده ضعف سرمایه اجتماعی در میان زنان به ویژه در بعد اعتماد به ناآشنایان و مردم به طورکلی است. همچنین تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی بر سرمایه اجتماعی زنان نیز معنادار بوده است. با توجه به معناداری روابط و غلبه سرمایه اجتماعی سنتی در میان زنان، بهبود محیط اجتماعی، تقویت نهادهای مدنی، اصلاح بینش ها، نگرش ها و کنش های زنان ضروری به نظر می رسد.
منشأ الزام های اخلاقی از نظر کریستین کرسگارد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
114 - 147
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات فرا اخلاقی، بحث از منشأ الزام های اخلاقی است. مسئله این است که الزام های اخلاقی، یعنی بایدها و نبایدهای اخلاقی از کجا ناشی می شوند؟ به باور خانم کریستین کرسگارد، فیلسوف معاصر آمریکایی، منشأ الزام های اخلاقی هویت اخلاقی انسان و انسانیت انسان است. انسان به دلیل خودآگاهی اش به صرف میل به چیزی آن را انجام نمی دهد، بلکه از خود می پرسد که آیا درست است که مطابق میل خویش رفتار کنم؟ کرسگارد که همانند کانت به ارزش ذاتی انسانیّت معتقد است، می گوید که دلایل ما برای انجام دادن چیزی را هویت و طبیعت ما مشخص می کند. هویت ما به عنوان انسان، زن یا مرد، عضوی از قوم یا نژاد، دین خاص یا طبقه اجتماعی خاص و ... الزام های نامشروطی را بر ما تحمیل می کنند. بنابراین، از نظر کرسگارد هویت ما به عنوان یک انسان منشأ هنجارها و الزام های اخلاقی ماست. نقض این الزام ها به معنای از دست دادن هویت ماست. انسانیت بخش مهم هویت ماست. به نظر می رسد افزون بر برخی اشکال ها بر نظریه اخلاقی کرسگارد، ایرادهای وارد بر نظریه اخلاقی کانت نیز بر آن وارد است؛ از جمله اینکه اصل انسانیت و هویت عملی انسانی نمی تواند همیشه به عنوان معیاری موفق در تشخیص فعل اخلاقی عمل کند.
زمینه های گذر به وجود به مثابه بنیان آگاهی در شلینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۶ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
17 - 36
حوزههای تخصصی:
تفکرات و جهت گیری هایفلسفی شلینگ در طول دوران حیاتش دستخوش تغییر و دگرگونی بسیاری قرار گرفت؛ اما به یک معنی می توان اذعان داشت که همگی در چهارچوب یک طرح بنیادین قرار می گیرند، چرا که وجود یا این همانی مطلق در معرض تعاطی فکر واقع نمی گردد. شلینگ از اواسط دهه 1790 به تلاش های فیشته برای بازبینی فلسفه استعلایی کانت، که نقش اول را در ساخت جهان شناخت پذیر به فعالیت آگاهی داده بود، به همراه یک اشتغال دائمی به این اعتقاد اسپینوزایی عطف توجه کرد که فلسفه باید از یک مطلق خود اکتفا شروع کند. او درانتهای این قرن، فلسفه طبیعت را بسط می دهد که عبارت است از تعمیم مفهوم فعالیت سوژه به ایده تولیدگری همه طبیعت و اجتناب از اینکه حتی طبیعت غیر جاندار را درتضاد با فکر زنده باشد. او در اوایل ۱۸۰۰ به فلسفه زندگی اینهمانی توجه کرد که مطابق آن یک سیستم کامل باید بیانگر این باشد که ذهن و ماده، ایده آل و رئال صرفاً درجات یا جنبه های مختلف یک چیز هستند. از این رو شلینگ در این دوره از فیشته جدا می شود چرا که به نظر او فیشته نتوانسته است فراتر از دایره خود آگاهی، به وجودی برود که بنیان آگاهی بوده، آگاهی فقط یک جنبه از آن است.
خودآگاهی و تبیین استنتاج گرایانه کسام از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۱
11 - 44
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان در پاسخ به این سؤال که چگونه حالات ذهنی خودمان را می دانیم، تبیین های متعددی ارایه کرده اند.کسام در پاسخ به این سؤال، نظریه استنتاج گرایی را مطرح کرده است. به اعتقاد او بر خلاف آنچه شهوداً احساس می کنیم، هیچ نوع دسترسی بیواسطه به حالات ذهنی خود نداریم؛ بلکه ما بر اساس یک سری شواهد بیرونی و درونی، و از طریق فرایند استنتاج، حالات ذهنی مان را می شناسیم. بویل این تبیین را تبیین خوبی برای خودآگاهی نمی داند. او معتقد است تبیین استنتاجی از خودآگاهی به گونه ای است که گویا ما از حالات ذهنی خودمان بیگانه ایم . کسام هم در مقابل، اشکال بویل را نمی پذیرد. در این مقاله نشان خواهیم داد که اولاً کسام مقصود بویل از مفهوم بیگانگی را به درستی درنیافته است و اگر مقصود او را دریابد، وجود آن را در استنتاج گرایی گریزناپذیر خواهد یافت. ثانیاً اگر کسام در پی پذیرش این مسیله ادعای خود را محدودتر کند و استنتاج گرایی را تبیینی برای همه انواع خودآگاهی معرفی نکند، مسیله بیگانگی، حیات استنتاج- گرایی را، به عنوان تبیینی خوب برای طیف قابل توجهی از مصداق های خودآگاهی، به خطر نخواهد انداخت.
نظریه عقل ابن سینا با نظر به تفسیرِ او از نظریه نوس در فلسفه ارسطو(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۵
173 - 199
حوزههای تخصصی:
ارسطو نوس را در تحلیلات ثانوی به عنوان ملکه معرفتی و دانش علمی برهان ناپذیر معرفی می کند. کارکرد این ملکه معرفتی دریافت اصل های دانش و اموری است که همه دانش ها بر آن استوارند. نوس در درباره نفس به عنوان ویژگی انسانی شناخته شده است؛ آن ویژگی در ما که نفس به واسطه آن می شناسد و حکم می کند. نوس از نظر ارسطو واجد تقسیم هایی است: عملی و نظری، منفعل و سازنده. نوس منفعل پیش از ادراک معقولات خود هیچ چیز نیست و پس از به فعلیت رسیدن به صورت تمامی معقولات در می آید؛ اما ویژگی ای که در نوس موجب به فعلیت رسیدن معقولات می شود، همان نوس سازنده است. نوس سازنده ملکه ای نفسانی و درونی است که موجب بالفعل شدن معقولات می گردد. تلقی ابن سینا از عقل تفاوت های جدی ای با ارسطو دارد؛ او عقل را در مقام ذات خود مجرد دانسته، آن را واجد خودآگاهی پیش از درک اشیا می داند. مراتب عقل نزد ابن سینا به جای دو مرتبه به چهار مرتبه: هیولانی، بالملکه، بالفعل و مستفاد ارتقا می یابد. عقل فعال برای ابن سینا امری بیرونی است که با اشراق خود نفس را به فعلیت عقلانی می رساند. رویکرد ابن سینا به عقل با توجه به سنت ارسطویی واجد تفاوت هایی جدی است. وی از طرفی تلقی ارسطو از عقل را می پذیرد و با توجه به آن، لوازمش را پیگیری می کند؛ از سوی دیگر رگه هایی از تفکر نوافلاطونی را در دیدگاه خود وارد کرده و می کوشد آن را با رویکرد اول سازگار کند. این مقالله وجوه تلایم و تنافر تفسیر ابن سینا از نظریه نوس ارسطو را بررسی می کند.
رابطه خودآگاهی و یادگیری خودتنظیمی با سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین خودآگاهی و یادگیری خودتنظیمی با سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان ساری بوده است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش مشتمل بر 346 دانش آموز دختر است که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و سه پرسش نامه خودشناسی فنیگستین و همکاران (1975)، یادگیری خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) و سازگاری اجتماعی سینگ و سینها (1993) را تکمیل کردند. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد، بین خودآگاهی و یادگیری خودتنظیمی با سازگاری اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد (01/0>p). نتایج رگرسیون نیز نشان داد که خودآگاهی و یادگیری خودتنظیمی 3 /3 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی را تبیین می کنند. بر اساس یافته ها، عملیاتی کردن کارگاه های آموزشی در رابطه با خودآگاهی و یادگیری خودتنظیمی به منظور افزایش سازگاری اجتماعی و برقراری روابط بهینه با دیگران پیشنهاد می شود.
ارزیابی هوش هیجانی با استفاده از تحلیل پوششی داده ها(نمونه موردی: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام (ره) )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
93 - 111
حوزههای تخصصی:
برای سال های متمادی تصور بر این بود که ضریب هوشی نماینده میزان موفقیت افراد است. در دهه اخیر تحقیقات در یافتند که علاوه بر ضریب هوشی، عاملی به نام هوش هیجانی نیز جز شاخص های ارزیابی موفقیت یک فرد می تواند قلمداد شود. در ابتدای پیدایش شاخص هوش هیجانی، روانشناسان بیشتر برروی جنبه های شناختی همانند حافظه و حل مسئله تأکید می کردند. اما خیلی زود دریافتند که جنبه های غیرشناختی مانند عوامل عاطفی و اجتماعی نیز دارای اهمیت زیادی هستند. برای بررسی اهمیت این شاخص در ارزیابی ها یک نمونه تصادفی 81 تایی از دانشجویان رشته های الکترونیک و مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام (ره) انتخاب شد. ابزار گردآوری، پرسشنامه هوش هیجانی برگرفته شده از کتاب تراویس برادبری می باشد. بعد از جمع آوری داده ها، با استفاده از مدل های تحلیل پوششی داده ها، عملکرد هوش هیجانی دانشجویان مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس برای تمیز دادن دانشجویانی که عملکرد آنها خوب تشخیص داده شده بود از مدل های ابرکارایی استفاده شد. نتایج نشان دهنده آن است که دانشجویان الکترونیک عموماً رتبه بالاتری را به خود اختصاص می دهند. همچنین بررسی تأثیر ضریب چهار فاکتور انتخابی(خودمدیریتی، خودآگاهی، آگاهی اجتماعی، مدیریت رابطه) در این مطالعه، نشان می دهد که مدیریت رابطه بیشترین تأثیر و خود مدیریتی کمترین تأثیر را در ارزیابی هوش هیجانی این تعداد از دانشجویان به خود تخصیص داده است.
اثر آموزش مهارت های زندگی (خودآگاهی و برقراری ارتباط مؤثر) بر ابراز وجود و خودناتوان سازی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر آموزش مهارت های زندگی (خودآگاهی و برقراری ارتباط مؤثر) بر ابرازوجود و خودناتوان سازی دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم و ششم در حال تحصیل مدارس ابتدایی ناحیه 2 شهرستان ساری در سال 1395-1394، به تعداد 3513 نفر بوده است. ابزار گردآوری داده ها در این مطالعه پرسشنامه های استاندارد ابراز وجود توسط گمبریل و ریچی و پرسشنامه ی خودناتوان سازی تحصیلی میگلی، کاپلان و میدلتون بوده است. نمونه پژوهش به صورت روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شد و سپس 40 نفر از آزمودنی ها از بین این 8 کلاس به طور تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس دوره آزمایشی (آموزش مهارت های زندگی خودآگاهی و برقراری ارتباط مؤثر) برای گروه آزمایش طی 12 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد ولی در مورد گروه گواه هیچ آموزشی صورت نگرفت. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر 2 گروه پس آزمون به عمل آمد. تحلیل نتایج پژوهش با استفاده از نرم افزار spss و آزمون آنالیز کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های زندگی (خودآگاهی و برقراری ارتباط مؤثر) بر افزایش ابراز وجود و کاهش خودناتوان سازی مؤثر است.
تأثیر هوش معنوی بر سلامت روان معلمان مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
1201 - 1211
حوزههای تخصصی:
<span>این پژوهش با هدف بررسی تأثیر هوش معنوی بر سلامت روان معلمان مدارس دولتی متوسطه دخترانه شهر تهران در سال تحصیلی 1391-92صورت <span>گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل 7241از معلمان مدارس دولتی متوسطه دخترانه شهر تهران بوده که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران و به روش <span>نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی تعداد 547 به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شااد. روش جمع آوری دادهه ا بر اساااس دو پرسشنامه هوش معنوی <span>کینگ <span>SISRI-24 <span>و سلامت روان گلدبرگ <span>GHQ-28 <span>انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و ضریب <span>پایایی ترکیبی محاسبه شد که مقدار آن برای هر دو پرسشنامه بالای 0/7 به دست آمد. همین طور از روایی محتوا و روایی سازه به منظور آزمون روایی <span>پرسشنامه استفاده شد، که برای بررسی روایی محتوا پرسشنامه ها به تأیید متخصصین مربوقه رسید، و نتایج روایی سازه نیز بیانگر روا بودن ابزار اندازه گیری <span>بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار <span>SPSS <span>و <span>Smart PLS 2 <span>در دو بخش توصیفی (فراوانی، فراوانی <span>در صدی، میانگین، انحراف ا ستاندارد و دامنه تغییرات) و ا ستنباتی (مدل سازی معادلات ساختاری) انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد که هوش معنوی و ابعاد <span>آن(تفکر انتقادی وجودی، معناسازی شخصی، آگاهی متعالی، گسترش خودآگاهی) بر سلامت روان معلمان مدارس دولتی متوسطه دخترانه شهر تهران تأثیر <span>دارد، که این امر نشانگر اهمیت نقش هوش معنوی در محیط های اجتماعی است.</span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span>
بررسی مفهوم اضطراب از دیدگاه کی یرکه گور و ژان پل سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کی یرکه گور با تکیه بر تفکر انفسی، توجه را از عالم خارج به فرد انسانی معطوف ساخت. او با تأکید بر فرد انسانی و احوالات مخصوص او، تعریفی جدید از انسان ارائه کرد و ادبیات جدیدی را وارد فلسفه ساخت و از آن پس، مفاهیمی نظیر اضطراب، نومیدی، تهوع و... به کلیدواژه های اساسی اگزیستانسیالیسم تبدیل شدند. در اندیشة ژان پل سارتر نیز توجه به این مسائل و اهتمام به آنها به اوج رسید. اضطراب از اولین احوالاتی است که فردِ هستی دار با آن درگیر است. کی یرکه گور دو رویکرد متفاوت به این مقوله دارد؛ یکی نگاه او در کتاب ترس و لرزاست که در آنجا یقین ایمانی را عامل اصلی اضطراب می داند؛ یقینی که برگرفته از اعتماد به خداست. رویکرد دیگر او در کتاب مفهوم اضطرابمطرح می شود که او در آنجا ، با نگاهی روان کاوانه، ریشه اضطراب را در گذشته گناه آلود فرد می جوید. سارتر نیز به مانند کی یرکه گور تعریفی خاص از انسان ارائه می دهد و مهم ترین خصوصیت او را انتخاب و آزادی می داند. از آنجایی که انسان پیوسته در موضع انتخاب قرار می گیرد، با آینده ای نامعلوم مواجه است که همین مواجهه، بر اضطراب او می افزاید. در این مقاله، مفهوم اضطراب را که از مفاهیم اساسی اگزیستانسیالیسم است، از منظر کی یرکه گور و سارتر بررسی می کنیم و به تأثیرپذیری سارتر از کی یرکه گور در این زمینه و اشتراکات و افتراقات آنها می پردازیم
بررسی و تحلیل نسبت خودآگاهی با مبانی متافیزیکی در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله خودآگاهی یکی از مهم ترین مسائلی است که فلاسفه در طول تاریخ با رویکردهای مختلفی به آن پرداخته اند. ابن سینا از جمله اولین فیلسوفانی است که با رویکردی فلسفی و نه صرفاً اخلاقی- دینی این بحث را مطرح می کند. او در انسان معلق در فضا، موقعیتی شهودی را فراروی ما قرار می دهد. بسیاری از ابن سینا پژوهان با مقایسه انسان معلق در فضای ابن سینا و کوجیتوی دکارت سعی کرده اند تا بین این دو، نوعی قرابت نشان دهند و حتی برخی با تتبع در پیشینه تاریخی کوجیتوی دکارت، بر تأثیر غیرمستقیم انسان معلق در فضای ابن سینا بر کوجیتوی دکارت تأکید دارند. ما در این مقاله نشان می دهیم که انسان معلق در فضای ابن سینا ارتباطی وثیق با مهم ترین مبنای هستی شناختی فلسفه وی، یعنی تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت دارد و از این منظر ابن سینا توانسته است ساحتی از «خود» را فراروی ما قرار دهد که تا پیش از وی به آن توجهی نشده بود؛ ساحتی که ابن سینا از آن به انیت یاد می کند و آن را در مقابل ماهیت قرار می دهد و ما آن را ساحت وجودی می نامیم. از آنجا که در فلسفه دکارت ما با چنین تمایزی بین ساحت وجود و ماهیت در ذات خودآگاه مواجه نمی شویم؛ لذا می توان گفت ابن سینا در تحلیل خودآگاهی از دکارت فراتر رفته است.
تأثیر هوش هیجانی بر بازاریابی رابطه مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین هوش هیجانی و بازاریابی رابطه مند بر اساس الگوی هوش هیجانی برادبری و گریوز در شعب بانک انصار شهرستان مشهد است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه مورد مطالعه 152 نفر از میان 250 نفر از کارمندان این بانک و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه هوش هیجانی برادبری و گریوز و پرسشنامه استاندارد بازاریابی رابطه مند راجر بنت است. اعتبار پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هوش هیجانی 90/0 و برای پرسشنامه بازاریابی رابطه مند 816/0 به دست آمده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه مثبتی میان هوش هیجانی و بازاریابی رابطه مند وجود دارد. همچنین میان ابعاد هوش هیجانی یعنی خودآگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط با بازاریابی رابطه مند رابطه معنادار و مثبت وجود دارد؛ یعنی هرچقدر میزان هوش هیجانی و میزان ابعاد آن بیشتر باشد گرایش فرد به سبک بازاریابی رابطه مند بیشتر خواهد بود
تحلیل جامعه شناختی خودآگاهی زن در جدال با ساختارهای سنتی و مدرن مورد مطالعه رمان های سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با بررسی رمان های جزیره ی سرگردانی و ساربان سرگردان سیمین دانشور در پی تحلیل موقعیت اجتماعی و میزان خودآگاهی زن در جدال با ساختارهای سنتی و مدرن در جامعه معاصر ایران است. شاخص های مدرنیته و جدال دائمی زن در برخورد با این شاخص ها بررسی می گردد.با روش واسازی یا روایت مجدد داستان می توان پی برد که زنان داستان از چه میزان خودآگاهی و سوژه بودگی برخوردارند. مضمون اصلی دو کتاب؛ جریان گفت وگوی درونی است. اما بزرگترین کشاکشی که شخصیت اصلی (هستی) را به مبارزه برای پیدا کردن خود می خواند، تجربه های او در زندگی احساسی (دوراهی سلیم مراد) است.تحلیل داستان نشان می دهد که شخصیت اصلی داستان در فرایندی از تحول روحی و فکری از سرگردانی به خودآگاهی؛ می رسد.
رابطه بین هوش هیجانی و خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خود کارآمدی معلمان تربیت بدنی شهر بندر عباس بود. روش شناسی: روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده و به لحاظ هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل دبیران تربیت بدنی مشغول به کار در مدارس شهر بندرعباس در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان در سال تحصیلی (1393-1394) می باشد، که تعداد آنها برابر با 225 نفر بوده و براساس فرمول مورگان 142 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی خوشه ای در ناحیه یک و دو انتخاب شدند. از تعداد 142 پرسشنامه پخش شده 140 پرسشنامه برگشت داده شد. ابزار مورد نظر برای سنجش متغیرها، رگه هوش هیجانی و خودکارآمدی بود. پایایی خودکارآمدی و هوش هیجانی با استفاده ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 81/0 و 83/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری توسط نرم افزار 18 spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی(خودآگاهی، مهارت های اجتماعی، درک عواطف خود) با خودکارآمدی در معلمان تربیت بدنی شهر بندرعباس رابطه معناداری وجود داشت. همچنین مشخص شد، 3/27 درصد از تغییرات واریانس متغیر خودکارآمدی توسط، ابعاد هوش هیجانی( خوش بینی، خودآگاهی، درک عواطف خود و مهارت های اجتماعی) تبیین می شود. بحث و نتیجه گیری: بنابراین هوش هیجانی و خودکارآمدی بالای معلمان برای بهره برداری از فرصت های اندک و موجود و استفاده از روش های خلاقانه می تواند در جهت پیشبرد اهداف تربیت بدنی در آموزش و پرورش بسیار مهم و موثر باشد.
پیش بینی ابعاد خودآگاهی بر مبنای رگه های شخصیت دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی ابعاد خودآگاهی بر مبنای رگه های شخصیتی در دانش آموزان تیزهوش بود. شرکت کنندگان مشتمل بر 239 دانش-آموز تیزهوش (120 دختر، 119 پسر) در مقطع دبیرستان شهرستان شیراز بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه پنج عامل اصلی شخصیت (گلدبرگ، 1999) و مقیاس خودهشیاری (ریلو و الیک، 1998) استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که بین رگه-های شخصیت (برون گردی، وظیفه شناسی، توافق جویی، گشودگی به تجربه و نوروزگرایی) و ابعاد خودآگاهی (خودآگاهی خصوصی، خودآگاهی عمومی و اضطراب اجتماعی) همبستگی وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که عامل های گشودگی به تجربه و وظیفه شناسی، بعد خودآگاهی خصوصی و توافق جویی، و نوروزگرایی، بعد خودآگاهی عمومی را به طور مثبت پیش بینی می کنند. همچنین، نوروزگرایی به طور مثبت و برون گردی به طور منفی بعد اضطراب اجتماعی را پیش بینی کردد.